کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



همچنین در این خصوص ژنرال مک کریستال از مقامات آمریکایی بیان داشته اند که در فرایند حذف تعدادی از اهداف اصلی از لیست باعث شد بحث هایی از مطلوب بودن یا به حداقل رساندن آسیب های جانبی و یا محدود کردن تلفات غیرنظامی را در نظر بگیریم و برخی از اهداف وجود داشتند که برای تمام اقدامات لازم در زمینه کاهش آسیب های جانبی صورت گرفت اما کاملاً نتوانستیم پتانسیل های آن ها را کاهش دهیم و در آنجا ضرورت مزیت نظامی خاص از حمله پیش آمد.

حفاظت از بناهای تاریخی و اهداف مذهبی نیز مورد توجه کشورها بوده است در این خصوص در ارتباط با نبردهای هوایی ۱۹۹۱ در عراق بریتانیا اظهاراتی در قالب نامه رسمی ارائه شده به شورای امنیت بیان داشته که: فرماندهان بریتانیایی جلسات توجیه ‌در مورد موقعیت مکان های مذهبی و اهمیت فرهنگی آن ها در عراق و انجام عملیات ها با در نظر گرفتن این مکان های مذهبی برگزار کرده‌اند.[۲۵۲]

در خلاصه گزارش ارتش آمریکا به کنگره نیز آمده است که اهداف فرهنگی و غیرنظامی نسبت به انجام حملات عمدی مصون هستند مگر اینکه با اهداف نظامی به کار می‌روند از جمله پناه گرفتن ادوات نظامی در آن ها در برابر حملات [۲۵۳]در خصوص جنگ دوم خلیج در عراق ژنرال مک کریستال در کنفرانس مطبوعاتی خود بیان نموده اند که «یک مسجد، یک بیمارستان یا یک مدرسه ممکن است تأسیساتی دیپلماتیک باشند که همه چیز مستلزم مراقبت های ویژه برای عدم برخورد یا تأثیرگذاری بر فرایند هدف گیری است.[۲۵۴]

در گزارش کنگره به رعایت اقدامات احتیاطی نیز اشاره شده است خدمه هوایی که به اهداف در مناطق پر جمعیت حمله می‌کنند دستور ندارند که مهمات خود را در جایی که نتوانسته اند اهداف را به درستی شناسایی کنند مصرف نمایند هنگامی که این اتفاق می افتد خدمه هوایی بمب های خود را روی اهداف دیگر فروریخته یا همراه با سلاح های خود به پایگاه برمی گردند اظهارات مشابه در نامه بریتانیا و عربستان به شورای امنیت وجود دارند.[۲۵۵]

‌بر اساس داده های آمریکا آمده که در طول جنگ اول خلیج فارس خدمه هوایی تصمیم گرفتند مهمات خود را ۲۵٪ مأموریت مصرف نکنند[۲۵۶]

در برخی موارد در جنگ دوم خلیج خدمه استرالیا مجبور شدند حملات هوایی خود را در جایی که امکان شناسایی دقیق اهداف وجود نداشت تعلیق کنند.[۲۵۷]

در بخش دیگر گزارش کنگره آمده است که: دو تا سر حد ممکن و ‌بر اساس ریسک های قابل قبول برای هواپیما و خدمه هوایی هواپیما و مهمات آن طوی انتخاب شده است که حملات علیه اهداف در مناطق پرجمعیت با بالاترین دقت و کمترین ریسک تلفات غیرنظامی همراه شود.[۲۵۸]

همچنین در ارتباط بمباران هوایی می توان به کنفرانس مطبوعاتی مک کریستال مراجعه کنیم که آمده است:

«ما اهداف را طوری در نظر گرفته ایم و تلاش کرده ایم بهترین راه حل برای از بین بردن آن را انتخاب کنیم. در ابتدا کوچک‌ترین سلاح را بررسی می‌کنیم و روش دیگر نیز دستیابی به هدف با بهره گرفتن از فیوزهای متفاوت بوده است ‌بنابرین‏ نحوه هدف قرار دادن اهداف را در برخی موارد تغییر دادیم و زاویه حمله و نقطه خط الرأس و غیره را تغییر دادیم تا در نهایت در کمترین زمان ممکن حملات را به بهترین شکل انجام دهیم[۲۵۹]

اما آنچه در واقع مسلم است این است که دولت آمریکا در تفسیر مفاهیم موجود در پروتکل ها و قواعد حقوق جنگ از انعطاف زیادی استفاده نموده است.

حتی اگر پذیرفته شود که آمریکا در حملات خود اصل تناسب را پذیرفته است اما اگر تعریف آشکاری از مفهوم هدف نظامی وجود نداشته باشد پذیرفتن این اصول خالی از فایده است. همچنین زمانی که آمریکا در ابتدا اعتبار مفاد ذکر شده در بخش ۲ ماده ۵۲ را پذیرفته بود اما به تدریج جایگاهی مستقل در ارتباط با تفسیر مفهوم برتری نظامی اتخاذ نمود.[۲۶۰]

۲)حمله هوایی به فرودگاهای عراق

سران دولت آمریکا در توجیح حملات هوایی علیه فرودگاه بغداد در طول جنگ ۲۰۰۳ بیان داشتند که در پی آن بودند که از گریز رهبران عراقی جلوگیری کنند اما حمله به فرودگاه غیرنظامی برای جلوگیری از گریز سران دشمن ظاهراًً ‌بر اساس اصل دست یابی به برتری نظامی توجیح پذیر نیست چرا که گریختن رهبری دشمن به احتمال زیاد باعث تضعیف فرماندهی دشمن می شود نه تقویت آن!!![۲۶۱]

۳)حمله به تأسیسات دولتی و سیاسی

یکی از موارد دیگر که بسیار در طول جنگ عراق مورد حمله واقع شده حمله به تأسیسات دولتی و سیاسی بود چنانچه در طول سال ۲۰۰۳ نبردهای هوایی چندین بار شامل بمباران فرماندهی، تأسیسات کنترل، وزارت خانه و مقر مرکزی و محلی اطلاعاتی و سرویس های جاسوسی و تأسیسات حزب بعث بود در ارتباط با حمله به وزارتخانه ها و تأسیسات دولتی تنها آنهایی را می توان مورد حمله قرار دارد که ارتباط انحصاری با عملیات نظامی داشته باشند. ‌بنابرین‏ بمباران وزارت منابع، صنایع نظامی و برنامه ریزی عراق از سوی دول ائتلافی توجیح پذیر بوده است.[۲۶۲]اما در خصوص حمله به وزارت اطلاعات با توجه به اینکه فعالیت های اطلاعاتی با عملیات نظامی در ارتباط است قابل توجیه است.[۲۶۳]

از مهمترین مسائلی که در طول جنگ مطرح می شود این است که در فرایند هدف گیری برای حملات هوایی از سوی دول آمریکا آیا اصل تناسب و اقدامات احتیاطی به طور قطع یا با حداقل خطا صورت می گرفته است؟

۴)حمله به شبکه برق عراق

در خصوص حمله به شبکه برق عراق که در حمله به آن این توجیح وجود داشت که، از آنجا که از بین بردن شبکه تأمین برق به عنوان یکی از تأسیسات کلیدی عراق باعث تضعیف قابلیت های حیاتی نظامی این کشور از جمله سیاست های راداری، جلوگیری از کاربرد سلاح های بیولوژیکی، تولید تسلیحات هسته ای و غیره می شود برای این منظور است که به شکل مؤثری کل شبکه برق عراق دچار اخلال می شود تا[۲۶۴]

اما آنچه مسلم است حتی اگر تصور شود این اهداف قانونی هستند آسیب های جانبی این حملات سوالاتی را ‌در مورد قانونی بودن آن خصوصاًً در ارتباط با اصل تناسب و اقدامات احتیاطی مطرح می‌کند در واقع عدم کفایت شبکه برق در دراز مدت و مشکلات فنی در این شبکه اثرات قابل توجه ای بر جمعیت غیرنظامی می‌گذارد از جمله آن ها از کار افتادن سیستم های آسیب رسان باعث کاهش توان پزشکی می شود. با توجه به حملاتی که علیه بخش رهبری عراق صورت گرفته باید اذعان نمود این اهداف گر چه فی نفسه قانونی بوده اند و با بهره گرفتن از ابزارهای نظامی کافی یعنی مهمات هدایت شونده و دقیق انجام می شدند و مزیت نظامی پیش‌بینی شده آن ها یعنی کشته شدن مهمترین رهبران عراق بسیار بالا بوده است.

اما بررسی جامع اسناد موجود حاکی از آن است که ارزیابی کافی ماهیت اهداف مورد نظر به طور دقیق صورت نگرفته است برای مثال در اظهارات دولت آمریکا ‌به این نکته اشاره شده است که برخی از حملات زمانی انجام شده است که مقامات نظامی اطلاعات کافی ‌در مورد شناسایی و حضور واقعی رهبران عراقی در ساختمان ها نداشته اند ‌بنابرین‏ نوع بمبارانها معمولاً علیه افرادی انجام می شود که در ساختمان‌های غیرنظامی مانند سکونت گاه های خصوصی، پناه گرفته اند و مشابه حملات کورکورانه است آن گونه که از شواهد قضایا در خصوص حمله به عراق پیدا‌ است با وجود آنکه دول مهاجم سعی نمودند حملات خود را در بعد گسترده صرفاً نظامی و قانونمند جلوه دهند ولی شاهد آسیب های گسترده و بعضاً غیرقابل جبران به جمعیت غیرنظامی هستیم. و جالب ترین موضوع در خصوص این جنگ آن بود که در نهایت هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق یافت نشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:40:00 ق.ظ ]




الگوی تدریس مبتنی بر یادگیری مشارکتی : روشی است شبیه یادگیری گروهی و جمعی که در بر دارنده گروه ای کوچکی است که بر روی وظایف خاصی و برای رسیدن به هدف مشترک کار می‌کنند. این گروه ها علاوه بر اینکه مسئول یادگیری خود هستند در برابر یادگیری دیگران نیز احساس مسئولیت می‌کنند(ماکولای و کنرالنر، ۲۰۰۲ به نقل از گیلیس ، ۲۰۰۳).

۲-۱۲ مفهوم یادگیری مشارکتی

روش مشارکتی سابقه ای طولانی دارد، اما توسعه برنامه های آموزشی و پژوهش مداری [۱۰]، که روش مشارکتی را برنامه ریزی و مورد آزمون قرار داده است، تقریبا از اوایل سال ۱۹۷۰ آغاز شده است. این رویکرد حاصل اندیشه نظریه پردازان و محققانی است که می خواستند به نحوه یادگیری کودکان از تجربه پی ببرند. آن ها با این اندیشه که دانش آموزان باید منفعل و تحت تسلط معلم باشند، شدیداً مخالف بودند. این دسته از صاحب‌نظران معتقدند که تجربه بیشترین نقش را در فرایند یادگیری دارد، به شرطی که همراه با تجزیه و تحلیل منظم و منطقی باشد( شعبانی، ۱۳۸۵).

روش مشارکتی نوعی از فعالیت‌های آموزشی است که ویژگی های خاص خود را دارد. دو عامل تآثیر گذار در تمام روش های مشارکتی وجود دارند که عبارتند از ساخت مشوق مشارکتی [۱۱] و ساخت وظیفه مشارکتی[۱۲]. منظور از ساخت مشوق مشارکتی این است که دانش آموزانی که به صورت مشارکتی فعالیت می ‌کنند در دریافت پاداش به هم وابسته اند. یعنی همه آن ها در موفقیت‌های کسب شده شریک هستند. ساخت وظیفه مشارکتی موقعیتهایی هستند که در آن به دانش آموزان اجازه داده شده است که با هم بر روی بعضی از وظایف کار کنند، و کوشش‌های خود را به منظور دستیابی به اهداف آموزشی هماهنگ و همسان سازند(همان منبع)

یکی از اصول عمده فلسفه ساخت گرایان در تعلیم و تربیت، اهمیت دادن به محیط فعال یادگیری است . برای استفاده از یادگیری فعال بایستی کلاس درس را در ‌گروه‌های کوچکی از دانش آموزان که بتوانند به صورتی هماهنگ با یکدیگر کار کنند، راهبردهای یادگیری خود را غنی سازند و شرایطی را به وجود آورند که مشارکت در اطلاعات و عمل امکان وقوع داشته باشد سازماندهی نمود( مهجورو همکاران، ۱۳۷۵، ص ۲۶۵ ).

۲-۱۳ مشخصه‌ های یادگیری مشارکتی

تمایز بین یادگیری مشارکتی با سایر فعالیت‌هایی که جنبه کار گروهی دارند تنها از طریق تعریف مشخصه‌ های یادگیری مشارکتی امکان پذیر است . در این زمینه نظریه پردازان مختلف هر یک مشخصه هایی برای یادگیری مشارکتی ذکر کرده‌اند.

۲-۱۳-۱ همبستگی مثبت

فعالیت‌های گروهی زمانی شکل همیاری به خود می‌گیرد که اعضای گروه همه باور کنند که موفقیت هریک، در گرو موفقیت فرد فرد اعضای گروه است. ‌بنابرین‏ برای تحقق ‌هدف‌های‌ گروه، این همبستگی از راه های گوناگونی مانند : تقسیم کار ، توزیع منابع آموزشی و تعیین نقش افراد در گروه امکان پذیر است (اسلاوین، ۱۹۹۰).

۲-۱۳-۲مسئولیت فردی

مسئولیت فردی ‌به این معنی است که هریک از افراد ، خود را موظف بداند ‌در مورد تکالیف تعیین شده برای گروه، به خوبی مطالعه کند و آن ها را انجام دهد تا یاد بگیرد. زیرا او مسئولیت آموزش سایر اعضای گروه را نیز بعهده دارد. ‌بنابرین‏، تمام اعضای گروه تلاش می‌کنند که تکالیف تعیین شده را هرچه بهتر انجام بدهند تا نسبت به مسئولیت آموزشی خود کوتاه نکرده باشند(همان منبع).

۲-۱۳- ۳ تعامل چهره به چهره ( کنش متقابل )

در یادگیری به روش همیاری گروهی، پشتیبانی، تشویق و کمک همه افراد گروه به یکدیگر اهمیت زیادی دارد . این باور و اعتماد، عامل محرک فعالیت‌های گروهی و مشوق تلاش‌های فردی در گروه است. از این رو، اعضای گروه را باید به مشارکت در بحث ها و تبادل نظر ها با یکدیگر تشویق کرد(همان منبع).

۲-۱۳-۴ مهارت‌های اجتماعی

بخش مهم همیاری در یادگیری، آموزش مهارتهایی است که برای مشارکت مؤثر افراد در فعالیت های گروهی لازم است. معلم باید مهارت‌های درون گروهی و مهارت‌های اجتماعی از قبیل ارتباط اعضاء با یکدیگر را مشخص کند. برخی از این مهارت ها عبارت است از : پیگیری وظایف و پا به پای گروه حرکت کردن ، فهمیدن پاسخ های گروه و موافقت آگاهانه افراد با آن ها ، احترام گذاشتن به نظریه های اعضای گروه ، گوش دادن به فردی که در حال سخن گفتن در گروه است ، آرام و ملایم حرف زدن در گروه ، نقد و بررسی نظریه های ارائه شده به جای انتقاد از افراد و …….. معلمان باید این مهارت‌ها و نظایر آن را، که برای پرورش رفتارهای اجتماعی دانش آموزان ضروری است، به آنان آموزش دهند( همان منبع ).

۲-۱۳-۵ پردازش گروهی

در پایان هر فعالیت گروهی به دانش آموزان فرصت داده شود نحوه همکاری و همیاری گروه خود را بررسی و تحلیل کنند و پس از ارزشیابی، طرحهایی نیز برای بهبود کار گروهی ارائه دهند(احدیان، آقازاده،۱۳۸۸).

۲-۱۴ ویژگی روش یادگیری مشارکتی

۲-۱۴-۱ تشکیل ‌گروه‌های کوچک و نامتجانس

یادگیری مشارکتی معمولا از ‌گروه‌های چهار تا شش نفری تشکیل می شودکه از جهات مختلف توانایی یادگیری، میزان پیشرفت، نژاد و غیره نامتجانس هستند”(سیف،۱۳۷۹،ص۵۱۶)”.

۲-۱۴-۲ داشتن ‌هدف‌های‌ روشن

یادگیری مشارکتی باید دارای ‌هدف‌های‌ روشن و قابل دسترس باشد و همه اعضای گروه بدانند که برای رسیدن به آن ها بکوشند. و از جمله ‌هدف‌های‌ یادگیری مشارکتی ” می توان از گروه خواست تا سه دلیل عملی برای ذخیره کردن جنگل‌های بارانی استوایی پیدا کنند، و یک معادله ریاضی دشوار را حل کنند، و با یک آگهی تجاری تلویزیونی تهیه و ضبط نمایند” (ارمرود،۱۹۹۵،ص۴۴۵)

۲-۱۴-۳ وابسته بودن اعضای گروه به یکدیگر

جانسون و جانسون(۱۹۸۷) و اسلاوین (۱۹۹۰) که وقتی موفقیت دانش آموزان به کمک و مشارکت سایر اعضای گروه وابسته است بیشتر به صورت مشارکتی فعالیت می‌کنند. برای این منظور، می توان مواد آموزشی را میان آعضای گروه تقسیم کرد و از هریک از آن ها خواست تا مطالب سهم خود را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد”(همان منبع،ص۵۱۶)”

۲-۱۴-۴ معلم به عنوان هدایت کننده و منبع اطلاعات

نقش معلم در روش یادگیری مشارکتی باید عمدتاً به صورت هدایت کننده باشد. و همچنین زمانی که گروه نیاز به اطلاعاتی داردکه نمی تواند آن را به دست آورد معلم می‌تواند آن اطلاعات را در اختیار گروه قرار دهد”(همان منبع،ص۵۱۷)”

۲-۱۴-۵ پاداش دادن به توفیق گروهی

پس از آنکه گروه به هدفش دست یافت و به موفقیت رسید، همه اعضای گروه باید به پاس این موفقیت باید پاداش دریافت کنند. مثلا وقتی که در امتحان مربوط به کار گروهی همه اعضای موفق می‌شوند، تک تک آن ها مستحق پاداش خواهند بود”(همان منبع)”.

۲-۱۴-۶ مسئولیت فردی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ق.ظ ]




در صورت عدم اعلام نظر ، شورای وزیران به اتخاذ تصمیم می پردازد . چنانچه برای اجرای تصمیمات صادره نیازی به اتخاذ دستور اجرا و تصمیمی باشد ، از روش اکثریت کیفی استفاده می شود . چنانچه در حوزه چارچوب اهداف این بخش توافقنامه هائی میان دولت های عضو منعقد شوند برای اتخاذ دستور جرای این توافقنامه ها شورای وزیران نیاز به اکثریت دو سوم دولت های طرف توافق می‌باشد .

در رابطه با تفسیر تصمیمات و موافقتنامه اتحادیه اروپا و نیز دستورات اجرائی و لوایح صادره ، دیوان دادگستری ‌اروپایی‌ دارای صلاحیت می‌باشد.

برای ایجاد همکاری در اتحادیه اروپا در مسائل مربوط به پلیس و مسائل قضائی نهادهائی به وجود آمده اند که وظیفه شان هماهنگ نمودن این همکاری ها می‌باشد . این نهادها عبارتند از ستاد همکاری های قضائی و رکن پلیس اروپا.

ستاد همکاری های قضائی ‌اروپایی‌[۷۲]

این نهاد که در ۲۸ فوریه ۲۰۰۲ به وجود آمد مقرش در شهر هاگ در کشور هلند است . کلیه شوراهای ‌اروپایی‌ عضو آن بوده ‌به این ترتیب که هر عضو با نمایندگی یک قاضی یک مقام قضائی یا پلیس با صلاحیت قضائی مشخص شده به وسیله همان کشور در جلسات ستاد شرکت می کند. وظیفه ستاد ایجاد هماهنگی میان مقامات دولت های عضو و تسهیل همکاری های قضائی بین‌المللی و امسترداد مجرمین می‌باشد . ستاد به موضوعات مربوط به ترو ریسم ، قاچاق مواد مخدر و انسان ،کلاهبرداری و جرائم سازمان یافته بین‌المللی رسیدگی نموده ومی تواند در صورت نیاز از کشورهای عضو بخواهد تا ‌در مورد ایجاد یک تیم تحقیقاتی مشترک به منظور انجام تحقیقات و تعقیب مجرمین اقدام نمایند[۷۳] .

پلیس ‌اروپایی‌[۷۴]

پلیس ارو پائی از ژانویه ۱۹۹۴ ابتدا بنام واحد مواد مخدر فعالیت خود را شروع نمود در۱۹۹۵ معاهده ایجاد پلیس ‌اروپایی‌ به امضا ء کشورهای عضو رسید و در اکتبر ۱۹۹۸ به اجرا درآمد. از نظر صلاحیت ، پلیس ‌اروپایی‌ دارای همان صلاحیت هائی است که نهاد قضائی دارد . پلیس ارو پائی به عنوان نهادی با هدف کمک به کشورهای ‌اروپایی‌ در کلیه موضوعات مربوط به مبارزه با جرائم ایجاد شده است. در این رابطه پلیس ارو پائی به تسهیل جریان اطلاعات میان مقامات پلیسی کشورهای عضو و ارائه آخرین اطلاعات به آن ها در آن موضوعات می پردازد. به موجب معاهده ۱۹۹۵ پلیس ارو پائی می‌تواند به ایجاد تیم های عملیاتی پرداخته و با هماهنگی دولت های عضو آن ها را به کار گیرد.

فصل سوم

سازمان همکاری اقتصادی (اکو)

مبحث اول: مقدمه

بنیان‌گذاران سازمان همکاری اقتصادی[۷۵] ایران، پاکستان و ترکیه بودند. این سازمان برای شکل‌گیری رشد اقتصادی پایدار[۷۶] در حوزه های مختلف فعالیت کرد تا زندگی مردم از لحاظ کیفی و کمّی ارتقاء یابد. تشکیل این سازمان نتیجه‌ پیوندهای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و جغرافیایی سه کشور یاد شده بود. این اقدام در جهان دوقطبی مورد حمایت آمریکا قرار داشت تا کشورهای عضو در برابر نفوذ کمونیسم در منطقه از سوی اتحاد شوروی، در شرایط بهتری قرار گیرد. این انتظار وجود داشت که پیشینه پیوندهای تاریخی چند صد ساله‌ی میان این کشورها، گسترش روابط آن ها را در چارچوب این سازمان تسهیل کند. سازمان همکاری برای عمران منطقه‌ای[۷۷] با طرح ایجاد بازار گسترده منطقه‌ای، رهبران این کشورها را به تحقق اهداف اعلام شده امیدوار ساخت. رخداد انقلاب اسلامی در ایران از عوامل ایجاد سستی در روند فعالیت سازمان همکاری برای عمران منطقه‌ای بود.

پس از سال ۱۹۷۹ فعالیت این سازمان به حال تعلیق درآمد و در سال ۱۹۸۰ منحل شد. به زودی بر اساس سیاست گسترش همکاری‌های منطقه‌ای و توسعه‌ همکاری در میان کشورهای همجوار، از فوریه‌ی ۱۹۸۵ سازمان آر.سی.دی بار دیگر با عنوان «سازمان همکاری اقتصادی» فعالیت خود را آغاز کرد، اما تا سال ۱۹۹۰ که پروتکل اصلاحی عهدنامه‌ی ازمیر، در نشست ویژه اسلام‌آباد به امضای وزرای سه کشور برسد، در عمل فعالیتی نداشت. سال ۱۹۹۲ که کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان و آذربایجان به عضویت سازمان پذیرفته شدند، این شهرت سال به سال گسترش یافت و سازمان در میان مجامع و سازمان‌های بین‌المللی اهمیت پیدا کرد. سپس روز ۲۸ نوامبر به عنوان روز اکو برگزیده شد.

مبحث دوم: سازمان همکاری برای عمران منطقه‌ای (آر.سی.دی)

گفتار اول: مقدمه

سازمان همکار برای عمران منطقه‌ای در سال ۱۹۶۴ تشکیل شد. سه کشور بنیان‌گذار آن از نظر توسعه‌ اقتصادی کم و بیش در سطح متوازنی قرار داشتند و هر سه در شمار کشورهای اردوگاه غرب محسوب می‌شدند. سران سه کشور در سال ۱۹۶۴ در استانبول بر همکاری‌های منطقه‌ای به عنوان «عامل تسریع رشد و توسعه‌ ملی و تأمین صلح و آرامش و ثبات» تأکید کردند و پیوندهای تاریخی و فرهنگی مردم خود را سبب تحکیم این همکاری‌ها دانستند. تشکیل سازمان همکاری برای عمران منطقه‌ای، بیانگر تلاش دولت‌های منطقه برای رشد و پیشرفت اقتصادی بود.

هر سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان با محدودیت‌های ارزی و بازارهای محدود مواجه بودند. شرایط داخلی این کشورها اجرای این همکاری‌های منطقه‌ای را موجه و سازنده می‌ساخت. هر سه کشور در پی صنعتی شدن بر اساس الگوهای ارائه شده از سوی آمریکا و متحدین آن بودند. قرار گرفتن آن ها در یک منطقه استراتژیک و حساس جهان و در همسایگی اتحاد شوروی، بر حساسیت این همکاری‌ها می‌افزود. سران سه کشور در پایان نشست استانبول، اهداف خود را به شرح زیر اعلام کردند:

ـ ایجاد تجارت آزاد؛

ـ ایجاد اتاق‌های بازرگانی مشترک؛

ـ تنظیم و اجرای طرح‌های مشترک؛

ـ کاهش هزینه های پستی میان سه کشور؛

ـ بهبود و گسترش حمل و نقل هوایی در منطقه؛

ـ بررسی امکانات توسعه‌ همکاری در زمینه‌ی کشتیرانی؛

ـ گسترش راه‌آهن؛

ـ لغو روادید میان سه کشور؛

ـ گسترش گردشگری در منطقه؛ » کمک‌های فنّی؛

ـ گسترش همکاری‌های فرهنگی و ایجاد مراکز فرهنگی مشترک.[۷۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ق.ظ ]




و در زمینه پایانی رفتار پرخاشگرانه : یکی از موارد تفاوت پرخاشگری میان دختران و پسران دوام و پایداری رفتار پرخاشگرانه آن ها است . د ر مطالعاتی که طی بیست ودو سال انجام گرفت ، ضریب پایانی پرخاشگری برای مردان (۵/۰) و برای زنان (۳۴/۰) به دست آمد ( در سنین هشت تا سی سالگی )

رابینز[۷۵] مشخص کرد که احتمال بروز اختلالات روانی در آن دسته از دخترانی که در کودکی رفتارهای مردانه چون پرخاشگری را از خود نشان می‌دادند . و در هنگام مطالعه نیز د ر زمره اشخاص با انحراف رفتاری قرا رداشتند ، بیشتر از دیگران بود . نتایج تحقیق نشان داد که : برای هر دو جنس رفتار جامعه پذیر زودرس عامل مهمی در رشد « خود » محسوب گشته و با پرخاشگری در دوران کودکی ارتباط نداشته و حال آنکه پرخاشگری کودکی تا حدودی بر رشد « خود » و بزرگسالی تاثیر منفی برجای می‌گذارد . در بروز رفتارهای پرخاشگرانه در دختران و پسران باید زمینه‌های ژنتیک – زیستی یا سرشتی و نحوه اجتماعی شدن دو جنس و انتظارات جوامع از آنان را نیز در نظر گرفت .

  1. تحقیق در زمینه « علل پرخاشگری کودکان » ( علیزاده ۱۳۷۴[۷۶]):

علل پرخاشگری در کودکان عبارت است : ۱- تولد نوزاد جدید ۲- عدم بر آورد شدن تمایلات وخواسته های کودک ۳- ناکامی ۴- شیوه های تربیتی والدین : ( با بهره گرفتن از تنبیهات بدنی – عدم ارتباط عاطفی مناسب با کودک – عدم نظارت بر اعمال و رفتار کودکان – استفاده نکردن از شیوه های تنبیه با ثبات و …) ۵- حسادت ۶- تقلید ۷- رفتار پرخاشگرانه والدین با یکدیگر نیز تاثیرسویی در حافظه کودکان بر جای می‌گذارد ۸- جلوگیری از حرکات بدنی کودکان ۹- پوشاندن لباس و شستشو دادن بدن ۱۰- رشد حس استقلال : ( کودک را بر آن می‌دارد که تا انجام برخی از کارها مانند غذا خوردن و لباس پوشیدن را خودش بعهده بگیرد ولی چون از انجام آن بر نمی آید ( دچار خشم می شود )

نتیجه : والدینی که بدون در نظر گرفتن علایق و توانایی‌های فرزند خود از او انتظار دارند که همیشه و در همه حال با کسب موفقیت‌های پی در پی به عنوان « ستاره » جمع شناخته شود ، باید بدانند که با دست خود عوامل مستعد کننده پرخاشگری و سرانجام ناکامی را در وجود او تقویت نموده اند.

  1. تحقیق در زمینه « بررسی خصوصیات شخصیتی نوجوانان پرخاشگر و ساخت خانوادگی آن ها در استان لرستان » ( سبحانی[۷۷] ۱۳۷۵)

فرضیه اول تحقیق که بر حسب آن بین میانگین های مربوط به میزا خود بیمار پنداری در گروهای پرخاشگر وغیر پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود دارد ، تأیید می‌گردد و به همین اساس فرض صفر رد می شود و محاسبه Tشده و در سطح اطمینان (۰/۹۹۹) معنی دار است . فرضیه دوم تحقیق بیان می‌کند ، بین میانگین های مربوط به میزان افسردگی در ‌گروه‌های پرخاشگر و غیر پر خاشگر تفاوت معنی داری وجود دارد تأیید می‌گردد . به سخن دیگر نوجوانان پرخاشگر دارای سطح افسردگی بالاتری غیر پرخاشگر هستند به همین اساس فرض صفر رد می شود وT محاسبه شده در سطح اطمینان (۰/۹۸) معنی دار است . فرض سوم تحقیق که بر اساس آن بین میانگینهای مربوط به میزان هیستری در ‌گروه‌های پرخاشگر و غیر پرخاشگر تفاوت معنی دار وجود دارد تأیید می‌گردد بر همین اساس نوجوانان پرخاشگر دارای اختلال هیستری بالای در مقایسه با نوجوانان غیر پرخاشگر هستند ، و در نتیجه فرض صفر رد می شود وT محاسبه شده در سطح اطمینان (۰/۹۷۷) معنی دار است . فرض چهارم تحقیق که میزان واکنش‌های روان دردمندی در نوجوانان پرخاشگر بیشتر از نوجوانان غیر پرخاشگر است تأیید می‌گردد . به عبارت دیگر نوجوانان پرخاشگر دارای واکنش روان دردمندی بیشتری درمقایسه بانوجوانان غیر پرخاشگر هستند و فرض صفر رد شده و T محاسبه شده در سطح اطمینان (۰/۹۹۹) معنی دار است .

ب ) تحقیقات در زمینه ناکامی :

  1. تحقیقات در زمینه « ناکامی و شیوه های برخورد با آن » « ایمانی [۷۸]خرداد ۱۳۷۰ ) قسمت اول :

در تعریف ناکامی گفته اند : « ناکامی اساسا یک تجربه به پاسخ ذهنی نسبت به ایجاد مانع در ارضای نیازهای فرد است » هر چه خواسته و نیاز انسان از اهمیت بیشتری برخوردار باشد ، ناکامی عمیقتر و تحمل آن ‌مشکل‌تر است . پس ناکامی می‌تواند گاه شدید و گاه سطحی و ساده باشد .

چنان که دانش آموزی از خریدن کتابی دلخواه محروم می شود ودیگری از قبول نشدن در پایان سال تحصیلی ، هر دو محرومیت را تجربه کرده‌اند ، اما یکی محرومیت کم و دیگری آن را حدی گسترده تر آزموده است ، لذا دانش آموز دوم غمی عمیقتر دارد وممکن است سال دوم علاقه به درس خواندن و تحصیل را از دست بدهد .

علل پیدایش ناکامی :

روانشناسان علل پیدایش ناکامی را به علل فردی – محیطی تقسیم می‌کنند ( الف ) علل فردی ناکامی : ۱- علل جسمانی ناکامی ۲- علل روانی ، ذهنی ، ناکامی ، بهره هوشی « فردی دارای بهره هوشی متوسط به دلیل فشار اطرافیان دست به انتخاب رشته ای می زند که متناسب باهوش و استعداد او نیست او نمی تواند در آن رشته موفق باشد و دچار شکست و ناکامی می شود . »

تعارض « وقتی بین دو انگیزه تعارض وجود داشته باشد یکی از آن ها موجب ناکامی دیگری می دردد مانند دانش آ‎موزی که همزمان در مقابل دو امر مورد علاقه قرار می‌گیرد و مجبور است که یکی از آن دو راانتخاب کند . » تخیلات واهی « گاه علت ناکامی را می توان در علاقه فرد به تحقیق بخشیدن تخیلات فراوان یا بی پایان او دانست ، آن هم تخیلاتی که با واقعیت های بیرونی و عقلانی قابل انطباق نیست . »

  1. تحقیق در زمینه « ناکامی و شیوه های برخورد با آن » ( ایمانی تابستان ۱۳۷۰) قسمت دوم :

ب) بررسی عوامل محیطی ناکامی ، که خود به چند دسته تقسیم می شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ق.ظ ]




ب )خودکشی خودخواهانه:

این نوع خودکشی وقتی رخ می‏ دهد که شخص رابطه‏ای قوی با هیچ گروه اجتماعی ندارد. فقدان وابستگی خانوادگی توضیحی است برای آسیب‏پذیری افراد مجرد نسبت به افراد متاهل و آسیب‏ناپذیری نسبی زوج‏های صاحب فرزند در مقابل خودکشی. در مناطق روستایی وابستگی اجتماعی بیشتر از شهر است و به همین جهت میزان خودکشی در آن‏ها پایین‏تر است.

ج) خودکشی ناشی از بی‏هنجاری:

هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود، حالت بی‏هنجاری یا نابسامانی در جامعه به وجود می ‏آید. بی‏هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می‏ شود و عموماً با بحرآن‏های بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است. خودکشی ناشی از بی‏هنجاری را کسانی مرتکب می ‏شوند که وابستگی آن‏ها با جامعه دچار آشفتگی است و در نتیجه از معیارهای رفتاری مرسوم محروم گردیده‏اند. این نوع خودکشی توضیحی است برای عیار بالاتر این رفتار در بین افراد طلاق گرفته در مقایسه با افراد متاهل، و آسیب‏پذیری بیشتر کسانی که وضع اقتصادی آن‏ها تغییر ناگهانی و شدید پیدا ‌کرده‌است. این نوع خودکشی به بی‏ثباتی اجتماعی همراه با گسیختگی معیارها و ارزش‏های اجتماعی نیز اطلاق می‏ شود. خودکشی ناشی از بی‏هنجاری درست در برابر خودکشی‏های سنتی که از نوع خودخواهانه است، قرار می‏ گیرد. در این نوع خودکشی، فرد به حیاتش نه از آن رو پایان می‏ دهد که هنجاری را شکسته یا به قانون مورد پذیرش گردن ننهاده، بلکه بدین سبب دست به خودکشی می‏زند که بعد از تلاش بسیار، زندگی را سراب، پیروزی‏ها را بی‏فرجام و حیات ناشی از تقدیر را پوچ یافته است.

د)خودکشی ناشی از تقدیر:

دورکیم خودکشی ناشی از تقدیر را به عنوان چهارمین نوع خودکشی معرفی ‌کرده‌است. این نوع خودکشی افرادی را شامل می‏ شود که دارای محدودیت‏های سنگین و همیشگی هستند و زندگی بی‏ثمری دارند، همانند افراد زندانی که دیگر تحمل ماندن در زندان را ندارد.

رز[۶۱] علل اقدام به خودکشی را در سه حیطه بیماری روانی، مسایل اجتماعی و مسایل ارگانیک و جسمی مورد بررسی قرار می‏ دهد:

    1. اختلالات روان‏پزشکی: شامل افسردگی، الکلیسم، اعتیاد دارویی، اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیتی از علل عمده در این حیطه هستند.

    1. مسایل اجتماعی: همانند انزوا، از دست دادن عزیز، فقدان فرد مهم در زندگی، محدودیت، جدایی و نداشتن شغل یا کار می‏تواند از عوامل مهم ایجاد ایده و اقدام به خودکشی باشد.

  1. ابعاد فیزیکی یا فیزیولوژی: بیماری‏های جسمی، تومور بدخیم، اختلالات عصبی، کاهش فعالیت سروتین مغزی.

۲-۱-۲-۵- عوامل مرتبط با خودکشی

خودکشی و عوامل روان‏شناختی

اخیراًً بعضی محققان بین نمایش خودکشی و اقدام از روی دو دلی و اقدام به خودکشی عمدی تفاوت قائل شده‏اند (حسینی، ۱۳۷۸).

اشنایدرمن اقدام به خودکشی را بر اساس بیان فرد درباره‏ قصد او برای گرفتن جان خود به چهار دسته تقسیم می ‏کند.

    1. آن‏هایی که مصمم‏اند خودکشی کنند.

    1. آن‏هایی که تردید دارند خودکشی کنند.

    1. آن‏هایی که قصد خودکشی ندارند.

  1. آن‏هایی که فقط تظاهر می‏ کنند و مطمئن هستند که نجات می‏یابند.

بر اساس نظر ژیرارد، حوادث زندگی هویت و خود مفهومی فرد را تهدید می‏ کنند و باعث می ‏شوند که حمایت‏های هویتی وی ریشه‏کن شود. آن دسته از تغییرات زندگی که مبتنی بر برنامه و قابل انتظارند، مانند بازنشستگی یا مرگ طبیعی قوم و خویش، تاثیر کمتری در رفتار خودکشی دارند ‏تا تغییرات نامنتظر مانند ناکامی‏های شغلی و حرفه ای (ژیرارد[۶۲]، ۱۹۹۳).

مباحث روان‏شناختی ابعاد متفاوتی از خودکشی را در بر می‏ گیرد که متاسفانه در نظریه‏ی جامعه‏شناسی کلاسیک اثری از آن نیست و در همان گام نخست به دست فراموشی سپرده شده است. بدین ترتیب، همان‏طور که در این مختصر آمد، محیط اجتماعی و خانوادگی، با ایجاد‏ تاثیرات روانی مثبت یا منفی، ممکن است حداقل زمینه‏ ارتکاب خودکشی را مستعد کند یا نامناسب سازد (محمدپور، ۱۳۸۳).

خودکشی و عوامل اقتصادی

در این بحث منظور از عوامل اقتصادی آن دسته از جریانات و فرآیندهایی است که در کسب پایگاه‏ها و نقش‏های اجتماعی مرتبط با پایگاه اقتصادی موثرند و تغییر در آن‏ها باعث تزلزل در مبانی رفتار اجتماعی فرد می‏ شود. در کشورهای از نظر اقتصادی توسعه یافته، خطر خودکشی برای مردان در سن پیری و برای زنان در سن میان‏سالی بالاتر است (ژیرارد، ۱۹۹۳).

بحث ژیرارد متوجه این نکته است که این مسئله را باید با در نظر‏گرفتن نقش‏پذیری اقتصادی مطرح کرد. وی نشان می‏ دهد که صرف نوسآن‏های اقتصادی که از نظر دورکیم با ایجاد بی‏هنجاری باعث ایجاد خودکشی می‏ شد کافی نیست و خود‏ تغییرات اقتصادی در وضعیت وحدت هم ممکن است اثری مشابه داشته باشد.

خودکشی و دین

دورکیم در پژوهش نظری و تجربی خود از خودکشی ‌به این نتیجه رسیده بود که در قرن نوزدهم (قرن مورد مطالعه‏ی دورکیم) کاتولیک‏ها، به علت آموزه‏های مذهبی فراوان‏تر و حمایت‏های مذهبی بیشتری که از آن برخوردارند کمتر از پروتستآن‏ها خودکشی می‏کرده ‏اند. وی ضمناً خاطر نشان می‏ سازد که مذهب ممکن است به دلیل حمایت اجتماعی از فرد، عامل بازدارنده‏ای در ارتکاب خودکشی باشد (دورکیم، ۱۳۷۸).

پوپل و دی[۶۳] (۱۹۹۶) با فرضیات دورکیم در این زمینه مخالفند. آن‏ها معتقدند که میزان‏ خودکشی پروتستآن‏ها و کاتولیک‏ها با یک‏دیگر قابل مقایسه نیست. بر طبق نظر این دو پژوهشگر، مأموران دولت خودکشی کاتولیک‏ها را مخفی نگه داشته و آن‏ها را در مقوله‏هایی مانند ‏تصادفات، مرگ‏های ناشناخته و مرگ‏های اتفاقی طبقه‏ بندی کرده ‏اند. آنان دریافتند که جمعیت کاتولیک مذهب، کودکان بیشتر و افراد جوان‏تری نسبت به پروتستآن‏ها دارند. آن‏ها نتیجه ‏گرفتند که با توجه به جوان بودن جمعیت کاتولیک مذهب نرخ کلی خودکشی در بین کاتولیک‏ها به مراتب بیشتر از پروتستآن‏هاست.

    1. -Gilifyon ↑

    1. ۲ -James ↑

    1. – Sadock & Sadock ↑

    1. – Word health organisashen ↑

    1. – Gilion ↑

    1. – Gang ↑

    1. -Christensen ↑

    1. – Sorakic ↑

    1. – Sher ↑

    1. – Kerby ↑

    1. – attachment and temperament ↑

    1. -Cloninge ↑

    1. – Gillinad ↑

    1. – James ↑

    1. – Etecsion ↑

    1. – Hiligard ↑

    1. – Robins ↑

    1. Sheldon ↑

    1. – paoloof ↑

    1. -Robins ↑

    1. – Moorhed ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:40:00 ق.ظ ]