اصولاً جرم بودن بزه دیده یا مجنی علیه وجود ندارد و مجنی علیه ممکن است شخص حقیقی یا حقوقی یا حتی امر اعتباری و قراردادی باشد. مثلا: توهین به مقدسات، دین به عنوان بزه دیده معلوم است و یا در قتل، ضرب و جرح، تجاوز به عنف، مجنی علیه شخص حقیقی است ولی در برخی از جرایم در قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده است. مجنی علیه (شخص حقیقی یا حقوقی) وجود ندارد که به آن ها جرایم «بدون بزه دیده[۱]» میگویند.
گفتار اول: مفهوم و اقسام بزه دیدگی
بزه دیدگی در قوانین کیفری ایران با واژه مجنی علیه یا شاکی مورد توجه قرار گرفته است. اکثر افراد جامعه هم به این مسئله اذعان دارند[۲]. بزه دیده به شخصی گفته می شود که به دنبال رویداد جرم آسیب و زیان می بیند. بزه دیده کسی است که جرمی به ضرر او وارد شده است. امروزه رنج بردن بزه دیده معیار ارزیابی اخلاقی است در حالی که در قرن ۱۹ و قبل از آن به بزه دیده با بی اعتمادی نگریسته می شد. بزه دیدگی مجرمانه، تنها جنبه بزه دیدگی اجتماعی است که از دل فقر و نابرخورداری اجتماعی بر میخیزد یعنی شرایطی که در ضمن آن ها به یکدیگر منجر میگردد. بزه دیدگی دارای آثار متفاوتی است و شامل آثار روانی و آثار حقوقی، آثار اقتصادی، آثار جسمی و آشفتگی شناختی میگردد.
بند اول: تعریف بزه دیدگی
بزه دیده کسی است که یک خسارت قطعی، آسیبی به تمامیت او وارد آورده است و اکثر افراد جامعه هم به این مسئله اذعان دارند که هانس فون هانتینگ پدر علم بزه دیده شناسی بزه دیده را چنین تعریف میکند. بزه دیده جرم مانند کسی است که کالبد عمل مجرمانه را تشکیل داده است. آماج و اوضاع و احوالی است که گذر به عمل مجرمانه را تسهیل میکند. خطر گذر به عمل مجرمانه ناشی از ایجاد ارتباط بین یک نشانه فریبنده بدون محافظ با یک مجرم بالقوه ای است که عموما به تحلیل استراتژیک منافع و خطرات این عمل می پردازد.
الف: بزه دیدگی اولیه
قربانی شدن ممکن است در پی یک عامل غیر انسانی (طبیعت، حیوانات و…) رخ دهد. همچنان امکان دارد از رهگذر رفتار مجرمانه انسانی روی دهد که در این صورت به آن قربانی شدن مجرمانه یا بزه دیدگی میگویند و به عبارت دیگر بزه دیده مستقیم یا نخستین شخصی است که آماج رفتار مجرمانه قرار میگیرد. قربانی بی واسطه بزهکار شناخته می شود. مانند مقتول در جرم قتل، مال باخته در بزه سرقت یا کلاهبرداری، دختر یا زن مکره به جرم تجاوز جنسی.
ب: بزه دیدگی ثانویه
بزه دیدگی ثانویه شامل ناملایمتایی می شود که از رهگذر پاسخ گویی افراد (مانند اعضا خانواده و دوستان بزه دیده) یا برخی از نهادها بویژه نظام عدالت جنایی، پلیس، دادسرا، دادگاه به بزه دیده وارد می شود. بر این پایه بزه دیدگی ثانویه در برگیرنده پیامدهای گوناگون نامطلوب و نامناسب مادی، بدنی، روانی، مالی و معنوی (عاطفی، حیثیتی) برای بزه دیدگی، ناشی از افراد و نهادهای پاسخگو در برابر رویداد مجرمانه است. در همین معنا اصطلاح بزه دیدگان همبسته را نیز به کار میبرند. بر این اساس رفتار دستگاه عدالت کیفری از پلیس یا دادگاه با بزه دیدگان باید با کرامت مهربانی و توام با انصاف باشد و در جهت جبران آسیب های وارد شده مادی و معنوی گام های مؤثری بردارند تا بدین وسیله بزه دیده احساس امنیت و آرامش کند و دستگاه عدالت را در کنار خود ببیند نه در مقابل خود و اینگونه از بزه دیدگی ثانویه جلوگیری کند.
گفتار دوم: بزه دیدگی زنان
زنان در خانواده و جامعه نقش مهمی دارند لذا اگر این طبقه از جامعه دچار تزلزل و انحراف شوند کل جامعه تهدید و ملتهب خواهد شد. زنان عصر حاضر پیش از زنان دیگر اعصار از چارچوب خانه خارج شده آزادی بیشتری پیدا کرده و همچنین بیشتر در معرض آسیب واقع میشوند. جنسیت زنان از جمله عواملی است که زنان بیشتر از مردان در معرض بزه دیدگی قرار میگیرد. زنان بزه دیده شایسته حمایت بیشتری هستند که با توجه به ماهیت جرم و بزه دیدگی که تجربه کردهاند (جرم های جنسی، خشونت خانوادگی و …) متفاوت است.
بند اول: عوامل مؤثر بر بزه دیدگی زنان
زن بودن بزه دیده یکی از برجسته ترین نمونه هاست. زیرا از زنان به دلایل متفاوتی در طول تاریخ بزه دیده شده اند. اولویت علت مؤثر در بزه دیدگی آنان جنس و جنسیت زنان است. بسیاری از تفاوت های اساسی زنان و مردان دارای منشا زیست شناسی نیستند. انسان به ۲ جنس مذکر و مونث تقسیم می شود و این ۲ جنسیت از نظر روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی و فیزیکی باهم متفاوتند.
تفاوت بیولوژیک مردان و زنان غیرقابل تغییر است ولی تفاوتهای جنسیتی و نقش های فرهنگی در زمانهای مختلف متفاوتند و همین امر باعث می شود و شرایط زندگی خود را تغییر دهند و قطعا این امر بر نقش جنسیتی افراد هم تاثر میگذارد. جنسیت در جرم شناختی مبحث نسبتا جدیدی است و در جرم شناسی به تاثیر جنس مونث بر بزهکاری و تفاوت آن با میزان بزهکاری در جنس مذکر هم پرداخته می شود. در کنار عوامل زیست شناختی عوامل دیگری نظیر کهولت، ضعف ذهنی و روانی در برخی افراد نظیر بیماران روانی و مجانین که موجب بزه دیدگی و آسیب پذیری می شود. جنس افراد هم نقش مؤثر در این حیطه ایفا میکند. حتی در قانون مجازات اسلامی و قانونگذار جنسیت زن را در بزه دیدگی در نظر گرفته است و از حقوق زنان بیشتر حمایت کردهاست البته به غیر از مجازات های شرعی مخصوصا دیه، در مجموع نظام حقوقی ایران، اگرچه جنسیت در بزه کاری مؤثر نیست لکن توجه قانونگذار در پاره ای موارد به حمایت نه چندان کافی از بزه دیده با توجه به جنسیت بوده است. جنسیت در بزه کاری زنان نقش بسیار مهمی دارد زیرا بزهکاران در انتخاب افراد آسیب پذیر راغب تر هستند. وضعیت جسمانی زنان و وضعیت ظاهری آنان (زیبایی) تاثیر بالقوه ای در بزه دیدگی آنان دارد. طرز گفتار و حرکات زنان نقش مهمی در ایجاد انگیزه در بزهکار ایجاد میکند.
یکی دیگر از عوامل بزه دیدگی زنان لطافت روحی و غلبه احساسات و عواطف زنان است که وقتی تحت تاثیر این خصوصیت قرار می گیرند امکان دارد مورد سوء استفاده بزهکاران و در نتیجه دچار بزه دیدگی شوند.
و از جمله عواملی که وضعیت قربانی شدن را برای زنان بیش از مردان میکند. نابرابری میزان مقاومت زنان و مردان در برابر جرایم خشونت بار است. زنان به علت تفاوتهای فیزیولوژیکی (یا به علت قدرت بدنی پایین تری که نسبت به مردان دارند) اصولا مورد توجه بزهکاران قرار می گیرند.۱
حضور پر رنگ زنان در اجتماع و قبول مسئولیت های جدید در اجتماع در برابر جرایم خشونت بار، آسیب پذیری زنان در مقابل بزه کاران را افزایش داده است.
عامل دیگر وجود رقم سیاه بزه دیدگی زنان نسبت به مردان است زیرا بزه دیدگی های زنان مانند جرایم آن ها حتی در جوامع پیشرفته تر هم، اکثرا در محیط های شبیه خانه رخ میدهد که امکان شهود عمومی و تهیه آمار دقیق را با مشکل جدی روبه رو میسازد زیرا افراد تمایلی به اظهار وقایع محیط شخصی زندگی خود ندارند وقوع جرم هم از این قاعده مستثنی نیست و همین امر موجب میگردد. مجرم با دغدغه کمتری به جرم اقدام نماید[۳].
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:11:00 ق.ظ ]
|