۲-۱۰) تعهد سازمانی:

تعاریف متعددی را می توان برای تعهد سازمانی برشمرد. تعهد ، مفهومی چند بَُعدی و پیچیده است؛به طوری که در تئوری ها و تحقیقات به شکل های متفاوتی آن را تعریف کرده‌اند.

از نظر بکر،تعهد تمایل به انجام مستمر مجموعه فعالیت هایی است که به خاطر ذخیره شدن اندوخته ها و سرمایه گذاری های پیشین بوده که با ترک سازمان ، این اندوخته ها از بین می رود.گراسکی ، ماهیت رابطه ی فرد با سازمان خود را به صورت یک تعهد سازمانی عام تعریف می‌کند.هال و همکاران ، تعهد را فرآیندی می دانند که ازطریق آن اهداف سازمانی و عضو سازمانی تا حدود زیادی در هم ادغام می‌شوند.کانتر تعهد را به عنوان تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی تعریف می‌کند.از نظر رابینز ، تعهد عبارت است از حالتی که فردی سازمان را معرف خود دانسته و آرزو می‌کند که در عضویت آن سازمان باقی بماند(رابینز[۱]، ۱۳۸۵).

می توان تعاریف ارائه شده برای تعهد سازمانی را در ابتدا مفهومی و توصیفی دانست.اما در تحقیقات نظریه پردازان،تبیین و تعاریف عملیاتی از آن به عمل آمده وتعهد سازمانی پدیده ای چند بُعدی گشته است.بارزترین این تعاریف متعلق به آلن و می یراست.از نظر آن ها تعهد سازمانی یک نگرش است،یک حالت روانی که نشان دهنده ی نوعی تمایل،نیاز و الزام،جهت ادامه ی فعالیت در یک سازمان است.تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی برای ادامه ی فعالیت در سازمان،نیاز یعنی این که فرد به خاطر سرمایه گذاری هایی که در سازمان کرده ، ناچار به ادامه ی خدمت در آن است،الزام عبارت از دِین،مسئولیت و تکلیفی که فرد در برابر سازمان داشته و خود را ملزم به ماندن در آن می بیند (Allen & meyer 1997).

۲-۱۱) ابعاد تعهد سازمانی:

کامل ترین تحقیق برروی تعهد سازمانی و ابعاد آن توسط آلن و می یر صورت گرفته است.این دو محقق،تعهد سازمانی را اینگونه تعریف می نمایند: “یک حالت روانی که نشان دهنده نوعی تمایل (تعهد عاطفی و تعهد مستمر)و الزام جهت اشتغال در سازمان (تعهد هنجاری)است.

می یر و همکارانش از پیشگامان رویکرد چند بُعدی هستند ؛ بُعد عاطفی ، بُعد مستمر و بُعد هنجاری سه بُعد تعهد سازمانی را تشکیل می‌دهد.(Meyer & Allen 1997) .

۲-۱۲) دیدگاه‌های نظری تعهد سازمانی:

۲-۱۲-۱) مدل” می یر و آلن”

آلن و میر[۲](۱۹۹۷) معتقد بودند که تعهد، فرد را با سازمان پیوند می‌دهد و این پیوند احتمال ترک شغل را در او کاهش می‌دهد (Meyer & Herscovitch ، ۲۰۰۱) . آنان سه جزء را برای تعهد سازمانی ارائه داده‌اند:

تعهد عاطفی: در بردارنده پیوند عاطفی کارکنان به سازمان می‌باشد. به طوری که افراد خود را با سازمان خود معرفی می‌کنند

تعهد مستمر: بر اساس این تعهد فرد هزینه ترک سازمان را محاسبه می‌کند. در واقع فرد از خود می پرسد که در صورت ترک سازمان چه هزینه هایی را متحمل خواهد شد. در واقع افرادی که به شکل مستمر به سازمان متعهد هستند افرادی هستند که علت ماندن آن‌ ها در سازمان نیاز آن‌ ها به ماندن است.

تعهد هنجاری: در این صورت کارمند احساس می‌کند که باید در سازمان بماند و ماندن او در سازمان عمل درستی است .

«می‌یر» و «آلن »تعاریف تعهد سازمانی را به سه موضوع کلی وابستگی عاطفی، درک هزینه ها و احساس تکلیف وابسته می‌دانند. از تفاوت‌های مفهومی اجزای سه‌گانه تعهد سازمانی، که هر یک تا حدودی از یک‌دیگر مستقل اند، این نتیجه حاصل می‌شود که هر کدام پیامد پیش فرصت‌های خاصی هستند. پیش فرصت‌های تعهد عاطفی به چهار گروه دسته بندی می‌شوند: ویژگی‌های شخصی، ویژگی‌های شغلی، ویژگی‌های ساختاری و تجربیات کاری. تحقیقات زیادی که در ارتباط با تعهد سازمانی انجام شده بیانگر این مطلب است که ارتباط تعهد سازمانی با عملکرد شغلی و رفتارهای مبتنی بر تابعیت سازمانی مستقیم(مثبت) است ولی ارتباط آن با ترک خدمت، غیبت وتأخیرکارکنان معکوس(منفی) است. لذاماهیت ارتباط فرد با سازمان در هر یک از اجزاء سه‌گانه تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد تکلیفی متفاوت است. کارکنان با تعهد عاطفی قوی در سازمان می‌مانند برای اینکه می‌خواهند بمانند. افرادی که تعهد مستمر قوی دارند می‌مانند چون نیاز دارند بمانند و آن‌هایی که تعهد تکلیفی قوی دارند می‌مانند، زیرا احساس می‌کنند باید بمانند.

۲-۱۲-۲) ” مدل “مایر و شورمن

از نگاه این دو تعهد سازمانی دو بعد دارد:تعهد مستمر به معنای میل ماندن در سازمان ؛ و تعهد ارزشی به معنای تلاش مضاعف برای سازمان در واقع در این مدل تعهد مستمر مرتبط با تصمیم ماندن یا ترک سازمان است، در صورتی‌که تعهد ارزشی مرتبط با تلاش مضاعف در جهت حصول به اهداف سازمانی است. (Meyer. & Shourman،۲۰۰۰) . در حالی که در مدل آلن و می یر این هر سه جز تعهد مبنی بر ادامه ماندن در سازمان و یا ترک آن می‌باشد.

۲-۱۲-۳) مدل “جاروس ” و همکاران

آن‌ ها بین سه شکل از تعهد مبنی بر تعهد عاطفی، مستمر و اخلاقی تمایز قایل می‌شوند. تعهد عاطفی مبتنی بر اثر عینی تجربه شده به وسیله کارکنان است، تعهد اخلاقی تقریباً منطبق با تعهد عاطفی “می یر و آلن” است و تنها ‌در مورد تعهد مستمر تعاریف مفهومی شان منطبق است.

۲-۱۳)دیدگاه‌های نظری عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...