کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



قانون جدید حمایت خانواده هم همانند قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، در خصوص نحوه حل اختلاف درفرضی که دو دادگاه خود را صالح به رسیدگی بدانند ساکت است و به نظر می‌رسد در چنین وضعیتی با عنایت به ملاک ماده ۱۰۳ قانون اخیرالاشاره، طرفین باید دادگاه را مطلع سازند و دادگاه هم مکلف است اقدامات مقتضی را جهت مشخص شدن موضوع انجام دهد و درصورت صحت، اطلاعات داده شده، پرونده رابه مرجع عالی که ‌بر اساس قواعداشاره شده درسطور فوق مشخص می شود، گسیل دارد تا مرجع مذبور پرونده را به دادگاه صالح ارجاع دهد.

مع الوصف به شرحی که آمد، قانون گذار در تبیین صلاحیت دادگاه خانواده، دقت لازم را مبذول نداشته و بسیار مجمل و مبهم مقرراتی را در این خصوص تشریع نموده است.

فصل سوم

آیین دادرسی در دادگاه خانواده

در این فصل از نوشتار به طریقه رسیدگی دادگاه خانواده به اموری که در صلاحیت آن است
خواهیم پرداخت و به عبارتی دیگر آیین دادرسی در دادگاه خانواده را مورد بحث قرار خواهیم داد؛
آیین دادرسی به مفهوم عام عبارت است از تشریفات و مقرراتی که رعایت آن ها جهت مراجعه به مراجع قضاوتی به منظور احقاق حق و حل مشکل حقوقی لازم است؛[۱۷۱] همچنین آیین دادرسی مدنی عبارت است از قواعد و مقرراتی مربوط به صلاحیت، نحوه رسیدگی و نحوه صدورحکم و اجرای آن که در مراجع قضایی حقوقی باید مورد توجه قرار گیرد و آیین دادرسی خانوادگی به مفهوم خاص عبارت است از تشریفات و مقرراتی که رعایت آن ها در هنگام مراجعه به دادگاه خانواده و همچنین نحوه رسیدگی و صدور حکم و اجرای آن توسط دادگاه لازم است؛ آیین دادرسی خانوادگی به مفهوم عام مباحث صلاحیت و ساختار دادگاه خانواده را هم در بر می‌گیرد؛ مع ذلک آنچه در این فصل مورد نظر است آیین دادرسی خانوادگی به مفهوم خاص آن است که در دو گفتار جداگانه تحت عناوین” نحوه رسیدگی به دعاوی و امور خانوادگی در دادگاه خانواده” و “تصمیمات دادگاه خانواده” مورد بررسی قرار می‌گیرد.

گفتار اول: نحوه رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی در دادگاه خانواده

منظور از نحوه رسیدگی دادگاه خانواده، مجموعه تشریفاتی است که دادگاه از زمان شروع رسیدگی تا زمان خاتمه دادرسی مکلف به رعایت آن ها‌ است؛ ختم دادرسی مرحله ای قبل از صدور رأی است که تا آن مرحله کلیه تحقیقات و بررسی های لازم انجام یافته است و پس از آن هیچ اقدام دیگری به غیر از اصدار رأی جایز نیست؛ مع الوصف این گفتاررا با دو مبحث “شروع دادرسی در دادگاه خانواده” و “کیفیات دادرسی خانوادگی” پیش می گیریم.

بند نخست: شروع به دادرسی در دادگاه خانواده

وقتی متداعین دعوای خود را به مرجع قضایی می‌برند و از آن مرجع حل وفصل خصومت را
می خواهند، انتظار دارند دعوای آن ها در مدت زمان معقولی مورد رسیدگی قرارگیرد و در مدت رسیدگی حقوق آنان بواسطه اعمال قواعد و مقرراتی که ناظر بر حفظ حقوق شهروندان در اثبات حق آن ها‌ است، حفظ شود؛ دست یابی ‌به این هدف صرفاً وقتی امکان پذیر است که مشخص شود دادگاه از چه زمانی به اختلاف موردنظر ورود ‌کرده‌است؛ شروع دادرسی مستلزم مقدماتی است، ‌به این نحو که خواهان باید آن مقدمات را فراهم کرده تا به واسطه آن ها بتواند موجب اشتغال دادگاه شود؛ تقدیم دادخواست و ابلاغ آن و همچنین پرداخت هزینه دادرسی از جمله اموری هستند که می‌توانند در شروع به رسیدگی و اشتغال دادگاه خانواده، مؤثرباشند.

الف: نقش دادخواست و ابلاغ آن در آغاز دادرسی خانوادگی

دادرسی های مدنی یا با “درخواست” شروع می شود ویا بواسطه “دادخواست” آغاز
می‌گردد؛ رسیدگی به بسیاری از موضوعات مربوط به امور حسبی معمولاً با تقدیم درخواست به عمل
می‌آید و مقنن تقدیم دادخواست را برای شروع رسیدگی در آن امور لازم ندانسته است؛ از طرفی به غیر از امورحسبی معمولاً شروع رسیدگی در عموم دعاوی حقوقی بواسطه تقدیم دادخواست صورت می‌گیرد؛ ماده۴۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در این خصوص اشعار می‌دارد:

«شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است. دادخواست به دفتر دادگاه صالح و درنقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اول تسلیم می‌گردد.»

درخصوص مقرره مذبور دو نکته را باید در نظر داشت:

نخست اینکه لزوم تقدیم دادخواست برای شروع رسیدگی منصرف از مواردی است که صرف درخواست کافی است، از جمله آن موارد می توان به درخواست دستور موقت و درخواست
تامین خواسته ای که پیش از طرح دعوای اصلی تقدیم می‌گردد اشاره کرد، همچنین در مواردی که در قانون امور حسبی رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی را لازم ندانسته است[۱۷۲] و یا تنظیم و تقدیم دادخواست را الزامی نداسته است، شروع رسیدگی نیازمند دادخواست نسیت؛ ماده ۲ قانون امور حسبی در این خصوص بیان می‌دارد:

«رسیدگی به امور حسبی تابع مقررات این باب می‌باشد مگر آنکه خلاف آن مقرر شده باشد.»

لازم به توضیح است که:

اولاً قانون امور حسبی خاص و قانون آیین دادرسی مدنی عام است و اگر بپذیریم که عام موخر ناسخ خاص مقدم[۱۷۳] نیست استدلال فوق الاشاره تقویت می‌گردد؛ به لحاظ منطقی هم باید پذیرفت که امور حسبی، بعضاً خصوصیاتی دارد که نباید تابع تشریفات آیین دادرسی مدنی باشد و بهتر است که خود آیین ویژه ای داشته باشد.

ثانیاًً امروزه در برخی از شهرها و از جمله تهران الزاماً بسیاری از دادخواست ها به صورت الکترونیکی پذیرفته می شود و بحث تقدیم دادخواست به دفاتر دادگاه ها منتفی است؛ ریشه قانونی دادخواست الکترونیکی در “قانون برنامه پنجم توسعه” است.

علی ای حال مقنن در قانون جدید حمایت خانواده مقرراتی را مرتبط با بحث “دادخواست” وضع
نموده است که به شرح آتی به بررسی آن می پردازیم، ماده ۸ قانون مذبور در خصوص شروع رسیدگی دادگاه خانواده مقرر می‌دارد:

«رسیدگی در دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست و بدون رعایت سایرتشریفات آیین دادرسی مدنی انجام می شود.»

در خصوص این مقرره توجه به نکات ذیل ضروری است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۱-۸ بررسی میزان سودمندی صورت جریان وجوه نقد

با وجود اینکه از نظر طبقه‎بندی و نبود رابطه متقابل بین صورت‎های مالی مسأله‎هایی مطرح است، تردیدی نیست که صورت جریان‎های نقدی می‎تواند بسیار سودمند واقع شود. این یکی از نمونه‎ های ظریف و بسیار منحصر به فرد از تحقیقاتی است که «این گرام ولی»[۲۰] انجام دادند و آن ها به صورت همزمان بر روی صورت جریان‎های نقدی و صورت سود و زیان تحقیق کردند. آن ها مشاهده کردند که با گذشت زمان شرکت‌های رو به رشد دارای سود «بیشتر» و جریان‎های نقدی «کمتر» بودند. این بدان سبب است که شرکت‌های در حال رشد دارای مقدار بیشتری موجودی کالا و حساب‎های دریافتنی هستند، زیرا مسیر رشد و توسعه را می‎پیمایند.

موجودی کالا و حساب‎های دریافتنی تا حدی به وسیله افزایش در حساب‎های پرداختنی خنثی خواهد شد، ولی خالص اثر رشد سرمایه در گردش این خواهد بود که در هر سال تغییر در سود به بیش از تغییر در جریان‎های نقدی عملیاتی خواهد رسید. علاوه بر این در حالی که یک شرکت رشد و توسعه پیدا می‎کند، خالص سرمایه‎گذاری و ایجاد جریان‎های خروجی در قالب دارایی‎های ثابت خریداری شده و جریان‎های نقدی ورودی ناشی از تأمین مالی (با انتشار اوراق قرضه و سهام) شناور خواهند بود و احتمال زیادی وجود دارد که سود تقسیمی کاهش یابد (پارسائیان، ۱۳۸۵، ۱۸۳).

‌در مورد شرکتی که در حالت انقباض است. این رابطه تا حد زیادی مسیر معکوس خواهد پیمود: فروش و سود کاهش می‎یابند ولی با کاهش یافتن حساب‎های دریافتنی و موجودی کالا جریان‎های نقدی عملیاتی افزایش می‎یابند. گذشته از این، جریان‎های نقدی خروجی مربوط به سرمایه‎گذاری‌آموزش‌ها کاهش خواهند یافت. به همین شیوه از دیدگاه تأمین مالی با افزایش سهام خزانه بازپرداخت بدهی‌آموزش‌ها یا تسویه آن ها و نیز افزایش سود تقسیمی نقدی جریان‎های نقدی خروجی افزایش خواهند یافت.

۲-۱-۸-۱ پیچیدگی‎های جریان نقدی

در حالی که هنگام تهیه صورت جریان وجوه نقد نمی‎توان همانند محاسبه سود سیستم، محاسباتی را دستاویز خود قرار داد، ولی ‌در مورد تهیه این صورتحساب هم مسائلی مطرح شده است. سنیدر (۲۰۰۲) بیان می‎کند از آنجا که تصور بر این است جریان نقدی حاصل از عملیات مهمترین بخش صورت جریان وجوه نقد را تشکیل می‎دهد، بیشتر توجه معطوف افزایش جریانات نقدی حاصل از عملیات می‎شود، در حالی که در همین زمان جریانات نقدی ورودی حاصل از سرمایه‎گذاری کاهش یا جریانات نقدی خروجی حاصل از سرمایه‎گذاری افزایش می‎یابد. اثر کلی این رویدادهای مالی بر پول نقد تغییر نمی‎کند، ولی تردیدی نیست که استفاده کنندگان از صورت‎های مالی این پدیده را به فال نیک می‎گیرند یعنی از زاویه خوش‎بینانه به آن نگاه می‎کنند (پارسائیان، ۱۳۸۵، ۱۸۴).

۲-۱-۸-۲ تحلیل اجزای صورت جریان وجوه نقد

با توجه به تورم موجود در کشور و علم ‌به این نکته که اقلام ترازنامه و صورت سود و زیان ایستا هستند و در ایران نیز صورت‎های مبتنی بر ارزش‎های جاری تهیه نمی‎گردد به نظر می‎رسد که در مقایسه اتکای بیش از حد به نسبت‎هایی که با توجه به اطلاعات تاریخی این صورت‎های مالی تهیه می‎شود، اطلاعات صورت جریان وجوه نقد به مراتب قابل اتکاتر از اطلاعات ترازنامه یا صورت سود و زیان است. صورت جریان وجوه نقد حتی می‎تواند تغییرات در سایر صورت‎های مالی را گزارش نماید و نیرنگ‎های دفترداری را با تأکید بر آنچه سهام‌داران واقعی به آن اهمیت می‎دهند بزداید. از نقطه نظر تجزیه و تحلیل صورت‎های مالی، صورت جریان وجوه نقد برای کامل شدن تجزیه و تحلیل نسبت‌آموزش‌ها بسیار با اهمیت است (خوش طینت و قسوری، ۱۳۸۴، ۴۶).

هر کدام از طبقه‎های جریان نقدی حامل پیامی هستند، این طبقه‌آموزش‌ها وقتی کنار یکدیگر بررسی می‎شوند نوعی هم‎افزایی اطلاعاتی را تشکیل می‎دهند که بر اساس آن می‎توان توانایی مالی شرکت را سنجید. هم‎افزایی اطلاعاتی از ترکیب جریان‎های نقدی به همراه سایر اطلاعات، علاوه بر سهل و در دسترس بودن آن، راهنمای بسیار مفید و مهمی در ارزیابی میزان سلامت مالی شرکت‌ها به حساب می‎آید (مرادزاده فرد و بختیاری، ۱۳۸۸، ۶۰).

بر اساس استاندارد حسابداری ایران، تنها صورت مالی مبتنی بر مبنای نقد حسابداری، صورت جریان وجوه نقد می‎باشد. در واقع این صورتحساب نگاهی دقیق‎تر به توانایی‎های بنگاه اقتصادی علاوه بر کسب ایجاد نقدینگی‎، قدرت وصول مطالبات و توانایی پرداخت بدهی‌آموزش‌ها و انعطاف‎پذیری مالی را نمایان می‎سازد و در صورت جریان وجوه نقد انتظار می‎رود که سوالات ذیل پاسخ داده شود: (مزده و قاسمی، ۱۳۸۷، ۲۳)

    1. وجوه نقد طی دوره مالی از کجا تأمین شده است؟

    1. وجوه نقد واحد تجاری در طی دوره مالی در کجا به مصرف رسیده است؟

    1. چه مبلغی از وجوه نقد توسط واحد تجاری ایجاد شده است؟

    1. آیا تعهدات مالی کوتاه مدت نظیر پرداخت بهره با جریان‎های نقدی حاصل از عملیات پوشش داده شده‎اند؟

    1. آیا رشد سرمایه‎گذاری نقدی از طریق جریان‎های نقدی داخلی تأمین مالی شده است یا اینکه به تأمین مالی خارجی متکی بوده است؟

    1. آیا پرداخت سود سهام از جریان‎های نقدی داخلی بوده یا به تأمین مالی خارجی متکی بوده است؟

    1. آیا جریان نقد آزاد، بعد از انجام سرمایه‎گذاری‌آموزش‌ها وجود داشته است؟

  1. وضعیت دریافت و پرداخت اصل و سود تسهیلات مالی دریافتی چگونه ارزیابی می‎شود؟

۲-۱-۹ اهمیت و ارزش جریانات نقدی

جریانات نقدی در یک واحد تجاری از اساسی‎ترین رویدادهایی است که اندازه‎گیری‎های حسابداری بر اساس آن ها انجام می‎پذیرد و چنین تصور می‎شود که بستانکاران و سرمایه‎گذاران نیز تصمیماتشان را بر همین اساس اتخاذ می‎نماید. وجوه نقد از این نظر دارای اهمیت است که نشان دهنده قدرت خرید عمومی است و مبادلات اقتصادی به سهولت می‎تواند به سازمان‌آموزش‌ها و یا اشخاص مختلف جهت رفع نیازهای خاص‎شان در تحصیل کالا و خدمات به کار رود (اعتمادی و چالاکی، ۱۳۸۲، ۶۷).

بیشتر اندازه‎گیری‎های حسابداری بر اساس جریان نقدی گذشته، حال و یا مورد انتظار آتی، صورت می‎پذیرد. درآمدها معمولاً بر حسب خالص وجوه نقد مورد انتظار حاصل از فروش کالاها و خدمات و هزینه‌آموزش‌ها نیز معمولاً برحسب وجوه نقد پرداخت و یا وجوه نقد مورد انتظار پرداختی برای کالاها و خدمات مورد استفاده اندازه‎گیری می‎شوند. اقلام تعهدی معرف مبالغ تخصیص داده شده به دوره جاری از بابت دریافت‌آموزش‌ها و پرداخت‎های آتی مورد انتظار برای خدمات است و اقلام انتقالی به دوره‎های آتی مبین مبالغ تخصیص داده شده به دوره‎های جاری و آتی از بابت دریافتی‌آموزش‌ها و پرداختی‎های گذشته برای کالاها و خدمات می‎باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




در صورتی که پرداخت سود علی الحساب در مقاطع طویل المدت گرچه به نفع ناشران اوراق مشارکت می‌باشد اما رضایت خریداران و سرمایه گذاران کوچک را تامین ننموده و عملاً منجر به استقبال سرمایه گذاران بزرگ برای خرید این اوراق در اقلام متنابه خواهد شد(آرمان،۱۳۸۴)

۳-۳پیشینه پژوهش

۳-۳-۱پژوهش های انجام شده پیرامون موضوع انتشاراوراق مشارکت درداخل و خارج از کشور :

۳-۳-۱-۱تحقیقات داخلی

پیش از بررسی مطالعات صورت گرفته در خصوص انتشار اوراق مشارکت ضروری است که در ابتدا پشینه کوتاه از مراحل و نحوه انتشار این اوراق در ایران بیان گردد.

علی رغم سابقه نسبتاً طولانی کشورهای جهان در خصوص عرضه اوراق قرضه، قدمت انتشار این اوراق در ایران به سال ۱۳۲۰ بازمی گردد که در این سال، دولت وقت برای اولین بار دست به انتشار اسناد خزانه زد. این اسناد، اسناد بی نامی است که خزانه داری کل برای تامین احتیاجات خزانه و در سررسیدهای کوتاه مدت که حداکثر از یک سال تجاوز نمی نماید منتشر می‌کند. مطابق آن و با فصول زمانی متفاوتی اوراق قرضه مختلفی به اسامی اوراق قرضه ملی (۱۳۲۰)، اوراق قرضه دفاعی (۱۳۴۶)، اوراق قرضه کشاورزی (۱۳۴۶)، اوراق قرضه عباس آباد (۱۳۵۰)، اوراق قرضه اصلاحات ارضی (۱۳۵۲)، اوراق قرضه گسترش مالکیت واحدهای تولیدی (۱۳۵۴)، اوراق قرضه بانک توسعه کشاورزی ایران (۱۳۵۴) و اوراق قرضه بدون جایزه (۱۳۵۸) منتشر و عرضه گردید. مستندات قانونی انتشار این اوراق نیز در ابتدا، به صورت موادی از قوانین بودجه سنواتی کل کشور و پس از آن، قانون سال ۱۳۴۳ و قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب سال ۱۳۴۸ و اصلاحیه مورخ خرداد ماه ۱۳۵۰ بود که ‌بر اساس آن وزارت دارایی اوراق قرضه را منتشر و بانک مرکزی ایران نیز به عنوان عامل، اوراق قرضه منتشره را به عموم عرضه و اصل و سود (بهره) آن را پرداخت و در صورت لزوم این اوراق را قبل از سررسید آن ها بازخرید می نمود.

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به علت غیر مشروع بودن نرخ بهره در انجام معاملات و متعاقب آن تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا و اجرای آن از اول سال ۱۳۶۳ و مطرح نمودن موضوع ممنوعیت شرعی فروش اوراق قرضه به بخش خصوصی کل اوراق قرضه متعلق به افراد و بخش خصوصی در سررسید آن ها توسط بانک مرکزی بازپرداخت گردید و نتیجتاً اوراق قرضه منتشره در جریان، فقط در اختیار سیستم بانکی و تعدادی از مؤسسات دولتی قرار گرفت. از این سال به بعد به منظور فراهم آوردن امکان فروش این اوراق به بخش خصوصی، مطالعاتی انجام گرفت و نهایتاًً در سال ۱۳۷۳ اوراق مشارکت طراحی گردید تا جایگزینی برای انتشار و عرضه اوراق قرضه به عموم و به خصوص بخش غیر دولتی گردد.

اولین تجربه انتشار اوراق مشارکت به مهرماه سال ۱۳۷۳ بازمی گردد که در این تاریخ اوراق مشارکت طرح نواب از سوی شهرداری تهران انتشار یافت.

طرح نواب شمال، احداث اتوبانی به طول ۵/۵ کیلومتر بود که شهر تهران را به جنوب آن وصل می نمود و شامل احداث ۶۵۹۶ واحد مسکونی و ۴۴۷۹ واحد تجاری و اداری می گردید.

شهرداری تهران برای اجرای طرح نواب، به علت سیاست‌های کنترلی و انقباضی سیستم بانکی، مجبور به روی آوردن به بازار سرمایه و استفاده از منابع غیر بانکی گردید و تقاضای انتشار اوراق مشارکت، جهت تامین مالی اجرای این طرح را برای اولین بار مطرح نمود. ضمن اینکه مقامات پولی کشور نیز با در نظر داشتن به مجموعه عوامل زیر انتشار اوراق مشارکت را به منظور تامین مالی این طرح مورد موافقت قرار داده بودند که این عوامل عبارت بودند از:

    • عدم استفاده از منابع سیستم بانکی به منظور اجتناب از تبعات آن

    • تجهیز منابع از جامعه برای اجرای طرح های تولیدی و عمرانی

    • استفاده بهینه از منابع تجهیز شده و به طور مستقیم در طرح های تولیدی و عمرانی کشور

  • تنوع بخشیدن به ابزارهای مالی به منظور ‌پاسخ‌گویی‌ به علایق و سلیقه های مختلف مردم برای امر سرمایه گذاری

‌به این ترتیب اولین سری انتشار اوراق مشارکت طرح نواب از اول مهرماه سال ۱۳۷۳، جهت فروش به عموم عرضه گردید. کل مبلغ اوراق مشارکت منتشره برای اجرای طرح نواب ۲۵۰ میلیارد ریال بود که در چهار مرحله عرضه گردید و در مهرماه سال ۱۳۷۷ کلاً سررسید گشت.

از آن تاریخ به بعد به منظور تامین مالی طرح های متعلق به سازمان‌های دولتی، عمومی و خصوصی تقاضاهای متعددی برای انتشار اوراق مشارکت مطرح گردید که برای تعدادی از آن ها نیز مجوز انتشار صادر گردید. به طوری که از سال ۱۳۷۳ تا آخر سال ۱۳۷۸ علاوه بر طرح نواب ۱۳ طرح دیگر نیز مجوز انتشار اوراق مشارکت دریافت نمودند که این طرح ها عبارتند از: طرح شهر سالم، طرحهای بیمارستانی، طرح ثامن، طرح تولید پیکان جدید، طرح ایجاد شهرکهای اندیشه و پرند، طرح بازار تبریز، طرح متانول خارک، طرح داروسازی زکریای تبریز، طرح فولاد میبد یزد، طرح شرکت پلی اکریل ایران و طرحهای دولتی: توسعه شبکه آبیاری و فاضلاب، طرح تکمیل ساختمان سد و نیروگاه کرخه، طرح ایجاد و توسعه بنادر صیادی و تکثیر و پرورش میگو.

‌بنابرین‏ طی سال‌های ۱۳۷۳ تا انتهای برنامه دوم توسعه کل میزان اوراق مشارکت مصوب ۱/۱۱۵۸۶ میلیارد ریال بوده است که از این میزان، ۱/۱۱۲۵۸ میلیارد ریال اوراق منتشر و ۴/۱۰۹۹۶ میلیارد ریال به فروش رفته است.

در طی برنامه سوم توسعه، با توجه به طرح های عمرانی کشور (۳۲ طرح) و نیز در راستای اجرای سیاست‌های پولی در مجموع به میزان ۸/۱۵۰۱۳۸ میلیارد ریال اوراق مشارکت مصوب گردید که از این میزان، مبلغ ۸/۱۴۲۹۳۸ میلیارد ریال اوراق منتشر شده و ۳/۱۳۷۳۶۰ میلیارد ریال اوراق به فروش رسیده است. میزان اوراق مشارکت فروش رفته در طی برنامه سوم توسعه بیش از هشت برابر مقطع زمانی پیش از آن (۱۳۷۳ تا انتهای برنامه دوم توسعه) بوده است.

ذکر این نکته ضروری است که در مقاطع زمانی انتشار اوراق مشارکت و حتی پیش از آن مطالعات علمی مختلفی در خصوص نحوه و چگونگی استفاده از این اوراق انجام پذیرفته است که در ذیل به اهم این مطالعات اشاره کوتاه می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۲-۹-۳ راهبرد انطباقی[۱۷۸]

افرادی با راهبرد انطباقی در یک شکل منفعل اما مشارکتی ارتباطات با تعارض مقابله می‌کنند که تسلیم اهداف و خواسته های دیگران می‌شوند (بلیک و موتون، ۱۹۶۴؛ کیلمن و توماس، ۱۹۷۷). پژوهشگران نام این رویکرد را اجبار (رحیم، ۱۹۸۶) و تسلیم (کلاین و جنسن، ۱۹۷۷؛ پرویت و کارنوال، ۱۹۹۳) گذارده اند. مطابق دیدگاه پاپا و کاناری (۱۹۹۵)، راهبرد انطباق پاسخ بسنده ای برای تعارض است زیرا هم کافی و هم راحت است اما هر دو نفر را به اهدافشان نمی رساند. چند رفتار معمول در راهبرد انطباق، از جمله تلاش برای جلب رضایت شریک زندگی، فداکاری، عذرخواهی یا اظهارات مسالمت جویانه، و تلاش برای افزایش همسازی (هوکو و ویلموت، ۱۹۹۸). محققان رفتار غیر کلامی مشخصی را برای این رویکرد شناسایی نکرده اند، اما به نظر می‌رسد لبخند و صدای گرم و با انطباق همراه باشند. رفتارهایی مانند کاهش زمان گفتگو، سرتکان دادن تقویت کننده، و افزایش تماس چشمی در زمان شنیدن ممکن است ماهیت منفعل این راهبرد را منعکس نماید. در حقیقت، نیوتن و بورگن (۱۹۹۰) وابسته های غیرکلامی عبارتهای پشتیبانی را در خلال اختلاف زوجین بررسی نموده اند. مشابه با راهبرد انطباقی، مقوله پشتیبانی کلامی شامل عبارت هایی است که موقعیت شریک را تقویت می‌کند، شریک زندگی را تصدیق می‌کند، بر اشتراکات تأکید می‌کند ، و مسئولیت را می پذیرد. عبارت های کلامی حمایتی شریک زندگی با جهت بدن مستقیم، جنبش و تحرک، و تماس فیزیکی (برای مثال گرمی و تماسی که با علائم صمیمیت و تحرک فیزیکی منتقل می‌گردد)، همکاری فیزیکی (مانند نمایش وضعیت های بدنی شباهت، یکسانی و همکاری)، ارتباط کلامی و سلطه پذیری کلامی همبسته بوده است.

راهبرد انطباق ممکن است بر اساس زمینه و بافت هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی بر روابط داشته باشد (فیتس پاتریک و وینک، ۱۹۷۹). راهبرد انطباق زمانی که یکی از زوجین به اندازه دیگری درباره یک موضوع نگران نیست مناسب است. برای مثال، به نظر می‌رسد تینا ، با خواسته دیوید برای رفتن به دره گراند ‌به این دلیل موافقت کرد که شوهرش خیلی علاقه داشت ‌به این دره برود اما خودش خیلی علاقه ای نداشت. با این حال، مردم حتی اگر زمانی یک موضوع برای آن ها مهم باشد و خود را با آن تطبیق دهند، ممکن است در طول زمان ناراضی شوند. هم‌راستا با این استدلال، کلوون و رولوف (۱۹۹۳) مفهومی را که آن را اثر سردکننده[۱۷۹] نامیدند ابداع نمودند. این اثر زمانی اتفاق می افتد که شخصی با قدرت کمتر در یک رابطه شکست بخورد یا از بحث درباره موضوعات مهم اجتناب نماید تا شخص قدرتمندتر عصبانی و یا پرخاشگری نکند. کلوون و رولوف معتقدند که کارکرد اثر سرد کننده تقویت اختلاف قدرت است و می‌تواند رضایت رابطه در طول زمان، کاهش دهد. ‌بنابرین‏، اگر چه راهبرد انطباقی ممکن است در برخی شرایط به پیشبرد هماهنگی رابطه ای کمک نماید، نبایستی راهبرد اصلی اشخاص برای به کارگیری در خلال تعامل رابطه ای باشد.

۲-۲-۹-۴ راهبرد اجتناب[۱۸۰]

همانند راهبرد انطباق، راهبرد اجتناب نیز غیر مستقیم و منفعلانه است. اما، برخلاف راهبرد انطباق، راهبرد اجتنابی غیر مشارکتی است (بلیک و موتون، ۱۹۶۴؛ کیلمن و توماس، ۱۹۷۷). این راهبرد همچنین با اصطلاحاتی مانند غیر مواجه ای (پتنام و ویلسون، ۱۹۸۲)، ناکنشی (کلاین و جانسون، ۱۹۹۷؛ پرویت و کارنوال، ۱۹۹۳)، و عقب نشینی(هاکر و ویلموت، ۱۹۹۸) نامیده شده است. اشخاصی که از راهبرد اجتناب استفاده می‌کنند از هرنوع مباحثه معناداری درباره موضوعات تعارضی امتناع می‌کنند. تدابیر مربوط به راهبرد اجتناب شامل انکار یا کمینه سازی مشکل ، توجه به مسائل بی ارتباط، تلاش برای تغییر موضوع، ترک صحنه، غرغر کردن، یا سکوت اختیار کردن است (گوررو، ۱۹۹۴؛ هاکر و ویلموت، ۱۹۹۸). فینی[۱۸۱]، نولر[۱۸۲]، شیهان[۱۸۳] و پیترسون[۱۸۴] (۱۹۹۹) بیان نموده اند که “رفتارهای با درگیری کمتر، مانند پایین انداختن سر، چرخاندن سر، فقدان تماس چشمی، بازتابی از گرایش به اجتناب از موضوعات رابطه ای است”. مطالعات زیادی نشان داده‌اند که استفاده از راهبرد اجتناب معمولاً در بافت های رابطه ای (برای مثال، کاناری و اسپیتزبرگ، ۱۹۸۷، ۱۹۸۹، ۱۹۹۰) همچنین بافت های وظیفه محور (مانند گراس و گوررو، ۲۰۰۰؛ گراس، گوورو و آلبرت[۱۸۵]، ۲۰۰۴) غیرمؤثر و نامناسب است. دلیل نامگذاری پاپا و کاناری (۱۹۹۵) برای این راهبرد این است که در این راهبرد پاسخ به تعارض به کمترین مقدار خود می‌رسد. راهبرد اجتناب اهمیت تعارض را به کمترین مقدار خود می رساند و فرصت شرکای رابطه را برای تلاش در جهت حل– یا حداقل مدیریت تعارض- در موضوعاتی که به ناسازگاری منجر می‌شوند، انکار می‌کند. ‌بنابرین‏، این موضوعات احتمالاً در آینده مشکلاات بیشتری را به وجود خواهند آورد. برخی از محققان اظهار داشته اند که راهبردهای تعارضی رقابتی یا پرتوقع احتمالاً با اجتناب یا کناره گیری برآورده می‌شوند. الگوهای کناره گیر پرتوقع عموماً در روابط به میزان زیادی غیر مولد هستند (کریستنسن[۱۸۶] و شنک[۱۸۷]، ۱۹۹۱؛ گاتمن و لوینسون، ۱۹۸۸؛ نولر[۱۸۸] و وایت[۱۸۹]، ۱۹۹۰).

۲-۲-۹-۵ راهبرد مصالحه[۱۹۰] (سازش)

در نهایت اشخاص می‌توانند از راهبرد مصالحه استفاده کنند که بر ملاقات شریک نیمه راه در تلاش برای حل اختلافات متمرکز است. مصالحه یک راهبرد میانه مشارکتی و بیانگرای مثبت است که شامل دست برداشتن از برخی اهداف برای ارضای برخی نیازهای شریک زندگی است (کیلمن و توماس، ۱۹۷۷؛ رحیم، ۱۹۸۶). همینطور، راهبرد مصالحه برخی اهداف و نیازهای برآورده نشده را بدون اینکه یکی از طرفین پیروز و یا قربانی مشخص شود رها می کند. در حالی که راهبرد همکاری تلاش برای مطرح شدن موضوع با رویکردی جدید و ابتکاری است، راهبرد مصالحه عموماً تغییر دادن برنامه و راه حل از پیش موجود است. برای مثال، شرکای رابطه ای ممکن است ایده های متفاوتی درباره رفتن به مکان تفریحی داشته باشند(مانند دیوید و تینا). بیشتر از اینکه یک راه حل مشترک را مطرح سازند (مثلاً یافتن مکان تفریحی جدید که هر دو آن را به انتخاب اولیه خود ترجیح دهند)، آن ها تصمیم می گیرند امسال یکی از مکان های مورد قبول یکی از زوجین بروند و سال آینده به مکان بعدی بروند. هاکر و ویلموت (۱۹۹۸) چندین رویکرد سازش را شناسایی نمودند ، این رویکرد ها شامل تفکیک تفاوت، توسل به زیبایی، پیشنهاد مبادله و داد و ستد، تلاش برای به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن زیان، بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]




۲-۱۷٫ موقعیت اقتصادی محلات

پرورش گل گیاهان زینتی در محلات :

هنر ‌گل‌کاری و پرورش گل به عنوان یک فعالیت اقتصادی در ایران به آغاز قرن حاضر و حدود ۱۳۰۰ شمسی برمی گردد و شهر محلات به عنوان پایه گذار، ایجاد کننده و توسعه دهنده این صنعت، نقش پر اهمیت و ویژه ای داشته است. سالانه علاوه بر دو میلیون گلدان و بیست میلیون شاخه گل در سطح ۹۰۰ هکتار اراضی و گلخانه های شیشه ای و پلاستیکی شهرستان محلات تولید و به دو ستداران گل در سطح کشور و خارج از کشور عرضه می شود. دلایلی را که می توان برای پرورش گل در محلات نام برد به قرار زیر است :

    1. از قدیم در این منطقه نوعی گلایل وحشی و بومی وجود داشته که در میان مزارع این شهرستان می روئیده است.

    1. اعتدال نسبی آب و هوا و عدم وجود تغییرات و تنش های شدید طبیعی در طول سال.

  1. وجود علاقه و مهارت و بینش لازم جهت پرورش گل در منطقه.

انواع گل در محلات (http://fa.wikipedia.org/wiki/) :

الف : گل‌های آپارتمانی : شامل ۲۰ گونه که برخی از آن ها عبارتند از : انواع پیتوس، آلکونها، کرتن، دیفین باخیا، انواع فیلکوس(ابلق) پیرومیا(پیله).

ب : گل‌های شاخه ای : شامل ۱۹ گونه که برخی از آن ها عبارتند از: گلایل، میخک، زنبق، انواع پیلوم، ارکیده، کوکب، جعفری، همیشه بهار، انواع داودی، ژرویرا و آمالیس.

انواع درختچه های زینتی :

الف : کاغذی مانند : رز ، نسترن، نخل زینتی، محبوب شرب، کاردینا.

ب : نشاء و بذر : میمون، صدفی، انواع بنفشه، اطلسی خارجی و ایرانی، پریوش.

ج : انواع نهال : نهال گیلاس، نهال هلو، نهال گردو، اقاقیا، زلزالک، آناناس.

رشته ها و زیر شاخه های متعددی در رابطه با ‌گل‌کاری[۳] وجود دارد. یکی از این موارد استفاده از اندام های گیاهان زینتی می‌باشد.

از لحاظ موقعیت مصرفی گیاهان زینتی را به سه دسته تقسیم می‌کنند :

گیاهان یک ساله[۴] ؛ گیاهان زینتی که به ‌عنوان گل های فضای سبز استفاده می‌شوند. این گیاهان معمولاً مقاوم به سرما نیستند و دوره زندگی نسبتاً کوتاه دارند. مانند گل اطلسی و آحار.

گل های دائمی[۵]؛ گیاهانی که بیش از یک سال در فضای آزاد قابلیت رشد و نمو دارند. مانند گل تاج الملوک، داودی و زنبق های دائمی.

گیاهان آپارتمانی یا Indoor Plants؛ گیاهانی که فقط در فضای محدود آپارتمان ها و گلخانه ها قابل نگهداری هستند. مانند برگ انجیلی و فوتوس. انجام تحقیقات برای صادرات گل ها و گیاهان زینتی یک امر مسلم و ضروری است. هم چنین مجموعه عواملی که در این راستا باید مد نظر قرار گیرند عبارتنداز :

ـ نوع خاک و بستر مورد پرورش گیاهان؛

ـ نوع محصول ارائه شده؛

ـ تداوم تولید در طی یک زمان معین.

۲-۱۸٫ چالش ها و موانع اساسی تولید گل و گیاه در محلات

– نبود امکانات و نابسامانی در بسته بندی، نگهداری و حمل و نقل گل به ویژه نبود حمل و نقل هوایی

– آشنایی کم گلکاران منطقه با مبانی علمی و فنی پرورش گل

– بهره برداری پائین از عوامل تولید (انرژی، سرمایه، نیروی کار، آب و…)

– ساختار اقتصاد سنتی و وجود بازار نابسامان و واسطه های داخلی

– عدم برنامه ریزی دقیق در تولید، بازرسانی و بازاریابی متناسب با بازارهای جهانی

– بی توجهی به توسعه پایدار دانا محور، و پرداختن به گسترش شعار گونه و سیاسی سطح زیر کشت گلخانه ها.

– عدم وجود آموزش های اصولی بهره برداران

– عدم دسترسی به مواد گیاه اصلاح شده استاندارد و با کیفیت (قلمه، بذر، پیاز)

– عدم دسترسی و کاربرد علوم جدید و بالفعل کردن استفاده آن ها

– عدم حمایت جدی دولت از بخش تحقیقاتی گل و گیاه و ناکارآمدی آن در تجهیز بهره وران از علوم و فنون جدید تولید و پرورش و اصلاح گل و گیاهان زینتی.

– عدم رعایت استانداردهای کیفی در تجارت بین‌المللی گل و گیاهان زینتی

در این راستا به بررسی بعضی از موانع اصلی و اساسی تولید گل و گیاهان زینتی محلات که باعث ایستایی و رکود این صنعت گردیده است می پردازیم.

– برای دستیابی به چشم اندازهای آرمانی و توسعه یافتگی (سند چشم انداز بیست ساله کشور)

که یکی از محورهای اصلی آن توسعه مبتنی بر دانایی است، تولید علم و تحقیقات بایستی نقش ویژه ای را دارا باشد. اگر بپذیریم که تولید متکی به علوم نوین تنها ویژگی تمام کشورهای توسعه یافته و فقدان آن ویژگی مشترک تمامی کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده است براین اساس باید رابطه قوی و پویا بین تحقیقات و تولید ناخالص ملی وجود داشته باشد به ویژه آنکه یکی از پیش شرطهای فاصله گرفتن از توسعه نیافتگی، حرکت به سمت تولیدات فکری یا نرم افزاری، بجای تولید مواد اولیه یا محصولات سخت افزاری است. در مجموع به نظر می‌رسد که برای توسعه صنعت گل و گیاه، تحقیقات نخستین اولویت راهبردی باشد. از سوی دیگر لازمه یک نگاه علمی و آینده ساز، حرکت در مسیر آرمان و چشم انداز واحدی است که مورد پذیرش همه دست اندرکاران قرار گرفته باشد. حرکت مبتنی بر شناخت وضع موجود و عوامل آن، تحلیل محیط ملی و بین‌المللی و ترسیم چشم اندازی که از وضع موجود آغاز کند و از فرصت ها بهره برده و بر تهدیدها چیره شود.

برای حل معضل تحقیقات بایستی تحقیقات گل و گیاه مانند سایر بخش های تحقیقات کشاورزی کشور، متحول گردد، و از حاشیه به متن بازگردد. و به ویژه نمود این تحول باید در نظام بودجه ریزی سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی تجلی یابد. همچنین باید نگاه مدیران بجای مسائل سیاسی، تبلیغاتی و بخشی نگری، به یک نگاه واحد علمی- تحقیقاتی و عملی تبدیل گردد و فراموش نگردد که تحقیقات باید در خدمت بخش تولید و اجرا باشد به ویژه در زمینه گل و گیاه که به سرعت تحول می‌یابد. در این راستا تعامل پیوسته بخش تولید و اجرا و تحقیقات ضرورت دارد.

عدم وجود آموزش‌های اصولی بهره برداران نیز، یکی از معضلاتی است که می توان از آن به ‌عنوان ریشه همه نابسامانی های تولید نام برد. نبود کارشناسان خبره و فنی گل و گیاه در سالیان گذشته، عدم تدوین استانداردهای آموزشی و نبود اعتمادسازی، سبب شده است که گلکاران پیشرو، نیاز به آموزش را در خود احساس ننمایند و به دلیل غرور کاذب و نداشتن بستر علمی لازم برای بهره گیری از دانش جهانی، همچنان با شیوه پرهزینه آزمون و خطا به حرکت خود ادامه دهند. تعامل بیشتر بخش تولید و ترویج و تحقیقات و علم محور نمودن نحوه مدیریت به جای آزمون و خطا موجب پویایی بیشتر و بهبود تولید و توسعه صادرات گل و گیاه کشور خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]