رهبری متمرکز بر زیردستان

استفاده از قدرت به وسیله مدیر

حوزه آزادی عمل برای زیردستان

رهبری متمرکز بر رئیس

نمودار۲-۲ تئوری پیوستار تاننیوم و اشمیت (قاسمی، ۱۳۸۲: ۳۱۶)

مدل پیوستگی رفتار رهبری نشان می‌دهد که شیوه رهبری مدیر بر حسب چند عامل متغیر تعیین می شود که عبارتند از :

الف- عوامل مربوط به موقعیت:

۱-نوع سازمان ۲- نوع وظیفه

۳-اثر بخشی گروه ۴- عامل زمان

ب- عوامل مربوط به خصوصیات مرئوسان:

اهم عواملی که مدیر باید همواره آن ها را مورد توجه قرار دهد ، عبارتند از:

۱- حدود نیاز زیردستان به آزادی عمل

۲-حدود علاقه به تحقق هدف ها

۳- داشتن قدرت ابتکار برای رویارویی با مسائل پیش‌بینی نشده

۴- معلومات و تجربه

۵-درجه آمادگی زیردستان برای شرکت در تصمیم گیری

ج- عوامل ذاتی مدیر:

۱- امنیت

۲- نظام ارزش ها

۳- تمایلات رهبری

۵-اعتماد به زیردستان

۲-۱-۱۸- تئوری رهبری اقتضایی فیدلر

نخستین الگوی رهبری اقتضایی توسط فرد فیدلر[۶۰] در اواسط دهه ۱۹۶۰ ارائه شد. نظریه فیدلر، اثر بخشی گروهی کار را با توجه به اقتضای موقعیت پیش‌بینی می‌کند. در الگوی اقتضایی فیدلر فرض بر این گذاشته می شود که عملکرد مؤثر گروه به رابطه مناسب بین شیوه یا سبک رهبری ( در ایجاد ارتباط با زیردستان) و درجه ای بستگی دارد که اوضاع و شرایط حاکم به وی قدرت اعمال نفوذ را می‌دهد ( شرمرهورن و همکاران ، ترجمه ایران نژاد پاریزی ، ۱۳۸۰: ۲۳۴).

فیدلرمعتقد است سه گروه از عوامل در سبک رهبری موثرند (الوانی، ۱۳۸۰: ۳۵۴):

الف) عوامل مربوط به رهبری

ب) عوامل مربوط به پیروان

ج)عوامل مربوط به موقعیت و شرایط

عوامل مربوط به رهبری دانش ، آگاهی ، ارزش ها ، اعتقادات وی و امثال آن ها است که مسلماً در رهبری وی موثرند. خصوصیات پیروان نیز مانند مستقل بودن ، مسئولیت پذیری، همسویی با اهداف سازمانی و تجربیات آنان در سبک رهبری اثر می‌گذارند و سرانجام موقعیت ، شرایط و عوامل محیطی سازمان مانند وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و در رهبری نقش تعیین کننده ای دارند(غلامی ، ۱۳۸۳) .

به طور خلاصه بر اساس این نظریه در رهبری باید معین شود که رهبر چه کسی است ، پیروان چه کسانی هستند و موقعیت و شرایط چگونه است ، تا بتوان سبک و شیوه مطلوب را بیان کرد در این مدل ۸ ترکیب از سه متغیر مربوط به موقعیت ، ممکن است اتفاق بیفتد از آنجا که موقعیت رهبری بر اساس این متغیر ها از حداکثر تا حداقل در تغییر است ‌بنابرین‏ همیشه درون یکی از این ترکیبها (موقعیت‌ها) قرار می‌گیرد. مساعدترین وضع برای رهبران در زمینه نفوذ در گروه خویش ، موقعیتی است که اعضا ، آن ها را کاملا دوست داشته باشند ( ارتباط مطلوب بین رهبر و اعضا ) ، مقام قدرتمندی داشته باشند ( قدرت، مقام حداکثر) و تکلیف کاملا مشخصی را هدایت کنند (ساختار اولیه حداکثر) .

او پس از بررسی مجدد تحقیقات گذشته و تحلیلی از تحقیقات جدید درباره رهبری ‌به این نتایج رسیده است:

۱-رهبران طرفدار وظیفه مدار ( تکلیف) در مشاغل گروهی بسیار مساعد و بسیار نا مساعد به بهترین وجه انجام وظیفه می‌کنند .

۲-رهبران طرفدار رابطه مدار (رابطه) در مشاغل نیم مساعد به بهترین وجه وظیفه خود را انجام می‌دهند . این نتیجه در نمودار۲-۳ خلاصه شده است .

موقعیت نامناسب رهبری موقعیت تیم مساعد رهبری موقعیت مساعد رهبری

روش طرفدار تکلیف

روش طرفدار ملاحظات و روابط

روش طرفدار تکلیف

نمودار ۲-۳ شیوه رهبری مناسب برای موقعیت های مختلف گروه ها (الوانی ، ۱۳۸۰)

با آنکه مدل فیدلر برای رهبری مفید است با این وجود فیدلر تنها به خط زنجیره رهبری متوسل می شود و نظرش آن است که تنها دو شیوه اصلی رهبری وجود دارد . رهبری طرفدار وظیفه مدار (تکلیف) و رهبری طرفدار رابطه مدار (رابطه) . دلایل نشان می‌دهد که شیوه رهبری باید به جای رسم بر روی خط زنجیره ، روی دو محور جداگانه ترسیم شود . بدین ترتیب وقتی رهبری در اثر بخشی ، امتیاز بالایی دارد دلیل بر آن نیست که در شیوه ارتباطش امتیازی بالا یا پایین داشته باشند . امکان هر نوع ترکیب از تلفیق دو عامل وجود دارد (هرسی و بلانچارد[۶۱] ، ترجمه فارسی، ۱۳۷۸: ۹۷).

۲-۱-۱۹-ارزیابی مدل فیدلر

مقدار وسیعی پژوهش درباره اعتبار مدل اقتضایی فیدلر انجام شده است . اکثر یافته ها از تئوری ها حمایت می‌کنند . وی تحقیقات تجربی بسیاری انجام داده و سابقه مهمی برای پیشرفت مدل اقتضایی ایجاد نموده است . مطمئنا عقاید او در تئوری ، پژوهش و رهبری کامل‌ترین عقیده نیست . اما او خدمت دیرپایی ‌به این رشته از دانشبشری نموده است ( شورینی، ۱۳۸۳: ۲۸).

مایکل[۶۲] می‌گوید « مدل اقتضایی فیدلر منتقدان و طرفداران زیادی دارد . بسیاری از پژوهشگران استفاده از LPC[63] را مورد سوال قرار داده‌اند . آن ها معتقدند که مقیاس های بهتر و قابل اعتماد تری برای اندازه گیری رفتار واقعی رهبر وجود دارد . انتقاد دوم این است که سیستم طبقه بندی موقعیت به نظرشان بیش از اندازه ساده می‌آید . عوامل با اهمیت دیگری ورای آنچه که توسط فیدلر توصیه شده وجود دارد . علی رغم آن خورده گیری ها مدل اقتضایی کمک شایانی به رهبری است . این مدل نخستین کوشش استوار در ادغام سبک رهبری و موقعیت است و این گامی بلند در دانش رهبری است ( شورینی ، ۱۳۸۳: ۶۵).

۲-۱-۲۰- تئوری رهبری مسیر-هدف

این نظریه یکی از ارزشمندترین شیوه های رهبری اقتضایی است که ابتدا توسط ایوانز [۶۴]تنظیم شده و سپس هاوس یکی از نگرش های جدید در حال تکوین را معرفی نمود( برومند، ۱۳۸۶: ۴۸-۴۹).

پایه و اساس تئوری مذکور بر این قرار گرفته که رهبران موفق راه را برای پیروان روشن و مشخص نموده ، مسیر هدف ها را به آن ها نشان داده و آنان را یاری می‌دهند تا در راه رسیدن به اهداف مورد نظر هر نوع سد یا مانعی را از میان بردارند (رابینز[۶۵] ، ترجمه فارسی ، ۱۳۸۱: ۶۶۵).

بر اساس این نظریه تاثیر بخشی رهبران به علت نفوذ آنان بر انگیزش زیر دستان ، توانایی عملکرد مؤثر و رضایت خاطر آن هاست . انتخاب نام مسیر-هدف به دلیل توجه عمده اش بر تاثیر گذاری رهبر بر تصور زیردستان از هدف های کاری، هدف های شخصی و مسیر رسیدن آن ها به هدف است . این نظریه اعتقاد دارد که رفتار رهبری به حدی برانگیزنده یا راضی کننده است که میل رسیدن به هدف را در زیردستان بالا می‌برد و مسیر ها را برای حرکت به سوی اهداف روشن می‌کند (هرسی و بلانچارد[۶۶]، ترجمه فارسی: ۱۳۸۸: ۱۲۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...