فایل های مقالات و پروژه ها | ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk) – 4 |
در بیشتر سالهای اخیر، ورشکستگی بانکها، بهدلیل عدم توجّه کافی به ریسک نقدینگی و در نتیجه سلب اعتماد صاحبان سپردهها و سرمایهگذاران نسبت به توانایی بانک در بازپرداخت مطالباتشان بوده است ( شیوا و میکائیل پور، ۱۳۸۲ ).
ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk) : ریسک نقدشوندگی را نمیتوان همانند ریسک مالی یا ریسک تجاری محاسبه کرد. اصولاً سرمایهگذاران، نقدشوندگی را از این دیدگاه مورد توجه قرار میدهند که بتوانند یک دارایی را سریعاً بخرند یا بفروشند، بدون آنکه قیمت آن دستخوش تغییرات شدید شود. و از همین دیدگاه است که میگویند دارایی مذکور دارای قدرت نقدشوندگی بالایی است. هر قدر خرید و فروش یک دارایی سریعتر انجام شود، ریسک نقدشوندگی کمتر میشود. اوراق و اسناد خزانه در آمریکا به ویژه اوراق خزانه ۳۰ تا ۹۰ روزه، ریسک نقدشوندگی ندارند. زیرا سرمایهگذاران میتوانند به سرعت و بدون کاهش قیمتاین اوراق را بخرند یا بفروشند.
نقطه مخالف این وضعیت، وقتی است که یک نفر بخواهد در سهام شرکتهای کوچک سرمایهگذاری کند، که برای خرید یا فروش آن ها باید چند روز یا چند هفته منتظر بماند و در مواردی هم باید قیمت پیشنهادی فروش را کمتر کند.
ریسک سیاسی (Political Risk) :ریسک سیاسی یا کشور عبارت است از کاهش ارزش سرمایه که به دلیل تغییرات در سیاستها و نظامهای سیاستگذاری یک کشور رخ میدهد. این ریسک به انتظارات سرمایهگذار نسبت به آینده سیاسی کشور بستگی دارد. بنابرین تغییراتی که در قیمت رخ میدهد، از کنترل شرکت منتشر کننده سهام خارج است. یک جنگ ناگهانی یا پایان یافتن آن، انتخاب رئیس جمهور جدید یا فوت ناگهانی او، رونق سفته بازی، خروج ناگهانی مقدار هنگفتی طلا از بازار و امثال اینها، از جمله رخدادهایی هستند که پیامدهای روانی بسیار زیادی بر بازار سهام دارند.
در کل این ریسک، تغییرات عمدهای در محیط اقتصادی – سیاسی یک کشور ایجاد میکند. ایالات متحده آمریکا در بین کشورها کم ریسکترین کشور شناخته میشود. به دلیل اینکه نظام سیاسی و اقتصادی آن دارای ثبات بیشتری بوده است. کشورهایی مثل روسیه به دلیل تغییر در سلسله مراتب حکومتی و تغییر شدید در نرخ ارز در زمره کشورهای پر ریسک تلقی میشود. بهترین راه برای محفوظ ماندن از ریسک سیاسی آن است که سرمایهگذاریها بلندمدت باشد و در کشورهای مختلفی سرمایهگذاری شود.
ریسک تجاری (Business Risk) : تغییراتی که در قدرت سوددهی یک شرکت رخ میدهد، احیاناً باعث ضرر سرمایهای یا کاهش بازده سالانه سرمایهگذاری خواهد شد. ریسک تجاری را، در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه رقابت، یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سوددهی در کوتاهمدت یا بلندمدت، میتوان تعریف کرد. در چنین حالتی، میزان سود تقسیمی شرکت کاهش مییابد و اینکار بر بازدهی و تغییرپذیری بازدهی سالانه، آثار نامطلوبی میگذارد.
شرکتهای رو به رشد (یعنی شرکتی که نرخ بازدهی سالانه آن سریعاً افزایش مییابد) با ریسک تجاری بالاتری مواجه میباشند. همچنین شرکتهایی که هزینه ثابت بالایی دارند و در امور صنعتی از فناوری پیشرفتهای بهره میگیرند، با ریسک تجاری بالایی روبرو هستند. ریسک سرمایهگذاری در شرکتهای کوچک و تازه تأسیس، بیشتر از شرکتهای بزرگ و با سابقه است. یکی از راههای محاسبه ریسک تجاری، تعیین میزان پایداری سود و ثبات نرخ رشد سود شرکت است.
ریسک تجاری شرکتی که از نظر سوددهی و نرخ رشد، ثبات زیادی داشته است، از ریسک تجاری شرکتی که میزان سود سالانه آن متزلزل و متغیر بوده، کمتر است. با ترسیم منحنی سود و محاسبه انحراف معیار آن، میتوان میزان پایداری سود شرکت را تعیین کرد.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk) : بسیاری از سرمایهگذاران، خرید اوراق بهادار با بازدهی ثابت یا اوراق قرضههای معتبر را راه حلی برای رهایی از ریسک میدانند. ولی باید یادآور شد که این نوع اوراق بهادار دارای ریسک نرخ بهره هستند.
ریسک نرخ بهره، یعنی ریسک کاهش ارزش اصل سرمایه ( البته به لحاظ تغییر در نرخ بهره اوراق بهاداری که به تازگی انتشار مییابند.) بهترین راهحل برای محفوظ ماندن در برابر ریسک نرخ بهره، این است که شخص سرمایهگذار، اوراق قرضه با تاریخهای سررسید متفاوت خریداری کند. راهحل دیگر، مشخص کردن جهت تغییرات نرخ بهره است.
ریسک اعتباری (Credit Risk)؛ ریسک اعتباری ناشی از اعطای اعتبارات تجاری، مهمترین ریسک فعالیتهای بانکی است. برای اعطای تسهیلات باید درجه اعتبار و قدرت بازپرداخت اصل و فرع دریافتکنندگان تسهیلات را تعیین نمود. احتمال عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده را ریسک اعتباری مینامیم( کهزادی ، ۱۳۸۲). این مسئله میتواند ناشی از کاهش توان بازپرداخت و عدم برنامهریزی درست برای ریسک اعتباری باشد ( نیازی ، ۱۳۸۴).
در این راستا، اقداماتی را میتوان برای کنترل ریسک اعتباری عملی نمود:
الف) گرفتن تصمیمهای معقول در رابطه با دادن وام یا اعتبار به گونهای که ریسک گیرنده وام بهصورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد؛
ب) با دادن وام به گروههای مختلف درصد زیان را کاهش داده شود؛
ج) از اشخاص ثالث مثل بیمه، تضمین گرفته شود ( شیوا ومیکائل پور ، ۱۳۸۲).
ریسک نرخ تبدیل (Exchange Rate Risk)؛ تبدیل یک ارز (ارز اولیه) به ارزی دیگر (ارز ثانویه) و سرمایهگذاری ارز جدید (ثانویه) به منظور منتفع شدن از نرخ بازدهی بیشتر، ریسک نرخ تبدیل تا سررسید به ارز اولیه برای کوپن و اصل را بههمراه خواهد داشت. اگر نرخ تبدیل ارز ثانویه در زمان دریافت کوپن و اصل، در مقاطع تا سررسید نسبت به ارز اولیه کاهش یابد، ممکن است علاوهبر منتغع نشدن از تفاوت دو نرخ، بازدهی قسمتی از سرمایه نیز فدا شود ( رشیدی ، ۱۳۸۳).
ریسک عملیاتی (Operational Risk)؛ ریسک عملیاتی میتواند از قصور و عدم کارایی پرسنل و افراد (People Risk)، تکنولوژی (Technology Risk) و روند کاری (Process Risk)) رخ دهد ( ابو الحسنی و حسنی مقدم ، ۱۳۸۷).
مهمترین عوامل مؤثر بر بروز ریسک عملیاتی به شرح زیرند:
-
- کلاهبرداری داخلی؛ یعنی کلاهبرداری توسط کارکنان بانک.
-
- کلاهبرداری خارجی؛ یعنی آن دسته از کلاهبرداریهایی که توسط افراد خارج از بانک انجام میشوند.
-
- عوامل غیر عمدی یا سهلانگاریهای ناشی از کارکنان، یا عدم ایمنی محل کار؛ که باعث از بین رفتن فیزیکی داراییها میشود.
-
- عوامل ناشی از عملکرد گیرندگان تسهیلات؛
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:06:00 ب.ظ ]
|