۱-۸-۱) قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق در حوزه مدیریت استراتژیک قرار دارد و شامل بررسی کارایی شعب سازمان تامین اجتماعی استان گیلان با بهره گرفتن از تحلیل پوششی داده ها می باشد.
۱-۸-۲) قلمرو زمانی
اطلاعات میدانی مربوط به سال مالی ۱۳۹۱ شعب تامین اجتماعی استان گیلان است که در نیمه اول سال ۱۳۹۲ گردآوری شده است.
۱-۸-۳) قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق را شعب سازمان تامین اجتماعی استان گیلان تشکیل می دهند.
۲-۱) مقدمه
ارزیابی عملکرد به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های مدیران منابع انسانی و وظایف سازمان شناخته می شود(Boswell & Boudreau, 2002). ارزیابی عملکرد با هدف تشخیص نسبی میزان بصیرت، تخصص، دانش، سعی و تلاش، اصلاح ، بهبود و تعالی نیروی انسانی صورت می گیرد که در نهایت باعث بهبود عملکرد فردی و سازمانی می شود(گرجی و صیامی، ۱۳۸۷). در عصر حاضر تحولات شگرف دانش مدیریت، وجود نظام ارزیابی عملکرد را اجتناب ناپذیر کرده است ؛ به گونه ای که فقدان نظام ارزیابی در ابعاد مختلف سازمان، اعم از ارزیابی در استفاده از منابع و امکانات، اهداف و استراتژی ها، مدیران و کارکنان را به عنوان یکی از علائم بیماری های سازمان قلمداد می کند. امروزه ارزیابی عملکرد به عنوان یک رویکرد راهبردی جهت ادغام فعالیتهای منابع انسانی با سیاست های کسب و کار شناخته شده است و سازمان ها از روش ها و رویکردهای پیشرفته و پیچیده ای جهت ارزیابی عملکرد خود استفاده می کنند. ارزیابی عملکرد به یک واژه کلی اطلاق می شود که فعالیت های مختلفی را شامل می شود که سازمان از طریق این فعالیت ها به دنبال ارزیابی عملکرد، افزایش قدرت رقابتی، ارتقا عملکرد و توزیع پاداش هاست (Behri & patron, 2008).
در این فصل نیز تلاش شده تا ضمن پرداختن به مفهوم ارزیابی عملکرد به مدل تحلیل پوششی داده ها و چیستی و چگونگی آن در بررسی ارزیابی عملکرد بیشتر پرداخته شود.
۲-۲) عملکرد سازمانی
یکی از سوالات مهم در کسب و کار این بوده است که، چرا برخی از سازمان ها در حالی که سازمان های دیگر شکست خورده اند، موفق هستند. عملکرد سازمانی، مهم ترین مساله برای سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اطلاع از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد سازمان برای مدیران بسیار مهم بوده است، زیرا این مساله برای برداشتن قدم های مناسب در آغاز حائز اهمیت است. با این حال، تعریف، مفهوم سازی، و اندازه گیری عملکرد کار آسانی نیست. محققان تعاریف و عقاید مختلفی در مورد عملکرد سازمانی داشته اند، ولی هنوز به عنوان یک مساله جنجال برانگیز باقی مانده است (Barney, 1991).
عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد. بنابراین عملکرد سازمانی یک سازه ی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد (رهنورد، ۱۳۸۷).
عملکرد معادل اقتصاد، کارایی و اثربخشی برای یک برنامه ی خاص یا فعالیت است. با این حال، دفت (۲۰۰۰) بیان می دارد که، عملکرد سازمانی، فعالیت سازمان ها برای دستیابی به اهداف با بهره گرفتن از منابع به شیوه ای موثر و کارآمد است. کاملاً شبیه به گفته ی دفت، ریچاردو (۲۰۰۱) بیان می دارد که، عملکرد سازمانی، فعالیت سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد است (Abo-jarard, 2010).
هو[۳] (۲۰۰۸) بیان می دارد که عملکرد سازمانی شاخصی است که چگونگی تحقق اهداف یک سازمان یا موسسه را اندازه گیری می نماید.
معروفترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران[۴] (۲۰۰۲) ارائه شده است: «فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته». مطابق این تعریف، عملکرد به دو جزء تقسیم می شود: ۱) کارایی که توصیف کننده چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید، خدمات یا محصولات است، یعنی رابطه بین ترکیب واقعی و مطلوب دروندادها برای تولید بروندادهای معین؛ و ۲) اثربخشی که توصیف کننده درجه نیل به اهداف سازمانی است. این اهداف معمولاً در قالب مناسبت[۵] (درجه ی انطباق بروندادها با نیازهای مشتریان)، در دسترس بودن[۶] (جنبه هایی نظیر فراوانی، ارائه در میان گروه های الویت دار، و و فاصله ی فیزیکی)، و کیفیت (درجه ی تحقق استانداردهای مورد نیاز) تبیین می شوند (Dollery & Worthington, 1996).
عملکرد سازمانی (OP)را می توان شاخصی برای اندازه گیری میزان دستیابی خوب و مــوثر یک اقدام به اهداف تعیین شده تعریف می شود ،که می تواند بوسیله کارایی و اثر بخشی سازمان در دستیابی به اهداف ، برآورد شود. عملکرد سازمانی تابع عملکرد منابع انسانی و تعامل آنها با منابع و امکانات و تکنولوژی موجود در سازمان می باشد ((Ho,2008 . از سوی دیگر عملکرد منابع انسانی هم تابع انگیزش و توانایی آنهاست . توانایی منابع انسانی خود تابع دانش شغلی و مهارت کاربرد دانش مذکور در انجام وظایف و فعالیتهای شغلی است . انگیزش منابع هم خود ، تابع نگرش آنها و شرایط و موقعیتی است که در آن کار می کنند با توجه به این مفاهیم عملکرد سازمانی را می توان به شکل زیر مفهوم سازی کرد .
عملکرد سازمانی = تابع (عملکرد منابع انسانی´امکانات و تجهیزات´تکنولوژی)
عملکرد منابع انسانی = تابع (توانایی´انگیزش)
توانایی = تابع (دانش و مهارت)
انگیزش = تابع(نگرش´موقعیت) (بزاز جزایری،۱۳۸۷: ۱۸)
بطور خلاصه، می توان گفت سازمانها می توانند با بهبود نگرش و موقعیت کاری موجب انگیزش کارکنان ، و افزایش دانش و مهارت انجام کار در آنها شده و از طریق بکارگیری امکانات و تکنولوژی مناسب عملکرد سازمانی را بهبود ببخشند (فلاحتی، ۱۳۹۰: ۶۹).
۲-۳) عوامل موثر بر عملکرد سازمانی
متغیرهایی که باید مورد توجه مدیریت منابع انسانی قرار گیرند آشکار و واضح یا پنهان و ضمنی هستند . نمودار زیر معرف مدلی است که در مطالعه ی نظام گرایانه ی عملکرد سازمانی و بررسی روشی که مدیریت انسانی می تواند مفید باشد. این مدل عواملی را نشان می دهد که اگر سازمان قرار است باقی بماند و در بلند مدت پیشرفت کند مدیریت باید به آنها توجه کند. تمام عوامل نشان داده شده در این نمودار با یکدیگر از درون بسیار وابسته و متعاملند.
محیط درونی سازمان
دستاوردهای سازمانی
محیط بیرونی سازمان
شکل ۲-۱) الگویی از عملکرد سازمانی منبع: جزئی، ۱۳۸۸
۲-۳-۱) محیط بیرونی[۷] :
عواملی که در سمت چپ مدل نشان داده شده اند واقعیتهایی از محیط بیرونی هستند که بر فعالیتهای درون سازمان اثر می گذارند. مدیریت ممکن است تنها کنترل محدودی بر این عوامل داشته باشد ، ولی محیط بیرونی اثر قوی ای بر زندگی سازمانی و سیاستها و رویه های منابع انسانی به طور اخص دارد. درک و کنار آمدن با محیط بیرونی بخش مهمی از تلاش جهت بهبود عملکرد سازمانی است، و متخصصین منابع انسانی و کلاً مدیران باید به طور دائم فعالیتهای خود را با این عوامل همسو کنند. که از عوامل انسانی و فرهنگی ای که بر عملکرد سازمان اثر می گذارند می توان به مهارتها و توانایی های فنی و مدیریتی ، بهایی که مردم به رفتار دیگران می دهند ، ارزشی که برای محصولات یک سازمان در نظر می گیرند ، طرز تلقی نسبت به کار و تفریح ، طرز تلقی مربوط به کار جمعی ( همچون علاقه یابی علاقگی فرد به تشکیل اتحادیه )، و طرز تلقی درباره ی مشارکت در تصمیم گیری و حل مشکل اشاره کرد. عامل دیگر فنآوری موجود در جامعه است که شامل تجهیزاتی همچون مایکرو کامپیوتر یا روبات ها و فنون استفاده ی تجهیزات ، و دانش نظری و کاربردی متکی به آن می شود. هزینه و موجود بودن منابع طبیعی از دیگر عوامل بیرونی هستند که بر آنچه سازمان انجام می دهد و نحوه ی اجرای آن اثر می گذارند. عوامل اقتصادی مهم شامل بازارها (تعداد افرادی که محصولات مشخصی را می خواهند) ، قدرت خرید مردم ، سطح اشتغال یا عدم اشتغال ، و رقابتی که برای بازارها و منابع وجود داردر ؛ معیارهای تنظیم کننده - قوانین، تصمیمات دادگاه ها، و بخشنامه های اداری - نیز در نحوه ی عمل سازمانها اثرگذارند و به خصوص تبعات مهمی برای مدیریت منابع انسانی به همراه دارند. در نهایت، بازارها برای آنچه سازمان تولید می کند یا مایل است تولید کند بر سوددهی بنگاه اقتصادی و بقای بلند مدت آن اثر خواهند گذاشت. در سازمانهای موفق، تعیین نیازهای بازار و واکنشهای استفاده کننده ، فعالیتی با اولویت بالا به شمار می رود.
۲-۳-۲)محیط درونی[۸] :
عواملی که در وسط مدل نشان داده شده است جنبه هایی از محیط داخلی سازمان است کـــه مدیریت و کارکنان هر دو کنترل زیادی بر آنها دارند. مدیریت، به ویژه کنترل جامعی بر سیاستها و عملیات منابع انسانی ، مالی ، فنآوری ، و منابع فیزیکی مورد استفاده ، و ساختار سازمان ، فلسفه ی مدیریت ، و شیوه ی رهبری دارد. عواملی که به ندرت به طور مستقیم کنترل می شوند عبارتند از فرهنگ سازمانی، فضای سازمانی، و رفتار برانگیخته شده و کار تیمی. « مدیریت منابع انسانی » به این دلیل در وسط نمودار قرار گرفته است که سیاستها و عملیات مدیریت منابع انسانی برای بقای سازمان و توفیق بلند مدت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مردم سازمان را تشکیل میدهند ، و مردم فرآیندهای ایجاد محصول و خدمت را که سازمان به دلیل آنها در فعالیت است اداره می کنند. در حقیقت ، چگونگی اداره ی منابع انسانی احتمالاً مهمترین عامل در عملکرد کلی یک سازمان است. عوامل درونی توسط خطوط نقطه چین به یکدیگر مربوط شده اند تا بر اثر متقابل آنها بر یکدیگر و تعامل آنها دلالت کنند . بنابراین ، برای آن که سازمانی بسیار موفق شود، تمام این عوامل درونی باید به طور هوشمندانه و به طور هماهنگ اداره شوند.
۲-۳-۳) دستاوردها[۹] :
عواملی که در سمت راست مدل نشان داده شده است دستاوردها یا نتایج سازمانی هستند . این دستاوردها معرف چهار معیار عملکردند که در ارزیابی موفقیت یک سازمان مفید می باشند .

    • اثربخشی، احتمالاً مهمترین دستاوردی است که می توان آن را به عنوان معیاری برای دستیابی به اهداف سازمان تعریف کرد. در ارزیابی اثربخشی مهم است درجه ای را که اهداف فردی کارکنان، گروه های کاری، و اهداف کلی سازمان با یکدیگر همخوانی دارند برآورد کرد. بنابراین، اثربخشی فرد عبارت است از درجهی مشارکت فرد در دستیابی به هدفهای سازمانی، و اثربخشی گروه درجه ای است که هدفهای گروه در ارتباط با نیل به هدفهای سازمان به دست می آید.
    • کارایی ، شامل سنجش یک نتیجه ی دلخواه در مقابل منابع استفاده شده برای دستیابی به آن نتیجه است. کارایی عبارت از نسبت ستاده ها به داده ها است، یامنافع به هزینه ها. یک سازمان می تواند در نیل به هدفهای اساسی خود اثربخش باشد ، و در عین حال، بسیار غیر کارا. یا سازمانی می تواند در انجام برخی امور به غیر از رسیدن به هدفهای خود کارا باشد، که در آن صورت اثربخش نیست.
    • توسعه، معیاری است که با توجه به آن هر یک از کارکنان، گروه های کاری، و تمام سازمان برای رویارویی بافرصتها و چالشهای آینده ظرفیت خود را توسعه می دهند. برای بقای بلند مدت سازمان این دستاورد بسیار مهم است. رسیدن به هدفهای کوتاه مدت نظیر به دست آوردن سطوح خاصی از سود، کاملاً امکان پذیر است، ولی برای دستیابی به آن کاهش دادن جدی منابع انسانی می تواند موجب تضعیف و شاید ورشکستگی سازمان شود. این امر زمانی می تواند رخ دهد که به مسائلی چون استخدام، آموزش، و دادن فرصت به مردم برای به عهده گرفتن مسئولیتهای وسیع تر توجه کافی نشود. توسعه زمانی صورت می گیرد که منابع مالی، تکنولوژیکی، و فیزیکی بهبود یا افزایش یابند.
    • رضایت خاطر مشارکت کننده، اشاره به واکنش مثبت عاطفی کارکنان نسبت به کار و شغلهایشان دارد. رضایت فرد بسیار مهم است ولی رضایت جمعی افراد در گروه ها و سازمان به عنوان یک مجموعه نیز، حائز اهمیت است. عملکرد بالا احتمالاً از تمرکز مطلق بر رضایت کارکنان به دست نمی آید، ولی نادیده گرفتن این عامل خطر رسیدن به نتایج بسیار منفی، مانند عدم توانایی در حفظ کارکنان با ارزش یا استخدام استعدادهای مطلوب را به دنبال دارد (جزئی ، ۱۳۸۸: ۱۳۱-۱۳۶).

۲-۴) ارزیابی عملکرد
اندازه گیری یا ارزیابی عملکرد یکی از مهمترین اجزا سیستم مدیریت است. بسیاری از مدیران نقش حیاتی آن را در ارتباطات و دنبال نمودن اهداف استراتژیک سازمان درک نموده اند. بطور کلی کارایی، دارای مفهومی بسیار فراگیر بوده و بیشتر در سه حوزه مهندسی، مدیریت و اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ازاین رو تعاریف متفاوتی در منابع مختلف از کارایی ارائه شده (محمد زاده و همکاران، ۱۳۸۶) که در زیر به ارائه برخی از آنها می پردازیم.
تعاریف بیشماری از ارزیابی عملکرد توسط صاحبنظران ارائه گردیده که به برخی از آنها اشاره شده است:

    • ارزیابی به عنوان یکی از عملکردها و وظایف مهم مدیریت نوین و حتی مدیریت کلاسیک مطرح بوده و زمانی برنامه ریزی و طراحی های انجام شده در مورد سازمان، مثمرثمر خواهد بود که بر مبنای یک نظام ارزیابی، سنجیده شده و نواقص آن رفع شود. امروزه یکی از بیماری های جدی مدیریت مخصوصا در کشورهای جهان سوم که به سمت صنعتیشدن و همچنین دنیای اطلاعاتی حرکت میکنند عدم کنترل و ارزیابی برنامهها، افراد و سازمان است (Phillips.1983).
    • ارزیابی یک جریان بازخورد فعالیت ها و مقایسه آنها با معیارهای تعیین شده است که طی آن واحدها و عوامل انسانی از چگونگی عملکرد خود و تأثیر آن در کارآیی سازمان و نظرات مسئولان در مورد نتایج بدست آمده بر اساس شاخص های معرفی شده اطلاع کسب میکنند. دلیل دیگری که میتوان بیان داشت این است که ارزیابی و اندازه گیری سه امتیازی کلیدی را برای سازمان به ارمغان می آورد که عبارتند از:
    1. تسهیل در تعیین استراتژی و اهداف بلند مدت مشتری مدار
  1. تهیه اطلاعات برای پاسخگویی به ذینفعان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...