۶. جرمی بنتهام در کتاب an introduction to principle of moral and legislation می‌گوید: نتیجه‌ مورد نظر یا مستقیم است یا عارضی و می توان گفت که آن نتیجه مستقیما مورد قصد بوده است زمانی که احتمال تحقق آن در زنجیره انگیزه هایی که شخص را به ارتکاب فعل می کشانند بتواند حلقه ای را تشکیل دهد .و می توان گفت که به صورت عرضی یا جانبی مورد قصد بوده است زمانی که علی رغم تصور آن و میزان احتمال وقوعش در زمان انجام فعل،در زنجیره آن انگیزه ها حلقه ای را تشکیل نمی دهد.

۷٫ النظریه العامه للقصد الجنایی تالیف دکتر محمود نجیب حسنی که در آن درباره قصد مستقیم و غیر مستقیم آمده است:” که هر جا که در ذهن جانی یقین باشد و تنها یک احتمال وجود داشته باشد قصد مستقیم است،و در جایی که امکان جایگزین یقین شود و احتمالات در ذهن او به کثرت گراید، قصد غیر مستقیم است. به عبارت دیگر می‌توانیم بگوییم که هرنتیجه ای که در ذهن جانی اثر حتمی و لازم فعل نیست قصد نسبت به آن غیر مستقیم محسوب می شود، و راه تمیز بین دو نوع قصد این است که نتایج احتمالی را از قلمرو قصد مستقیم خارج سازیم و میدان را در اختیار قصد غیر مستقیم قرار دهیم”..

۸. در کتاب قانون العقوبات الخاص نوشته دکتر محمد زکی ابو عامر و دکتر سلیمان عبدالمنعم آمده است:”اگر مردی بخواهد از دست زنش خلاص شود و از غذا خوردن با وی بعد از اینکه او را فریب می‌دهد و در غذایش سم می ریزد، خود‌داری می‌کند و پیش‌بینی این را هم دارد که پسرشان نیز در غذا خوردن با او، مثل عادت همیشگی شان شریک می‌شود، اما علی رغم این پیش‌بینی سم را در غذا می ریزد و بدون توجه به نتایج، به کار خود ادامه می‌دهد. در نهایت همسر و فرزند او از آن غذا می خورند، فرزند می میرد و همسر با کمک های اولیه شفا پیدا می‌کند.

…….در این مثال اگر در ذهن مجرم یقین باشد که خصوصیت فعلش ایجاد مرگ است، پس ما درمحدوده و قلمرو قصد مستقیم هستیم.مانند آگاهی که در نزد مرد نسبت به همسرش در همان مثال مذکور وجود دارد،اما اگر فعلش این ویژگی را دارد که مرگ را ایجاد کند- و پیش‌بینی ‌به این معنی است که اصل در ذهنش این است که مرگ رخ می‌دهد- پس ما در قلمرو قصد غیر مستقیم وارد می‌شویم، که این وضعیت نسبت به موضع گیری مرد نسبت به قتل فرزندش وجود دارد.”

۹٫ از معدود مقالاتی که تحت عنوان قصد غیر مستقیم ( Oblique intention ) آن هم در کامن لاو نوشته شده است اثر گلانویل ویلیامز است که در بحث از این موضوع در کتب و مقالات دیگر بسیار مورد استناد قرار می‌گیرد. ایشان قصد تبعی را گونه‌ای شناخت و ادراک می‌دانند. او این نمونه را ذکر ‌کرده‌است که یک رقیب سیاسی شروع می‌کن به راهنمایی کردن مردم به بزرگراه و علی رغم اینکه می‌داند که این عمل او باعث انسداد بزرگراه می‌شود،‌به این کار ادامه می‌دهد. به طوری که حقوق آن را غیر معقول می‌داند. در نهایت او محکوم می‌شود به انسداد عمدی بزرگراه، اگر چه هدفش برگزاری میتینگ بود و نه مسدود ساختن شاهراه. ‌بنابرین‏ در این شرایط، برگزاری میتینگ همان انسداد بزرگراه است، آن دو ( برگزاری میتینگ و انسداد بزرگراه ) به سادگی دو روی یک سکه هستند.

و) هدف پژوهش

هدف این پژوهش بررسی عناصر و شرایط قصد تبعی و رفع ابهام از ماهیت آن و نیز بررسی امکانیا عدم امکان تسری آن به دیگر جرایم غیر از جنایات است.

ه) روش پژوهش

روش به کار گرفته شده در این تحقیق روش توصیفی- تحلیلی است . و اطلاعات گردآوری شده ازطریق منابع کتابخانه و اینترنت مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است.

ز) پلان کار

پژوهش حاضر در سه فصل تدارک دیده شده است؛ فصل اول: در این فصل ‌در مورد عمد، مفهوم و عناصر و انواع آن و نیز دیرینه‌ی عمد قصد مجرمانه سخن رفته است.

فصل دوم: این فصل محتوی بر بحث درباره‌ مبانی نظری حول قصد تبعی ( غیر مستقیم ) است. نظراتی که در حقوق آلمان و انگلیس وهمینطور فقه و حقوق ما مطرح شده است.

فصل سوم: فصل سوم مشتمل بر مباحثی ‌در مورد عناصر قصد مجرمانه و تحقق آن ها در قصد تبعی و همینطور شرایط تحقق خود این قصد و در نهایت قلمرو و اثبات آن است.

فصل دوم

تبیین مفهوم عمد و انواع آن

گفتار اول: مفهوم و جایگاه قصد مجرمانه در نظریه عمومی جرم

مبحث اول: مفهوم قصد

اگر چه معنای لغوی قصد شاید برای همه‌ ما روشن باشد، اما با لفظ” مجرمانه” که ترکیب می‌شود، در تعریف آن به گونه‌ای که صورت‌های قصد اعم از مستقیم و غیر مستقیم را در بر بگیرد، بعضاً به استیصال می‌رسیم. همین باعث شده است که برخی[۱] آن را اصطلاحی بدبخت بدانند و آن را به آفتاب پرست تشبیه کرده‌اند که در شرایط مختلف به رنگهای مختلف متلون می‌شود. و در نهایت اظهار دارند که به جای قصد مجرمانه باید تعبیر مقاصد مجرمانه به کار گرفته شود، زیرا که در هر جرمی معنای خاصی پیدا می‌کند.

الف) قصد در لغت

قصد را لغتاً آهنگ کردن یا نیت کردن، در اندیشه کاری بودن معنا کرده‌اند.همینطور اراده کردن، و خواستن چیزی یا کسی.[۲]

ب) قصد در اصطلاح حقوق کیفری

در اصطلاح حقوق کیفری وقتی قصد به کار گرفته می‌شود، منظور قصد مجرمانه‌ای است که در عمل انعکاس یافته است.[۳] با توجه به اینکه واژه‌ قصد یک اصطلاح روانی است و حقوق نیز آن را از این حوزه أخذ می‌کند اما می‌بینیم که این اصطلاح در حقوق لزوماًً نمی‌تواند بدون هیچ دخل و تصرفی پذیرفته شود. ‌بنابرین‏ اگرچه روانشناسان اعمال عمدی را اعمالی اراده شده و از قبل قصد شده می‌دانند[۴] لکن در حقوق ‌در مورد پذیرش سر به مهر این تعریف اختلاف نظر وجود دارد. در حقوق کیفری و در تعریف قصد مجرمانه اصولاً دو رویکرد وجود دارد:

  1. نظریه اراده؛ جایی که باید اراده فعل مجرمانه و نتیجه‌ آن وجود داشته باشد. این نظریه تعریف ارائه شده از اعمال ارادی را بدون هیچ جرح و تعدیلی از علم روانشناسی به خدمت گرفته است.

از طرفداران این نظریه هانس ولتزل آلمانی است که می‌گوید: قصد آگاهی و اراده تحقق تعریف جرم است.[۵]

  1. نظریه آگاهی؛ جایی که با انجام ارادی فعل و اگاهی از تمام عناصر تشکیل دهنده جرم،قصد فاعل تشکیل می‌شود.

از کسانی که این تعریف را ارائه داده‌اند می‌توان به جان اوستین اشاره کرد که گفته است:« نتایج قصد شده همیشه ارادی نیستند.» او همچنین می‌گوید که قصد کردن باید بر کنار از جریان اراده ملاحظه شود و عمداً عمل کردن صرفاً شامل حالت‌های شناختیِ معین داشتن می‌شود.[۶]

مبحث دوم: جایگاه قصد مجرمانه در نظریه عمومی جرم

‌در مورد این که قصد مجرمانه چه جایگاهی در پدیده مجرمانه دارد؛ آیا به عنوان یک رکن مخصوص به خود وجود دارد یا اینکه تحت شمول رکن مادی یا قانونی قرار می‌گیرد اختلاف نظر وجود دارد. در زیر به هر یک از این نظرات اشاره خواهیم کرد.

الف : نظریه غایی فعل مجرمانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...