ارتباط ضعیف با همسر (شریک زندگی) و تلقی اختلاف جنسی همسر از عوامل خطر ساز اصلی برای کم شدن تمایل، برانگیختگی و رضایت بوده و موجب عملکرد ارگاسمی ضعیف می شود (جباری، سو، یو، وو و هوانگ[۱۳۶]، ۲۰۰۹). در پژوهشی که با هدف تعیین رابطه جنسی با سلامت عمومی و رضایت زناشویی بین زوج ها در یزد صورت گرفت، یافته ها نشان دادند همبستگی بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی مثبت است و افراد با مدت زمان ازدواج کمتر، رضایت جنسی بالاتری را گزارش کردند (بخشایش و مرتضوی، ۱۳۸۸). در پژوهشی که با هدف بررسی رابطه دانش و نگرش جنسی با رضایت زناشویی بر روی صد و پنج نفر از زوج های دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفت، این نتیجه به دست آمد که نگرش جنسی با نود و نه درصد اطمینان میتواند تغییرات مربوط به رضایت زناشویی را پیشبینی کند (نورانی و پور و همکاران، ۱۳۸۶). لذا با بالاتر بردن آگاهی زوج ها در خصوص کیفیت روابط جنسی می توان به رضایت زناشویی بالاتری دست یافت (مدانلو و همکاران،۱۳۸۴).
مسائل مذهبی
در اغلب پژوهش ها، مذهب به صورت یک دسته از باورهای به خصوص مشترک در یک گروه درباره خدا یا یک نیروی برتر و اعمالی که نشان میدهد چگونه این باورها اظهار می شود توصیف شده است. در پژوهشی که مایرز[۱۳۷] در خصوص نقش مذهب در زندگی افراد کم درآمد انجام داد مشخص شد این اعتقادها و باورها توانسته منجر به بروز رفتارهای مثبت بیشتر در زندگی شده و نقش محافظ در پشت سر گذاشتن مشکل های حاصله از زندگی فقیرانه داشته باشد (به نقل از برغندان و قائمی خامی، ۱۳۸۹). همچنین در بررسی عوامل مرتبط با پایین بودن طلاق در شهرهای یزد، اردکان و میبد اعتقادهای مذهبی به عنوان یکی از عوامل محافظت کننده عمل می کرد (فاتحی زاده، نصر اصفهانی و بهجتی اردکانی، ۱۳۸۳). در بررسی علل طلاق در شهر گناباد، علل مذهبی و اخلاقی به عنوان مهم ترین علت طلاق از سوی واحدهای مورد پژوهش طرح شده است (عجم، ۱۳۸۱). روابط زناشویی میان زوج هایی که مذاهب مختلف دارند به دشواری های شخصی و خانوادگی گوناگون می انجامد و تنها با اراده استوار می توان از آن ها پرهیز کرد (بوساردبول، ۱۹۷۵، به نقل از کشاورز، ۱۳۸۸). ازدواج با افراد ناهمسان از لحاظ مذهبی را می توان نشانه ضعف کنترل اجتماعی دانست (هپس[۱۳۸]، ۱۹۶۰). روابط زناشویی میان زوجینی که مذاهب مختلف دارند به دشواری های شخصی و خانوادگی گوناگونی می انجامد و تنها با اراده ای استوار می توان از آن ها پرهیز کرد (بوساردبول[۱۳۹]، ۱۹۷۵). به عقیده گلال[۱۴۰] تا پیش از ازدواج مذهب به رفتار جوانان مؤثر است ولی پس از زادواج ناباوری های دینی یکی از طرفین دشواری های فراوانی برای ان ها فراهم میکند و باعث ایجاد بگو مگوهای دائمی می گردد (قربانی، ۱۳۸۴).
اهمیت تعارض زناشویی
قبل از شروع بحث ضروری است بکه بدانیم در مورد تعارض دو دیدگاه متداول وجود دارد و هرکدام از جنبه ای به آن می پردازند. دیدگاه سنتی که نظرات غالب است تعارض را موجب افت و تخریب و مسبب بحران میداند و بر پیامدهای مخرب و معایب ان تمرکز دارد. بنابرین جهت گیری این دیدگاه، درمان و حل سریع تعارض میباشد. از طرف دیگر، دیدگاه تعاملی اختلاف ادراک و نظرات مختلف و عدم توافق در تصمیمات را موجب بهبود و رشد و رفع نقایص و عامل پویایی و تمرکز میداند (بهارستان، ۱۳۸۳). در زمینه تأثیرات مخرب تعارض می توان گفت که وجود تعارض زناشویی بر بهداشت روانی، جسمی و خانوادگی تأثیرگذار است. تحقیقات زیادی رابطه تعارض زناشویی را با افسردگی، اختلال خوردن، و بیماری های خاص مثل سرطان و بیماری های قلبی اثبات کردند. در واقع رفتارهای خصمانه در طی تعارض با تغییرات دستگاه ایمنی بدن در ارتباط است (فینچام، بیچ[۱۴۱]، ۱۹۹۹). تعارض زناشویی با پیامدهای خانوادگی مثل فقر والدین، مشکل سازگاری بچه ها، افزایش احتمال تعارض والد- فرزند و تعارض بین خواهر و برادرها همراه است. تعارضات زناشویی مکرر، شدید، فیزیکی، حل نشده و تعارضاتی که به بچه ها مربوط می شود. گاهی زوجین تعارضات خود را به رفتار فرزندشان نسبت میدهند. تأثیر منفی بر فرزندان دارد (گرویچ[۱۴۲] و فینچام، ۲۰۰۱، فینچام ۲۰۰۳، به نقل از دهقانی، ۱۳۸۰).
منابع تعارض
یوبنگ و لانگ (۱۹۹۸، به نقل از دهقانی، ۱۳۸۰) منابع تعارض را به شرح زیر بیان میکنند:
– زمینه اجتماعی[۱۴۳]
تغییر، جریانی غیرقابل اجتناب است که هم فرصت هایی را برای سازگاری و رشد میدهد و هم به دفاع و کناره گیری منجر می شود. به هر صورت، تغییر در وهله اول پر از استرس و بر فرد و رابطه فشار می آورد. امروزه رابطه ها و نقش های در حال تغییر چالش هایی را برای زوجها به وجود می آورند. همچنین، تغییرات اجتماعی مانند شاغل بودن دو همسر، مسئولیت والدینی مشترک و عوامل اقتصادی، موجب استرس و از منابع بالقوه تعارض به شمار میروند (به نقل از دهقانی، ۱۳۸۰).
– استرس موقعیتی[۱۴۴]
گاهی اوقات حواث پیشبینی نشده، نیاز به رفتارهای سازگارانه و تطابقی دارند. اگرچه اضطراب ناشی از این وضعیت رابطه را قطع نمی کند، اما میتواند تعارض را شروع نماید (گیلبرت[۱۴۵]، ۱۹۹۲) بیماری های مزمن، مرگ، والد کهنسال، بحران مالی یا مشکلات مربوط به فرزندان اغلب باعث شروع تعارض میشوند. میزان و شدت بروز استرس بستگی به مهارت های سازگارانه زوجین را متعارض دارد (به نقل از دهقانی، ۱۳۸۰).
– تئوری های تفاوت ادراکی[۱۴۶]
یکی از علل بروز تعارض این است که دو همسر، یکی موقعیت را به گونه ای متفاوت می نگرد. تعارض با اختلافات ادراکی آغاز می شود و با هیجانات و رفتارها بروز پیدا میکند. اساساً دو نوع تئوری تفاوت ادراکی وجود دارد: انگیزه مدار و عمل مدار. بنا به تعریف انگیزه مدار وضعیت روانی علت تعارضات در حالی که جهت گیری عمل مدارها رفتار را عامل اساسی می دانند.
– تئوری برابری
تئوری برابری یک چهارچوب مفهومی را برای ارتباط ادراک فرد از رفتارهای تعارض بیان میکند (آدامز، ۱۹۶۵، لوی استرلوس، ۱۹۶۹، مور استین، ادلین و باند[۱۴۷]، ۱۹۸۹، به نقل از قربانی، ۱۳۸۴)، درک فرد از انصاف در رابطه به دست می آورد و آنچه شریک او کسب میکند، توجه میکند اگر فرد چنین دریافت کند که این رابطه نامساوی یا بدون تعامل است، تنش روانی به وجود میآید و تنش به تعارض می انجامد. دو زوجی که هردو شاغل هستند یک عضو ممکن است نابرابری در تقسیم وظایف خانه را ادراک نماید، زیرا طرف دیگر وقت آزاد بیشتری در اختیار دارد.
– تئوری تبادل[۱۴۸]
در این تئوری تعارض وقتی ایجاد می شود که یکی از همسران از مبادله صورت گرفته و میزان دریافتی خود در رابطه راضی نیست از خصومت به عنوان آخرین حرکت برای داد و ستد استفاده میکند (اسکانزوی[۱۴۹]، ۱۹۷۶).
تئوری تبادلی که در روابط بین فردی به کار می رود چنین ادعا میکند که تعارض نتیجه مشاهده برگه تعامل روانشناختی است: من به چه میزان بازدهی و به چه میزان دریافت می کنم؟ (نوراستاین[۱۵۰]، ادلین و باند، ۱۹۸۷، به نقل از قربانی، ۱۳۸۴). رابطه به شرطی باقی می ماند که هردو طرف امتیاز لازم را دریافت کنند. بعضی از امتیازاتی که زوج ها مبادله میکنند عبارت است از: پول، کالا، خدمات، عشق، موقعیت واطلاعات (به نقل از قربانی، ۱۳۸۴).
– تئوری اسناد[۱۵۱]
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:44:00 ق.ظ ]
|