۳-هیجان معمولا به واکنشی اطلاق می شود که انسان هنگام مواجهه با تهدید به صورت تهاجمی یا تدافعی از خود نشان می‌دهد .


( سیروس آقایار ، ۱۳۸۶ )

۲-۲۲ مؤلفه های هیجان

۱-مؤلفه شناختی :

افکار ، باورها و انتظاراتی که نوع و شدت هیجان را تعیین می‌کنند ، ممکن است برای یک فرد لذت بخش و برای فرد دیگر آزار دهنده یا کسل کننده باشد .


۲-مؤلفه فیزیولوژیکی :

هیجان می‌تواند با تظاهرات و تغییرات جسمانی همراه باشد ؛ مثلا هنگامی که بدن به واسطه ترس یا خشم برانگیخته می شود ضربان قلب بالا می رود ، مردمک چشمها گشادتر می شود و نفس به شمارش می افتد . ۳–مؤلفه رفتاری :

این مؤلفه به حالت‌های مختلف تظاهرات هیجان‌ها اشاره می‌کند . حالت اندام‌های بدن و آهنگ صدا از این جمله است . ( دکتر پرویز شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ )



۲-۲۳ ویژگی‌های هیجان

۱-با تغییرات جسمانی همراه است .

۲-هیجان در اثر یک نوع محرک انگیزه به وجود می‌آید .

۳-هیجان ، تظاهرات قابل مشاهده فیزیولوژیکی و رفتاری به دنبال دارد .

تحقیقات نشان می‌دهد بعضی از هیجان‌ها مانند خشم ، ترس ، حسادت و عشق فطری بوده و بقیه از طریق یادگیری و شرطی شدن به دست می‌آید . ( سیروس آقایار ، ۱۳۸۶ )

۲-۲۴ طبقه بندی هیجان‌ها

۱-طبقه بنی از نظر نوع احساس ایجاد شده :

به طور کلی هیجان‌ها به دو گروه مثبت و منفی تقسیم بندی می‌شوند ، دو قطب مخالف که هر یک مقابل دیگری است . این تقسیم بندی قضاوتی ئ ارزشی نیست ، به عبارت دیگر هیجانهای مثبت ، خوب و هیجانهای منفی ، بد نیستند . هیجانهای مثبت معمولا از ذهن و خاطره افراد محو نمی شوند و با یادآوری آن ها فرد دچار احساس خوشایندی مانند لذت و شعف می شود . هیجانهای مثبت باعث جذب دیگران می‌شوند . افرادی که بتوانند در ذهن دیگران هیجان مثبت ایجاد کنند ، محبوب آن ها هستند ، چون در ذهن آن ها خاطره ای خوش و به یاد ماندنی به وجود می آورند ( معصومه ایزدی ، ۱۳۹۰ ) معمولا افراد تلاش می‌کنند هیجانهای منفی را در ذهن و خاطره خودشان بایگانی کنند ، چون یادآوری آن ها آزار دهنده است . مثلا فردی که عزیزی را از دست داده باشد ، تلاش می‌کنند کم تر به عکس یا وسایل آن ها نگاه کنند ، چون دچار هیجانهای منفی ، مانند غم می شود . اما درباره هیجانهای مثبت افراد تلاش می‌کنند آنان را در ذهن و خاطره خود حفظ کنند . مشاهده عکس یا فیلم عروسی و جشن تولد اولین فرزند یا زیارت کعبه مکرمه با احساسی خوشایند همراه است . افراد به خاطر آن که ارزش زندگی را بدانند ، نیازمند تجربه کردن هیجانهای مثبت و منفی هستند .

نکته مهم این است که اگر هیجانهای مثبت مانند محبت و شادی کنترل و مدیریت نشوند ، به هیجانهای منفی در دیگران تبدیل می‌شوند . مثلا محبت افراطی به فرزند موجب انزجار او از رفتار والدین می شود و یا آسایش و آرامش همسایگان را به هنگام برگزاری مراسم جشن عروسی یا تولد ، رعایت نمی کند که خشم و عصباتیت آنان را در پی خواهد داشت .

۲-طبقه بندی از نظر پایداری :

هیجان‌ها بر اساس میزان پایداری و ماندگاری در حافظه به دو دسته طبقه بندی می‌شوند .

۱-هیجانهای اولیه :

هیجانهایی هستند که از تماس مستقیم با یک حافظه یا رویدادی خاص به وجود می‌آیند.

به عبارت دیگر ، اولین واکنش هیجانی فرد به یک موقعیت است . مثلا وقتی جهت دریافت وام سراغ مدیر می رویم و علت کمبود بودجه با درخواستمان موافقت نمی شود ، به شدت عصبانی می‌شویم . واکنش‌های هیجانی اولیه از جمله عصبانیت در این حالت نسنجیده و معمولا زودگذر و کوتاه مدت هستند . این نوع هیجان‌ها بیشتر شامل ترس ، خشم ، شادمانی و غمگینی است (سیروس آقایار ، ۱۳۸۶ ).

۲-هیجانهای ثانویه:

این هیجان‌ها بعد از هیجانهای اولیه ظاهر می‌شوند و ارتباط زیادی با نتایج هیجانهای اولیه دارند ، به عبارت دیگر هیجانهای ثانویه پاسخی به هیجانهای اولیه هستند . ایت هیجان‌ها زودگذر نیستند و بر جسم و روح اثر می‌گذارند . فرض کنید راننده ای بر اثر بی احتباطی راه بندان سنگینی ایجاد می‌کند و شما با وجود اینکه عجله دارید تا به جلسه مهمی برسید ، ولی در راه بندان گرفتار می شوید . در این حالت دچار خشم و غضب می شوید و برسر راننده متخلف فریاد می زنید ، این واکنش ناشی از هیجانهای اولیه است و به خاطر راه بندان به وجود آمده است . چند روز بعد وقتی به یاد آن حادثه می افتید خجالت می کشید و احساس شرم می کنید که همان هیجان ثانویه است . برخی پژ.هشگران معتقدند منشا هیجانهای ثانویه به نوع تربیت و شرایط خانوادگی دوران کودکی باز می‌گردد ( پل جنسون ، ۱۹۹۹ )

در گزارش پاروت ۲۰۰۱ فهرستی از هیجانهای اولیه و ثانویه در جول زیر آمده است :




















هیجان ثانویه

هیجان اولیه

حسرت ، دلبستگی ، شهوت

عشق / محبت

شنگولی ، رضایت ، نشاط

شادی

حیرت

تعجب

غضب ، ذله شدن ، غیظ ، انزجار ، زجر ، غبطه

خشم

رنج ، نا امیدی ، شرم ، همدردی ، بی خیالی

غمگینی

بی قراری ، وحشت

ترس

۲-۲۵ فواید هیجان‌ها

۱- بقا/ حیات

در طول میلیون ها سال با تکامل طبیعت، هیجان ها دستخوش رشد شده اند. هیجان های ما بالقوه این توانایی را دارند که در خدمت، به عنوان یک نظام درونی هدایت کننده عمل کنند. وقتی نیازها ارضاء می‌شوند،هیجان ها بر ما هشدار می‌دهند، مثلاً وقتی احساس تنهایی می‌کنیم که نیازهای اجتماعی و ارتباطی، برآورده نشوند و وقتی احساس طرد می‌کنیم که نیاز پذیرش، از سوی دیگران محقق نشود.

۲- تصمیم گیری: بسیاری از تصمیم گیری صرفاً بر مبنای دلیل و منطق نشیند، بلکه هیجان ها نیز در آن دخالت دارند. هیجان ها منبع ارزشمندی از اطلاعات هستند. پژوهش ها نشان می‌دهند وقتی رابطه هیجان با مغز قطع می شود، فرد قادر بر تصمیم گیری نیست، زیرا او نمی داند که چه احساسی از این تصمیم گیری به او دست می‌دهد.(آقایار- ایزدی ، ۹۰ص۳۲)

۳- تعیین حد و مرز: وقتی که از رفتار فردی دلخوریم ممکن است دچار سرگیجه، تپش قلب و رنگ پریدگی شویم. در این حالت هیجان ها بر ما هشدار می‌دهند که بیش از این نباید این هیجان را تحمل کنیم. این مطلب به ما کمک می‌کند تا محدوده ای را که در آن سلامت جسمی و روانی، تضمین می شود، شناسایی کنیم.

۴- ارتباطات: هیجان ها در برقراری ارتباط با دیگران به ما کمک می‌کند.

۵- وحدت و ارتباط: هیجان ها منبع بالقوه بزرگی برای اعتماد سازی میان همه افراد هستند. علاقه افراد به یک تیم فوتبال، زمینه ساز وحدت و اتحاد میان طرفداران آن تیم می شود(آقارـ ایزدی، ۹۰ص۳۴)

۶- شور و نشاط به زندگی: اگر فراز و نشیب های زندگی نبود، زندگی یک نواخت، بی روح و خسته کننده می شد. هیجان هایی مانند شادی باعث می‌شوند که از مسافرت یا ملاقات دوستان لذت ببریم و هیجان هایی مانند سوگ و تنهایی باعث می‌شوند که دوستان و اقوام به دیدارمان بیایند.(دانیل گلمن،۱۹۹۵)

۷- زمینه ساز اعتماد: همه انسان ها دارای هیجان هستند، ‌بنابرین‏ وجه مشترکی میان آن ها وجود دارد که می‌تواند اعتماد سازی به وجود آورد(شریفی درآمدی ـ آقایار،۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...