۱۰-امید به غیر خدا: بر اساس آنچه در بالا گفته شد کسانی که به خداوند ایمان دارند، به طور کلی فقط به او امید دارند، زیرا فقط به قدرت لایزال او اعتماد و اطمینان دارند و تکیهگاه واقعیشان را خداوند میدانند. و بر این اساس معلوم می شود کسانی که به غیر از خدا امید بستهاند در واقع نیز به او ایمان ندارند و نتیجه بیایمانی چیزی جز ناامیدی نیست و حتی اگر امید هم داشته باشند امیدشان کمکی به آنها نخواهد کرد «چون مرد شریر بمیرد امید او نابود میگردد، و انتظار زورآوران تلف میشود. » (امثال۱۱: ۷). چنین اشخاصی خانه خود را بر روی تار عنکبوت بنا کرده اند و با کوچکترین تکانی تمام هستیشان از بین خواهد رفت همان طور که در این آیات میفرماید: «چنین است راه جمیع فراموشکنندگان خدا. و امید ریاکار ضایع میشود، که امید او منقطع میشود، و اعتمادش خانه عنکبوت است. » (ایوب۸: ۱۳-۱۴؛ اشعیا۵۷: ۱۰؛ زکریا۹: ۵ و … ).
۱۱-امید به بازگشت به وطن و آینده خوش: این امید هر چند در زمره امید غیرخدایی آورده شده ولی می تواند در راستای امید به خداوند نیز باشد چون خود خداوند نیز وعده بازگشت به سرزمین موعود را داده بود ولی از آنجا که امید به خود خداوند نیست در این بخش مطرح می شود و بیانگر این است که قوم بنیاسرائیل چنین دغدغهای در ذهن داشته اند «و خداوند میگوید که به جهت عاقبت تو امید هست و فرزندانت به حدود خویش خواهند برگشت. » (ارمیا۳۱: ۱۷).
۱۲-امید به زندگی و حیات: بدون وجود امید ادامه زندگی برای بیشتر مردم غیرممکن است در واقع امید از محرکهای قوی و قدرتمند انسان برای ادامه حیات است و به انسان نیرو و انرژی میدهد «من چه قوّت دارم که انتظار بکشم و عاقبت من چیست که صبر نمایم؟» (ایوب۶: ۱۱ و نیز: مزامیر۲۲: ۹؛ جامعه۹: ۴ و … ).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱۳-امید به زر و سیم و مال دنیوی: «اگر طلا را امید خود میساختم و به زر خالص میگفتم تو اعتماد من هستی» (ایوب۳۱: ۲۴؛ ۴۱: ۹).
۱۴- امید به اصلاح: «پسر خود را تأدیب نما زیرا که امید هست، اما خود را به کشتن او وامدار. » (امثال۱۹: ۱۸).
۱۵-در بسیاری از بخشهای مختلف عهدعتیق امید بر امور دنیوی تمرکز کرده است و بر آ ن دلالت دارد که در اینجا تنها به ذکر نمونههایی از آن بسنده می شود: محاصره شدگان امیدوارند تا از محاصره رها شوند (مزامیر۲۵)، فرد بیمار امیدوار است تا از بیماری رهایی یافته و شفا یابد (اشعیا۳۸: ۱۰-۲۰). بنیاسرائیل به خداوند اعتماد دارند تا در زمین صلح و صفا برقرار کنند.
-
-
-
-
-
-
-
- اقسام امید در عهدعتیق
-
-
-
-
-
-
الف) امید ممدوح
-
- امید به خداوند: از انجا که تنها خالق حقیقی انسان و جهان خداوند است و تنها کسی است که می تواند با قدرت بیکران خود تقدیر امور را رقم بزند و همه چیز در برابر عظمت و شکوه و جلال او رنگ میبازد. پس بهترین امید انسان نیز تنها خداوند می تواند باشد «و الآن ای خداوند برای چه منتظر باشم؟ امید من بر تو میباشد. » (مزامیر۳۹: ۷؛ ۴۲: ۵ و ۱۱؛ اشعیا۳۸: ۱۸؛ ارمیا۱۴: ۸ و … ).
-
- امید به محبت بی پایان خداوند: همانطوریکه گفته شد هدف و دلیل حقیقی انسان، خداوند است اما گاهی اوقات امور دیگر نیز موضوع امید قرار میگیرد. ممکن شخصی امیدش به محبت بی پایان او باشد محبتی که خداوند خودش آن را پایان میداند و از مردم دعوت می کند تا در هر شرایط به او امید و توکل داشته باشند «اسرائیل برای خداوند امیدوار باشند زیرا که رحمت نزد خداوند است و نزد اوست نجات فراوان. » (مزامیر۱۳۰: ۷) و از کسانی راضی هست که به او و به رحمتش امیدوارند «رضامندی خداوند از ترسندگان وی است و از آنانیکه به رحمت وی امیدوارند. » (مزامیر۱۴۷: ۱۱؛ ۳۳: ۱۸؛ ۱۴: ۳۲).
-
- امید به کلام خداوند: امیدواری به کلام خداوند و وعدههای او چیزی است که در دل هر مومنی وجود دارد زیرا خود خداوند پیروانش را وعده داده تا اگر به فرامین او عمل نمایند و در راهی که او مشخص نموده قدم بردارند او نیز برای آنها همچون یک پدر بوده (اشعیا۲۲: ۲۱) و بلکه مهربانتر از پدر خواهد بود، و به این خاطر است که در کتاب مزامیر خطاب به خداوند چنین میفرماید که: «کلام خود را با بنده خویش به یاد آور که مرا بر آن امیدوار گردانیدی. » (مزامیر۱۱۹: ۴۹)، آیات دیگری از همین باب بر امیدواری بر کلام خداوند دلالت می کنند که عبارتند از: (۱۱۹: ۷۴ و ۸۱ و ۱۱۴ و ۱۴۷).
-
- امید به نجات و رستگاری خداوند: بزرگترین آرزوی هر انسان مومنی در عهدعتیق این است که از نجات خداوند برخوردار شود و به همین خاطر از وعدههایی که خداوند به بنیاسرائیل میدهد این است که: «مترس زیرا که من با تو هستم و مشوّش مشو زیرا من خدای تو هستم! تو را تقویت خواهم نمود و البتّه تو را معاونت خواهم داد و تو را به دست راست عدالت خود دستگیری خواهم کرد. » (اشعیا۴۱: ۱۰). در ادامه همین باب و باب ۴۲ و ۴۳ خداوند بر اساس عهدی که با قوم بسته تا آنها را تنها نگذارد و از آنها حمایت کند وعدههای بسیاری به قوم خود میدهد که این وعدهها و از همه مهمتر وعده نجات آنها از دست دشمن (از جمله آیات ۱۱ و ۱۲) و همینطور بارور کردن زمین زراعی و قدرت یافتن و برکت یافتن امور زندگی و … باعث امیدواری به خداوند و وعدههای او می شود: «و الان خداوند که آفریننده تو ای یعقوب، و صانع تو ای اسرائیل است چنین میگوید: «مترس زیرا که من تو را فدیه دادم و تو را به اسمت خواندم پس تو از آن من هستی. چون از آبها بگذری من با تو خواهم بود و چون از نهرها (عبورنمایی). تو را فرونخواهند گرفت. و چون از میان آتش رَوی، سوخته نخواهی شد و شعلهاش تو را نخواهد سوزانید. » (اشعیا۴۳: ۱-۲). علاوه بر اینها میتوان به: امید به احکام و فرامین الهی (مزامیر۱۱۹: ۴۳)، امیدواری به دریافت تعالیم او (اشعیا۴۲: ۴) و امید به داوریهای خداوند (مزامیر۱۱۹: ۴۳) و … اشاره نمود.
ب) امید مذموم
-
- امید بستن به بتها و خدایان دیگر: همانطور که خداوند در فرمان اول از ده فرمان میفرماید که: «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد. » (خروج۲۰: ۳). زیرا غیرت خداوند (خروج۲۰: ۵). اجازه نمیدهد که قومش بتها و خدایان دیگری را بپرستند و به سمت خدایان دیگر رفته، آنها را عبادت کرده و به آنها اعتماد و توکل کنند و امیدشان خدایان دیگر باشد در حالی که این یهوه بود که آنها را از دست ظلم فرعون و از اسارت نجات داده و در بیابان همراه آنها بوده و آنها را تنها نگذاشت و به آنها وعده داد تا آنها را به سرزمین موعود ببرد. با همه این نیکیهایی که خداوند به قومش کرد انتظار او از قومش این بود که به عهدی که با خداوند بسته بودند، وفادار بمانند و چشم امیدشان به غیر خداوند و علی الخصوص بتها و خدایان دیگر نباشد. به همین خاطر در مذمت کسانی که به بتها پناه برده بودند، میفرماید: «خدایان ایشان کجایند، و صخرهای که بر آن اعتماد میداشتند؟» (تثنیه۳۲: ۳۷؛ اشعیا۴۲: ۱۷؛ حبقوق۲: ۱۸-۱۹ و … ).
-
- امید بستن به طلا و ثروت دنیوی: همه امیدها و پناه و مأمنی که انسان برای خود، به غیر از خداوند در این دنیا در نظر میگیرد به گفته عهدعتیق محکوم به فناست و هیچ سودی برای او ندارد: «چون مرد شریر بمیرد امید او نابود میگردد، و انتظار زورآوران تلف میشود. » (امثال۱۱: ۷؛ ارمیا۴۸: ۷؛ ایوب۳۱: ۲۴-۲۸ و… ).
-
- امید و اطمینان به قدرت نظامی: از اموری که خشم خداوند را برمیانگیزد، و از ضعف ایمان به خداوند حاصل می شود، اطمینان کردن و دل بستن به قدرت و توان نظامی و کلاً امید بستن به قدرتی غیر از قدرت خداوند است و به همین خاطر خداوند به کسانی که به جای توکل به خداوند و روی آوردن به او درصدد کمک گرفتن از مصر برمیآیند چنین نهیب میزند که: «وای بر آنانی که به جهت اعانت به مصر فرود آیند و بر اسبان تکیه نمایند و بر ارابهها، زانرو که کثیرند و بر سواران زانرو که بسیار قوّیاند، توکّل کنند؛ امّا بسوی قدّوس اسرائیل نظر نکنند و خداوند را طلب ننمایند. » (اشعیا۳۱: ۱) و در ادامه برای کسانی که به قدرتی غیر از خداوند پناه میبرند، وعده شکست و نابودی و مجازات میدهد (اشعیا۳۰: ۱۵-۱۶؛ هوشع۱۰: ۱۳).
-
- امید بستن به بیگانه: امیدواری به بیگانگان باعث سرخوردگی انسان و ناامیدی او خواهد شد «آنها که به حبشه متوکّل شدهاند و به مصر فخر میکنند، سرخورده و ناامید خواهند شد. » (اشعیا۲۰: ۵؛ ارمیا۱۴: ۸).
-
- امید به شاهزادگان و روسا: امید بستن به کسی مفید است که از دید عهدعتیق بتواند انسان را به ساحل امنی برساند و او را نجات دهد نه بر کسی که خود را نیز نمیتواند در بلایا و سختیها نجات دهد. پس بهترین امید انسان کسی است که خودش نیازی به نجات نداشته باشد: «به رهبران انسانی توکّل نکنید، هیچ انسانی نمیتواند نجات بدهد. وقتی بمیرند، به خاک برمیگردند و در همان روز تمام نقشههایی که کشیده بودند از بین میرود. خوشا به حال کسی که خدای یعقوب مددکار اوست و بر خداوند، خدای خود توکّل میکند» (مزامیر۱۴۶: ۳-۵).
-
- امید بستن به انسانهای دیگر: علاوه بر اینکه امید بستن به مال و ثروت و قدرت بیگانه مذموم است، امید بستن به غیر خداوند در واقع زیر سوال بردن قدرت خداوند و همینطور ایمان خود شخص نسبت به خداوند و قدرت لایزال اوست. به همین دلیل امیدواری به انسانها نیز از این قاعده مستثنی نیست: «و خداوند چنین میگوید: «ملعون باد کسی که بر انسان توکّل دارد و بشر را اعتماد خویش سازد و دلش از یهوه منحرف باشد. » (ارمیا۱۷: ۵).
[دوشنبه 1400-09-29] [ 04:35:00 ق.ظ ]
|