کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



فنون مورد استفاده در IBCT در سه طبقه اصلی قرار می‌گیرند: فنون پذیرش، فنون تحمل، و فنون تغییر.

در IBCT هدف بیشتر ایجاد پذیرش است تا تغییر مستقیم و تأکید اولیه این رویکرد کمک به زوجین برای پذیرش جنبه‌هایی از رفتار است که قبلاً آن ها را غیرقابل پذیرش درنظر می‌گرفتند (چپمن[۷۴] و کامتون[۷۵] ۲۰۰۳). البته منظور از پذیرش تسلیمِ با اکراه و رضا دادن از روی اجبار به وضعیت موجود نیست. سوختن و ساختن هم نیست. بلکه پذیرش جایگزینی امیدوارانه برای زوجهایی فراهم می‌آورد که با مشکلاتی مواجهند که به راهبردهای معمول تغییر پاسخ نمی‌دهند (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲) و به زوجها کمک می‌کند که «از مشکلات غیرقابل حلشان به عنوان وسایلی برای ایجاد نزدیکی و صمیمیت بیشتر استفاده کنند» (جیکوبسون و همکاران، ۲۰۰۰، ص ۳۵۲).

ایجاد پذیرش نه تنها برای بهبود رابطه مفید است، ضمناً ایجاد تغییر را نیز تسهیل می‌کند، و از آنجا که مشکل کلیدی زوجها کشمکش برای تغییر است (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳)، ایجاد پذیرش اغلب می‌تواند به صورت کارا تری از راهبردهای مستقیم ایجاد تغییر در TBCT، تغییر ایجاد کند (جیکوبسون و همکاران، ۲۰۰۰). دو تکنیک اصلی IBCT برای ایجاد پذیرش عبارتند از: «پیوند همدلانه» و «بی‌طرفی متحدانه» (جیکوبسون وکریستنسن، ۱۹۹۶).

۱- پیوند همدلانه

شامل راهبردهایی برای ایجاد بافتی است که باعث افزایش بیان احساسات و افکاری شود که همدلی طرف مقابل را فرامی‌خوانند، در مقابل راهبردهایی که دفاع و عدم پذیرش را فرا می‌خوانند (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳). هنگام ورود یک زوج به درمان عموماً هر دوی زوجین در حال تجربه‌ درد و رنج زیادی هستند. اما هنگام ابراز این درد و رنج، اغلب این کار را با متهم کردن و سرزنش طرف مقابل انجام می‌دهند، که معمولاً ناراحتی را در رابطه بیشتر می‌کند. هدف پیوند همدلانه، ممکن ساختن بیان درد و رنج زوجین به شیوه‌ای است که شامل اتهام و سرزنش نباشد تا منجر به ایجاد همدلی و پذیرش در طرف مقابل شود (دیمیجیان[۷۶] و کریستنسن و مارتل[۷۷]، ۲۰۰۲). یکی از راهبردهایی که درمانگر IBCT در راستای این تکنیک استفاده می‌کند، تشویق زوجین برای بیان جنبه ملایم‌تر تجربه‌ هیجانی­شان است تا جنبه تندتر آن، مثلاً ابراز غمگینی به جای خشم (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳). البته توجه داشته باشید که منظور از «ملایم» و «تند»، کارکرد سخنان است نه شکل یا محتوای آن ها. خود افشایی ملایم، خودافشایی‌ای است که در عمل واکنش هیجانی طرف مقابل را ملایم‌تر کند نه اینکه به ظاهر ملایم‌تر باشد (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲).

۲- بی‌طرفی متحدانه

در بی‌طرفی متحدانه (جدایی از مشکل و اتحاد با هم) نیز هدف کمک به زوجین برای صحبت کردن راجع به مشکلاتشان بدون اتهام زدن و سرزنش کردن است، ولی در اینجا تأکید بر استفاده از بحث­های توصیفی و «بی‌طرفانه و خالی از احساس»، و تحلیل عقلانی مشکلات است نه صحبت­های دارای بار هیجانی. در این تکنیک با بهره گرفتن از راهبردهای مختلفی به زوج کمک می‌شود تا مشکل را به صورت دشمن مشترکی ببینند که هر دو باید با اتحاد با هم آن را حل کنند (دیمیجیان و همکاران، ۱۹۹۸). این تکنیک بسیار به تکنیک تمرکز ذهن در MBCT , DBT شبیه است. تمرکز ذهن را به طور خلاصه می‌توان «آگاهی غیرقضاوتی از لحظه‌ی حاضر» تعریف کرد، و در تکنیک بی‌طرفی متحدانه نیز زوجین تشویق می‌شوند راجع به مشکل به همان شکلی که هست و بدون قضاوت، گفتگو کنند. در هر دوی این فنون هدف کاهش واکنش‌های هیجانی (از طریق مواجهه بدون تقویت) و تسهیل حل کارآمد مشکل است. البته لازم به ذکر است در IBCT چند تکنیک دیگر نیز (از جمله پیوند همدلانه) «آگاهی غیرقضاوتی از حال» را تشویق می‌کنند، ولی آشکارترین محل برای تمرکز ذهن در IBCT تکنیک بی‌طرفی متحدانه می‌باشد (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳).

ب) فنون تحمل

هدف فنون ایجاد تحمل نیز مانند فنون پذیرش کمک به زوجین برای دست برداشتن از تقلا برای تغییر دادن یکدیگر است. ولی اهداف بلندپروازانه‌تر فنون پذیرش را ندارند و بیشتر برای مشکلاتی استفاده می‌شوند که احتمالش کم باشد که به عنوان وسایلی برای صمیمیت بیشتر زوجین نقش ایفاء کنند. البته از این فنون در کنار فنون پذیرش نیز استفاده می‌شود (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲). مفروضه‌ی زیربنای این تکنیکها آن است که تلاش‌های زوجین برای جلوگیری، اجتناب یا فرار از رفتارهای منفی همدیگر می‌تواند عامل حفظ نیرومندی پاسخهای هیجانی منفی‌شان به آن رفتارها باشد. ‌بنابرین‏ این فنون شامل مواجهه نظام‌دار با رفتارهای منفی، تحت شرایطی که پاسخهای هیجانی منفی را کاهش می‌دهند، می‌باشند تا در اثر این تجارب و خاموشی و خوگیری حاصله کارکرد این رفتارها تغییر کند (چپمن و کامتون، ۲۰۰۳).

با این حال باید خاطرنشان شود که بعضی از انواع مشکلات مناسب مداخلات پذیرش یا تحمل نیستند. موقعیتهایی وجود دارند که باید نه پذیرفته شوند و نه تحمل، که آشکارترین آن خشونت خانگی یا کتک خوردن یکی از زوجین از دیگری است. موقعیتهای دیگری که ممکن است غیرقابل تحمل باشند عبارتند از سوء مصرف مواد، روابط خارج رابطه‌ زناشویی، رفتارهای وسواسی و سایر رفتارهایی که می‌توانند بهزیستی هر دوی زوجین را به خطر بیاندازند. افراد نباید در خانه های خودشان در معرض سوءرفتار یا خطر باشند. ‌بنابرین‏ ایجاد تحمل وسیله‌ای برای حفظ یک موقعیت غیرقابل تحمل نیست، بلکه هدف از آن کمک به زوجین برای تحمل آن دسته از رفتارهای طرف مقابل است که مخرب نیستند و احتمال تغییرشان هم کم است (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲).

تکنیک‌های اصلی ایجاد تحمل عبارتند از: «خاطرنشان کردن جنبه‌های مثبت رفتار منفی»، «انجام رفتار منفی در جلسه درمان»، «وانمودسازی رفتار منفی در خانه بین جلسات»، و «افزایش تحمل از طریق رسیدگی به خود».

۱- خاطرنشان کردن جنبه‌های مثبت رفتار منفی

در این تکنیک درمانگر گوش به زنگ یافتن مواردی است که از آن طریق رفتار منفی یکی از زوجین ممکن است جنبه‌های مثبتی برای دیگری داشته باشد (درحال یا در گذشته). جالب است که حوزه های تعارض بین زوجین اغلب همان حوزه هایی هستند که در گذشته آن ها را به هم جلب کرده‌‌اند. از سوی دیگر، رفتار منفی می‌تواند در حال حاضر هم با کمک به زوجین برای متوازن کردن همدیگر و فراهم آوردن توازن و تعادل بیشتری در بعضی حوزه های رابطه، کارکرد مفیدی برای زوج داشته باشد. برجسته کردن این جنبه‌ها توسط درمانگر می‌تواند به زوجین کمک کند تا منافع رفتارهایی را ببینند که در غیر این صورت ناراحت کننده تجربه می‌شدند. لازم به ذکر است این تکنیک مبتنی بر فهم کارکرد رفتار است، نه تلاش برای یافتن «نقطه‌ای روشن» یا صرفاً گذاشتن نام مثبتی بر روی یک رفتار. ‌بنابرین‏ این تکنیک با تکنیک “Positive reframing” در رویکرد شناختی تفاوت دارد. به علاوه توجه داشته باشید که لزوماًً هر رفتاری کارکرد مثبتی ندارد (مثلاً این که یکی از زوجین وقتی از دست دیگری عصبانی است ظرفها را بشکند). ضمناً در IBCT فرض بر این نیست که با این تکنیک مشکل زوج دیگر حل می‌شود، بلکه امید است افزایش تحمل زوجین نسبت به تفاوتهایشان آن ها را از ‌دام‌هایی که توسط تلاش برای تغییر دادن همدیگر ایجاد شده، آزاد کند که موجب رضایتمندی بیشتر آن ها شده و حتی آن ها را برای تغییر مهیاتر می‌کند (دیمیجیان و همکاران، ۲۰۰۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:04:00 ب.ظ ]




مثلث روان نژندی :

فرانکل ، افسردگی ، اعتیاد و پرخاشگری را مثلث روان نژندی[۳۵] می نامد. او هشدار می‌دهد که خشونت و مصرف مواد مخدر و دیگر رفتارهای منفی که در تلویزیون ، سینما و حتی موسیقی غرب به نمایش درمی آید ، تشنگان معنا را متقاعد می‌کند که زندگی آن ها فقط با تقلید آدمک وار از قهرمان هایشان بهبود می‌یابد. به گفته او حتی ورزش نیز پرخاگشری را ترویج می‌کند انسان در واقع موجودی است که در پی معنایی است که تحقق بخشد و انسان های دیگری که با آنان مواجه می‌شوند و یقیناً این همنوعان و شریکان برایش معنایی فراتر از صرف وسیله ای برای ارضای محرک۶۵ و غرایز جنسی و پرخاشگرانه دارند. به گمان فرانکل ، روان درمانی نوع بشر مستلزم انسانی کردن روان درمانی است. او بر این باوراست که اگر دردهای این دوران فائق آمدنی باشند باید آن ها را به درستی درک کرد ، یعنی آن ها را به عنوان معلول ناکامی وجودی دید و اگر قرار است سرخوردگی ها و ناکامی های انسان درک شود باید انگیزش های او را فهمید و به ویژه انسانی ترین انگیزش انسان که جست و جوی معنا است (بوئری؛ ترجمه فریامنش ، ۱۳۸۵٫).

بنا به فهم فرانکل روان گسیختگی[۳۶] نیز ریشه در اختلال تفکر و شناخت۶۷ دارد در این مورد شخص روان گسیخته بیشتر خود را شی ء می پندارد تا شخص. اکثر ما هنگامی که تفکراتی در سر داریم می‌دانیم که این تفکرات از درون اذهان خود ما بر می‌آیند ، اما شخص روان گسیخته ، به دلایلی که هنوز معلوم نیست بالااجبار منظری منفعلانه به آن تفکرات دارد و آن ها را چون نجوا تلقی می‌کند و ممکن است خود را نظاره کند و به خود مظنون و بدگمان شود در این حالت او منفعلانه به خود می نگرد و آزار می بیندفرانکل معتقد است که این انفعال ، ریشه در گرایشی مفرط به خویشتن نگری[۳۷] دارد. گویی مفارقتی هست میان خویشتنی» که می بیند و خویشتنی که دیده می شود خویشتن نظاره گر پوچ و تهی و عاری از واقعیت و خویشتنی که دیده می شود بیگانه به نظر می‌آید (بوئری ، ترجمه فریامنش ، ۱۳۸۵ ).

خود شکوفایی در معنا درمانی :

فرانکل (۱۹۶۹)معتقد است ، خود شکوفایی منوط به تعالی نفس است و بعد معنوی انسان از این طریق قابل حصول می‌باشد . بدین ترتیب انسان ها از محدوده خویشتن زیستی و روان شناختی خود فرا تر رفته و واجد ارزش های خاصی می‌شوند و معنای زندگی خویشتن را می‌یابند. فرانکل می‌گوید : مراجعان باید برای وجود شان هدفی بیابند و آن را دنبال کنند و نقش درمانگر کمک به آن ها‌ است تا به عالی ترین سطح فعالیت برسند(قنبری هاشم آبادی ،۱۳۸۳٫ ).

اثر بخشی :

اثر بخشی به کاربرد بالینی روش درمانی در فضای درمانی اشاره دارد . در واقع اثر بخشی ‌به این پرسش باهمیت و جدی پاسخ می‌دهد که آیا روش درمانی مورد استفاده خارج از فضا های آزمایشگاهی نیز اثر درمانی دارد یانه (قنبری هاشم آبادی ،۱۳۸۳).در پژوهش حاضر منظور از اثر بخشی میزان کارایی روش آموزش معنا درمانی گروهی برای میزان کیفیت زندگی وسبک دلبستگی ناایمن بر روی سالمندان شهر رشت می‌باشد.

روان درمانی در نظریه فرانکل:

الف : اهداف درمانی

در یک جمع بندی می توان گفت که هدف معنا درمانی توانا ساختن بیماران برای کشف معنای منحصر به فرد خودشان می‌باشد. معنا درمانی می کوشد تا حدود اختیارات و آزادی های بیمار را ترسیم کند. معنا درمانی رفتاری اختیاری برای غلبه بر خلاء وجودی است و عبارت است از : کمک به مراجعان برای یافتن معنا در زندگی خود. معنا درمانگرها به دنبال جهت دهی مجدد مراجعان برای انجام فعالیت های زندگی هستند. معنا درمانی نوعی آموزش مسئولیت پذیری است که اراده مراجعان را برای ادامه زندگی تقویت می‌کند. احتمال تعالی خویشتن در مراجعانی که اراده خود را از راه های ارزش آفرینی ، ارزش اندوزی و ارزش های انگیزه ای به دست آورده اند بیشتر است. مراجعان باید از مسئولیت حیاتی خود برای یافتن معنای زندگیشان از طریق هشیارسازی ضمیر ناخود آگاه معنوی خود اقدام کنند. اگر چه هشیار سازی ضمیر ناخودآگاه معنوی تنها یک مرحله ناپایدار در فرایند درمان است. هدف از این درمان در ابتداء تبدیل پتانسیل ناهشیار به رفتار هشیار و سپس ایجاد راهی برای از بین بردن عادت ناهشیار است. نقش معنا درمانگرها هم گسترش و وسعت بخشیدن به حوزه های بصری مراجع است تا گستره معنا و ارزش ها در نظرشان جلوه گر شوند )محمد پور ، ۱۳۸۵٫)شاید مهم ترین وظیفه درمانگر یاری رساندن به مراجعه کننده باشد در کشف دوباره دینداری نهانی که بنا به اعتقاد فرانکل ، درمانگر باید به بیمار اجازه بدهد تا معنای خاص خود را کشف کند به نظر فرانکل نوروز همواره ناشی از فقدان معنا نیست اما فقدان معنا و منظور در زندگی منجر به بروز نوروز اندیشه زاد می شود. در معنی درمانی هدف منحصر به احساس موفقیت و شادمانی فرد در برخورد با مسایل زندگی نیست، بلکه در معنا درمانی به بقای شخص توجه دارد ، لذا دارای ارزش حیاتی است یک درمانگرنمی تواند به بیمار بگوید که معنای زندگی چیست اما می‌تواند به وی نشان دهد که زندگی با معنا است منتها معنای زندگی از نظر افراد مختلف متفاوت است و برای فرد بخصوصی نیز همواره در حال تغییر است. هدف غایی در معنی درمانی ارتقاء و رشد شخص به ورای آنچه هست می‌باشد (رحیمیا .۱۳۷۸).از طریق احیای ارزش های خلاق ، در سایه کار خدمت به دیگران یا احیای ارزش های تجربی و احیای ارزش های گرایشی در بیمار ، زندگی برای او با معنا می‌گردد. در این حالت او برای رسیدن به هدف و منظوری که برگزیده است مدام در تلاش است. این تکاپو به زندگی او نشاط و شادی می بخشد و احساس یأس و بیهودگی را در وی از بین می‌برد و احساس شایستگی می‌کند و هستی خود را با معنا می‌یابد و در راه رسیدن به مقصد باز نمی ماند. برای این منظور لازم است درمانگر توجه مراجع یا بیمار را نسبت به وظایفی که در قبال زندگی دارد جلب کند و احساس مسئولیت وی را در به انجام رساندنآن وظایف بیدار نماید (رحیمیان ، ۱۳۷۷)

ب ـ رابطه درمانی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




طرحواره‌ها توسط سه ساز و کار اولیه تداوم می‌یابند: تحریف‌های شناختی[۱۳۲]، الگوهای زندگی خود- آسیب‌رسان[۱۳۳] و سبک‌های مقابله‌ای (که در بخش‌های بعدی با جزئیات بیشتر بحث خواهند شد). فرد از طریق فرایند تحریف‌های شناختی، موقعیت‌ها را به گونه‌ای سوء تعبیر می‌کند که باعث تقویت طرحواره می‌شود. فرد از طریق تحریف، بر اطلاعات همخوان با طرحواره انگشت می‌گذارد و اطلاعاتی را که با طرحواره منافات دارند، نادیده می‌گیرد و یا کم ارزش می‌شمرد. از نظر عاطفی، فرد ممکن است هیجان‌های مرتبط با یک طرحواره را بلوکه کند. وقتی که عاطفه بلوکه شود، طرحواره به سطح آگاهی نمی‌رسد، لذا نمی‌توان در جهت تغییر یا بهبود آن، گام‌های مؤثری برداشت. از نظر رفتاری فرد، درگیر الگوهای خود- آسیب رسان، انتخاب ناهشیارانه و ماندن در موقعیت‌ها و روابطی می‌شود که باعث برانگیختگی و تداوم طرحواره می‌شوند و در عین حال از برقراری که روابطی منجر به بهبود طرحواره می‌شوند، اجتناب می‌کند. از لحاظ بین فردی، بیماران به گونه‌ای با افراد ارتباط برقرار می‌کنند که پاسخهای منفی آن‌ ها را برمی‌انگیزاند، لذا این کار منجر به تقویت طرحواره خودشان می‌شود.

۲-۱۳- بهبود طرحواره

هدف نهایی طرحواره درمانی، بهبود طرحواره است. از ‌آن‌جایی که طرحواره، مجموعه‌ای از خاطرات، هیجان‌ها و احساس‌های بدنی، ‌شناخت‌واره‌هاست، بهبود طرحواره به کاهش تمام این موارد مربوط می‌شود: شدت خاطرات مرتبط با طرحواره، فعال شدن هیجانی طرحواره، نیرومندی احساسهای بدنی و ناسازگاری شناخت‌واره. بهبود طرحواره همچنین یک سری تغییرات رفتاری به دنبال خواهد داشت به طوری که بیماران یاد می‌گیرند سبک‌های مقابله سازگار را جانشین سبک‌های مقابله ناسازگار کنند. ‌بنابرین‏، فرایند درمان دربرگیرنده مداخلات شناختی، عاطفی و رفتاری است.

همان طور که طرحواره بهبود می‌یابد، شدت و تعداد دفعات فعال شدن آن به طور قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند. با این حال اگر طرحواره فعال شود، بیمار درماندگی کمتری تجربه می‌کند و خیلی سریع به حالت عادی باز می‌گردد.

اغلب روند بهبود طرحواره، دشوار و طولانی است. طرحواره‌ها به سختی تغییر می‌کنند، چون عمیقاً با باورهای فرد راجع به خودش و محیط پیرامونش گره خورده‌اند. طرحواره‌ها، اغلب تمام چیزهایی هستند که بیمار می‌داند و علی‌رغم آن‌که ممکن است مخرب باشند، اما برای بیمار، احساس ایمنی و پیش‌بینی‌پذیری به ارمغان می‌آورند. بیماران در برابر از دست دادن طرحواره‌ها، مقاومت می‌کنند، زیرا طرحواره‌ها هسته اصلی هویت آن ها را تشکیل می‌دهند. دست کشیدن از طرحواره برای آن ها بسیار ناگوار است. از این‌رو، مقاومت در درمان، نوعی صیانت ذات[۱۳۴] محسوب می‌شود، زیرا مقاومت، تلاشی است برای حفظ کنترل و یکپارچگی درونی. دست کشیدن از طرحواره به معنای صرف نظر کردن از دانشی که فرد نسبت به خود و جهان دارد.

بهبود طرحواره، نیازمند داشتن اراده قوی برای جنگیدن با طرحواره است. مسلماًً این کار احتیاج به انضباط دقیق و تمرین فراوان دارد. بیماران باید هر روز به طور نظام‌مند، علایم فعال شدن طرحواره را مورد مشاهده قرار دهند و برای تغییر آن، تلاش کنند. طرحواره تا زمانی که اصلاح نشود، همچنان به بقای خودش ادامه می‌دهد و درمان چیزی شبیه جنگیدن با طرحواره است.

درمانگر و بیمار با هدف شکستن طرحواره، با یکدیگر متحد می‌شوند. این هدف معمولاً یک ایده‌آل تحقق ناپذیر است، چرا که اکثر طرحواره‌ها به طور کامل بهبود نمی‌یابند و نمی‌توانیم خاطرات همراه با آن‌ ها را به طور کامل ریشه کن کنیم. طرحواره‌ها هرگز از بین نمی‌روند، در عوض وقتی که بهبود پیدا کنند. از میزان فعال شدن و شدت عاطفه همراه آن‌ ها کاسته می‌شود. همچنین مدت زمان فعال سازی آن‌ ها در ذهن نیز زیاد به طول نمی‌انجامد. پس از بهبود طرحواره‌ها، بیماران به محرک‌های برانگیزاننده طرحواره‌ها به شیوه‌ای سالم پاسخ می‌دهند، دوستان مطلوب‌تری انتخاب می‌کنند و نگرش آن ها نسبت به خودشان مثبت‌تر می‌شود.

از نظر رفتاری، فرد خود ر در الگوهای رفتاری خود-آسیب‌رسان درگیر می‌سازد، موقعیت‌ها و رابطه هایی که را بر می گزیند و حفظ می‌کند که تداوم طرحواره مورد نظر را در پی داشته باشد. در مقابل، از رابطه هایی که به احتمال زیاد موجب ترمیم طرحواره وی می‌گردد، اجتناب می‌کند. از نظر رابطه های بین فردی، فرد را به گونه‌ای با دیگران ارتباط برقرار می‌کند که آن‌ ها را به سمت پاسخ‌هایی سوق دهد که طرحواره مورد نظر را تقویت کند.

۲-۱۴- پاسخ‌ها و راهبردهای مقابله‌ای ناسازگار

بیماران از همان دوران کودکی مجموعه‌ای از پاسخ‌ها و راهبردهای مقابله‌ای ناسازگار را به منظور سازگار شدن با طرحواره‌های خود می‌آموزند. ‌بنابرین‏ هیجان‌های شدید و افراطی ناشی از طرح‌های ناسازگار اولیه را تجربه نمی‌کنند. باید توجه اشت اگر چه راهبردهای مقابله‌ای به بیمار کمک می‌کنند تا از یک طرحواره خاص اجتناب کنند، ولی کمکی به ترمیم آن طرحواره نمی‌کنند. ‌بنابرین‏، تمامی این راهبردهای مقابله‌ای ناسازگار به عنوان فرآیندهای تداوم‌بخش طرحواره عمل می‌کنند.

به طور کلی سرشت هر فرد، در انتخاب نوع شیوه مقابله‌ای، بسیار تعیین کننده است. در حقیقت، به احتمال بسیار زیاد سرشت فرد بیشتر از طرحواره وی در تعیین راهبرد مقابله‌ای نقش دارد. عامل دیگری که در تعیین راهبرد مقابله‌ای فرد دخالت دارد، درونی‌سازی و الگوگیری (یا سرمشق‌گیری) انتخابی فرد است. اغلب، کودکان رفتار مقابله‌ای را از پدر یا مادری که با او همانندسازی کرده‌اند، سرمشق می‌گیرند.

۲-۱۵- اجتناب از طرحواره

به کارگیری اجتناب از طرحواره مستلزم آن است که فرد بکوشد به گونه‌ای زندگی کند که طرحواره‌ها هرگز فعال نشوند. اجتناب از طرحواره اشاره به راهبردهای شناختی، رفتاری و هیجانی دارد که فرد توسط آن‌ ها از پیامدهای یک طرحواره و حالت عاطفی درونی شدید، اجتناب می‌کند.

از جمله این راهبردها می‌توان به پرت‌کردن توجه از فکر کردن به موضوعات مرتبط با طرحواره‌ی اجتناب از موقعیت‌‌هایی که طرحواره را برمی‌انگیزاند، اشاره نمود. این افراد زندگی خود را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که طرحواره‌های آن ها هرگز فعال نشود. مثلاً از روابط عاطفی نزدیک و چالش‌های کاری می‌پرهیزند. آن‌ ها سعی می‌کنند که زندگی «بدون آگاهی از طرحواره» داشته باشد، و هر گونه فکر و تصویر ذهنی‌ای را که ممکن است طرحواره آن ها را برانگیزاند، بازداری می‌کنند. رفتار آن ها در درمان نیز اجتنابی است، مثلاً فراموش می‌کنند تکالیف خانگی را بیاورند، از بیان عاطفی می‌گریزند، دیر در جلسات حاضر می‌شوند و دوره درمانی خود را زود به پایان می‌برند.

۲-۱۶- تسلیم شدن در برابر طرحواره

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




۱-۶-۲- قلمرو مکانی

جامعه آماری پژوهش را مدیران ستادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران تشکیل می‌دهند. ‌بنابرین‏ قلمرو مکانی این تحقیق در سطح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

۱-۶-۳- قلمرو زمانی

گردآوری داده ­های تحقیق و تحلیل آن ها در شش ماهه اول سال ۱۳۹۲صورت پذیرفته است.

۱-۷- شرح واژه ­ها و اصطلاحات به کار رفته در تحقیق

۱-۷-۱- تصمیم گیری

تصمیم گیری به معنی فرایند جمع ­آوری اطلاعات برای ارزیابی گزینه­ ها و انتخاب بهترین آن‌ ها برای حل مسأله است. به طور کلی تصمیم گیری به معنای انتخاب یک راهکار از میان دو یا چند گزینه در یک رفتار پیشگیرانه و به منظور حصول به یک هدف یا دستاورد خاص با حداقل مخاطره و ریسک ممکن است(Korooni, 2005).

۱-۷-۲- تصمیم گیری چندمعیاره (Multiple Criteria Decision Making)

یک دسته از مدل‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره است که به منظور انتخاب مناسب‌ترین گزینه از بین m گزینه موجود به کار می‌رود(اصغرپور، ۱۳۸۳).

۱-۷-۳- تکنیک تاپسیس

این روش در سال ۱۹۸۱ توسط هوآنگ و یون[۵] ارائه شد. بر اساس این روش هر مسئله از نوع MCDM با m گزینه که به وسیله n شاخص مورد ارزیابی قرار گیرد را ‌می‌توان به عنوان یک سیستم هندسی شامل m نقطه در یک فضای n بعدی در نظر گرفت. تکنیک TOPSIS بر این مفهوم بنا شده است که گزینه انتخابی کمترین فاصله را با راه حل ایده­آل منفی (بدترین حالت ممکن) داشته باشد.

۱-۷-۴- عوامل عقلایی

منظور، عوامل قابل اندازه گیری از قبیل هزینه، زمان، پیش‌بینی ها و غیره می‌باشد. یک تمایل عمومی وجود دارد که بیشتر بدین عوامل پرداخته و عوامل غیر کمی را از یاد ببریم(bhargava, 1993).

۱-۷-۵- عوامل روانشناختی

مشارکت انسان در پدیده تصمیم‌گیری روشن است. عواملی از قبیل شخصیت تصمیم‌گیر، توانایی‌های او، تجربیات، درک، ارزش­ها، آمال و نقش او از جمله عوامل مهم در تصمیم ­گیری می‌باشند.

۱-۷-۶ – عوامل اجتماعی

موافقت دیگران بخصوص کسانی که تصمیم به نوعی بر آنان تاثیر می‌گذارد، از مسائل مهم تصمیم ­گیری است. توجه ‌به این عوامل از مقاومت دیگران در برابر تصمیم می کاهد.

۱-۷-۷- عوامل فرهنگی

محیط دارای لایه­ های فرهنگی متعددی است که به نام فرهنگ منطقه، فرهنگ کشور و فرهنگ جهانی خوانده می شود. همچنین فرهنگ خود سازمان نیز باید مطمح نظر قرار گیرد. این فرهنگ­ها بر تصمیم فردی و یا سازمانی ما در قالب هنجارهای مورد قبول جامعه، رویه ها و ارزش‌ها تاثیر می‌گذارند(murdick, 1993).

فصل دوم

مروری بر پیشینه پژوهش

۲-۱- مقدمه

در این فصل به مرور مبانی تئوریک و پژوهش در باب مفاهیم مربوط به موضوع خواهیم پرداخت. در بخش اول به بررسی مفاهیم و تئوری­های عمده در زمینه تصمیم گیری پرداخته، در بخش دوم به شرح مباحث مربوط به تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره پرداخته و مدل تاپسیس را نیز توضیح خواهیم داد، سپس در بخش سوم مدل مفهومی تحقیق ارائه و نهایتاًً با مرور تحقیقات انجام شده به بررسی پژوهش­هایی که تاکنون در این حوزها انجام شده است، خواهیم پرداخت.

۲-۲ – تصمیم گیری چیست؟

آیا تصمیم گیری، پدیده عجیب و ناشناخته ایست یا آنکه کار راحت و ساده ایست؟ هنوز معلوم نیست که چگونه، چه موقع و کجا تصمیم ساخته و پرداخته می شود. بقول مدیر عامل شرکت جنرال موتورز “اغلب سخت است که بگویم که چه کسی و چه موقعی تصمیم گرفته است و حتی چه کسی مبداء تصمیم بوده است. غالبا من نمی دانم در جنرال موتورز چه موقع تصمیم گرفته می شود ؟ من بخاطر نمی آورم که در یک جلسه کمیته‌ای بوده باشم و مسائل به رأی‌ گیری گذارده شود. معمولا یک نفر مسائل را خلاصه می کند. دیگران با تکان دادن سر یا ابراز نظر خود به تدریج به اجماع می‌رسند” (Quinn, 1980).

اگرچه افلاطون روح انسانی را به ارابه­ای تشبیه ‌کرده‌است که توسط دو اسب خرد و احساس به حرکت می‌آید، اما در قرون اخیر دانشمندان به خرد بیشتر بها داده و از احساسات به عنوان بخشی که مانع خردورزی است یاد نموده اند.[۶] در تصمیم گیری تا کنون این عقیده بیشتر مطرح بوده است که انسان در تصمیمات خود –آنجا که سخن از نفع و ضرر است- کاملا عقلایی و بدور از احساسات عمل می کند. اما برخی از شواهد مطرح در روانشناسی در سال­های اخیر نشان داده است که انسان در تصمیم گیری و رفتار خود از هر دو اسب استفاده می کند.

تحقیقاتی که گزارش آن در انجمن اقتصاد آمریکا در ژانویه ۲۰۰۵ مطرح گردیده است، حاکی از آن است که تکنولوژی جدید به انسان این امکان را داده است تا تصویر برداری تشدید شده به وسیله مغناطیس برای مشخص نمودن وظایف هر بخش از مغز نماید. این کار امکان ثبت لحظه ای فعالیت های مغز را می‌دهد. دانشمندان مدیریت و اقتصاد از دانشمندان پزشکی و روانشناسی خواسته­اند که امکان اینکه بشود متوجه شد که کدام بخش از مغز کار تصمیم گیری را انجام می‌دهد را مد نظر قرار دهند.

به ‌عنوان مثال، ذهن بشری موضوع ارزش مورد انتظار در حوادث آینده در اقتصاد را مورد محاسبه قرار می‌دهد. اینکه یک فرد در بازار بورس سرمایه گذاری می‌کند و یا هزینه بیمه عمر را پرداخت می کند، بستگی به آن دارد که آن فرد چگونه آینده را در نزد خود تصویر نموده و به حوادثی که ممکن است اتفاق بیفتد چه مقدار وزن بدهد. ممکن است که شما ارزش مورد انتظار بیمه عمر را با اینکه کم است بیشتر مورد توجه قرار دهید، زمانی که فکر می کنید با احتمال زیاد قبل از بازنشستگی شما، قیمت سهام کاهش پیدا خواهد نمود.

۲-۳- سطوح تصمیم گیری

در طول روز اطلاعات زیادی به یک مدیر می‌رسد. به صورت کلی می توان گفت که مدیر پس از اخذ این اطلاعات سه نوع تصمیم گیری می کند.

نوع اول که اغلب به نام تصمیمات استراتژیک خوانده می شود، تصمیمات مربوط به امور دراز مدت، پیچیده، و غیر ساختمند است که توسط مدیران عالی رتبه اتخاذ می شود (Lucas & Henry, 1985). اطلاعات مربوط به چنین تصمیماتی، عموما تعریف نشده، غیر مبتنی بر موارد از پیش تجربه شده، با منشا بیرون از سازمان، جمع‌ آوری شده از طرق غیر رسمی و کوتاه شده است(Davis & Margrethe, 1984).

نوع دوم از تصمیمات، اغلب به نام تصمیمات کنترلی مدیریت[۷] خوانده شده که توسط مدیران میانی اتخاذ می‌گردد. عموما اطلاعات دریافتی برای این نوع تصمیمات، با معیارهایی از قبیل استانداردهای سازمان و یا بودجه سنجیده می شود. اطلاعات مربوط ‌به این نوع تصمیمات، غالبا متوجه داخل سازمان، کوتاه مدت، تاریخی و ساده تر است.

نوع سوم، تصمیمات عملیاتی است. این قبیل تصمیمات براحتی فرموله شده و سیستم های کامپیوتری نیز می‌توانند کار را راحت­تر نمایند(Edwards ,1991).

۲-۴- درجه سختی تصمیم گیری

درجه سختی و راحتی کار تصمیم گیری به ۴ عامل بستگی دارد:

۱-اطلاعات: در برخی از تصمیم گیری ها، تمامی اطلاعات مربوط به مسئله موجود است. اما در برخی دیگر گرچه اطلاعات بالاخره در جایی وجود دارد، اما ما بلحاظ محدودیت در تجزیه و تحلیل آن ها و یا نبود ابزار لازم بدانان دسترسی نداریم. هرچه که اطلاعات کمتر در دسترس باشد، تصمیم گیری ‌مشکل‌تر است (Lowler & Rhode, 1976).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ب.ظ ]




سرفصل مطالب

مبانی نظری تحقیق

پیشینه تحقیق

نتیجه ­گیری

۲-۱- مقدمه

همواره سرمایه ­گذاران در بازار سرمایه به صورتی مستمر در حال ارزیابی بازده مورد انتظار و ریسک مرتبط با سهام مختلف هستند، تا بتوانند برای ایجاد پرتفویی مناسب از سهام برای سرمایه ­گذاری تصمیم ­گیری نمایند. اما با توجه به عدم وجود بازار کامل، تصمیمات اتخاذ شده توسط سرمایه ­گذاران در شرایط اطمینان کامل نبوده و به همین خاطر، آن­ها همواره نیازمند اطلاعات مرتبط با موضوع تصمیم ­گیری (سرمایه ­گذاری) هستند، زیرا همواره وجود چنین اطلاعاتی تأثیر بسزایی در کاهش این عدم اطمینان دارد. مسأله قابل­توجه در این بین آن است که ‌بر اساس تحقیقات حسابداری همواره مدیران واحد­های تجاری قادر خواهند بود در انجام سیاست مربوط به تأخیر ‌در انتشار اخبار بد و انباشته ساختن آن به صورت اطلاعات محرمانه حجم معینی از اخبار بد را ‌در شرکت انباشته سازند، که این به دلیل عواملی نظیر پرهزینه بودن این سیاست احتمالاً با توجه به شکل هزینه بر زمان بندی، تعدیل تصمیمات سرمایه گذاری به جهت نیل به سودآوری کوتاه مدت مؤثر باشد، از جمله ‌می‌توان به تغییر مخارج تحقیق و توسعه جهت افزایش سود، اجتناب از کاهش سود یا همواره سازی سود اشاره داشت و یا به طورکلی عدم توانایی مدیریت برای ادامه این اقدام (نظیر تغییر مدیریت واحد تجاری) ‌می‌باشد( اسپهر،۲۰۰۵). در نهایت با رسیدن حجم اطلاعات منفی انباشته شده به آن مقدار نهایی، دیگر مدیران قادر نخواهند بود که از انتشار این اخبار به بازار و سرمایه ­گذاران جلوگیری نمایند. با انتشار این اخبار در بازار، سرمایه ­گذاران با اطلاعات جدید به دست آمده در باورهای پیشین خود که مبنای قیمت جاری سهام شرکت بوده تجدیدنظر کرده و انتظار خود را بر اساس اطلاعات جدید بنیان می­گذارند، که این امر موجب تعدیل یکباره و منفی قیمت سهام شرکت خواهد شد، که در ادبیات مالی از آن به عنوان ریسک کاهش قیمت سهام یاد می­ شود(هوتن،۲۰۰۹). از اینرو در این فصل به بیان ادبیات متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق پرداخته می­ شود تا محققان با درکی صحیح بتوانند تعقلی بر نتیجه تحقیق داشته و تصمیم ­گیری کنند.

۲-۲- ماهیت مدیریت سود

از دیدگاه فعالیت های حسابداری، شیپر[۱](۱۹۸۹) از دیویدسون و همکاران[۲](۱۹۸۷) نقل می‌کند که، مدیریت سود عبارت است از:

«فرایند اتخاذ گام های سنجیده در چارچوب محدودیت های اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری جهت فراهم آوردن سطحی مطلوب از گزارش عایدات»

بدون توجه به هر گونه مفهومی از سود، شیپر (۱۹۸۹) مدیریت سود را از دیدگاه ارقام حسابداری در نقش اطلاعات، این گونه تعریف می‌کند:

«مداخله ای هدفمند در فرایند گزارشگری مالی خارجی، با قصد کسب سود شخصی(که با صرف تسهیل در عملیات پردازش بیطرفانه[۳] تضاد دارد)».گستره ی کمی از این تعریف «مدیریت سود واقعی» را در بردارد، نوعی مدیریت سود که از طریق زمان بندی تصمیمات سرمایه گذاری یا تأمین مالی، جهت تغییر سود گزارش شده یا سایر طبقات آن، انجام می‌گیرد»(جواد زاده،۱۳۸۹).

تعریف شیپر(۱۹۸۹) از مدیریت سود، محدود به فرایند گزارشگری مالی خارجی است (پن[۴]،۲۰۰۶).

علاوه برآن، شیپر(۱۹۸۹) بیان می‌دارد که در دیدگاه ارقام حسابداری در نقش اطلاعات، مدیریت سود را می توان مدیریت افشا نیز عنوان کرد، یعنی حاصل مدیریت سود، گزارشگری مالی خارجی است که در آن اعمال دخالت گردیده است(جواد زاده،۱۳۸۹).

یکی از متداول ترین و گسترده ترین تعاریف از مدیریت سود توسط هیلی و واهلن[۵] (۱۹۹۹) بیان گردیده است:

«مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیران، از قضاوت خود در گزارشگری مالی و در سازماندهی مبادلات جهت تغییر گزارشات مالی استفاده نموده و از این تغییر برای گمراه کردن عده ای از ذینفعان نسبت به عملکرد اقتصادی و اصلی شرکت یا برای تحت تأثیر قرار دادن نتایج قرار دادی(که به ارقام گزارش شده حسابداری گره خورده است) بهره برداری نمایند(همان ماخذ).

از آنجا که ممکن است مدیریت سود به قصد گمراه کردن افراد نسبت به عملکرد مالی باشد، ‌بنابرین‏ کشف آن معمولاً مشکل خواهد بود(اسپهر[۶]،۲۰۰۵)

تعریف دیگری توسط رئیس قبلیSEC ،آرتور لویت[۷](۱۹۹۸) ارائه گردیده و در این تعریف، مدیریت سود را«حوزه ای تیره که در آن حوزه، از شیوه های عمل درست حسابداری سوء تعبیر می‌گردد، مدیران ضوابط را نادیده می گیرند، و گزارشات سود منعکس کننده خواست های مدیران (و نه عملکرد مالی و اصلی شرکت)می‌باشد»(همان ماخذ).

از تعاریف دیگر می توان به تعریف فیلدز و همکاران[۸](۲۰۰۱) اشاره داشت. به بیان آن ها، مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که «مدیران اختیار خود بر ارقام حسابداری را، با محدودیت یا بدون آن، اعمال نمایند. چنین اختیاری را می توان حداکثر کننده ارزش واحد تجاری یا فرصت طلبانه دانست.»(فیلدز و همکاران،۲۰۰۱).

تعاریف مدیریت سود، همگی، بر این نکته توافق دارند که قصد و نیت مدیریت، لازمه مدیریت سود است، اما در برخی متون مدیریت سود در ارتباط با اختیار مدیریت از اصطلاحی استفاده می‌گردد که هدف آن ابلاغ و انتقال اطلاعات به سرمایه گذاران بوده و بنا به فرض، فرصت طلبانه نیست(برای مثال، دچو و اسکینر[۹] در سال ۲۰۰۰ و اسکات[۱۰] در سال ۲۰۰۳)(اسپهر،۲۰۰۵).

SEC، مدیریت سود را به طور کلی، کلاهبرداری می‌داند اما در متون جامعه دانشگاهی بر فعالیت هایی از مدیریت سود اشاره شده که در چارچوب اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری قرار می‌گیرد (همان ماخذ).

دچو و اسکینر(۲۰۰۰) جهت مطابقت دیدگاه های متفاوت موجود بین افراد دانشگاهی رشته حسابداری و قانونگذاران[۱۱] نسبت به مدیریت سود بر مبنای فعالیت های واقعی حسابداری، خطی بین کلاهبرداری[۱۲] مالی و مدیریت سود کشیدند. این چارچوب، به وضوح، نشان می‌دهد که اگر کلاهبرداری در گزارشگری مالی وجود نداشته باشد، مدیریت سود مسئله ساز نخواهد بود(جدول ۲-۱)(دچو و اسکینر،۲۰۰۰).

۲-۳- الگوی های مدیریت سود

اسکات(۲۰۰۳) مدیریت سود را در۴ طبقه الگو طبقه بندی می‌کند: وان بزرگ[۱۳]، حداقل سازی سود، حداکثر سازی سود، هموار سازی سود(پارساییان،۱۳۸۸).

در ادامه، خلاصه ای از هر الگو ارائه شده است:

انتخاب روش های حسابداری در چارچوب GAAP

انتخاب جریانات نقد «واقعی»

حسابداری

«محافظه کارانه»

شناخت تهاجمی اندوخته ها و ذخایر

ارزش گذاری بیش ازحد مخارج تحقیق و

توسعه در جریان تحصیل های از نوع خرید

گزارش بیش از حد مخارج سازماندهی مجدد و حذف دارایی ها

به تأخیر انداختن فروش

تسریع در مخارج تحقیق و توسعه یا تبلیغات

سود بیطرفانه

سودی که از عملیات پردازش بیطرفانه حاصل

می‌گردد.

حسابداری تهاجمی

بیان کمتر از واقع ذخیره مطالبات مشکوک الوصولپایین آوردن اندوخته ها یا ذخایر به شیوه ای تهاجمی

به عقب انداختن مخارج تحقیق توسعه یا تبلیغات

تسریع بخشیدن به فروش ها

حسابداری

«کلاهبردارانه»

GAAP

تخطی ازثبت فروش قبل از آنکه « قابل تحقق»

باشد ثبت فروش های واهی

به عقب برگرداندن تاریخ[۱۴] فاکتورهای فروش

بیان بیش از واقع موجودی کالا با ثبت موجودی کالاهای واهی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم