۲-۱۰-۵:ویژگی های زبان

همه انسان ها بدون توجه به زبان پدر و مادر خود، در هر جامعه­ زبانی که به دنیا می‌آیند با بهره گرفتن از موهبت الهی قوه­ی زبان همان جامعه را می آموزند. برای مثال یک کودک آلمانی اگر در کشوری فارسی زبان و یک کودک ژاپنی در کشوری انگلیسی زبان قرار گیرد، بدون توجه به زبان ملی خود، به ترتیب به زبان های فارسی و انگلیسی مسلط می شود.این توانایی عمومی انسان را «قوه ی نطق» می نامیم. «قوه ی نطق یا بیان» یک ویژگی است که همه انسان ها از آن برخوردارند و تبلور این قوه به صورت «زبان » های مختلف بشری (حدود چهار تا پنج هزار زبان) دیده می شود.

برخی از ویژگی های زبان به شرح زیر است.

الف) قرار دادی بودن عناصر زبانی: یکی از ویژگی های اصلی و مهم زبان های بشری «‌قراردادی بودن» آن ها‌ است؛ بدین معنی که بین صورت و معنای عناصر زبانی رابطه ی ذاتی وجود ندارد، بلکه رابطه ی بین عناصر زبانی و معانی آن ها رابطه ای قرا دادی است. مثل دلالت لفظ اسب بر معنای اسب در زبان فارسی. این رابطه ی لفظ و معنا در هر جامعه ی زبانی متفاوت است(یار محمدی، ۱۳۹۰).

ب) روابط هم نشینی و جانشینی: در سطح آوایی با تعویض و جانشین سازی صامت های آغازین، کلمات مختلفی از قبیل بار، تار، جار، دار، زار، سار، کار، عار، لار، غار، نار، یار و.. ساخته می شود؛ در سطح صرفی با جانشین سازی شناسه های مختلف یک عنصر زبانی از لحاظ شخصی و شمار تغییر می‌کنند؛ مانند آمدم، آمدی، آمد، آمدیم، آمدید، آمدند و در سطح نحوی جمله های زیر را با جانشین سازی عناصر مختلف که همگی نقش گروه اسمی را ایفا می‌کنند، پیام زبانی ارائه می شود:

۱- فردوسی، زبان فارسی را زنده کرد.

۲- حکیم طوس، زبان فارسی را زنده کرد.

۳- حماسه سرای نامی ایران، زبان فارسی را زنده کرد.

۴- او، زبان فارسی را زنده کرد..

ج) شبکه ای بودن زبان: زبان ها از جمله زبان فارسی، مجموعه ای پراکنده از آواها، واژه ها و جمله ها نیستند، بلکه هر زبان «شبکه ای» است از عناصر و روابط که بر روی هم نظام زبان را به وجود می آورند. به عبارت دیگر، زبان نظامی است متشکل از عناصر و قواعدی که زیربنای گفته ها و نوشته های ما را تشکیل می‌دهد. در هر امری که به زبان مربوط می شود، از جمله آموزش خواندن و نوشتن باید به شبکه ای بود ن زبان توجه مبذول داریم.د) خلاقیت زبانی: زبان های انسانی برخلاف دیگر نظام های ارتباطی دارای این ویژگی منحصر به فرد است که انسان را قادر می‌سازد برای تولید و درک پیام های نامحدود در موقعیت های مختلف زمانی، مکانی و روابط و شرایط اجتماعی متفاوت از قوایی نامحدود برخوردار باشد. این توان نامحدود را به اصطلاح «خلاقیت» می نامیم. زبان های انسانی با توجه ‌به این که تنها از چند عنصر آوایی محدود (مثلاً زبان فارسی از ۲۳ صامت و ۶ مصوت) و تعداد محدودی واژه تشکیل می‌شوند، قادر است تعداد نامحدودی «جمله» بسازند؛ جمله هایی که برای نخستین بار گفته و شنیده می شند و طبعاً حامل پیام های تازه ای هستند. این جمله ها طبق قواعد خاص نحوی هر زبان ساخته می‌شوند، امکا تعداد این ترکیبات نامحدود است. در آموزش های زبان فارسی، می توان با روش های علمی و با پرورش قوه ی خلاقیت دانش آموزان ، با آموزش های لازم و انجام تمرین های کافی، آنان را در سطح تولید جمله های شفاهی و مکتوب به حد خودکفایی رساند؛ در این صورت است که یکی از مهم ترین اهداف آموزش دبستانی تحقق عملی می‌یابد(ذوالفقاری و همکاران، ۱۳۹۲).

۲-۱۱:نقش های زبان

۲-۱۱-۱: نقش ارتباطی: نخستین و اساسی ترین نقش زبان ایجاد ارتباط بین انسان هاست. زندگی و حیات انسان دارای صبغه­ی اجتماعی است و این ویژگی باعث می شود که به ابزاری کارآمد و پویا برای برقراری ارتباط نیاز داشته باشد.اکثر رسانه های ارتباطی از زبان به عنوان مهم ترین ابزار انتقال اطلاعات استفاده می‌کنند. رادیو، تلویزیون، تلفن و وسایلی از این قبیل، بر اساس زبان شفاهی و رسانه هایی مثل رایانه، دورنویس، کتاب، مجله، روزنامه و غیره بر اساس زبان مکتوب طرح ریزی و ساخته شده اند(یار محمدی، ۱۳۹۰).

۲-۱۱-۲: تکیه گاه اندیشه: علاوه بر نقش ارتباطی که انسان را با جامعه پیوند می‌دهد زبان در قبال انسان نقشی درونی و روان شناختی نیز ایفا می‌کند که به علت این نقش، زبان «تکیه گاه اندیشه» محسوب می شود. با کمی تأمل مشخص می شود که اکثر فعالیت های ذهنی ما در قالب زبان شکل می‌گیرد و شاید بتوان گفت زبان در ساخت و تحول اندیشه‌های ما نقش اساسی ایفا می‌کند.تفاوت های فردی کودکان نیز یکی از دلایل ارتباط زبان و اندیشه است. معمولاً کودکانی که بر اثر شرایط خانوادگی و اجتماعی بر زبان گفتاری تسلط بیش تری کسب کرده‌اند، در جذب پیام های مربیان و ابراز اندیشه و عقاید خود بهتر عمل می‌کنند.

۲-۱۱-۳: نقش عاطفی (حدیث نفس): گاهی همه ما بدون این که شنونده یا خواننده ی خاصی را در نظر داشته باشیم از امکانات زبان گفتاری یا نوشتاری سود برده و الفاظی را بر زبان آورده یا بر روی کاغذ می­نویسیم، در این حال واکنش شنوندگان برای ما اهمیتی ندارد ،چرا که در این حال ما از زبان برای حدیث نفس و به اصطلاح «درد دل خود» استفاده می‌کنیم(یار محمدی، ۱۳۹۰).

۲-۱۱-۳: نقش هنری: هنگامی که از زبان در نقش ارتباطی آن استفاده می‌کنیم، عناصری ساده و بی پیرایه و در بیش تر موارد صریح و بی ابهام را به کار می گیریم، اما انسان در ارضای حسن زیبایی شناختی خود علاوه بر خدمت گرفتن عناصری مانند سنگ در مجسمه سازی و رنگ در نقاشی از زبان نیز در ساخت آثار هنری سود می جوید. نقش هنری زبان در ادبیات (شعر، داستان، رمان و نمایشنامه) متجلی می شود شاید ‌به این علت باشد که در تعریف ادبیات آن را «هنر کلامی» می خوانند(ذوالفقاری و همکاران، ۱۳۹۲).

۲-۱۲: مهارت های گفتاری :(گوش دادن و صحبت کردن)

گوش دادن: بررسی هایی که درباره ی مدت زمان صرف شده در ارتباطات زبانی صورت گرفته، نشانگر این است که مردم ، بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن می‌کنند. به طور متوسط ، ۴۵ درصد از زمان ارتباط، صرف گوش دادن، ۳۰ درصد صرف صحبت کردن، ۱۶ درصد صرف خواندن و۹ درصد صرف نوشتن می شود(ذوالفقاری و همکاران، ۱۳۹۲).با این وجود، آن چه مشهود است در برنامه های زبان آموزی، توجه چندانی به مهارت گوش دادن نمی شود و برنامه ها بیشتر بر خواندن و نوشتن و صحبت کردن تأکید دارند. در حالی که باید دانست فرایندیاددهی – یادگیری، بدون توجه کافی به پرورش مهارت گوش دادن از درجه­ موفقیت زیادی برخوردار نخواهد شد. در یادگیری زبان اول گوش دادن اولین مهارت زبانی است که آموخته می شود همه ما قبل از صحبت کردن، گوش دادن را آموخته ایم و سپس صحبت کردن، خواندن و نوشتن را یاد گرفته ایم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...