مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها | بند پنجم: تسلیم اسناد مربوط به کالا – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲ ـ تسلیم کالا.
۳ ـ تسلیم اسناد مربوط به کالا.
۴ ـ مطابقت کالا.
۵ ـ مصونیت کالا از ادعای ثالث.
قانون مدنی ایران در ماده ۳۶۲ که درصدد بیان آثار بیع است، از میان تعهدات بایع که در کنوانسیون بدان اشاره شده است تنها در بند ۳، «تسلیم مبیع» را بیان میکند.
بند اول: انتقال مالکیت کالا
یکی از تعهداتی که کنوانسیون در ماده ۳۰ بر عهده بایع قرار میدهد، انتقال مالکیت کالا است. علت وضع چنین مقررهای در زمره تکالیف بایع آن است که با مسئله انتقال مالکیت کالا به خریدار در نظامهای مختلف حقوقی برخوردهای متفاوتی شده است. در برخی نظامهای حقوقی انعقاد قرارداد موجب انتقال مالکیت میشود و در بعضی دیگر، صرف انعقاد قرارداد برای انتقال مالکیت کافی نیست؛ به عنوان مثال در حقوق ایالات متحده مالکیت، زمانی منتقل میشود که قرارداد، تاریخ آن را معین کند و در غیر این صورت، زمانی که بایع کالا را تحویل مشتری نماید.[۲۳۵] در نظام کامن لا مالکیت در عین معین با انعقاد قرارداد و در کلی فیالذمه در زمان تعیین مصداق انتقال مییابد. در حقوق ایران مطابق نظر مشهور، انتقال مالکیت مبیع در لحظه انعقاد قرارداد صورت میگیرد خواه مبیع معین، کلی فی الذمه یا کلی در معین باشد. اصلی که به طور جامع پذیرفته شده، این است که مالکیت به موجب قوانین محل وقوع کالا منتقل میگردد (Lex situs).[236]
بند دوم: تسلیم کالا
یکی از تعهداتی که در عقد بیع، فروشنده مکلف به انجام آن است، تسلیم مبیع به مشتری است. در واقع مادامی که مبیع به خریدار تحویل نگردیده نمیتوان بیع را تمام شده تلقی کرد. چرا که علاوه بر آثاری که بر عنصر«تسلیم» در عقد بیع مترتب میگردد، چه بسا تحولاتی که قبل از آن روی دهد و سرنوشت بیع را دگرگون نماید. به همین منظور تسلیم کالا به مشتری از جمله تعهدات بایع است.[۲۳۷]
لیکن با این که تسلیم کالا، اساسی ترین تعهد فروشنده میباشد، کنوانسیون تعریفی از آن نداده است. برخی از مفسران آن را چنین تعریف نموده اند که، تسلیم عبارت از هر نوع اقدامی است که به خریدار اجازه دهد کالا را تحت تصرف و سلطه خود درآورد ولی از ماده ۳۱ کنوانسیون[۲۳۸] بر میآید که تسلیم عبارت از دادن مبیع به تصرف مشتری یا گذاشتن مبیع در اختیار اوست.
بند سوم: محل تسلیم
در خصوص تسلیم کالا کنوانسیون[۲۳۹] بیان میدارد: «در صورتی که بایع مکلف به تسلیم کالا در محل معین دیگری نباشد، تعهد او به تسلیم، به شرح ذیل است:
الف) چنانچه قرارداد بیع متضمن حمل کالا باشد، تعهد به تسلیم عبارت است از تحویل کالا به اولین مؤسسه حمل و نقل جهت ارسال به مشتری،
ب) در مواردی که مشمول قسمت (الف) نباشد، چنانچه قرارداد راجع به کالای معین با کالای کلی از انبار معین با کالای کلی که باید ساخته یا تولید شود، بوده و طرفین نیز در زمان انعقاد قرارداد اطلاع داشتهاند که کالا در محل معینی قرار دارد یا باید در محل معینی تولید یا ساخته شود، تعهد به تسلیم عبارت است از قرار دادن کالا در اختیار مشتری در همان محل معین،
ج) در سایر موارد، تعهد به تسلیم عبارت است از اینکه بایع کالا را در محلی که در زمان انعقاد قرارداد محل تجارت او بوده، در اختیار مشتری قرار دهد».
بند چهارم: زمان تسلیم
در خصوص زمان تسلیم، کنوانسیون در ماده ۳۳ بیان میدارد: «بایع مکلف است در مواعد زیر کالا را تسلیم نماید:
الف) چنانچه در قرارداد تاریخی تعیین شده، یا بر اساس آن تاریخی قابل تعیین باشد، در همان تاریخ،
ب) چنانچه در قرارداد، مدتی معین شده یا بر اساس آن مدتی قابل تعیین باشد، ظرف مدت مذبور مگر اینکه اوضاع و احوال حاکی از این باشد که تعیین تاریخ مشخص در خلال مدت مذبور با مشتری است
یا ج) در سایر موارد، ظرف مدت معقولی پس از انعقاد قرارداد».
بند پنجم: تسلیم اسناد مربوط به کالا
یکی دیگر از تعهداتی که کنوانسیون مطابق ماده ۳۰، انجام آن را بر عهده بایع نهاده است، تسلیم هر گونه مدرک مربوط به کالا میباشد و ماده ۳۴ کنوانسیون که ناظر به این تعهد فروشنده میباشد مقرر میدارد: «چنانچه بایع مکلف به تحویل مدارک مربوط به کالا باشد، باید آن ها را در زمان و مکان و نیز به شکلی که در قرارداد مقرر شده است تحویل نماید».
بند ششم: مطابقت کالا
یکی دیگر از تعهداتی که کنوانسیون طی ماده ۳۵ بر عهده بایع قرار میدهد، مطابقت کالا با قرارداد است. این ماده بعد از اینکه صراحتاً بایع را مکلف به تسلیم کالا مطابق اوصاف مقرر در قرارداد میکند، در ادامه به رغم قرارداد مواردی را که کالا منطبق و تعهد بایع را انجام شده تلقی میگردد، بیان میدارد. ما این بحث را تحت دو عنوان «مطابقت قراردادی» و«مطابقت حکمی» مورد بررسی قرار خواهیم داد:
الف: مطابقت قراردادی
بند یک ماده ۳۵ کنوانسیون مقرر میدارد: «بایع باید کالایی را تسلیم نماید که دارای مقدار، کیفیت (جنس) و وصف مقرر در قرارداد باشد و نیز به همان ترتیبی که در قرارداد مقرر شده است بستهبندی یا ظرف بندی گردیده باشد».
ب: مطابقت حکمی
این قسمت از ماده قبل از بیان مواردی که مطابق کنوانسیون کالا منطبق تلقی میگردد موردی را بیان میدارد که طی آن کالا مطابق با قرارداد تحویل نشده است ولی طرفین با تراضی یکدیگر آن را منطبق تلقی میکنند. بنابرین ابتدا به این مسئله میپردازیم. ابتدای بند دوم ماده ۳۵ کنوانسیون مقرر میدارد: «جز در مواردی که طرفین به نحو دیگری توافق کرده باشند کالا منطبق با قرارداد محسوب نمیشود». ماده ۳۵ در ادامه مواردی را بیان میکند که کالا منطبق با قرارداد نیست و توافقی هم در این خصوص صورت نگرفته است اما قانون بنا به جهاتی کالا را منطبق با قرارداد محسوب میکند. این موارد را ما زیر عنوان «مطابقت حکمی» کالا با قرارداد (در حکم مطابقت با قرارداد) نامگذاری نموده ایم.
بند الف ماده ۳۵ مقرر میدارد: کالا «متناسب با مقاصدی باشد که عرفاً کالاهایی با همان اوصاف برای مقاصد مذبور مورد استفاده قرار میگیرند» و در بند ب کالا «متناسب با هر نوع مقصود خاصی باشد که به نحو صریح یا ضمنی در زمان قرارداد به آگاهی بایع رسیده است، مگر اینکه اوضاع و احوال حاکی از این باشد که مشتری به مهارت و تشخیص بایع اعتماد نکرده یا اعتماد او به مهارت و تشخیص بایع، غیرمعقول بوده است» بندهای ”الف“ و ”ب“ این ماده فرضی را بیان میکند که کالا منطبق با شرایط مقرر در قرارداد نیست بلکه مطابق با مقاصدی است که عرفاً خریداران برای آن مقاصد آن کالا را خریداری مینمایند و یا منطبق با مقصود خاص مشتری باشد که به هر نحوی بایع از آن اطلاع حاصل نموده است، در این صورت مشتری حق ندارد تعهد را انجام نشده تلقی و از قبول کالا استنکاف ورزد. بند ”ج“ ماده ۳۵ موردی را بیان می دارد که کالا «واجد اوصاف کالایی باشد که بایع به عنوان مسطوره یا نمونه به مشتری ارائه نموده است».
بند هفتم: مصونیت کالا از ادعای ثالث
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:07:00 ب.ظ ]
|