علل پیدایش عزت نفس

دلیل عمده ایجاد عزت نفس را باید در رابطه‌ فرد با جامعه او به خصوص در دوران پراهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد و این رابطه را می‌توان به چند نوع بیان کرد:

واکنش دیگران: مهم ترین منشأ پدیدآمدن عزت نفس، رفتار واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است. این را نظریه «آینه خودنما» می‌نامند. یعنی فرد برای دیدن خود به واکنش‌های دیگران توجه واکنش دیگران: مهم ترین منشأ پدیدآمدن عزت نفس، رفتار واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است. این را نظریه «آینه خودنما» می‌نامند. یعنی فرد برای دیدن خود به واکنش‌های دیگران توجه کرده، تصویر خود را در آن واکنش‌ها می‌بیند. اگر والدین به کودک بگویند باهوش است و یا قابل اطمینان نیست، این نوع مفاهیم قسمتی از خودپنداره یا هویت کودک می‌گردد.

مقایسه با دیگران: به تدریج که کودک رشد می‌کند خود را با دیگران، مانند خواهر، برادر، دوستان و غیره مقایسه می‌کند این مقایسه یکی از منابع اصلی عزت نفس در کودکان است.

همانندسازی با الگوها: کودک با بعضی افراد مهم زندگی خود مثل والدین، معلمان همانندسازی می‌کند و آنان را به عنوان الگوی رفتار خود انتخاب می‌کند و میل دارد شبیه آنان شود که این همانندسازی در ذهن کودک انجام می‌شود بر روی عزت نفس تأثیر می‌گذارد.

نیاز به احساس ارزش و عزت نفس: همراه با زیستن در شرایط اجتماعی، نیاز به احساس ارزشمندی به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود می‌آید که در سلامت و تعادل روانی فرد ضروری است ولی اگر ‌به این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و یا خودبزرگ بینی در فرد ایجاد می‌شود و عزت نفس شخص پایین می‌آید (بیابانگرد، ۱۳۸۰).

افکار هم می‌تواند نقش بسیار مهمی‌در چگونگی ادراک و احساسات ما و علل پیدایش عزت نفس داشته باشد. مثلاً فرض می‌کنیم شخصی در آینه به خودش نگاه می‌کند و می‌گوید: «چه هیکل بدی پیدا کرده ام» این فکر می‌تواند بر عزت نفس او اثر منفی بگذارد اما اگر در آینه نگاه کند و فکر کند به نظر می‌رسد مدل موهایم خیلی خوب شده است اثر آن روی عزت نفس کاملاً برعکس خواهد بود. در این دو مورد تصویر فرد در آینه همان است، تنها افکار فرق کرده‌اند پس اگر شرایط خارجی تعیین کننده عزت نفسش باشند آن گاه کافی است شخص شرایط خود را بهبود بخشد تا عزت نفس افزایش یابد (مهرناز شهرآرای، ۱۳۸۶).

حوزه های عزت نفس

الف:زمینه اجتماعی :احساس فرد را ‌در مورد خودش به عنوان دوست دیگران شامل می شود،اینکه آیا سایر افراد او را دوست دارند وبه عقایدشان احترام می‌گذارند واو را در فعالیت های خودشان شرکت می‌دهند ؟آیا از ارتباط و تعامل باهمسالان خود احساس رضایت می‌کند؟ به طور کلی کودکی که نیاز اجتماعی اش برآورده شود، صرف نظر از این که چه تعداد از آن ها با آداب و اصول مورد قبول ملی مطابقت دارد، احساس خوبی در این زمینه خواهد داشت؟(اسلامی نسب،۱۳۷۶).

ب :زمینه تحصیلی :عزت نفس تحصیلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به ارزشمندی تحصیلی خود مربوط می شودوبه ارزیابی فرد از خود به عنوان دانش آموز مربوط می شود این امرتنها ارزیابی ساده ای از ب :زمینه تحصیلی :عزت نفس تحصیلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به ارزشمندی تحصیلی خود مربوط می شودوبه ارزیابی فرد از خود به عنوان دانش آموز مربوط می شود این امرتنها ارزیابی ساده ای از توانایی و موفقیت نیست ، کودک اگر به تمام معیارهای موفقیت تحصیلی دست یابد عزت نفس او مثبت خواهد بود.اگر واکنش اطرافیان ‌در مورد وضعیت تحصیلی فرد مطلوب باشد، در او احساس رضایت از خود ایجاد نموده و به قضاوت مثبت فرد درباره خودش کمک می‌کند (اسلامی نسب،۱۳۷۶).
ج :زمینه خانوادگی :ارزیابی و قضاوت فرد به عنوان عضوی از خانواده را عزت نفس خانوادگی می‌گویند که در اثر تعامل فرد با اعضاء خانواده در او به وجود می‌آید.این نوع عزت نفس احساسات ‌و ادراکات افراد را به عنوان عضوی از خانواده منعکس می‌کند ، کودکی که احساس می‌کند عضو با ارزشی از خانواده خود است ، وظیفه خود را به نحو احسن انجام می‌دهد و به لحاظ محبت و احترامی که از والدین ،برادران وخواهرانش دریافت می‌کند احساس امنیت کرده وعزت نفس مثبتی در این زمینه پیدا می‌کند. نوع رابطه متقابل فرد با پدر، مادر، برادران و خواهران و سایر اعضاء خانواده و این که فرد تا چه اندازه توسط آن ها پذیرفته شده است، در چگونگی نگرش او نسبت به خود مؤثر است و عزت نفس خانوادگی او را تعیین می‌کند (اسلامی نسب،۱۳۷۶).

د: تصویربدنی : ترکیبی از ظاهر جسمانی وقا بلیت های بدنی است.عزت نفس بدنی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به توانایی بدنی خود اطلاق می شود که از طریق فعالیت‌ها و کنش های بدنی در فرد به وجود می‌آید. ‌بنابرین‏ اگر فرد از سلامت و توانایی بدنی خوبی برخوردار باشد، بر عزت نفس بدنی او تاثیر مثبت خواهد گذاشت و بالعکس نواقص جسمانی و عدم توانایی در انجام فعالیت ها و مهارت ها، تاثیر منفی بر عزت نفس بدنی فرد خواهد داشت است،نوعا” دختران بیشتر نگران ظاهر خود هستند وپسرها نگران توانایی جسمانی البته این امردرمورد تمام افراد صدق نمی کند(اسلامی نسب،۱۳۷۶).
ه :عزت نفس کلی : ارزیابی جامع تری از خود است و مبتنی بر ارزیابی کودک از اکثر خصوصیات خودش است ،عزت نفس کلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به کلیه ارزش های خود اطلاق می شود که این جنبه از عزت نفس، سایر جنبه‌های فوق را در خود دارد و در واقع به آن ها نوعی وحدت و یکپارچگی می بخشد. فردی که عزت نفس کلی مثبتی دارد، از کلیه جهات بدنی ، اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی، خود را مطلوب و خوب می‌داند. او نگرش مثبت خود را از واکنش مثبت اعضاء خانواده، همسالان، معلمین و توانایی‌های بدنی خود کسب نموده است. چنین فردی ، بهتر می‌تواند با مشکل خود مقابله کند ( اسلامی نسب ،۱۳۷۶).عزت نفس کلی در احساساتی از قبیل اینکه “من فرد خوبی هستم” یا اینکه “من اکثر خصوصیات خودم را دوست دارم ” جلوه گر می شود (الیس پوپ و همکاران،۱۹۹۹).

عزت نفس وتفاوت های جنسیتی

برخلاف فقدان تفاوت های جنسی آشکار در عزت نفس کلی ،شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارد که نشان می‌دهد دختران وزنان در مقایسه با پسرا ن ومردان فاقد اعتماد نسبت به توانایی‌های خود در موقعیت های برخلاف فقدان تفاوت های جنسی آشکار در عزت نفس کلی ،شواهد قابل ملاحظه ای وجود دارد که نشان می‌دهد دختران وزنان در مقایسه با پسرا ن ومردان فاقد اعتماد نسبت به توانایی‌های خود در موقعیت های موفقیت آمیز خاص هستند.به بیان دیگر،زنان در مقایسه با مردان انتظارات کمتری درمورد عملکردشان دارند وارزیابی هایشان از توانایی ها وعملکرد های واقعی خوددر برخی از موقعیت ها پایین تر ازمیزان واقعی است(بیابانگرد،۱۳۸۲).

بخش سوم :سلامت روانی

تعاریف نظری سلامت روانی

سلامت روانی عبارت است از داشتن سازگاری کافی و احساس خوب بودن از دیدگاه روان شناختی، متناسب با معیارهای قابل قبول روابط انسانی و جامعه (ساعتچی، ۱۳۸۹).

سلامت روانی عبارت است از: سازگاری فرد با جهان اطراف به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی ‌و برداشت مفیدوموثر از سوی فرد می شود(میلانی فر،۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...