با آغاز جنگ جهانی اول،بندر بوشهر که مرکز حکمرانی بنادر و مرکز حکمرانیی بنادر و مرکز نمایندگی بریتانیا در خلیج فارس محسوب می شد ،یکی از مناطق حساس و مهم ایران به شمار می آمد که از مدت ها پیش اسباب نگرانی انگلستان را فراهم ساخته بود .زیرا موفقیت آلمان ها در این منطقه ،عرصه را بر انگلستان در عرصه های مختلف اقتصادی و سیاسی تنگ ساخته بود .در طول این جنگ،عملیات نظامی بریتانیا در بین النهرین از طریق بوشهر هدایت و پشتیبانی می شد .با وجود اهمیت و حساسیتی که بندر بوشهر در آن برهه زمانی داشت ،ولی از هرگونه امکانات و تجهیزات لازم دفاعی بی بهره بود . حکمران وقت بوشهر،میرزا علی محمدخان موقرالدوله شیرازی بود. سرانجام این شهر بدون هیچ مقاومتی به اشغال قوای انگلیس درآمد .مهمترین انگیزه انگلستان از اشغال بوشهر،همانا کسب سود اقتصادی بیشتر و استفاده از این بندر جهت حفظ منافع خود در منطقه خلیج فارس و هندوستان و جلوگیری از پیوستن ایران به قوای مخالف خود در این جنگ بود . (سعیدی نیا،حبیب الله، گمرک بوشهر و نقش آن در تجارت خلیج فارس در دوره قاجار،دانشگاه خلیج فارس،۱۳۸۹ ،ص۶-۶۵)
فصل چهارم : اوضاع اجتماعی و اقتصادی بوشهر
اقتصاد بندر بوشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی آن ،تا حدود زیادی متکی بر نواحی پس کرانه ای ایران است ؛نواحی ای که به علت شرایط آب و هوایی بهتر،مکان مناسب تری برای کشاورزی محسوب می شود و با تامین غلات بندر بوشهر ،استقلال اقتصادی آن را تا حدود زیادی تامین می کنند . بوشهر به عنوان کانون صادرات محصولات کشاورزی ،وابسته به حجم فعالیت های اقتصادی در مناطق داخلی به خصوص در اصفهان و شیراز ؛ این شهرها بازاری بودند برای تولید کالا که عملا بدون امنیت راه ها ، رساندن کالاهای صادراتی به شهر بوشهر ،امکان پذیر نبود .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بوشهر مبدا جاده های کاروانی عمده در ایران می باشد(که)خلیج فارس را از طریق شیراز ،اصفهان،کاشان وقم به تهران، متصل می کند و میتوان این دلیل را مهمترین مزیت بندر بوشهر بر سایر بنادر خلیج فارس دانست زیرا که مسیر تجارتی بوشهر –شیراز –اصفهان با وجود مشکلاتی که داشت ،مهمترین راه تجاری خلیج فارس به مناطق داخلی ایران همچون اصفهان محسوب می شد.بنابراین تجار به استفاده از این مسیر تمایل داشتند زیرا می توانستند از آن طریق کالاهای ارسالی خود به ایران را به مراکز اقتصادی داخلی ،حمل نموده وکالاهای تولیدی این مناطق را از طریق بوشهر به خارج از کشور صادر نمایند . مرحوم جمال زاده در کتاب «گنج شایگان»از را های ارتباطی تجاری یاد کرده و راه بوشهر به تهران را اینگونه یاد کرده و راه بوشهر به تهران را اینگونه توضیح داده است :«طول راه بوشهر به طهران ۲۰۵فرسنگ است بوشهر دارای لنگرگاهی نیست کشتی ها باید در ۷ هزار ذرعی ساحل لنگر بیندازند کتل هایی که بین راه هست مانع از حمل و نقل بارهای وزین و حجیم می گردد و روز به روز از اهمیت این راه کاسته می شود و بر اهمیت راه محمّره می افزاید به طوری که اغلب مال التجاره هایی که باید به طهران و اصفهان برود از این راه می روند و فقط مال التجاره شیراز از راه بوشهر می رود .درشکه هایی که در راه طهران و اصفهان تردد می نمایند میتوانند تا آباده هم که واقع بین راه اصفهان و شیراز است بروند ولی از آباده به بوشهرحمل و نقل مال التجاره فقط با قاطر ممکن است . در جاده بوشهر به شیراز دو قسم حمل و نقل مال التجاره هست :اول موسوم است به «یک قاچ»و دومی به «دو قاچ». یک قاچ بار را از نقطه عزیمت مستقیما تا به محل مقصود می برد.دو قاچ بار را میبرد تا منازل بین راه و برمیگردد به نقطه اولیه ی عزیمت …»(حمیدی،؟۱۳۸۹ : ۱۰۹) هنگامی که بندرعباس مورد محاصره دریایی توسط فرانسوی ها قرار گرفت ،فعالیت های تجارتی آنجا به بوشهر منتقل گردید که نرخ حمل محمولات از بوشهر به شیراز از ۱۵ یا ۱۷ قران به ۸۰ قران افزایش یافت .البته هر زمان که به طور ناگهانی و به گونه ای سیل آسا کالا وارد بوشهر میشد ،نرخ کرایه محمولات موقتا و به صورت دلبخواه بسیار افزایش می یابد. اما بازهم با توجه به کوتاه بودن مسافت شیراز-بوشهر نسبت به شیراز-بندرعباس،باز هم تجارت بندر بوشهر بسیار آسیب پذیر بود . (زنگنه،۱۳۸۰: ۵-۱۵۴)
در خصوص رفت و آمد بازرگانان خارجی به بندر بوشهر و حتی پس کرانه های داخلی این بندر، بایستی گفت، این بازرگانان عمده و نمایندگان آنها نیز در فصولی غیر ازتابستان که هوا به شدت گرم بود ،مثلا در بهار و پاییز عازم نقاط بندری و تجاری کرانه های خلیج فارس می شدند و پس از انجام معامله بر میگشتند .ویلم فلور اشاره می کند که« دو تن از بزرگترین تجار شهر شیراز ،طرف معامله و داد و ستد هلندی ها بودند .پیش از این قاعده ،به جای اینکه تجار از مناطق پس کرانه ای و مرکزی ایران به نقاط بندری مسافرت کنند ،این تجار و بازرگانان و از جمله تجار خارجی بودند که کالاهای وارداتی خود تا اعماق درون فلات ایران و مناطق پس کرانه ای حمل می کردند و تاجران محلی و بازارهای آن محل عرضه می کردند .(حمید اسدپور،تاریخ اقتصادی و سیاسی خلیج فارس در عصر افشاریه و زندیه، ۱۳۸۷، ص۱۵۲)
آن قسمت از ایالت فارس که مسیر بوشهر به دالکی از آن می گذرد و به دشتستان مشهور است ،ساکنان آن دارای گله های گوسفند هستند که عمدتا به منظور تجارت و فروش بیشتر فراورده های آن ،گوسفند پرورش میدهند .آنان تا حدودی اسب نیز تربیت می کردند ،هرچند که آن اسب ها شهرت اسب های نجد و بحرین را نداشتند ؛با این وجود از ارزش بالایی برخوردار بودند (حسن زنگنه، جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان،انتشارات نوید شیراز،شیراز،۱۳۸۰ ،ص ۸۱)
یکی از اقلام عمده صادرات بوشهر،اسب بود. این اسب ها که از نژاد ترکمن و عرب بودند ، در دشت های کازرون تربیت می شدند و اکثر ثروتمندان در اطراف بوشهرسرگرم نگهداری و تجارت اسب بودند .لاخ که خود اغلب شاهد عینی مبادله اسب در اسکله بوشهر است می گوید: امکانات آن اسکله به هیچ وجه برای تجارت اقلامی از این قبیل مناسب نبود .(لاخ ،۱۳۶۹ : ۱۹۱)
مزیت عمده ی دیگر بوشهر،جامعه فعال وپویای تجاری آن به همراه ارتباط نزدیکش با بازرگانان شیرازی و اصفهانی بود که در حقیقت عملی دیگر برای تفوق وبرتری این بندر محسوب میشد.»(ویلم فلور: بوشهردروازه تجاری ایران در خلیج فارس،ترجمه غلامعلی تمهید،بوشهر،شروع،۱۳۸۹،ص۵۸٫) تجار بوشهری لااقل تا اوخر عصر قاجار از چنان قدرتی برخوردار بودند که حتی دولت وقت بدون اجازه و مشورت آنان ،لوایح بازرگانی را به تصویب نمیرساندند .«بندر بوشهر حتی از دوران ناصرالدین شاه به عنوان یک پایگاه تجارت دریایی معتبر ایران شناخته شد بود و در این مورد یکی از نزدیکان ظل السلطان به نام میرزاتقی خان حکیم باشی که به دستور حکمران اصفهان و جنوب یران از کرانه های ایرانی خلیج فارس دیدن کرده بود .در ۲۳ صفر سال ۱۲۹۹ه ق،گزارش مفصلی به حضور ناصرالدین شاه تسلیم کرد که حاوی نکات مهمی درباره بازرگانان بوشهر و نیز شکایات و درخواست های آنان بود.»(صفایی،ابراهیم(اسناد نویافته)نقل از خسرو معتضد (تاریخ تجارت و سرمایه گذاری صنعتی در ایران،ص۶۶۷)(حمیدی،۱۳۸۹ : ۴-۱۰۳)
موقعیت مناسب بندر بوشهرو قرار گرفتن آن بر سر راه هنوستان به خوزستان و عراق ،با دارا بودن فاصله ای متعادل با مناطق حوزه جنوبی خلیج فارس،این بندر را از بدو تاسیس ،مورد توجه بازرگانان و پیشه وران قرار داده تا آنجا که نه تنها تجار داخلی بلکه بازرگانان خارجی نیز پیوسته دفتر نمایندگی ای برای خود در این بندر داشته اند .علاوه بر این موقعیت خاص جغرافیایی بوشهر ،باعث ایجاد علائق سیاسی-تجاری کمپانی های خارجی به ویژه کمپانی های هند شرقی انگلستان و هلند و فرانسه شده بود . (حمیدی، ۱۳۸۹ : ۱۰۱) با توجه به اهمیت آن در آن زمینه ها ،اغلب کشورهای اروپایی همچون انگلیس،فرانسه،آلمان و روسیه و عثمانی با ایجاد کنسولگری در این شهر به فعالیت های سیاسی و اقتصادی مشغول شدند و به دنبال آن تاسیسات جدید بندری وتجاری مانند گمرک،کاروانسرا،دفاتر پست و تلگراف و بازار ایجاد شد .
عضو عالی کنسولگری بریتانیا در خلیج فارس در ۱۹۰۲م،توصیه کرد که مسّاحی و پاک کردن بندر بوشهر،تجدید شود .مقصود اصلی این دولت از این امر آن بود که کشتی های بزرگ بخار بتوانند تا نزدیک بندر بوشهر بروند تا بارگیری زغال هایی که در مسافت هفت مایلی از خشکی هستند ،امکان داشته باشد. تحقیقات در اعماق سواحل بندر بوشهر نشان داد که وضع بندر از سال ۱۸۵۷م،تا کنون بسیار کم تغییر یافته است و تعمیق لنگرگاه داخلی برای نزدیک آمدن کشتی های بزرگ و سنگین کار بیهوده ای بود . (لوریمر، ۱۳۸۸ : ۲۷۸ ) نتیجتا اخبار رسیده برای دولت عالیه انگلستان و نائب السلطنه هند ،چندان باب طبع نبود .با این وجود باز هم دولت انگلستان به بندر وشهر و موقعیت تجاری آن اطمینان داشت و بر آن حساب ویژه باز کرده بود .
بوشهر اساس ورود بازرگانی خارجی در قسمت جنوبی ایران بود و همچنان هم میباشد و ورود کالا در بوشهردر مقطع زمانی مورد بحث، با سیر صعودی همراه بوده است .معاملات محلی بوشهر در بازارهای طرف شرقی متصل به خور است ، انجام میگرفت و اصولا متاع بازار بوشهر عبارت بوده از :خواربار،پارچه و کالاهای گوناگون و مطبوعات منچستر و تنباکوی شیرازی و چای چینی و قالی شیرازی و بندرعباسی و ظروف چای خوری روسی و دانه ها و ادویه غذایی بوده است . (لوریمر ،ترجمه نبوی، ۱۳۷۹ :۱۷۱)
نکته دیگری که نباید از آن غافل شد این است که بنادر ایران در کرانه های خلیج فارس در مقایسه با بنادر و مراکزی همچون بحرین و مسقط و کویت ،از شرایط و ویژگی های خاصی که در واقع امتیازات انحصاری آنها به شمار می رود ،برخوردار بودند .این شرایط و ویژگی های ممتاز و انحصاری عبارت بود از دسترسی به بازار مصرف بزرگ و گسترده در مناطق پس کرانه ای و درون فلات ایران . .(حمید اسدپور،تاریخ اقتصادی و سیاسی خلیج فارس در عصر افشاریه و زندیه، ۱۳۸۷، ص۱۵۲)
در خصوص وضعیت تجاری و بندری این شهر،نظریه های ضد و نقیض مثبت و منفی ،از دیدگاه نمایندگان سیاسی و سفرنامه نویسان،بیان گردیده است.
در خصوص وضعیت لنگرگاه بندر بوشهر روایات ضد و نقیضی در سفرنامه ها قید گردیده است . اما در مجموع می توان اذعان داشت ،بندر بوشهر در دوره قاجار ،حجم وسیعی از مبادلات تجاری را به خود اختصاص داده بود اما هرگز از لنگرگاه مناسب برای پهلو گرفتن کشتی ها برخوردار نبوده است .و این واقعیتی است که مسافران اروپایی همواره آن را به زبان آورده اند ،تا آنجا که کرزن در این خصوص می گوید :با وجود اینکه بوشهر بندر مهم و اصلی ایران است ،مع الوصف فاقد هرگونه امکاناتی است که بتوان از آن به عنوان بندر یاد کرد .
بوکینگهام می گوید: «بوشهر به عنوان یک بندر دریائی هیچ چیز خوبی در آن وجود ندارد تا بتوان از آن نانم برد» . (لاخ ،۱۳۶۹ : ۱۹۲)
از دیدگاه لاخ ،بوشهر ،شهر بسیار شلوغی بود و مالیات حدود بیست کشتی تجاری از بنادر خلیج فارس بدانجا می آمدند اما تجارت بر اثر فشارهای زیاده از حد و اخاذی های فراوان از بین رفت . (لاخ ،۱۳۶۹ : ۳-۱۹۲)
لوئیس پلی سرهنگ انگلیسی در بوشهر نیز، معتقد بود نقش بوشهر به عنوان یک بندر ،بسیار زیاد و چشمگیر می باشد ،اینجا فقط پناهگاهی است که تا حدی کشتی ها را در برابر باد غالب شمال غربی محفوظ نگاه می دارد .(جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان،همان،ص ۱۵۵)
مشکلات و نواقص بندر بوشهر به عنوان یک بندر تجاری در دوره قاجار تا آن اندازه زیاد بود که بنجامین معتقد است،«این شهر را نمیتوان بندر نامید». (س.ج و،بنجامین:سفرنامه، ترجمه مهندس کردبچه، تهران، جاویدان ،۱۳۶۹،ص۱۰۷ .) از مشکلات عمده بندر بوشهر عبارت بودند از: فعالیت دزدان دریایی، نبود گمرک و انبار کالا و تسلط انگلیسی ها بر تجارت دریایی بندر بوشهر. از جمله مشکلات عمده این بندر بود .(کرزن،ص ۱۰۷ .)
علیرغم کم و کاستی ها ،مجموع این مزیت های اقتصادی وتجاری بوشهر نسبت به سایر بنادر ایرانی خلیج فارس موجب گردید که در طول حکومت قاجار ،بندر بوشهر مهمترین ومؤثرترین بندردر تحولات سیاسی –اقتصادی ایران و به خصوص تجارتخلیج فارس باشد .
در خصوص وضعیت اجتماعی بندر بوشهر و بافت جمعیتی و نژادی و ساختار شهری آن ،با توجه به ارتباط فرهنگی و اجتماعی اش با اعراب و برقراری روابط تجاری با ایشان ،بایستی اذعان داشت،بوشهر علیرغم دارا بودن وضعیت نه چندان مساعد شهری، ترکیب جمعیتی و شرایط اقتصادی و اجتماعی خاصی را دربر داشت.که همه این عناصر خاص به نوعی در هم تنیده شده و با هم مرتبط بودند .
در بوشهر، عرب ها و لرها و طوایف مخلوط از قبیل بهبهانی ها ساکن هستند که در اثر اختلاط یک نوع نژاد خاص را به وجود آورده اند و به بوشهری معروف گشته اند تیره های مهم آن عبارتند از ،اعقاب و احفاد شیخ ناصرخان که از اعراب نجد هستند .آل عصفور که اصل آنان از روستای درازی بحرین است .(افشارسیستانی،۱۳۶۹ :۷-۴۲۶) مطابق با بررسی های انجام شده در زمان لوریمر، شمار ساکنین فعلی بوشهر، پانزده هزار نفر برآورد شده است و اغلب از نژادهای ناهمگون بوده که بیشترین نژاد، نژاد ایرانی است و چنانچه که تقریبا زبان فارسی تنها زبانی است که شایع بوده است . هرچند حدود دوسوم ساکنان بوشهر با زبان عربی آشنا هستند اما اندکی از آنان عربی را به صورت کاملا عادی صحبت می کنند . (لوریمر ،ترجمه نبوی، ۱۳۷۹ :۱۷۰)
«از قدیم الایام ،این شهر به چهار محله تقسیم شده بود:محله بهبهانی که سابقا از جمیع محلات آبادتر و بزرگتر بوده است –محله شنبدی ،محله دهدشتی،محله کوتی»(سعادت،همان،ص ۱۹٫محله بهبهانی به دلیل مهاجرت بهبهانی ها ،بدان نام گزاری شده است .محله شنبدی (محله شنبه ای)این محله به خاطر حضور یهودی ها در آن و روز تعطیلی اشان که شنبه بود،به شنبدی ،معروف بود .محله کوتی،که امروزه به محله شیخ سعدون و نیز محله عربها نیز معروف بوده است .این محل بیشتر محل سکونت اهل سنت بوده است .(جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان در سالهای ۱۳۰۷-۱۲۵۶ ه.ق،به سعی و اهتمام سید علی آل داود ،انتشارات امیرکبیر،تهران،چاپ اول ،ص ۱۵۵ . چهار محله اصلی بوشهر هر کدام محل سکونت اقوام و گروه های ویژه ای بوده است و این نشان دهنده اقوام و گروه های گوناگون ساکن این بندر است که به خاطر رونق تجاری به آن مهاجرت کرده و پس از بدست آوردن علائق و دلبستگی به این بندر و بالاخره حصول دارایی و ثروت در این شهر سکونت اختیار کرده و وطن اصلی خود را پس از سپری شدن ایام از یاد می بردند .
در خصوص اقلیتهای مذهبی بوشهرنیز باید گفت که به خاطر موقعیت تجاری و استراتژیکی بندر بوشهر،گروه های مختلف قومی ومذهبی در این بندر ساکن بوده اند که اکثریت آنان به فعالیت تجاری مشغول بودند.از جمله اینان اعراب بودند که در قسمت شمال بوشهر سکونت داشتند..«غیر از اعراب مقیم بوشهر گروه کثیری از اروپائیان که اکثیرت آنان کارمندان سیاسی کنسولگری های خارجی در بوشهر و یا تجار وکارمندان تجارتخانه های اروپایی مثل انگلیسی،فرانسوی،هلندی روسی و …در بوشهر مقیم بوده اند »(گزارش های سالانه سرپرسی کاکس سرکنسول انگلیس در بوشهر-۱۹۱۱-۱۹۰۵م/۱۳۲۹-۱۳۲۳ق-،ترجمه حسن زنگنه،به کوشش عبدالکریم مشایخی،انتشارات پروین،با همکاری مرکز مطالعات بوشهر شناسی،چاپاول،۱۳۷۷،صفحات مختلف مکرر .)
در آغاز قرن نوزدهم ،قلمرو حکومت بوشهر از دیلم در شمال تا حوالی کنگان در جنوب گسترده شد .طوایف کوچکی اعم از ایرانی و عرب که در روستاها به سر می بردند-یک چهارم ایرانی و سه چهارم عرب بودند- را در بر می گرفت و حکومت مرکزی بوشهر به نسبت امکانات نظامی که این روستاها جهت ایستادگی های نظامی در اختیار داشتند ،در امور آنان مداخله می کرد . (حسن زنگنه، جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان،انتشارات نوید شیراز،شیراز،۱۳۸۰ ،ص۱۴۵)
لاخ می نویسد: جمعیت بوشهر بالغ بر پنج هزار نفر می بود و نژاد این شهر اغلب از نژاد عرب و ایرانی بود که اعراب آن اکثرا از عمان به بندر بوشهر مهاجرت و با ایرانیان، آمیزش کرده بودند .و همچنین در ادامه در خصوص اصل و نسب آل مذکور نوشته است :در آن موقع سه خانواده بزرگ بوشهر را اداره می کردند .دو خانواده اول از زمان های خیلی قدیم در بوشهر ساکن شده بودندو خانواده سوم بعدها از سواحل عرب نشین خلیج فارس به آنجا آمده و بر دو خانواده دیگر تسلط یافته بودند .این خانواده به نام قبیله «ابومهیری» نیز معروف بودند . از قبیله ابو مهیری دو شیخ با نام ناصر بر شیخ عبدالرسول غلبه یافتند .شیخ آل مذکور ،در بوشهر ثروت هنگفتی به دست آورد زیرا بندری را که او اداره می کرد ،مهمترین بندر در سواحل جنوب ایران بود . (لاخ ،۱۳۶۹ : ۱۹۲)
در دوران افشار،با توجه به توجه ویژه نادرشاه به بندر بوشهرو دستیابی این شهر به موقعیت اجتماعی و اقتصادی ویژه،اما در خصوص جزئیات وضعیت شهری و اجتماعی این بندر، اطلاعات کافی و دقیقی در دست نیست .اما در دوران زند و به ویژه کریم خان با توجه به نزدیک بودن بوشهر به شیراز،و توجه ویژه کریم خان به این بندر تا حدودی اطلاعاتی در این زمینه، وجود دارد .
در بوشهر وضع اداره محلی بر اساس نرمش و آرامش حریان داشت و نظیر روش و منش کریم خان اداره میشد و همه چیز در بوشهر به روال طبیعی خود پیش میرفت . (لوریمر ،ترجمه نبوی، ۱۳۷۹ :۵۶)در حالی که سقوط بندر بصره به نفع رونق تجاری دو بندر بوشهر و کویت تمام شد .
در دوران زوال حکومت زندیه ،جامعه تجاری بوشهر ،نظام شهری خاص خود را به دست آورده بود .«جامعه ای که با هم نشینی مقیمان و مهاجران شکل می گرفت چنین هم نشینی را می توان با نام محلات و مساجد بوشهر مانندبهبهانی ،دهدشتی،شنبدی،… دریافت»[۱۰]پس از مرگ کریم خان زند و نزاع و کشمکش میان بازماندگان وی بر سر قدرت، آقا محمدخان قاجار به قدرت رسید. در این زمان بندر بوشهر یکی از حوزه های اصلی بیست گانه ایالت فارس بود که تا خلیج فارس امتداد داشت.همچنین حاکم بندر بوشهر در این زمان ،شیخ نصرخان بود .
در زمان حکومت آقا محمدخان قاجار(۱۲۱۱-۱۲۰۹ق/۹۶-۱۷۹۴م)، رونق بندر بوشهر که از دوره نادرشاه شروع شده بود ،با آمدن تجار کازرونی کامل گردید ولی در مجموع از آنجا که آقا محمدخان قاجار بیشتر سرگرم سرکوب شورش های داخلی بود،رونق چشم گیری در زمینه فعالیت های اقتصادی و تجاری در حوزه خلیج فارس و از جمله بندر بوشهر به وجود نیامد . اما با روی کار آمدن فتحعلی شاه ،شرایط تغییر کرد . «در اوایل سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲ق./۱۸۳۴-۱۷۹۷م.)فعالیت های تجاری با شتاب شگفت آوری رو به افزایش بود.زیرا در خشکی امنیت برقرار شده و دولت ایران تا حدودی به تجارت توجه بیشتری نشان می داد .این عوامل موقعیت ممتازی را برای بوشهر به وجود آورد. با همه اینها در دهه ۱۸۳۰ تا ۱۸۴۰م، تجارت بوشهر کاهش یافت که علت آن استفاده روزافزون از مسیرهای وارداتی شمال کشور-ترابوزان-تبریز به ویژه برای کالاهای انگلیسی بود .با وجود این بوشهر همچنان بندر مهم حوزه خلیج فارس به شمار می آمد .»(سعادت،همان،۵-۳۴)
در اواخر دوره فتحعلیشاه ،در سال ۱۲۴۶ق/۱۸۳۱م،بندر بوشهر دچار رکود اقتصادی و تجاری شد . یکی از این عواملی که در این کاهش فعالیت های تجاری مؤثر بود ،درگیری میان شاهزاده تیمور میرزا حسام الدوله فرزند حسینعلی ،فرمانفرما و حاکم فارس به همراهی حکام محلی با شیخ عبدالرسول خان،حاکم بوشهر بود . (محمد ابراهیم کازرونی ،تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس،تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده،تهران،مؤسسه فرهنگی جهانگیری،۱۳۶۷، ۴۷ ).
لاخ در خصوص شیخ عبدالرسول ،حاکم بوشهر میگوید :وی بر اجناس صادراتی و وارداتی بوشهر ،مالیات سنگین بسته بود و اهالی و بازرگانان آن دیار از مالیات سنگین وضع شده توسط وی در عذاب بودند. همچنین در ادامه می نویسد «او نیز پیوسته تحت فشار مافوق خود یعنی والی شیراز بود تا خراج بیشتری بپردازدگرچه اسما و رسما شیخ بوشهر بود و استقلال داشت ولی تابع والی شیراز و از طریق او تابع شاه ایران بود.» (لاخ ،۱۳۶۹ : ۲-۱۹۱)
این جریان عاملی مهم در بی نظمی و رکود سیاسی-اقتصادی بندر بوشهر بود .در دوره محمدشاه قاجار نیز ،بوشهر بندری آباد و فعال بود و با تلاش شیخ عبدالرسول خان ،گرفتاری های اواخر حکومت فتحعلیشاه برطرف و آرامش و امنیت برقرار گردید و تجار از مناطق مختلف به این بندر مهاجرت کردند .(محمد ابراهیم کازرونی ،تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس،تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده،تهران،مؤسسه فرهنگی جهانگیری،۱۳۶۷، ۴۷ ).
در زمان محمدشاه نیز بوشهر بندری آباد و فعال بود و با تلاش شیخ عبدالرسول خان گرفتاری های اواخر حکومت فتحعلی شاه بر طرف و آرامش و امنیت برقرار گردید و تجار از مناطق مختلف به این بندر مهاجرت کردند . همچنین این بندر در سیاست گذاری های داخلی و خارجی حکومت مرکزی نقش مؤثری ایفا نمود و هرگونه تغییر و تحول سیاسی- اقتصادی این دوره اثر مستقیم بر ساختار سیاسی و تجاری بوشهر داشت.«یکی از این تحولات در حوزه سیاست خارجی ایران،گسترش روابط خارجی با روسیه و مخالفت با دولت انگلستان بود که با تحریک روسیه انجام شد و منجر به محاصره هرات توسط دولت ایران گردید . انگلستان از بندر بوشهر به عنوان اهرم فشار علیه حکومت مرکزی ایران استفاده کرد و پس از آنکه نیروهای ایران به محاصره هرات پرداختند ،نیروی نظامی انگلستان به طرف بوشهر حرکت و جزیره خارک را تصرف نموده و اعلام کرد که اگر سپاه ایران از محاصره هرات عقب نشینی نکند ،تمام سواحل و بنادر خلیج فارس و حتی تمام منطقه فارس را تصرف خواهند نمود …»(رضاقلی خان هدایت،روضه الصفا ،جلد ۱۰،تهران،انتشارات:کتابفروشی های مرکزی،پیروزی و خیام،۱۳۳۹،ص۴۳۸)
دوران ناصری دوران اوج پیشرفت سیاسی-تجاری بوشهر محسوب میشود. در این زمان این بندر مورد توجه قدرت های بزرگ اروپایی به ویژه انگلستان قرار گرفت .بوشهر در کانون مناسبات سیاسی ایران و انگلستان قرار گرفت. بریتانیا بوشهر را به عنوان مرکز سرکنسولگری خود در خلیج فارس برگزید.
در این دوره بر میزان حجم مبادلات تجاری بوشهر با کشورهای خارجی به خصوص انگلستان و روسیه و فرانسه،افزوده شد. با افزایش فعالیت های اقتصادی کمپانی های تجاری و شرکت های کشتیرانی در بوشهر،سطح ارتباطات تجاری این بندر با شیخ نشین های خلیج فارس و کشورهای خارجی همچون انگلستان نیز افزایش یافت . به طور کلی می توان گفت با کنترل و ثبات برقرار شده در مرکز حکومت توسط ناصرلدین شاه،بندر بوشهر دارای موقعیت بسیار ممتاز سیاسی و تجاری در میان سایر بنادرایران محسوب می شد .
همچنین این بندر در سیاست گذاری های داخلی و خارجی حکومت مرکزی نقش مؤثری ایفا نمود و هرگونه تغییر و تحول سیاسی – اقتصادی این دوره اثر مستقیم بر ساختار سیاسی و تجاری بوشهر داشت .یکی از این تحلات در حوزه سیاست خارجی ایران –با محوریت نقش بندر بوشهر در منطقه خلیج فارس –گسترش روابط خارجی با کشورهای انگلستان ،فرانسه،روسیه که در بندر بوشهر حضور داشتند ،میبود .
بیشترین طرف های تجارت خارجی بوشهر ،کشورهای انگلیس،فرانسه و آلمان و ایالت و شیخ نشینهای کویت و بحرین بودند . درمورد تجارتخانه ها و شرکت های تجاری آلمانی که یکی از طرفهای تجاری با بندر بوشهر محسوب میشد، تجارت خانه «جوهان ورث –تاسیس ۱۸۹۵-،کمپانی هامبورگ، که از مهمترین کمپانی های تجاری آلمان در خلیج فارس و بندر بوشهر بودند که البته پس از مدتی به دلیل نداشتن سرمایه کافی، تعطیل شدند .(اصغر،جعفری ولدانی،نگاهی تاریخی به جزایر ایرانی تنب و ابوموسی ،مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه تهران،۱۳۷۶،ص ۱۲۷٫)«شرکت تجاری ونکهاوسنیز نمایندگی ای در بوشهرایجاد کرد ،بهدنبال اینموفقیت ها ،دولت آلمان در سال ۱۸۹۷م،یک نائب کنسولگری در بوشهر ایجاد کرد که خیلی زود به کنسولگری تبدیل شد .»(محمدعلی،جناب،نفوذ بیگانگان و رویدادهای سیاسی ۱۸۷۵-۱۹۰۰،پژوهشگاه علوم انسانی،تهران،۱۳۴۹٫ ص۱۵۶ .)
همانطور که قبلا ذکر شد،بوشهر مهمترین بندر تجاری ایران در دوره قاجار در آب های آزادوبین المللی خلیج فارس بود .روزانه کالاهای زیادی از این بندر به خارج از کشور صادر ویا از خارج از کشور به بازارهای داخلی ایران وارد میشد.«مهمترین کالاهای صادراتی ایراناز طریق بوشهردر این دوره بیشتر پنبه خام،میوه،فرشهای پشمی ،برنج،تریاک،تنباکو،غلات،پوست،پشم خام،حیوانات زنده،ماهی،سنگ های گرانبها و غیره .. بوده» (لقمان دهقان نیری،«تجارت خارجی ایران در آستانه جنگ جهانی اول»نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان،دوره دوم-فروردین-شهریور۱۳۷۰ ص۶-۸۵ .) اما در خصوص واردات ایران از طریق بوشهر باید گفت که هم مقدار و هم تعداد اقلام وارداتی بسیار زیادتر از صادرات ایران از طریق بوشهر بوده است که عواقب وخیمی هم برای صنایع داخلی و هم بازرگانان ایرانی به همراه داشته است و با ورود اجناس خارجی به ایران بازرگانان ایرانی و صنایع داخلی سخت مورد تهدید اقتصادی قرار گرفتند .
بوشهر در زمان قاجار ، دربردارنده تجارتخانه معتبری بود . غالب ساکنان آن تاجرپیشه بودند و سه سفارتخانه معتبر در این شهر قرار داشت. یکی از آنها متعلق به دولت انگلیس بود که خیلی مقتدر بود و دو دسته سرباز هندی داشتند .(جعفریان ،۱۳۸۹ :جلد سوم: ۸۱۴)
بخش چهارم :
روابط سیاسی و اجتماعی کویت و بوشهر
فصل اول : مروری بر پیشینه روابط سیاسی و اجتماعی کویت و بوشهر
همواره در طول تاریخ روابط سیاسی و اجتماعی کویت با ایران و بندر بوشهر، بوشهر به عنوان یک نقطه استراتژیک و حساس سیاسی و با دارا بودن موقعیت اقتصادی ویژه روابط خود با شیخ نشین ها و حکومت مناطق خلیج فارس،را تعیین کرده است.
همانگونه که در فصول پیش اشاره گردید شکلگیری موجودیت اقتصادی و سیاسی کویت به عنوان یک حکومت ،حال نه به عنوان یک ایالت کاملا مستقل، تقریبا متقارن با شکل گیری بندر بوشهر در دوره افشار بود و روابط سیاسی و اجتماعی این دو بندر، به طور رسمی و مشخص ،از همین دوره آغاز گردید .
نمایندگی هلند در زمان زندیان در خارگ حضور داشتند و در انتهای شمال غربی آن جزیره بارو و برجی بود مثلثی شکل و در آن قلعه بارون نیپهاوزن به امور مسافران بریتانیایی توجه می داشت و حتی می کوشید که امنیت راه آنان را از طریق صحرای کویت ،تامین کند اما در این کار هرگز موفق نبود و با شیخ کویت بر سر این مسئله مراوده داشت .آنان همواره خواستار وسائل غواسی بودند و نیز بعضی جهازاتی که در بریتانیا برای غواصان ساخته میشد، از طریق صحرای کویت به شکل زمینی برای انگلیسی های مقیم خلیج فارس آورده میشد.(لوریمر، ۱۳۸۸ : ۱۲۹)
در سال های ۱۷۶۳-۱۷۲۲م/۱۱۷۷-۱۱۳۵ق)، نماینده کویت وضع پیچیده ای داشت و تحت تسلط خاندان عتوبی بود . میان این خاندان و رئیس میسیون هلندی ها در جزیره خارک روابط حسنه ای برقرار بود . (لوریمر، ۱۳۸۸ : ۱۳۲)
در نیمه دوم قرن ۱۸(۱۷۶۳)، زمانی که کریم خان زند صاحب نیرومندترین قدرت در اداره خلیج فارس بود و در حال گسترش بلاد خود در سایر نقاط خلیج فارس بود و در همین که وی سعی در تسلیم نمودن عراق عثمانی و کویت داشت . عراق به سختی مقاومت می کرد و کویت نیز که می خواست خودی بنمایاند ،چندان موفق نبود و ساکنان عتوبی آن تاثیر آشکاری در امور خلیج فارس نداشتند . (لوریمر، ۱۳۸۸ : ۱۴۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...