دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – بخش دوم:مبانی اخلاق اسلامی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۱٫اخلاق و خداشناسی
وجوب خداشناسی نیازمند پذیرش و مبتنی بر این حکم اخلاقی است که «شکر منعم واجب است.» افزون بر این، بسیاری از فیلسوفان غربی کوشیدهاند با استمداد از براهین اخلاقی به اثبات وجود خدا بپردازند(خرمشاهی ،۱۳۷۰).
۲٫ اخلاق و خداپرستی
آنچه ما را وادار میکند که به دین روآوریم و دستورات و وظایف دینی را انجام دهیم، یک حکم اخلاقی است که میگوید: حق هر کسی را باید ادا کرد (مصباح یزدی، ۱۳۷۸).
۳٫ اخلاق و هدف دین
دین مدعی است برای ساختن انسان و تأمین سعادت دنیوی و اخروی بشر آمده است. بدین جهت اداره زندگی فردی و اجتماعی انسان نیز از اهداف دین است که تنها در پرتو مجموعه خاصی از دستورات اخلاقی قابل تأمین است. به همین دلیل میتوان گفت دین بدون اخلاق نمیتواند به اهداف خود برسد.
۴٫ اخلاق و تبلیغ دین
بیتردید، رفتار اخلاقی و ارزشی دین داران، همواره مهمترین و کاراترین شیوه تبلیغ و ترویج دین بوده است. بنابرین دین برای نشر و گسترش خود نیز وابسته به اخلاق است: فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ.[۲۵]
۲-۱-۶-۳-۲- وابستگیهای اخلاق به دین
۱٫تعریف مفاهیم اخلاقی
پیروان نظریه امر الهی، بر این باورند که مفاهیم اخلاقی را تنها در صورتی میتوان تعریف کرد که آن ها را به امر و نهی الهی ارجاع دهیم. از دیدگاه آنان، کار خوب یعنی «کاری که متعلق به امر الهی است» و کار بد یعنی «کاری که متعلق نهی الهی است». بر این اساس، اخلاق حتی در تعریف مفاهیم خود نیازمند به دین و گزارههای دینی است.
۲٫ تعیین ارزشهای اخلاقی
یکی دیگر از نیازمندیهای اخلاق به دین این است که دین ارزشهای اخلاقی را تعیین میکند. دین باید افعال و ارزشی را در مقام اثبات، تعیین کند؛ یعنی به کمک وحی الهی و علومی که از اولیای خدا به وسیله وحی و الهام به ما رسیده است، میتوانیم ارزشهای رفتاری و حدود کارها را مشخص کنیم و تبیین نماییم که چه کاری در چه حدی مطلوب است و دارای ارزش اخلاقی و برعکس، چه کاری فاقد ارزش اخلاقی یا ضد اخلاق است (مصباح یزدی، ۱۳۷۸).
۳٫تعیین هدف ارزش اخلاقی
ارزش رفتارهای اخلاقی به غایات و اهداف آن ها است. چون ما اهداف مقدس داریم که برای ما مطلوبیت ذاتی دارند، باید کارهایی را انجام دهیم که ما را به آن اهداف مقدس برسانند، و این جا است که ارزشهای اخلاقی، پدید میآیند. با توجه به این نکته، گفته میشود که هدف انسان رسیدن به قرب الهی است و این بالاترین هدفی است که برای سیر تکاملی انسان وضع میشود و ارزش رفتارهای اخلاقی، از آن جا ناشی میشود که یا مستقیماً موجب قرب الهی میشوند و یا زمینه تقرب به خدا را فراهم می آورند. بر این اساس رابطه دین و اخلاق و وابستگی اخلاق به دین چنین تبیین میشود که در دین، خداوند شناخته میشود و به عنوان هدف تکاملی انسان معرفی میگردد و از این جا ارزشهای اخلاقی پدید میآیند؛ یعنی اگر دین نبود و این آموزهها را برای ما ثابت نمیکرد، اصلاً ارزشهای اخلاقی پایه و مایه ای نمی داشت.
۴٫ضمانت اجرایی ارزشهای اخلاقی
بدون دین و برخی آموزههای دینی، هم چون اعتقاد به عدالت الهی، وجود معاد و حسابرسی به اعمال بندگان، اکثریت مردمان چندان التزامی به اصول و ارزشهای اخلاقی نخواهند داشت. در واقع مصلحت خواهی، خودگرایی و حب ذات در همه مسائل، از جمله مسایل اخلاقی گریبان گیر عموم انسانها است و کمتر کسی را میتوان یافت که صرفاً به خاطر عشق به حقیقت و عشق به خداوند، به ارزشهای اخلاقی و هنجارهای دینی پای بند باشد. بسیاری به خاطر شوق به بهشت و نعمتهای آن و بسیاری دیگر به دلیل هراس از جهنم و نقمتهای آن است که به رفتارهای اخلاقی تن میدهند و خود را مقید به انجام کارهای خوب و ترک کارهای بد میکنند. بی تردید در این زمینه نیز دین میتواند با ارائه تضمینهای لازم و بیان تأثیرات و فواید دنیوی و اخروی افعال اخلاقی، آدمیان را به سمت عمل به ارزشهای اخلاقی سوق دهد. ایثار و از خودگذشتگی بر اساس دیدگاه مادی و ماتریالیستی هیچ گونه توجیه معقولی ندارد.
درجمع بندی این مبحث نظریه ای در باب مفاهیم و قضایای اخلاقی عنوان شده است که در شکل کاملش، هم به اصول اعتقادی دین (اعتقاد به خدا و قیامت و وحی) نیازمند است و هم به محتوای وحی و دستورات دین. طبعاً باید بگوییم که اخلاق در هیچ صورتی از دین جدا نیست، نه از اعتقادات دینی و نه از دستورات دینی. نه تنها جدا نیست که در هیچ موردی بینیاز از دین نیستیم. پس بر اساس نظریه مختار، ما، هم در تعیین مصداق هدف نهایی اخلاق و ملاک ارزشگذاری و هم در مقام تشخیص و تعیین افعال ارزشمند، ضد ارزش و بیتفاوت، به شدت نیازمند اعتقادات و دستورات دین هستیم(مصباح یزدی،۱۳۸۸).
بخش دوم:مبانی اخلاق اسلامی
مبانی هر مکتب، نوع اصول ارزشی و تربیتی آن مکتب را مشخص میکند(حاجی،۱۳۸۰). مبانی اخلاقی، گزارههای توصیفی در ارتباط با مباحث اخلاقی درباره اموری نظیر هستی، انسان، ارزش و معرفت میباشد. هر کدام از مکاتب اخلاقی مبانی ویژه خود را دارند که برای توجیه منطقی خود بدان تمسک می جویند. به طور مثال مکاتب اخلاق لیبرالیستی و سوسیالیستی، هر کدام بر پایه مبانی ویژهای که در رویکرد خود به فرد و جامعه دارند، شیوه های ویژهای از رفتار اخلاقی را سفارش میکنند، باید و نبایدهای خاص خود را توصیف میکنند (سربخشی، ۱۳۸۸).
از آنجا که نظام اخلاق اسلامی کاملاً به نگرش اسلام به انسان و ارزشهای اخلاقی بستگی دارد، در این قسمت مبانی انسان شناسی و ارزش شناسی مورد بررسی قرار میگیرد.
۲-۲-۱- مبانی انسان شناسی
انسان کیست؟ اگر ما انسان را درست نشناسیم و ندانیم که اسلام انسان را چگونه توصیف میکند و هستیها و بایستیهای او را چگونه مطرح میسازد، هیچ گاه نخواهیم توانست برنامه و طرح صحیحی درباره نظام اخلاقی اسلام ارائه دهیم (مصباح یزدی، ۱۳۸۸). بنابرین، تا ا نسان شناسی یک مکتب اخلاقی تبیین نشود، ماهیت و نظام اخلاقی آن روشن نمیشود. از این رو لازم است برای شناخت نظام اخلاق اسلامی، دیدگاه اسلام را نسبت به ا نسان بدانیم. مبانی ا نسان شناسی اخلاق اسلامی را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد: آفرینش دو بعدی انسان، فطرت، عقل، اختیار و هویت جمعی.
۲-۲-۱-۱- آفرینش دو بعدی انسان
ساختار ا نسان در بدن خلاصه نمیشود بلکه او موجودی دوساحتی و ترکیب یافته از جسم و جان است. «و اِذ قالَ رَبُّک لِلمَلائِکۀ انّی خالقٌ بَشَراً مِن صَلصالٍ مِن حَمإٍ مَسنُونٍ فَاذا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فیه مِن رُوحی فَقَعُوا لَه ساجِدین»[۲۶] و آن هنگام که خداوند به فرشتگان فرمود: به راستی من بشری از گل خشک شده از لجن سرشته و صیقل یافته می آفرینم. پس آن گاه که او را پرداختم و از روح خود در او دمیدم برایش سجده بیفتید. از آیه مذبور، این نکته به دست میآید که ا نسان صرفاً یک موجود مادی محض نیست و تنها در بدن او و خواستههای بدنی خلاصه نمیشود. بلکه عنصری الهی در وجود او تعبیه شده، هر یک از این دو بعد برای خود نیازها و مقتضیاتی دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:23:00 ق.ظ ]
|