تلاش زیاد و مداوم بنیان‌گذار، فقدان تفویض اختیار و گرایش به نتایج کوتاه مدت در این دوره برای بقاء سازمان واجب است.

مرگ در طفولیت وقتی رخ می‌دهد که بنیان‌گذار احساس خستگی کند، زمانی که او با موجودی که خلق نموده بیگانه شده و یا کنترل بر آن را از دست بدهد، یا زمانی که نقدینگی خود را به طور جبران ناپذیری از دست بدهد.

زمانی که نقدینگی و حجم فعالیت‌های سازمان به تعادل برسد، سازمان از دوره طفولیت خارج شده و به دوره بعد قدم می‌گذارد. (ادیزس ۱۹۸۹)

۲-۱۱-۳ رشد سریع (Go-Go):در این دوره ایده ها به عمل تبدیل شده و سازمان بر مشکل کمبود نقدینگی فائق آمده و میزان فروش افزایش یافته است. سازمان در حال توسعه و پیشرفت می‌باشد، شرایط مذکور، بنیان‌گذار و مؤسسه اش را به غرور و تکبری بزرگ دچار می‌کند. سازمان ها در این دوره به دلیل فعالیتهایشان در شاخه های مختلف دچار مشکل می‌شوند. در این دوره فروش به سرعت و به آسانی افزایش می‌یابد که در نتیجه بنیان‌گذار دقت لازم در سرمایه گذاری هایش مبذول نمی نماید. در دوره رشد سریع گرایش به بازار وجود داشته و به کارگیری فرایند بازاریابی بسیار زود است. سازمان‌ها در این دوره سود را به صورت درصد ثابتی از فروش متوقع هستند و فروش به سرعت و آسانی رو به افزایش می‌باشد. سازمان رشد سریع، همواره با مشکل کمبود جا و مکان مواجه هستند، دفاتر کار جدید بر اساس نیاز فراهم می‌شوند. رشد سریع سازمان زمانی است که نیاز به ساختار سازمانی و آئین نامه ها نمودار می شود. موفقیت، تکبر و نخوت، گرایش به فروش و ابهام ‌در مورد شرح وظایف و مسئولیت افراد، منافع سیستم را محدود می کند و سازمان برای ادامه حیات می بایستی خط مشی و سیاست‌های خود را تبیین نماید. سازمان محیط را کنترل نمی کند، بلکه توسط آن کنترل می شود. تمرکز زدایی وجود نداشته و بجای استفاده از فرصت‌ها رفتار عکس العملی به کار گرفته می شود، سازمان بر محور افراد و نه بر اساس وظایف سازماندهی شده است. نیروهای آموزش دیده در اقلیت می‌باشند و محصول به فروش رفته تضمین کیفیت ندارد. کار بسیار زیاد بوده و بعضا بحران در مدیریت پیش می‌آید، که مواجهه با این بحران آغاز دوره بلوغ می‌باشد.

در این دوره بینانگذار متوجه می شود که به تنهایی قادر به تصمیم گیری و اداره سازمان نمی باشد، لذا تلاش برای تمرکز زدایی و تفویض اختیار را آغاز می‌کند. به دلیل نبود ضوابط و مقررات لازم و همچنین سیستم کنترلی، تلاش بنیان‌گذار نتیجه ای در برندارد. همچنین بنیان‌گذار کنترل از را دور را شیوه کار خود قرار می‌دهد اما به دلیل غرور و تکبر ناشی از نوآوری و بصیرت زیاد بینانگذار، نتیجه مطلوبی در بر ندارد. تله بنیان‌گذار ‌به این معنا است که در صورت نبود بنیانگذر، احتمالا شرکت نیز نابود می شود. (ادیزس ۱۹۸۹)

۲-۱۱-۴ بلوغ (Adolescence):در این دوره سازمان مستقل از بنیان‌گذار تولدی دوباره یافته، کار کرده و مدیریت حرفه ای و اجرایی بجای مدیریت نوآوری جایگزین بنیان‌گذار می شود. این دوره نیاز به تفویض اختیار دارد. بجای کار بیشتر، کار حساب شده تر انجام شده و کیفیت محصولات بجای تولید بیشتر مد نظر قرار می‌گیرد. در هر سازمان، وقت زیادی برای وضع قوانین و آئین نامه ها سپری می شود، اما بنیان‌گذار به دلیل مطابقت نداشتن با وضعیت جدید و عدم توانایی در وفق یافتن با شرایط جدید، اولین کسی است که آن را زیر پا می‌گذارد. سازمان در پی ایجاد فرصت‌ها و سیستم‌ها می‌باشد. در این دوره اهداف از حالت “بیشتر، بهتر است” به حالت “بهتر، بیشتر است” و از “کار بیشتر” به “کار حساب شده تر” تبدیل می‌شوند. بنیان‌گذار برای حل مشکل به مدیر اجرایی که توسط او بتواند تمرکز زدایی کند، نیاز دارد، در حقیقت شرکت نیازمند به یک مدیر حرفه ای که مکمل بنیان‌گذار باشد، می‌باشد. در این دوره گروه هایی از معاندها و موافق ها در قبال هر پروژه، سیستم و فرد به وجود می‌آیند و سبب ایجاد جدایی در سازمان می‌گردد، همچنین این امر باعث ورود و یا خروج سریع تعداد زیادی افراد خصوصاً قشرکارآفرین می شود. سازمان با تضاد مواجه می شود و هنگامی آسیپ پذیر است که احترام و اعتماد متقابل در اثر این تضاد از بین برود. هم چنین در اثر ترک نیروهای کارآفرین، سازمان دچار پیری زودرس خواهد شد و هیچگاه به دوره بعدی نمی رسد. در صورت به وجود آمدن سیستم اداری و نهادینه شدن رهبری، سازمان به دوره تکامل می رود. (ادیزس ۱۹۸۹)

۲-۱۱-۵ تکامل (Prime):نقطه ای است بهینه از منحنی حیات سازمان در وضعیتی بین کنترل پذیری و قابلیت انعطاف که تعادل کامل در سازمان وجود دارد. سازمان‌ها در این دوره دقیقا می دانند چه می‌کنند. در این دوره سیستم های تخصصی، حرفه ای و ساختار سازمانی شکل می‌گیرد. تفکر خلاق و دیدگاه نهادی شده و تأمین نیازهای مشتری از اهداف اصلی سازمان می‌باشد. سازمان بگونه ای قابل پیش‌بینی، توان اجرای خود را افزایش می‌دهد و قدرت رشد در هر دو زمینه فروش و سود آوری را به دست می آورد. سازمان دارای بودجه ای رو به افزایش بوده و تفاوت بین بودجه و عملکرد بسیار اندک است. کمبود نقدینگی پدیده ای مورد قبول و قابل کنترل است. در این دوره فعالیت کمتری نسبت به دوره رشد سریع انجام نمی شود، اما این حجم کار قابل پیش‌بینی، برنامه ریزی و کنترل است.

سازمان در این دوره باید انرژی خود را مجددا تقویت نماید، و اگر کارآفرینی وجود نداشته باشد و بجای تقویت این انرژی، تنها آن را استفاده نماید، سازمان نرخ رشد خود را از دست می‌دهد و به دوره بعدی یعنی دوره ثبات و آغاز افول سازمان وارد می شود.تلاش و مبارزه اساسی سازمان در دوره تکامل باقی ماندن در این دوره است. (ادیزس ۱۹۸۹)

۲-۱۲ تشریح دوره های حیات سازمانی، مراحل پیری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...