کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



الف : اعمال قانون
در زمینه ی اعمال قانون با اکثر مددجویان ( اقامت کوتاه مدت ، اقامت بلند مدت ) معمولا یکسان برخورد می شود .
مددجو با اقامت بلند مدت: ” اینجا همه چی زوریه ، کارگاه رفتن زوریه ، نماز خوندن اجیاریه اگه نماز خودت خونده باشی وقتی حاج آقا بیاد باید یه بار دیگه بری به جماعت بخونی ، روزه ، روزه گرفتن هم اجباریه همه به جز حامله ها باید روزه بگیرن مگه این که دکتر بگه این مریضه نمی تونه روزه بگیره ، مراقبا ماه رمضون یخچال و خالی می کردن دم افطار پر می کردن . خوابیدن هم زوریه اگه موقع خاموشی صدا آدم دربیاد میان زبون آدم و از حلق آدم میکشن بیرون ” .
ب : تنبیه
پس از بررسی داده های بدست آمده ، این قسمت به دو زیر گروه تنبیه فیزیکی و غیر فیزیکی قابل تقسیم است .
۱ : تنبیه بدنی
الف : موارد مشمول تنبیه : دعوای گروهی ، درگیری با کارکنان ، دزدی و سرپیچی از قوانین ( به عنوان مثال صحبت کردن و در خوابگاه راه رفتن به هنگام خاموشی قدغن و سرپیچی از قوانین محسوب می گردد ) است .
ب : افراد تنبیه کننده : مراقبین . در صورتی که مراقبین توان کنترل مددجویان در دعوای گروهی را نداشته باشند ؛ از افسر نگهبان مرد کمک می گیرند .
ج : ابزار مورد استفاده در تنبیه : گاهی اوقات در تنبیه بدنی از دستبند و باتون استفاده می شود .
د : اشکال تنبیه : طبق گفته های شرکت کنندگان ، گاهی مراقبین با وارد آوردن ضربات چک و لگد مددجویان را مورد تنبیه بدنی قرار می دهند . و با دستبند دست مددجو را برای ساعاتی به درخت داخل حیاط و یا درب ورودی خوابگاه متصل می کنند . در دعواهای گروهی شدید با دریافت باتون از افسر نگهبان به تنبیه مددجویان می پردازند . در صورت ورود افسر نگهبان مرد به کانون دختران ، به اشکال گوناگونی مانند : وارد آوردن ضربات با باتون ، انجام کلاغ پر ، بشین پاشو مددجویان خاطی را مورد تنبیه قرار می دهند و سپس برای چند روز در قرنطینه حبس می کنند . در گروه دختران اندرزگاه وجود ندارد . بلکه محیطی به نام قرنطینه که برای نگهداری مددجویان جدیدالورود تعبیه شده است . ( مددجویان جدیدالورود پس از اقامت یک الی دو روزه در قرنطینه ، در صورتی که مبتلا به بیماری واگیر دارد نباشند به داخل خوابگاه منتقل می شوند . ) ، در این زمینه نیز مورد استفاده قرار می گیرد و در صورتی که مددجو مرتکب موارد مشمول تنبیه شود ، در قرنطینه برای چند روز محبوس می گردد . طبق گفته های شرکت کنندگان ، برای ممانعت از ورود افسر نگهبان مرد ، از شدت گرفتن دعواهای گروهی جلوگیری می کنند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مددجو با اقامت طولانی مدت : “ من و یه مددجو داشتیم خوابگاه رو تمیز می کردیم سر آوردن سطل آب دعوامون شد ، خانم … آنچنان با چک و لگد من و زد که از ناراحتی با تیغ مداد تراش خودزنی کردم بعد هم به آقای مدیر گفتم اونم بهش تذکر داد دیگه این کار و نکرد ".
مددجو با اقامت کوتاه مدت : یه بار … از کمد لباسا یه بلیز دزدید ، پوشید . خانم … چند تا چک زد تو گوشش.
مددجو با اقامت طولانی مدت : “ وقتی بچه ها با هم دعواشون میشه اگه خود مراقبا نتونن جمعش کنن یا از افسر نگهبان مرد باتوم میگیرن یا افسر نگهبان مرد میاد می بردشون تو حیاط با باتوم میزنه و کلاغ پر میده و از این کارها بعد هم یا با دستبند دستشون به درخت یا در میبندن یا می برنشون تو قرنطینه” .
۲ . تنبیه غیر بدنی
طبق گفته های شرکت کنندگان ، بیشتر از تنبیه غیر فیزیکی استفاده می شود ، که معمولا شامل ممنوعیت تماس تلفنی و ملاقات حضوری ، انجام نظافت ، تذکر لفظی و توهین کلامی است .
۴ – ۳ – ۳: تعامل مددجویان با مراجع قدرت ( کارکنان )
در این قسمت نوع تعاملی که مددجویان با کارکنان برقرار می کنند ، توضیح داده می شود .
۴ – ۳ – ۳ - ۱ : سعی در برقراری تعامل نزدیک با کارکنان
طبق گفته ها برخی از مددجویان دختر با انتقال اخبار داخل خوابگاه به مراقبین و یا انجام امور خدماتی آن ها سعی در برقراری ارتباط نزدیک با کارکنان دارند .
الف : برونداد برقراری تعامل نزدیک با کارکنان
در مقابل جلب توجه و حمایت کارکنان را دریافت می کنند .
مددجو با اقامت طولانی مدت : “کتی برای خانم ها خبربوری می کرد اونا هم هر وقت میخواست بهش چایی میدادن . “
۴ – ۳ – ۳ - ۲ : روش های برقراری تعامل با کارکنان خوش رفتار
در این قسمت نیز مانند گروه پسران ، مددجویان با اقامت بلند مدت اصلاح رفتار خود را مدیون خوش رفتاری برخی کارکنان می دانند .
مددجو با اقامت طولانی مدت: “خانم … خیلی دوست دارم حتی اگه بهم بگه با دستت دستشویی ها رو تمیز کن حاضرم براش این کار رو بکنم . “
۴ – ۳ – ۳ - ۳ : روش های برقراری تعامل با کارکنان بدرفتار
اغلب مددجویان روش سکوت و برقراری حداقل رابطه با کارکنان را انتخاب می کنند و مجبور به اطاعت هستند . برخی مددجویان ( بیشتر مددجویان با اقامت کوتاه مدت ) به بحث با کارکنان می پردازند . و بیشتر مددجویان قدیمی با احترام نمایشی با این قبیل از کارکنان رفتار می کنند . سایر موارد مانند گروه پسران می باشد .
مددجو با اقامت طولانی مدت: “من اول با کارکنان زیاد بحث می کردم اوناهم با من زیاد دعوا می کردن ، اذیت می کردن ، حالا جلو روشون باهاشون خوب حرف میزنم اما پشت سر از همشون بدم میاد . “
۴ – ۳ – ۳ - ۴ : روش های برقراری تعامل با کارکنان خنثی
مددجویان دختر تقریبا هیچ تعاملی با روان شناس ندارند . ( در آخرین ماه اقامت پ
ژوهشگر در محیط پژوهش ، روان شناس کانون دختران به کانون پسران منتقل شد و در کانون دختران فقط مددکار مستقر بود.) و در مورد مددکار نیز مددجویان با اقامت کوتاه مدت ارتباط اندکی بیشتر در زمینه ی پرسش در مورد زمان اعزام ، نوع حکم و زمان آزادی برقرار می کنند .
۴ – ۳ – ۳ - ۵ : تطابق با اعمال قانون
یکی از تجارب ناراحت کننده ی مددجویان از اقامت در کانون ، قوانین اجباری آن است و همه مددجویان از نداشتن هیچ گونه آزادی و حق انتخاب ابراز ناراحتی می کنند .
مددجو با اقامت کوتاه مدت “ اینجا اینش خیلی بده که آدم هیچی آزادی نداره همه چی زوریه از غذاخوردن و خوابیدن تا نماز خوندن و کارگاه رفتن . “
۴ – ۳ – ۴: مقایسه یافته ها در دو گروه دختران و پسران
شباهت ها :
۱ : بررسی یافته ها حکایت از تشابه داده ها در نوع تعاملات کارکنان خوش رفتار با مددجویان در دو گروه دختران و پسران دارد .
۲ : بررسی یافته ها نشان داد که روش برقراری تعامل مددجویان با مراجع قدرت ( خوش رفتار ، بدرفتار و خنثی ) و تطابق با اعمال قانون در هر دو گروه دختران و پسران مشابه است .
۳ : در صورت ورود افسر نگهبان مرد به کانون دختران ، برخی از اشکال و ابزار تنبیه بین دو گروه دختران و پسران مشابه خواهد بود .
تفاوت ها :
۱ : با بررسی یافته ها مشخص گردید دو گروه از نظر موارد مشول تنبیه ، ابزار تنبیه ، مکان تنبیه و اشکال تنبیه با یکدیگر متفاوت هستند .
۲ : بررسی یافته ها در زیر گروه کارکنان بدرفتار حکایت از اعمال تنبیه بدنی بیشتر در کانون پسران به نسبت کانون دختران توسط مراقبین دارد .
۳ : بررسی یافته ها در زیر گروه کارکنان خنثی حکایت از تعامل بیشتر میان مددجویان پسر و مددکاران به نسبت مددجویان دختر دارد . مددکاران معتقد هستند که به مددجویان پسر بیش از مددجویان دختر ( به دلیل پیچیده بودن مشکلات خاص دختران ) می توان کمک کرد . فعالیت های مددکاری در گروه پسران ( علی رغم آن که تعداد پسران بیشتر از دختران بود ) بیش از گروه دختران و در مورد مددجویان با اقامت کوتاه بیش از مددجویان با اقامت طولانی بود . علت ارتباط بیشتر مددکاران با مددجویان پسر در مقایسه با مددجویان دختر ، تفاوت در بزه ارتکابی در دو جنس بود. زیرا بیشترین جرایم پسران مربوط به سرقت و نزاع بود و با پرداخت خسارت و دیه مشکلات حبس آن ها برطرف می گردید و پذیرش پسران از جانب خانواده ها بیشتر و راحت تر بود ، اما بیشترین جرایم ارتکابی دختران به روابط نامشروع و اعمال منافی عفت مربوط می گردید و اکثر مددجویان دختر دچار مشکلات شدید خانوادگی بودند و معمولا ازجانب خانواده مطرود می گشتند و یا خود مددجو علاقه ای به بازگشت نزد خانواده را نداشت . مددکاران کمتر می توانستند میان مددجویان دختر و خانواده او پیوند برقرار کنند و به همین دلیل مشکلات مددجویان دختر را دشوار و پیچیده تلقی می کردند .
۴ : در گروه دختران یافته ای در رابطه با زیر گروه کمک به نقض قانون از جانب کارکنان دیده نشد .
۵ : شکل تنبیه غیر فیزیکی در دو گروه دختران و پسران با یکدیگر متفاوت است .
۶ : در زیر گروه برقراری تعامل نزدیک مددجویان با کارکنان ، در دو گروه دختران و پسران از نظر دلایل برقراری رابطه نزدیک با کارکنان و نیز نوع برونداد برای مددجو ، تفاوت وجود دارد .
نمودار ۴-۴
جدول ۴ – ۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 05:26:00 ق.ظ ]




از نشانه‌های سعه صدر، آن است که انسان تحمل شنیدن سخنان مخالفان را داشته باشد و هرگز عقل خود را کامل تصور نکند و سخنان درست و منطقی را حتی از مخالفان خویش پذیرا باشد و البته سعه صدر در مقام تعلیم و تربیت، کار بسیار دشواری است که به راستی ریاضت می‌طلبد و تا کسی خود در جایگاه معلمی قرار نگیرد، چنین مسئولیتی را درک نمی‌کند.» (جابانی، ۱۳۶۳: ۷۵ )
کاووس حسن لی، در کتاب پیام اهل دل، اندیشه‌های اجتماعی و اخلاقی سعدی می‌نویسد«واژه شکیبایی یا همان «صبر»، جایگاه ویژه‌ای در بین ما ایرانیان دارد به طوری که: «درآموزه‌های قرآنی و دینی ما قرین حق و زیبایی است و در ادبیات‌مان با تعابیری چون«کیمیای بی‌مانند» و«کیمیای بزرگی‌ها» از آن یاد شده است و به قول سعدی در گلستان «هرکه را صبر نیست، حکمت نیست» (حسن لی،۱۳۷۸: ۹۲)
امرسون نویسنده و متفکر معروف آمریکائی در قرن نوزدهم می‌گوید سعدی زبان همه ملل و اقوام عالم سخن می‌گوید و گفته‌های او مانند هومر و شکسپیر و سروانتس و مونتنی همیشه تازگی دارد. امرسون کتاب گلستان را یکی از اناجیل و کتب مقدسه دیانتی جهان می‌داند و معتقد است که دستورهای اخلاقی آن قوانین عمومی و بین‌المللی است . . . گلستان در طی قرون متمادی کتاب درسی و قرائتی کلیه مدارس اسلامی بوده و وقتی انگلیسها به هندوستان دست یافتند مأمورین آن‌ها بهترین طریقی که برای دست‌یابی به روحیات غامض و کیفیت افکار و بینش هندیان مسلمان پیدا کردند، همانا مطالعه در مندرجات گلستان بود… اما بوستان در نظر بنجامین ‌فرانکلین مقامی بسیار شامخ و والا داشته است؛ بطوریکه وقتی جمله‌ای از آن را در جزو موعظه‌های جرومی تیلار روحانی و واعظ مشهور انگلیسی قرائت کرد، درباره آن گفت این جمله باید قاعدتاً یکی از جمله‌های مفقود ‌شده اشعار تورات باشد. داستانی که سعدی درباره صبر و قناعت آورده است چنان در افکار مردم قرن هیجدهم مؤثر واقع شده بود که آن را بی‌گمان از آیات و تأویلات آسمانی می‌پنداشتند و به زحمت باور می‌کردند که این افکار حکیمانه زاده اندیشه دانشمند ایرانی و از فارسی به لاتین ترجمه شده‌است» (دشتی، ۱۳۸۱: ۱۸۰)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انواع صبر را از نظر حوزه‌ی کارکرد معنایی و دلالت بر مفهوم در آثار سعدی به شکل زیر می‌توان دسته بندی کرد:
۵-۱-۱٫نتیجه شیرین صبر
سعدی بر این باور است که گرچه صبر تلخ و دشوار است؛ امّا نتایج شیرین به بار می‌آورد. رسیدن به کعبه مقصود مستلزم تحمل مصایب و تحمل سختی‌های فراوانی می‌باشد که ممکن است در طی طریق با آن مواجه شویم. اگر در طی این راه ناشکیبایی پیشه کنیم ممکن است به بلاهای تازه‌ای دچار گردیم و دردی بر دردها افزوده گردد و بسیار از مقصد دور شویم. توّکُل و صبر بر سختی‌ها و ناملایمات انسان را در راه رسیدن به مقصود و مقصد یاری می‌کند. کسی که به امید رسیدن به آسانی و گشایش سختی‌ها را تحمل می‌کند به نتایج شیرین صبر کردن واصل می‌گردد:
منشــین ترش از گردش ایام که صبر              تلخ است و لیکن بـــــــر ِ شیرین دارد
(سعدی، ۱۳۷۴: ۱۲۱)
سعدی می‌گوید برای رسیدن به میوه شیرین صبر نباید شتاب و بی قراری کرد. بلکه باید این راه را با آرامش و تأنی به سر برد. انگوری که تازه به بار می‌نشیند، میوه آن ترش مزه است امّا چون ایّامی چند بر او بگذرد شیرین و خوش مزه می‌شود و این همه از نتایج صبر است:
انگور نـــــو آورده ترش طعــم بــود           روزی دو سه صبر کن که شیریـن گردد
(همان:۱۳۹)
او معتقد است،کسی که نتایج شیرین و شکّرین صبر را چشید و به نتایج خوب آن واقف گشت دیگر از ناملایمات زندگی و پستی و بلندی‌های آن ناله و شکوه سر نخواهد داد و به امید گشایش و رهایی همه این ناهمواری‌ها را بر خود خواهد پیمود. سعدی در قالب تشبیهات و استعاره‌هایی نتیجه شیرین صبر کردن را برای خواننده‌اش ملموس‌تر نشان می‌دهد. کسی که تلخی و سختی‌های جدایی و هجران را کشیده و به وصال روح افزای یار رسیده می‌داند که صبر بسیار شیرین است و دیگر از چنین وضعیّتی بار دیگر شکایت نخواهد کرد. بیت زیر ضمن اشاره به این موضوع ایهامی نیز در دل خود دارد که اشاره می‌کند به درخت «صبر» که طعم میوه آن بسیار تلخ است:
من بــعد حکایت نکـنم تلخی هجران کان میوه که از صبر برآمد شـــکری بود
(همان :۵۹۱)
تحــمل چــو زهرت نمــاید نخسـت ولی شهــد گــردد چـــو در طبع رست
به سختی بنـه گفتش، ای خواجه، دل کــس از صــبــر کــردن نــگـردد خجل
(همان :۳۱۲)
۵-۱-۲ . صبر برای استفاده از وقت مناسب
یکی از نکته‌های اخلاقی که سعدی به ما می‌آموزد بحث «صبر و توفیق» است. او بر این باور است که «صبر» در نهایت به «موفقیت» منتهی می‌گردد. یکی از حکایت‌های سعدی در گلستان، باب اوّل اشاره به این موضوع دارد .در این داستان، سعدی حکایت مردی نیک را بیان می‌کند که توسط مردم آزاری زورمند و دارای جاه و گاه مورد ستم واقع می‌گردد. مرد دوراندیش در گرفتن انتقام تعجیل نمی‌کند و مترصد وقت مناسب می‌نشیند. سرانجام گردش ایّام به کام او می‌چرخد و مرد ستمگر از جاه و گاه فرو می‌افتد. مرد با مناسب دیدن وقت انتقام جفایی را که بر او رفته بود تلافی می‌کند. بدون آنکه محتاج و ملزم به هزینه‌ی زیادی گردد. سعدی در این داستان با نشان دادن بهای صبر خواننده را به دوراندیشی و عدم عجله در تصمیم‌گیری دعوت می‌کند.
نــاسزایــی را کــه بــیـنی بــخـت یــار       عاقــلان  تــسلیــم  کـــردند  اخــــتیار
چــون نــداری نــاخــن درنــده تــیــز                با ددان آن بــه کــه کــم گیری ســــتیز
هــر کــه بــا پــولاد بــازو پـــنجه کرد           ساعد مسکــین خــود را رنــجــه کـــرد
بــاش تــا دســتـش بــبــنــدد روزگار             پس بــه کـــام دوســتــان مغــزش بر آر»
(همان :۴۶)
مــظلــوم دسـت بسته‌ی مغلوب را بگوی تا چـــشم برقــضــا کــند و صبـر بر جفا
کاین دســت بسته را بگشایـند عـــاقبت وان گشاده بـــــــاز بــبــنــدنـد بر قـفـا
(همان: ۱۰۳۷)
نــفس ظــالـم مــثــال زنــبـــور است که جـهـانـــش ز دســــت مــی‌نـــالــد
صـــبر کــن تــا بــیــــوفــتــد روزی که هــمــه پــای بـر ســرش مــالـــنــد
(همان: ۱۰۵۳ )
۵-۱-۳٫ صبر برای حفظ عزّت نفس
رابطه دیگری که در آثار سعدی باید جستجو کرد رابطه بین« صبر »و «عزّت نفس» است. سعدی صبر و غزّت نفس را بهتر از مال و منال دنیوی به حساب می آورد. جالب این است که سعدی می‌گوید این موضوع را از بزرگان شنیده و البته هم بسیار شنیده است.
کــز بــزرگــان شــنـــیــده‌ام بــسـیار           صــبـر درویــش بــه کــه بــذل غــنی
(همان: ۷۷ )
گر چه بی طاقــتم چــو مــور ضــعیـف مــی‌کـشـم نـفـس و مــی‌کــشـم بـارت
(همان: ۱۰۱ )
سعدی صبر و قناعت در وقت نیاز را نتیجه ی خرد و تعقل می‌داند. او توانگری را در قناعت و حفظ شاَن وعزّت نفس می‌داند، چنان که خواهش‌گری و بردن نیاز بر در تو نگران را ناشی از حقارت نفس بر می‌شمارد. او گنج قناعت و کِنج صبررا بر خواهش‌گری و ابراز نیاز این چنین ترجیح می‌دهد:
اى قنـــاعت ! توانــــــگرم گـــــردان         کـه ورای تـو هــــیچ نعمت نیست
کنج صبـــــر اخـــــــتیار لقمان است        هر که را صبر نیست حکمت نیست
(همان:۹۱)
سعدی معتقد است، صبر بر فقر و فاقه بر دراز کردن دست در پیش اربابان بی مروّت ثروت ومکنّت بهتر است. او می‌گوید که گنج قناعت و حفظ عزت نفس بسی بهتر و برتر از بردن حاجت و نیاز بر در ثروتمندان است.
در حکایت زیر سعدی داستان مردی را پیش می‌کشد که حاضر است برای حفظ آبرو و نگهداشت عزّت خود درکنج خاموشی و فراموشی بمیرد ولی دست نیاز به طرف ارباب کرم هم دراز نکند. او درخواست نیاز حتی به نزدیکان را رفتن به دوزخ برابر می‌داند و ترجیح می‌دهد بمیرد اما تن به ننگ خواهش نیالاید.
«درویشی را شنیدم که در آتش فاقه می‌سوخت و رقعه بر خرقه همی دوخت و تسکین خاطر مسکین را همی گفت» :
کسی گفتش: چه نشینی که فلان در این شهر طبعی کریم دارد و کرمی عمیم، میان به خدمت آزادگان بسته و بر در دل‌ها نشسته. اگر بر صورت حال تو چنان که هست وقوف یابد پاس خاطر عزیزان داشتن منت دارد و غنیمت شمارد. گفت خاموش که در پسی مردن به که حاجت پیش کسی بردن
هم رقعه دوختن به و الزام کنج صبر          کز بهر جامه رقعه بر خواجگان نبشت
حــــقا که با عقوبت دوزخ برابر است                رفتن به پایمـردی همسایه در بهشت
(همان :۹۲)
۵-۱-۴- ارتباط صبر وتحمّل سختی‌ها
انسان‌های که به اجبار یا به اختیار بر جسم و جان خود سختی و مشقّت می‌دهند وبر درد آن صبر می‌کنند به طور طبیعی در مقابل پیش آمدهای مشابه آن بلا می‌توانند مقاومت بیشتری از خود نشان دهند و به آسانی تسلیم محنت و نیستی نگردند. کسانی که بر شهوت پر خوری و تمایل به خوراکی‌های اشتها برانگیز با ریاضت دادن به نفس بر آن غالب می‌گردند به آسانی می‌توانند در مقابل گرسنگی در هنگام ناچاری و نداری مقاومت کنند و تسلیم مرگ نشوند. این مضمون در اشعار سعدی به زیبایی پرورانده شده وبه نحو شگفت انگیزی شنونده و خواننده را تحت تاًثیر قرار می‌دهد. او در گلستان داستان دو درویش را بیان می کند که باهم سفربودند یکی به تن فربه و نیرومند، و دیگری لاغر و ضعیف بود. چون در حین سفر گرفتار شدند و مدتی در محبس ماندند در این مدت آب و غذایی به آن دو نرسید. پس از مدتی مرد فربه و نیرومند تاب گرسنگی و تشنه کامی نیاورد و به مرگ آمد. لیکن مرد لاغر که با گرسنگی خو گرفته بود به راحتی این وضع را تحمل کرد و با صبر و مقاومت بر این محنت فایق شد. آن چه در این جا اهمیّت دارد تاًثیر صبر و بردباری در تحمل شرایط سخت و ناگوار است که البته در پشت آن گشایش و آسایش می‌رسد که از نتایج صبر است.
دو درویش خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی، یکی ضعیف بود که هر بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند هر دو را به خانه‌ای کردند و در به گل برآوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی‌گناهند در گشادند قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده. مردم در این عجب ماندند حکیمی گفت خلاف این عجب بودی آن یکی «بسیارخوار» بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد و این دگر «خویشتن دار» بوده است لاجرم بر عادت خویش« صـــــبر» کرد و به سلامت بماند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:25:00 ق.ظ ]




واژه دستگاه در موسیقی کنونی به ترکیبی از موسیقی گفته می شود که تغییر و تحول آهنگ در قالب ان شکل می گیرد و شامل پنج قسمت می باشد.
پیش درآمد
چهارمضراب
آواز
تصنیف
رنگ
دستگاه یا مقام در موسیقی عبارت است از: «توالی نظام یافته قراردادی نمونک های قالبی موسیقیایی به نام نغمه ها و گوشه ها که در حوزه ی تنال آن دستگاه ترتیب یافته است. (سپنتا، ۱۳۶۹: ۲۸۱ به نقل از رفیعی، ۱۳۸۷: ۲۲۴)
به گفته جنیدی: آنچه که امروز دستگاه نامیده می شود، نخست به نام دستان بوده و هر یک از این دستان ها گوشه هایی داشته اند.
ایشان واژه دستگاه را برگرفته از دستان گاه می داند. دستان به معنی گوشه و آهنگ و راه و گاه به معنی سرور است. (جنیدی، ۱۳۷۲: ج۲ به نقل از رفیعی، ۱۳۸۷: ۲۲۳ و ۲۲۴)
حسن کاشانی در رساله کنز التحف اشاره دارد که واژه های مقام، دور، پرده و سرود یا آواز نزد اهل موسیقی منتقل کننده یک معنا هستند و توسط صفی الدینی ارموی وضع شده اند. (بینش(۱)، ۱۳۷۱: ۶۵ به نقل از رفیعی، ۱۳۸۷: ۲۲۴)
- گوشه:
گوشه بافتی است موسیقایی که به تعبیر ساسان سپنتا به عنوان نمونک به کار می رود. گوشه ها براساس تغییر مود، تغییرات وزنی، تغییر در جنبه های قالب و ترکیب آهنگ و ویژگی های حالت و خصلت و منش و تداعی های ژرف ساخت و بافت موسیقیایی تغییر می کنند و از همدیگر تمییز داده می شوند به گونه ای که دو گوشه ی هم نام در دو دستگاه با همدیگر متفاوت اند. (رفیعی، ۱۳۸۷: ۲۲۵)
- ردیف:
استاد مجید کیانی می گوید: منظومه ای از قطعات موسیقی نواحی مختلف ایران است که پاره ای از عام ترین ویژگی های فرهنگی ایران را داراست. (جوادی، ۱۳۸۰: ۸۲۸)
استاد داریوش صفوت می گوید:
ردیف: عبارت است از مجموعه گوشه ها و قطعات مخصوص موسیقی اصیل ایرانی که با نظم و ترتیب مخصوص، دقیق و معین، پشت سر هم قرار گرفته و اجرا می شود. (صفوت، ۱۳۸۶: ۱۹۰)
ردیف: اسلوب و روش ترتیب و هنجار ترکیب گوشه ها و نحوه تقدم و تأخر یا پیش و پس روایت آنان از زبان بزرگان موسیقی را ردیف می گویند. مانند ردیف میرزا عبدالله یا ردیف آقا حسین قلی، درویش خان، موسی معروفی و غیره. (رفیعی، ۱۳۸۷: ۲۲۲۵)
۲-۵ مختصری درباره وجه تسمیه گوشه های موسیقی
درخصوص علت و دلیل نامگذاری گوشه ها مدارک و منابع معتبری در دست نیست، اما آنچه که سینه به سینه نقل شده حاکی از آن است که نامگذاری بعضی گوشه ها مأخوذ از:
- محل های گوناگون سرزمین کهن ایران: زابل، عراق، خاوران، آذربایجانی، بختیاری، گیلکی، شوشتری و …
- گرفته شده از نام های بزرگان موسیقی و اهل هنر: صادقخانی، ضرابی (در آواز بیات ترک)، مرادخانی (در دستگاه ماهور)، نی داوود (در دستگاه همایون)، جوادخانی (نوعی تحریر در گوشه رضوی دستگاه شور)، حسن موسی (آواز ابوعطا).
- توصیف طبیعت و جلوه های آفرینش: سپهر، بحر نور، چکاوک، سارنج، نوروز عرب و عجم.
- حکایت کننده مسائل عاطفی و احساسی: حزین، مویه، راز و نیاز، سوز و گداز، کرشمه، جامه دران و …
- داستان های ادبی و عاشقانه: خسرو و شیرین، لیلی و مجنون
- صدای گرفته شده از پیرامون: زنگ شتر، زنگوله، ناقوس، قطار
لازم به ذکر است بعضی از گوشه ها به دلیل قرابت و نزدیکی که به لحاظ لحن و ملودی دارند گاهی به هنگام اجرا در یکدیگر تداخل می نمایند لذا باید به هنگام خواندن آواز و یا نواختن ساز به منظور ارتقاء سطح کیفی اجرا، این تشابهات ملودیک را از یکدیگر تفکیک کرد.
۲-۵-۱ مثال
گوشه های حجاز در (آواز ابوعطا)، حسینی در (دستگاه شور)، نهفت در (دستگاه نوا)، سلمک در (دستگاه شور) و دلکش در (دستگاه ماهور) و غیره.
یکی از اساتیدی که بر وجه تسمیه گوشه ها اشراف کامل دارند استاد عباس کاظمی هستند. ایشان توسط یکی از استادان خود وجه تسمیه گوشه ها را کاملاً یاد گرفتند. ایشان کتابی تحت عنوان: (وجه تسمیه گوشه های ردیف) نوشته بودند که قرار بود توسط آقای شریعت چاپ شود اما معلوم نیست که چرا این کتاب هیچگاه به دست علاقه مندان تاکنون نرسیده است. در اینجا عین قسمت یاد شده از مصاحبه با استاد عباس کاظمی را که در مورد وجه تسمیه ردیف و گوشه هاست نقل می شود:
چند سال قبل کتاب یک موسیقی شناس خارجی به نام کریستین سن را خواندم که در آن از الحان باربدی نام برده بود و نوشته بود که به تعداد روزهای سال اوستایی ۳۶۰ آواز و به تعداد روزهای ماه ۳۰ نغمه و به تعداد روزهای هفته ۷ دستگاه وجود داشته که اسامی این الحان در دیوان نظامی گنجوئی آمده است. من اکثر این اسامی را حفظ بودن چون گوشه هایی که از استادان قدیم یاد گرفته ام اکثراً به نام همین اسامی است. ضمناً وجه تسمیه این الحان را از میرزا علی قادری یاد گرفته ام. مثلاً گوشه ای در مکتب آوازی اصفهان داریم که اصل آن «دل انگیزان» بوده ولی چون رزاق گزی تعزیه خوان و موسیقی دان دوره سیدرحیم اصفهانی این گوشه را خوب می خواند به نام «رزاقی» معروف شده است. گوشه ی ملانازی نیز یکی از نوروزهاست و چون دایه ی ناصرالدین شاه که اسمش نازی بوده و بالای سر گهواره وی آن را می خوانده به ملانازی معروف شده است.
گوشه ابوعطا نیز برای خود داستانی از این قرار دارد که:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فردی انگلیسی از مصر به ایران و برای دیدن بناهای تاریخی اصفهان به این شهر می رود. در اصفهان نزد سیدرحیم اصفهانی رفته و به ایشان می گوید: من عود می زنم و سیدرحیم به وی مایه سارنگ را یاد می دهد. شخص انگلیسی بعد از بازگشت به مصر، در جواب یک موسیقیدان مصری که به وی می گوید:
این مایه موسیقی را از کجا گرفتی؟ می گوید: این را پدر به من عطا کرده است، سپس مصری ها نام ابوعطا بر آن می نهند و بعد این واژه به ایران می آید. شبدیز نام اسب خسروپرویز بود و آن را خیلی دوست داشت.
وقتی این اسب می میرد کسی جرأت خبر مرگ اسب را به خسرو پرویز نداشت تا اینکه باربرد شعری انتخاب و با موسیقی خاصی آن را در حضور خسرو پرویز اجرا می کند و خبر مرگ شبدیز را حین اجرای موسیقی می دهد که به آن مایه «شبدیزی» می گویند. (برگرفته از سایت: www.rajazz.blogfa.com به نقل از اکبر گلپایگانی)
انتساب بعضی از گوشه ها به نام شهرها و نواحی مختلف ایران از قبیل خوزی منسوب به خوز یا خوزستان و زاولی منتسب به زاول یا زابل آن هم با سوابق اساطیری آن ها و اصفهانک در نسبت به اصفهان با کاف نسبت یا صغیر نمونه دیگری از وجه تسمیه گوشه هاست. (بینش، ۱۳۶۶: ۳۱۱)
گوشه نیریز نیز علی الظاهر باید منسوب به فارس و مثل آواز دشتی در ردیف های جدید گویای آهنگ های جالب توجهی در آن ناحیه باشد. (بینش، ۱۳۶۶: ۳۱۱)
فصل سوم:
درباره استاد محمدرضا شجریان
۳-۱ درآمد
نظر به اینکه این پژوهش به بررسی آلبوم های استاد محمدرضا شجریان پرداخته است لذا لازم است در این فصل مختصری درباره زندگی نامه و ویژگی های آوازی ایشان اشاره شود.
۳-۲ بیوگرافی
استاد محمدرضا شجریان در مهرماه ۱۳۱۹ در شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود. پدربزرگش – علی اکبر- از مالکان سرشناس مشهد و پدرش – مهدی- از قاریان و مدرسین برجسته مشهد بود.
شجریان از سن چهارسالگی به تشویق پدر به آموزش قرآن پرداخت و تحت تعلیم و تربیت پدر و همت والای خود به موفقیت های چشمگیری نایل شد.
به گفته ایشان:
« پدرم که استاد القراء بود، مرا از کودکی به جلسات قرآن می برد و من در آنجا قرآن خواندن را نزد او یاد گرفتم » (مطلق، کاظم، عابدینی، مهدی، ۲۷۶:۱۳۸۳ )
می توان گفت هنر قرائت قرآن اولین هنر مهم استاد محسوب می شود. پی گیری و پیشرفت در این هنر که تحت تأثیر توجهات پدر و ذوق خود ایشان تحقق یافته است، اثرات روحی و معنوی قابل توجهی بر وی داشته و شخصیت ایشان را به لطافتی ویژه و آوازشان را به عطری معنوی مقرون ساخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:25:00 ق.ظ ]




- توسعه منابع انسانی.
- بهبود شاخص‌های عملکرد.
- افزایش سرعت ارائه خدمات بانکی.
- دسترسی مشتریان به خدمات بانکی آنلاین.
- گرایش به سوی بانکداری الکترونیکی و استفاده بهینه از نیروی انسانی.
- پاسخگویی به نیازهای جدید مشتریان.
- ارائه خدمات و محصولات جدید.
- توسعه خطوط و زیرساخت‌های IT.
- شناسایی و جذب مشتریان کلیدی.
- تسهیل دسترسی مشتریان به خدمات بانکی.
- تکریم ارباب رجوع و مشتری ‌مداری.
- استانداردسازی ارائه خدمات.
- تمرکززدایی و تفویض اختیار در جهت تسریع ارائه خدمات.
- ارزیابی عملکرد و کنترل استراتژیک فعالیت‌های کلیدی.
- بهبود روش‌های جذب و نگهداری منابع انسانی در جهت افزایش میزان رضایت مشتریان اصلاح ترکیب تحصیلات نیروی انسانی.
- آموزش، بهسازی و توانمندسازی نیروی انسانی.
- افزایش میزان مشارکت کارکنان بانک در تصمیم‌گیری از طریق پیاده‌سازی سیستم پیشنهادها و نظام مشارکت.
- نهادینه‌سازی و گسترش دیدگاه علمی در بانک از طریق توسعه و تعمیق فعالیت‌های علمی و پژوهشی
- مدیریت بهینه ترکیب سپرده‌های مشتریان.
- بهینه‌سازی پرتفوی مصارف.
- بهبود نرخ‌های سرانه جذب منابع براساس کارکنان و شعب.
- افزایش سودآوری و امکان پرداخت سود قطعی به سپرده‌ها.
- گسترش سطح ارائه خدمات ارزی و ضمانتنامه.
بطور خلاصه مهم‌ترین راهبردهای بانک ملت توسعه‌ی فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت روابط مشتریان، بهبود کیفیت خدمات، توسعه منابع انسانی و بهبود شاخص‌های عملکرد است. برای دستیابی به این راهبردها، اهدافی همچون رشد و بهره‌وری بانک، سوددهی و ارائه خدمات مناسب به مشتریان، شناخت نیازها و دسته‌بندی مشتریان و فرآیندهای مربوط به سود، آموزش‌های استراتژی محور، فن‌آوری نوین بانکی و همسوسازی اهداف فردی، بخشی و سازمانی ترسیم شده‌است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-معرفی مدیریت شعب بانک ملت استان سمنان
مدیریت شعب بانک ملت استان سمنان همزمان با ادغام ۱۰ بانک و تشکیل بانک ملت در کل کشور در سال ۱۳۵۸ در سطح استان سمنان فعالیت خود را آغاز نموده و با توسعه زیرساخت های استان در راستای ارتقاء بانکداری الکترونیک و همسو با اهداف عالیه نظام و همگام با اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و در تعاقب خصوصی سازی بانک ملت گامهای موثری را در توسعه صنعت و اشتغال استان برداشته بطوریکه در حال حاضر در اکثر پارامترهای مالی (سهم درصد تخصیص منابع به بخشهای مختلف اقتصادی - فعالیت در بخش ارزی - سهم درصد بازار در بخش ضمانتنامه و ….) دارای رتبه بالایی در استان می باشد در حال حاضر مدیریت شعب بانک ملت استان سمنان با ۲۴ شعبه و ۳۵۰ پرسنل بعنوان بزرگترین بانک خصوصی استان فعالیت دارد . این مدیریت دارای ۲ معاونت اعتباری و اداری – مالی بوده و در بخش ستادی آن ۱۰ اداره بشرح ذیل فعالیت دارند:
۱-اداره اعتبارات ۲- اداره کارگزینی ۳- اداره تدارکات و ساختمان ۴- اداره امور مالی ۵- واحد بازرسی
۶- واحد حراست ۷ – اداره انفورماتیک ۸- اداره خزانه داری و مبادلات ۹- اداره حقوقی و وصول مطالبات ۱۰- اداره برنامه ریزی.
همچنین دارای ۳ حوزه مدیریتی شامل : حوزه شاهرود دامغان ، حوزه سمنان گرمسار و حوزه تحت نظارت مدیریت بوده که به ترکیب شعب آن در ادامه اشاره خواهد گردید .

    • ۸۰ نفر از کل پرسنل استان در ستاد مدیریت و مابقی در بخش صف (۲۴ شعبه) مشغول به فعالیت
      می باشند.
    • بانک ملت استان سمنان تنها بانک استان بوده که شعبه مرکزی آن از درجه ممتاز الف برخوردار است این درحالیست که کلیه بانک های استان فاقد شعبه ای با درجه ممتاز می باشند .
    • ترکیب ۲۴ شعبه بانک ملت استان سمنان بشرح ذیل می باشد.
    • یک شعبه در بیارجمند – ۸ شعبه در شهرستان شاهرود – ۲ شعبه در شهرستان دامغان – ۲ شعبه در شهرستان مهدیشهر و شهمیرزاد – ۸ شعبه در شهرستان سمنان – یک شعبه در شهرستان سرخه و ۳ شعبه در شهرستان های گرمسار و ایوانکی مستقر می باشند .
    • همچنین این مدیریت دارای ۴ واحد ارزی در شعب مرکزی سمنان،مرکزی دامغان، مرکزی شاهرود و مرکزی گرمسار بوده که ضمن ارائه خدمات قابل توجهی دربخش ارز،مبادلات وفعالیت های ارزی مشتریان را پشتیبانی می نمایند.

۲-۲-۲- پیشینه تحقیق
۲-۲-۲-۱-پیشینه تحقیق داخلی
درزمینه بررسی رابطه بین مدیریت ریسک اعتباری با مطالبات معوق بانک ملت(مطالعه موردی: مدیریت شعب بانک ملت استان سمنان)مطالعات مختلفی انجام شدهاست.
مطالعه‌های فراوانی درباره ریسک‌های موجود در بانکداری اسلامی صورت گرفته است. ساندراراجان واریکو (۱۳۸۱) در مقاله «جایگاه ابزارهای سرمایه‌گذاری ومؤسسه‌های مالی اسلامی در نظام مالی بین‌المللی مباحث اصلی در مدیریت ریسک وچالش‌های موجود» به پیچیدگی‌های تأمین مالی از راه روش‌های مشارکتی و ریسک‌های ناشی از آن در بانکداری اسلامی پرداخته‌اند.
مهدوی‌نجم‌آبادی (۱۳۸۱) در مقاله‌ «تفاوت‌های اساسی توزیع ریسک در دو نظام بانکداری اسلامی و سنتی»، به بررسی چهار نوع ریسک مالی، عملیاتی، بازار و برون‌سازمانی در بانکداری اسلامی وسنتی پرداخته و به این نتیجه می‌رسد که مدیریت ریسک در بانکداری اسلامی با توجه به ویژگی‌های خاص آن بسیار مشکل‌تر از بانکداری سنتی است. راهکار وی برای کاهش ریسک‌های در معرض بانکداری اسلامی شراکت در ریسک با گیرنده تسهیلات از راه گرفتن وثیقه به وسیله بانک و اجرای نظام وکالتی است.
عقیلی‌کرمانی (۱۳۸۱) در مقاله «مدیریت ریسک در بانکداری سنتی در مقایسه با بانکداری بدون ربا» به چهار نوع ریسک اعتباری، بازار، عملیاتی و نقدینگی در بانکداری اسلامی اشاره کرده و این‌طور نتیجه می‌گیرد که بین بانکداری سنتی و بانکداری بدون ربا فقط ریسک اعتباری متفاوت است. از این‌رو، در بانکداری بدون ربا از لحاظ مدیریت ریسک فقط برای ریسک اعتباری باید راهکارهای متفاوتی از بانکداری سنتی ارائه داد. وی برای این مسئله دو پیشنهاد ارائه می‌کند. نخست؛ حرکت به سمت بانکداری سنتی و اعطای تسهیلات به‌صورت استقراض و دوم عمل‌کردن به‌صورت شرکت‌‌های سرمایه‌گذاری، وی به‌علت عدم امکان تشکیل سبد دارایی کارا، حرکت به سمت بانکداری سنتی را ترجیح می‌دهد.
اکبریان و دیانتی (۱۳۸۵) در مقاله «مدیریت ریسک در بانکداری بدون ربا» به این نتیجه می‌رسند که با توجه به اینکه در بانکداری بدون ربا نرخ ثابت وجود ندارد، مدیریت ریسک در مقایسه با بانکداری ربوی اهمیت بیشتری دارد. آنها همچنین با بررسی ابزارهای مهندسی مالی برای مدیریت ریسک در نظام سرمایه‌داری به ارائه چند ابزار مالی در نظام مالی اسلامی به‌صورت سرمایه‌گذاری مستقیم، مشارکت فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، بیع‌الوفا، قولنامه و کاربردهای آنها در مدیریت ریسک می‌پردازند.
محمد عبیدالله (٢٠٠٠) در مقاله‌ای با عنوان «مدیریت ریسک اسلامی به سوی کارایی و اخلاقیات بیشتر» به تعریف کارایی و بررسی استفاده از قرارداد اختیار معامله برای کاهش و مدیریت ریسک در چارچوب قوانین اسلامی پرداخته و ثابت کرده قرارداد اختیار معامله در چارچوب اسلامی کاراتر از اختیار معامله در نظام ربوی است.
ابوالحسنی و حسنی‌مقدم (١٣٨۷) نیز در مقاله‌ «بررسی انواع ریسک و روش‌های مدیریت آن در بانکداری بدون ربا» ضمن بررسی ریسک‌های مرتبط با روش‌های گوناگون تخصیص منابع در بانکداری بدون ربای ایران، روش‌ها و ابزارهای خاصی را متناسب با فقه اسلامی، جهت مدیریت این ریسک‌ها ارائه می‌کنند. آنان برخی از روش‌های مدیریت ریسک متداول مانند: تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی‌ها، برای کاربرد در بانکداری بدون ربا را مناسب دانسته، به روش‌ها و تکنیک‌هایی جهت کاربرد در بانکداری بدون ربا اشاره کرده‌اند.
حبیب احمد و طریق‌الله خان (٢٠٠١) در کتاب خود ضمن بررسی نقش ابزارهای گوناگون تأمین مالی در پدیدساختن ریسک اعتباری، ضرورت استفاده از ابزارهای مالی جدید جهت مدیریت ریسک اعتباری در بانکداری اسلامی را متذکر شده‌اند.
مهدوی و موسوی (۱۳۸۷) در تحقیق «امکان استفاده از سوآپ نکول اعتباری به عنوان یکی از مشتقات اعتباری در بانکداری اسلامی»استفاده از این مشتقه به‌صورت قرارداد بیمه، بین یک بانک یا مؤسسه اعتباری و شرکت بیمه را بررسی کرده‌اند.موسوی (٢٠٠٨) در تحقیق دیگری به بررسی تطبیقی سوآپ نکول اعتباری و سوآپ بازده کل با قوانین فقه اسلامی پرداخته و استفاده از سوآپ نکول اعتباری را در قالب قرارداد بیمه امکان‌پذیر دانسته است، در عین حال استفاده از قرارداد سوآپ بازده کل را به علت وجود شبهه غرر، از لحاظ اصول و شرایط قراردادهای اسلامی غیرصحیح می‌داند.
علی منصوری در سال ۱۳۸۱در پژوهشی با عنوان «طراحی و تبیین مدل کارآمد تخصیص تسهیلات بانکی- رویکرد شبکه های عصبی، رگرسیون لجستیک و خطی» به منظور سنجش میزان ریسک و ظرفیت اعتباری سه گروه از مشتریان بانک ملت، دومدل، کلاسیک (رگرسیونی) و هوش مصنوعی(شبکه عصبی) را ارائه و کارایی آنها رابا یکدیگر مقایسه کرده است. در این پژوهش ۱۱ متغیر به عنوان متغیرهای اثرگذار شناسایی شده که عبارتند از : نرخ بازدهی سرمایه، جمع گردش بستانکاری در نزد شعبه، جمع گردش بدهکاری در نزد شعبه ، جمع دارایی های جاری، جمع دارایی های ثابت ، جمع بدهی های جاری سابقه ی فعالیت مدیریتی شرکت، سابقه ی فعالیت مشتری، نوع فعالیت شرکت(تولیدی، کشاورزی، ساختمانی، بازرگانی، خدماتی) او به این نتیجه رسید که با بهره گرفتن از مختصات مشتریان(صورتهای مالی، نوع فعالیت و…) می توان ریسک اعتباری وظرفیت اعتباری آنها را بر آورد کرد . هم چنین دریافت که مدل شبکه ی عصبی در مقایسه با مدل رگرسیون خطی در برآورد ظرفیت اعتباری مشتریان از کارایی بالاتری برخوردار است، اما این مدل در مقایسه با رگرسیون لجستیک در برآورد ریسک اعتباری مشتریان از کارایی بسیار بالایی برخوردار نیست و تقریباً مشابه یکدیگر عمل می کند(منصوری ،۱۳۸۲،۱۰۲).
سید مرتضی ذکاوت در سال ۱۳۸۲در پژوهشی با عنوان «مدلهای ریسک اعتباری مشتریان بانک توسعه صادرات ایران) مدل های ریسک اعتباری مشتریان بانک توسعه صادرات را بااستفاده از شاخهاونسبتهای مالی و با الهام گرفتن از مدل آلتمن، از روش های تحلیل ممیزی و رگرسیونی استخراج کرده است بر این اساس وی پنج نسبت مالی را که اثرات معنی داری در تفکیک بین دو گروه از مشتریان خوش حساب وبدحساب بانک داشته به عنوان متغیر توضیح دهنده انتخاب کرده است این نسبت ها عبارتند از:
نسبت جاری، نسبت بدهی جاری به مجموع دارایی ها ،نسبت حقوق صاحبان سهام به مجموع دارایی ها، نسبت سود قبل از کسر مالیات به حقوق صاحبان سهام، نسبت سود قبل از کسر مالیات به خالص فروش، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که از میان متغیرهای مالی،‌متغیر نسبت جاری بیشترین سهم را در تفکیک مشتریان به دو گروه شرکت های با ریسک اعتباری بالا و شرکتهای با ریسک اعتباری پایین دارد و همچنین روش های تحلیل ممیزی و رگرسیون لجستیک در رابطه با دسته بندی شرکت های متقاضی وام بانک توسعه صادرات ایران ازنظرریسک اعتباری نتایج تقریبا مشابهی را نشان می دهند(ذکاوت، ۱۳۸۲، ۹۰)
محمد حسن قلی زاده در سال ۱۳۸۳ در رساله دکتری خود با عنوان «طراحی مدل رتبه بندی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از تحلیل پوششی داده ها» به طراحی مدلی پرداخته است تا با آن کلیه شرکت های فعال در بورس را بر اساس چندین متغیر واقعی و باتوجه به شرایط اقتصادی و محیطی بتوان رتبه بندی کرد و به واسطه آن منابع کمیاب جامعه به صورت مطلوبی تخصیص داده شود . نتایج این پژوهش حاکی از این است که رویکرد یاد شده روش مناسبی برای رتبه بندی
شرکت ها بر اساس ریسک است (قلی زاده ،۱۳۸۳، ۴۵).
میرفیض فلاح شمسی در سال ۱۳۸۴ در تحقیقی با عنوان «طراحی و تبیین مدل ریسک اعتباری در نظام بانکی کشور» کارایی مدل های احتمالی خطی، لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی را برای پیش بینی ریسک اعتباری مشتریان نظام بانکی کشور مورد بررسی قرار داده است. متغیرهای پیش بینی کننده در این مدل ها نسبت های مالی وام گیرندگان است بر اساس یافته های تحقیق، بیش ترین کارایی برای پیش بینی ریسک اعتباری مربوط به شبکه های عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک است و مدل احتمال خطی برای پیش بینی ریسک اعتباری مشتریان از کارایی لازم برخوردار نیست(فلاح شمسی، ۱۳۸۴، ۱۱۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:25:00 ق.ظ ]




۲

جنگل های بیابانی

۱

جنگل های پسته و بادام

۲

جنگل های گرمسیری

۵/۰

جمع کل

۴/۱۲

در حال حاضر به دلیل عدم توجه به جایگاه محیط زیست و منابع طبیعی در فرآیندهای برنامه ریزی، ترجیح منافع کوتاه مدت به بلند مدت، فقر حاکم بر جوامع ساکن در عرصه ها، فقدان مطالعات جامع و ضعف نظارت و ارزش یابی کارآمد بر بهره برداری از منابع طبیعی و … روند تخریبی جنگل های کشور رو به فزونی است.
افزایش جمعیت و عدم نظارت کافی در اعمال حاکمیت دولت بر عرصه های منابع طبیعی در پی ملی شدن جنگل ها و مراتع، فقدان سیستم نظارت و ارزیابی مناسب بر اجرای طرح های جنگلداری، به کار گیری شیوه های نامناسب جنگلداری، استقرار صنایع بزرگ چوب و کاغذ بدون توجه به ظرفیت و توان تولیدی این جنگل ها، ضعف دستگاه های اجرایی مرتبط با منابع طبیعی از جمله عوامل تخریب جنگل های شمال کشور محسوب می گردد.
مادامی که نیازهای اولیه زیستی که جوامع محلی را مجبور به رویارویی با طبیعت می نماید و به تخریب طبیعت وا می دارد، مرتفع نگردد، این تخریب ادامه دارد.
تعمیق روند تخریب در چند ساله اخیر نشان می دهد که سیاست های اقتصادی اتخاذ شده برای حفاظت از جنگل های شمال کشور از دو سو فاقد کارآیی بوده اند، از یک سو نیاز های اولیه زیستی جوامع محلی خصوصا” گروه هایی از جامعه که مستقیما” با طبیعت سروکار دارند و طبیعت تأمین کننده اصلی نیاز های آنهاست، تأمین نشده و در نتیجه آنها نیز به طبیعت و منابع طبیعی چنگ انداخته و بیش از حد ظرفیت و قابلیت تجدید پذیری آن، بهره برداری می نمایند و از سوی دیگر اجرای برنامه های بهسازی، ترمیم و احیای جنگل های شمال کشور فاقد اثر بخشی لازم بوده است. به عبارت دیگر فعالیت های جایگزینی در مقایسه با وسعت تخریب به قدری محدود بوده که نتوانسته است تغییر چندانی در کند نمودن روند تخریب عرصه های جنگلی کشور ایجاد نماید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مرتع
تعریف مرتع: مرتع زمینی است، اعم از کوه، دامنه یا زمین مسطح که در فصل چرا دارای پوششی از نباتات علوفه ای خودرو بوده و به نحوی خوراک دام از آن حاصل شده و تجدید حیات آن به صورت طبیعی انجام گیرد و با توجه به سابقه چرا مرتع شناخته می شود. اراضی که آیش زراعت هستند ولو آنکه دارای پوشش نباتات علوفه ای خودرو باشند، مشمول تعریف مرتع نیستند.
گروه بندی مراتع:

  • مراتع غیر مشجر: مراتعی که فاقد درخت و درختچه بوده و یا تعداد آنهادر مراتع ناچیز است.
  • مراتع مشجر: علاوه بر دارا بودن پوشش گیاهی علوفه ای طبیعی دارای درختان جنگلی خودرو بوده است، مشروط بر آنکه حجم درختان محدود باشد.
  • مراتع قشلاقی: مراتع زمستانه ای هستند که در جلگه های کم ارتفاع نظیر دشت های خوزستان و قسمت های گرمسیر کشور مانند گرگان قرار گرفته است و بیشتر در فصل سرد سال یعنی زمستان و معمولا” در ماه های آذر تا اواخر فروردین مورد تعلیف دام ها قرار می گیرند.
  • مراتع ییلاقی: به مراتعی گفته می شود، که در فصل گرم سال یعنی تابستان مورد چرای دام قرار می گیرد. این مراتع بیشتر در مناطق کوهستانی و برف گیر قرار دارند و معمولا” از ۱۵ خرداد تا اواخر شهریور مورد تعلیف دام قرار می گیرند. این مراتع را مراتع تابستانه یا سردسیر می گویند. این مراتع دارای پوشش گیاهی خوبی هستند.

مراتع را می توان از نظر تولیدات به دو گروه تقسیم بندی نمود.

  • اهمیت مراتع از لحاظ تولیدات اقتصادی زود بازده: مراتع یکی از بزرگترین و ارزانترین منابع تولید علوفه مورد نیاز و اغذیه احشام بوده است و در تولیدات مواد پروتئینی و دامی نقش بسزائی داشته است و همچنین دارای فرآورده های داروئی و صنعتی، که هر ساله قابل محاسبه است،می باشد.
  • اهمیت مراتع از لحاظ تولیدات اقتصادی دیر بازده: پوشش گیاهی مراتع از جنبه های گوناگون حائز اهمیت می باشد:

۱- حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن.
۲- ایجاد فضای سبز و تلطیف هوا.
۳- ادامه حیات وحش و پرندگان، و محلی امن و تأمین غذا برای آنان.
۴- تنظیم آبدهی چشمه سارها، قنوات و چاه ها و در نتیجه افزایش ذخیره آبهای زیر زمینی.
بیابان
تعریف بیابان: منظور از بیابان های واقعی، مناطقی است که مقدار باران سالانه آنها کمتر از ۵۰ میلیمتر باشد. که این مناطق از لحاظ پوشش گیاهی بسیار فقیر بوده و سطوح وسیعی از آنها به کلی فاقد گیاه است.
اثرات بیابانی و کویری شدن اراضی: اصولا” وقتی پوشش گیاهی مناطق خشک از بین برود، زمین عریان گشته و ساختمان خاک آسیب می بیند. که در این صورت ریزش مستقیم باران بر روی خاک سبب انهدام بیشتر ساختمان خاک شده و آب باران دیگر قادر نیست به سهولت در دل خاک راه یابد. که در پی این پدیده امکان ذخیره سازی آب در خاک کاهش یافته و طبعا” سفره های آب زیر زمینی و چاه ها نیز در معرض خشکی قرار می گیرند.
نکته حائز اهمیت در این پدیده آن که، خاکی که از بین می رود قشر حاصلخیز و ارزشمند آن است. اصولا” بیابان زائی در اراضی دیم معمولا"از جائی آغاز می شود که زمین پس از شخم بلا استفاده رها شده و یا با انهدام پوشش گیاهی، خاک در معرض فرسایش شدید آبی و بادی قرار می گیرد.
در اراضی آبی نیز پدیده کویر زائی همراه با شور و قلیائی شدن آن صورت می گیرد. که علت اساسی این امر را باید در نبود زهکش مناسب و شستشوی نا درست نمک و یا آب آبیاری دانست. اصولا” باتلاقی شدن و شور شدن خاکها با هم صورت می گیرد. زیرا وقتی خاک باتلاقی می شود، حرکت از پائین به بالای آب سبب انتقال املاح به سطح خاک شده و تبخیر سطحی باعث نشست املاح در قشر روئی خاک می شود.
از جمله نارسائی هائی که در اثر بیابانی شدن و کویری شدن اراضی به وجود می آید، می توان گرسنگی، بیماری، مهاجرت و یا نابودی دسته جمعی دامها را نام برد. که چنین ویژگی هائی بیشتر در جوامع حاشیه نشین که دچار فقر غذائی بوده و به شدت در مقابل امراض آسیب پذیرند، مشهود است. اوج چیرگی پدیده بیابان زائی را می توان در تبدیل اراضی آباد و مراتع سر سبز به بیابان های لخت و بایر و پیدایش شن زارها و تپه های ماسه ای جابجا شده مشاهده نمود.
بیابان زائی و مبارزه با آن
در طول چند هزار سالی که از پیدایش تمدن می گذرد، بسیاری از جوامع به آزمون های سخت دچار شده اند. بعضی از آنها از این آزمونها سربلند بیرون آمده اند و بعضی دیگر ازبین رفته اند. اما جهان به مثابه یک کل هرگز چون امروز در برابر خطر قرار نگرفته است.
منابع سیاره ما بی پایان نیست، حدی وجود دارد که نمی توان از آن فراتر رفت. آستانه ای وجود دارد که نمی توان از آن عبور کرد. مسائلی که امروز بشریت با آن روبروست، مسائلی بسیار عمیق هستند.
آیا خواهیم توانست نسل فعلی و نسل آینده را در مقابل مقادیر زیان آور اشعه ماوراءبنفش حفظ کنیم؟
آیا می توانیم از ابتلای زمین به فقر بیولوژیک که پیش بینی می شود طی دو دهه آینده پیش خواهد آمد، جلوگیری کنیم؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ق.ظ ]