کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



دیه مالی است که به دلیل جنایت بر نفس فرد آزاد و یا کمتر از آن(نفس) واجب می شود ، چه میزان آن معین باشد چه نباشد و بسا مواردی را که میزان آن معین نباشد أرش و حکومت نامیده و دیۀ معین را دیه نامگذاری کرده‌اند. تعریف حضرت امام تقریباً مشابه تعریف صاحب جواهر است.

قصاص :

قصاص در لغت، اسم مصدر از ریشه «قَصَّ یَقُصُّ» به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی است[۴].قصاص” از ماده” قص” (بر وزن سد) به معنى جستجو و ‌پیگیری از آثار چیزى است و هر امرى که پشت سر هم آید عرب آن را” قصه” مى‏گوید و از آنجا که” قصاص” قتلى است که پشت سر قتل دیگرى قرار مى‏گیرد این واژه ‌در مورد آن به کار رفته است. در «لسان العرب» چنین می خوانیم: قصت الشیء اذا تتبعت اثره شیئاً بَعد شیء ؛ قصاص نمودن چیزی یعنی به تدریج دنبال اثر آن رفتن. و از همین ریشه در قرآن کریم آمده است: «قالت لاُخته قصّیه» ؛ مادر موسی به خواهرش گفت: دنبال موسی برو[۵] .

قصاص از نظر لغوی، به هر دنباله روی و پی جویی نمودن اطلاق می شود و حتی قصه که از همین ریشه است ازاین جهت قصه می‌گویند که مشتمل است بر مطالبی که به دنبال هم می‌آید و قصه گو و شنونده هر دو مطالب قصه را پیگیری می‌کنند. به ‌داستان‌سرا هم قصاص می‌گویند چرا که آثار و حکایت گذشتگان را حکایت می‌کند گویا اثر گذشتگان را دنبال می‌کند.(القاص:الذی یاتی بالقصه علی وجهها کانه یتتبع معانیها و الفاظها. قصه گو به کسی می‌گویند که قصه را همان گونه ای که بوده بیان کند گویا معانی و الفاظ را تبعیت می‌کند. اما قصاص در اصطلاح فقها، پی گیری نمودن اثر جنایت و ضرب و جرح را می‌گویند: به گونه ای که قصاص کننده عیناً همان جنایت را به جانی وارد نماید.
صاحب جواهر (ره) می‌گوید: مراد از قصاص در اینجا (کتاب قصاص) پی گیری و دنبال نمودن اثر جنایت است، به گونه ای که قصاص کننده عین عمل جانی را نسبت به او انجام دهد. این معنی اصطلاحی، اخصّ از معنای لغوی است، گرچه در معنای لغوی نیز برخی از لغت شناسان همین معنای تقاص در جراحات و حقوق را ذکر نموده اند.

بیشتر فقیهان شیعه و سنی بدون اینکه قصاص را تعریف کنند مستقیما به بیان احکام ، شرایط و انواع آن پرداخته‌اند.شاید راز مطلب این باشد که معنی اصطلاحی قصاص از معنی لغوی آن جدا نیست،برای نمونه صاحب جواهرنیز در تعریف قصاص آن را مانندمعنی لغوی-که پیش از این آمد-می آورد. ابن فهد حلی در تعریف قصاص می نویسد :

قصاص عبارت است از مقابله به مثل جنایت….قود و قصاص یک معنا دارند با این تفاوت که قصاص در نفس و اعضا به کار می رود ولی قود فقط در نفس کاربرد دارد[۶].برخی از فقها ، قصاص را تعریف نکرده اند بلکه سبب و موجب قصاص را بیان کرده‌اند علامه حلی در کتاب فواعد الاحکام به جای واژه ی«ازهاق»،«اتلاف»به کار برده است.(محقق حلی در شرایع الاسلام و شهید اول در لمعه می نویسد:…الموجب و هو ازهاق النفس المعصومه المکافئه عمداً ظلماً .

جنسیت:

اگر چه گهگاه مفهوم جنس[۷] و جنسیت[۸] به صورت مترادف به کار رفته اند؛ ولی اگر جنس را ویژگی های بیولوژیک فرد و جنسیت را به نقش هایی که به وسیله ای اجتماع برای زنان و مردان مطرح می شود، تعریف می‌کنیم. در هر صورت دیدگاه برابری جنسیتی بین این دو مفهوم تفاوتی قائل نمی شود و ریشه ی تمایزات را شرایط اجتماع و باورهای جامعه می‌داند. یکسان نبودن این دو مفهوم، شرایط دوران پیش صنعتی و صنعتی را سبب تفاوت میان جنس و جنسیت و در نهایت پیدایش کلیشه های جنسیتی می‌داند. در توجه به مسائل اجتماعی با تأکید بر جنسیت، صرفاً به مسائل زنان در جامعه پرداخته نمی شود بلکه بیشتر از آن متوجه ساخت اجتماعی جنسیت و تلقی جامعه ‌از نقش و مسئولیت و انتظاراتی است که جامعه از زنان و مردان دارد. درکل با توجه به تعریف کلیشه های جنسیتی توجه به ساخت اجتماعی جنسیت بر مبنایی یک ساخت اجتماعی است که می توان از آن به عنوان کلیشه ای مدرن نام برد که هماهنگ با جامعه ی مدرن طراحی شده است. چنان چه خان شهلا اعزازی در مقاله ی تحلیل ساختاری جنسیت؛ کلیشه های جنسیتی مربوط به مردان را با مفاهیم جامعه ی مدرن همراه می‌داند اما اینچنین نظری ‌در مورد کلیشه های زنانه ندارد.

در تعریف جنسیت[۹] مبانی تفاوت های جنسیتی به نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه نسبت داده شده به گونه ای که هنجارهای اجتماعی عامل ایجاد کننده کلیشه های جنسیتی مطرح گردیده است. همان طور که در بالا ذکر شد الگویی که امروز برای برابری زن و مرد ارائه می شود، کلیشه ی مدرن بر پایه ی هنجارها و باورهاست و حال بهتر است بدانیم در کدام شرایط تاریخی این هنجارها شکل گرفته اند.

ارش:

ارش در لغت کسری است که صورت آن تفاوت قیمت صحیح و معیب روز تقویم سال مورد معامله است و مخرج آن کسر،قیمت صحیح روز تقویم است[۱۰].

در لغت ارش به معنای دیه جراحت، و دیه جراحتی که میزان آن معین نیست، آمده است. گرچه خلیل در العین می نویسد: «والارش الدیه» . امّا در جای دیگر می‌گوید: «الارش دیهالجراحه».جوهری نیز در صحاح می نویسد: «الارش دیهالجراحات». از این دو عبارت دانسته می شود که بر دیه نفس ارش اطلاق نمی شود.

البته ظاهراًً مراد از جراحت معنای عامی است که شامل جراحت، قطع عضو و یا حتی سلب منافع می شود والاّ اگر جراحت تنها معنای بدوی خود را داشته باشد، در این صورت مصطلح فقها با لغت تفاوت خواهد کرد، زیرا همان طور که خواهیم دید فقها ارش را بر دیه جنایت مادون نفس اطلاق کرده‌اند اعم از آن که چنین جنایتی به شکل جراحت باشد یا قطع عضو و یا سلب منافع.

چون دیه جراحت ممکن است معیّن شده باشد و ممکن است معین نشده باشد، ‌بنابرین‏ ارش به معنای دیه جراحت است اعم از آن که در شرع میزان آن معیّن شده باشد یا معین نشده باشد. با وجود این، ابن منظور معنای لغوی ارش را چنین آورده است: «الارش من الجراحات ما لیس له قدر معلوم و قیل هو دیهالجراحه». به نظر می‌رسد این سخن صحیح نیست و حق با خلیل و جوهری و دیگرانی است که ارش را دیه جراحت می دانند اعم از آن که میزان آن در شرع تعیین شده باشد یا نشده باشد.

ارش یا دیه غیر مقدر در اصطلاح حقوقی و فقهی یعنی تفاوت قیمت سالم و معیوب و به موجب قانون دیات نیز دیه ای است بر عضو بدن که شرعاً برای آن عضو، دیه مقدر تعین نشده باشد، که توسط خبره و کارشناس مربوطه تعین می‌گردد.ماده ۳۶۷ ق.م.ا. در این خصوص چنین بیان می‌دارد: هر جنایتی که بر عضو کسی وارد شود و شرعا ًمقدار خاصی به عنوان دیه برای آن مشخص نشده باشد، جانی باید ارش بپردازد.

در لایحه جدید قانون مجازات اسلامی دیه را اینگونه تعریف می‌کند :

ماده ۲-۴۱۱: ارش عبارت از دیه غیر مقدر است که میزان آن در شرع تعیین نگردیده و دادگاه موظف است با لحاظ نوع و کیفیت صدمه وارده و تأثیر آن در سلامت مجنی‌علیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه با جلب نظر کارشناس میزان آن را تعیین نماید

ارش عیب : در برخی روایات این واژه به معنای مقدار تفاوت قیمت مبیع در دو حالت سالم بودن و معیوب بودن به کار رفته است[۱۱].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:03:00 ب.ظ ]




ادارات و سازمان های دولتی، دارندگان پایه های قضایی، کارمندان و کارکنان نیروهای مسلح، کارمندان و کارکنان شورا ها، کارکنان و کارمندان مؤسسات و شرکت های دولتی، کارمندان و کارکنان مؤسسات و شرکت های وابسته به دولت.

هر کس در این ادارات مشغول به کار باشد، کارمند و مستخدم دولتی تلقی می شود و بر این اساس در صورت جمع سایر شرایط جرم اختلاس، مشمول ماده ۵ قانون تشدید خواهد بود.

در حقوق عراق نیز هرچند در ماده ۳۱۵ قانون عقوبات، به ذکر عبارت کلی موظف یا متعهد به خدمات عمومی ، اشاره شده است اما اجمال این ماده، با ماده ۳۱۶ قانون عقوبات قابل رفع است.از این ماده که البته به جرم تصرف غیر قانونی بر اموال دولتی اختصاص دارد، می توان چنین برداشت نمود که مراد از موظف و یا متعهد به خدمات عمومی، علاوه بر دولت، عضویت در مؤسسات و شرکت ها و هیات هایی را نیز در بر می‌گیرد که بخشی از سهام آن متعلق به دولت است.[۲۰]

نکته ای باید به آن توجه کرد این است که از لفظ متعهد چنین بر می‌آید که لازم نیست کارمند ، به استخدام رسمی دولت و یا سایر موسساتی که دولت در آن سهم دارد، درآمده باشد بلکه سایر روابط قراردادی را نیز شامل می شود.چنین موضعی در حقوق ایران نیز پذیرفته شده است و رابطه استخدامی چه رسمی باشد و چه قراردادی و پیمانی و روزمزد، تاثیری در اصل قضیه نخواهد داشت و همه آنان مشمول ماده ۵ قانون تشدید خواهند بود.همچنین در موضعی مشابه با موضع حقوق عراق، اشخاصی نیز که در حکم مستخدم دولتی هستند ، مشمول ماده ۵ قانون تشدید خواهند بود.این اشخاص شامل: کارکنان و کارمندان شهرداری ها، کارمندان و کارکنانی که به کمک مستمر دولت اداره می‌شوند و کارکنان و کارمندان نهاد های انقلابی.بسیاری از این نهادها همچون کمیته امداد و بنیاد شهید، مؤسسات عمومی غیر دولتی هستند.

در مقام مقایسه میان حقوق ایران و عراق باید چنین گفت که مقررات عراق در خصوص مامورین دولتی، در مقام مقایسه با حقوق ایران از شفافیت و البته جامعیت کمتری برخوردار است.

ب: مقایسه اختلاس با مفاهیم مشابه

جرم اختلاس با دو جرم خیانت در امانت و تصرف غیر قانونی در اموال دولتی، قرابت بسیاری دارد. هدف مرتکبین ازعمل مجرمانه اش، در همه این جرایم ، استیلاء بر مال غیر می‌باشد . لذا در این بخش از پایان نامه حاضر به مقایسه اختلاس با این دو جرم می پردازیم.

۱- مقایسه اختلاس با تصرف غیر مجاز

اختلاس و تصرف غیر قانونی در واقع نوعی خیانت ‌در امانت می‌باشند ؛ لذا ازحیث ارکان تشکیل دهنده دارای وجوه مشترک فراوانی هستند . به عبارت دیگر اگر جرم اختلاس وجرم تصرف غیر قانونی بایکدیگر مقایسه شوند در واقع دو روی یک سکه بوده ، تقریبا ‌در همه عناصر تشکیل دهنده رکن مادی جرم با یکدیگر مشابهت نزدیک دارند ؛

اول: از جهت سمت مرتکب

مرتکبین جرم اختلاس وجرم تصرف غیرقانونی باید از کارمندان دولت باشند ، در حقیقت مرتکبین جرم تصرف غیر قانونی باجزئی افزوده عینا نظیر مرتکبین جرم اختلاس در اموال دولتی مندرج در ماده پنج قانون تشدید مجازات مرتکبین جرایم ارتشاء ، اختلاس و کلاهبرداری می‌باشد و تنها دامنه افراد مشمول جرم تصرف غیر قانونی توسعه داده شده است .

دوم: ازجهت موضوع جرم

موضوع جرم تصرف غیر قانونی همانندموضوع جرم اختلاس است و تقریبا از این جهت مفاد هر دو ماده یکسان می‌باشد ، چه این که ماده ۵۹۸ قانون مجازات اسلامی مقرر می‌دارد؛

((… وجوه نقدی یا مطالبات ‌یا حواله های یا سهام وسایراسناد و اوراق بهادار یا سایر اموال متعلق به هر یک از سازمان ها و مؤسسات فوق الذکر یا اشخاصی که بر حسب وظیفه به آن ها سپرده شده است را مورد استفاده غیر مجاز قرار دهد ، بدون آنکه قصد تملک آن ها را به نفع خود یا دیگری داشته باشد…….)) ‌بنابرین‏ در هر دو جرم موضوع و متعلق جرم ، باید اموال یا اشیایی باشد که برحسب وظیفه به دست مستخدم رسمی یا غیر رسمی دولت سپرده شده باشد ، اعم از این که اموال متعلق به دولت یا اشخاص حقیقی باشد . به علاوه هر دو جرم ، در شمول اموال منقول وغیر منقول نیز اشتراک دارند.

اما در کنار این وجوه اشتراک، این دو جرم از وجوه افتراق مهمی نیز برخوردار هستند که به ذکر آن می پردازیم.

سوم: از جهت نفع و ضرر

رکن مادی اختلاس تصاحب اموال و اشیاء یا اوراق بهادار است و نفع خود یا دیگری و اضرار صاحبان اموال حتمی است ، حال آنکه چه بسا ممکن است ، در تصرف غیر قانونی، نفعی نیز عاید دولت بشود ، ولی بازهم ، چون استفاده غیر مجاز ودرغیر مورد توافق شده، صورت گرفته به عنوان تصرف غیر قانونی ، مجازات می‌شود . ماده ۵۹۸ قانون مجازات اسلامی شامل سه مورد ذیل می‌شود ؛

اولا ، مواردی که استعمال آن ها در قانون پیش‌بینی شده ، مرتکب درغیر مورد توافق شده ازآن استفاده نموده باشد

ثانیاً، کارمند اموال و اشیاء را به مصارفی برساند که درقانون اعتباری برای آن ها منظور نشده باشد [۲۱]

ثالثا ، کارمند اموال و اشیاء را درغیر موارد معین یا زائد بر اعتبار مصرف نموده باشد.

ضمنا یک مورد هم باید اضافه شود و آن ، استعمال اموال دولت درغیر مورد توافق شده است که درحکم تصرف غیر قانونی است .

‌بنابرین‏ چه بسا اتفاق می افتد که نه تنها ضرری هم برای دولت در بر ندارد ، بلکه در شرایطی می‌تواند منفعتی هم دارا باشد . چنان که در تبصره دوم ماده ۱۵۲ قانون مجازات عمومی مصوب سال ۱۳۵۵ مقنن به سبب ضرورت اداری یا تامین مصالح اجتماعی در اینگونه موارد قائل به ارفاق قابل توجهی شده بود و نیز در قسمت «ج» از بند ۱۶ قانون متمم دیوان جزای عالی دولت ، هرگاه مصلحت اداری ایجاب کرده تا اموال یا وجوه را به مصارفی دیگر برسانند ، اگر تا ده روز از تاریخ مصرف ، اطلاع دهند، اصولا جرم نبوده .

چهارم: از جهت رکن معنوی

مهمترین وجه تمایز جرم «اختلاس» ‌با جرم«تصرف غیر قانونی» درهمین رکن می‌باشد چه آنکه جرم تصرف غیر قانونی از جرایم عمدی است و رفتار عمدی ومجرمانه مرتکب در قالب خیانت تجلی می کند و سوء نیت مرتکب جرم تصرف غیر قانونی مشابه سوء نیت مرتکب جرم اختلاس در اموال دولتی است ، با این تفاوت که درجرم اختلاس قصد برداشت و تصاحب اموال به نفع خود یا دیگری است . صرف پس ندادن مال مورد امانت، خیانت در امانت نیست . مگر اینکه عدم استرداد مبین تصاحب باشد ، ولی درجرم تصرف غیر قانونی ، تصاحب مال عنوان نمی‌شود و مرتکب نباید مال دولت یا اشخاص راکه برحسب وظیفه به او سپرده شده است ، مورد استفاده غیر مجاز قرار دهد ، بدون آنکه قصد تملک آن را به نفع خود یا دیگری داشته باشد . [۲۲]

به هر حال راجع به رکن معنوی تصرف غیر قانونی باید گفت که برخلاف مورد اختلاس که در آن سوء نیت خاص و مقید یعنی قصد اضرار به غیر اعم از دولت یا اشخاص وجود دارد و این سوء نیت به صورت قصد تصاحب و تصرف مال مورد اختلاس باشد ، در جرم تصرف غیر قانونی (استفاده غیر مجاز) سوء نیت عام یعنی قصد عامل به ارتکاب جرم با وجود معرفت او به مخالف قانون بودن عمل ، کافی است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ب.ظ ]




    1. …………………….. ( ۱۳۸۸)؛ قانون مدنی ‌در نظم حقوقی کنونی، تهران: میزان.

    1. محقق داماد، مصطفى(۱۳۷۰)؛ قواعد فقه، بخش مدنى، تهران: اندیشه­هاى نو در علوم اسلامى.

    1. مؤسسه بین‌المللی یکنواخت کردن حقوق خصوصی(۱۳۸۵)؛ اصول قراردادهای تجاری بین‌المللی، ترجمه و تحقیق: بهروز اخلاقی، فرهاد امام، تهران: شهر دانش.

    1. وحدتی­شبیری، سید­حسن(۱۳۷۹)؛ مجهول بودن مورد معامله، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

  1. هجده تن از حقوق ‌دانان دانشگاه‌های معتبر جهان (۱۳۷۴)؛ تفسیری بر حقوق بیع بین‌المللی، ترجمه مهراب داراب پور، دوره سه جلدی، تهران: گنج دانش.

رساله­ها:

    1. اسلامی­پناه، علی(۱۳۸۰)؛ معلوم و معین بودن مورد معامله در حقوق ایران و فقه امامیه و بررسی تطبیقی آن در حقوق فرانسه و حقوق کامن­لا، رساله دکتری، دانشگاه تهران.

    1. امینی، عیسی(۱۳۷۹)؛ روش‌های تعیین ثمن در کنوانسیون بیع بین‌المللی کالا وین مصوب ۱۹۸۰ و حقوق ایران، رساله دکتری، دانشگاه تهران.

    1. حاجیان ، محمد مهدی(۱۳۸۵)؛ بیع باثمن شناور از دید گاه حقوقی و فقهی، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه امام صادق­(ع).

    1. رفیعی، محمد تقی‌(۱۳۷۵)؛ مطالعه تطبیقی غرر در معامله در حقوق اسلام و ایران و کنوانسیون بیع بین‌المللی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.

  1. زاهدیان، مجتبی (۱۳۷۷)؛ عقد بیع با ثمن شناور open price در کنوانسیون بیع بین‌المللی کالا ۱۹۸۰ وین، حقوق انگلیس، امریکا و ایران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.

مقالات:

    1. آریان کیا، رضا(۱۳۸۸)؛ شرط داوری در سیر تحولات حقوق قراردادهای بین‌المللی نفت و گاز، مجله حقوقی بین‌المللی، نشریه مرکز امور حقوقی بین‌المللی ریاست جمهوری، شماره۴۱٫

    1. احمدزاده، سید حشمت ا..(۱۳۸۲)؛ عرف در نظر فقیهان و حقوق ‌دانان، ‌فصل‌نامه پژوهش‌های فقه و مبانی حقوق اسلامی، شماره۲، دانشگاه قم.

    1. خزایی، حسین(۱۳۷۳)؛ روش های پرداخت ثمن در تجارت بین‌المللی، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره۳۳، شماره ۰٫

    1. داراب‌پور، مهراب(۷۶-۷۷ )؛ ثمن شناور، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۲۱- ۲۲ .

    1. سیفی زیناب، غلامعلی و حسن‌زاده، منصور(۱۳۸۸)؛ استصناع، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۵۰٫

    1. شیروی، عبدالحسین و ابراهیمی، سید نصرالله(۱۳۸۸)؛ اکتشاف و توسعه میادین نفتی ایران از طریق قراردادهای بیع متقابل، مترجم: مجتبی اصغریان، مجله حقوقی بین‌المللی، شماره ۴۱٫

    1. موسوی بجنوردی، سید محمد(۱۳۸۱)؛ بیع استصناع، مجموع مقالات فقهی، حقوقی و اجتماعی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.

  1. نوری ، سید مسعود ( ۱۳۷۹)؛ بیع با ثمن شناور از دیدگاه فقه، ‌فصل‌نامه نامه مفید، شماره۲۲٫

ب) منابع عربی:

    1. امینی، علیرضا و آیتی، سید محمدرضا(۱۳۸۰)؛ تحریرالروضه فی شرح اللمعه، تهران: سمت.

    1. انصاری، شیخ مرتضی(۱۳۵۷ق.)؛ مکاسب، در یک مجلد، تبریز: چاپ سنگی .

    1. انصاری، شیخ مرتضی(۱۳۷۴)؛ مکاسب، ج۳، یک دوره سه جلدی، تهران: انتشارات دهاقانی اسماعیلیان.

    1. بحرانى، شیخ یوسف(۱۳۶۳)؛ حدائق الناضره، ج ۱۸، یک دوره ۲۵ جلدی، قم: انتشارات جامعه مدرسین.

    1. ‏ حرّ عاملى، محمد بن الحسن(بی تا)؛ وسایل الشیعه، بیروت: دار احیاء التراث العربى.

    1. حسینی، ابوالبقاء(بی­تا)؛ کلیات، بیروت: چاپ مؤسسه الرساله.

    1. حلی ، محمدبن ادریس ( ۱۴۱۰ ق.)؛ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲ ، قم: مؤسسه نشراسلامی.

    1. خمینی، سید روح­الله الموسوی(۱۳۶۳)؛ البیع، ج۳، دوره شش جلدی، قم: اسماعیلیان.

    1. خویى، ابوالقاسم(۱۴۱۲ق.)؛ مصباح الفقاهه، تقریرات محمدعلى توحیدى، چاپ چهارم: قم، انتشارات مؤسسه‌ انصاریان.

    1. سنهوری، عبدالرزاق احمد(۱۹۹۷ میلادی)، مصادرالحق، ج۳٫ بیروت: دار احیاء التراث العربى.

    1. السیوری، جمال الدین مقدادبن عبدالله(فاضل مقداد) ( ۱۳۴۳)؛ کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۲، تهران.

    1. طباطبایی، سید علی(۱۴۱۹ق.) ریاض‌المسائل: کتاب التجاره، در ده جلد، چاپ سنگی.

    1. طباطبایی ، سید محمد حسین(۱۴۱۱ق.)؛ تفسیر المیزان، ج.۸، بیروت: مؤسسه الاعلی المطبوعات.

    1. علامه حلی( حسن بن یوسف بن المطهر)(۱۳۷۴ ق.) تذکره الفقهاء، ج۵، نجف.

    1. ………………………………………………………………..(۱۴۱۵ق.)؛ مختلف الشیعه، ج۵، یک دوره نه جلدی، مؤسسه‌ نشر اسلامی.

    1. – کاسانی، ابی­بکربن­مسعود(۱۳۹۴ ق.)؛ بدایع الصنایع، ج ۵، بیروت: دارالکتاب.

    1. محقق حلی، ابوالقاسم جعفربن حسن(۱۴۰۳ق.)؛ شرایع الاسلام، ج۲، بیروت: دارالاضواء.

    1. مراغه­اى، السید میر عبدالفتاح الحسینى(۱۲۹۷ق.)؛ عناوین، ج ۲٫ ص ۳۱۴،چاپ سنگى.

    1. مظفر، محمدرضا(بی­تا)؛ المنطق، ج۱، دوره سه جلدی، قم: مؤسسه انتشارات فیروز آبادی.

    1. مغنیه، محمد جواد(۱۴۰۴قفقه الامام جعفر الصادق(ع)، ج ۴-۳٫ بیروت: دارالجوادـ دارالتیارالجدید.

    1. مقدس اردبیلی(۱۴۱۱ق) ؛ مجمع الفائده و البرهان، ج۸، قم: انتشارات اسلامی.

    1. الموسوى البجنوردى، سید میرزا حسن؛ القواعد الفقهیه، ج۱، دوره هفت جلدی، چاپ مؤسسه‌ آداب نجف.

    1. نجفی، شیخ محمد حسن(۱۳۶۷)؛ جواهر الکلام، ج ۲۲، بیروت : دارلاِحیاء التراث العربی.

  1. وزارت الاوقاف و الشؤون الاسلامیه( ۱۴۰۷ق)؛ الموسوعه الفقهیه، ج ۱۵، کویت: مکتبه آلاء.

ج) منابع انگلیسی:

    1. Clark, W.L. (1914) Handbook of the Law of Contracts, (3rd ed), west publishing Co.

    1. Dimatteo, L. A., Dhooge, L. J., Greene, S., Maurer, V. G., Pagnataro, M. A. (2005); International Sales Law: A Critical Analysis of CISG Jurisprudence, New York: Cambridge.

    1. Gabuardi, C. A. (2001); Open Price Terms in the GISG the UCC and Mexican Commercial Law. Available from World Wide Web: <URL: http://www.cisg.law.pace.edu/p.3. >

    1. Garro, A. (1989); Reconciliation of Legal Traditions in the U.N. Convention on Contracts for the International Sale of Goods, 23 International Lawyer (1989) [online]. Available from World Wide Web: <URL:http://www.cisg.law.pace.edu/cisg/biblio/garro1.html>

    1. Russel, Carron Ann (1996); Opinion Writing and Drafting in Contract Law, London: Cavendish Publishing Limited.

  1. A Dictionary of Law, Oxford University Press, 2001.

    1. – «شرط صفت عبارت است ازشرط راجعه به کیفیت یا کمیت مورد معامله…..» ↑

    1. – «اگر عین مالی که موضوع معامله فضولی بوده است قبل از اینکه مالک معامله فضولی را اجازه یا رد کند مورد معامله دیگر نیز واقع شود…» ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ب.ظ ]




در یک برنامه‌ریزی جامع برای یک رادیو- چه عمومی، اختصاصی و تخصصی- فصل‌های مشترکی وجود دارد. رادیوهای تخصصی ضمن تبعیت از یک ساختار نظامند و فصول مشترک در امر برنامه­سازی ، در اداره و برنامه‌ریزی، دارای یک ساختار ویژه نیز می‌باشند.

۳-۹-۲-۲- مزایای رسانه رادیو

یکی از مهمترین وسایل ارتباط جمعی رادیو است که در این‌جا به چند مورد از مزایای رادیو اشاره می‌شود:

    1. پوشش وسیع و گستردگی حوزه انتشاراتی آن بی‌نظیر است.

    1. سرعت در مداومت آن تا حدی است که خبر را به‌ موقع داده و خبر را به‌ خود واقعه پیوند می‌دهد.

    1. استفاده از آن مانع بسیاری از فعالیت‌های دیگر انسان نمی شود.

    1. قابلیت تحرک فرستنده‌های رادیویی بسیار بالا است.

    1. رادیو متنوع‌ترین رسانه جمعی است.

    1. رادیو نیاز فوری مخاطبین را تأمین می‌کند.

    1. تولید یک برنامه رادیویی به مراتب سریع‌تر و آسان‌تر از تولید یک برنامه تلویزیونی و یک روزنامه می‌باشد و قدرت انتقال آن به مخاطبین سریع‌تر می‌باشد.

    1. رادیو در بحران‌های داخلی نقش فزاینده‌ای دارد. رادیو رسانه شرایط بحران‌های مختلف است.

    1. رادیو می‌تواند سرچشمه‌ی نوآوری‌ها یا اعتراضاتی باشد که آسان‌تر از وسایل دیگر، در دسترس غیر حرفه‌ای‌ها قرار گیرد.

    1. رادیو تخیل‌آفرین و تفسیر‌پذیر است.

    1. رادیو به عنوان یک وسیله صوتی، بهترین راه برای فراگیری گوش‌دادن و شکست بی‌سوادی شنیداری است.

    1. رادیو ارتباطات را هر چند ناکامل ولی بهتر از سایر رسانه ها برقرار می‌کند.

    1. اصالت خاص رادیو در توانایی برقراری رابطه مستقیم با شنوندگان است.

  1. رادیو اولین وسیله تبلیغاتی است که صنعت و تکنولوژی قرن بیستم به جهانیان اهداء ‌کرده‌است.

۴-۹-۲-۲- معایب رادیو

رادیو هر چند رسانه قدرتمندی است اما دارای معایب و محدودیت‌هایی نیز می‌باشد:

    1. پیام رادیویی فرار است.

    1. در رادیو مجال تفسیر نیست، تفسیر مخاطب از آن چه پخش می‌شود بر مبنای پیام‌های پخش شده تحمیل می‌شود.

  1. بهره‌گیری از حس شنوایی نیاز به تمرکز دارد فلذا کوچک‌ترین صدا آن را بر هم می‌زند.

۵-۹-۲-۲- برنامه ساز

برنامه ساز در رادیو‌های داخلی کشور تلفیقی از مفهوم سردبیر و ‌تهیه کننده است.

سردبیر در گروه‌های برنامه‌سازی کار می‌کند و مسئول اجرایی برنامه است و تعیین‌کننده خطوط اصلی و محتوایی برنامه می‌باشد که تمام مواد(به طور اخص آیتم‌های) مورد نیاز تهیه برنامه را آماده می‌کند. هماهنگی‌های لازم در سیر تهیه برنامه به عهده سردبیر می‌باشد.

‌تهیه کننده فردی است که مسئولیت ضبط(در برنامه های تولیدی) و یا هدایت کننده ساختاری و نظم‌دهنده هنری در برنامه های زنده رادیویی را بر عهده دارد. در واقع مواد برنامه را از سردبیر دریافت کرده و به کمک گوینده، موسیقی، افکت و سایر مواد برنامه‌ای با نظارت محتوایی سردبیر در غلط‌خوانی‌های احتمالی و یا برطرف کردن ایرادات محتوایی احتمالی‌، اقدام به ضبط و پخش زنده‌ یک برنامه می‌کند.

در برنامه های تولیدی پس از ضبط مراحل دیگری همچون ادیت برنامه وجود دارد که توسط تهیه­کننده انجام شده و تهیه آرم(نشانه آغاز برنامه) و جلوه‌های صوتی برنامه نیز بر عهده ‌تهیه کننده می‌باشد. در واقع ‌تهیه کننده کارگردان هنری برنامه است.

در شبکه های رادیویی مراکز استان‌ها تفکیکی بین وظایف سردبیری و تهیه‌کنندگی وجود ندارد و هر دو وظیفه را ‌تهیه کننده‌ برنامه برعهده دارد. و در تشکیلات رادیوی استان‌ها شغل سردبیری وجود ندارد.

بعضی از تهیه‌کنندگان رادیو، سردبیر هم هستند یعنی برنامه هایی را که سردبیر آن هستند تهیه هم می‌کنند ‌به این افراد سردبیر تهیه کننده می‌گویند.

۶-۹-۲-۲- برنامه

برنامه رادیویی مجموعه‌ای از صداست که به قسمی تهیه می‌شود تا بتواند ایده یا احساس خاصی را به شنونده برساند(برخوردار،۱۳۸۱،ص۵۹). به عبارت دیگر یک برنامه، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتبط از پیام‌‌هاست که زیر یک عنوان واحد و ساعت مشخص، از شبکه‌ رادیویی مشخص و تحت یک عنوان مشخص پخش می‌شود و مجری یا گوینده نیست بلکه از دیگر عناصر رادیویی از قبیل: موسیقی، آواز، افکت یا سکوت در ارائه پیام‌ها استفاده می شود. این موارد را برنامه در نظر می‌گیریم.

  1. ۶-۹-۲-۲- برنامه زنده

برنامه رادیویی از نظر نحوه عرضه به برنامه های تولیدی و زنده تقسیم می‌شوند. برنامه‌ تولیدی مجموعه‌ای از گفتار مجری و اکثر اجزای برنامه، همزمان با پخش، اجرا می‌شوند. برنامه‌ زنده محاسنی نسبت به برنامه تولیدی دارد.

برنامه زنده در ایجاد ارتباط صمیمانه و نزدیک با شنوندگان موفق‌تر از برنامه های تولیدی عمل می‌کنند. برنامه های زنده معمولا، با شرایط زندگی مردم هماهنگ هستند و طبیعتاً می‌توانند نیازهای لحظه‌ای و آنی شنوندگان یا کسانی‌که برنامه را می‌شنوند، می‌توان بلافاصله در شیوه اجرای برنامه تغییراتی ایجاد کرد(برخوردار،۱۳۸۱،ص۶۰).

۲-۶-۹-۲-۲- برنامه ترکیبی

فرم یا شکل یا قالب برنامه که در واقع تدبیری برای ارائه‌ پیام به مخاطبان است. از این لحاظ برنامه های رادیویی به دو دسته کاملاً مشخص برنامه های ساده و ترکیبی تقسیم می‌شوند.

برنامه‌ ساده رادیویی از یک یا دو قالب رادیویی تشکیل می شود. برنامه‌ ترکیبی مجموعه‌ای از چند قالب یا برنامه‌ ساده رادیویی است که در کل یک برنامه را تشکیل می‌دهند(برخوردار،۱۳۸۱،صص۶۴-۶۳).

۸-۹-۲-۲- سه نوع هدف کلی برای برنامه های رادیویی می‎توان متصور شد:

الف) ارشادی- تربیتی

ب) اطلاعاتی- آموزشی

ج) تفریحی – سرگرمی

در تولید برنامه های رادیویی چهار عنصر داریم که با ترکیب آن ها قالب‌های برنامه رادیویی، و سپس در صورت نیاز با ترکیب قالب‌های رادیویی به وجود می‌آید.

عناصرچهارگانه عبارتند از: گفتار یا کلام، افکت یا ساند‌افکت‌ها، موسیقی و سکوت. برخی سکوت را جزء عناصر ماهوی رادیو محسوب نمی­کنند.

۹-۹-۲-۲- تکنیک‌های ساخت برنامه با مواد زیر امکان پذیر است:

    1. ترتیب ساده

    1. ترکیب یا ادغام و نیز برقراری توازن و کنترل دامنه عناصر صوتی چندگانه

    1. ترتیب یا نظم آهنگ صدا: شامل کنترل صدا، ترتیب رویدادهای خطی، غیر‌خطی و چند‌خطی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ب.ظ ]




جلسه چهارم ، خوداثربخشی و اثرات آن مورد بحث قرار گرفت ، تأثیر الگوهای نقش به عنوان عاملی دیگر برای تحکیم باور درونی مطرح شد . اثر تقویت کلامی از سوی خود و دیگران نیز در این جلسه مطرح شد . قانع سازی کلامی افراد را ترغیب می کند که باور کنند توانایی عمل موفقیت آمیز را دارند.

جلسه پنجم : ایجاد حالات مثبت عاطفی و فیزیولوژیکی باورهای کارآمدی را بالا می‌برد ، با کاهش بازخوردهای فشار روانی و تغییر دادن گرایش‌ها و تفسیرهای منفی آن ها از حالت‌های جسمانی در مواقعی که با آن مواجه یا درگیر هستند ، با آموزش خودکنترلی و تن آرامی ، شوخ طبعی ، ورزش و…..

جلسه ششم : با عنوان خودباوری و اعتماد به نفس واقعی مطرح شد. اینکه تعریفی که ما از اعتماد به نفس داریم با اعتماد به نفس واقعی فرق می‌کند .

درجلسه هفتم راهکارهای رسیدن به اعتماد به نفس واقعی مطرح شد و در آخرین جلسه مروری از آنچه تا کنون مطرح شده بود و تجربیاتی که افراد در این جلسات کسب کرده بودند مطرح شد و در پایان پس آزمون اجرا شد .

فصل چهارم :

تجزیه وتحلیل داده های پژوهش

مقدمه:

در فصول گذشته به بررسی موضوع پژوهش ، ادبیات و پیشینه موجود در باب موضوع و توصیف نمونه ، حجم آن ، جامعه آماری و شیوه نمره گذاری پرداخته شد . در این فصل گزارشی از نتایج تجزیه و تحلیل‌های انجام شده ارائه می‌گردد. متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش از طریق آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است . در بخش آمار توصیفی ، میانگین ، انحراف استاندارد ، و فراوانی در جداولی نشان داده شده است . در بخش آمار استنباطی از آزمونt برای دو گروه مستقل استفاده شده است .

    1. Miltiado ↑

    1. Savanye ↑

    1. Sherer ↑

    1. مجموعه مصوبات و تسهیلات و حمایت از ایثارگران ، انتشارات قلم نفیس ؛ ۱۳۸۳ ↑

    1. قوانین و مقررات مربوط به جانبازان، مأخذ بنیاد شهید ؛۱۳۷۵ ↑

    1. Social-cognitive theory ↑

    1. Self-efficacy ↑

    1. Handicaped ↑

    1. Disability ↑

    1. Michel Hersen ↑

    1. Bristat ↑

    1. خلاصه شناخت سازمان امور جانبازان ، مأخذ بنیاد شهید ؛ ۱۳۷۵ ↑

    1. Rusk ↑

    1. Phipps& Long wood ↑

    1. H. kessler ↑

    1. Oskar helan haim ↑

    1. Bialtscy ↑

    1. Hanzvertaz. ↑

    1. Break your crutcher ↑

    1. Guttman ↑

    1. Stak mandwide ↑

    1. Joseph B. Kennedy ↑

    1. Boston ↑

    1. Gutman ↑

    1. این بخش از کتاب قوانین و مقررات مربوط به جانبازان، گرفته شده است . ↑

    1. مجموعه مصوبات و تسهیلات و حمایت از ایثارگران ، انتشارات قلم نفیس ؛ ۱۳۸۳ ↑

    1. معرفی اجمالی سازمان و مروری بر خدمات ارائه شده به جانبازان ، انتشارات مبین دانش ؛ ۱۳۸۲ ↑

    1. بررسی تطبیقی خدمات رسانی کشورها به آسیب دیدگان جنگ، مجله جانبازان ، انتشارات بنیاد شهید ، ۱۳۷۵ ↑

    1. Miller &dollard ↑

    1. Brewer ↑

    1. Self-schema ↑

    1. Self affirmation ↑

    1. Self monitoring ↑

    1. Complexity ↑

    1. Self-evaluation ↑

    1. Selfverification ↑

    1. Self referencing ↑

    1. Self foucusing ↑

    1. Triadic rciprocality ↑

    1. Qualifications ↑

    1. Objectives ↑

    1. Beliefs ↑

    1. Expectation ↑

    1. Intentionallay ↑

    1. Forethought ↑

    1. Self- reactivness ↑

    1. Self- reflectiveness ↑

    1. Phist & Phist ↑

    1. Extrinsic motivational strategies ↑

    1. Magnitude(level) ↑

    1. Generality ↑

    1. Performance attainment ↑

    1. Vicarious experience ↑

    1. Verbal persuasion ↑

    1. Somatic and emotional states ↑

    1. Encouragements ↑

    1. Mood ↑

    1. Optimism ↑

    1. Persevere ↑

    1. Resilient ↑

    1. Over the life span ↑

    1. Peer network ↑

    1. Classroom structures ↑

    1. Psychological turmoil ↑

    1. Efficacy-activated processes ↑

    1. Cognitive processes ↑

    1. Self assessment ↑

    1. Anticipatory scenarios ↑

    1. Self-doubt ↑

    1. Predictive and regulatory rules ↑

    1. Analytic thinking ↑

    1. Motivational processes ↑

    1. Causal attribution ↑

    1. ۰utcome expectancies ↑

    1. Cognized goals ↑

    1. Cerran ↑

    1. Hellerstein and hornstn ↑

    1. Seghal ↑

    1. Schwtzer ↑

    1. Sores, Nota , & Lent ↑

    1. Eclectic training ↑

    1. General self- efficacy ↑

    1. Sherer ↑

    1. willingness to initiate behavior ↑

    1. willingness to expand effort in completing behavior ↑

    1. ۳Bosscher R.J & Smith J.h ↑

    1. Internal locus of control ↑

    1. Interpersonal competency ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ب.ظ ]