۲-۸. معیارهای سودآوری شرکت

همان طور که درابطه با نسبت‌های سود آوری اشاره شد معیارهای از قبیل بازده فروش، بازده دارایی، نسبت بازدهی ارزش ویژه ، سود هرسهم و سود تقسیمی هر سهم مورد توجه استفاده کنندگان است که هریک از این نسبتها شرکت‌ها را از جنبه‌های مختلف ‌سودآوری مورد سنجش قرار می­دهد .

بازده فروش[۴۵]

بازده فروش عبارت است از نسبت سود خالص به فروش خالص. این نسبت یکی از معیارهای بنیادی در سودآوری کلی یک شرکت است که می ­تواند درک بهتری را از توانایی مدیریت در کنترل اقلام درآمد و هزینه صورت حساب سود و زیان نشان ­دهد(لَشِر ۲۰۰۸: ۹۰ )، با این تفسیر که بازده فروش برابر با میزان سود عملیاتی است که به ازای هر دلار(ریال) فروش به دست می ­آید (بادی[۴۶] و همکاران ۲۰۱۱: ۶۳۵).

بازده دارایی[۴۷]

بازده دارایی­ عبارت است از نسبت سود خالص به مجموع دارایی­ ها. این نسبت میزان تأثیر دارایی­ ها در جهت ایجاد سود را اندازه ­گیری می­ کند، به طوری که این نسبت درآمد هر دلار(ریال) از دارایی­ ها را نشان می­دهد(رأس[۴۸] و همکاران ۲۰۰۳: ۱۰۲). البته در تفسیر میزان این معیار باید توجه داشت که بالا بودن این نسبت ‌به این معنی نیست که شرکت با خرید دارایی جدید بازده بیشتری از آن می ­تواند به دست آورد و بالعکس پایین بودن این نسبت دلالت از این ندارد که استفاده دارایی در جای دیگر بهتر است(برِلی و همکاران ۲۰۰۱: ۱۴۳).

نسبت بازدهی ارزش ویژه[۴۹]

نسبت بازدهی ارزش ویژه(بازده حقوق صاحبان سهام) عبارت است از نسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهام(میانگین[۵۰]، ابتدا[۵۱] یا انتها)، این نسبت یکی از دو فاکتوری است که در مشخص کردن نرخ رشد درآمدهای شرکت است(بادی و همکاران ۲۰۱۱: ۶۳۳)، که مدیران مالی و تحلیل­گران از آن برای ارزیابی بازده سرمایه ­گذاری شرکت از طریق مقایسه سود خالص شرکت با سرمایه ­گذاری­هایشان استفاده ‌می‌کنند) بِرک و همکاران ۲۰۱۲: ۳۷(. همچنین این نسبت سود خالص رابه عنوان درصدی از از حقوق صاحبان سهام بیان می­ کند (لَشِر ۲۰۰۸: ۹۰).

سود هرسهم[۵۲]

سود هر سهم یا عایدی هر سهم عبارت است از نسبت سود خالص به تعداد سهام شرکت. این نسبت میزان سود خالص به دست آمده از هر سهم عادی را اندازه ­گیری می­ نماید(کیسُو[۵۳] و همکاران ۲۰۱۳: ۲۴۶)، و به عنوان یک معیار بالقوه برای افزایش ثروت سهامدارن و موفقیت مالی سازمان است(اوهِرا و لازدَوٌسکی [۵۴] ۲۰۰۰: ۹۰). البته باید در نظر داشت که در بعضی کشورهای خارجی چنانچه شرکت اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی[۵۵] ویا حق اختیار خرید سهام[۵۶] برای کارمندانش داشته باشد دو نوع سود هر سهم(اصلی و تقلیل یافته[۵۷]) محاسبه می­ شود. سود هر سهم تقلیل یافته اثر تبدیل اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی را نشان می­دهد(بزرگ اصل ۱۳۸۴: ۱۷۰)، همچنین مطابق قانون تجارت ایران (ماده ۹۰) باید شرکت‌ها حداقل ۱۰ درصد از سود خالص را هر سال بین سهام‌داران توزیع کنند ‌بنابرین‏ در صورت عدم وجود زیان دوره، همواره سود هر سهم میان سهام‌داران از یک حداقل برخوردار خواهد بود(مهرانی و رسائیان ۱۳۸۸: ۱۰۴).

سود تقسیمی هر سهم[۵۸]

هر سال شرکت‌ها بخشی از سود خالص را مطابق قانون[۵۹] و بخشی را نیز ‌بر اساس نیاز شرکت[۶۰] نزد خود نگهداری می‌کنند و مابقی را بین سهام‌داران تقسیم می نمایند. به مقدار سود اعلامی شرکت در زمان مجمع عمومی عادی سالیانه، که به عنوان سود نقدی آن دوره مالی بین سهام‌داران توزیع می شود سود تقسیمی هرسهم گفته می شود، که به عبارتی این مبلغ آن بخش از سودی است که پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم توسط شرکت به سهام‌داران پرداخت می‌گردد.

البته چون سود تقسیمی هر سهم بخشی از سود هر سهم شرکت می‌باشد معمولا رقم آن کمتر از مقدار سود هر سهم می‌باشد و چنانچه اگر تمام سود تقسیم شود آنگاه رقم آن برابر سود هر سهم خواهد بود و در بعضی موارد خاص نیز ممکن است این مقدار بیشتر از سود هر سهم نیز باشد که این مبلغ اضافی معمولا” از محل سود انباشته سال‌های قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا” نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می‌باشد چون سود انباشته همان سود سال‌های گذشته است که توزیع نشده است و معمولا” جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سال‌های بعد نشانه خوبی نیست.)گازار(

درصد سود تقسیمی[۶۱]

عبارت است نسبت سود نقدی تقسیمی بابت هر سهم به سود هر سهم اعلام شده شرکت، این نسبت نشان می‌دهد که چه نسبت از سود هر سهم بین سرمایه گذاران تقسیم شده است.

در این رابطه بدیهی است که هر چه چقدر این نسبت بیشتر باشد نشان دهنده این است که شرکت‌ها میزان بیشتری از سود اکتسابی خود را تقسیم نموده ­اند(یحیی زاده فر و عمادی ۱۳۹۰: ۱۹۶) البته مقدار این نسبت متاثر از عوامل و سیاست‌های مختلفی است که میزان بهینه آن را برای شرکت مشخص می‌کند واین عوامل و سیاست‌های مختلف در ادبیات تحقیقی به عنوان سیاست‌های تقسیم سودشرکتها یاد می­شوند[۶۲].

۲-۹. معیارهای ارزش بازار شرکت

همان طور که درابطه با نسبت‌های قیمت بازار اشاره شد می توان معیارهای؛ قیمت بازار هر سهم، نسبت قیمت بازر هر سهم به سود هر سهم، قیمت بازار هر سهم به ارزش دفتری هر سهم ، بازده درآمدی هر سهم را به عنوان معیارهای ارزش بازار شرکت اشاره کرد که مورد توجه بسیاری از استفاده کنندگان می‌باشد.

قیمت بازار هر سهم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...