کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



درصد هزینه سرمایه

نسبت بدهی

نمودار شماره ۲-۲ : دیدگاه سود خا لص عملیاتی

Ke

Ki

در این دیدگاه منافع ناشی از هزینه اندک بدهی با افزایش هزینه حقوق صاحبان سهام خنثی

می شود، به ‌نحوی که کل هزینه سرمایه ثابت باقی می ماند. روش سود خالص عملیاتی بر این نظر تأکید دارد که هیچ ساختار سرمایه مطلوبی برای شرکت وجود ندارد.(, ۲۹-۳۰۱۹۸۱Pandey,)

۲-۹-۳ دیدگاه سنتی

اساس نظریه فوق بر این است که ساختار مطلوب مالی وجود دارد و می توان با بهره گرفتن از اهرم ارزش شرکت را افزایش داد. در واقع، این نظریه پیشنهاد می‌کند که شرکت می‌تواند هزینه سرمایه خود را از طریق افزایش میزان بدهی، کاهش دهد. هر چند سرمایه گذاران میزان سهام عادی خود را افزایش می‌دهند، اما چون اهرم بزرگتری به کار گرفته می شود، و نرخ استفاده از بدهی بسیار ارزان تر از استفاده سهام عادی است، افزایش هزینه استفاده از سهام عادی با منافع حاصل کاربرد بدهی ارزان تر خنثی می شود. این کار تا نقطه ای که افزایش دیگر کاملاً با منافع بدهی ارزان تر خنثنی نمی شود، ادامه می‌یابد.

نمودار۲-۳: هزینه سهام عادی، بدهی و میانگین هزینه سرمایه بر اساس روش سنتی

همان طور که در نمودار نشان داده شده است، هزینه تأمین مالی از طریق سهام عادی (KS ) با آهنگ فزاینده ای نسبت به درجه اهرم افزایش می‌یابد، در حالی که هزینه بدهی (kd ) تنها پس از استفاده زیاد اهرم افزایش می‌یابد. ‌بنابرین‏، میانگین هزینه سرمایه سرمایه (ka ) برای مدتی کاهش می‌یابد.

البته افزایش هزینه تأمین مالی از طریق سهام عادی (kS ) همیشه با استفاده بدهی ارزان تر خنثی نمی شود. یعنی (ka ) با استفاده معقول از اهرم شروع به کاهش می‌کند و پس از حد معینی، افزایش kS بیش از منافع حاصل از بدهی ارزان تر است و ka شروع به افزایش می‌کند.

‌بنابرین‏ نظریه سنتی معتقد است هزینه سرمایه به ساختار مالی وابسته است و هر شرکت ساختار مطلوب مالی دارد که هزینه سرمایه را حداقل می‌سازد. ساختار بهینه مالی، در نقطه x است که هزینه نهایی واقعی بدهی با هزینه نهایی حقوق صاحبان سهام برابر می شود. قبل از نقطه بهینه، هزینه نهایی واقعی بدهی، کمتر از حقوق صاحبان سهام است. بعد از نقطه بهینه، هزینه نهایی واقعی بدهی، بیشتر از هزینه نهایی واقعی حقوق صاحبان سهام خواهد بود.

۲-۹-۴ دیدگاه مودیلیان و میلر

نظریه مدرن ساختار سرمایه در سال ۱۹۵۸ با مقاله مشهور پرفسور فرانکو مودیلیانی[۱۱] و مرتون میلر[۱۲] آغاز گردید که بعدها به نظریه MM معروف شد. فرضیه اساسی مودیلیانی و میلر آن است که در دنیای بدون مالیات، ارزش شرکت و هزینه سرمایه آن به هیچ‌وجه متأثر از ساختار سرمایه نیست و ارزش شرکت تحت ساختارهای سرمایه متفاوت یکسان است. یعنی، برای شرکت ساختار سرمایه بهتر یا بدتر وجود ندارد.

۲-۹-۴-۱ مفروضات مدل مودیلیانی و میلر

مودیلیانی و میلر برای ارائه مدل خود مفروضات زیر را مطرح کردند:

الف. بازارهای سرمایه کامل است.

ب. سرمایه‌گذاران انتظارات همگنی ‌در مورد عایدات مورد انتظار و ریسک این عایدات دارند و درباره توزیع احتمالات سود عملیاتی آینده قضاوت یکسانی دارند.

ج. هیچ نوع مالیات بر شرکت و درآمد اشخاص وجود ندارد (این فرض بعدها توسط مودیلیانی و میلر حذف شد).

د. ریسک تجاری شرکت با انحراف معیار سود قبل از بهره و مالیات اندازه‌گیری می‌شود و شرکت‌هایی که دارای سطح ریسک تجاری یکسانی‌اند، در یک گروه طبقه‌بندی می‌شوند.

ه‍ . اشخاص حقیقی می‌توانند با همان نرخ بهره شرکت‌ها قرض بگیرند.

و. کل بدهی شرکت بدون توجه به میزان بدهی مورد استفاده، بدون ریسک می‌باشد.

ز. سود قبل از بهره و مالیات تحت تأثیر استفاده از بدهی‌ قرار ندارد و به عبارتی همه جریان‌های نقدی دائمی است و شرکت دارای نرخ رشد صفر است.

‌بر اساس مفروضات فوق، مودیلیانی و میلر دو فرضیه را اثبات کردند (۱۹۵۸،Modigliani & Miller).

این فرضیه‌ها به شرح زیر مطرح می‌شود:

فرضیه ۱: ارزش شرکت از طریق تنزیل یا تبدیل به سرمایه کردن سود خالص عملیاتی (NOI=EBIT) به نرخ متناسب با سطح ریسک شرکت تعیین می‌شود. به عبارتی، کل ارزش بازار شرکت برابر است با سود خالص عملیاتی مورد انتظار آن شرکت تقسیم بر نرخ تنزیل متناسب شرکت. این نرخ تنزیل، با توجه به سطح ریسک شرکت تعیین می‌شود. ارزش بازار شرکت که ‌به این ترتیب به دست می‌آید، از درجه اهرم آن شرکت مستقل است.

معادله (۲-۵)

که در آن Ka برابر با نرخ تنزیل قابل اعمال به طبقه ریسک شرکت می‌باشد.

فرضیه ۱ مشابه فرض سود عملیاتی خالص (NOI) است.

فرضیه ۲: هزینه حقوق صاحبان سهام برابر است با میانگین موزون هزینه سرمایه به علاوه صرف ریسک که به درجه اهرم مالی شرکت بستگی دارد.

Ks=Ka+صرف ریسک

Ks= Ka+ (Ka-Kd)(D/S) معادله (۲-۶ )

فرضیه دوم بیان می‌کند که هر چه حجم بدهی شرکت افزایش یابد، هزینه حقوق صاحبان سهام نیز افزایش می‌یابد. بر اساس دو فرضیه فوق، حجم بدهی بیشتر در ساختار سرمایه، ارزش شرکت را افزایش نمی‌دهد چرا که مزایای بدهی اران‌تر دقیقاً با افزایش هزینه حقوق صاحبان سهام خنثی می‌شود.

البته در مطالعات بعدی، آنان بیان کرده‌اند که با فرض مجموعه شرایط ‌محدود کننده‌ای، به علت قابل جبران بودن هزینه بدهی با افزایش بدهی شرکت، ارزش شرکت به طور دائمی افزایش می‌یابد و در نتیجه اگر کل تأمین مالی از طریق بدهی انجام گیرد، ارزش شرکت به حداکثر می‌رسد.

۲-۹-۴-۲ اثبات فرضیه‌های میلر و مودیلیانی

مودیلیانی و میلر برای اثبات فرضیه خود از برهان آربیتراژ استفاده کردند. آن‌ ها نشان دادند که با توجه به مفروضات در نظر گرفته، اگر تفاوت دو شرکت فقط در روشی که تأمین مالی شده‌اند، یا در ارزش کل بازار آن‌ ها باشد، سرمایه‌گذاران، سهام شرکت را در شرایط «بالای قیمت»[۱۳] می‌فروشند و سهام شرکت را در شرایط «زیرقیمت»[۱۴] خریداری می‌کنند، و این فرایند ادامه می‌یابد تا این‌که ارزش بازار دو شرکت کاملاً یکسان شود.

۲-۹-۴-۳ نظریه های مودیلیانی و میلر، بدون در نظر گرفتن مالیات

مودیلیانی و میلر استدلال می‌کنند که نرخ بازده مورد انتظار بر روی سهام عادی شرکت اهرمی با افزایش نسبت بدهی به سرمایه افزایش می‌یابد، و این به علت افزایش ریسک سرمایه ناشی از افزایش اهرم می‌باشد.

درآمد عملیاتی مورد انتظار

Ke=Ku=

ارزش بازار اوراق بهادار شرکت

Ke= بازده سهام عادی معادله (۲-۷)

Ku= بازده شرکت غیراهرمی

اگر شرکت از بدهی استفاده کند، بازده مورد انتظار کل شرکت هنوز همان رقم قبلی است. اما بازده بر روی سهام عادی به صورت زیر در می‌آید،

معادله (۲- ۸ )

Ku= هزینه سرمایه شرکت (بازده مورد انتظار شرکت غیراهرمی)

Ke= هزینه سهام عادی (بازده مورد انتظار سهام عادی)

D= ارزش بدهی

S= ارزش سهام عادی

Ki= نرخ بهره یا هزینه بدهی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:34:00 ق.ظ ]




تردیدهای فوق باعث می شود که حداقل مشاوره با روانشناس و مطالعه پرونده بالینی هر بیمار و تشکیل جلسات توجیه اموری ضروری جهت احراز ضرورت انجام عمل جراحی پلاستیک و صحت رضایت آگاهانه باشند.

۱-۴-۳-۲ ادله جامعه شناختی

زیبایی در ارزش اجتماعی انسان معتبر بوده و از آن به عنوان موهبتی خدادادی یاد می‌گردد. بعد اجتماعی زیبایی بر هیچ کس پوشیده نیست، به سبب اینکه مظهر خارجی انسان از حیث تناسب اعضا و جوارح و اندام در نتیجه موجب جذابیت و مورد توجه قرار گرفتن فرد در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی می شود که این خود می‌تواند آثار مستقیم و غیر مستقیم داشته باشد. از جمله این آثار می توان به شانس موفقیت شغلی خاصه در مشاغلی که عامل زیبایی و جذابیت از اهمیت برخوردار است، افزایش احترام اجتماعی،کامیابی بیشتر در ارتباطات دوستانه و نیز شانس بالای ازدواج با فرد دلخواه و حتی شرکت موفق در انتخابات و… را نام برد. در مواردی جراحیان نیز در مقام دفاع و تبیین ضرورت جراحی زیبایی به اهمیت اجتماعی عامل زیبایی درجدال بی رحمانه برای بقا در عصر حاضر، خصوصاًً برای خانم ها استناد نموده اند .(Comiskey 2004, p30)

هرچند در پاسخ می توان گفت: این ضرورت های اجتماعی (همچون ضرورت های روانی) تا حدی ناشی از نگاه افراطی بشر قرن ۲۱ است که نگاهی مادی گرایانه بوده و ظواهر و تجملات را بسیار مورد توجه خویش قرار می‌دهد؛ لذا بعضی آن را به باد انتقاد گرفته اند و این دلایل را برای قبول مشروعیت عمل جراحی مورد پذیرش قرار نداد هاند. گاه بشر با دوری از معنویت و اخلاق حقیقی، خویش را در گردابی می‌یابد که در آن ممکن است خیلی از مسائل ضروری بنمایند؛ لذا روند زندگی جوامع بشری و عرف غالب آمیخته با تمنّیات نفسانی اموری را ضروری نموده که ممکن بود اگر جامعه در یک سلامت روانی و ‌بر اساس معیارهای والای انسانی رشد می نمود نیازی بدان امور نبود(السباعی،۱۴۱۳ه.ق، ص۷۶).

۱-۵ جراحی های زیبایی و ترمیمی از منظر فقها

با توجه به رواج جراحی های زیبایی و تردیدهایی که ‌در مورد صحت شرعی آن شده است، استفتائات و نظریاتی بالاخص در دهه های اخیر از فقها ذکر گردیده که شاید گنجاندن آن ها در قالب چند دسته منسجم کار دشواری باشد. این امر بدین علت است که« نظرات فقها و اهل شریعت به جهات گوناگون متنوع است و این اختلاف (تا حدی) ناشی از قرائت های مختلف آنان از متون شرع می‌باشد و این برداشت هاست که ادله را برای تحریم یا جواز اعمال زیبایی و یا حدود تحریم تبیین و تشریح می کند(الحسینی،محمد، ص۹۱).

در اینجا پیش از تقسیم بندی نظرات فقها به برخی از نصوص شرعی که مبنای فتاوی ایشان قرار گرفته، اشاره می‌کنیم. از این رهگذر خاصه روایاتی که اهل سنت و شیعیان نقل کرده‌اند،تعارض هایی با یکدیگر دارند تا آنجا که به طور کلی مبنای فتوای فقهای شیعه و سنّی از یکدیگر فاصله گرفته است. متون شرعی مستند در نزد فقها بر دو نوع است یکی آیات و دیگری روایات،از جمله آیاتی که در این زمینه مورد استناد قرار گرفته اند: آیه ۱۱۹ سوره نساء و آیه ۱۳۸ سوره بقره می‌باشد که اولی تغییر در خلقت خدا را منتسب به وسوسه شیطان می‌داند و دیگری رنگ آمیزی الهی(ایمان به خدا یا آفرینش او) را بهترین معرفی می‌کند که گویی بایستی از دخل و تصرف آدمی در امان باشد و در سویی دیگر از آیاتی که به جمال و زیبایی و اباحه و استحباب آن اشاره داشته اند؛ از جمله آیات ۳۱ و ۳۲ از سوره اعراف می توان یاد کرد(السلمی،۱۴۲۸ه.ق، ص۳۷).

همچنین از جمله روایاتی که در کتب شیعه وارد گردیده می توان به چند مورد ذیل اشاره نمود: امام جعفر صادق (ع) فرمود: زنی مشاطه(آرایشگر) بر رسول خدا وارد شد، رسول اکرم(ص) به او فرمود: آیا شغلت را ترک کرده ای یا هنوز به آن ادامه می دهی؟ زن گفت: یا رسول الله تا زمانی که مرا ازآن نهی نکنی آن را انجام می دهم، رسول خدا (ص) فرمود: ادامه بده، اما اگر مبادرت ‌به این کار نمودی صورت را خراش مده و مو را با مو گره نزن (وصل نکن)( الحر العاملی، ج ۱۷ ، ص ۱۳۲).

از حضرت جعفر بن محمد که از پدرانش نقل فرموده اند: رسول خدا (ص) زنی که موی (صورت یا ابرو) را می چیند یا آن که درخواست چیدن آن را می‌کند و نیز زنی که دندانها را باریک و ظریف می‌کند و آنکه می‌خواهد این کار بر او انجام شود و همچنین زن واصله و مستوصله و نیز زنی که خالکوبی می‌کند یا آنکه می‌خواهد بر بدنش خالکوبی کنند، را لعنت ‌کرده‌است(همان، ص۱۳۳).

از علی بن جعفر نقل شده که ایشان از برادرش موسی بن جعفر(ع) پرسیدند: درمورد زنی که از صورت خود مو بردارد، ‌فرمودند«اشکالی ندارد»(همان). از سعد اسکاف از ابی جعفر (ع): نقل شده که از ایشان ‌در مورد مویی که زنان درست می‌کنند و روی سرهایشان قرار می‌دهند و با آن موهای خود را می بندند سوال شد فرمودند: اشکالی ندارد که زن برای همسرش خود را بیاراید. گفت: گفتم به ما خبر رسیده که رسول خدا زن واصله وموصله را لعنت کرده، فرمود: نه چنین نیست. رسول خدا (ص) واصله و موصول های را لعنت کرده که در جوانی زنا کرده و چون پا به سن گذارد واسط های بین زنان ومردان می شود و این معنای واصله و موصله است(همان، ص ۱۸۷).

و همچنین از ابی بصیر نقل شده: از ایشان ‌در مورد موضوع موی جلوی سر پرسیدم که زن بخواهد برای همسرش خود را بیاراید و نیز ‌در مورد مو برداشتن و استفاده از موی مصنوعی و مانند این ها، فرمود: هیچ یک از این موارد اشکال ندارد(همان، ص ۱۸۹).

و اما برخی از روایاتی که از اهل سنّت نقل گردیده است: از عایشه نقل شده که زنی از انصار ازدواج کرد ومریض شد طوری که موهایش ریخت، پس خواستند موی دیگری را به او گره زنند، از پیامبر (ص) سؤال شد، ایشان فرمودند: خداوند واصله و مستوصله را لعنت ‌کرده‌است(البخاری، محمدبن اسماعیل، ص ۱۶۵). از ابن عمر نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: خداوند زنی را که موی گره می زند (یا وصل می‌کند) یا آن که خواستار چنین عملی می شود و نیز زنی که خالکوبی می‌کند یا آنکه می‌خواهد برای او خالکوبی کنند را لعنت ‌کرده‌است(همان). همچنین دکتر عبدالکریم زیدان نمونه ای از جراحی زیبایی و ترمیمی را که در زمان رسول خدا رخ داده، از کتاب «عون المعبود شرح سنن ابی داود» نقل نموده است: در حدیث شریف نبوی آمده است که عرفجه پسر اسعد، بینی اش در جنگ گلاب قطع شد و آن را از نقره ساخت. اما چون عفونت کرد رسول خدا (ص) به او دستور داد بینی اش را از طلا بسازد(محمودیان، مصطفی، ۱۳۸۵، ص۴۰۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




تدلیس حکمی در قلمرو انگلیس در قلمرو قواعد انصاف قراردارد.[۱۹۱] برای تحقق تدلیس در کامن لا در کامن لا چنان که در مبحث عنصر روانی تدلیس به ان خواهیم پرداخت. صرف وجود عنصر مادی کافی نیست و ‌بنابرین‏ مبتنی بر اعتماد به تنهایی سبب تدلیس نمی شود در حالی که در انصاف بنابر نظریه ای که به نفوذ ناروا معروف است و احکام آن در حقوق ایران از جهتی به تدلیس و از جهتی به اکراه مربوط می شود وجود رابطه اعتماد آمیز بین طرفین موجب تزلزل عقد آنان می شود. اصل هشیار باشید خریدار که به موجب آن خریدار بایستی احتیاطات لازم را در خرید کالا بعمل آورد همانطوریکه در قراردادهای بیع به عنوان اصل و قاعده ای اعمال می شود در قراردادهای فروش زمین نیز مورد عمل می‌باشد. با وجود این فروشنده زمین بایستی درستی و به طور کامل مورد معامله را توصیف کند چه در صورتی که زمین مورد معامله را بوطر نادرستی توصیف کند یا طبیعت حق یا منافع خود را در آن به صورت نادرست مطرح می کند به گونه ای که خریدار نتواند آن را مورد شناسائی قرار دهد، خریدار می‌تواند از کامل نمودن عقد (بیع) اتناع کند و مبالغی را که هزینه ‌کرده‌است باز پس گیرد.[۱۹۲]

مبحث دوم: عنصر روانی تدلیس

به منظور تحقق تدلیس علاوه بر عنصر فردی یعنی تظاهر خارجی عمل به صورت گفتار کردار و یا حفظ سکوت عنصر روانی تدلیس نیز که همان قصد فریب طرف معامله است باید وجود داشته باشد. یعنی پدید اورنده عنصر مادی باید قصدی در انجام آن داشته باشد که بار دیگر ویژگی‌های مشخص شده در هر کی از سیستم های حقوقی تحت بررسی تطبیق داشته و طرف دیگر نیز تحت تاثیر آن تن به انعقاد عقد دهد. پس اگر طرف قرار داد به خاطر کاری ندانسته یا به منظور دیگری انجام شده است اشتباه افتد اثر آن را باید در عیوب اراده جستجو کرد نه تدلیس. فریب و حیله در صورتی تحقق می‌یابد که کار فریبنده به عمد و با قصد و نیت صورت پذیرد. اکثر نویسندگان این قید را پذیرفته اند و آن را عنصر معنوی یا روانی این جرم مدنی دانسته اند. مفهوم لغوی و عرضی تدلیس و مبانی تاریخی قانونمدنی نیز این نظر را تأیید می کند. با وجود این ماده ۴۳۸ ق.م به طوری تنظیم شده است که به سختی می توان قید عمدی بودن کار فریبنده را از آن استنباط کرد. زیرا عملیاتی که موجب فریب طرف معامله می شود اعم است از اینکه عملیات ناشی از فریب عمدی باشد یا اینکه ناشی از بی مبالاتی و یا تقصیر در عرضه کالا از نظر مبنا قواعد تدلیس به مسئولیت مدنی نزدیکتر از حقوق کیفری است و تشابه و یگانگی کالاهای آن ها با سادگی قابل فهم است. ‌بنابرین‏ باید پذیرفت که سنگینی تقصیر طرف قرارداد در فریب دیگری اگر به گونه ای باشد که عرضه آن را در حکم عهد بداند و کار فریبنده چنان باشد که به طور معمول از شخص عامه سو بزند باید آن را در حکم عمد شمرد. همچنین ‌در مورد شخصی که واقع را نمی داند ولی نسبت به شناخت آن بی اعتنا است. مانند فروشنده ای که مدعی شود این ماشین برای مسافت های طولانی با حمل بار زیاد ساخته شده است و بعد مشخص شود که ماشین مورد نظر چنین ظرفیتی نداشته است. در اینجا در دید عرف نیرنگ و فریب تحقق شده است زیرا فروشنده احتمال نادرست بودن این اعلام را به عمد می پذیرد تا دیگری را فریب دهد.[۱۹۳] نکته مهمی که بایستی در اینجا در نظر قرارداد تفاوت ها و تمایزی است که میان نظام های حقوقی مختلف میان عملیات مدلسانه و عملیاتی که عرفاً برای ترغیب دیگران به انجام معامله صورت می‌گیرد قائل شوند. چراکه عرف تجاری بسیاری از این گونه اعمال را مجاز دانسته و نام تدلیس بر آن نمی نهد. مانند قراردادن لباس های متوسط در ویترینی شیک و نورانی جهت شیک جلوه دادن لباس ها برای فروش بهتر.

در حقوق انگلیس برای تحقق تدلیس میان قصد و فریب “فقدان اعتماد صادقانه”[۱۹۴] و این قصد که طرف مقابل آنچه عرضه شده است عمل می‌کند تمایز قائل می‌شوند: ضابطه تمییز بین تدلیس مبتنی بر نظریه لرد هرش یکی از قضات عالی رتبه دادگاه انگلیس است که در مجلس اعیان ضمن رسیدگی به دعوای پیک مطرح شده است. ‌بنابرین‏ ضابطه تدلیس هنگامی ثابت می شود که معلوم شود امر کاذبی:

۱٫آگاهانه یا

۲٫ بدون اعتماد به صحت آن یا

۳٫ از روی بی مبالاتی یعنی بدون تقید به صدق و کذب آن اظهار شده باشد. این قاضی سپس می افزاید موضوع سوم مصداقی از دوم است، زیرا کسیکه ‌به این ترتیب امری را عرضه می‌کند نمی توان اعتمادی صادقانه به آنچه که می‌گوید داشته باشد.[۱۹۵]

‌بنابرین‏ عنصر روانی در حقوق انگلیس فقدان اعتماد صادقانه به صحت اظهار انجام شده است و به گفته همان قاضی برای احتراز از اینکه گفتار کذبی مدلسانه گردد تصور کنیم که همیشه باید اعتماد صادقانه ای به صحت آن وجود داشته باشد که در اینجا می توان یه تفاوت عنصر روانی تدلیس در حقوق انگلیس و حقوق ایران پی برد.

در حقوق ایران به قصدی که انگیزه مدلسانه بوده است توجه می شود و همین را برای تحقیق تدلیس کافی می دانند در حالی که در حقوق انگلیس بین انچه که از نظر قانون تدلیس است و انگیزه خود عمل تدلیس تفاوت قائل می‌شوند و برای پیدایش تدلیس به انگیزه عمل که قصد فریب بوده یا اینکه چنین قصدی وجود نداشته توجهی نمی کنند. به گفته قاضی مذکور هنگامی که فقدان اعتماد صادقانه اثبات شود دیگر انگیزه شخص مرتکب اهمیتی ندارد. مهم نیست که وی قصد فریب دادن یا اضرار طرف مقابل را نداشته است بلکه تدلیس بواسطه فقدان اعتقاد صادقانه تحقق می‌یابد.

مبحث سوم: فریب خوردن مدلس

اجتماع عناصر مادی و معنوی برای تحقق تدلیس کافی نیست بلکه علاوه بر آنچه که خواه از حیث عمل دلخواه از حیث قصد در مدلس وجود داشته باشد. در طرف مقابل یعنی مدلس نیز شرایط کافی برای تحقق تدلیس باید وجود داشته باشد. این شرایط در واقع به دو گونه است. آنچه از نظر روانی در شخص مدلس تاثیر می‌گذارد و آنچه که مؤثر در دارایی او واقع می افتد. از این شرایط مورد اول (تاثیر در وضع روانی مدلس) را می توان در بحث کلی مربوط به عنصر روانی تدلیس هم ارائه نمود و لکن تاثیر در وضع دارایی مدلس در ذیل مورد بحث قرار نمی گیرد

گفتار اول: تاثیر تدلیس در وضع روانی مدلس

ارتکاب عمل فریبنده در صورتی سبب خیار فسخ می شود که در طرف قرارداد (مدلس) تاثیر بگذارد یعنی او را به انجام معامله ای ترغیب نماید که در صورت آگاهی از واقع آن تن در نمی داد. برای تحقیق تدلیس باید در رابطه میان سببیت میان حیله های انجام شده و فریب طرف عقد طراز گردد. ترغیب خریدار به انجام معامله در شرایطی مناسب تر یا زمانی زودتر کافی بری ایجاد خیار فسخ نیست ‌بنابرین‏ در صورتی که کار فریبنده مؤثر بیفتد و معلوم باشد که طرف قرار داد با اگاهی از واقع معامله را انجام داده است عقد الزام آور خواهد بود.

گفتار دوم: تاثیر گذاری در وضع دارایی مدلس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




بررسی اثر موانع مدیریتی – سازمانی ‌بر پژوهش از دیدگاه اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها و مراکز آموزش عالی شهر تهران)

۴-۱ فرضیه ­های تحقیق :

موانع مالی در انجام پژوهش ازدیدگاه اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها و مراکز آموزش عالی شهر تهران) مؤثر است.

موانع امکاناتی در انجام پژوهش ازدیدگاه اعضاءهیأت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها ‌و مراکز آموزش عالی شهر تهران) مؤثر است.

موانع شغلی در انجام پژوهش ازدیدگاه اعضاءهیأت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها و مراکز آموزش عالی شهر تهران) مؤثر است.

موانع علمی در انجام پژوهش ازدیدگاه اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها ‌و مراکز آموزش عالی شهر تهران) مؤثر است.

موانع فردی در انجام پژوهش ازدیدگاه اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها و مراکز آموزش عالی شهر تهران) مؤثر است.

موانع مدیریتی-سازمانی در انجام پژوهش ازدیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان (پردیس­ها و مراکز آموزش عالی شهر تهران) مؤثر است.

۵-۱تعریف واژگان و اصطلاحات

تعریف نظری آسیب شناسی:

آسیب در فرهنگ فارسی چنین معنا شده است؛ آفت، بیماری، زخم، عیب، نقص، خسارت(معین،۱۳۷۵)، آسیب­شناسی شناخت درد ورنج و خسارت(عمید،۱۳۶۳)، در اصطلاح هم به آن دسته از علل و اختلالاتی اطلاق می­ شود که وجودشان تداوم و حرکت پدیده­ای را تهدید می­ کند وآن را از رسیدن به اهداف و آرمانش باز می­دارد و یا از کارایی لازم می­ اندازد.

  • تعریف عملیاتی آسیب شناسی:

در این پژوهش آسیب شناسی با استناد به پرسش­نامه سنجش موانع پژوهش شامل۴۰ گویه با مؤلفه­ های، مالی، امکاناتی، شغلی، علمی، فردی و مدیریتی-سازمانی محاسبه خواهد شد.

  • تعریف نظری موانع پژوهش

همه عواملی که به نوعی پیش از انجام تحقیق، در جریان فرایند تحقیق و یا پس از پایان تحقیق در سطح خرد یا کلان بر مسیر پژوهش اثر بازدارنده داشته باشند، جزء موانع تحقیق به شمار می­روند.(طائفی،۱۳۸۳)

موانع پژوهش اعم از موانع (مالی، امکاناتی، شغلی، علمی، فردی ‌و مدیریتی-سازمانی) به سطوحی از مهمترین متغیرهای سازمانی گفته می­ شود که انجام فعالیت­های پژوهش را کند یا غیر ممکن می­سازد.(علیخواه،۱۳۸۳).

تعاریف عملیاتی موانع پژوهش

در این تحقیق منظور از موانع پژوهش، میزان نمره­ای است که از آزمون ۴۰ سؤالی محقق ساخته با مؤلفه­ های: موانع مالی با گویه ­های ۱تا ۷، موانع امکاناتی با گویه ­های ۸ تا ۱۳، موانع شغلی با گویه ­های ۱۴ تا ۱۹، موانع علمی با گویه ­های ۲۰ تا ۲۶، موانع فردی با گویه ­های ۲۷تا ۳۲ و موانع مدیریتی –سازمانی با گویه ­های ۳۳ تا ۴۰ به­دست می ­آید.

۶-۱ مدل تحقیق :

مالی

امکاناتی

شغلی

پژوهش

موانع پژوهشی

علمی

فردی

مدیریتی سازمانی

فصل دوم

ادبیات ‌و پیشینه تحقیق

مقدمه

یکی از زیر بنایی­ترین فعالیت­ها درامر پویایی وپیشرفت هر جامعه، پرداختن به فعالیت­های پژوهشی به­ ویژه ‌در مراکز علمی و پژوهشی و به­دست پژوهشگران و اعضاء هیئت علمی است.امروزه شاهد افزایش روزافزون تأکید بر امر پژوهش وتولید علم در جوامع علمی و دانشگاهی هستیم جوامعی که به امر پژوهش وتحقیق توجه خاصی داشته و به­ طور جدی به آن پرداخته­اند، توانسته ­اند به رشد اقتصادی، فرهنگی وصنعتی قابل توجهی دست یابند ( نصراللهی، ۱۳۸۰).

دراکثر کشورهای دنیا پژوهش به عنوان کارکرد ضروری دانشگاه در کنار آموزش پذیرفته شده است. دانشگاه­ها می­کوشند تا از طریق تولید علم و افزایش کمیت و کیفیت تولیدات علمی، خود را در عرصه ­های ملی و بین ­المللی مطرح کنند، در رتبه علمی وپژوهشی بالاتری قرار بگیرند. بودجه بیشتری جذب کنند وجذابیت خود را برای دانشجویان افزایش دهند ( سیلر وپیرسون[۱] ۱۹۹۵).

دانشگاه­ها و مؤسسات پژوهشی، نهادهای اصلی در تحقیق و توسعه کشور­ها به حساب می­آیند. زیرا از سه رکن مدیریت تحقیقات، محقق وابزار تحقیق برخوردارند و از طریق فعالیت­هایی از قبیل تعیین موضوعات تحقیقاتی مورد نیاز جامعه، تعیین اولویت­های تحقیقاتی، پذیرش واجرای تحقیقات مورد نیاز جامعه و سازمان­دهی ونظارت برفعالیت­های تحقیقاتی، طبقه ­بندی وقابل کاربرد ساختن نتایج تحقیقات ونظایر آن نقش برجسته­ای در پژوهش وتوسعه علمی دارند(احمد دستجردی وانوری، ۱۳۸۳).

۱-۲بخش اول: تعلیم وتربیت

تعلیم و تربیت یکی از بنیادهای زندگی اجتماعی انسان است و همواره در زندگی بشر مؤثر بوده است. رابطه بین آموزش­ و پرورش با رشد و گسترش فرهنگ و تکامل جوامع تا بدان حد است که می‏توان گفت: به هر نسبت جامعه به پایه والاتری از فرهنگ و تکامل برسد، نقش آموزش و پرورش آن نیز در پایه ‏ای برتر است. از نظر کانت[۲]، هنر تعلیم و تربیت و حکومت‏داری در بین تمامی ابداعات بشری از همه دشوارتر است. به عبارت دیگر، او بیان داشته است که بشر تنها با تعلیم و تربیت آدم تواند شد، و آدمی چیزی جز آنچه تربیت از او می‏ سازد، نیست.بر این اساس، نظریه‏پردازان و متفکران بسیاری درباره تعلیم و تربیت به بحث و بررسی پرداخته و جنبه‏ های متفاوت این پدیده را مورد مطالعه قرار داده ‏اند (ماهروزاد،۱۳۸۵ص۴۶).

تعلیم بیش از هر چیز سپردن دانش به دیگران است، اما دانش زمانی سودمند است که به کار آید و آموزش آن‏گاه به کار آید که زمینه‏ای برای پدید آمدن تغییر و تحوّل در نوآموز گردد، چنان که او را در انجام کارها توانا سازد و بر دایره امکاناتش بیفزاید؛ یعنی زمینه‏ای گردد برای تربیت که همانا به کار آمدن توانایی‏هاست. ولی با آنکه آموزش می‏تواند و باید زمینه‏ای برای پرورش و تربیت باشد، خود هیچ‏یک از آن ها نیست؛ زیرا چه بسا ممکن است که به هیچ دگرگونی نینجامد. اینکه آموزش و پرورش زمینه تحوّل بشود یا نه، بستگی به هدف و روشی دارد که در پیش می‏ گیریم. دنیای کنونی شاهد این است که بشر از مهم‏ترین امکانات آموزشی برخوردار است، به گونه‏ای که به راحتی توانسته است طبیعت را مهار کند و آن را تحت تسلّط خود درآورد. اما نکته حائز اهمیت اینجا است که مشکل بشریت نه تنها حل نشده، بلکه در برخی موارد، این مشکل دو چندان شده و اینجا است که مسئله تربیت و موانع تحقق تربیت حقیقی باید به دقت مطالعه و بررسی شوند.( شکوهی،۱۳۸۵،ص۱۱).

۱-۱-۲آموزش عالی

نظام آموزش عالی از دیرباز تاکنون همواره به عنوان نهادی تأثیر گذار بر تمامی ابعاد مختلف جامعه محسوب می­شده است. در واقع آموزش عالی به عنوان یک نظام پویا، هوشمند و هدفمند، زمینه­ رشد موزون، متناسب و متعادل جامعه را به وجود ‌می‌آورد. طول شعاع این رشد منوط به اجرای رسالت­های نوین آموزش عالی است.در واقع هم­اکنون آموزش عالی به عنوان اصلی­ترین نهاد توسعه دهنده کشور ها در مسیر دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … ‌می‌باشد و نقش حساسی بر عهده دارد و چنانچه دانشگاه بخواهد در عصر حاضر به­خوبی عمل کند نیازمند رویکردها و راهبردهای نوینی است که راه را برهرگونه آزمایش وخطا در این زمینه ببندد.بررسی تاریخچه­ نظام آموزش عالی می ­تواند به روشن ساختن ابعاد مختلف این نظام آموزشی کمک نماید. در واقع بررسی سیرتحول و تکوین این نظام می ­تواند موجبات تحولات بعدی را فراهم آورد (هاشمی،۱۳۹۲،ص۱۶).

۲-۱-۲تاریخچه آموزش عالی در جهان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




آثار تحجّر و تعصب ورزی

۱- بی ایمانی، ۲- انحراف از حق: اصولا انتقال سنت‌های غلط از قومی به قوم دیگر در سایه شوم همین” حمیت جاهلیت” صورت می‌گیرد و پافشاری اقوام منحرف در برابر انبیاء و رهبران الهی نیز غالبا از همین رهگذر است. تحجر عقلی، قلبی‌ و تحجر در موضع‌ عملی‌ و رفتاری، علت‌ عدم‌ پذیرش‌ حق‌ و گرایش‌ به‌ کمال‌ و سعادت‌ واقعی‌ می‌گردد (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴). ۳- سوء مدیریت: «تحجرگرایی» مانع‌ جدی‌ در شکوفایی‌ اندیشه‌ دینی‌ و ایجاد تعامل‌ مثبت‌ نظری‌ و عملی‌ با «حقیقت»، «معرفت»، حکمت‌ و حکومت، مدیریت‌ و سیاست‌ و حتی‌ تقدیر معیشت‌ است‌ و متحجران‌ از اسلام‌ جز آموزه‌های‌ بسته‌ و رسوب‌ شده‌ و انعطاف‌ ناپذیر در برخورد با اقتضائات‌ زمان‌ و مکان‌ و تغییر موضوع‌ و محمول‌ها ندارند و هرگز پذیرای‌ نقد اندیشه‌ و عمل‌ خویش، بازشناسی‌ و بازنگری‌ فکر و فعل‌ به‌ اصطلاح‌ اسلامی‌ خود نیستند و همواره‌ راکد و تحول‌ ناپذیرند (مطهری، ۱۳۷۷). ۴- عقب ماندگی و جاهلیت: به هر حال، شک نیست که وجود چنین حالتی در فرد یا جامعه باعث عقب ماندگی و سقوط آن جامعه است، پرده‌های سنگینی بر عقل و فکر می‌افکند و انسان را از درک صحیح و تشخیص سالم باز می‌دارد و گاه تمام مصالح او را به باد فنا می‌دهد. ۵- ایجاد تفرقه در جامعه: اگر جامعه‌ای از مجموع افراد و ‌گروه‌های متعصب که یکدیگر را قبول ندارند تشکیل شده باشد، هیچگاه اتحاد و انسجام در بین آن ها رخ نخواهد داد. به همین جهت می‌باشد که استعمارگران تلاش می‌کنند بین ملتهای اسلامی تعصب کورکورانه و منفی را رواج دهند و حتی در داخل کشور هم با ایجاد تعصب مذموم بین گروه ها و اقوام مختلف وحدت ملی را از بین می‌برند (وب سایت پژوهه، ۱۳۹۲).

مفاسد تعصب

۱٫ کسى که در روابط اجتماعى و تعاملات انسانى، ذوق، سلیقه و تمایلات شخصى را ملاک و معیار سنجش قرار مى‏دهد، تعهد ایمانى و جاذبه الهى و حق را به حاشیه رانده، اولویت را به خود و منافع خود مى‏دهد.

۲٫ گروه گرایان متعصب، اینان نیز از فرط خود بینى و استبداد، همچون اعراب جاهلى، تنها در محدوده منافع باند و عشیره خود مى‏اندیشند.

یکى از مظاهر بسیار زشت تعصب، تکیه بر عقیده و فهم خود یا استاد و حزب خود و… است. تعصب داشتن، بر یک نظریه علمى و طرفدارى از آن، در صورتى که عارى از حقیقت و برهان باشد، مانعى سر سخت و حجابى تاریک بر چهره زیباى معرفت است؛ زیرا وقتى هدایت‏گران جامعه در تاریکى تعصب فرو مى‏روند، فضاى جامعه را رکود و جهل فرا مى‏گیرد و فساد عالم و دانشمند، باعث فساد جامعه مى‏شود. همچنین تعصب و تنگ نظرى علمى، خیانت و ستم به علم مى‏شود. تعصب علمى، دعوت مخاطبان خود به تعطیل عقل و برهان و تسلیم جهل و هوس است و این، باعث هتک حرمت دانش‏پژوهان و ستم به جامعه علمى است و سرانجام تعصب علمى، قدر ناشناسى از استادان و فرهیختگانى است که عمر خود را در راه کشف حقایق و پیشرفت دانش سپرى نموده ‏اند و تلاش کرده ‏اند تا نور علم در محاق هوى و هوس به تاریکى نگراید (وب سایت آیینه رشد، ۱۳۹۲).

ریشه‌های تعصّب

۱٫ تکبّر

۲٫ مال و ثروت

۳٫ جهل و بی خبری: اگر چه جاهلیّت، اصطلاحی است برای دوران پیش از اسلام، ولی انتخاب این عنوان برای آن دوران اشاره ای ‌به این است که آن دوران، دوران جهل و نادانی، و بی خبری و بی فرهنگی بوده است و حمیّت و تعصّب با جاهلیّت ارتباطی تنگاتنگ دارد. امروزه نیز در لایه ها، طبقات وفرهنگ های مختلف می توان جاهلیت و بی خردی و در واقع ناتوانی در اندیشیدن را از آثار تعصب دانست.

۴٫ حبّ شدید به پدران، فرد متعصب علاقه و حب شدیدی نسبت به گذشتگان خود خواهد داشت و بی چون وچرا از پدران خود تبعیت می‌کند.

۵٫ شخصیّت زدگی: گاه شخصی در نظر انسان چنان قداست پیدا می‌کند که گفتار و رفتار او از دایره نقد خارج می شود؛ هر چند از نظر علمی و اخلاقی در سطح پایین قرار داشته باشد و همین امر سبب می شود که عده ای چشم و گوش بسته به دنبال او راه بیفتند و به خاطر او جان و مال خود را از دست بدهند، بی آنکه در محتوای سخنان و رفتار او کمترین اندیشه ای کنند. این گونه افراد در گذشته بوده‌اند و در این دوران نیز در جوامع مختلف وجود دارند.

۶٫ انزوای فکری و اجتماعی: «وقتی انسان در خودش و محیط فکری و اجتماعی اش فرو برود و از جوامع و افراد دیگر و افکار آن ها بی خبر بماند، نسبت به آنچه در اختیار اوست، سخت وابسته می شود و در برابر آن تعصّب می ورزد؛ در حالی که اگر با دیگران بنشیند و فکر خود را با افکار دیگران مقایسه کند، نقطه های قوّت و ضعف و مثبت و منفی به زودی آشکار می‌گردد و به او اجازه می‌دهد بهترین انتخاب را داشته باشد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]