کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



افلاطون نیز همانند استادش سقراط براى اخلاق ارزش فراوان قائل بود و اخلاق را ثمره علم مى‏دانست. ارسطو شاگرد دیگر سقراط نیز مى‏گفت: «عمل انسان را غایتى است و غایات مطلوب دیگر انسان، مراتب دارند آن چه غایت کل و مطلوب مطلق ست‏سعادت و خوشى است. اما مردم خوشى را در امور مختلفه مى‏انگارند، بعضى به لذات راغب‏اند، برخى به مال و جماعتى به جاه، اما چون درست‏بنگریم مى‏بینیم هیچ موجودى به غایت‏خود نمى‏رسد مگر این‏که وظیفه‏اى که براى او مقرر است‏به بهترین وجه اجرا کند و انجام وظیفه به بهترین وجه براى هر موجودى فضیلت اوست. پس غایت مطلوب انسان، یعنى خوشى و سعادت به فضیلت‏حاصل مى‏شود.وظیفه‏اى که براى انسان مقرر شده و او را از موجودات دیگر متمایز مى‏سازد، فعالیت نفس اوست‏به موافقت‏با عقل به بهترین وجه انجام دهد و اگر چنین کرد سعید و خوش خواهد بود. و علم اخلاق عبارت است از این‏که بدانیم براى این‏که فعالیت نفس به موافقت عقل انجام گیرد احوال و موارد مختلف عمل انسان چه باید باشد، یعنى چه وقت و در چه مورد و چگونه و نسبت‏به که و براى چه باید عمل کند» (فروغی ،۱۳۸۵: ۴۴).

«افلاطون مانند سقراط برآن است که عمل نیک، لازمه علم به نیکى است و اگر مردمان تشخیص نیکى دادند البته به بدى نمى‏گرایند. پس حسن اخلاق، یعنى فضیلت نتیجه علم است‏» (فروغی ،۱۳۸۵: ۲۶).سقراط مى‏گفت :فضیلت نفسانى یا اخلاقى، طبیعى نیست، بلکه استعدادى است و باید کسب شود تا به درجه عادت که طبیعت دومى است‏برسد.وى هم چنین مى‏گفت: فضیلت اخلاقى عبارت است از این‏که، در هر امرى، حد وسط میان دو طرف، به عبارت دیگر اعتدال بین افراط و تفریط و زیاده و نقصان رعایت‏شود، چه افراط و تفریط در امور خلاف عقل است و رذیلت‏شمرده مى‏شود(فروغی ،۱۳۸۵: ۵۲).

علل نیاز به اخلاق :

انسان برای زندگی اجتماعی خود ناگزیر از وضع قوانین و اطاعت از آن است. در اجتماع، قوانین سعی می‌کنند حدود هر کس را تعیین و آنان را موظف به رعایت حقوق دیگران نماید. این قوانین گاه به مقررات اجتماعی و گاهی به اخلاق اجتماعی شهرت پیدا کرده‌اند. این مقررات و یا اخلاق اجتماعی در واقع نیازی ثانوی برای زندگی اجتماعی انسان به شمار می‌آیند. انسان به طور طبیعی نیازمند ‌به این گونه قوانین نیست، بلکه از آن جائی که برای رفع حوائج خود ناگزیر از زندگی اجتماعی است، لذا این مقررات را برای تنظیم حیات اجتماعی خویش وضع و رعایت می‌کند. مقصود از نیاز انسان به اخلاق، نیاز به مقررات اجتماعی و بین فردی نیست، بلکه مقصود از نیاز به اخلاق، تمایل طبیعی آدمی برای داشتن کمالات و خیرات اخلاقی است. انسان گذشته از این که در اجتماع زندگی می‌کند، فضیلت را دوست دارد و طالب آن است. انسان اگر در جهان به تنهائی هم زندگی کند، باز خود را مجاز به انجام هر کاری نمی داند(احمدی و فراهانی،۱۳۸۷ : ۱۶۵). او از این که بر نفس خویش مسلط باشد، احساس لذت می کند و این سرمایه اولیه اخلاق به شمار می‌آید. آدمی از ضعف خویش در مقابل خواسته ها و تمایلات، احساس ناخرسندی می کند. از این رو از ضعف عقل گریزان بوده و تمایل به حاکمیت عقل بر حیات خویش دارد،و اخلاق نیز از عقل ناشی می شود.
با این توضیحات برای پی بردن ‌به این که امکان تربیت اخلاقی یک امکان اصیل و قابل اعتنا است کافی است کمی با خود اندیشه کنیم. تجربه ثابت ‌کرده‌است که انسان از داشتن فضیلت های اخلاقی احساس رضایت مندی کرده و از صفاتی چون ظلم و تضییع حقوق و کارهای منافی عفت شرمسار است. این قضیه به ما در فهم امکان ذاتی تربیت اخلاقی کمک می‌کند. ‌بنابرین‏ به حکم عقل، تربیت انسان امری کاملاً طبیعی است در غیر این صورت وجود چنین نیازهایی چه معنایی دارد؟ علت دیگری که خارج از تفکر و تجربه انسانی است، وجود مکتب های گوناگون دینی و غیر آن است که هر کدام به طریقی به فضیلت های اخلاقی توصیه می‌کند. اگر در این که آیا تربیت اخلاقی امکان دارد یا نه، شکی کنیم، کافی است که به ادیان الهی توجه کنیم. اگر چنین امکانی وجود نداشت، این همه ادیان در عصرهای گوناگون برای نسل های مختلف تلاش نمی کرد. می‌دانیم در کتب آسمانی پاره ای از مطالب به تاریخ و برخی به عقاید و در قسمت های دیگری به اخلاق پرداخته است. اگر انسان به اخلاق نیاز نداشت و یا تربیت اخلاقی در انسان بی تأثیر بود، آمدن این همه توصیه های اخلاقی لغو و بیهوده می شد و خداوند کار عبث و بی ثمر مرتکب نمی شود. پس امکان دارد که بگوئیم تربیت اخلاقی در انسان کار ساز است. علاوه بر وجود دین و شریعتی که توصیه به اخلاق می‌کند، رسولان الهی نیز چنین تکلیفی را بر عهده دارند. رسالت پیامبران رهنمون ساختن انسان ها به سعادت است. آنان تلاش کرده‌اند تا ارزش های اخلاقی را توسعه دهند. پس اگر امکان تربیت اخلاقی وجود نداشت ارسال رسولان هم کاری لغو و بیهوده بود در حالی که خداوند حکیم است.سومین مؤید برای وجود امکان تربیت اخلاقی، باور و اعتقاد به معاد است. معاد و بازگشت به جایگاهی که صواب از ناصواب و سره از ناسره بازخوانی می شود منجر به بروز رفتارهای اخلاقی و پایبندی به ارزش ها می شود. وجود باور به معاد و بازگشت انسان ها به میز محاکمه مؤید دیگری بر وجود چنین امکانی است. در واقع معاد محرکی است برای خود سازی و توجه به پاک سازی نفس از آلودگی ها. ‌بنابرین‏ با توجه به قرائن مذکور آن چه امید تکامل و پایبندی اخلاقی در انسان را روز افزون می‌کند التفات بشر به معاد است.امروزه با نگاهی گذرا به مراکز تربیتی از جمله مهد کودک ها، مدارس علمی، مراکز باز پروری، ندامت گاه ها وغیره می توان ‌به این نتیجه رسید که رشد و تربیت اخلاقی در انسان ها قطعی و غیر قابل انکار است .
آیا با شرائط فعلی امکان وقوعی تربیت اخلاقی وجود دارد یا خیر؟ آیا واقعاً بشر با تربیت های موجود، توانسته است خود را به درجات عالی رشد و پویائی اخلاقی برساند یا خیر؟ چه نمونه هائی سراغ دارید تا روشن کند که واقعاً بشر قابلیت تربیت را دارند؟ در پاسخ و تبیین سوال مذکور به قرآن، کتاب هدایت، مراجعه می‌کنیم در آیه ۵۰ از سوره طه، خداوند می فرماید«پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آن چه لازمه آفرینش او بود عطا فرمود و آن گاه هدایتش کرد»[۱۷] . این آیه شریفه بارقه امید را در دل ها زنده می‌کند که هدایت و رستگاری انسان از ضروریات و مسلّمات است و جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست. از سوی دیگر خداوند شاکله انسان را معجونی از تقوی و فجور قرار داده است

هر دو زمینه سقوط و صعود در انسان هست. و در مبانی نظام اخلاقی اسلام، عنصر «اختیار» از مهم ترین ویژگی های انسان شمرده شده است. انسان مختار است که یکی از دو راه را انتخاب کند. هیچ گونه جبر و زوری در کار نیست. «انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا»[۱۸]ً و از سوی دیگر قضیه اختیار را چنین مطرح ‌کرده‌است: «لا اکراه فی الدین»[۱۹].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:33:00 ق.ظ ]




دزوریلا ونزو (۱۹۹۰)به نقش حل مسأله و ارتباط آن با برخی مشکلات تحصیلی پرداخته‌اند و نتایج تحقیقات آن ها حاکی است که افراد دارای توانایی حل مسأله بالا در مقایسه با افراد دارای توانایی حل مسأله پایین عملکرد تحصیلی بهتری دارند (نقل از دزوریلا و شیدی ۱۹۹۲)

آموزش مهارت های حل مسأله برای افراد درای مشکلات متنوعی از قبیل تعارض های موجود بین زوجین (سو رنسون ،۱۹۹۹)رفتار ضد اجتماعی کودمان (کازدین و همکاران ۱۹۹۲)

پذیرش مشکلات و نا توانا ییهای جسمانی (الیوت و همکاران ۱۹۹۹) افسردگی (ماینورز –والیس ۲۰۰۰ )،بیماری های روانی و عقب ماندگی ذهنی که معمولاً دارای نقص در مهارت های حل مسأله هستند (بنسون ۱۹۹۵)کاهش مشکلات رفتاری مبتلایان به اوتیسم (براون ۲۰۰۵ )،اختلالات یاد گیری (بابا پور خیر الدین ،صبحی قرامکی ۱۳۸۰) به کار رفته است .

همچنین احمدی زاده (۱۳۷۳). در پزوهشی که انجام داد ‌به این نتیجه دست یافت که آموزش مهارت حل مسأله با افزایش شایستگی های اختماعی و ارتقائ سطح روابط بین فردی نو جوانان ارتباط قاطع دارد و موجب افزایش خود کارآمدی تحصیلی و سلامت روان شناختی در نوجوانان می شود (احمدی زاده۱۳۷۳ ). پژوهش ها حاکی است که در کودکان و نوجوانی که طریقه استفادۀمنظم از راهبردهای حل مسأله را یاد گرفته اند ،به نحوی مؤثری بر فشار و نا کامی غلبه می‌کنند .همچنین به نظر می‌رسد ،توانایی حل مسأله بر عملکرد تحصیلی تأثیر مثبتی می‌گذارد) ، به علاوه تحقیقات نشان داده است که کودکان و نوجوانی که در این زمینه از مهارت های قوی دارند ،گرایش کمتری به بزهکاری ،مصرف مواد و الکل و مشکلات جدی روانشناختی دارند (پوپ و همکاران ۱۹۸۸ ؛نقل از تجلی ۱۳۷۳ ).

۲-۳-۲- حل تعارض بین فردی

یکی از مشکلاتی که اجتناب از آن سخت و تقریباً برای هر فردی تنش زا است تجربه تعارض بین فردی است ،بخصوص اگر این تعارض پایدار و مزمن باشد . در واقع یکی از شایع ترین مشکلات رایج در دورۀنوجوانی ،اختلاف در روابط بین فردی و تعارض می‌باشد ، که در صورت آموزش مهار تهای حل تعارض بین فردی بسیاری از مشکلات کنترل شده و از بروز مشکلات شدید تر پیشگیری می شود . امروزۀآموزش مهارت حل تعارض بین فردی از مؤلفه های اساسی در انواع برنامه های کاهش خشونت و کنترل رفتار در مدارس می‌باشد . پژوه ش های مختلف حاکی است که آموزش مهارت‌های اجتماعی و مهارت حل تعارض بین فردی ،در کاهش مشکلات روانشناختی بویژه بزهکاری و سوء مصرف مواد (کاتالانو ،و همکاران ۱۹۹۸؛ چانگ و الیاس ۱۹۹۶؛درلاک ،۱۹۸۰)و در افزایش پیشرفت تحصیلی (جانسون و همکاران ۱۹۹۲)مؤثر بوده است .

۲-۳-۲-۱- تعریف و ماهیت تعارض

تعارض در لغت به معنای رو یارویی ،معترض و مزاحم یکدیگر شدن و با هم اختلاف داشتن است تعارض در رو یا رویی است ،به نحوی که در این رو یا رویی هر کس سعی دارد حقانیت خودش را به اثبات برساند ،یا به بیان ساده پیروز شود تعارض یعنی مبارزه تمایلات یا علایق ،موقعیتی که در آن فرد در معرض نیرو های متضاد و یا قدرتی های تقریباً برابر قرار می‌گیرد ،و معمولاً بازدارنده می شود (سر مد ،۱۳۷۸)

در تعریف دیگر ،تعارض عبارت است از این که یک فرد یا یک گروه به طور عمدی مانع رسیدن یک فرد یا گروه به اهدافش می‌باشد یا راه او را سد و بلوکه می‌کند (شاهزکنی ۱۳۸۰)

تعارض مشابه رقابت است ،اما با شدت بیشتری توام است .رقابت یعنی همچشمی بین دو فرد یا گروه در دستیابی به یک چیز متمایز زارزشمند در حالی که در تعریف واژه تعارض چنین فرض می شود که فرد یا گروهی مستقیماًمانع از این می شود که گروهیا افراد دیگر به هدف خود برسد در این موقعیت رقابتی اگر چه افراد می‌توانند اهداف نا ساز گار داشته باشند ، معمولاًافراد می‌توانند هدف شان را بدون ایجاد مانع برای دیگری تعقیب و پیگیری کنند ،اما در تعارض معمولاً افراد برای دیگران مانع ایجاد می‌کنند (دفت . ریچارد ال ؛۱۹۹۹ از پاراسائیان و اعرابی ۱۳۸۰).

در هنگام مقابله با تعارض گاهی رفتار های سازش نا یافته در افراد ایجاد می شود ، رفتار هایی مانند مصرف الکل و مواد مخدر ،کم خوری یا پر خوری ،رفتار پر خاش گرانه یا اطاعت و فرمانبری بیش از حد (هاریگو پال ،۱۹۹۵ نقل از باباپور خیر الدین ۱۳۸۱). بعلاوه برخی تغییرات فیز یو لوژیکی نیز در موقعیت های تعارضی شدید ایجاد می شود که عبارتند از :

    • افزایش ترشح آدرنالین و نور آدر نالین

    • افزایش ضربان قلب و فشار خون

    • بازداری حرکات دودی عضلات شکم

  • افزایش اسید هیدرو کلریک در معده و اختلال در کارآن و اشکال در هضم غذا (استونی و همکاران ؛نقل از همان منبع )

تداوم چنین تغییرات فیزیو لو ژیکی به مدت زیاد تعادل هورمونی را نیز مختل می‌کند و در اثر این عدم تعادل هورمونی ،شخص به برخی اختلالات روان تنی مانند زخم معده ،مشکلات تنفسی (مانند آسم )،فشار خون بالا و حتی مشکلات عروقی- فلبی مبتلا می شود (پتری و همکاران ،۱۹۹۹ نقل از همان منبع ). به طور کلی افراد واکنشی های مختلفی به موقعیت های تعارضی شدید از خود نشان می ‌دهند که می توان آن ها را به صورت زیر خلاصه کرد :

    • پاسخ های روان شناختی شامل :بی تو جهی ،بی علاقگی ،نا رضایتی ،اصطراب ،انزوا طلبی ،نا کامی

    • پاسخ ها یرفتاری شامل :مصرف الکل و مواد مخدر ،پر خاشگری یا تخربی کاهش ارتباطات ،کم خوری یا پر خوری .

    • پاسخ های فیزیو لو ژیک مانند : انواع سردرد ،زخم معده و مشکلات گوارشی ،فشار خون بالا ،مشکلات تنفسی و مشکلات عروقی

  • واکنش های بیو شیمیایی مانند :افزایش ضربان قلب ؛اتساع برونش ها ، اتساعد مرد مک ها باز داری ترشح مایعات هضمی ،ترشح آدرنالین و نور آدر نالین ،تبدیل گلیکوژن به صفرا(دایاس و همکاران ۱۹۹۹).

در موقعیت های مر بوط به تحصیل ،تعار ضات منجر به افت تحصیلی ،غیبت از مدرسه ،ترک تحصیل،لجبازی و مخالفت جویی و انحرافات رفتاری و …. می شود .در واقع یکی از شایع ترین مشکلات مربوط به مدارس تعارض بین افراد می‌باشد ،این تعارض می‌تواند به تعارضات درونی یک شخص و یا تعارض بین دو شخص یا بیشتر و یا ممکن است این تعارض مربوط به دو یا چند گروه باشد ،(جانسون و جانسون ،۱۹۹۵).

گر چه تعارض اغلب به شکل منفی در نظر گرفته می شود ،اما می‌تواند به طور مثبت هم به کیفیت روابط و هم به رشد شخصی افراد کمک کند و این زمانی است که با شیوه های صحیح و کار امد بتوان به حل پرداخت در این پیامد های سودمند و مفیدی عاید خواهد شد که عبارتند از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]




  • واقعیت را چگونه بشناسیم؟

در دامن فرهنگ هر جامعه‌ای (که پایه آن آموزش و پرورش است) واقعیت وجود دارد.

  • واقعیت درمانی چیست؟

واقعیت درمانی گونه‌ای دیگر از درمان در روانشناسی است که بر سه اصل استوار است:

۱- واقعیت ۲- مسئولیت ۳- مشروعیت (اخلاق)

به عبارتی واقعیت درمانی یعنی شناساندن و وادار کردن درمان‌جو به پذیرش واقعیت‌ها.

– چه کسانی به درمان احتیاج دارند؟

کسانی که نیازهایشان برآورده نشده است.

– این نیازها چه نیازهایی هستند؟

۱- ارتباط (پیوندجویی) ۲- احترام ، ارزشمندی و کسب هویت

– این نیازها چگونه برآورده می‌شوند؟

– با پیشه‌کردن راستی و درستی ومسئولیت ­پذیری .

۲-۴-۳-۱-نیاز اول(پیوند عاطفی دوسویه)

ارتباط (پیوند عاطفی) یعنی چه؟

ارتباط یعنی نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن یک ارتباط دوسویه نه یک طرفه این نیاز در تمام شکل‌های دوست داشتن از عشق مادری گرفته تا عشق خانوادگی و عشق زن و شوهری ما را به فعالیت دایمی برای جستجوی رضایت خاطر می‌کشاند.

زمان: از خردسالی تا سالخوردگی نیازمندیم که دوست داشته باشیم و دوستمان بدارند.

  • فایده ارتباط چیست؟

تندرستی و شادمانی در سراسر عمر، بستگی به درجه توانایی برآورده کردن این نیاز دارد.

  • مشکلات عدم ارتباط چیست؟

از ناراحتی‌های خفیف، اضطراب و افسردگی گرفته تا قطع کامل ارتباط منطقی با دنیای پیرامون خویش را به دنبال دارد.

جایگاه پیوند عاطفی در نظریه واقعیت درمانی چیست؟(نظریه دلبستگی بالبی و اریسکون )

در این نظریه گفته می‌شود: نقطه آغاز مشکل فرد از اینجا شروع می‌شود چرا که اگر این نیاز عاطفی برآورده نشود باعث می‌شود ما راه‌های غیر واقعی را در زندگی‌مان انتخاب کنیم و از واقعیت‌ها دور شویم و بستر استفاده از عقل برچیده شود و ترجیح دهیم احساس بر عقل غلبه کند و به پاسخ‌های فوری و خوش زودگذر در رفع نیازهایمان روی آوریم.

مثال : مانند زنی که از کودکی عشق و محبت واقعی را نیاموخته است، جهت جلب عشق و محبت تلاشی غیرواقعی می‌کند و درگیر یک رشته ماجراهای ناخوشایند جنسی می‌شود و فقط هنگامی می‌تواند دست از این ارضای ناخوشایند بکشد که بیاموزد راه‌های بهتری هم برای دستیابی به عشق و دوستی وجود دارد.

‌بنابرین‏ همیشه باید کسی باشد که با او صمیمانه احساس ارتباط کنیم و هرگاه این پیوند آسیب ببیند به‌سرعت دچار نارضایتی و ناتوانی در رفع نیازهای عاطفی خواهیم داشت.

آسیب شناسی ارتباط:

  • حال با مشکل ارتباط پیش آمده چه کنیم؟

در نظریه واقعیت درمانی گفته می‌شود، اینجا است که باید بین درمان‌گر و درمانجو یک پیوند عاطفی به وجود بیاید. تا فرد اول نیازش برآورده شود و بعد در سایه برآورده شدن این نیاز با کمک عقلش به ارزیابی رفتارش بپردازد و درست را از نادرست و حق را از ناحق با آزادی انتخاب کند و خودش مسئول انتخابش باشد.

این پیوند چگونه بین درمانگر و درمانجو به وجود می‌آید؟

    1. درمانگر باید به مسائل درمانجو علاقمند باشد.

    1. ‌در مورد تمام جنبه‌های زندگی کنونی بیمار با او صحبت کند.

    1. ‌در مورد رفتار بیمار با او صحبت کند.

    1. ‌در مورد علایق او، بیم‌ها و امیدها، باورها و به‌ویژه ارزش‌های موردنظر او از درست و نادرست با او صحبت کند.

  1. و هر آنچه که برای درمان سودمند است مانند سیاست، فیلم و سینما، ورزش ، سرگرمی‌ها، اقتصاد، بهداشت، ازدواج، مسایل جنسی، مذهب و . . . ، با او صحبت کند.

۲-۴-۳-۲-نیاز دوم (احساس ارزشمندی)

  • نیاز به احساس ارزشمند بودن برای خود و دیگران:

معمولاً فردی که دوست دارد و دوستش دارند احساس ارزشمندی می‌کند و همینطور کسی که ارزشمند است معمولاً دوستش دارند و می‌تواند دوست داشته باشد و در قبال مردم احساس مسئولیت می‌کند و فکر می‌کند به درد مردم می‌خورد و برای رسیدن به احساس ارزشمندی تلاش و کوشش می‌کند. سختی تحمل می‌کند و محرومیت می‌کشد، که ‌به این فرد مسئولیت‌پذیر گفته می‌شود.

  • چه کنیم که ارزشمند باشیم؟

    1. باید یاد بگیریم هنگامی که رفتارمان نادرست است از خود انتقاد کنیم و هنگامی که رفتارمان درست است به خود افتخار کنیم(شکل‌گیری عزت نفس)

    1. اگر به موقع رفتار خود را ارزیابی نکنیم وقتی به پایین‌تر از حد معیار برسد به سختی قادر به بهبود رفتارمان خواهیم بود و نیاز نهادی ارزشمند بودنمان برآورده نخواهد شد و دچار رنج خواهیم شد.

  1. یادگیری اخلاقیات، معیارها، ارزش‌ها، رفتار درست شرط لازم و اصلی برای برآورده شدن نیاز مربوط به احساس ارزشمند بودن هست.

۲-۴-۴-مقایسه نظریه ها :

۲-۴-۴-۱-نظریه های درمانی سنتی (مخالف)

    1. روانپزشکی سنتی عقیده دارد که بیماری روانی وجود دارد و مبتلایان بیماری روانی را پس از دسته‌بندی بایستی زیر درمان قرار داد.

    1. روانپزشکی سنتی می‌گوید که بخش اصلی درمان بررسی زندگی گذشته بیمار است، ریشه‌یابی ناراحتی روانی موجب درک و فهم خود برای تغییر شیوه نگرش خواهد شد، پس از تغییر نگرش فرد می‌تواند الگوهای مؤثرتری در زندگی بیابد و همین مشکلات روانشناختی او را حل می‌کند.

    1. روانپزشکی سنتی بر آن است که درمانجو باید نگرش‌هایی را که نسبت به افراد مهم در زندگی گذشته داشته، اطرافیانی که مشکلات درمانگر با انتقال عواطف مشکلات گذشته بیمار را دوباره زنده می‌کند بینش جدید موجب می‌شود او از روش فعلی دست بردارد و ‌به این ترتیب مشکل او حل می‌شود.

    1. روان درمانی سنتی حتی هنگام مشاوره سطحی، تأکید می‌کند که اگر بیمار می‌خواهد حالش تغییر کند باید نسبت به ژرفای ضمیر ناخودآگاه خویش درک و بینش پیدا کند درگیری‌های ناخودآگاه مهمتر از خودآگاه است.

    1. روانپزشکی سنتی چون معتقد به وجود بیماری ذهنی است از اخلاقیات می‌پرهیزد وکژ رفتاری به عنوان محصول بیماری ذهنی به حساب می‌آید و بیمار مسئول نیست.

    1. (یک بخشی دیدن انسان (ناخودآگاه)

  1. آموز ش دادن به مردم جهت رفتار بهتر در روانپزشکی سنتی نقشی ندارد زیرا تصور می‌رود به محض آنکه ریشه‌های ناخودآگاه پیدا شد بیماران خودشان رفتار بهتر را فراخواهند آموخت.

۲-۴-۴-۲-نظریه واقعیت گرایانه

ما اصولاً مرض روحی یا بیماری ذهنی را قبول نداریم لذا بیمار نمی‌تواند ‌به این عنوان که مسئول رفتار خودش نیست هرطور که می‌خواهد رفتار کند درمانجو صرفاً مسئولیت گریز است.

کارکردن در زمان حال و به سوی آینده است ما درگیر گذشته بیمار نمی‌شویم زیرا نمی‌توانیم گذشته او را تغییر دهیم و بیمار نیز محدود به گذشته‌اش نیست.

از چه سئوال می‌شود نه چرا – پرداختن به واقعیت‌ها

ما با بیماران رابطه‌ای همانند رابطه‌ با خویش برقرار می‌کنیم نه به عنوان پیکره‌های انتقالی .

– ایجاد پیوند عاطفی اساس کار است.

– بیمار از خودش صحبت کند نه از دیگران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]




بر اساس ماده ۷ میثاق حقوق مدنی و سیاسی هیچ فردی نباید تحت شکنجه، رفتار یا مجازاتی تحقیر آمیز و غیر انسانی و بی رحمانه قرار گیرد. این حق قطعی و غیر قابل تعلیق است و همه افراد باید آن را رعایت کنند. هیچ شرایطی نمی تواند انجام رفتار یا مجازات غیر انسانی، ظالمانه و تحقیر آمیز را توجیه کند.

اهمیت پرهیز از این رفتارهای ضد حقوق بشری به مراتب نسبت به کودکان با توجه به سن و شرایط آن ها مضاعف می شود. لذا کنوانسیون حقوق کودک در ماده ۳۷ از دولت ها می‌خواهد تضمین کنند: ” هیچ کودکی مورد شکنجه یا سایر رفتارهای بی رحمانه غیر انسانی یا تحقیر آمیز قرار نگیرد.” در این خصوص کمیته حقوق کودک توقیف یا جلوگیری و اجبار کودک را در حالت کلی مجاز نمی داند و تنها زمانی توقیف و اجبار کودک را مجاز می‌داند که کودک صدمه زدن و ایجاد خطر قریب الوقوعی را برای خود یا دیگران مطرح نماید و هیچ ابزار و روش دیگری برای کنترل او مفید و مؤثر نباشد. استفاده از توقیف یا اجبار من جمله پیشگیری از طریق پزشکی و دارویی، فیزیکی یا از طریق ابزار و آلات باید حتماً تحت نظارت و کنترل مستقیم و نزدیک پزشک و روانشناس باشد. این امر به هیچ وجه نباید به عنوان ابزار مجازات استفاده شود.

کمیته از دولت‌ها می‌خواهد کارمندانی که در امر توقیف ‌و اجبار کودکان معارض با قانون در حالت خطرناک دخالت دارند، حتماَ آموزش های لازم و استاندارد های قابل اعمال ‌در مورد کودکان را فرا گیرند تا از هر گونه رفتار غیر انسانی و بی رحمانه با کودکان پرهیز شود.[۱۳۷]

بر اساس قواعد سازمان ملل نیز، توسل به ابزارهای مهار کننده بدنی و توسل به زور باید ممنوع و محدود به موارد استثنایی و زمانی که تمامی راه های دیگر کنترل بی نتیجه مانده باشد و آن هم در محدوده ای که به طور مشخص توسط قوانین و مقررات تعیین شده باشد، این روش ها، نباید موجب بی آبرویی و تحقیر نوجوانان شود و تنها باید محدود به کوتاه ترین زمان ممکن باشد.[۱۳۸]

همچنین کلیه تدابیر و روش های انضباطی باید تضمین کننده حفظ امنیت و نظم زندگی سالم جمعی بوده و منطبق با رعایت کرامت ذاتی نوجوان و هدف اصلی رفتار در بازداشتگاه یعنی ترویج مفهوم عدالت و عزت نفس وهمچنین رعایت حقوق بنیادین همگان باشد.

روش ها و تدابیر انضباطی که متضمن رفتارهای خشن، غیر انسانی و تحقیر آمیز باشد از جمله تنبیه بدنی، حبس در سلول تاریک، حبس در سلول انفرادی یا هر تنبیه دیگر که سلامت جسمی یا روانی نوجوان را به خطر اندازد، باید به طور جدی منع شود.[۱۳۹]

تقلیل جیره غذایی، محدودیت یا لغو تماس با اعضای خانواده به هیچ وجه نباید به کار گرفته شود.[۱۴۰]

کمیته مقرر می‌کند که برای کودک این فرصت فراهم شود که در صورت نقض حقوقشان در بازداشت موقت، به مقام قضایی یا مقام مستقل دیگر شکایت کند و از پاسخ آن مقام مطلع شود.[۱۴۱]

همچنین دولت ها موظف هستند ارزش‌های شایسته و مستقلی را در نظر بگیرند.[۱۴۲]

‌بنابرین‏ شرایط خاص اطفال بزهکار و مصلحت و منافع عالیه آن ها اقتضا می‌کند با رعایت همه حقوق ناظر به مرحله بازداشت موقت سعی در تحقق دادرسی منصفانه شود تا بازگشت به جامعه و سازش و جامعه پذیری آن ها میسر شود.

کمیته حقوق کودک شرط ضروری رعایت انصاف در اجرای دادرسی نوجوانان را آموزش مناسب و آگاهی کافی همه افراد متخصص و کارمندانی که در سیستم دادرسی نوجوان با وی مواجه می‌شوند، می‌داند. کمیته تأکید می‌کند همه افراد اعم از پلیس که اولین فرد درگیر و در مواجهه با اطفال بزهکار است تا افراد مجری حکم و پرسنل بازداشتگاه ها باید به طور منظم و سیستماتیک ‌در مورد مقررات بین‌المللی و قوانین ویژه کودکان، علل بزهکاری نوجوان و جنبه‌های روانشناسی کودک مورد آموزش قرار بگیرند.[۱۴۳]

به همین دلیل قواعد پکن تأکید می‌کند که کارکنان مؤسسات نگهداری نوجوانان را باید افراد صلاحیتدار تشکیل دهند. باید به تعداد کافی افراد متخصص چون مربیان تربیتی، آموزگاران حرفه و فن، مشاوران، مددکاران اجتماعی، روانشناس و روان پزشک در میان آن ها موجود باشد.[۱۴۴]

کارکنان بازداشتگاه باید برای انجام مؤثر مسئولیت‌های خویش آموزش دیده باشند، از جمله آموزش درباره روانشناسی کودک، رفاه کودک و استانداردها و قواعد بین‌المللی حقوق بشر حقوق کودک، کارکنان باید سطح آگاهی علمی و ظرفیت حرفه ای خود را با شرکت در دوره های آموزش حین خدمت تقویت کنند.[۱۴۵] کلیه پرسنل بازداشتگاه باید در انجام وظایف خود به حیثیت انسانی و حقوق بنیادین بشری کلیه نوجوانان احترام بگذارند.[۱۴۶]

بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و کسب اطلاع، ممنوع است. برای ضمانت این اصل در ماده ۵۷۸ قانون مجازات اسلامی مقرر شده است: هر یک از مستخدمین و مأمورین قضایی و یا غیر قضایی دولتی برای اینکه متهمی را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی نماید، علاوه بر قصاص و پرداخت دیه، حسب مورد به شش ماه تا سه سال حبس محکوم می‌گردد.

علاوه بر موارد مربوط به پرهیز از روابط غیر انسانی و شکنجه در خصوص لزوم بهره مندی کودک از شرایط مناسب، بر اساس آیین نامه کانون اصلاح و تربیت، مدیر کانون موظف است تصمیمات دادگاه اطفال را به موقع به اجرا گذاشته و نسبت به اجرای برنامه های ورزشی، تربیت اخلاقی، آموزش علمی، تعلیم حرفه به اطفال، وضع غذا، بهداشت و خواب آن ها، مراقبت به عمل آورد.

بر اساس قانون آئین دادرسی کیفری و آئین نامه مذکور کلیه متهمین و مجرمین زیر ۱۸ سال به طور جداگانه از بزرگسالان در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شوند.

در هر کانون تعداد کافی پزشک، روان پزشک، روان شناس، متخصص، مددکار اجتماعی، مربی، آموزگار، مربی تعلیمات حرفه ای، پزشک یار، مراقب تربیتی انتظامی وجود دارد.

مربیان موظف هستند نسبت به اصلاح و تهذیب اخلاق نوجوان بزهکار اقدام نمایند. تمامی کادر مربیان موظف به داشتن رفتاری مناسب با نوجوانان هستند و اگر نوجوان مقررات کانون را نقض کند، بر حسب مورد مشمول تصمیمات انضباتی می شود.

سرزنش و نصیحت، توبیخ، محرومیت از ملاقات تا ۱۵ روز، محرومیت از مکاتبه، محرومیت از خرید از ۵ روز تا یک ماه، محرومیت از حضور در سینما و تالار سخنرانی، نگهداری انفرادی از یک روز تا ۱۵ روز پیش‌بینی شده است که البته به نظر می‌رسد، محرومیت از ملاقات و نگهداری انفرادی تصمیم مناسبی در جهت اصلاح و تربیت اطفال بزهکار نمی‌باشد و قابل انطباق با مقررات بین‌المللی نیست.

در این خصوص در ماده ۴۸ لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان نیز کانون های اصلاح و تربیت پیش‌بینی شده است. این کانون ها اماکنی هستند که برای نگهداری و تربیت اطفال و نوجوانان موضوع قانون رسیدگی به جرایم اطفال توسط سازمان زندانها، در مراکز استان ها و به تناسب نیاز و ضرورت در سایر مناطق کشور ایجاد شده یا می شود.

طرز تشکیل، کیفیت اصلاح و تربیت اطفال و نوجوانان در آن ها، طبقه بندی اطفال و نوجوانان از حیث جنس، سن، نوع جرایم و نگهداری موقت یا طولانی مدت در آن ها و سایر امور مربوط به کانون بر طبق آیین نامه ای پیش‌بینی خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]




گزینش نادرست حالتی از نابرابری اطلاعات است که به موجب آن یک گروه یا بیش از یک گروه مزیت اطلاعاتی بیشتری نسبت به سایر گروه‌ها در یک معامله دارند. گزینش نادرست معمولاً میان فروشنده و خریدار در یک معامله رخ می‌دهد و نتیجه معامله به ضرر یکی از طرفین معامله می‌شود. مثلاً فروشنده سهام شرکتی اطلاعاتی از آینده شرکت و یا صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند در اختیار دارد که به موجب آن اطلاعات، سهام شرکت در آینده سقوط خواهد کرد، اما خریدار سهام از این موضوع اطلاعاتی ندارد. در صورت انجام معامله سهام میان فروشنده و خریدار، ممکن است خریدار در آینده زیان کند، به عبارت دیگر انتخاب خریدار در خرید سهام آن شرکت، انتخاب منفی و نادرستی بوده است.

گزینش نادرست

عدم تقارن اطلاعاتی

خطر اخلاقی

شکل (۲-۲) اقسام و پیامدهای وقوع عدم تقارن اطلاعاتی و نقش و مسئولیت حسابداری جهت مدیریت آن‌ ها (وکیلی فرد و بنی مهد، ۱۳۸۸)

۲-۷-۱- گزینش نادرست

گزینش نادرست[۱۰] بدان سبب به وجود می‌آید که برخی اشخاص (مدیران شرکت، نیروهای درون سازمانی و…) ‌در مورد شرایط کنونی و چشم انداز آینده شرکت، در مقایسه با افراد برون سازمانی، اطلاعات بیشتری دارند. مدیران و سایر نیروهای درون سازمانی می‌توانند از راه های گوناگون از این مزیت اطلاعاتی بهره‌مند شوند که این مسئله می‌تواند منجر به هزینه یا زیان افراد برون سازمانی تمام شود. برای مثال، آن‌هامی‌توانند با نوعی تعصب و ‌یک‌سونگری بر فرایند افشای اطلاعات (و رساندن آن‌ ها به سرمایه گذاران) اعمال نفوذ نمایند. وجود چنین وضعی بر توان سرمایه گذارانی که می‌خواهند برای سرمایه گذاری تصمیماتی معقول اتخاذ کنند اثر خواهد گذاشت. از این گذشته، اگر سرمایه گذاران نگران احتمال وجود تعصب یا ‌یک‌سونگری در افشای اطلاعات باشند،ممکن نسبت به خرید اوراق بهادر شرکت‌ها تمایل نشان دهند، و در نتیجه بازار سرمایه و بازار نیروی کار مدیریت، نمی‌توانند بدان گونه که باید و شاید عمل نمایند. از این دیدگاه می‌توانیم حسابداری مالی و گزارشگری (صورت‌های مالی، اعلان سود فصلی و…) را به عنوان سازوکاری بدانیم که می‌توان بدان وسیله مسئله های مربوط به گزینش نادرست را حل کرد و از این طریق اطلاعات درون سازمانی (محرمانه) را به اطلاعات برون سازمانی تبدیل نمود.

«گزینش نادرست، وضعیتی است که در سیستم اقتصادی، یک یا چند نفر از طرف‌های قرارداد یا یک معامله بالقوه نسبت به طرف دیگر، دارای مزیت اطلاعاتی است.»

تیمور کوران[۱۱](۲۰۰۴) شکل خاصی از گزینش نادرست را در کشورهایی که هر دو دسته بانک‌های اسلامی (تأمین مالی مشارکتی) و غیر اسلامی (ربوی) در آن‌ ها فعال هستند، شناسایی کرد. در صنعت بانکداری افراد متقاضی اخذ تسهیلات با توجه به سودآوری آتی موضوع اخذ تسهیلات به دو شیوه تأمین مالی مشارکتی و سهیم کردن بانک در سود احتمالی پروژه و یا دریافت وام و پرداخت بهره ثابت و از پیش تعیین شده بدون توجه به سودآوری پروژه، اقدام به اخذ وام می‌نمایند. در این حوزه، این موضوع این گونه نمود پیدا می‌کند که کارآفرینانی که پروژه مورد نظرشان از ضریب ریسک بالاتری برخوردار است و احتمال عدم موفقیت آن‌ ها جدی است، خواهان جلب مشارکت بانک هستند؛ برعکس، کارآفرینانی که پروژه های مورد نظرشان نسبتاً مطمئن و دارای چشم انداز سود بالا است، تمایلی به شیوه تأمین مالی مشارکتی و سهیم کردن بانک در سود احتمالی پروژه نشان نمی‌دهند و بیشتر خواهان دریافت وام و پرداخت بهره ثابت و از پیش تعیین شده هستند. در واقع، این مشکلی است که بانک‌ها قبل از عقد قرارداد و در مرحله انتخاب پروژه با آن مواجه هستند. بانک‌های انگلوساکسون در مقایسه با بانک‌های اسلامی بسیار کمتر با این پدیده درگیر می‌شوند؛ زیرا ماهیت پروژه ها برای این دسته از بانک‌ها مهم نیست و آن‌ ها بیشتر به «معتبر» بودن وام گیرنده و توانایی وی به بازپرداخت اصل و فرع وام دریافتی می‌اندیشند تا «صداقت وی در تعریف درست و صادقانه پروژه مورد نظر» (عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از مشخص نبودن کیفیت پروژه وام گیرنده). به دیگر سخن، با توجه ‌به این که دغدغه نخست بانک‌های انگلوساکسون، برخلاف بانک‌های اسلامی، اعتبار وام گیرنده است نه سودآوری پروژه، نگرانی آن‌ ها از مواجهه با پدیده گزینش نادرست، جدی نیست. دقیقاً با بیانی مشابه اما معکوس می‌توان نشان داد که چرا بانک‌های اسلامی همواره نگران پدیده گزینش نادرست هستند. به اعتقاد کوران در کشورهایی اسلامی بنگاه‌ها مجاز به انتخاب بین بهره و شراکت در سود و زیان هستند و برای بانک­های این کشورها، مشکل «گزینش نادرست» را موجود می ­آید.بنگاه‌هایی که انتظار کسب سود زیر متوسط دارند، اشتراک در سود و زیان را ترجیح می­ دهند تا در صورت ورشکستگی زیان­های خود را به حداقل برسانند. در حالی که بنگاه های با انتظار سود بالای متوسط، وام با بهره را ترجیح می­ دهند تا منافع خود را در صورت موفقیت حداکثر سازند.

برای حل مشکل گزینش نادرست معمولاً از طریق برابر سازی اطلاعات[۱۲] بین اشخاص اقدام می‌شود. ‌در مورد اقدام برابر سازی اطلاعات به عنوان یکی از روش‌های محدود کردن مشکل انتخاب نادرست باید گفت که هر دو طرف مطلع و غیر مطلع می‌توانند عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش داده یا از بین ببرند. غربال کردن و علامت دادن دو روش برابر سازی اطلاعات است.

۲-۷-۱-۱- غربال کردن

غربال کردن[۱۳] اقدامی است که توسط فرد غیر مطلع انجام می‌شود تا وی به تمام یا بخشی از اطلاعات که فرد مطلع دارد دست یابد. مثلاً: خریدار یک ماشین دست دوم که از فروشنده‌ آن اطلاعات کمتری دارد، با چند بار سوار شدن ماشین می‌توانند از کیفیت و کارکرد موتور و اجزای آن اطلاعات به دست آورد. در بازار سرمایه، سرمایه گذاران می‌توانند با بررسی شاخصه های عملکرد شرکت‌های مختلف و مقایسه با رقبا و… به غربال کردن شرکت‌ها بپردازند و نهایتاًً سهام شرکت را به قیمت مناسب خریداری کرده و از بازده مناسبی بهره‌مند شوند.

۲-۷-۱-۲- علامت دادن

علامت دادن[۱۴] اقدامی است که توسط فرد مطلع انجام می‌شود تا برای فرد کمتر مطلع در مبادله اطلاعات بفرستد تا از بروز انتخاب نادرست جلوگیری شود. به عنوان مثال در شرکت‌های سهامی بیمه افراد هنگام بیمه شدن با ارائه آزمایش پزشکی و تأیید از سوی پزشک معتمد شرکت بیمه به شرکت از سلامت خود علامت دهی می‌کنند. در بازار سرمایه، مدیران شرکت‌ها با ارائه شاخصه های اصلی عملکرد، مقایسه اطلاعات مالی پیش‌بینی شده، بودجه‌ها و تجزیه و تحلیل انحرافات، عملکرد مالی ادواری (رشد درآمد، سودآوری و…)، گزارش‌های مقایسه ای با رقبا و… می‌توانند به سهام‌داران در خرید سهام به قیمت مناسب علامت دهند. البته علامت دهی وقتی کارآمد است که دقیق و معتبر باشد چون در غیر این صورت طرف مقابل (شخص کمتر مطلع) آن را نمی‌پذیرد.

۲-۷-۲- خطر اخلاقی

بر اساس تحقیقات دمب[۱۵]و بودن[۱۶](۱۹۹۷) استفاده از واژه خطر اخلاقی به قرن ۱۷ بر می‌گردد و در اواخر قرن ۱۹ به طور گسترده در مؤسسات بیمه انگلستان استفاده می‌شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم