کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



همان طور که در بحث از شرایط انعقاد بیمه ملاحظه شد ، تنها کسانی می‌توانند ذی نفع قرارداد بیمه قرار گیرند که دارای نفع بیمه باشند. این شرط در زمان انعقاد عقد رعایت می شود و قانون بیمه نیز به آن تصریح نموده است. ماده ۴ قانون بیمه ایران در این رابطه چنین مقرر می‌دارد : « موضوع بیمه ممکن است مال باشد اعم از عین یا منفعت یا هر حق مالی یا هر نوع مسئولیت حقوقی مشروط بر اینکه بیمه گذار نسبت به بقاء آنچه بیمه می‌دهد ذی نفع باشد و همچنین ممکن است بیمه برای حادثه یا خطری باشد که از وقوع آن بیمه گذار متضرر می‌گردد . »

این شرط باید در تمامی مدت عقد وجود داشته و بیمه گذار همواره در عدم تحقق حادثه موضوع ذی نفع باشد.

مالکیت مال با وجود نفع بیمه ای ملازمه دارد و لذا برای انعقاد عقد دلیلی کافی شمرده می شود ، ولی با انتقال مالکیت مال به غیر ، شرایط تغییر می‌کند. در پی انتقال مالکیت ، فروشنده نفع بیمه ای خود را از دست می‌دهد و این نفع برای خریدار و مالک جدید مطرح می‌گردد: فروشنده ای که مال را به خریدار تسلیم نموده هیچ نفعی در عدم تحقق حادثه ندارد و لذا نمی تواند ذی نفع عقد بیمه باقی بماند و مالک جدید به عنوان ذی نفع بیمه مطرح می‌گردد.

در این شرایط انتقال بیمه به همراه انتقال مال به مالک جدید راه حلی مناسب و منطقی به نظر می‌رسد. ولی ظاهراًً قواعد کلی حقوق تعهدات مانعی در این راه است.

برای انتقال بیمه به تبع انتقال مال شرایط زیر باید وجود داشته باشد:

۱٫ بیمه باید ریسک مال موضوع انتقال را پوشش دهد. این ریسک ممکن است راجع به تمامیت خود مال باشد و یا خسارات ناشی از مال: مورد اول موضوع بیمه اموال و مورد دوم راجع به بیمه مسئولیت است. به عنوان مثال بیمه مسئولیت ناشی از وسیله نقلیه موتوری ، بیمه مسئولیت مالک ساختمان در مسئولیت مالک ناشی از حوادث و خسارات ناشی از ساختمان به همسایگان ، مسئولیت ناشی از حیوانات تحت مالکیت ، خسارات ناشی از حوادث ساختمان و معایب ساخت و… قابل انتقال به غیر هستند.

۲٫ بیمه باید مختص مال معینی باشد: در مواردی که بیمه برای اموال متفاوت و متعدی که در یک مجموعه قرار دارند (مثلاً اموال کارخانه یا منزل) اخذ شده ، علی رغم آنکه پوشش بیمه شامل تمامی این اجزا می شود ، ولی انتقال این اجزا موجب انتقال بیمه به مالک جدید نمی شود. در واقع ، در این شرایط عقد بیمه به نسبت اموال موضوع پوشش به عقد متعدد تفکیک نمی شود؛ عقد بیمه یک کل است و حق بیمه با توجه به جمع ریسکهای اعلامی تعیین شده است. لذا انتقال هر یکی از این اجزا موجب انتقال جزئی از بیمه به مالک جدید نخواهد شد. البته در مواردی که یک عقد بیمه قابل تجزیه به عناصر متعدد باشد و در قالب یک قرارداد ، عقود بیمه متعددی منعقد شده باشد و برای هر یک از اجزا حق بیمه خاصی لحاظ شده باشد ، عقد بیمه می‌تواند با انتقال مال به مالک جدید انتقال یابد.

۳٫ انتقال ریسک مال صورت گرفته باشد : صرف انتقال مالکیت موجب منتفی شدن نفع بیمه ای نمی شود و انتقال ریسک مال در پی تسلیم مال به مشتری صورت می‌گیرد. در قانون مدنی تصریح شده که تلف مبیع قبل از قبض بر عهده فروشنده است و مادامی که مال تسلیم نشده هر عیب و نقص مال یا تلف آن بر عهده فروشنده بوده و ریسک مال را وی تحمل می‌کند. لذا مادام که مال تسلیم مشتری نشده است ، انتقال بیمه صورت نخواهد گرفت.

در صورت وجود شرایط فوق عقد بیمه بدون نیاز به عمل خاصی از طرف متعاملین یا بیمه گر به مالک جدید منتقل می شود. این انتقال خودبه­خود صورت می‌گیرد. در واقع ، ‌در مورد انتقال ارادی ، می توان بیمه را به مثابه توابع عرفی مال لحاظ کرد که به تبع مال به مالک جدید انتقال می‌یابد و لذا در این باره نیازی به تصریح متعاملین به وجود بیمه و یا انتقال آن به همراه مال وجود ندارد .[۸۱]

گفتار هفتم : جانشینی بیمه گر

خسارات تحت پوشش که متوجه بیمه گذار می شود از دو حال خارج نیست یا ناشی از تقصیر شخص ثالث است یا منتسب به تقصیر هیچ شخصی نیست. حالت اول مثل کسر تخلیه یا آسیب دیدگی کالا به علت فقدان قابلیت دریانوردی کشتی است که متصدی باربری مسئول آن است و حالت دوم مانند وقوع طوفان شدید دریاست که علی‌رغم قابلیت دریانوردی کشتی به موضوع بیمه آسیب رسانده است.

در کلیه مواردی که شخص ثالث مسئول وقوع خسارت است بیمه گر می‌تواند با پرداخت نمودن خسارت وارده به بیمه گذار به مسئول آن تا میزان پرداختی مراجعه نماید .[۸۲] از طرف دیگر بنا ‌به این ملاحظه که بیمه گذار بیش از خسارت خود حق دریافت وجه دیگری را ندارد نمی تواند در ارتباط با مسئول خسارت اقدامی کند که موجب لطمه به حق بیمه گر در مراجعه به او شود و اگر وجهی نیز علاوه بر خسارت دریافتی از بیمه گر، از مسئول خسارت دریافت نماید موظف است آن را به بیمه گر مسترد دارد مگر آن که خسارت او معادل وجهی نباشد که طبق قرارداد بیمه از بیمه گر دریافت می‌کند که در این صورت مازاد بر ما به التفاوت را باید به بیمه گر برگشت دهد.

مثلاً هرگاه ارزش بیمه ۱۰۰۰۰ ریال ولی مبلغ ۵۰۰۰ ریال باشد در صورت وقوع خسارت به مبلغ ۴۰۰۰ ریال بیمه گر تنها ۲۰۰۰ ریال آن را جبران خواهد نمود و ‌بنابرین‏ بیمه گر تا مبلغی که پرداخت کرده جانشین بیمه گذار در مقابل مسئول خسارت خواهد شد و بیمه گذار نیز حق ندارد اولاً هیچ اقدامی مغایر با حق بیمه گر تا مبلغ ۲۰۰۰ ریال بنماید و ثانیاًً اگر وجهی از مسئول خسارت بگیرد باید تا ۲۰۰۰ ریال آن را به بیمه گر پرداخت کند ولی هرگاه موارد فوق را رعایت نکند و مثلا ذمه وی را بری نماید در این صورت از آن جا که حق مراجعه بیمه گر به مسئول خسارت فرع بر حق مراجعه بیمه گذار به اوست و در نتیجه بیمه گر نخواهد توانست جهت جبران خسارت پرداخت شده به مسئول حادثه مراجعه نماید لازم است بیمه گذار خسارت وارد به بیمه گر را جبران نماید. بدین ترتیب اگر هنوز خسارت پرداخت نشده باشد بیمه گر حق خواهد داشت وجهی را از این بابت نپردازد و اگر پرداخت کرده باشد می‌تواند به بیمه گذار نسبت به آن رجوع نماید.

در توجیه جانشینی بیمه گر می توان گفت که فی ما بین بیمه گر و بیمه گذار قراردادی است که فقط طرفین می‌توانند ‌بر اساس آن در مقابل یکدیگر دارای حقوق و تعهدات باشند و اشخاص دیگر در آن حقی نخواهند داشت مگر آن که طرفین عقد برای آنان نیز حقی قائل شده باشند. از طرف دیگر حق بیمه و شرایطی که بیمه گر حاضر می شود طبق آن موضوع را بیمه کند با توجه ‌به این است که بتواند از طرف و به جای بیمه گذار پس از پرداخت خسارت، تمام آن را از مسئول خسارت باز پس گیرد ‌بنابرین‏ از یک طرف دلیلی بر برائت ذمه مسئول خسارت به جهت پرداخت شدن خسارت زیان دیده از سوی بیمه گر نیست و از طرف دیگر بیمه گذار نمی تواند با توجه به حق قراردادی بیمه گر اقداماتی نماید که موضع وی را در برابر مسبب حادثه جهت وصول خسارت تضعیف کند. ضمن آن که خود بیمه گذار نیز قرارداد بیمه را صرفاً به منظور تامین خویش و دریافت خسارت وارده و بازگشت به شرایط مالی قبل از خسارت و در حدود توافق با بیمه گر منعقد نموده و حق ندارد بیش از مبلغ خسارت از مسبب حادثه یا بیمه گر تواما دریافت نماید.[۸۳]

در ریکاوری، دو صورت کمتر بیمه شدن[۸۴] و کمتر ارزیابی شدن[۸۵] متفاوت خواهند بود که لازم است به آن توجه شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:00:00 ب.ظ ]




آنچه که تاکنون مورد بحث جوامع علمی قرار گرفته، جنبه‌های مدیریتی و بازاریابی واردات موازی بوده است، در این حوزه از استراتژی های فعال و استراتژی های انفعالی برای توقف واردات موازی استفاده می شود. [۳۹]

اما نباید از نظر دور داشت که اقدامات قانونی و عضویت در سازمان های تجاری بین‌المللی در جهت حمایت از حقوق مالکیت فکری در کشورهای پیشرفته و کمتر توسعه یافته باید به ترویج و رونق دادن نوآوری های فناوری، انتقال و اشاعه فناوری، انتفاع متقابل تولیدکنندگان و استفاده کنندگان به نحوی که موجب رفاه اقتصادی و اجتماعی گردد، منجر شود. [۴۰]

در این میان لزوم ثبت علایم تجاری و پیوستن کشورها به موافقت نامه های حمایت از اختراعات و پیش‌بینی مجازات برای استفاده غیر مجاز از مالکیت صنعتی و تصویب قوانین حمایت از حقوق مربوط به طرح های صنعتی به عنوان زمینه ساز رشد صنایع ملی کشورها اجتناب ناپذیر است.

پیرو این مقدمه اقدامات جامعۀ جهانی و ایران به اختصار بحث می شود.

۲-۴-۱- اقدامات جوامع بین‌المللی در حمایت از ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری

حمایت از حق مالکیت فکری در بعد بین‌المللی به منظور ایجاد تسهیلات در امر داد و ستد بین‌المللی منجر به وضع کنوانسیون هایی چون کنوانسیون پاریس گردید. اصل رفتار ملی، اصل حق تقدم، اصل استقلال ورقه اختراع و اصل واردات کالاهای ساخته شده، اصول اساسی این کنوانسیون را تشکیل می‌دهند. این اصول به منظور تضمین و حمایت از مالک چنین حقی تدوین شده اند. نگرانی احتمال سوءاستفاده مالک از حق انحصاری اش، باعث گردید که اصل الزام به بهره برداری از اختراع یا تکنولوژی ثبت شده و یا درصورت عدم امکان، الزام به واگذاری بهره برداری از آن به اشخاص ثالث به کنوانسیون اضافه گردد.

در مواد موافقت‌نامه مادرید[۴۱] تدابیر گمرکی ‌در مورد واردات کالاهای با نشانه منبع غیر واقعی مقرر شده است. تعهد به‌ تعلیق‌ ترخیص‌ کالاهای ذکر شده در متن موافقت نامه هنگامی‌ که‌ محصولات‌ توسط‌ یا با رضایت‌ مالک‌ حق‌ وارد تجارت‌ گشته‌ است‌، برای جلوگیری از بروز واردات موازی اعمال‌ نخواهد شد[۴۲].

به دنبال این موارد، قوانین و مقررات تریپس گامی در راستای تحکیم و تثبیت حقوق خصوصی دارندگان حقوق مالکیت فکری است، که حداقل مدت زمان حق انحصاری اختراع را به ۲۰ سال افزایش داده است و این حمایت شامل تمام انواع تکنولوژی شده است.

در مقررات تریپس، حقوق انحصاری ناشی از حق اختراع، عبارت است از، حق منع دیگران از استفاده، ساخت و فروش اختراع فرایند و فرآورده ناشی از فرایند. [۴۳] در این تعریف حق مالک نسبت به اختراع یا تولید خود، از پیش وجود داشته و نقش قانون بیشتر جنبه اعلامی دارد تا انشائی، همچنین درصورتی که ساخت محصول ثبت شده ای مغایر با مقررات محیط زیست و یا مقررات بهداشتی باشد، تحصیل حق اختراع نسبت به آن محصول، به مالک آن حق تولید را نمی دهد. [۴۴]

۲-۴-۲- رویکرد قانون ایران در تدوین قوانین حمایت از مالکیت فکری

با توجه به موافقت نامه تریپس، قانون جدید ثبت علائم، اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری ایران مصوب جلسه مورخ ۷/۸/۱۳۸۶ کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در نیمه دوم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ لازم الاجرا گردید.

در این قانون (در مقایسه با قانون قدیم ثبت علائم و اختراعات ۱۳۱۰) تغییرات بسیاری به عمل آمده است که از جمله آن ها می توان از پیش‌بینی مجازات برای استفاده غیر مجاز از مالکیت صنعتی و حمایت از حقوق مربوط به طرح های صنعتی اشاره کرد که در بخش بعد به تفصیل بحث خواهد شد.

ایران با تأسیس سازمان مالکیت صنعتی به بررسی و اجرای صحیح قراردادهای بین‌المللی شاملِ کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی، موافقت نامه مادرید راجع به ثبت بین‌المللی علائم و پروتکل آن، موافقت نامه لیسبون ‌در مورد اسامی مبدأ و ثبت بین‌المللی آن ها، موافقت نامه مادرید ‌در مورد جلوگیری از نصب نشانه های منبع غیر واقعی یا گمراه کننده بر روی کالاها، کنوانسیون تأسیس سازمان جهانی مالکیت فکری می پردازد و پیشنهاد الحاق جمهوری اسلامی ایران به سایر قراردادهای بین‌المللی مالکیت صنعتی، با در نظر گرفتن سیاست های سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و استفاده از تجربیات سایر کشورها در این خصوص و همچنین حسب مورد شرکت در اجلاس ها و کنفرانس ها به نمایندگی از طرف سازمان متبوع را بررسی می کند.

۲-۴-۳- تحولات ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری در ایران

قانون جدید ثبت علائم، اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری به دنبال نیاز به تشویق سرمایه گذاری خارجی و ورود تکنولوژی به تصویب رسید[۴۵]. در این قانون در مقایسه با قانون قدیم ثبت علائم و اختراعات (۱۳۱۰) تغییرات بسیاری به عمل آمده است که از جمله آن ها می توان از پیش‌بینی مجازات برای استفاده غیر مجاز از مالکیت صنعتی و حمایت از حقوق مربوط به طرح های صنعتی می‌باشد.

با توجه به قانون جدید ایران و تطبیق آن با مقررات موافقت نامه تریپس می توان موارد بعدی را که در ارتباط با منافع عمومی به خصوص رشد صنایع ملی هستند عنوان کرد.

۲-۴-۳-۱- حقوق ناشی از گواهینامه اختراع

‌بر اساس مواد ۳[۴۶] و ۱۵[۴۷] قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علایم تجاری جدید (از این به بعد، قانون جدید ایران) حقوق انحصاری ناشی از گواهینامه اختراع عبارت است از بهره برداری از اختراع ثبت شده در ایران توسط اشخاصی غیر ازمالک اختراع، مشروط به موافقت مالک آن است. مفهوم «بهره برداری» را ماده ۱۵ به معنای وسیع آن به ساخت، صادرات و واردات، ذخیره، عرضه برای فروش و استفاده از اختراع تعریف ‌کرده‌است. منظور از اختراع ‌بر اساس بندهای الف و ب این ماده، فرآورده، فرایند و کالاهائی است که مستقیما از فرایند ثبت شده به دست می‌آیند. این تعاریف برگردان و اقتباسی است از مواد ۲۷ و ۲۸ مقررات تریپس که در آن ها، حقوق انحصاری ناشی از حق اختراع، به حق منع دیگران از استفاده، ساخت و فروش اختراع فرایند و فرآورده ناشی از فرایند تعریف شده است. در این تعاریف چند خصلت نهفته است که بیشتر در جهت تحکیم و تثبیت حقوق مالک اختراع می‌باشند. یکی از این ویژگی ها، جنبه «منفی و سلبی» بودن این تعریف است. به عبارتی دیگر، آنچه در مقررات تریپس و به تبع آن در قانون جدید ایران بر آن تأکید شده «حقوق سلبی»[۴۸] یعنی قدرت و اختیار قانونی منع دیگران ازمبادرت به اقداماتی نظیر ساخت، استفاده و یا واردات اختراع است تا «حقوق ایجابی»[۴۹] یعنی اعطاء اختیار به مالک به منظور بهره برداری از آن.

آنچه حق اختراع به دارنده آن می‌دهد منع دیگران از دخل و تصرف غیرمجاز در موضوع اختراع است. البته، در اعمال این دیدگاه، باید اسلوبی محدود و تفسیری مضیق اتخاذ کرد؛ بدین معنا که روش سلبی تنها در مواردی مصداق خواهد داشت که محصول یا اختراع ثبت شده توسط اشخاص ثالث تولید و فروخته شده باشد و مواردی را که محصول توسط مالک ساخته و یا فروخته شده باشد شامل نخواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]




۲-۱۴٫ تاریخچه کنترل کیفیت

کنترل کیفیت آماری با شروع از سال ۱۹۲۰ میلادی ، در طی ۷۸ سال گذشته دچار تغییراتی به شرح زیر شده است:

۱- کنترل کیفیت برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ میلادی توسط دانشمندی به نام والتر شوهارت در آزمایشگاه شرکت تلفن بل آمریکا بنیان گذاری شد. وی در ۱۶ام ماه می سال ۱۹۲۰، اولین تصاویر نمودار های کنترلی را رسم کرد و در مطالعات بعدی از آن بهره گرفت . والتر شوهارت بعد از ۱۱ سال کار مداوم در سال ۱۹۳۱ میلادی نتایج تحقیقات خود را در کتابی با نام ” کنترل اقتصادی کیفیت محصول ساخته شده” منتشر کرد.

۲- بعد از تحقیقات پروفسور شوهارت ، دو همکار دیگر وی به نام های داج و رومینگ کاربرد تئوری آماردر نمونه گیری را بررسی کرده و نتایج کار خود را در سال ۱۹۴۴ با نامجداول بازرسی داج-رومیگ” منشر کردند . این مجموعه بعد ها به عنوان اساس علمی کنترل کیفیت آماری مورد استفده قرار گرفت .

۳- در دهه ۱۹۳۰ ، پروفسور شوهارت و همکارانش با همکاری “جامعه آمریکایی برای آزمایش و مواد”، ” انجمن استاندارد های آمریکا ” و ” جامعه مهندسین مکانیک آمریکا ” تلاش همه جانبه ای را برای معرفی روش های جدید آماری آغاز کردند.

در این دوره علی‌رغم تبلیغات وسیع ‌در مورد روش های جدید، صنایع آمریکا در این خصوص مقاومت نشان دادند . پروفسور فریمن استاد آمار در انستیتو تکنولوژی ماساچوست این عدم استقبال را ناشی از دو علت زیر می‌دانست:

الف) از آنجا که مهندسین بخش های تولیدی اعتقاد راسخ داشتند که اولا وظیفه اصلی آن ها تکمیل روش های فنی تا حدی است که در کیفیت محصولات تولیدی هیچگونه تغییر مهمی به وجود نیاید و دوما نظریه تغییرات تصادفی و احتمالات نمی تواند جایگاه مناسبی در روش های تولید داشته باشد لذا در پذیرش آن مقاومت نشان می‌دادند .

ب)آموزش دیدن آمارشناسان صنعتی در زمینه کاری خود،آن ها را در پذیرش روش های جدید دچار مشکل می کرد لذا آن ها نیز از روش های جدید استقبال نمی کردند.

مقاومت صنایع آمریکا باعث شد تا سال ۱۹۳۷، تعداد مراکز صنعتی پذیرنده روش های جدید از ۱۲ مرکز تجاوز نکند. در دوران جنگ جهانی دوم که در سال ۱۹۳۹ شروع شد ، ایالات متحده آمریکا اهمیت افزایش کارایی تجهیزات نیرو های مسلح خود را درک کرد. این امر شروعی بر حرکت نیرو های مسلح آمریکا به سمت صنایع بود که نتایجی به شرح زیر داشت :

الف) نیرو های مسلح به جهت نیاز به بالا بودن کیفیت تسلیحات مورد نیاز ، اولین پذیرنده روش های علمی بازرسی از طریق نمونه گیری شدند . این قدمی بود که بلافاصله بعد از وارد شدن آمریکا در جنگ برداشته شد . در این دوره بنا به در خواست دولت آمریکا ، گروهی از مهندسین برجسته آزمایشگاه های شرکت تلفن بل برای تدوین یک برنامه بازرسی از طریق نمونه گیری در اداره تدارکات ارتش مشغول به کار شدند . این فعالیت ها به ارائه جداول بازرسی از طریق نمونه گیری اداره تدارکات ارتش و نیرو های مسلح در سال ۱۹۴۲ و ۱۹۴۳ منجر شد. تلاش های گروه فوق با برگزاری دوره های آموزش جداول و روش های جدید برای کارکنان دولت ادامه یافت .

ب) ارتش یک برنامه وسیع آموزشی برای کارکنان علاقه مند صنایع ترتیب داد . در واقع از اوایل سال ۱۹۴۰، انجمن استاندارد های آمریکا با دعوت وزارت جنگ پروژه ای را شروع کرد که نتیجه آن تدوین استاندارد های ” استاندارد های جنگ آمریکا ” ، ” راهنمای کنترل کیفیت و روش نمودار های کنترل برای تجزیه و تحلیل داده ها ” و ” روش نمودار های کنترل برای کنترل کیفیت در حین تولید ” بود.مطالب این استاندارد ها به عنوان مواد درسی دوره های آموزشی ارائه شده توسط ارتش به کار گرفته شد.

۴- در ماه ژوئن سال ۱۹۴۲ یک دوره فشرده ده روزه کنترل کیفیت آماری در دانشگاه استانفورد برای نمایندگان صنایع نظامی و مراکز خرید نیرو های مسلح برگزار شد . در ادامه یک دوره هشت روزه نیز در شهر لس آنجلس برگزار شد.

۵- موفقیت این دوره های آموزشی، اداره توسعه و تحقیقات شورای تولیدات نظامی را به بر گزاری دوره های مشابه در سرتاسر آمریکا ترغیب کرد . از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵، ۸۱۰ سازمان از ۳۵ ایالت مختلف آمریکا ، نمایندگانی را جهت شرکت در ۳۲ دوره فشرده آموزش کنترل کیفیت آماری این اداره اعزام کردند. در میان آن ها استادان دانشگاه نیز حضور داشتند که در این زمینه آموزش می دیدند.

۶- دوره های آموزشی و برنامه های تحقیقاتی به تشکیل هسته هایی از افراد علاقه مند و آموزش دیده در مراکز مختلف صنعتی منجر شد. به دنبال آن ، انجمن های کنترل کیفیت در نقاط مختلف شکل گرفتند و جلسات آن ها فضای مناسبی را برای تبادل نظرات و آموزش اعضاء جدید فراهم کرد. بعد ها در شهر بافالو با همکاری دانشگاه بافالو، انجمن مهندسین کنترل کیفیت تأسيس شد و به انتشار مجله ” کنترل کیفیت صنعتی” همت گماشت . پخش این مجله در سراسر کشور و درج مقالاتی از تمامی متخصصین علاقه مند ، تلاش ها در جهت استفاده بیشتر از کنترل کیفیت آماری را هماهنگ کرد.

۷- بعد از پایان جنگ ، یک تشکیلات ملی به نام انجمن کنترل کیفیت آمریکا تأسيس شد . این انجمن با به دست گرفتن انتشار مجله کنترل کیفیت صنعتی ، به بزرگترین مرکز ترویج استفاده از کنترل کیفیت آماری در قاره آمریکا تبدیل شد .این انجمن بعد ها شعبه ای نیز در ژاپن تأسيس کرد.

۸- در سال ۱۹۵۰ با تلفیق روش های نمونه گیری ارتش و جداول بازرسی وصفی ها ، استاندارد مربوطه تهیه و منتشر شد. در سال ۱۹۷۵ نیز استاندارد جداول بازرسی متغیر ها ارائه شد.

۹- در ماه می سال ۱۹۳۲ با سفر شوهارت به لندن ، ایگان اس پیرسون مقاله ای درباره کاربرد صنعتی آمار در انجمن سلطنتی آمار قرائت کرد. این مقاله ، انجمن را به سمت اختصاص بخشی جداگانه برای تحقیقات صنعتی و آمار سوق داد و مجله انجمن نیز ضمیمه ای در باره آمار منتشر نمود. این حرکت سر آغازی برای کنترل کیفیت در انگلستان بود که رشدی بسیار سریعتر از آمریکا داشت .انجمن استاندارد های انگلستان با انتشار کتابی با عنوان ” کاربرد روش های آماری در استاندارد کردن صنایع و کنترل کیفیت ” علاقه خود را به روش های جدید نشان داد . این امر باعث شد که صنایع انگلستان تا سال ۱۹۳۷ ‌در مورد بسیاری از محصولات خود از روش های جدید کنترل کیفیت آماری استفاده کنند.

۱۰- بعد ها روش های کنترل کیفیت از آمریکا و انگلستان به سایر کشور های جهان راه یافت . با راهنمایی های دکتر ادواردز دمینگ ، روش های کنترل کیفیت آماری در ژاپن تا سطح بهترین سیستم های کنترل کیفیت جهان توسعه یافت . در اروپا نیز انجمن اروپایی کنترل کیفیت به وجود آمد . امروزه تقریبا تمام کشور های صنعتی جهان از روش های کنترل کیفیت آماری استفاده می‌کنند(همان منبع).

۲-۱۵٫ مدیریت کیفیت جامع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]




تکراری

آرامش

کاهش گذرای درماندگی

تقویت

شکل ۲-۱ چرخه معیوب اختلال وسواسی- اجباری ؛ بر گرفته از: پیاسنتینی و لنگلی (۲۰۰۴)

در دهه ۱۹۸۰، با انتشار اثر راچمن و هاجسون درباره وسواس، با عنوان، «وسواس­ها و اجبارها»، ناهماهنگی­هایی در توضیح رفتاری وسواس رخ نمود. شواهد نشان می­داد:

– اغلب وسواس­های ناشی از یادگیری آسیب­زا نیستند.

– ممکن است چندین وسواس هم زمان با هم رخ دهند.

– ممکن است محتوا و کانون وسواس­ها دائماً تغییر کند.

در بعضی موارد اجبارها ناآرامی ذهنی ناشی از وسواس را کم نمی­کنند و حتی ممکن است بر آن بیفزایند.

عواملی مانند حضور درمانگر می ­تواند تجربه بیمار از وسواس را تغییر دهد. توزیع محتوای وسواس­ها غیر تصادفی است. برخلاف آنچه تصور می­ شود، شدت وسواس­های بدون اجبار آشکار، بیشتر از وسواس­های همراه با اجبار است. به سختی ‌می‌توان این ویژگی­های وسواس را با مدل رفتاری متداول این اختلال تطبیق داد. وجود این کاستی­ها و هم­چنین حضور ناآشکار شناختارهای ناکارآمد در وسواس، ‌به این نتیجه انجامید که پدیده ­های وسواسی را نمی­ توان به طور کامل با نظریه رفتاری توضیح داد و در نتیجه، جنبه­ های شناختی در نظریات و، پژوهش­های مربوط به وسواس بیشتر مورد توجه قرار گرفت (رکتور و بک، ۲۰۰۱؛ کلارک، ۲۰۰۴، کلارک و پردون، ۲۰۰۴).

۲-۶-۲٫ نظریه­ های شناختی اختلال وسواسی- اجباری

در رفتار درمانی، عوامل شناختی دخیل در وسواس مستقیماً هدف درمان قرار نمی­گیرند، اما به دلیل اینکه افکار مزاحم و درمانده کننده، و باورها و فرض­های همراه این افکار در تظاهر وسواس نقش برجسته­ای دارند، درمانگران ‌به این نتیجه رسیدند که شناخت درمانی وسواس برای کاهش وسواس­ها و اجبارها، از طریق درمان مستقیم و صریح باورهای ناکارآمد و ارزیابی­های منفی دخیل در ایجاد نشانه­ های این اختلال شکل گرفت. نظریه شناختی- رفتاری وسواس مبتنی بر این اندیشه است که افکار وسواسی ریشه در افکار مزاحمی دارند که در افراد بهنجار هم دیده می­شوند و از نظر کیفی با آن ها متفاوت نیستند. افکار مزاحم (که از نظر محتوا از وسواس­های بیمارگون قابل افتراق نیستند) تقریباً در ۹۰ درصد از جمعیت عمومی روی می­ دهند (سالکوویس و هریسون[۸۹]، ۱۹۸۴). ‌بر اساس نظریه شناختی، تفاوت اساسی بین افکار مزاحم بهنجار و وسواس­ها در معنایی است که افراد وسواسی به افکار مزاحم خود می­ دهند. بیماران وسواسی این افکار را نشانه­ای از آسیب احتمالی می­بینند که ممکن است به خودشان یا دیگران برسد و نیز فکر ‌می‌کنند که آنان ممکن است در قبال این آسیب (یا پیشگیری از آن) مسئول باشند (رکتور و بک، ۲۰۰۱). به علاوه، وجود سویمندی­های فرد ویژه در پردازش اطلاعات مرتبط با تهدید در اختلال­های اضطرابی نشان داده شده است و مطالعات متعددی رمزگذاری ترجیحی اطلاعات هماهنگ با نگرانی­های بیمار درباره موقعیت (مثل حساسیت بیش از حد به نشانه­ های تهدید) را مطرح کرده ­اند (کلارک، ۲۰۰۴).

اولین بار نظریه شناختی مک­فال و والرشیم[۹۰] (۱۹۷۹) درباره وسواس مورد توجه قرار گرفت. در این نظریه، وسواس به دنبال ارزیابی اولیه تهدید (که در آن احتمال وقوع و شدت عواقب منفی همراه با رویدادهای ناخوشایند را بیش از اندازه برآورد می­ کند) ایجاد می­ شود. اجبارها، آیین­ها و رفتارهای وسواسی جادویی به عنوان موثرترین راه برای کاهش این تهدید ادراک شده و به علت ناتوانی برای مقابله با آن ها ایجاد می­شوند (کلارک، ۲۰۰۴).

۲-۶-۲-۱٫ نظریه شناختی سالکوسکیس

سالکوسکیس اولین مدل رفتاری- شناختی جامع درباره اختلال وسواسی- اجباری را ، مطرح ‌کرده‌است (سالکوسکیس و وارویک[۹۱]، ۱۹۸۵). سالکوسکیس معتقد است زمانی که افکار مزاحم، عقاید ناکارآمد درباره میزان مسئولیت فرد در قبال سلامتی خود و دیگران را فعال می­سازد شدت و فراوانی آن­ها افزایش می­یابد. او معتقد است این عقاید نقش مهمی در افزایش مسائل وسواسی دارند، زیرا سبب به وجود آمدن پیش ­بینی­های منفی درباره افکار (مانند داشتن چنین افکاری بدین معنا است که من می­خواهم آن­ها را انجام دهم) و در پی آن سبب پیدایش این باور می­ شود که فرد باید برای جلوگیری از این اعمال، در رابطه با افکارش کاری کند (فعالیت­های خنثی­ساز مانند بازداری، جستجوی ایمنی، اجتناب و اعمال اجباری). از طرف دیگر فعالیت­های خنثی­ساز خود سبب ثبات عقاید ناکارآمد و سبب بروز بیشتر افکار مزاحم می­شوند و رد افکاری که مورد غفلت قرار گرفته بودند دوباره پیگیری شده و مورد توجه قرار می­ گیرند و در نتیجه آن، فراوانی قبلی این افکار افزایش می­یابد، افزایش این افکار نیز خود به عنوان مدرکی دال بر مهم و با اهمیت بودن این افکار و اینکه بایستی به آن ها توجه کرد در نظر گرفته می­شوند.

بازداری افکار راهبرد مقابله­ای مسئله ساز در این رابطه در نظر گرفته می­ شود. ‌بر اساس تحقیق وگنر و زناکس[۹۲] (۱۹۹۴)، بازداری فکر به طور متناقض موجب افزایش افکار مزاحم می­ شود. پیدایش مجدد این افکار شاید به دلیل کاهش حالات خلقی باشد، که موجب آسیب­پذیری کنترل فکر و افزایش پیش ­بینی­های منفی می­ شود. اگر افکار منفی که ‌به این طریق برانگیخته می­شوند دارای محتوایی غیر از مسئولیت­ پذیری باشند تبدیل به وسواس نمی­شوند، گرچه شاید موجب پیدایش اضطراب کلی یا خلق افسرده گردند. ‌بنابرین‏ به اعتقاد سالکوسکیس بیش ارزیابی عقاید مرتبط با مسئولیت­ پذیری برای پیدایش افکار وسواسی، لازم و احتمالاً کافی ‌می‌باشد. این احساس مسئولیت افراطی می ­تواند اشکال متفاوتی داشته باشد، و می ­تواند گسترده، شدید، شخصی و منحصر به فرد باشد.

تجارب اولیه و زمینه سازOCD

رویدادهای فعال ساز

فرضیات ناکارآمد

افکار مزاحم، تصورات و تکانه ها

شکل ۲-۲ مدل شناختی سالکوسکیس به نقل از سالکوسکیس و همکاران(۲۰۰۰)

۲-۶-۲-۲٫ نظریه شناختی راچمن

در این نظریه چنین تصور می­ شود که وسواس­ها از سوء تعبیر فاجعه­آمیز افکار مزاحم فرد ناشی می­شوند. لذا وسواس­ها تا زمانی که این سوء تعبیرها ادامه دارند، تداوم می­یابند (راچمن، ۱۹۹۷). ‌بر اساس این نظریه، نخست رابطه و پیوند کارکردی بین شناخت و اضطراب نشان داده شده است (اهلرس[۹۳]، ۱۹۹۳). دوم، بیماران اهمیت اغراق­آمیزی ‌به این افکار نسبت داده، آن ها را وحشتناک، تهدید کننده و خطرناک در نظر می­ گیرند (فروستون، لادوسر، تیبدو و گاگنون[۹۴]، ۱۹۹۳) در این نظریه به محتوای وسواس­ها توجه بیشتری شده است. وسواس منجر به توصیف­ها و متعاقب آن یک سری تفسیرهایی از این توصیف­ها می­ شود. تفسیرهای انجام گرفته باعث ترس و آشفتگی شده و این­ها سبب بروز پیامدهایی مثل خنثی­سازی یا اجتناب رفتاری می­ شود، و این پیامدها باعث تقویت وسواس­ها می­شوند. تلاش برای خنثی­سازی در این مدل اهمیت خاصی دارد. هرچه اجبارها و خنثی­سازی­ها موفقیت­آمیزتر باشند، یعنی در کاهش اضطراب و ناراحتی بیمار موثرتر باشند تمایل به اعمال اجباری افزایش خواهد یافت (راچمن، شفران، میشل، ترنت، تیچمن[۹۵]، ۱۹۹۶).

سوم، سوگیری­های شناختی خاصی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]




۲-۳-۳-۵ لیزینگ برون‌مرزی[۵۲]

لیزینگ برون‌مرزی نوعی قرارداد لیزینگ بین یک شرکت لیزینگ در یک کشور و یک اجاره‌کننده در کشور دیگر است.

۲-۳-۳-۶ لیزینگ اهرمی[۵۳]

نوعی لیزینگ است که در آن، طرف سوم معامله لیزینگ که یک ‌تامین کننده مالی است، قسمت اعظم تأمین مالی مورد نیاز موجر را جهت خرید کالا و اجاره آن به مستأجر در اختیار موجر قرار می‌دهد. در صورت قصور مستأجر، ‌تامین کننده مالی فقط مدعی کالا خواهد بود و هیچ ادعایی در مقابل موجر نخواهد داشت.

۲-۳-۳-۷ لیزینگ مادر[۵۴]

در صورتی که شرکت اجاره‌کننده به طور مرتب از یک شرکت لیزینگ، کالا اجاره کند، در این صورت می‌تواند یک قرارداد اصلی برای لیزینگ تهیه کرد و قراردادهای جداگانه بعدی را تماماً تحت پوشش شرایط و مفاد قرارداد اصلی ( که به آن قرارداد لیزینگ مادر می‌گویند ) قرار داد.

۲-۳-۳-۸ لیزینگ منعطف[۵۵]

نوعی قرارداد لیزینگ است که در آن، اجاره‌کننده می‌تواند اجاره‌ها را در زمان‌های خاصی از سال پرداخت کند.

۲-۳-۳-۹ لیزینگ اتکایی[۵۶]

نوعی لیزینگ است که ممکن است طی آن چندین اجاره دهنده، کالایی را به صورت متوالی و دست به دست به یکدیگر اجاره دهند و در نهایت، کالا توسط آخرین اجاره دهنده به مصرف‌کننده نهایی اجاره داده خواهد شد (میری،۲۶:۱۳۸۹-۱۷).

۲-۳-۴ مزایای تأمین مالی از شرکت‌های لیزینگ در مقایسه با بانک­ها

  1. عدم نیاز به وثیقه

یکی از مزایای لیزینگ عدم نیاز به وثیقه است. از آن­جائیکه موجر مالکیت را برای خود حفظ می‌کند دارایی مورد اجاره به عنوان تضمین عمل می‌کند. در صورتی که مستأجر توانایی پرداخت اقساط را نداشته باشد موجر می‌تواند دارایی مورد اجاره را تصرف نماید.

  1. ارزیابی ساده‌تر (پذیرش ریسک بیشتر)

تصمیم‌گیری ‌در مورد لیزینگ، سریع تر و ساده‌تر از وام‌های بانکی صورت می‌گیرد. در لیزینگ بجای بررسی سوابق اعتباری و ساختار دارایی‌های مشتری، شرکت لیزینگ فقط می­خواهد مطمئن شود که مشتری توانایی ایجاد درآمد کافی از محل دارایی‌های مورد اجاره را دارد. لذا در لیزینگ به اسناد و مدارک تفضیلی کمتری نیاز است و ارزیابی اعتباری نیز سریع تر صورت می‌گیرد.

  1. عدم وجود ریسک انحراف در مصرف وجوه

در لیزینگ، وجوه تأمین شده، بدون اینکه در اختیار مستأجر قرار گیرد مستقیماً توسط شرکت لیزینگ بابت تجهیزات و دارایی‌های مورد اجاره به فروشنده (سازنده) تجهیزات و دارایی‌ها پرداخت می‌شود.

این موضوع ریسک مصرف وجوه توسط مستأجر را برای مقاصدی غیر از آنچه توافق شده است کاهش می‌دهد. در اینجا از ریسک مصرف تسهیلات دریافتی برای پرداخت بدهی‌های قبلی مستأجر به سایر مؤسسات مالی نیز اجتناب می‌شود.

  1. صرفه‌جویی در مصرف سرمایه مستأجر

شرکت‌های لیزینگ، در اغلب موارد قسمت عمده و گاهی تا صد درصد سرمایه‌گذاری اولیه لازم برای یک کارخانه و یا تجهیزات مورد نیاز آن را تأمین می‌کنند، ‌به این ترتیب مستأجر می‌تواند منابع مالی خود را صرف سایر مخارج لازم بنماید و یا حتی آن را پس انداز کند.

  1. ایجاد منبع مالی جدید

شرکت‌های لیزینگ، منبع مالی اضافی و جدیدی را برای شرکت‌های بازرگانی و صنعتی فراهم می‌کنند. با بهره گرفتن از این روش تأمین مالی، ضمن حفظ خطوط اعتباری موجود برای مستأجر خط اعتباری جدیدی نیز به او توسط شرکت‌های لیزینگ ارائه می‌شود (احمدی،۳۵:۱۳۸۶-۳۴).

۲-۳-۵ مزایای لیزینگ

لیزینگ برای مستأجر و موجر مزایایی دارد که به اختصار به برخی از آن‌ ها اشاره می‌شود:

۲-۳-۵-۱ مزایای لیزینگ برای مستأجر

ویژگی‌های تأمین مالی کالا از طریق لیزینگ، برای مستأجران به طور خلاصه عبارت هستند از:

الف) تضمین، منحصر به دارایی مورد لیزینگ است؛

ب) انعطاف‌پذیری؛

ج) تأمین مالی خارج از ترازنامه؛

د) اقساط ثابت یا اجاره‌هایی که متناسب با مقتضیات جریان نقدینگی تنظیم می‌شوند؛

ه) تأمین مالی میان‌مدت سرمایه‌گذاری‌ها؛

و) تأمین مالی کامل؛

ز) هزینه مالی کمتر نسبت به دیگر منابع تأمین مالی مانند وام بانکی؛

ح) مالکیت در پایان دوره لیزینگ؛

۲-۳-۵-۲ مزایا و مخاطرات لیزینگ برای موجر

برخی از مهم‌ترین مزایای لیزینگ برای موجران به شرح زیر می‌باشد:

الف) شرکت‌های لیزینگ در وهله اول خود، از سود حاصل از فعالیت‌های لیزینگ بهره‌مند می‌شوند.

ب) از طرف دیگر، بانک از طریق شرکت لیزینگ تابعه خود- که ‌ارائه کننده طیف کاملی از خدمات مالی/وامی به مشتریان است و ‌به این طریق ارتباط بانک با مشتریان تجاری‌اش را تقویت می‌کند- می‌تواند از لحاظ اقتصادی سود ببرد. مزایای مالیاتی برای موجر می‌تواند لیزینگ را سودآورتر از وام‌دهی کند.

ج) لیزینگ می‌تواند نقش یک عامل کمک فروش را برای تولیدکننده بازی کند و همچنین می‌تواند در دستیابی به سود و فروش بالاتر و کنترل بیشتر بر بازار دست دوم آن کالا ایفای نقش کند. تولیدکننده می‌تواند یک شرکت تابعه با منابع مالی کافی تأسیس کند تا مانند شرکت مالی ” پیتنی باوز” از طریق لیزینگ به مشتریان، خدمات تأمین مالی ارائه نماید. اما آنچه که بیشتر رایج است این است که تولیدکننده، کارهای لیزینگ و فروش خود را از طریق یک شرکت مالی خارجی انجام دهد.

د) موجر باید خطرات متعددی را در فراهم کردن خدمات تأمین مالی از طریق لیزینگ بپذیرد. یکی از ریسک‌های اعتباری این است که ممکن است مستأجر اجاره‌ها را پرداخت نکند یا دیر پرداخت کند. در اینجا یک برآورد اعتباری ‌در مورد مستأجران طرف معامله انجام می‌شود و شرکت لیزینگ می‌تواند از موجری امتناع کند و یا یک حد ­و ­مرز کلی برای میزان اعتبار مستأجر تعیین نماید.

ه) در مواقع قصور از جانب مستأجر، موجر می‌تواند از طریق ادعا و مطالبه دارایی یا دارایی‌های مورد وثیقه مستأجر، به دنبال بازپرداخت باشد. البته یک ریسک هم وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است ارزش دارایی وثیقه‌ای در فروش اجباری کمتر از سرمایه بازپرداختی معوقه و مستهلک نشده باشد.

و) اما خطرات ناشی از افت غیرمنتظره ارزش دارایی، مثلاً به دلیل کهنگی، در لیزینگ­های بهره‌برداری بیش از همه است. در این نوع لیزینگ­ها، موجر به میزان زیادی به درآمد حاصل از واگذاری دارایی وابسته است تا به سود مورد نظر حاصل از سرمایه‌گذاری دست یابد.

ز) در قراردادهای لیزینگ، بندهایی مربوط به تغییرات وجود ندارد، موجر بر مبنای فرض‌هایی ‌در مورد اینکه نرخ‌های مالیات شرکت و بهره چقدر خواهد بود اجاره‌ها را تعیین می‌کند. اگر نرخ‌های مالیات و بهره در جهت نامطلوبی حرکت کند، ممکن است شرکت لیزینگ، حاشیه سود خود را متأثر و تحت فشار منفی هزینه های فزاینده از یک طرف و اجاره‌های ثابت از طرف دیگر ببیند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]