کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



۲-۱۸-۴-۲ افتتاح حساب های بانکی برای کلاهبرداری

طبق عرف بانکی کشور، مهمترین اقدام در افتتاح حساب های جاری بانکی و به دنبال آن تحویل دسته چک، احراز هویت فرد با بهره گرفتن از مدارک شناسایی وی می‌باشد که در اقدامات بعدی، از سوی بانک ها، اسامی‌داوطلبان افتتاح حساب جاری از بانک مرکزی نیز استعلام می‌گردد . البته اقدامات موازی دیگری نیز در این زمینه به عمل می‌آید که از آن جمله می‌توان به اخد ضامن یا معرف نیز اشاره نمود . لیکن مهمترین اقدام همین احراز هویت فرد است.

از شگردهای کلاهبرداری شیوه ای است که در افتتاح حساب جاری وجود دارد. ‌به این نحو که فردی که قصد کلاهبرداری دارد و شگرد خود را با دریافت دسته چک و خرج کردن آن در بازار می‌داند. با بهره گرفتن از سند هویتی جعلی ( عمدتاًً شناسنامه ) به بانک مراجعه و درخواست افتتاح حساب می‌کند و خود را با هویت جعلی معرفی نموده و آدرس و محل سکونت یا کسب خود را نیز به دروغ و به صورت غیرواقعی در سوابق بانک درج می‌کند. پس از دریافت دسته چک، با حضور در صنوف مختلف بازار و با ترفندهای گوناگونی اجناس مختلفی را در قبال ارائه چک خریداری و تصرف می‌کند. دارنده چک که برای وصول به بانک مراجعه می‌کند با عدم موجودی مواجه بوده و در صورت مراجعه به آدرس موجود در بانک نیز نتیجه ای کسب نخواهد کرد. دادخواهی و شکایت مال باختگان که با این شیوه از آن ها کلاهبرداری شده است معمولاً موفقیتی به همراه ندارد.

۲-۱۸-۴-۳ جعل عنوان با مدرک شناسایی غیرواقعی و اخذ مال از طریق آن

از شیوه های متعددی که به وفور با آن برخورد می‌شود، جعل عنوان با بهره گرفتن از مدارک شناسایی تقلبی و اخذ مال و وجه از این طریق است. سوابق گوناگون موجود در دوایر مختلف اداره آگاهی، نشان از فعالیت گسترده مجرمین حرفه ای می‌باشد که با جعل مدارک شناسایی ارگان‌های امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی‌و معرفی خود به عنوان مامور به صور مختلف اقدام به اخاذی می‌نمایند. این گروه از مجرمین با شناسایی سوژه ها و تعقیب آن ها که معمولاً حامل پول یا وجه نقد می‌باشند، تحت عنوان مامور آن ها را متوقف ساخته و با ارائه مدارک شناسایی جعلی از آن ها می‌خواهند که محتویات جیب یا وسایل همراه خود را بروز دهند. سوژه به اطمینان اینکه با مامورین دولتی مواجه می‌باشد و حتی کارت شناسایی آن ها را نیز رویت نموده است، صادقانه همکاری نموده و پول و اموال همراه خود را به آن ها تقدیم می‌نمایند. تبهکاران، پس از دریافت اموال سوژه، از وی می‌خواهند که به منظور بررسی بیشتر و دریافت وسایلش به واحد انتظامی‌یا امنیتی مراجعه نمایند که با حضور فرد مال باخته در مرجع ذکر شده مشخص می‌شود که افرادی که خود را مامور معرفی کرده‌اند، مجرمینی می‌باشند که با این شیوه اموال او را از دستش خارج ساخته اند.

در این زمینه، می‌توان به اعمال مجرمانه طایفه فیوج[۳۳] که در ابعاد وسیع و به شیوه های پیچیده و به صورت بین‌المللی مرتکب اخاذی های گوناگون می‌شوند، اشاره نمود.

۲-۱۸-۴-۴ کلاهبرداری از طریق وصول چک های بانکی جعلی با بهره گرفتن از مدارک مجعول هویتی

سهولت جابجایی انواع چک های بانکی، سبب جایگزینی این چک ها بجای پول نقد شده و در سیستم اقتصادی کشور اکثر افراد تبادل چک های بانکی را بجای دریافت و پرداخت حجیم پول نقد پذیرفته اند. همین امر زمینه ای را برای مجرمین حرفه ای فراهم نموده که سعی دارند اعمال تبهکارانه خود را با بهره گرفتن از چک های مسافرتی جعلی تحقق بخشند. این افراد با تهیه چک های جعلی که تشخیص آن ها از چکهای اصیل برای مردم عادی مشکل می‌باشد به عنوان خریدار به صنوف مختلف مراجعه نموده و پس از خرید ، چکهای جعلی را بجای پول نقد ارائه می‌دهند و برای جلب اعتماد و اطمینان فروشنده مدارکی را به منظور شناسایی خود به رویت فروشنده می‌رسانند، طبق عرف بازار، فرد گیرنده چک ، مشخصات آورنده را در ظهر چک و یا در دفاتری که به همین منظور تهیه نموده اند درج می‌کنند تا در صورتی که ایراد و اشکالی از بابت چک بروز کند، بتوانند به ارائه کننده دسترسی پیدا کند. این چک ها بعضاً دست به دست شده و افراد گوناگونی را درگیر ماجرا می‌سازد. پس از رسیدن چک به بانک، جعلی بودن آن مشخص شده و کلیه افرادی که در انتقال چک دخالت داشتند، در تعاقب ایادی نفرات قبلی خود را معرفی می‌نمایند و در نهایت به شخصی که با ارائه مدرک شناسایی آن را به فروشنده اولیه واگذار نموده، می‌رسد. بدیهی است به لحاظ جعلی بدون این مدرک، دسترسی به فرد مورد نظر امکان پذیر نخواهد بود و این نیز یکی از ترفندهایی است که مجرمین حرفه ای در امر اخذ مال به شیوه کلاهبرداری مرتکب می‌شوند.

البته سوابقی نیز در خصوص به کارگیری این روش به گونه ای دیگر در محاکم و مراجع انتظامی‌مطرح شده است. یکی از راه هایی که مجرمین جهت وصول چک های تقلبی از اسناد هویتی مجعول استفاده می‌نمایند، عبارت از این است که با عناوین گوناگون، از بانک‌ها، چک های رمز دار و با بین بانکی را دریافته داشته و قبل از ارائه به بانک محال علیه، ارقام و مبلغ چک را تغییر می‌دهند. به نحوی که در بررسی های عادی که معمولاً توسط متصدیان باجه بانک صورت می‌گیرد، مشخص نگردد. سپس با ارائه مدارک هویتی جعلی، چک موصوف را وصول کرده و سریعاً از صحنه خارج می‌شوند. طبیعی است که در مکاتبات بعدی بین شعب، بانک جعلی بودن چک و افزایش مبلغ آن مشخص خواهد شد. اما مطمئناً شناسایی وصول کننده از پی جویی سند هویت ارائه شده که جعلی است نتیجه ای را به همراه نخواهد داشت. این روش بیشتر در ارتباط با حساب های دولتی است و مؤسسات دولتی که معمولاً از موجودی خود به لحاظ حجم عظیم تبادلات به صورت روزانه مطلع نمی‌باشند، به وقوع می‌پیوندند.

۲-۱۸-۴-۵ کلاهبرداری با بهره گرفتن از اسناد هویتی جعلی به منظور استفاده از امکانات ویژه دولتی

گاهی اوقات مشاهده می‌شود که برخی امکانات و خدمات عمومی ‌و امتیازات اجتماعی، برای قشر خاصی و یا گروه ویژه ای از افراد جامعه در نظر گرفته شده است که لازمه بهره گیری از این امتیازات، تعلق فرد به جامعه و گروه مورد نظر می‌باشد. احراز این تعلق و وابستگی، از طریق ارائه مدارک مستند و مستدل میسر است. برای نمونه، امتیازی که حدود سال های قبل برای دانشجویان خارج از کشور در نظر گرفته شده بود که طبق قوانین گمرکی مجاز بودند هر کدام یک دستگاه اتومبیل را با تخفیف ویژه گمرک وارد کشور نمایند، مسلماًً اشخاص و افرادی که در این موضوع خاص دارای زمینه فکری هستند، با حیله و تزویر و با تقلب سعی و تلاش دارند از این امتیاز بهره گیرند. لذا به منظور معرفی خود به عنوان فردی از قشر موصوف، با تهیه مدارک هویتی جعلی، مانند کارت شناسایی صنف مورد نظر و غیره، به ادارات و سازمان های ذیربط مراجعه و شانس خود را در استفاده از امتیاز ویژه آزمایش می‌کنند که در اغلب اوقات نیز از این قضیه نتیجه می‌گیرند. نمونه دیگری که در رابطه با شگرد ذکر شده می‌توان به آن اشاره نمود، سوء استفاده هایی است که با جعل کارت شناسایی و مدارک هویتی مربوط به خانواده ایثارگران در رابطه با بهره گرفتن از امتیازات این خانواده عزیز مشاهده شده است.

۲-۱۸-۴-۶ کلاهبرداری از طریق سوء استفاده از موقعیت اجتماعی قشر خاص با جعل مدارک شناسایی آن ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:06:00 ب.ظ ]




    1. عمومیت یا تعمیم پذیری؛ اشاره به قابلیت انتقال احساس کارآمدی از فعالیت و تکلیفی به فعالیت دیگر دارد. ‌بر اساس درجه شباهت فعالیت ها، شرایط رفتاری، شناختی و عاطفی که در آن ها توانایی ها بروز می‌کند و خصوصیات کیفی موقعیت ها یعنی بروز خودکارآمدی آن هایی اساسی تر از همه هستند که افراد بر مبنای آن ها زندگی خود را شکل می‌دهند.

  1. شدت و قدرت؛ یکی دیگر از ابعاد خودکارآمدی بعد قدرت و شدت است، اشاره دارد به قضاوت خودکارآمدی به اطمینان از توانایی انجام تکلیفی خاص، باورهای خودکارآمدی شدت وضعف دارد. افرادی که اعتقاد بالای به خودکارآمدی خود دارند در برابر مشکلات و موانع کارآمدی خودشان را حفظ می‌کنند در نتیجه باورهای قوی تر باعث احساس قوی تر خودکارآمدی شخص، پشتکار بیشتر و بالا رفتن احتمال انجام موفقیت آمیز فعالیت انتخاب شده می شود( بندورا، ۲۰۰۶).

۲-۲-۳- مراحل خودکارآمدی در گستره زندگی

دوره های متفاوت زندگی اقتضائات گوناگونی را برای کارکرد موفق و شایستگی ایجاب می کند. تغییرات هنجاری متناسب با رشد، شایستگی های متفاوتی را می طلبد. در هر دوره ای از زندگی، افراد اساسا از نطر چگونگی کارآمدی در ادامه زندگی متفاوت هستند.

کودکی:

احساس کارایی به تدریج رشد می‌کند کودکان زمانی که یاد می گیرند اعمالشان اثراتی بر محیط اجتماعی و فیزیکی خود دارند، احساس خودکارآمدی را آغاز می‌کنند، و آن ها از پیامد توانایی‌های خود؛ مهارت اجتماعی و شایستگی کلامی آگاه می‌شوند و از این توانایی ها برای تاثیر گذاشتن بر محیط، عمدتاً از طریق تاثیراتشان بر والدین، عمل می‌کنند. والدین به صورت ایده ال، به فعالیت ها و تلاش های فرزندان در حال رشد برای ارتباط برقرار کردن پاسخ می‌دهند و محیط فیزیکی غنی را فراهم می آورد که اجازه رشد و اکتشاف را به کودک می‌دهند. رفتارهای والدین باعث احساس کارایی زیاد در کودکان می شود که ‌در مورد پسرها و دخترها متفاوت می‌باشد( شولتز[۲۰]، ۱۳۹۰).

نوجوانی:

نوجوانی به عنوان گذر ازکودکی به بزرگسالی که با تحولات روانی- اجتماعی و شناختی همراه است و آن ها در اجتماع بزرگتر بیش از زمان کودکی فعال بوده و باید مسئولیت کارها و اعمال خود را بپذیرند که این مستلزم کسب مهارت های جدید است برای اینکه نوجوانان با تغییرات بلوغ برخورد کنند و با دوستان خود سرمایه گذاری هیجانی داشته باشند باید به احساس خودکارآمدی برسند. باورهای خودکارآمدی در بسیاری از زمینه‌های زندگی نوجوانان از زمینه‌های ورزش، مدرسه و عملکرد بهداشتی اثر نافذی دارد.

بزرگسالی:

بندورا در بحث درباره بزرگسالی، این مرحله زندگی را به دوره ی جوانی و میانسالی تقسیم می‌کند. دوره ی جوانی غالبا شامل سازگاری های دیگر، از قبیل شکل دادن رابطه ی زناشویی، آغاز پدر و مادر شدنو تسلط و چیرگی بر شغل است. خودکارآمدی برای همه ی این تکالیف حیاتی است. بندورا معتقد است اشخاصی که دارای خودکارآمدی ضعیفی هستندنمی توانند به خوبی از عهده ی این موقعیت ها برآیند و احتمالا سازگاری ‌پیدا نمی کنند. سال های بزرگسالی میانه یا میان سالی با منابع تازه ای از فشار روانی همراه است، چرا که مردم خود را دوباره ارزیابی کرده و با محدودیت های خود مواجه می‌شوند که هر دوی این ها بر خودکارآمدی اثر دارند. افراد میانسال باید به طور دایم توانایی ها، مهارت ها و هدف های خود را دوباره ارزیابی کرده و فرصت های جدیدی را برای رشد و تجلی پیدا کنند( شولز، ۱۳۹۰).

پیری:

ارزیابی خودکارآمدی در سنین پیری دشوار است. تنزل توانایی‌های جسمی و ذهنی، بازنشسته شدن از کار فعال و کناره گیری از زندگی افق جدیدی از خودارزیابی را ایجاب می‌کند. کاهش خودکارآمدی حاصل از این ارزیابی ها می‌تواند کارکردهای جسمی و ذهنی را در نوعی از پیشگویی کامبخش تحت تاثیر قرار دهد( شولتز،۱۳۹۰).

۲-۲-۳٫ منابع خودکارآمدی

بندورا معتقد است که داوری های ما درباره سطح خودکارآمدی مبتنی بر چهار منبع اطلاعاتی است: تجارب موفقیت آمیز[۲۱] یا دستیابی به سطح بالای عمل[۲۲]، تجربه جانشین[۲۳]، متقاعد سازی کلامی[۲۴] و سایر انواع نفوذ اجتماعی و انگیختگی فیزیولوژیکی[۲۵]

۲-۲-۳-۱٫ تجارب موفقیت آمیز

تجارب موفقیت آمیز شخصی با نفوذترین و مؤثرترین منبع داوری خودکارآمدی، موفقیت عملکرد است. تجربه های موفق قبلی در تکالیف مختلف، نشانه های مستقیمی از سطح تسلط و قابلیت های فرد است. موفقیت های قبلی قابلیت های افراد را نشان می‌دهند و احساس خودکارآمدی رخ می‌دهند کارآمدی شخصی را بیشتر مخدوش می‌کنند، واز طرف دیگر، اگر افراد صرفا موقعیت های سهل الوصول داشته باشند در آن ها انتظار دستیابی سریع به نتایج به وجود می‌آید و بر اثر شکست، به سرعت دلسرد می‌شوند. ایجاد احساس قوی خودکارآمدی، به غلبه بر موانع از طریق تلاش مداوم نیاز دارد. بعضی از سختی ها و عقب نشینی ها در تعقیب های انسان تلقی شده و به فرد می آموزد که موفقیت مستلزم تلاش پایدار است، آن ها در می‌یابند که موفقیت حاصل پشتکار در برخورد با موقعیت های نامطلوب و دست بر داشتن سریع از عقب نشینی است.

۲-۲-۳-۲٫ تجارب جانشینی

تجارب موفقیت آمیز شخصی با نفوذترین و موثرترین منبع داوری خودکارآمدی، موفقیت عملکرد است. تجربه های موفق قبلی در تکالیف مختلف، نشانه های مستقیم از سطح تسلط و قابلیت های فرد است. موفقیت های قبلی قابلیت های افراد را نشان می‌دهند و احساس خودکارآمدی را تقویت می‌کنند، و شکست های که قبل از تثبیت کامل احساس خودکارآمدی رخ می‌دهند کارآمدی شخصی را بیشتر مخدوش می‌کنند، و از طرف دیگر، اگر افراد صرفا موقعیت های سهل الوصول داشته باشند در آن ها انتظار دستیابی سریع به نتایج به وجود می‌آید و بر اثر شکست، به سرعت دلسرد می‌شوند. ایجاد احساس قوی خودکارآمدی، به غلبه بر موانع از طریق تلاش مداوم نیاز دارد. بعضی از سختی ها و عقب نشینی ها در تعقیب های انسان مفید تلقی شده و به فرد می آموزد که موفقیت مستلزم تلاش پایدار است؛ آن ها در می‌یابند که موفقیت حاصل پشتکار در برخورد با موقعیت های نامطلوب و دست بر داشتن سریع از عقب نشینی است( عابدینی، ۱۳۹۰).

۲-۲-۳-۳٫ متقاعد سازی کلامی

متقاعد سازی کلامی ترغیب های اجتماعی باورهای شخص را به موفقیت افزایشمی دهد. افرادی که از طریق صحبت کردن متقاعد شده اند توانایی‌های لازم را برای عملکرد موفق را دارند، در مقایسه با وقتی که دچار تردید می‌شوند و به هنگام بروز مشکلات ‌در مورد دشواری های شخصی زیاد بحث می‌کنند و تلاش و پایداری بیشتری نشان می‌دهند. القای تدریجی باور بالا بودن خودکارآمدی، دشوارتر از خدشه دار کردن آن است افزایش غیرواقع بینانه باور به کارآمدی بر اثر نتایج نامناسب و مایوس کننده تلاش های فرد به سرعت توانایی‌های خود، موقعیت ها را طوری شکل می‌دهند که زمینه موفقیت افراد را فراهم سازد و مانع حضور آن ها در موقعیت هایی می‌شوند که در آن ها اغلب احتمال شکست زودرس وجود دارد، و این عامل رایج ترین منبع اطلاعات است که از سوی والدین، معلمان و همسالان، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۲-۲-۳-۴٫ برانگیختگی فیزیولوژیکی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ب.ظ ]




در بیشتر سال‌های اخیر، ورشکستگی بانک‌ها، به‌دلیل عدم توجّه کافی به ریسک نقدینگی و در نتیجه سلب اعتماد صاحبان سپرده‌ها و سرمایه‌گذاران نسبت به توانایی بانک در بازپرداخت مطالباتشان بوده است ( شیوا و ‌میکائیل پور، ۱۳۸۲ ).

ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk) : ریسک نقدشوندگی را نمی‌توان همانند ریسک مالی یا ریسک تجاری محاسبه کرد. اصولاً سرمایه‌گذاران، نقدشوندگی را از این دیدگاه مورد توجه قرار می‌دهند که بتوانند یک دارایی را سریعاً بخرند یا بفروشند، بدون آن‌که قیمت آن دستخوش تغییرات شدید شود. و از همین دیدگاه است که می‌گویند دارایی مذکور دارای قدرت نقدشوندگی بالایی است. هر قدر خرید و فروش یک دارایی سریع‌تر انجام شود، ریسک نقدشوندگی کمتر می‌شود. اوراق و اسناد خزانه در آمریکا به ویژه اوراق خزانه ۳۰ تا ۹۰ روزه، ریسک نقدشوندگی ندارند. زیرا سرمایه‌گذاران می‌توانند به سرعت و بدون کاهش قیمتاین اوراق را بخرند یا بفروشند.

نقطه مخالف این وضعیت، وقتی است که یک نفر بخواهد در سهام شرکت‌های کوچک سرمایه‌گذاری کند، که برای خرید یا فروش آن‌ ها باید چند روز یا چند هفته منتظر بماند و در مواردی هم باید قیمت پیشنهادی فروش را کمتر کند.

ریسک سیاسی (Political Risk) :ریسک سیاسی یا کشور عبارت است از کاهش ارزش سرمایه که به دلیل تغییرات در سیاست‌ها و نظام‌های سیاست‌گذاری یک کشور رخ می‌دهد. این ریسک به انتظارات سرمایه‌گذار نسبت به آینده سیاسی کشور بستگی دارد. ‌بنابرین‏ تغییراتی که در قیمت رخ می‌دهد، از کنترل شرکت منتشر کننده سهام خارج است. یک جنگ ناگهانی یا پایان یافتن آن، انتخاب رئیس جمهور جدید یا فوت ناگهانی او، رونق سفته بازی، خروج ناگهانی مقدار هنگفتی طلا از بازار و امثال این‌ها، از جمله رخدادهایی هستند که پیامدهای روانی بسیار زیادی بر بازار سهام دارند.

در کل این ریسک، تغییرات عمده‌ای در محیط اقتصادی – سیاسی یک کشور ایجاد می‌کند. ایالات متحده آمریکا در بین کشورها کم ریسک‌ترین کشور شناخته می‌شود. به دلیل این‌که نظام سیاسی و اقتصادی آن دارای ثبات بیشتری بوده است. کشورهایی مثل روسیه به دلیل تغییر در سلسله مراتب حکومتی و تغییر شدید در نرخ ارز در زمره کشور‌های پر ریسک تلقی می‌شود. بهترین راه برای محفوظ ماندن از ریسک سیاسی آن است که سرمایه‌گذاری‌ها بلندمدت باشد و در کشورهای مختلفی سرمایه‌گذاری شود.

ریسک تجاری (Business Risk) : تغییراتی که در قدرت سوددهی یک شرکت رخ می‌دهد، احیاناً باعث ضرر سرمایه‌ای یا کاهش بازده سالانه سرمایه‌گذاری خواهد شد. ریسک تجاری را، در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه رقابت، یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سوددهی در کوتاه‌مدت یا بلندمدت، می‌توان تعریف کرد. در چنین حالتی، میزان سود تقسیمی شرکت کاهش می‌یابد و این‌کار بر بازدهی و تغییرپذیری بازدهی سالانه، آثار نامطلوبی می‌گذارد.

شرکت‌های رو به رشد (یعنی شرکتی که نرخ بازدهی سالانه آن سریعاً افزایش می‌یابد) با ریسک تجاری بالاتری مواجه می‌باشند. همچنین شرکت‌هایی که هزینه ثابت بالایی دارند و در امور صنعتی از فناوری پیشرفته‌ای بهره می‌گیرند، با ریسک تجاری بالایی روبرو هستند. ریسک سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کوچک و تازه تأسیس، بیشتر از شرکت‌های بزرگ و با سابقه است. یکی از راه‌های محاسبه ریسک تجاری، تعیین میزان پایداری سود و ثبات نرخ رشد سود شرکت است.

ریسک تجاری شرکتی که از نظر سوددهی و نرخ رشد، ثبات زیادی داشته است، از ریسک تجاری شرکتی که میزان سود سالانه آن متزلزل و متغیر بوده، کمتر است. با ترسیم منحنی سود و محاسبه انحراف معیار آن، می‌توان میزان پایداری سود شرکت را تعیین کرد.

ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk) : بسیاری از سرمایه‌گذاران، خرید اوراق بهادار با بازدهی ثابت یا اوراق قرضه‌های معتبر را راه حلی برای رهایی از ریسک می‌دانند. ولی باید یادآور شد که این نوع اوراق بهادار دارای ریسک نرخ بهره هستند.

ریسک نرخ بهره، یعنی ریسک کاهش ارزش اصل سرمایه ( البته به لحاظ تغییر در نرخ بهره‌ اوراق بهاداری که به تازگی انتشار می‌یابند.) بهترین راه‌حل برای محفوظ ماندن در برابر ریسک نرخ بهره، این است که شخص سرمایه‌گذار، اوراق قرضه با تاریخ‌های سررسید متفاوت خریداری کند. راه‌حل دیگر، مشخص کردن جهت تغییرات نرخ بهره است.

ریسک اعتباری (Credit Risk)؛ ریسک اعتباری ناشی از اعطای اعتبارات‌ تجاری، مهم‌ترین ریسک فعالیت‌های بانکی است. برای‌ اعطای تسهیلات باید درجه اعتبار و قدرت بازپرداخت اصل و فرع دریافت‌کنندگان تسهیلات را تعیین نمود. احتمال‌ عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده را ریسک اعتباری‌ می‌نامیم( کهزادی ، ۱۳۸۲). این مسئله می‌تواند ناشی از کاهش توان بازپرداخت و عدم برنامه‌ریزی درست برای ریسک اعتباری باشد ( نیازی ، ۱۳۸۴).

در این‌ راستا، اقداماتی را می‌توان برای کنترل‌ ریسک اعتباری عملی نمود:

الف) گرفتن تصمیم‌های معقول در رابطه با دادن وام یا اعتبار به گونه‌ای که ریسک گیرنده وام به‌صورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد؛

ب) با دادن وام به گروه‌های مختلف درصد زیان را کاهش داده شود؛

ج) از اشخاص ثالث مثل بیمه، تضمین گرفته شود ( شیوا ومیکائل پور ، ۱۳۸۲).

ریسک نرخ تبدیل (Exchange Rate Risk)؛ تبدیل یک ارز (ارز اولیه) به ارزی دیگر (ارز ثانویه) و سرمایه‌گذاری ارز جدید (ثانویه) به منظور منتفع شدن از نرخ بازدهی بیشتر، ریسک نرخ تبدیل تا سررسید به ارز اولیه برای کوپن و اصل را به‌همراه خواهد داشت. اگر نرخ تبدیل ارز ثانویه در زمان دریافت کوپن و اصل، در مقاطع تا سررسید نسبت به ارز اولیه کاهش یابد، ممکن است علاوه‌بر منتغع نشدن از تفاوت دو نرخ، بازدهی قسمتی از سرمایه نیز فدا شود ( رشیدی ، ۱۳۸۳).

ریسک عملیاتی (Operational Risk)؛ ریسک عملیاتی می‌تواند از قصور و عدم کارایی پرسنل و افراد (People Risk)، تکنولوژی (Technology Risk) و روند کاری (Process Risk)) رخ دهد ( ابو الحسنی و حسنی مقدم ، ۱۳۸۷).

مهمترین عوامل مؤثر بر بروز ریسک عملیاتی به شرح زیرند:

    • کلاهبرداری داخلی؛ یعنی کلاهبرداری توسط کارکنان‌ بانک.

    • کلاهبرداری خارجی؛ یعنی آن دسته از کلاهبرداری‌هایی‌ که توسط افراد خارج از بانک انجام می‌شوند.

    • عوامل غیر عمدی یا سهل‌انگاری‌های ناشی از کارکنان، یا عدم ایمنی محل کار؛ که باعث از بین رفتن فیزیکی دارایی‌ها می‌شود.

    • عوامل ناشی از عملکرد گیرندگان تسهیلات؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ب.ظ ]




از آنجا که وضع قانون برای تأمین به حق نیازمندیها و آماده ساختن عرصه حیات برای رشد و بالندگی استعداد انسان‌ها و احقاق حقوق آنان است؛ می­بایست آن تفاوت‌ها در وضع قانون، بیان حقوق و وظایف که نتیجه قانون­گذاری است، انعکاس یابد و در نتیجه حقوق و وظایفی هماهنگ و متناسب با نقش­های طبیعی با هر کدام وضع گردد تا آنان را در ایفای نقش­های طبیعی یاری دهد. چیزی که در قانون­گذاری اسلامی تجلی یافته و موجب تفاوتهایی بین حقوق و وظایف زن و مرد شده است.

هر گونه ناهماهنگی بین مسئولیت­های طبیعی و قراردادی زن و مرد، باعث بحران در سرنوشت جوامع انسانی و به خطر افتادن سعادت دنیا و آخرت انسان می­گردد. بحران در سعادت دنیایی انسان امری است که در جوامع امروزی غیرقابل انکار ‌می‌باشد.

از آنچه گذشت چند نکته معلوم می­ شود:

۱٫ تفاوت‌های تکوینی موجود بین زن و مرد، مبتنی بر تفاوت نقش­ها و وظایف طبیعی آنان است.

۲٫ این تفاوت‌ها بگونه­ایست که هر کدام را در ایفای نقش محوله یاری می­دهد.

۳٫ تفاوت‌ها تنها در امور مطلوب و اوصاف پسندیده محدود است؛ زیرا معقول نیست صفتی مذموم، انسان را در تحصیل هدف آفرینش- ایفای نقش­های طبیعی- یاری دهد. پس هیچ صفت ناپسندی نمی­تواند سبب امتیاز یکی بر دیگری باشد.

۴٫ ویژگی­هایی که محور تفاوت­ها هستند چنین نیستند که در یک صنف باشند و در صنف دیگر اصلاً نباشند؟، بلکه تفاوت آن ها در حد اشتداد و ضعف این ویژگی‌ها است. مثل اینکه احساسات زن و تدبیر مرد بیشتر ‌می‌باشد و آشکار است که مرد هم دارای احساسات و عواطف است؛ همچنان که زنان دارای تدبیر و درایت هستند.

۵٫ می­بایست این تفاوت‌ها در تشریع و قانونگذاری و هر گونه برنامه­ ریزی برای زنان و مردان در نظر قرار گیرد تا به گونه ­ای باشد که آن ها را در ایفای نقش­های خویش یاری می­دهد که البته این نکته فقط از راه وحی امکان­ پذیر است.

… و این همان نکته­ای است که در کلام مولای ما امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد آنجا که خطاب به یکی از فرزندانش می­فرماید: لاتملک المرأه من الامر ما یجاوز نفسها، فانّ المرأه ریحانه لیست بقهرمانه؛ و کاری که خارج از توانایی زن است به دستش مسپار که زن گل بهاری است لطیف و آسیب­پذیر، نه پهلوانی کارفرما و در هر کار دلیر. امام علیه­السلام در این کلام، نهی آغاز سخن خویش را با ظرافت و خاص بودن طبیعت زنان تعلیل می­ کند؛ یعنی تکوین در قانون­گذاری مؤثر است.

در زمینه حقوق زن و تساوی زن و مرد که در کنوانسیون رفع تبعیض مطرح شده باید یادآوری نمود که اسلام زن و مرد را در ارزش ذاتی یکسان می­داند و از این حیث تمایزی بین آنان قائل نیست اما به هر حال آن ها را دو صنف مختلف از یک نوع به حساب ‌می‌آورد که با توجه به خصوصیات مختلف جسمی و روحی که در آن ها وجود دارد در جامعه، وظایف، تکالیف و اختیارات متفاوتی به آن ها واگذار شده است و متناسب با وظایف و تکالیفی که به هر یک از آن ها واگذار شده، حقوقی نیز برای آن ها در نظر گرفته شده است. ‌بنابرین‏ از باب مثال، وقتی تکلیف دادن نفقه و تأمین معیشت خانواده به عهده مرد گذاشته شده میراث او نیز دو برابر زن قرار داده شده است و این به هیچ وجه به معنای تحقیر زن و تبعیض نسبت به او نیست و یا حتی وقتی دیه قتل زن، نصف مرد مقرر شده است این بدان جهت نیست که ارزش جان زن به عنوان یک انسان کمتر از مرد است بلکه از آن جهت است که چون بناست خون بها داده شود و برای تسکین خاطر بازماندگان و در واقع تا حدودی جبران ضرر و زیان آن ها به لحاظ از دست دادن مورث خود پول پرداخت گردد، طبعاً فقدان مرد که تکلیف تأمین معیشت خانواده را به عهده داشته اثر زیادتر در ورود ضرر و خسارت مادی بر بازماندگان دارد و لذا باید دیه بیشتری نسبت به فقدان مرد پرداخت شود و این امر همان طور که گفته شد به هیچ وجه به معنای کم جلوه دادن ارزش انسانی زن و تبعیض ناروا در حقوق، نسبت به او نیست. در برخی احکام و مسائل حقوقی دیگر نیز که تفاوتهایی بین زن و مرد دیده می­ شود، باید با همین دید آن ها را ارزیابی کرد.

فصل پنجم

۵-۱- نتیجه ­گیری

با عنایت به مسائل پیش گفته (همان‌ طور که اشاره شد)، آخرین مسأله قابل طرح پاسخ ‌به این پرسش است که: پس چه باید کرد؟ دیدگاه های مختلف را بررسی کردیم: عدم الحاق، الحاق مطلق و بی­قید و شرط، الحاق با شرط کلی و الحاق با شروط جزئی، موردی و تفصیلی.

عدم الحاق با این استدلال که معاهده، دستاورد دشمنان اسلام و ایران است و به منظور مبارزه با اسلام طراحی شده است و الحاق به آن، ذلت­بار است و این­که وضعیت حقوق زن در ایران مطلوب است، به هیچ روی قابلیت دفاع ندارد. این سخن گفتنی نیست که نباید نسبت به الحاق اندیشه­ای در سر داشت.

‌در مورد الحاق مطلق به تفصیل سخن گفتیم. این نوع الحاق نه امکان­ پذیر است و نه مصلحت­آمیز و نه خردمندانه. زیرا دولت ایران دو میثاق بین ­المللی حقوق مدنی- سیاسی و حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی را در سال ۱۳۵۴ به طور مطلق و بدون هیچ گونه قید و شرطی پذیرفته است (اما مثلاً آمریکا میثاق اول را با شرط پذیرفت و میثاق دوم را تنها امضا نموده و آن را به تصویب نرسانده است).

چنان­که گفتیم، معاهده حاوی قواعدی است که حتی یک فقیه یافت نمی­ شود که به مغایرت آن با موازین اسلامی باور نداشته باشد. پر واضح است که مطابق اصل چهارم قانون اساسی، تمامی قوانین حاکم در جمهوری اسلامی ایران باید مطابق (غیرمغایر) با موازین اسلامی باشد. ‌بنابرین‏ به هیچ روی نمی­ توان در قالب و چهارچوب نظام حقوقی ایران از الحاق مطلق به کنوانسیون محو هر گونه تبعیض علیه زنان سخن گفت.

مشکلات الحاق مشروط، به دو نحو جزئی و با تعیین مصادیق را نیز بیان نمودیم و آن دو طریق را نیز در وضعیت فعلی به مصلحت نمی­دانیم.

نتیجه آن­که:

۱- معاهده، اصل عدم تبعیض را به طور تفصیلی بیان داشته و حاوی مضامین مترقیانه­ای است که در جهت تأمین همه جانبه حقوق زنان طراحی شده است.

۲- هیچ کشوری در جهان، یک جزیره مستقل نیست و ورود در بسیاری از عرصه ­ها اجتناب­ناپذیر و ضروری است؛ عزت کشور اسلامی منوط به فعالیت گسترده در سطح جهان و برداشتن فشارهای بین ­المللی بر علیه ایران است. درست است که ایران با شرکت خود در تهیه پیش­نویس بسیاری از اسناد حقوق بشر، نشان داده است که مایل به داشتن نقش فعال در این خصوص ‌می‌باشد. مثلاً شرکت ایران در کنفرانس قاهره در سال ۱۹۹۴، و مشارکت آن در کنفرانس جهانی حقوق بشر ۱۹۹۳ وین، حاکی از خروج کشور از حرکت­های انفعالی است. با آن­که تعدادی از کشورهای مسلمان، کنفرانس قاهره را به دلیل غیراسلامی بودن تحریم نمودند، ایران به منظور وارد کردن قواعد و اخلاق مذهبی در سند نهایی کنفرانس، در آن حضور قوی داشت.

۳- مسلم است پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون، امکان شرکت فعال و روشنگر در کمیته محو تبعیض علیه زنان و ارائه گزارش‌های مستدل و منطقی از وضعیت زنان در اسلام و جمهوری اسلامی ایران را فراهم می­ نماید و از این طریق نقش مؤثری در خنثی نمودن تبلیغات استکبار علیه نظام ایفا می­ شود.[۱۲۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]




۳- و همچنین زیاد بودن تعداد سئوالات دو تست (استفاده بهینه از وقت و رضایت شغلی) این باعث شده بود که افراد نمونه پژوهش چون در محیط کار فرصت کافی برای پاسخ دادن ‌به این سئوالات را نداشته باشند.

۴- کمبود تحقیقات در زمینه‌های مشابه ‌به این پژوهش.

پیشنهادات پژوهش

با توجه به نتایجی که از بررسی رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان حاصل شده و نیز با نتایج حاصل از عملیات آماری پیشنهاد می شود.

۱- اشخاص پس از شناسایی و تست استعداد و لیاقت و توانایی توسط تأمین نیروی انسانی استخدام گردد.

۲- موانع و عوامل نارضایتی شغلی شناسایی و نسبت به رفع آن در ادارات و سازمان ها اقدام گردد.

۳- در رأس کار افراد متعهد ، دیندار و مؤمن ، متخصص و با تجربه قرار گیرد و یک مدیر خلاق و موقعیت شناس عهده دار آن ها باشد.

۴- با توجه به اینکه بیشتر کارکنان از نادیده گرفتن لیاقت های اشخاص مسئول و اینکه بدون بررسی ضوابط بر سر کار گماشته شده اند رنجش داشته اند لذا توصیه می شود که در این زمینه مراجع زیربط تجدید نظر نموده و اصلاحاتی صورت گیرد.

منابع

۱- آندره – ری (۱۳۷۸) ترجمه محمود رباب اسناعیلی – مریم خالقی – کارمند ۵۹ ثانیه ای – تهران – انتشارات ترمه

۲- خاکی – غلامرضا (۱۳۷۸) – مدیریت زمان – نشر پیوند

۳- دلاور – علی (۱۳۸۴) – احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی – انتشارات رشد

۴- دلاور – علی (۱۳۸۵) – روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی – تهران – انتشارات نشر ویرایش

۵- روبرتاروش (۱۳۸۰) – ترجمه مژده شیرازی منش – امیرحسین فهیمی – حسام شهریاری – سید حسین اصولی – مدیریت زمان در محل کار، منزل و در سفر – تهران – خدمات فرهنگی رسا

۶- شفیع آبادی – عبدالله (۱۳۷۴) – نظریه های راهنمایی و مشاوره حرفه ای – تهران – انتشارات رشد

۷- شفیع آبادی – عبدالله (۱۳۷۱) – نظریه های شغلی و انتخاب شغل – تهران – انتشارات رشد

۸- ماهر – فرهاد (۱۳۷۲) – روانشناسی اجتماعی-کاربردی – انتشارات رشد

۹- هاوکینگ استیون ها (۱۳۷۰) – ترجمه علی افشار نادری – تهران – نشرصدوق

۱۰- سایت مدارک علمی ایران www.Irandoc.ir

ضمائم : « آزمون رضایت شغلی »

۱- آیا وقتی در محیط کار هستید به ساعت نگاه می کنید؟

الف- دائماً

ب- در مواقع بیکاری

ج- هرگز

۲- آیا وقتی صبح شنبه از راه می‌رسد ،

الف- آماده برای انجام کار هستید؟

ب- آرزو می کنید ای کاش با پای شکسته در بیمارستان بستری می شدید؟

ج- در ابتدا با بی میلی شروع می کنید امّا پس از چند ساعتی ، شادمانه مشغول انجام وظایف خود می شوید؟

۳- در انتهای یک روز کاری ، چگونه احساس می کنید؟

الف- خسته و کوفته و به درد هیچ کاری نمی خورید؟

ب- خوشحال از اینکه می توانید زندگی شخصی خود را دنبال کرده و اوقات خوشی را سپری کنید؟

ج- گاهی اوقات خسته اما معمولاً بسیار خشنود هستید؟

۴- آیا از بابت کار خود نگرانی به دل راه می دهید؟

الف- گاهی

ب- هرگز

ج- اغلب

۵- با کدامیک از جملات زیر موافقید؟

الف- در این شغل از تمام مهارت های شما استفاده نمی شود.

ب- در این شغل ، بیش از مهارت های خود باید کار کنید.

ج- در این شغل ، کارهایی باید انجام دهید که هرگز فکر نمی کردید از عهده اش برآئید.

۶- کدامیک از جملات زیر ‌در مورد شما صدق می‌کند؟

الف- از کاری که انجام می دهم ، به ندرت حوصله ام سر می رود.

ب- معمولاً به کارم علاقه مندم ، اما گاهی اوقات حوصله ام سر می رود.

ج- اکثر اوقات حوصله ام سر می رود.

۷- چه مقدار از زمان کاری شما صرف تلفن های شخصی و اموری غیر از مسائل کاری می شود؟

الف- خیلی کم

ب- اندکی ، خصوصاًً وقتی در زندگی خصوصی خود مشکل دارم.

ج- خیلی زیاد

۸- آیا رؤیای داشتن شغلی دیگر را در سر می پرورانید؟

الف- خیلی کم

ب- نه دربارۀ شغلی دیگر ، بلکه درباره موقعیتی بهتر در همین شغل.

ج- بله

۹- آیا در شغل کنونی احساس می کنید که

الف- در اکثر مواقع صاحب توانایی و قابلیت هستید؟

ب- گاهی اوقات صاحب توانایی و قابلیت هستید؟

ج- اکثر اوقات مضطرب و فاقد توانایی و قابلیت هستید؟

۱۰- آیا می پندارید که :

الف- همکارانتان را دوست دارید و به آن ها احترام می گذارید؟

ب- همکارانتان را دوست ندارید؟

ج- نسبت به همکارانتان بی تفاوت هستید؟

۱۱- کدامیک از جملات زیر ‌در مورد شما صدق می‌کند؟

الف- نمی خواهم دربارۀ کارم ، چیز بیشتری بیاموزم.

ب- وقتی کارم را شروع کردم ، فراگیری آن برایم بسیار لذتبخش بود.

ج- میل دارم تا آنجا که ممکن است درباره (فوت و فن) کارم یاد بگیرم.

۱۲- از بین ویژگی های زیر آنهایی را که نقاط قوّت شما هستند ، علامت بزنید.

الف- احساس همدردی و- بنیۀ جسمانی

ب- ذهن باز (روشن اندیشی) ز- ابتکار

ج- خونسردی ح- تخصص

د- حافظۀ خوب ط- دلربائی

ه- قدرت تمرکز ی- شوخ طبعی

۱۳- شغل فعلی شما کدامیک از ویژگی های بالا را که نقاط قوّت شما هستند ، می طلبد؟

الف-  ب- ج-  د-  ه- 

و –  ز-  ح-  ط-  ی- 

۱۴- با کدامیک از جملات زیر بیشتر موافقید؟

الف- شغل فقط وسیله ای برای پول در آوردن و امرار معاش است.

ب- شغل ، عمدتاًً وسیله ای است برای پول در آوردن ، اما در صورت امکان باید رضایت بخش نیز باشد.

ج- شغل همانا تمامی راه زندگی است.

۱۵- آیا اضافه کاری می کنید؟

الف- تنها در صورتی که پولی بابت آن پرداخت شود.

ب- هرگز

ج- اغلب ، حتی بدون حقوق

۱۶- آیا در سال گذشته (غیر از مرخصی یا بیماری) در کار خود غیبت داشته اید؟

الف- به هیچ وجه

ب- تنها برای چند روز

ج- اغلب

۱۷- خود را چگونه ارزیابی می کنید؟

الف- بسیار جاه طلب؟

ب- فاقد جاه طلبی؟

ج- کمی جاه طلب؟

۱۸- آیا تصور می کنید همکاران شما

الف- دوستتان دارند ، از مصاحبت شما لذت می‌برند و به طور کلی به خوبی با شما کنار می‌آیند؟

ب- از شما خوششان نمی آید؟

ج- از شما بدشان نمی آید اما رفتار دوستانه هم ندارند؟

۱۹- آیا دربارۀ کار خود

الف- تنها با همکارانتان صحبت می کنید؟

ب- با خانواده و دوستانتان صحبت می کنید؟

ج- جز در موارد ضروری صحبتی نمی کنید؟

۲۰- آیا از بیماری های کوچک یا بی دلیل یا دردهای مبهم رنج می برید؟

الف- به ندرت

ب- خیلی کم

ج- اغلب

۲۱- چگونه شغل کنونی خود را انتخاب کردید؟

الف- والدین یا مربیان برای شما تصمیم گرفتند؟

ب- تنها شغلی بود که توانستید پیدا کنید؟

ج- فکر می کردید مناسب شما است؟

۲۲- اگر در رسیدگی به امور خانه ، مانند بیماری یکی از اعضای خانواده و پرداختن به شغل تعارض ایجاد شود ، کدامیک برنده می شود؟

الف- هر بار خانواده

ب- هر بار شغل

ج- ‌در مورد موقعیت های واقعاً اضطراری خانواده ،‌ در غیر این صورت احتمالاً شغل.

۲۳- اگر یک سوم حقوق کنونی به شما پرداخت شود آیا راضی خواهید بود همین کار را ادامه دهید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]