پس احتمالا هیجان خواهی بواسطه ی داشتن سطوح بالای انتقال دهندگان عصبی در نظام عصبی ایجاد یا حفظ می شود. MAO، از طریق تجزیه ی انتقال دهندگان عصبی و از آن راه بازداری انتقال عصبی مثل ترمز نظام عصبی عمل می‌کنند. با سطوح MAO پایین، هیجان خواهان، بازداری کمتری درنظامهای عصبی خودشان دارند و ‌بنابرین‏ کنترل کمتری بر روی رفتار ، افکار، هیجانات دارند. مطابق نظر این پژوهشگر، رفتارهای هیجان خواهی (مثل رفتار جنسی نامشروع، سوء مصرف مواد مخدر، مهمانی های ماجراجویانه) به دلیل جستجوی یک سطح بهینه انگیختگی نیست بلکه به دلیل داشتن ترمزهای زیست شناختی بسیار کم در سیناپس ها است (نیکو زاده، ۱۳۸۶؛ به نقل از محمودی، ۱۳۹۰)

مدل هیجان خواهی زاکرمن

در دوره های اخیر گروهی از روان شناسان ‌به این نتیجه رسیدند که نظریه های شخصیتی جامع نظیر فروید[۳۵]، یونگ[۳۶] و دیگران، کوشیده اند به همه سؤالهای مربوط به شخصیت آدمی پاسخ بگویند، اما در این پاسخ گویی ناتوان و عاجز مانده اند، زیرا پیچیدگی انسان و علل و عوامل متعدد رفتاری او بیش از آن است که یک نظریه هر قدر هم جامع بتواند به همه مسائل شخصیت انسان پاسخ دهد. اینان معتقدند که به جای توجه به ساختن نظریه های جامع، بهتر است نظریه هایی وضع شوند که تنها یکی دو جنبه از شخصیت انسان را، اما به طور کامل تر مورد مطالعه و بررسی قرار دهند (کریمی، ۱۳۹۳).

یکی از این نظریه ها، نظریه ماروین زاکرمن تحت عنوان هیجان خواهی است که در درگیری افراد در بسیاری از رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد مخدر نقش بسزا دارد. هیجان خواهی یک ویژگی شخصیتی است که اولین بار توسط ماروین زاکرمن، نظریه پرداز زیست شناختی که متأثر از دیدگاه آیزنگ بود، مطرح و توصیف شد (کریمی، ۱۳۹۳). طبق نظریه ماروین زاکرمن، هیجان خواهی، تحت عنوان نیاز به تجارب و احساس های گوناگون، پیچیده، بدیع و بی سابقه و تمایل به خطر جویی تعریف شده است. نکته مهمی که باید در اینجا متذکر شد آن است که یکی از عناصر اصلی هیجان خواهی، تمایل یا اشتیاق به خطر جویی است، در حالی که نتیجه رفتار کاوشی اشارت بر این خطر جویی اغلب برانگیزنده ترس است و ترس با رفتار کاوشی ناهمساز یا غیر قابل تلفیق است. در چندین نظریه نیز چنین فرض شده است که هیجان هایی از قبیل ترس باعث سطوح انگیختگی بالا می‌شوند، به همین دلیل، ترس مانع کنجکاوی موجودات می شود (یعنی از هیجان خواهی و کسب تجربیات جدید، خودداری می‌کنند). زیرا آن ها در سطح بهینه انگیختگی هستند و اما جالب است که زاکرمن توانسته است، تمایل افراد را با خطرجویی به کاوشگری ارتباط دهد. به همین دلیل اگر فردی در مرحله خاصی از هیجان خواهی باشد، به همان نسبت خود را از نظر کارکرد عملی در معرض آزمایش قرار می‌دهد. این موضوع بر روی نیاز برای تجارب جدید و متنوع تمرکز می‌کند، از طریق رفتار بی بند و بارانه (سهل انگارانه) که شامل فعالیت های خطرناک، شیوه غیر متعارف زندگی، و عدم پذیرش یکنواختی می‌باشد. هیجان خواهی برای ربط دادن حوادث با یکدیگر ارائه می شود. یکی از دلایل مهم ‌به این مسئله، از این حقیقت نشأت می‌گیرد که این یک فعالیت تقویتی متقابل است، بدین معنا که اگر پیامد یک عمل مانندیک جنایت، باعث اثر مثبت در فرد مجرم شود دوست دارد که آن را تکرار کند (تریم پاپ، کیرکالدی،۱۹۹۸ ،کاتزک، کپ، رین لوبر، استین هر، ۲۰۰۲،به نقل از حاج خدادی، ۱۳۹۳).

دومین ویژگی، شخصیت بر اساس خلق و خو، انگیختگی و سطح بهینه تحریک[۳۷] قرار دارد. طبق نظر ماروین زاکرمن ، ساختار هیجان خواهی به مقدار انگیختگی که دستگاه عصبی مرکزی[۳۸] شخص (مغز و نخاع شوکی[۳۹]) از منابع بیرونی تحریک نیاز دارد، مربوط است. همچنین هیجان خواهی همچون صنعتی است که ویژگی آن نیاز به هیجان و تجربه های متنوع، جدید و پیچیده و میل اقدام به خطرهای جسمانی و بدنی به خاطر خود این تجربه هاست(زاکرمن، ۱۹۷۹).

فرد زیاد هیجان خواه، تحریک بیرونی دائمی مغز را ترجیح می‌دهد، از کارهای عادی خسته می شود و مرتباً در جستجوی راه های برای افزایش انگیختگی از طریق تجربه های هیجان انگیز است. فرد کم هیجان خواه، هجوم مداوم تحریک مغزی کمتری را ترجیح می‌دهد و کارهای عادی را نسبتاً خوب تحمل می‌کند (مارشال ریو، ۲۰۱۳؛ ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۹۳). به طور نمونه، نوجوانانی که به عنوان ماجراجویان و هیجان خواهان پرخاشگر در نظر گرفته می‌شوند هنگامی که تنها یا با دوستان خود هستند در مقایسه با زمانی که با والدین خود می‌باشند، با سرعت بیشتری رانندگی می‌کنند. افراد هیجان خواه در هر سنی که باشند نسبت به آنهایی که هیجان خواهی کمتری دارند دوست دارند در هنگام رانندگی به اتومبیل جلویی خود بچسبند (یا با فاصله اندکی از ماشین جلویی خود رانندگی می‌کنند) (مک میلر، ۱۹۹۲؛ به نقل از شولتز و شولتز،۲۰۰۷؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱).

مؤلفه های هیجان خواهی

هیجان خواهی و ماجراجویی، میل به مخاطره جویی بدنی است. فعالیت های غیر رقابت که مستلزم خطر و مبارزه شخصی است، مثل هوانوردی، پریدن با چتر، غواصی، موتور سواری، رانندگی سریع و کوهنوردی از جمله این فعالیت ها هستند.زاکرمن (۱۹۷۶، به نقل از وفای و همکاران، ۱۳۹۰)پیشنهاد می‌کند که ساختار هیجان خواهی به جای اینکه ساختار واحدی داشته باشد مجموعه مؤلفه‌ های به هم پیوسته است، که عبارتند از:

۱_ هیجان زدگی و ماجراجویی: هیجان زدگی و ماجرا جویی تمایل پرداختن به فعالیت های جسمانی و ماجراجویی است. این فعالیت ها شامل فعالیت های بیرونی و غیر رقابتی است که خطر، چالش شخصی و خطر پذیری در آن است.

۲_ تجربه جویی: میل به دنبال کردن تجربه ها از طریق ذهن و حواس است. نقاشی، موسیقی و برخی از انواع مواد مخدر دنبال کردن تجربه را از طریق حواس می رسانند، در حالی که سبک زندگی خود انگیخته و ناهمرنگ با جماعت به ویژه با جماعت غیر عادی، تجربه جویی از طریق ذهن را نشان می‌دهد.

۳_ بازداری زدایی: میل به رها کردن خود از قید و بندهای اجتماعی به خاطر لذت جویی است. مصرف الکل به عنوان وسیله ای برای بازداری زدایی و شرکت در قمار بازی، تنوع جنسی و مهمانی های بی بند بار بازداری زدایی را نشان می‌دهد.

۴_ حساسیت نسبت به یکنواختی: بیزاری از هر گونه کار یکنواخت است. یکنواختی در کار، تکرار تجربه و یا مواجه شدن با افراد کسالت آور، وقتی که اوضاع تغییر نمی کند، آدم حساس نسبت به یکنواختی بی قرار و بی تحمل می شود (شولتز و شولتز، ۲۰۰۷، ترجمه‌ی، سید محمدی، ۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...