– نهاده های تولید: به بیان وضعیت عوامل و نهاده های تولید در یک کشور، از جمله کمیت و کیفیت نیروی انسانی و زیرساختارهای ضروری برای رقابت در یک صنعت می پردازد.

– شرایط تقاضا: ماهیت تقاضای داخلی برای محصولات و یا خدمات یک صنعت خاص را بیان می‌دارد.

– صنایع مرتبط و پشتیبان: به بیان حضور یا عدم حضور صنایع رقابتی عرضه کننده و یا سایر صنایع مرتبط با یک صنعت خاص می پردازد.

– استراتژی، ساختار و وضع رقابت داخلی: به بیان چگونگی ایجاد، سازماندهی و مدیریت شرکت و همچنین ماهیت رقابت داخلی در یک صنعت می پردازد.

پورتر از این چهار عامل به عنوان «الماس» یاد می‌کند. این چهار ویژگی زمینه ای را فراهم می آورند که در آن شرکت های مورد نظر ایجاد شده و به رقابت می پردازند(پورتر، ۱۹۹۰). از نظر او هر چه وضعیت این عوامل در الماس مطلوب تر باشد؛ احتمال موفقیت شرکت در یک صنعت در سطح بین الملل بیشتر خواهد بود. پورتر بیان می‌دارد که روابط بین اجزای این الماس دو سویه می‌باشد. ‌به این معنی که شرایط و حالات هر یک از این عوامل در گرو شرایط عوامل دیگر می‌باشد. برای مثال شرایط مطلوب تقاضا منجر به مزیت رقابتی نخواهد شد مگر اینکه رقابت کافی بین شرکت ها و در داخل کشور جهت ‌پاسخ‌گویی‌ به آن وجود داشته باشد. به بیان دیگر برخورداری از مزیت در یک عامل می‌تواند منجر به ایجاد یا بهبود مزیت در عامل دیگر شود.

۲-۶-۳٫ مدل خوشه ی پویای بست[۵۲]

تفکر خوشه ی پویا، از مدل الماس پورتر ریشه می‌گیرد. مدل «خوشه پویای بست» به روند تکاملی موضوع می پردازد. به طوری که یک خوشه ضعیف و بی تحرک طی روندی به سمت خوشه پویا تغییر وضعیت می‌دهد. مدل و عوامل تشکیل دهنده «خوشه پویا» طبق شرح زیر ارائه می‌گردد:

برای توسعه خوشه نیاز به ۵ مرحله است که می بایست طی گردد و آن ها عبارتند از:

۱٫ بنگاه ها کالاهای مشابهی در داخل خوشه تولید کند؛

۲٫ ظهور شرکت های کار آفرین منجر به پیدایش تکنولوژی های جدید گردد؛

۳٫ همزمان با رقابت بنگاه ها برای گسترش ظرفیت تولیدی، تغییرات تکنولوژی در داخل خوشه صورت گیرد؛

۴٫ با ارتقای ظرفیت تولید توسط بنگاه ها، لازم است شرکای با یکدیگر فعالیت های مکمل داشته باشند. این روند موجب ایجاد فرصت های کاری جدید می‌گردد؛

۵٫ هربنگاه حول محور محصول خاص تخصصی می شود و این در حالی است که ارتقای ظرفیت هم مدنظر است. عواملی که به یک خوشه پویا کمک می‌کند عبارتند از:

– دولت؛

– اقتصاد منطقه؛

– رقابت (رقابت داخلی مشوق بنگاه ها برای ارتقای کیفیت می‌باشد)؛

– انجمن ها (کمک به ارتقای کیفیت، تکنولوژی و گسترش بازار از وظایف انجمن هاست)؛

– کارآفرین ها (کشف بازارهای جدید و اختراع ماشین آلات جدید از مهمترین نقش های کارآفرینی ‌می‌باشد)؛

– تخصص گرایی: در ابتدا بنگاه ها در تولید محصولی خاص، تخصصی می‌شوند. این امر موجب ساخت کالاها با سرمایه گذاری پائین شده و امکان پاسخگوی به تغییرات تقاضا در یک وضعیت سریع را فراهم می‌کند؛

– تجارب فراوان و کیفیت ثابت کار، جریان تولید را روان می‌کند.

این نوع خوشه بی تحرک و ایستا نیست و کشش به سمت ایجاد این نوع خوشه ها مستلزم تداوم اهتمام هر بنگاه برای گسترش فروش و ایجاد سود است. البته این کار نیاز به شناخت تقاضای بازار دارد. کمک به بنگاه ها در صورتی مؤثرخواهد بود که توسط آن ها، ضرورت ها تشخیص داده شود. لازم به یادآوری است که یک روش جهان شمول و کلی نمی توان برای خوشه ارائه داد. شرایط هر بنگاه، منطقه و بخش، متفاوت است. در این مدل، ‌بر اساس راهنمای کلی، بنگاه ها باید:

الف – به اتفاق شرکا نیاز بازار را تعیین کنند.

ب – به همراه شرکا مقررات و اقدامات موردنیاز بازار را مورد بحث قرار دهند.

ج- به جستجوی اطلاعات طرح ها و همکاری با آژانس های مرتبط بپردازند.

د- بعد از جمع‌ آوری اطلاعات، دوباره با شرکای تجاری گفتگو کنند و طرح شایسته ای برای اجرای برنامه عمل در نظر بگیرند.

همچنین، بنگاه های خوشه نباید بدون هماهنگی با سایر بنگاه ها به یک خوشه پویا منتقل شود. بنگاه­ها باید با یکدیگر رقابت کنند تا کالاهای بهتری تولید کنند و آن ها نباید بخاطر منافع خود برسر شرکای خود کلاه بگذارند. از بین بردن سرمایه اجتماعی خوشه نیز موجب از دست رفتن مزایای رقابتی خوشه می شود که نتیجه ی آن موجب محدودیت رشد بنگاه ها خواهد بود. روابط مبتنی بر اعتماد و انجام دقیق قول و قرار از شرایط ضروری رشد هر خوشه محسوب می شود.

بطورکلی از مجموع مدل پورترو بست می توان ۵ پیش نیاز لازم برای توسعه خوشه به شرح زیر ارائه کرد و مدل زیر را طراحی کرد:

۱٫ وجود تقاضا.

۲٫ وجود امکان تأمین (مواد اولیه، نهاده ها، منابع انسانی و اعتباری، تکنولوژی، ماشین آلات).

۳٫ وضعیت استراتژیک، رقابتی و ساختار واحدهای عضو خوشه.

۴٫ وجود صنایع و خدمات مرتبط، مکمل و پشتیبان.

۵٫ وجود سرمایه ی اجتماعی.

۲-۷٫ پیشینه ی نظری خوشه ها

نظریه ی تجمیع[۵۳]

قدیمی­ترین ریشه‌های معرفی کارایی خوشه ها، به بررسی های مارشال(۱۸۹۰) بر روی صرفه های خارجی حاصل از تمرکز بنگاه ها (صرف ههای تجمیع) و اثر هم مکانی بنگاه ها بر کارایی آن ها باز می‌گردد. همچنین، با موفقیت نواحی موسوم به ایتالیای سوم، بکاتینی(۱۹۷۹) با تجزیه و تحلیل این نواحی عوامل تئوری مارشال را با عوامل کیفی در هم آمیخت و اظهار داشت که صرفه های مارشالی تلفیقی از صرفه های بیرونی و پیوندهای مشترک تاریخی و قرار گرفتن » فرهنگی است که به روابط بین شرکت ها و افراد تاثیر می‌گذارد. وی مفهوم کلیدی را معرفی کرد. در نظر وی بنگاه با قرارگرفتن در بستر مناسب (کارایی بیرونی)در بستر مناسب توان بهره برداری از صرفه های بسیاری را کسب می‌کند. ۳ نظریات اولیه تجمیع، صرفه های تجمیع را بیشتر به صورت ایستا مورد توجه قرار داده بود اما در ادامه امکان ایجاد فر ایند انباشتی، ایده پردازی های مرتبط با کارا یی خوشه ها را از حوزه ­های مرتبط با کارا یی ایستا به حوزه های مرتبط با کارایی های پو یا (تئوری های ر شد و توسعه ) کشاند . می توان به نظریات پرو(۱۹۵۰)، بودو یل(۱۹۶۶)و هیرشمن (۱۹۵۸) اشاره کرد. این نظریات بر آثار پویا و سرریزهایی که تجمیع بنگاه های همکار در یک منطقه بر سودآوری و امکان رشد و توسعه آن ها دارد تأکید داشتند. در ادامه مدل های ورنن(۱۹۶۰) و چین تیز(۱۹۶۱) میزان رشد را به ساختار و سیستم اقتصاد محلی وابسته دانستند(رضوی و ایران نژاد، ۲۰۰۲).

نظریه ی تجزیه[۵۴]

رکود صنایع بزرگ در دهه ۷۰ میلادی که به افول شیوه تولید انبوه بنگاه ها تعبیر شد، معرفی الگوی «تخصص یافتگی منعطف» توسط سابل و دیگران(۱۹۸۰) را به دنبال داشت. آن ها این تحولات صنعتی را موجب فاصله گرفتن بنگاه ها از سیستم انعطاف ناپذیر تولید انبوه و حرکت به سوی سیستم تولیدی که از انعطاف پذیری و نوآوری بیش تری برخوردارها برابر تغییرات باشد تعبیر کرده و جایگاه ویژه ای برای SME که قابلیت انعطاف پذیری بالایی در ها شیوه و میزان تولید دارند، در نظر گرفتند(رابلوتی[۵۵]، ۱۹۹۷).

در نظریات تجزیه، برون سپاری بخش های عمودی تولید (که در مقیاس SME ها طبیعی است) راهکاری مفید برای انعطاف پذیری و پاسخ مناسب به تغییرات مداوم اقتصادی دانسته شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...