۲-۳-۷ عوامل تاثیر گذار در پیشرفت تحصیلی

۱-برنامه درسی

برنامه درسی را می توان به سه گروه برنامه درسی مورد انتظار (آنچه که در فهرست دروس و یا هدف های یادگیری مندرج است)، برنامه درسی اجرا شده (انچه که معلمین عملاً تدریس می‌کنند و در زبان پژوهش به آن اغلب فرصت یادگیری می‌گویند) و برنامه درسی فرا گرفته(آنچه که کودکان واقعاً یاد می گیرند) تقسیم نمود. شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه تقاضای برنامه درسی در پیشرفت تحصیلی مؤثر است. به طور خلاصه می توان اظهار داشت که اگر دانش آموزان فرصت یادگیری چیزی را داشته باشند، معمولاً آن را فرا می گیرند و اگر این فرصت برای آن ها فراهم نباشد از یادگیری ان محروم خواهند شد. به عبارت دیگر، هر چه میزان تقاضا در برنامه درسی مورد انتظار با ثابت فرض کردن بقیه عوامل بیشتر باشد، کودکان بیشتر یاد خواهند گرفت. بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای مراکز برنامه ریزی درسی هستند، گرچه در بسیاری از کشورها برنامه های درسی برای رهایی از نفوذ برنامه های قدرت های استعماری گذشته به صورت ملی تدوین شده اند هنوز در برنامه های درسی برخی از کشورها این وضعیت وجود ندارد و یا آنکه در طرف دیگر طیف به آنچه که در دیگر کشورها، کودکان برای یادگیری بخصوص در زمینه خواندن، ریاضیات و علوم نیاز دارند توجه کافی مبذول نشده است. برنامه های درسی باید با دقت، جرح و تعدیل شوند و باید توجه کرد که مدارس، حداقل آنچه را که فارغ التحصیلان برای شروع به کار نیاز دارند به کودکان بیاموزند. دانش آموزان باید همچنین پایه لازم را برای اینکه بتوانند به یادگیری پس از فراغت از تحصیل ادامه دهند و محتوایی را که بعداً به آن ها آموخته می شود، سریعاً بیاموزند، در مدرسه کسب کرده باشند. برنامه های درسی اغلب مورد انتقاد قرار می گیرند و سبب عدم پیشرفت تحصیلی تلقی می شود معمولاً در این امر عوامل عدیده ای دخالت دارند و دانش کم معلم نیز به وضوح یکی از مشکلاتی است که در بعضی از کشورها دلیل شکست برنامه های درسی می‌باشد(مدیری، ۱۳۷۴).

۲-مهارت ها

معلمانی که در نظر دانش آموزان سخت گیرتر و متوقع تر هستند، معلمینی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس درس دارا هستند، معلمینی که به روشی نظامند از کار خود ارزیابی می‌کنند و بر آنچه که یک دانش آموز یاد گرفته یا یاد نگرفته در برابر همه آنچه باید یاد می گرفت به درستی واقفند و به دانش آموزانی که مطالب را در بار نخست یاد نگرفته اند، فرصت فراگیری مجدد را می‌دهند و معلمانی که به دانش آموزان کمک می‌کنند تا میزان اهمیت مطالب را پی ببرند و بتوانند بین مطالب اصلی و فرعی تمیز دهند، در معلمی موفق تر از معلمان دیگرند و دانش آموزان آن ها از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند. برخی از معلمان فداکار توانایی این را دارند که در ‌محروم‌ترین مناطق، دانش آموزان را به فراگیری مطالب تشویق نمایند. در این زمینه مطالعاتی در چهار کشور آمریکای لاتین انجام داده است و آنان را گل های سرخ فرهنگی نامیده است. لیکن مطالعات بیشتری نیاز است تا بتوان به شیوه کار این گونه معلمان که نتایج بسیار خوبی را در کار با دانش آموزان محروم به دست می‌آیند پی برد (سلیمانی نژاد ، ۱۳۸۱).

۳-مدت زمان تحصیل در مدرسه و منزل

مدت زمانی که به آموزش اختصاص داده می شود در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش زیادی دارد. به طور کلی هر چه کودکان زمان بیشتری صرف مطالعه نمایند، با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل، مطالب بیشتری فرا خواهند گرفت. تعداد روزهای مفید سال تحصیلی بین کشورها از ۱۲۰ تا ۲۴۰ روز در نوسان است. تعداد ساعات آموزش روزانه ۲ تا ۷ ساعت می‌باشد. سن ورود به مدرسه از ۴ سالگی تا ۷ سالگی و (حتی بیشتر) تغییر می‌کند. ‌بنابرین‏ برای کودکانی که تا سن ۱۴ سالگی در مدرسه می مانند تعداد ساعات آموزش می‌تواند بین ۴۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ساعت در نوسان باشد. باید توجه داشت که تعداد ساعات واقعی که به امر آموزش اختصاص داده می شود ممکن است با آنچه که بر روی کاغذ می‌آید متفاوت باشد. کشورهای زیادی وجود دارد که در آن ها سال تحصیلی رسماً ۲۴۰ روز است ولی در عمل دانش آموزان ۳۰ روز از سال تحصیلی را به دلیل تعطیلات عمومی، دیدار شخصیت ها و غیبت معلمین ناشی از بیماری، فوت و ازدواج خانواده، شرکت در کلاس های ضمن خدمت و غیره، آزاد هستند. ‌بنابرین‏ تعداد روزهای واقعی تحصیل به مراتب کمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله ای است که نیاز به توجه ویژه دارد. در برخی از کشورها اقداماتی باید صورت گیرد(برای نمونه، دخالت دادن انجمن محلی یا والدین در مدیریت مدرسه) تا معلمان برای تدریس در مدارس حضور پیدا کنند (سلیمانی نژاد، ۱۳۸۱).

بالاخره، تکالیف درسی از اهمیت زیادی برخوردارند. دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام می‌دهند در مقایسه با بقیه موفق ترند هر چند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگی های هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آن ها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش می‌یابد بدیهی است اگر معلمان از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشند یا به فعالیت های دیگر در ساعات بیکاری مشغول شوند، احتمال این که تکالیف درسی دانش آموزان مورد نمره گذاری قرار گیرد کم خواهد بود (سلیمانی نژاد،۱۳۸۱).

۴-سازمان و تسهیلات مدرسه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...