این تکنیک برای کنترل درد، کاهش هیپرتنسیون و هیپوتنسیون عضلانی، تطابق جریان خون در موارد سر درد، کمک به فعالسازی عضلات درگیر در فلج نسبی سکته مغزی، فلج صورت، مدیریت استرس، کاهش اضطراب و افسردگی، مشکلات روده ای معده ای، بی اختیاری ادرار و یبوست، بالا بودن فشار خون، صرع اپتیک، اختلال عملکردی تمپورومندیبولار و … کاربرد دارد [۵].
بیوفیدبک بهبودی مستمر و مؤثری در فعالیت های بدنی در افراد با مشکلات حاد و مزمن ایجاد میکند و تقریبا برای بهبود حرکتی فیزیکی در هر کس که دچار اختلال عملکرد عضلات است، موثراست. بیوفیدبک در نوع خود درمان قدرتمند و مؤثری است که در بهبود جابجایی[۱۰۷]، پوسچر[۱۰۸]، استقلال در فعالیت های روزمره زندگی و دیگر فاکتورهای فیزیکی تاثیر مثبت دارد [۱۳]. بیوفیدبک بیشتر نواحی مغز و بدن را در جهت بهبودی تحت تاثیر قرار داده و وسعت آن تا حدیست که در عملکردهای مختلف بدن مثل گفتار، بینایی، تعادل، حافظه، هوش، هماهنگی، مهار و تحریک بین مخچه و کورتکس ونیز راه های حرکتی آوران و وابران بین عضلات و مغز که میتواند عملکرد مخچه را بهبود بخشد، استفاده می شود [۵].بیوفیدبک با دادن فیدبک عمقی که بواسطه برون داد بینایی یا شنوایی تهیه میکند، باعث می شود که بیمار با آگاهی تغییرات ارادی در فعالیت واحدهای حرکتی ایجاد کند [۷]. این تاثیر بواسطه ارتباط تنگاتنگ مخچه و مغز، یکپارچگی بین بینایی، ارتباطات زبان و شناخت تاثیر مثبتی بر حرکت دارد. نهایتاً بیوفیدبک به ارتباط مؤثر بین مغز و بدن و کارکرد بهتر آن می انجامد که باعث افزایش تعادل فعالیت عضلانی میگردد و درنهایت به عملکرد مطلوب مغز و بالعکس منجر می شود. با این کار تبدیل چرخه معیوب عملکرد ضعیف عضلانی به بهبودی روزافزون منجر می شود. عوامل مهم دیگری مثل تولید و ذخیره انرژی، گردش خون، فعالیت ایمنی، افزایش حرکات فیزیکی و افزایش سلامت کلی از پیامدهای آن خواهد بود [۵].
(۱۵-۲) مکانیسم عملکرد بیوفیدبک
بسیاری از محققان بر روی مکانیسم نوروفیزیولوژی پیچیده بیوفیدبک در بطن تاثیرات حرکتی مطالعاتی داشته اند اما هنوز به چگونگی این مکانیسم به طور واضح دست نیافته اند. اما از مکانیسم های احتمالی آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: حذف تاثیرات مهاری اکتیو، کشف راه های حرکتی سالم و بلااستفاده و القاء استراتژی های حرکتی جدید، انتقال عملکرد به ساختارهای نورونی دست نخورده، استفاده از مسیرهای جایگزین یا جوانه زدن اکسون ها به شکل سیناپس های جدید [۶]. مکانیسم اثر پیشرفت عصبی با بهره گرفتن از بیوفیدبک به صورت بالینی مشخص نشده است، وجود بازخورد حسی فعال مثل بینایی، شنوایی و پراپریوسپتیو[۱۰۹] که بواسطه استفاده از بیوفیدبک ایجاد میگردد، ممکن است باعث تحریک یا جذب سیناپس های بلا استفاده گردد و برای کنترل حرکتی مؤثر واقع شود و احتمالا باعث ایجاد تحریکات حسی پایدار میگردد و در نتیجه بهبودی عصبی عضلانی را در پی خواهد داشت [۵].
(۱۶-۲) تاثیر بیوفیدبک بر عملکرد اندام فوقانی
یکی از مهمترین اختلالاتی که در افراد دچار سکته مغزی به وجود میآید فلج اندام فوقانی بویژه عضلات دست میباشد که یکی از محوری ترین اعضای بدن برای انجام عملکرد روزمره زندگی میباشد؛ عملکرد دست به ساختار صحیح مفاصل، قدرت عضلات، حرکت وهماهنگی بستگی دارد. کاهش حرکت دست ثانویه به فلج نوروماسکولار، صدمات یا اختلالات عضلانی، تاندون یا سیستم عصب مرکزی میتواند فعالیت های روزمره زندگی، بهداشت فردی و اجتماعی، اعتماد به نفس، کسب استقلال در زندگی و کیفیت زندگی را به طور چشمگیری کاهش دهد که خود باعث عوامل مخربی مانند: افسردگی و کاهش مشارکت اجتماعی خواهد شد. در این میان اهمیت مفصل مچ به عنوان یک مفصل کلیدی در حرکات اندام فوقانی و بویژه دست میتواند بسیار مهم باشد. وجود استابیلیتی در مچ بستری را برای بهبود حرکات انگشتان و شست فراهم میکند که فرد را به سمت حرکات ظریف سوق میدهد. در افراد همی پلژیک به خصوص افراد دچار سکته مغزی با فلج اندام فوقانی معمولا فرد گرفتار سینرژی فلکسوری میگردد. با رفتن اندام در الگوی فلکسیون بویژه در مفصل مچ دست عملکرد دست محدود شده و بسیار مختل میگردد [۵۵].
طبق بررسی های موجود مشخص شده تکنیک های توانبخشی در بازگشت عملکرد اندام تحتانی نسبت به اندام فوقانی موثرترند. در تحقیقات انجام شده گزارش شده است که اگر بهبودی بهتر عملکرد اندام فوقانی تا هفته یازدهم اتفاق نیفتد دیگر نمی توان انتظار زیادی برای بهبودی داشت [۶] .بزرگترین مشکل در پیشبرد بهینه توانبخشی بیماران با حوادث مغزی محدودیت عملکرد دست میباشد. اگرچه عملکرد معنی داراندام فوقانی بوضوح در بازگشت حرکات شست و انگشتان تجلی مییابد ولی این حرکات در افراد سکته مغزی مزمن غالبا وجود ندارد یا محدود است. ولف در پژوهشی به صورت غیر رسمی با یک هزار فیزیوتراپیست در امریکا و کانادا تماس گرفت؛ تنها یک فیزیوتراپیست گزارش داد که یک مورد در سکته مغزی (پس از یک سال) حرکت اکستنسیون انگشتان و ابداکسیون و اکستنسیون شست را پس از پیگیری درمان به دست آورده است [۵۶]. در حال حاضر بخصوص با بهره گرفتن از درمان های صرفا سنتی توانبخشی در این امر کاملا موفق نیست. بنابرین توسعه تکنیک های درمانی و ترکیب درمان های مختلف برای پیشرفت اندام فوقانی همی پلژیک لازم است. در توانبخشی پس از سکته مغزی و بخصوص در کاردرمانی از مدالیته های درمانی و تکنیک های مؤثری در جهت بهبودی و کسب حداکثراستقلال در عملکرد روزمره زندگی استفاده می شود، یکی از این تکنیک های کاربردی بیوفیدبک تراپی است. در توانبخشی بیوفیدبک جایگاه مهمی در درمان اختلالات نورولوژیک اندام فوقانی داشته، بخصوص در بازآموزی عضلات و افزایش ریلکسیشن عضلات اسپاستیک مؤثر است [۶]. لذا بیوفیدبک به عنوان یک درمان مکمل در کنار برنامه های توانبخشی سنتی جایگاه ویژه ای دارد که در این استراتژی توانبخشی، روش جدیدی برای تهیه فیدبک بینایی و شنوایی برای تمرینات قدرتی و عملکردی برنامه ریزی شده است [۵۷].
بیوفیدبک شامل سه گام مهم است: ارزیابی، درمان و حرکت؛ ارزیابی برای شناسایی عضله یا عضلاتی که به درمان نیازمندند. درمان به انقباض عضلانی و عملکرد بهتر کمک میکند و حرکت از عضله و ساختارهای مرتبط در جهت عملکرد روزمره زندگی کمک میگیرد تا بهبودی عملکرد کلی صورت گیرد و کیفیت زندگی فرد ارتقاء یابد [۵].
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:08:00 ب.ظ ]
|