۱-۱۲- تعریف اصطلاحات و مفاهیم کلیدی

مدیریت دانش: تعاریف و دیدگاه‌های متفاوتی در خصوص مدیریت دانش وجود دارد و هر یک از نظریه پردازان بر اساس کارکردهایی که برای دانش و مدیریت دانش در سازمان‌ها قائلند، تعریفی خاص از آن ارائه کرده‌اند.

دل و گریسون[۵] مدیریت دانش را به عنوان یک راهبرد تعریف می‌کنند که باید در یک شرکت توسعه داده شود. برای اینکه مطمئن باشیم دانش به افراد درست در زمان مورد نیاز می‌رسد، به طوری که آن ها دانش را به اشتراک گذارند واز اطلاعات برای بهبود وظایف سازمان استفاده می‌کنند. کارل اسیوبی[۶] مدیریت دانش را به عنوان فرایند خلق ارزش از دارایی‌های نامحسوس سازمان تعریف می‌کند. مالهوترا[۷] یکی از پرکارترین افراد در این زمینه بیان می‌کند که مدیریت دانش دربرگیرنده فرآیندهای سازمانی است که به دنبال ترکیب هم افزای ظرفیت پردازش داده و اطلاعات توسط فناوری اطلاعات با ظرفیت نوآوری و خلاقیت منابع انسانی می‌باشد . تاونلی[۸] مدیریت دانش را به عنوان مجموعه‌ای از فرآیندها تعریف می‌کند که دانش موجود در سازمان را در جهت دستیابی به اهداف و مأموریت‌‌های سازمان، ایجاد و به اشتراک می‌گذارد.

چرخه دانش[۹] : دانش، دانش می‌آفریند. همان فرآیندهایی که به کار گرفته می‌شوند تا دانش ایجاد، منتقل و به کار گرفته شود خود منتج به دانش جدید می‌شود. کارمند دانش را از پایگاه‌های اطلاعاتی به کار می‌گیرد تا مشکل مشابهی را که کمی با آن تفاوت دارد حل کند. این راه حل موفق اکنون پایه دانش سازمانی را تشکیل می‌دهد. به همین ترتیب، ایده هایی را می‌توان در جلسات بحث و تبادل نظر مطرح کرد تا ایده هایی جدید منتشر شود، ایده هایی که برخی از آن ها بینش‌های جدید باارزشی ارائه می‌دهد که به دانش سازمان می‌افزاید. نتیجه، چرخه دانشی است که در آن داده ها به اطلاعات تبدیل می‌شوند. اطلاعات، ‌دست چین و تقویت گردیده و تبدیل به دانش می‌شود (آلن رادینگ[۱۰]،۱۳۸۶: ۵۲).

جذب دانش[۱۱] : جذب دانش اشاره به کلیه فعالیت‌هایی دارد که طی آن دانش مورد نظر در اختیار سازمان قرار می‌گیرد.

ذخیره دانش[۱۲] : ذخیره کردن،سازماندهی و بازیابی دانش سازمانی، که از آن به حافظه سازمانی نیز یاد می‌کنند‌، بخش مهمی از مدیریت دانش کارامد را تشکیل می‌دهد . در این مرحله، دانش ذخیره و ثبت می‌شود تا قابلیت بازیابی و استفاده توسط کارکنان سازمان وجود داشته باشد (عطاپور به نقل از نوناکا،۱۳۸۸).

اشتراک دانش[۱۳] : اشتراک دانش عبارت است از حرکت، توزیع و پخش دانش بین افراد و پایگاه‌های اطلاعاتی به طور مکانیزه و غیرمکانیزه و به صورت دوسویه. درحقیقت درصد بالایی از موفقیت مدیریت و چرخه دانش، به تبادل و اشتراک صحیح دانش بستگی دارد و تبادل و اشتراک دانش از فردی به فردی دیگر، از لوازم اساسی چرخه مدیریت دانش است (رادینگ،۱۳۸۶: ۶۳).

به کارگیری دانش[۱۴] : اشاره ‌به این مطلب دارد که ایده ها و دانش به دست آمده، بدون جهت‌گیری ‌در مورد اینکه چه کسی آن ها را مطرح ‌کرده‌است، در صورت مفید و مناسب بودن، مورد استفاده قرار گیرد. این حلقه به آمیختن دانش با عمل توجه دارد (عطاپور، ۱۳۸۸).

مسیر شغلی : مسیر شغلی به عنوان “الگوی تجربیات مربوط به کار که مراحل زندگی شخص را در بر می‌گیرد” تعریف می‌شود. توسعه مسیر شغلی به اثربخشی شغل در بلند مدت و موفقیت سازمانی‌ کارکنان نگاه می‌کند (دیوید ا دیسنزو،استیفن پ.رابینز، ۱۳۸۸: ۳۴۱).

۱-۱۳- مدل مفهومی تحقیق

انتقالی

چرخشی

ارتقایی (عمودی)

ثابت (افقی)

شکل ۱-۱: مدل مفهومی تحقیق

خلاصه فصل

در این فصل ابتدا ادبیات تحقیق مرور شد، سپس بیان مسئله طرح و آنگاه به ضرورت و دلایل تحقیق و اهمیت موضوع تحقیق اشاره شد. بعد از آن فرضیه‌های تحقیق ارائه گردید که فرضیه اصلی عبارت است از: میان فرایند چرخه دانش و مسیر شغلی کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت زنجان ارتباط معناداری وجود دارد. بعد از فرضیه‌ها، متغیرهای موجود در تحقیق شامل جذب، ذخیره، اشتراک و به کارگیری دانش و مسیر شغلی مشخص شدند و سپس به بررسی اهداف تحقیق پرداختیم. در مرحله بعد روش شناسی تحقیق همراه با روش گردآوری اطلاعات و جامعه آماری و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات را به طور خلاصه مورد بررسی قرار دادیم و در آخر به تعریف اصطلاحات و مفاهیم کلیدی پرداختیم.

فصل دوم

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

عصر کنونی، عصر تحولات شتابنده و غیرقابل پیش‌بینی است. وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگی‌های روزافزون سازمان‌ها و عدم توانایی‌های این سازمان‌ها در پیش‌بینی و مقابله با این تحولات می‌باشند. سازمان‌ها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده فرصت‌های احتمالی، ناچارند ظرفیت‌ها و توانمندی درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف را بیابند و به تقویت نقاط قوت بپردازند. مسائل و مشکلات مدیریت آن چنان پیچیده و گسترده شده‌اند که تشخیص آن ها به آسانی میسر نیست و ماهمیت انسانی سازمان‌ها و پیچیده بودن رفتارهای کارکنان، این پیچیدگی را مضاعف ‌کرده‌است.

در چنین شرایطی سازمان‌هایی موفق و کامیاب هستند که ضمن کسب دانش و آگاهی وسیع از عوامل محیطی برای حفظ حیات خود، بتوانند زمینه رشد و پویایی و افزایش عملکرد سازمان را بهبود بخشند (رحیمی و نجفی ، ۱۳۸۶: ۱۱).

یکی از راه های تحقق این امر مقوله مدیریت دانش[۱۵] است. در گذشته‌ای نه چندان دور، قدرت و مزیت رقابتی یک سازمان یا یک جامعه، دسترسی بیشتر به منابع مادی محسوب می‌شد. اما اکنون شرایط جامعه متحول شده و اصلی‌ترین مزیت رقابتی برای سازمان‌ها، توان آن ها در مدیریت دانش محسوب می‌شود (خوانساری، ۱۳۸۴).

در دنیای امروز که تغییرات سریع و دانش از جایگاه خاصی برخوردار است، مدیریت دانش اهمیت ویژه‌ای یافته است و باعث شده سازمان‌ها به اهمیت مدیریت دانش در سیاست‌گذاری و خدمات‌رسانی به مردم واقف شوند.

به گفته پیتر دراکر[۱۶] راز موفقیت سازمان‌ها در قرن ۲۱ همانا مدیریت دانش است (اورمزدی، ۱۳۸۶). ‌بنابرین‏ مدیریت سازمان‌ها باید با تکیه بر دانایی، امکان اتخاذ تصمیمات معقول‌تر در موضوعات مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر دانش را پیدا کنند. از اینرو مدیریت دانایی موضوعی مهمتر از خود دانایی محسوب می‌شود که در سازمان‌ها به دنبال آن است که نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته‌های فردی و سازمانی را به دانش و مهارت‌های فردی و گروهی تبیین و روشن نماید. امروزه مدیریت دانش به عنوان منبعی مهم درجهت مزیت رقابتی و ارزش آفرینی شناخته شده است (ابراهیم سبا و جنیفر راولی[۱۷]، ۲۰۱۰).

فقدان ساز و کارهای صحیح ارزیابی و پیاده‌سازی مدیریت دانش، این سرمایه‌گذاری را در ذهن مدیران تنها به یک هزینه اضافی تبدیل ‌کرده‌است. از اینرو سازمان‌ها باید محیطی را برای اشتراک و انتقال و تقابل دانش در میان اعضای خود به وجود آورند و سعی در ایجاد بسترسازی و شناسایی عوامل زمینه‌ای جهت استقرار مدیریت دانش در سازمان نمایند (فایرسون و مک ال روی[۱۸] ، ۱۳۸۷: ۱۲۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...