الف) تامین مالی از طریق سهام عادی دارای هزینه انتشار میباشد ولی تامین مالی از طریق سود انباشته بدون هزینه است.
ب) تامین مالی از طریق سود انباشته مشکلات مربوط به مالکیت و کنترل شرکت را ندارد.
۲-۷-۲-۲ حفظ ساختار سرمایه
حفظ ساختار سرمایه یعنی در تقسیم سود روشی اعمال شود تا بتوانیم با تعیین درصد اجزای تشکیل دهنده ساختار سرمایه ثروت صاحبان سرمایه را به حداکثر برسانیم در این مورد دو موضوع را مورد توجه قرار میدهیم:
۱-انعطاف پذیری در تامین مالی: انعطاف پذیری یعنی اینکه شرکت ها تا حد معینی میتوانند از طریق بدهی تامین مالی کنند اگر شرکت ها بیش از اندازه از طریق بدهی تامین مالی کنند نسبت بدهی افزایش پیدا کرده و ریسک مالی شرکت افزایش مییابد.
۲-سیاست تقسیم سود باقیمانده: در این روش ابتدا نیازهای تامین مالی مشخص می شود سپس تعیین میکنیم چقدر از این نیاز را از طریق سود انباشته تامین کنیم و الباقی سود بین سهامداران تقسیم می شود.
۲-۷-۲-۳ نیاز سهامداران
یکی از عوامل مؤثر در تقسیم سودنیاز سهامداران است بیشتر سهامداران از خرید سهام عادی دو نوع سود را انتظار دارندکه عبارتند از:
۱- سود سرمایه: سهامداران انتظار دارند که ارزش سهام عادی در طول زمان افزایش یابد برای مثال اگر سهمی ۴۰ دلار خریداری شده است و ۶۰ دلار بفروش برسد سود سرمایه حاصل از این خرید و فروش ۲۰دلار خواهد بود.
۲- سود سهام: سرمایه گذاران با خرید سهام عادی انتظار دریافت سود آن را دارند.
با وجود آنکه سرمایه گذاران نیازهای خود را از دو طریق (سود سرمایه و سود سهام) رفع میکنند به سه دلیل زیر دریافت سود سهام را به سود سرمایه ترجیح میدهند:
الف) کاهش عدم اطمینان
ب) قدرت مالی شرکت
ج) نیاز به درآمد جاری
۲-۷-۲-۴ محدودیت های توزیع سود سهام
ممکن است شرکت از نیاز سهامداران به سود سهام مطلع باشد ولی بابت بعضی از محدودیت ها از اعلام و پرداخت سود خود داری میکند که این محدودیت ها به شرح زیر میباشند:
۱- نقدینگی کم: شرکت زمانی میتواند اعلام سود کند که علاوه بر داشتن درآمد کافی وجوه نقد کافی نیز جهت پرداخت داشته باشد.
۲- محدودیت های قراردادی: اگر یک شرکت دچار مشکلاتی از قبیل کمبود نقدینگی یا سود آوری باشد اعتبار دهندگان ممکن است محدودیت در پرداخت سود سهام را به عنوان پیش شرطی جهت اعطای وام قرار دهند در این شرایط شرکت ممکن است حتی با داشتن سود و نقدینگی نیز نتواند سود سهام اعلام کند.
۳- محدودیت های قانونی: گاهی شرکت به لحاظ قانونی و با توجه به شرایط خاص دراعلام و پرداخت سود سهام محدود می شود و این محدودیت ها به طور کامل بستگی به قوانین کشورها و شرایط اعلام شده دارد.
۲-۸ سود انباشته به عنوان یکی از منابع تأمین مالی
اولین عاملی که در سیاست گذاری تقسیم مورد توجه قرار میگیرد سود انباشته است، زیرا اندوخته کردن سود یکی از منابع تأمین مالی به حساب میآید. اگر سود انباشته یک منبع تأمین مالی انگاشته شود، آنگاه شرکت ها باید مقدار زیادی از سود را تحت عنوان سود انباشته کنار بگذارند و مقدار کمی از سود شرکت را بین سهامداران تقسیم کنند. سود انباشته از سودهای باقیمانده شرکت پس از پرداخت سود سهام تشکیل می شود. در دسترس بودن آن نه تنها به سودهای تحصیل شده واحد انتفاعی وابسته بوده بلکه به سیاست سود سهام آن نیز بستگی دارد.
در همین رابطه می توان به موارد زیر اشاره کرد :
الف) هزینه سرمایه : هزینه خاص سرمایه مربوط به سود انباشته از هزینه خاص سرمایه مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز بیشتر است ولی از این بابت سود یا بهره مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز پرداخت نمی شود.
ب) جانشینی برای سهام عادی : اگر سهام عادی در دست عده ای خاص باشد و انتشار سهام جدید از نظر مالکیت مسائلی را به وجود آورد بهتر است برای تامین مالی از سود انباشته استفاده گردد.
ج) عدم دسترسی به منابع مالی دیگر : مثلاً در حالتی که بازاری برای سهام عادی نباشد .
د) مسئله زمان : گاهی اوقات شرکت ها مجبورند به خاطر مسایلی مانند تورم انتشار سهام جدید یا اوراق قرضه را به تأخیر اندازند در این حالت بهترین کار استفاده از سود انباشته به عنوان منبع تامین مالی است.
۲- ۹ هزینه خاص سود انباشته
زمانی که شرکت سود را انباشته میکند به این منظور است که این سود را برای صاحبان سهام در شرکت سرمایه گذاری کند. بازده مورد انتظار سهامداران نسبت به وجوه انباشته شده برابر با تعداد سهامی از شرکت است که اگر سود انباشته بـه صورت سود تقسیمی به آن ها پرداخت شده بود می توانستند با این وجوه آن تعداد سهام را خریداری کنند که به آن هزینه خاص سود انباشته می گویـند (کراکن، ۲۰۰۴). به طور معمول روش های تأمین مالی از محل سود انباشته مشابه روش های محاسبه هزینه سهام عادی میباشد با این تفاوت که در محاسبه آن هزینه انتشار سهام در نظر گرفته نمی شود.
۲-۱۰ استقراض
انتشار اوراق قرضه و یا سهام برای شرکت هایی میسر است که از تأسیس آن ها مدتی گذشته و شرکت در نزد عامه از اعتبار قابل قبولی برخوردار است. اما شرکت هایی که جدید التأسیس هستند کمتر میتوانند از امکان انتشار اوراق قرضه یا سهام برخوردار باشند حتی در صورت ممکن بودن انتشار اوراق قرضه ویا سهام، انتشار آن ها به صورت یک راه تأمین سرمایه پرهزینه بشمار میآید. از این گذشته در کشورهای در حال توسعه بازارهای سرمایه هم به صورت گسترده و منسجم سازماندهی نشدهاند و امکان تأمین مالی از راه انتشار سهام یا اوراق قرضه و از طریق بازارهای سرمایه مشکل میباشد. در این قبیل شرکت های نوپا بیشتر از اعتبارات و وام های بانکهای توسعه و یا بانکهای تجاری استفاده میکنند.
در انتخاب بین تامین مالی کوتاه مدت و بلند مدت قاعده سرانگشتی مورد استفاده شرکت این است که «از سرمایهگذاریهای کوتاه مدت برای وجوه کوتاه مدت و از سرمایهگذاریهای بلندمدت نیز برای وجوه بلندمدت تامین مالی کنید». این امر به این معنا است که از استقراض کوتاه مدت ارزان در جایی که استفاده از آن امنتر است (در جایی که سرمایهگذاریها در ماهیت کوتاه مدت هستند و بنابرین ریسک تجدیدنظر به عنوان مشکل محسوب نمیشوند) استفاده کنید اما از تامین مالی بلندمدت برای سرمایهگذاریهای بلندمدت استفاده نمایید.
۲-۱۰-۱ وام ها و تسهیلات مالی
بدهی های میان مدت و بلندمدت، بدهی هایی هستند که ظرف چند سال بازپرداخت میشوند. این نوع بدهیها در ساختار تأمین مالی و هزینه سرمایه شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردارند. به طور کلی در تدوین یک استراتژی تأمین مالی بر حسب منبع و مقدار وجوه، به موارد زیر توجه می شود:
۱- هزینه و ریسک استراتژی های مختلف تأمین مالی
۲- روند آتی شرایط بازار سرمایه و اثر آن بر نرخهای بهره و قابلیت دسترسی وجوه در آینده
۳- نسبت فعلی بدهی به حقوق صاحبان سهام
۴- تاریخ سررسید بدهی های موجود
۵- محدودیت های موجود در قراردادهای وام
۶- نوع و میزان وثیقه مورد مطالبه وام دهندگان بلندمدت
۷- توانایی تغییر استراتژی تأمین مالی، متناسب با تغییر شرایط اقتصادی
۸- مقدار، ماهیت و ثبات وجوه تأمین شده از داخل مؤسسه
۹- کفایت حد اعتبار بانکی فعلی برای تحقق نیازهای جاری و آتی
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:44:00 ق.ظ ]
|