چن و همکاران[۸۹]۲ همچنین بحث ‌می‌کنند سرمایه انسانی به عنوان مبنای سرمایه فکری، اشاره به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان دارد که منتج به بهبود عملکرد می­ شود. به علاوه این دانش و مهارت، در ذهن کارکنان جای دارد، بدین معنی که ذهن آن ها حامل دانش و مهارت است. اگر دانش کارکنان توسط سازمان به کار گرفته نشود، دانش و مهارت آن ها نمی­تواند فعال شود، یا به صورت ارزش بازاری درآید. اگرچه در یک سازمان یادگیرنده، کارکنان به عنوان مهمترین دارایی در نظر گرفته می­شوند، با این وجود آن ها در تملک سازمان نیستند. اما هنوز یک بحث داغ این است که آیا دانش جدید ایجاد شده توسط کارکنان متعلق به سازمان است یا خیر. برای مثال، یک برنامه­ریز نرم­افزار یک شرکت که در تعطیلات آخر هفته در منزل یک برنامه تدوین می­ کند، آیا شرکت هنوز می ­تواند ادعا کند که این برنامه متعلق به آن است؟

 

سرمایه انسانی سبب شده است که سازمان­ها تا حد زیادی به دانش و مهارت­ های کارکنان­شان برای ایجاد درآمد و رشد و همچنین، بهبود کارایی و بهره ­وری متکی شوند.(وست و فالن، ۱۹۹۹)[۹۰] منافع قابل­توجهی را ‌می‌توان از اطلاعات بیشتر درباره سرمایه انسانی به دست آورد و بر اساس این اطلاعات ‌می‌توان منابع انسانی را به طور موثرتری در درون سازمان­ها تخصیص داد و شکاف­های مهارتی و توانایی‌های منابع انسانی را به آسانی تشخیص داد. به علاوه، سرمایه انسانی تسهیل­کننده تهیه اطلاعات جامع­تر برای سرمایه ­گذاران یا سرمایه ­گذاران بالقوه است.(لانک[۹۱]،۱۹۹۷) با وجود اهمیت روزافزون سرمایه انسانی، اکثر سازمان­ها هنوز طبق روال سنتی، پولی را که برای توسعه منابع انسانی صرف ‌می‌کنند در صورت حساب­های مالی به عنوان یک قلم هزینه، نه یک سرمایه ­گذاری گزارش ‌می‌کنند.(جانسن[۹۲]،۱۹۹۸) ‌بنابرین‏، یک پی آمد مهم رویه ­های گزارش­دهی مدیریت سنتی این است که، شرکت­ها ممکن است راغب به کاهش سرمایه ­گذاری در زمینه آموزش و توسعه منابع انسانی­شان شوند.

 

۲-۲-۴-۲) سرمایه ساختاری (سازمانی)

 

یوندت[۹۳] سرمایه انسانی را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یک سازمان می­داند که در پایگاه ­های داده ذخیره می­ شود. اغلب از آن به عنوان سرمایه ساختاری یاد ‌می‌کنند. با این وجود یوندت ترجیح داده است که اصطلاح سرمایه سازمانی را به کار ببرد؛ چرا که معتقد است سرمایه سازمانی به طور واضح­تری بیان می­ کند که این دانش واقعاً متعلق به سازمان است. سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش است که در برگیرنده پایگاه ­های داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعمل­های اجرایی فرآیندها، استراتژی­ها و برنامه ­های اجرایی سازمان ‌می‌باشد. روس و همکاران معتقدند، سرمایه ساختاری عبارت است از هر آنچه که در شرکت باقی می­ماند پس از آنکه کارکنان به هنگام شب به خانه می‌روند، به عقیده آن ها سرمایه ساختاری در برگیرنده سرمایه سازمانی، نظیر دارایی فکری، نوآوری، فرآیندها و دارایی فرهنگی و نیز سرمایه نوسازی و توسعه، نظیر حق ثبت محصولات و تلاش­ های آموزشی ‌می‌باشد.(روس و دیگران، ۱۹۹۷)[۹۴] همچنین، بروکینگ معتقد است که سرمایه ساختاری شامل دارایی­ های زیرساختاری مثل تکنولوژی، فرآیندها و روش­های کاری و نیز دارایی فکری مثل دانش فنی، مارک­های تجاری و حق ثبت محصولات می­ شود(بروکینگ، ۱۹۹۶) به علاوه طبق نظر استوارت سرمایه ساختاری عبارت از دانش موجود در تکنولوژی اطلاعات، حق ثبت محصولات، طرح­ها و مارک­های تجاری است.(استوارت،۱۹۹۷) به باور چن و همکاران، سرمایه ساختاری به سیستم ساختار و رویه ­های جاری کسب و کار یک سازمان اشاره دارد. از دیدگاه آن ها، سرمایه ساختاری به طور واضح­تر می ­تواند به صورت فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، فرایند عملیاتی و سیستم اطلاعاتی طبقه ­بندی شود.(چن و ‌همکاران، ۲۰۰۴) طبق نظر بونتیس اگر یک سازمان دارای سیستم­ها و رویه ­های کاری ضعیف باشد، سرمایه فکری به حداکثر توانایی بالقوه­اش دست نخواهد یافت. درحالی­که سازمان­هایی با سرمایه ساختاری قوی دارای یک فرهنگ حمایتی خواهند شد که به افراد امکان می­دهد تا دست به کارهای جدید بزنند، با شکست روبرو شوند و یاد بگیرند. همچنین سرمایه ساختاری می ­تواند به کارکنان پشتیبانی برای تحقق عملکرد بهینه و همچنین عملکرد کسب و کار سازمان کمک کند. سرمایه ساختاری تابعی از سرمایه انسانی است، چرا که سرمایه انسانی یک عامل تعیین­کننده شکل سازمانی است. از طرف دیگر، سرمایه ساختاری به مجرد اینکه تحت تأثیر سرمایه انسانی قرار گیرد، به طور آشکار و مستقل از سرمایه انسانی ایجاد می­ شود. برای مثال، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی به طور مستقل می ­توانند اثرات بنیادی داشته باشند. ‌بنابرین‏ سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی در تعامل با یکدیگر به سازمان­ها کمک ‌می‌کنند که به طور هماهنگ سرمایه مشتریان را شکل و توسعه داده و به کار گیرند.(چن و همکاران،۲۰۰۴)

 

۲-۲-۴-۳) سرمایه ارتباطی (مشتری)

 

بروکینگ در بخش دارایی­ های بازار به مشتریان، وفاداری آن ها و کانال­های توزیع که مرتبط با سرمایه مشتری هستند، اشاره می­ کند.(بروکینگ، ۱۹۹۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...