کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



۱- ۹۵/۰

۹۸/۰

Chi- Square

مقدار کای دو

وابسته به حجم نمونه

۷۷/۴

P-Value

سطح معناداری

وابسته به حجم نمونه

۵۷/۰

همانگونه که در جدول فوق مشاهده می گردد، برای ارزیابی مدل در نظر گرفته شده از سه نوع شاخص تطبیقی، مقتصد و مطلق استفاده شده است. شاخص های تطبیقی بیشتر برای مقایسه مدل ها به کار می روند. ذکر این نکته لازم است که مقادیر هر یک از این شاخص‌ها بین ۰ و ۱ قرار دارد و مقادیر نزدیک و یا بیشتر از ۹۰/۰ نشانه مطلوب بودن مدل می‌باشد. در این جا از دوشاخص CFI (شاخص برازش تطبیقی) و NFI (شاخص برازش بتلر- بنت) استفاده شده است که CFI برای این مدل مقدار یک که در بازه قابل قبول قرار می گیرد و NFI نیز مقدار ۹۷/۰ را نشان می دهد. شاخص بعدی برای تحلیل خوب بودن مدل شاخص مقتصد است. از آنجا که ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد ((RMSEA برای مدل ۰ به دست آمده است، از طرفی بازه قابل قبول برای آن کمتر از ۰۸/۰ می باشد ، پس می توان گفت که مدل برازش شده مدل مناسبی است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در پایان مدل برازش شده از نظر شاخص‌های مطلق برازش مورد ارزیابی قرار می­گیرد. از جمله این شاخص ها GFI (شاخص نیکویی برازش) و AGFI (شاخص نیکویی برازش اصلاح شده) هستند که دامنه قابل قبول برای آن ها مقادیر بین ۹۵/۰ و ۱ می باشد. در مدل مذکور مقدار GFI، ۹۹/۰ و مقدار AGFI ، ۹۸/۰ به دست آمده که نزدیک به دامنه قابل قبول قرار می گیرد. به این معنی که در مجموع داده ­های گردآوری شده، نزدیک به دامنه قابل قبول بوده و مدل تدوین شده را مورد تایید و حمایت قرار می­ دهند. ضمنا سطح معناداری ۵۷/۰ برای کای اسکوئر مدل نیز نشان می­دهد که ماتریس کواریانس مشاهده شده با ماتریس کواریانس باز تولید شده فاقد تفاوت معنادار به لحاظ آماری است که به طور ضمنی حاکی از مناسب بودن پارامترهای آزاد تعریف شده در مدل و به بیان دیگر معنی دار بودن مدل تعریف شده می باشد.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین کمال گرایی، درونی سازی لاغری، شاخص توده بدنی و خود شئ انگاری بر اختلالات خوردن با واسطه گری نارضایتی بدنی در قالب چهارده فرضیه، انجام شد. در این بدین منظور، ۳۰۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند مورد بررسی قرار گرفتند، هم چنین داده به تفکیک فرضیات با بهره گرفتن از روش تحلیل رگرسیون همزمان، تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. شایان ذکر است که برای افزایش روایی درونی و بیرونی پژوهش، مشخصات روانسنجی تمام ابزارها نیز مورد بررسی قرار گرفت .در این قسمت با طرح مجدد فرضیه‌های پژوهش، به بحث و نتیجه گیری از این یافته‌ها اقدام خواهد شد. در نهایت محدودیت‌های پژوهش و پیشنهادات، قسمت پایانی این فصل را تشکیل خواهد داد.
۵-۲-فرضیه های پژوهش
۵-۲-۱-فرضیه ۱: کمال گرایی نارضایتی بدنی را پیش بینی می نماید
همان طور که نتایج نشان داد کمال گرایی نارضایتی بدنی را به صورت مثبت پیش بینی می نماید. هم سو با این یافته تئوری های مختلف کمال گرایی را به عنوان یک ریسک فاکتور برای نارضایتی بدنی معرفی کرده اند زیرا افراد با سطح کمال گرایی بالا ملاک های ارزیابی سختی برای خود قرار می دهند، آن ها بی رحمانه یک لاغری غیر واقع بینانه ایده آل را دنبال می کنند که ریسک نارضایتی بدنی را افزایش می دهد(بریچ، ۱۹۷۳). در حمایت از این تئوری، یک مطالعه چند عاملی کمال گرایی را با نارضایتی بدنی(راگیرو، لوی، سیونا و ساسارولی، ۲۰۰۳؛ ویلدرسکی و نینزبرگ، ۲۰۰۸؛ ووج تووکیز، ۲۰۱۲)، اختلال خوردن (بستیانی، راو، ولترین و کایو، ۱۹۹۵؛ ویلدرسکی و نینزبرگ، ۲۰۰۸، وج تووکیز، ۲۰۱۲)، نگرش های ناسالم خوردن (مک لارن، گاوین و وایت، ۲۰۰۱) هم بسته نشان داده است. در حالی که یک مطالعه نشان می دهد که نگرانی تصویر بدن( اندازه گیری شده به وسیله تست نگرش بدن) به صورت مثبتی با کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه مرتبط می باشد (بن و همکاران، ۲۰۱۲)، آزمون تئوری ۳ عاملی نشان می دهد که کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه با نارضایتی بدنی برای پیش بینی اختلال پر خوری تعامل می کند در حالی که کمال گرایی سازگارانه با نارضایتی بدنی برای پیش بینی استفراغ عمدی تعامل می کند(پرابست، ۱۹۹۵). مطالعات نشان داده اند که افراد دارای نارضایتی بدنی معیارهای شخصی غیرواقعی برای خودشان تعیین می کنند و معتقدند که دیگران آنها را با خشونت ارزیابی می کنند و تقاضاهای فوق العاده ای برای رسیدن به کمال دارند (هویت و فلت، ۱۹۹۱؛ به نقل از کسین و ون رانسون، ۲۰۰۵).
بنابراین در تبیین این یافته می توان بیان کرد که افراد با سطح کمال گرایی بالا ملاک های ارزیابی سختی برای خود قرار می دهند، آن ها بی رحمانه یک لاغری غیر واقع بینانه ایده آل را دنبال می کنند که ریسک نارضایتی بدنی را افزایش می دهد (بریچ، ۱۹۷۳).
۵-۲-۲-فرضیه ۲: درونی سازی لاغری نارضایتی بدنی را پیش بینی می نماید
همان طور که نتایج نشان داد درونی سازی لاغری پیش بینی کننده معنادار نارضایتی بدنی نمی باشد.
درونی سازی لاغری یا وسعتی که فرد ایده آل های تعریف شده برای جذابیت را پذیرفته و اهمیت ظاهر را بیش ارزیابی نموده باعث افزایش نارضایتی بدنی می گردد. افرادی که لاغری ایده آل را درونی می سازند تمایل به تعمیم لاغری به تعدادی از نگرش های مثبت مثل شادی، شوق و مقام دارند (تیگمن، ۲۰۰۲). تمایل برای لاغر شدن در بین زنان به اندازه ای شایع است که به عنوان یک نارضایتی هنجاریافته شناخته می شود (رودین، سیلبرستین و استریگل– مور، ۱۹۸۵؛ به نقل از دونت و تیگمن، ۲۰۰۵). چندین مطالعه نشان داده اند که درونی سازی لاغری ایده آل مسبب نتایج منفی در میان دختران نوجوان می باشد (بردفروینری، ۲۰۰۸، چن و همکاران، ۲۰۰۷، استیک و همکاران، ۲۰۰۱، استیک و وایتنون، ۲۰۰۲؛ به نقل از وج توکیز،۲۰۱۲). چندین تحقیق نارضایتی بدنی رابه عنوان یکی از نتایج درونی سازی لاغری مشخص کرده اند ( فربز، ۲۰۰۵؛ کتز، ۲۰۰۵، اسلیوس، ۲۰۱۱، وج تووکیز، ۲۰۱۲) که نا هم سو با یافته این تحقیق می باشد، اما ۴ مطالعه اخیر به صورت غیر قابل منتظره ای نتیجه گرفتند که درونی سازی لاغری به صورت معنا داری تغییرات رضایت بدنی را پیش بینی نمی کند ( بیرمن و همکاران،۲۰۰۶، خبز، ۲۰۰۴، پرسنل و همکاران، ۲۰۰۴، وج توکیز، ۲۰۱۲) که هم سو با یافته این تحقیق می باشد. دلایل این مسئله نا آشکار مانده که چرا دیگر تحقیقات درونی سازی لاغری را به عنوان یک ریسک فاکتور برای نارضایتی بدنی مشاهده کرده اند (بیرمن و همکاران، ۲۰۰۶، پرسنل و همکاران، ۲۰۰۴، وج توکیز،۲۰۱۲). یک توجیه احتمالی این است که یک متغیر تعدیل کننده ممکن است نقش بازی کند(وج تووکیز، ۲۰۱۲). ردگر و همکاران (۲۰۱۱) در یک مدل تئوری با هدف مشخص کردن تاثیرات اجتماعی فرهنگی بر روی نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن حمایت هایی برای تاثیرات تفاوت های فرهنگی به دست آوردند در این تحقیق آن ها به این نتیجه رسیدند که تاثیرات رسانه ها، والدین و هم سالان با میانجی گری درونی سازی لاغری بر نارضایتی بدنی، اختلالات خوردن و عاطفه منفی تسهیل می گردد. بنابراین در تبیین این یافته می توان به تفاوت های فرهنگی و و وجود یک متغیر تعدیل کننده اشاره کرد.
۵-۲-۳-فرضیه ۳: شاخص توده بدن نارضایتی بدنی را پیش بینی می نماید
همان­گونه که نتایج نشان می دهد، شاخص توده بدن پیش بینی کننده معتادار نارضایتی بدنی می باشد.
شاخص توده بدن[۲۲۷]به عنوان پایدارترین علت زیستی نارضایتی بدنی شناخته شده است
(جونر [۲۲۸]۲۰۰۴ جونز، کرافورد، ۲۰۰۵). بعضی مطالعات نشان داده اند که شاخص توده بدن بیشتر از متغیرهای اجتماعی – فرهنگی واریانس نارضایتی بدنی را تبیین می کنند (پاکسون آیزنبرگ و نیو مارک- استانیز، ،۲۰۰۶ ،پنکال[۲۲۹] و کارلک، ۲۰۰۷ به نقل از باردون – کان[۲۳۰] و همکاران ۲۰۰۸ ). رابطه بین نارضایتی بدنی و توده بدنی قوی می باشد و جوانانی که سنگین و دارای اضافه وزن هستند یا چاق اند نارضایتی بدنی بیشتری دارند و تصویر بدنی پایین تر نسبت به نوجوانان با وزن سالم دارند (اوهرینگ، گرابرو، بروکس، گان،[۲۳۱] ۲۰۰۲ هولسن و کرافت و رویسامب[۲۳۲]، ۲۰۰۱ ). محققان نشان داده اند که بین شاخص توده بدنی،نارضایتی بدنی و رفتارهای خطرناک برای اختلال های خوردن روابط مثبت معنا دار وجود دارد (استیک ، پرسنل و اسپانگر، [۲۳۳]۲۰۰۲؛ نیومارک – استاینر، وال ، استوری پری، ۲۰۰۳؛ ویلیامسون ، نتمیر، جکمن و اندرسون [۲۳۴]۱۹۹۵؛ به نقل از قاسمی، ۱۳۸۸،دانکل و همکاران،۲۰۱۰، مک لین و همکاران، ۲۰۰۹، آلگارد و همکاران، ۲۰۰۹، اسلیوس، ۲۰۱۱، وج تووکیز، ۲۰۱۲). مطالعات آینده نگر اخیر در حمایت از رابطه بین شاخص توده بدن و نارضایتی بدنی نشان داده اند که افزایش شاخص توده بدن در دوره های یکساله نارضایتی بدنی را پیش بینی می کند (استیک و وایتنتون، [۲۳۵]۲۰۰۲، پرسنل و همکاران، ۲۰۰۴، فیلد، کارماگو، تیلور، برکی، روبرتس و کولدیتز، [۲۳۶]۲۰۰۱؛ به نقل از قاسمی، ۱۳۸۸). برای نمونه فیلد و همکاران (۲۰۰۲) در یک مطالعه یک ساله از نوجوانان دریافتند که شاخص توده بدن افزایش نگرانی های وزن را پیش بینی می کرد. بر مبنای شواهد بالا شاخص توده بدن به طور مثبت با نارضایتی بدنی مرتبط است که هم سو با یافته این تحقیق می باشد. هرچه شاخص توده بدن بالاتر باشد نارضایتی بدنی نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر مطالعات نشان دادند که نارضایتی بدنی به طور معناداری در رابطه بین شاخص توده بدن و اختلالات خوردن واسطه گری می کند زیرا موجب افزایش رفتارهای خطرناک برای اختلال خوردن می شود. بنابراین در تبیین این یافته ها می توان بیان کرد که افزایش شاخص توده بدن از طریق افزایش نگرانی های مرتبط با وزن باعث افزایش نارضایتی بدنی می گردد.
۵-۲-۴-فرضیه ۴: خودشی انگاری نارضایتی بدنی را پیش بینی می نماید.
همان­گونه که نتایج نشان داد خود شیء انگاری پیش بینی کننده معنادار نارضایتی بدنی می باشد. خود شیء انگاری به وسیله دیده بانی عادتی بدن (یا نظارت بدنی) که منجر به تجارب منفی بدنی و به عبارتی تعدادی از اختلالات روانشناختی همانند اختلالات خوردن که به طور نا مناسبی در زنان شایع تر می باشد مشخص می گردد. در زنان جوان تر، تحقیقات تجربی و غیر تجربی حمایتی از رابطه بین خودشیء انگاری، شرم بدنی و اختلالات خوردن یافته اند (فردریکسون و همکاران، ۱۹۹۸، گرین لیف، ۲۰۰۵؛ به نقل از اسلیوز و همکاران،۲۰۱۱، گریپ و هیل، ۲۰۰۸) که نا هم سو با یافته این تحقیق می باشد. در این تحقیق خودشیء انگاری با واسطه گری نارضایتی بدنی، اختلالات خوردن را پیش بینی می نماید، هم چنین چندین مطالعه از رابطه بین خود شیء انگاری و نارضایتی بدنی در اختلالات خوردن حمایت کرده اند (گرین لیف، ۲۰۰۵؛ گریپو و هیل، ۲۰۰۸، مک کیلنی، ۲۰۰۴، تیگ من و لینچ، ۲۰۰۱و تیکا وهیل، ۲۰۰۴؛ به نقل از اشلی و همکاران، ۲۰۱۳) که هم سو با نتایج تحقیق کنونی می باشد.
در تبیین این یافته می توان هم سو با فردریکسون و روبرتس بیان کرد که سیستم های گسترده ای از پاداش و تنبیه در فرهنگ ما وجود دارند که بر زیبا بودن فیزیکی و لاغری به عنوان معیاری برای جذابیت تاکید می کنند. به خاطر شیوع شیء انگاری جنسی در فرهنگ آمریکا، زنان به این سمت می روند که به بدن خود به عنوان یک شی بنگرند که بیش از هر چیز بر مبنای ظاهر فیزیکی ارزش گذاری می شود. این دیدگاه نسبت به خود باعث می شود افراد خودشان را به جای صفات درونی مانند هوش و ویژگی های شخصیتی طبق ویژگی های بیرونی توصیف کنند. تحقیقات تجربی با این اظهارات مطابقت دارند. برای مثال، نشان داده شده که رضایت تصویر بدنی به طور مثبت با حس زنان از خود رابطه دارد (پولیوی ، هرمن و پلیتر، ۱۹۹۰؛ به نقل از هافشیر۳، ۲۰۰۳). مطالعاتی که درباره عوامل موثر بر خود ارزشمندی دختران انجام شده نیز نشان داده اند که ظاهر فیزیکی مهمتر از عواملی مثل موفقیت تحصیلی یا ورزشی است ( هاتر، ۱۹۸۷؛ به نقل از هافشیر ۲۰۰۳).
۵-۲-۵-فرضیه ۵: کمال گرایی اختلالات خوردن را پیش بینی می نماید.
همان طور که نتایج نشان داد کمال گرایی پیش بینی کننده معنادار اختلالات خوردن نبود.
کمال گرایی یا تمایل به داشتن انتظارات بالا برای خود به صورت پیش بین معنا داری برای آسیب شناسی خوردن در زنان مشخص گردیده است (استیک،۲۰۰۲، میلدرسکی و نینزبرگ، ۲۰۰۸). باردن و کن (۲۰۰۷) نشان دادند که هر دو کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه با اختلالات خوردن مرتبط می باشد. تحقیقات وسیعی در این رابطه بر کمال گرایی غیر ابعادی به عنوان یک پیش بین برای اختلالات خوردن و پاکسازی تمرکز کرده اند (جوینر و همکاران، ۱۹۹۷) که نا هم سو با یافته این تحقیق می باشد.
پروکوپی (۲۰۰۶) نشان داد که کمال گرایی نارضایتی بدنی را پییش بینی نمی نماید که هم سو با یافته های این تحقیق می باشد. تحقیقات کمی بر روی نقش واسطه گری متغیرهای میانجی گر و متعادل کننده ای هم چون نارضایتی بدنی (استیک، ۲۰۰۲) و عاطفه منفی (استیک، ۲۰۰۱) در بین کمال گرایی غیر ابعادی و اختلالات خوردن انجام شده است. در تحقیق حاضر مشخص گردید که کمال گرایی به تنهایی اختلال خوردن را پیش بینی نمی نماید بلکه با واسطه گری نارضایتی بدنی اختلال خوردن را پیش بینی می نماید. هم سو با این یافته ها کریستین و همکاران (۲۰۰۷) در تحقیقی با هدف بررسی نقش پیش بین کمال گرایی در نارضایتی بدنی نشان دادند که ابعاد متفاوت کمال گرایی در پیش بینی علائم اختلال خوردن به صورت متفاوتی عمل می کنند، به خصوص هنگامی که واسطه های میانجی گر و متعادل کننده ای در این بین وجود دارد. برای مثال، تعامل متغیرها نشان داد که رابطه بین کمال گرایی با جهت گیری اجتماعی و اختلالات خوردن در زنان با میزان نارضایتی بدنی بالا قوی تر می باشد که این نکته می تواند نمایان گر این موضوع باشد که زنانی که به مقدار زیادی از بدنشان ناراضی می باشند، ادراک توقعات زیاد از سوی جامعه برای آن ها نقش اساسی در آمادگی آن ها برای آسیب شناسی خوردن بازی می کند. هم چنین برادن- کن به نقش تعاملی بین کمال گرایی،رضایت بدنی پایین در رشد بی اشتهایی عصبی اشاره کردند،در تحقیقی دیگر پرابست و همکاران (۱۹۹۵) مشخص نمودند که کمال گرایی سازگارانه و نا سازگارانه با نارضایتی بدنی برای پیش بینی اختلال خوردن ، در حالی که کمال گرایی سازگارانه با نارضایتی بدنی برای پیش بینی استفراغ عمدی تعامل می کنند مک گی و همکاران (۲۰۰۵) در تحقیقی به بررسی رابطه خودمعرفی کمال گرایانه، تصویر بدن و نشانه های اختلالات خوردن پرداختند، نتایج نشان داد که تمام ابعاد خودمعرفی کمال گرایانه با نشانه های اختلال خوردن مرتبط می باشد، همچنین نتایج نشان می دهد که خود معرفی کمال گرایانه نشانه های اختلالات خوردن را در زنانی که از بدنشان ناراضی هستند پیش بینی می نماید اما در زنانی که بدنشان را دوست دارند یا احساس می کنند که مقدار کم یا هیچ تفاوتی بین بدن واقعی و ایده آل آنها وجود ندارد ، پیش بینی نمی کند . بنابراین در تبیین این یافته می توان به اهمیت نقش واسطه گری نارضایتی بدنی اشاره کرد.
۵-۲-۶-فرضیه ۶: درونی سازی لاغری اختلالات خوردن را پیش بینی می نماید
نتایج نشان داد که درونی سازی لاغری، اختلالات خوردن را پیش بینی نمی نماید
درونی سازی لاغری به عنوان یک ریسک فاکتور برای نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن شناخته شده است ( استیک، ۱۹۹۴،استیک، ۲۰۰۱، تامپسون و استیک، ۲۰۰۱) بدن ایده آل سازی شده که به وسیله جامعه ارائه می شود برای اکثر افراد غیر قابل دسترسی می باشد (هینبرگ و تامپسون، ۱۹۹۷)، که منجر به نارضایتی و شرم بدنی (هینبرگ و تامپسون، ۱۹۹۵) و در نهایت منجر به اعمال نا سالم خوردن، اختلالات خوردن و تلاش برای به دست آوردن این نوع بدن می گردد (آلگیاتا و تنتلف- دان، ۲۰۰۴، مرادی و سوبیچ، ۲۰۰۲، استرو و تامپسون، ۱۹۹۵؛ به نقل از اشلی، ۲۰۱۳) که نا هم سو با یافته این تحقیق می باشد. در مطالعه حاضر به صورت غیر قابل منتظره ای درونی سازی لاغری، نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن را پیش بینی نمی نماید که دلایل این مسئله نا آشکار مانده که چرا دیگر تحقیقات درونی سازی لاغری را به عنوان یک ریسک فاکتور برای نارضایتی بدنی و اختلالات خوردن مشخص
کرده اند.
یک توجیه احتمالی این است که یک متغیر تعدیل کننده ممکن است نقش بازی کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 01:57:00 ق.ظ ]




ب) تعاریف عملی ………………………………………………………………………………..۱۳
فصل دوم: گستره نظری و پیشینه پژوهش
۱-۲کم توانی ذهنی …………………………………………………………………………..۱۵
۱-۱-۲شیوع ……………………………………………………………………………………..۱۷
۲-۱-۲طبقه بندی کم توانی ذهنی ………………………………………………………… ۱۸
۱-۲-۱-۲طبقه بندی انجمن امریکایی کم توانی ذهنی………………………………..۱۸
۲-۲-۱-۲طبقه بندی بر اساس انتظارهای آموزش پذیری……………………………..۲۰
۳-۱-۲ویژگی های شناختی دانش آموز کم توان ذهنی………………………………………۲۱
۴-۱-۲ویژگی های عاطفی و روانی کودکان کم توان ذهنی…………………………….۲۴
۲-۲ فراخنای توجه………………………………………………………………………………۲۶
۱-۲-۲فیزیولوژی توجه………………………………………………………………………..۲۷
۲-۲-۲عوامل موثر در توجه…………………………………………………………………..۳۰
۳-۲-۲انواع توجه……………………………………………………………………………….۳۱
۴-۲-۲عملکردهای توجه………………………………………………………………………۳۳
۵-۲-۲کمبود توجه……………………………………………………………………………………………..۳۸
۶-۲-۲درمان ………………………………………………………………………………………………………۴۰
۷-۲-۲کم توانی ذهنی و اهمیت توجه……………………………………………………۴۲
۳-۲نمایش درمانی……………………………………………………………………………………………….۴۴
۱-۳-۲تاریخچه نمایش درمانی …………………………………………………………………………..۴۵
۱-۲-۳-۲انجمن نمایش درمانگران بریتانیا………………………………………………………….۴۷
۲-۲-۳-۲انجمن ملی نمایش درمانی امریکا……………………………………………..۵۰
۳-۳-۲ابزار نمایش درمانی……………………………………………………………………..۵۲
۴-۳-۲اهداف نمایش درمانی………………………………………………………………….۵۸
۵-۳-۲رویکردهای نمایش درمانی……………………………………………………………۵۸
۱-۵-۳-۲دیدگاه انسان شناسی/آیینی جنینگز……………………………………………..۵۹
۲-۵-۳-۲نظریه نقش رابرت لندی……………………………………………………………۶۰
۳-۵-۳-۲دیدگاه پنج مرحله ای امونا……………………………………………………….۶۱
۶-۳-۲روان نمایش درمانی و نمایش درمانی………………………………………………۶۲
۷-۳-۲نمایش درمانی برای کودکان…………………………………………………………۶۴

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۸-۳-۲نمایش درمانی در آموزش ویژه……………………………………………………..۶۵
۹-۳-۲استفاده از نمایش درمانی برای افراد دارای مشکلات یادگیری……………..۶۷
۱۰-۳-۲توجه در نمایش درمانی………………………………………………………………۶۸
۱۱-۳-۲اجزاء جلسات نمایش درمانی………………………………………………………..۶۹
۴-۲بررسی متون…………………………………………………………………………………..۷۲
۱-۴-۲تحقیقات انجام شده داخلی……………………………………………………………۷۲
۲-۴-۲تحقیقات انجام شده خارجی………………………………………………………….۷۳
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
۱-۳نوع مطالعه و طرح پژوهشی…………………………………………………………….۷۸
۲-۳جامعه آماری …………………………………………………………………………………۷۸
۳-۳روش نمونه گیری و گروه نمونه ………………………………………………………..۷۸
۱-۳-۳معیارهای ورود به مطالعه ………………………………………………………………۷۹
۲-۳-۳معیارهای خروج از مطالعه …………………………………………………………….۷۹
۴-۳ابزار پژوهش …………………………………………………………………………………۷۹
۱-۴-۳آزمون مربعات دنباله دار تولوز- پیرون……………………………………………۷۹
۱-۱-۴-۳نمره گذاری و تفسیر نتایج…………………………………………………………۸۰
۲-۴-۳آزمون شناختی تشخیصی کی………………………………………………………..۸۱
۱-۲-۴-۳نمره گذاری و تفسیر نتایج…………………………………………………………۸۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




(تصویر ۳- ۱۰) طرح وتصویر گورخمره ای در اریسمان(چایچی،۹۸:۱۳۸۴)

احتمالاً این درهم ریختگی اجساد به این دلیل باشد که تدفین بصورت ثانویه انجام گرفته است. “آثار و هدایای مکشوفه از برخی خمره ها عبارتند از : دو دندان آسیاب، مهره های سنگی، دو عدد چاقو، کاسه نخودی و دو اسپیرال مسی. تعدادی از استخوانها در اثر اکسید مس کاملا سبز شده بودند.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۵۵)
۳-۲-۵ سیلک
محوطه سیلک در ۳ کیلومتری جنوب غربی کاشان در مسیر باغ فین قرار داشته اما امروزه به علت گسترش شهر در حومه واقع گردیده است. این تپه شامل دو تپه شمالی و جنوبی است که به فاصله ۶۰۰ متر از یکدیگر قرار گرفته اند. حفاری در این تپه برای اولین بار در سال ۱۹۳۳ آغاز و پس از وقفه ای از سرگرفته شد و حاصل آن چندین جلد گزارش چاپ شده است. طبق تحقیقات گیرشمن، قدیمی ترین دوره سکونت در سیلک مربوط به دوره روستانشینی است که در تپه شمالی قرار داشته و تحت نام دوره I نامیده می شود. این دوره دارای ۵ لایه است. دوره چهارم این تپه شامل دو لایه است. لایه بسیار ضخیمی از خاکستر، بازمانده های متأخرترین استقرارهای دوره سوم را پوشانده بود.تدفین های خمره ای دوره چهارم از لایه ۲ به دست آمده است. این تدفین ها مربوط به کودکان بود که آنها را در دو خمره بزرگ معمولی قرار داده و دهانه آنها را با ظروف توگود مسدود کرده بودند. دو خمره دیگر نیز به رنگ قرمز و سیاه نقشین شده بودند و دهانه آنها با قطعات بزرگ سفال شکسته پوشیده شده بود. (تصاویر ۳-۱۱ و ۳-۱۲) (گیرشمن، ۱۳۷۹: ۶۶- ۶۴)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(تصویر۳-۱۱) طرح و تصویر تدفین از ظروف منقوش در دوره چهارم از تپه جنوبی سیلک (چایچی امیرخیز، ۹۷:۱۳۸۴)

این لایه با توجه به گاهنگاری تطبیقی آثار دیگری که پیدا شده در حدود ۳۰۰۰ ق.م تاریخ گذاری شده است. این دوره معاصر با دوره جمدت نصر در میانرودان است. (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۴۸)
(تصویر۳-۱۲) تدفین گورخمره ای در دوره چهارم از تپه جنوبی سیلک (چایچی امیرخیز،۹۶:۱۳۸۴)

۳-۲-۶ تپه اسماعیل آباد
تپه اسماعیل آباد یا موشلان تپه در حدود ۶۲ کیلومتری غرب تهران قرار دارد. “از نظر چینه شناسی گاه نگاری، سفال اسماعیل آباد مربوط به یک سبک غالب و مشخص از سفال قرمز با نقوشی سیاهرنگی می شود که با سیلک II، قره تپه، چشمه علی و تپه زاغه در فلات مرکزی ایران مطابقت دارد.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۴۱) با استناد به گزارش آقای حاکمی “جسد را به پهلوی چپ یا راست در قبر قرار داده و دستها را روی سینه گذارده و پاها را جمع می نمودند و بر بالای سر آن ظروف متعدد منقوش هستند قرار می دادند. یک مورد از قرار دادن نوزادان در داخل خمره گزارش شده است.” (حاکمی، ۱۳۳۸: ۲۰۵)
۳-۲-۷ چشمه علی
این تپه که در نزدیکی شهر ری قرار گرفته معرف فرهنگ استفاده از نوعی سفال قرمز رنگ بسیار ظریف است که به نام همین مکان فرهنگ چشمه علی نامیده می شود. “حفاری این تپه در ابتدا توسط اشمیت، پیش از جنگ جهانی دوم انجام گرفت. تیموتی متنی با بهره گرفتن از مواد به دست آمده از حفاری های اشمیت و یادداشت هایش اقدام به بازنگری و در واقع حفاری مجدد داده های محوطه چشمه علی نمود. در گزارش وی اشاره ای به وجود تدفین خمره ای در تپه چشمه علی وجود دارد.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۴۱)
۳-۲-۸ تپه زاغه
تپه زاغه در دشت قزوین برای اولین بار در سال ۱۳۴۹ شناسایی شد و در تیرماه همان سال توسط دکتر عزت اله نگهبان حفاری گردید و پس از آن حفاری در این تپه ادامه یافت. در حفاری خرداد ماه ۶۹ یک تدفین خمره ای مربوط به یک نوزاد یافت شد که متاسفانه به علت فوت مرحوم دکتر محمدصالح صالحی گزارش آن هرگز به چاپ نرسید. (تصاویر۳-۱۳ و ۳-۱۴) (همان، ص۳۹)
(تصویر۳-۱۳) بقایای نوزاد در گورخمره از تپه زاغه(چایچی،۹۱:۱۳۸۴)

(تصویر ۳-۱۴)موقعیت تدفین گورخمره ای در تپه زاغه(چایچی امیرخیز،۹۱:۱۳۸۴)

۳-۲-۹ محوطه الهایی
این محوطه باستانی در ۳۰ کیلومتری اهواز و در مجاورت جاده آسفالته اهواز- اندیمشک واقع است و ۱۴۱۵۰ هکتار وسعت دارد. در شمال غربی ترانشه VI و در عمق ۱۲۵ سانتی متری آن خمره تدفینی یافت شد که به صورت مایل قرار گرفته بود. (تصویر ۳-۱۵) کاوش این قسمت با دقت بسیار انجام شده ولی متاسفانه با وجود سعی و کوشش بسیار برای سالم بیرون آوردن خمره تدفینی، زمانی که در معرض هوا قرار گرفت، قسمت بالایی آن از هم باز شد و فرو ریخت. بعد از فرو ریختن قسمت های بالایی خمره، قسمت هایی از تدفین از جمله بخش هایی از جمجمه، یکی از استخوانهای بازو، قسمت هایی از مهره های گردن، کتف و ستون فقرات مشخص شد. البته اکثر قسمتهای اسکلت پوسیده بود و به همین دلیل سن و جنسیت متوفی تشخیص داده نشد. (تصویر۳-۱۶) متوفی بصورت منفرد و به حالت جنینی تدفین شده بود. خمره دارای خمیره نخودی، طول ۲۰/۱ سانتیمتر و عرض ۶۵ سانتیمتر بود. همراه خمره هیچ شی سفالین یا تزئینی وجود نداشت. (روستایی، ۱۳۸۴: ۲۳۲-۲۳۱)
(تصویر ۳-۱۵) خمره تدفینی از محوطه پارتی الهایی (روستایی،۲۵۲:۱۳۸۵)
(تصویر۳-۱۶) جمجمه درون خمره از محوطه الهایی (روستایی،۲۵۲:۱۳۸۵)

خانم مهناز شریفی برای گاهنگاری الهایی از مقایسه فرم و گونه سفالینه مکشوفه با محوطه هایی چون گودین تپه، پاسارگاد، شوش، چغازنبیل، نوشیجان تپه و باباجان استفاده کرده است. (روستایی، ۱۳۸۴: ۲۳۴)
۳-۲-۱۰ تپه قلی درویش
تپه قلی درویش در نزدیکی جمکران واقع شده است. بر اساس اظهارات سیامک سرلک، سرپرست هیئت باستان شناسی، بیشتر این لایه ها در زیر لودرها از بین رفته است. اما در میان لایه های استقراری هزار سوم پیش از میلاد، تدفین خمره ای به دست آمد. این تدفین متعلق به کودکی است که هنگام فوت ۱۱ ماهه بوده و پس از آغشته کردن به گل اخرا، وی را درون خمره نهاده و با قرار دادن یک درپوش به خاک سپرده اند. همچنین اسکلت کودک سالم گزارش شده است. سرلک معتقد است این تدفین از هزاره ششم تا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد، در فلات مرکزی ایران مرسوم بوده است. (www.chn.ir)
۳-۲-۱۱ تپه گیان
این محوطه باستانی در ۹ کیلومتری غرب نهاده واقع شده است. گورستان تپه گیان یکی از ساده ترین گورستان هایی است که تاکنون کشف شده است. گورهای کودکان فراوان و در آنها کوزه های بزرگی قرار داشت که داخل آنها چندین استخوان انسانی یافت شده است. (رفیعی، ۱۳۷۸: ۱۶۱) بیشتر خمره هایی که تاکنون بررسی شدند دارای فرم نرم و بیضوی بوده و با فرم زهدان قابل تطبیق اند. اما خمره های تپه گیان دارای ظاهری کاملا متفاوت هستند. خمره مکشوفه از گور شماره ۱۲۰ از گل خاکستری رنگ، با نقشهای سیاه به شکل مثلث با چند استخوان بچه دیده می شود. (تصویر ۳-۱۷) در گور شماره ۱۲۱ نیز ظرف سفالی بزرگی از گل قهوه ای رنگ، بدون تزئین، دهانه ای بیضوی به شکل بخاری و در داخل آن چند استخوان بچه دیده می شود. (تصویر ۳-۱۸) (سیدان، ۱۳۷۹: ۳۷۱)
(تصویر ۳-۱۷) خمره تدفینی از محوطه گیان(چایچی،۹۴:۱۳۸۴)

(تصویر ۳-۱۸)خمره تدفینی از محوطه گیان(چایچی،۹۴:۱۳۸۴)

۳-۲-۱۲ محوطه ازبکی
محوطه باستانی ازبکی در شمال شرقی روستای از بکی در ۱۵ کیلومتری جنوب غرب هشتگرد در ۷۳ کیلومتری شمال غرب تهران، واقع شده است. طی اولین فصل حفریات در تپه مرتفع، سه گور خمره ای از لایه اول و دوم به دست آمد. گور خمره لایه اول به شکل تخم مرغی و حاوی اسکلت کودک بود. رنگ آن نخودی روشن با دهانه شکسته و در عمق ۵/۱ متری از پهلو بر زمین قرار داشت. بلندی آن ۶۴ و بزرگترین قطر شکم آن ۵۴ سانتیمتر بود. (تصویر ۳-۱۹) دو گور خمره دیگر از لایه دوم بدست آمد. یکی از آنها به رنگ خاکستری و بیضوی شکل بوده و حاوی اسکلت کودک خردسالی بود. دهانه شکسته آن شاید به این دلیل است که دهانه خمره بیش از اندازه تنگ بوده است. پس از قرار دادن جسد با بستن دهانه خمره از ته خمره شکسته دیگری استفاده شده و آن را به صورت وارونه بر دهانه خمره قرار داده اند. درون خمره هیچ چیزی به همراه جسد دفن نشده بود. (تصویر ۳-۲۰) دومین گور با خمیره نخودی رنگ که سطح آن در قسمت گردن و شکم با خطوط موازی به رنگ اخرایی و نیز لبه آن به کمک نقطه چینی تزئین شده است. دهانه آن سالم است و به جای ته شکسته ظرفی برای بستن دهانه آن، از کاسه نخودی رنگ سالمی استفاده کرده اند که خمیر و ساختار بسیار خشنی دارد. این خمره که بلندای آن ۳۹ سانتیمتر است حاوی اسکلت کودک خردسالی است. (تصویر ۳-۲۱) (مجیدزاده، ۱۳۸۲: ۵۷)
(تصویر ۳-۱۹) گورخمره ۳۳۴ مکشوفه از مارال تپه در محوطه ازبکی (مجیدزاده،۱۶۴:۱۳۸۲)

(تصویر ۳-۲۰)گورخمره ۳۱۰ مکشوفه از مارال تپه در محوطه ازبکی (مجیدزاده،۱۶۴:۱۳۸۲)

(تصویر ۳-۲۱) تدفین گورخمره ای فصل اول ازبکی (چایچی،۱۰۰:۱۳۸۴)

۳-۲-۱۳ مارال تپه
یکی از چند تپه مذکور در محوطه ازبکی مارال تپه است. در سومین فصل حفریات در محوطه ازبکی توسط دکتر مجیدزاده گور خمره هایی به دست آمد. مشخصات این گورهای خمره ای بدین شرح است: یکی از گورخمره ها به کودکی یک تا دو ساله تعلق دارد. ظاهر این خمره نشان می دهد که قبلاً کاربردی متفاوت داشته و از آن در امر پخت و پز استفاده می شده زیرا نیمه پایین سطح بدن آن کاملا سوخته و سیاه شده است. جهت تدفین شرقی- غربی است و سر این اسکلت به سمت شرق و روبه سوی شمال قرار دارد. خمره دیگر از نوع سفال نخودی و ساده، جهت تدفین شرقی- غربی و حالت آن به صورت چمباتمه بود، سر به سمت شرق و صورت به طرف شمال قرار داشت. جسد متعلق به کودکی پنج، شش ساله بود. (تصویر ۳-۲۰) شاید بتوان گفت علت دفن کودکان و نوزادان در خمره های تدفین، کمک به تولد دوباره است. چنانکه “در کرت بچه های مرده را به شکل جنینی در می آوردند و در خمره ای می گذاشتند. در این حالت خمره نماد زهدان، چشمه زندگی جسمانی و فکری و نوعی بازگشت به سرچشمه بود.” (شوالیه، ۱۳۸۲: ۱۱۵)
یکی از گورخمره ها متعلق به یک نوزاد و دیگری دیگری متعلق به کودکی شش، هفت ساله که هردو با جهت شرقی- غربی دفن شده و دهانه آن با کاسه وارونه ای بسته شده بود. یکی دیگر متعلق به یک کودک خردسال که رنگ آن نخودی و سر آن با کاسه وارونه ای پوشانده شده و جهت آن شمالی- جنوبی بود. (تصویر ۳-۱۹) خمره دیگری متعلق به یک کودک که بر روی کف اجاق و درون خاکسترهای انباشته در درون آن قرار داشت. پراکندگی تدفین های خمره ای و ساده در هزاره های ۳و۱ق .م در (تصویر ۳-۲۲) قابل تشخیص است. (مجیدزاده، ۱۳۸۲: ۷۷) خاکستر از لحاظ نمادگرایی می تواند نمایانگر بازمانده باشد. آتش می سوزد و خاکستر را از خود برجای می گذارد. با این نگاه شاید بتوان گفت جسد نیز باز مانده جسم است پس از خاموش شدن آتش زندگی. بنابراین می توان چنین پنداشت که قرار دادن گور خمره بر خاکسترهای انباشته در ارتباط با مفاهیم مرگ و زندگی است. دکتر مجیدزاده سرپرست هیئت باستان شناسی محوطه ازبکی، سفال لبه وار ریخته و یک لوح و یک پیکره گلی متعلق به فرهنگ ایلامی و ظروف سفالی را شبیه سفال سیلک V و سفال هزاره سوم گیان معرفی کرده و گورهای خمره ای را متعلق به دوران ماد می داند. (همان، ص ۷۹) اما چایچی مدعی است هیچ نوع دلایل گاهنگاری برای منتسب کردن این گور خمره ها به دوران ماد ارائه نشده و وی آنرا رد می کند. (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۵۷)
(تصویر ۳-۲۲) مارال تپه، نمودار تدفین های خمره ای و ساده در هزاره های سوم و اول ق .م (مجیدزاده،۱۲۵:۱۳۸۲)

۳-۲-۱۴ کلورز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




ب] ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه ، مشاهده ، فیش برداری و جست و جوهای اینترنتی [جست و جوهای اینترنتی همراه با ذکر منابع اصلی] بوده است.ج] روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به این صورت بوده است که پس از گردآوری اطلاعات ،آنها را به صورت موضوعی [مانند: آب، مرد ،زن، فرزند، خواهر، برادر
،حیوانات،دریا…] طبقه بندی نموده و ضرب المثل های بلوچی به عنوان مدخل پایه قرار داده شده اند. سپس در فارسی معیار معادل یابی شده و پس از بررسی تشابهات و تفاوت ها،طبقه بندی شده و در فصل های متعدد جاگذاری شده اند.در نهایت ،نتیجه گیری لازم و پیشنهادات ممکن ارائه گردیده است.
۱-۷-کاربرد نتایج تحقیق:
نتیجه ی این تحقیق می تواند برای پژوهندگان علوم انسانی و به خصوص علاقه مندان به مسائل زبانی ،فرهنگی، ادبی، هنری و مردم شناسی مفید باشد.مؤسساتی مانند دانشگاه ها، رسانه ها [به ویژه صدا و سیما]، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،فرهنگستان ها،سازمان میراث فرهنگی ،بنیاد ایران شناسی و کتابخانه های عمومی و آرشیوهای محلی و به ویژه برای کسانی که مشتاق فرهنگ و ادبیات بلوچی هستند، می توانند از نتیجه ی این منتفع شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل دوم
معرفی سرزمین بلوچستان
۲-۱-تاریخچه سرزمین بلوچستان
سرزمین بلوچستان ،از لحاظ موقعیت جغرافیایی، به صورت ۳ بخش جداگانه در۳ کشور ایران و پاکستان و افغانستان تقسیم شده است.این سرزمین بزرگ در گذشته های نه چندان دور،یک سرزمین را تشکیل می داده و در طول تاریخ، بیشتر استان یا ناحیه ای تحت فرمانروایی ایران بزرگ بوده است .در دوره هخامنشیان باتوجه به کتیبه های شاهان هخامنشی بخش وسیعی از این سرزمین به عنوان [مک] یاد شده است. امروزه نام مکران – که بر ناحیه جنوبی و ساحلی بلوچستان اطلاق می شود – به احتمال فراوان، از نظر ریشه با واژه [مک] ارتباط دارد.
اگر [مک] نام قومی یا کسی یا جایگاهی باشد و [ان] پسوند نسبت مکان، یا [ان] جمع را بیفزایند، [مکاان یا مَکَیان] می شود . در این صورت ،واژه مکران شاید تغییر یافته آن به شمار آید یا این که با آن نسبتی داشته باشد.
در ضمن [در کتاب استفان بیزانسی که از جغرافیا نویسان یونان است اسم ولایت[مکران به شکل ماکاره نه دیده می شود]«بار تولد. و ،۱۱۹:۱۳۵۹» نویسندگان ایرانی و انیرانی در کتابها و نوشته های مربوط به سرزمین بلوچستان و قوم بلوچ، برای واژه مکران ریشه ها و تسمیه های گوناگون آورده اند. برخی آن را نام کسی و برخی دیگر آن را تحول یافته واژه ماهیخوران و …دانسته اند.علاوه بر کتیبه های هخامنشی هرودوت در اثر معروفش از میکیا[mekia] یا مملکت [میکی ها] یادکرده است.
منظور وی از این عنوان نام بردن یک واحد جغرافیای نبوده بلکه ذکر قومی خاص بوده است.از مطالب وی چنین استنباط می شود که در عصر هخامنشی این قوم در جنوب شرق ایران و در چهارچوب مرزهای بلوچستان امروزی زندگی می کرد.هرودوت اقوام خراجگزار امپراطوری را در بیست ایالت کلی طبقه بندی کرده است.۱
در زمان ساسانیان به بلوچستان کوسون یاکوسوم می گفتند[متوفی احد:۱۱]این نام با نام [کوچ] بی ارتباط نیست.کوچ از قومهایی است که از زمان های کهن در سرزمین بلوچستان زندگی می کرده است و در منابع کهن ، همواره با نام بلوچ همراه است. با برچیده شدن فرمانروایی ساسانیان به دست تازیان مسلمان ،دیری نگذشت که بلوچستان نیز به دست مسلمانان افتاد . در این هنگام ،نام بلوچستان ،همچنان که در کتابهای تاریخی
آمده است؛ مکران یا مکوران است.خواجه نظام الملک توسی در کتاب سیاست نامه ، درباره محمود غزنوی داستانی را آورده است که چگونگی به سرکوب کوچ و بلوچ پرداخت. سپاهیان او چون با نبرد و رزم نتوانستند بلوچان را شکست دهند،به ترفند دست زدند و خروارها سیب آلوده به زهر را در نزدیکی کمینگاه آنان نهادند وخود رو به هزیمت نهادند. (صفرزایی۱۳۸۷:۳۸۸)
بیهقی در اثر گرانسنگ خود، درباره ولایت مکران چنین آورده است :و اختلاف پسران معدان ،بزرگ به قصدار مرکز مکران، حمله برد و عیسی مکرانی را که حاکم آنجا بود، بکشت و یکی از دست نشاندگان خودبه نام بوالعسکر را – که برادر عیسی بود - به حکومت آنجامنصوب کرد.(بیهقی ،۱۳۷۴،۳۱۷)
۲-۲-پراکندگی قومی بلوچان
مردم بلوچ در حال حاضر علاوه بر سه استان اصلی و هم مرز خود در ایران و پاکستان و افغانستان ؛ در استانهای کرمان و گلستان و خراسان و فارس[داراب و فسا]و در ایالتهای سند و پنجاب پاکستان ،زندگی می کنند. بخش عمده ای از جمعیت کشور عمان را بلوچها تشکیل می دهند که در زمان های گذشته بر اثر خشکسالی های مکرر یا در نتیجه ستم و جور امیران ستمگر ،از سرزمین اصلی خود به آنجا مهاجرت کرده اند. همچنین جمعیت نسبتاً زیادی از بلوچها در کشورهای حاشیه خلیج فارس و ناحیه ماری [مرو] کشور ترکمنستان و در برخی از کشورهای آفریقایی از جمله تانزانیا زندگی می کنند.
۲-۳-موقعیت جغرافیایی بلوچستان
بلوچستان ایران، بامساحت بیش از۱۷۳۰۰۰کیلومتر مربع در جنوب شرقی کشور ایران واقع است و از نظر تقسیمات کشوری همراه با منطقه سیستان،استان سیستان و بلوچستان را با وسعت ۱۸۱۵۷۸ کلیومتر مربع تشکیل می دهد.بلوچستان ایران از لحاظ تقسیمات محلی و در میان مردم بلوچ به دو بخش تقسیم می شود:
الف )سرحد
ب)مکران
سرحد شامل: بخش شمالی و شهرستان های زاهدان و خاش است و مکران ایران، به بخش جنوبی و شرقی استان سیستان و بلوچستان شامل شهرستان های ایرانشهر ،سرباز،سراوان سیب سوران، زابلی،نیکشهر و چابهار و کنارک اطلاق می شود.
۲-۴- بلوچستان و پاکستان
چهار ایالت بلوچستان و پاکستان کدامند ؟
«بلوچستان بزرگترین ایالت ،از چهار ایالت پاکستان است.کل قلمرو این استان ۳۴۷۱۹۰ کیلومتر مربع است. خطوط ساحلی آن۷۵۸کلیومتر و خطوط مرزی آن ۲۰۰۱کیلومتر می باشد،۱۱۶۴کیلومتر با افغانستان و ۸۳۷کیلومتر با ایران مرز دارد. ۱در زمان ایجاد پاکستان ،بلوچستان اساساً به دو بخش تقسیم شد:
بلوچستان انگلیس شامل کویته،پیشین، زوب لورلای[لورالائی]
بلوچستان بومی شامل کلات، خاران،مکران و لاسبلا.[لس بیله]» (۱ -«طاهری،۱۳۸۳، ۲۱»)
۲-۵-برخی از شهرهای مهم و تاریخی بلوچستان پاکستان عبارتند از:
کویته koweyta مرکز ایالت بلوچستان است.نام کهن این شهر شال بوده است. کویته در نزدیک مرز افغانستان و شهرقندهار است.
کلات kalāt مرکز حکومت خانهای بلوچستان ،پیش از آنکه بلوچستان به کشور پاکستان بپیوندد.
هُزدار hozdār :نام کنونی شهر تاریخی قصدار یا قزدار که جایگاه زندگی نخستین زن شاعر فارسی رابعه قصداری بوده است.
کیج kēč : از شهرهای تاریخی است. در متون کهن فارسی از آن به عنوان کیزیاکیج، یاد می شود. به این شهر اکنون تربت هم می گویند. کیج در گذشته مرکز مکران بوده است و این سرزمین را کیج و مکران می گفتند. در حدود العالم آمده است:
«پادشاه مکران به شهر کیج نشیند»۲(سیدسجادی،۴۳)
پنجگور panjgūr :در متون تاریخی فارسی به نام فنزبور شناخته شده است و در گذشته از شهرهای اصلی مکران به شمار می آمده است.
این شهر در نزدیکی مرز ایران و شهرستان سراوان قرار دارد.
۲-۶-کوچ و بلوچ
کوچ و بلوچ ،از اقوام کهن ایرانی هستند. در بیشتر متون پارسی این دو نام همواره با هم ذکر می شوند.
جهانگردان و نویسندگان ایرانی و تازی، در طول روزگاران گذشته،درباره زندگی و خوی و نژاد این قوم یا دو قوم، مطالب و ویژگیهای گوناگونی نوشته اند. در بیشتر این کتابها، از کوچ و بلوچ به عنوان راهزن و غارتگر نام می برند. گاهی شاهان مستبد به بهانه سرکوبی غارتگران بلوچ و کوچ ،با هجوم بردن به سرزمین آنها کشتارها سهمناکی راه می انداختند و اموال و چارپایان و جنگ افزارهای آنها را به یغما می بردند.تاکنون درباره این قوم پژوهش های گسترده و ارزشمندی ،به وسیله پژوهشگران ایرانی و انیرانی انجام گرفته، ولی به علت عدم حضور کافی اغلب پژوهشگران در سرزمین بلوچستان یا با داشتن اهدافی خاص، بسیاری از آنها ناقص و برخی دیگر، تکرار پژوهش های دیگران است.البته زحمات و کوشش های برخی از پژوهشگران بزرگ را نباید نادیده گرفت که آغازگر و پیش کسوت پژوهش های نوین در این سرزمین بوده اند.
جایگاه اصلی قوم بلوچ از زمان های بسیار قدیم در سرزمین مکران و بلوچستان بوده است. البته برخی از پژوهشگران اصل این قوم را از شمال ایران و برخی دیگر آن را از نژاد سامی دانسته اند؛ سامی بودن نژاد بلوچان با توجه به فرهنگ و زبان و سرزمین آنها ،گمانی بیش نیست واژه بلوچ خود، هم ریشه با نام گدروزیا یا گدروشیا است که تاریخ نویسان یونانی این واژه ایرانی را برای سرزمین باستانی بلوچستان به کار برده اند.
نویسندگان تازی نویس و به پیروی از آنها برخی از نویسندگان پارسی نویس، در نوشته های خود ،از بلوچ به عنوان «بلوص» و از کوچ یا کوفْچ؛ به عنوان «قُفص» یاد می کند.
استاد محیط طباطبایی درباره کوچ و بلوچ می نویسد :
«نام دسته دیگری از طوایف مهاجم و مهاجر و مقیم کرمان که به نام کوچ خوانده می شدند و در زبان عربی به صورت( قفص) درآمده و در کتیبه های باستانی به نام اکائوفچیه یاد شده که از لفظ کائوف اشتقاق یافته است لفظی که در صورت کوف همتای کوه به کار می رود و شهر کوفه را در صدر اسلام برای سکونت مهاجران تازه مسلمان کوه نشین ایرانی در کنار رود فرات با همین نام فارسی بنا کرد.بنابراین کوچ مقلوب کاافچ یا کوف مرادف کوه هم در حقیقت مفهوم قومی کوه نشین را مانند بلوچ مغلوب از بدرز، تعبیر و توجیه می کند. صرف نظر از ارائه صورت کامل بدرز در زیر نام بلوچ که معنی بلند و افراشته دارد، نام بارز در جبال بارز و باریز و
پاریز هم برای محل دیگر در کرمان همین مفهوم برجستگی و بلندی سرزمین کرمان جانشین گدزر را توجیه و تایید می کند».۱(طباطبایی محیط،۱۳۷۰،۶۶)
۲-۷-واژه بلوچ
واژه شناسان و واژه نامه نگاران ،درباره واژه بلوچ چندین معنی ارائه داده اند:
علامتی که بر تیزی طلاق و ایوان نصب کنند.
تاج خروس
صفحه نازکی که بروی ساقه عمودی در جایی مرتفع آن را قرار دهند و آن به سهولت گردش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




از بعد اجتماعی نیز تعریف گردشگری، فصل مشترک بین زندگی عادی ساکنان بومی و زندگی غیر عادی گردشگران را در بر می‌‌گیرد. این دو تعریف خود نشان تمایزها بین تعاریف مختلف از گردشگری است که هر یک برگرفته از موضوع های مورد نظر در مطالعات گردشگری اند. (پاپلی یزدی و سقایی ، ۱۴،۱۳۸۸)
۲-۴ تعاریف گردشگری از دیدگاه صاحب نظران
در این جا تعاریف مختلف گردشگر (فTourim) از دیدگاه صاحب نظران ارائه شده است:
میل و مورسیون (Mill and morrisgn) در تعریف گردشگری معتقدند که: گردشگری (توریسم) به مجموعه فعالیتی اطلاق می‌‌شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می‌‌افتد این فرایند شامل هر فعالیتی نظیر برنامه‌ریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و… می‌‌شود. به عبارت دیگر هرگونه فعالیت و فعل و انفعالاتی را که در جریان سفر یک جهانگرد اتفاق می‌‌افتد میتوان گردشگری تلقی کرد. (عباس نژاد و همکاران ، ۱۸،۱۳۸۷)
-مک کین در مقاله گردشگری خود اینگونه بیان میداردکه” گردشگری یک تمایل ژرف و گسترده انسانی برای شناخت دیگران از طریق برخورد متقابلی که ما طی آن خودمان را می‌شناسیم، ویا یک جستجو و یک سیر و سلوک برای دیدن و شاید درک کلی از سرزمین‌های قابل سکونت زمین باشد.”

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ـ جعفری در مورد گردشگری می‌‌گوید” مطالعه بشر دور از محل سکونت معمولی اش، و اثراتی که گردشگری بر محیط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و فیزیکی میزبان دارد. “
- هولدن گردشگری را فعالیتی اجتماعی می‌‌داند که شامل رفتار انسانی، استفاده از منابع، تعامل با دیگران، اقتصاد و محیط است(Holden, 2003,3).
۲-۵ انگیزه ی سفر
شناسایی انگیزه های گردشگران البته به طرق مختلفی مسیر است. نخست مطالعه تاریخ سفر و بررسی انگیزه گردشگران بوده است. دوم، استفاده از تحلیل های روانشناختی برای بررسی رفتار مصرف کنندگان محصولات گردشگری و سوم انجام مطالعات بازار برای مقاصد گوناگون گردشگری.
در بستر تاریخی انگیزه های سفر را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
- گریز از گرمای محیط شهری و پناه بردن به استراحتگاه هایی ییلاقی
- بازدید از یادمان های تاریخی و جمع آوری یادگاری از انها
- سفر به منظور زیارت و یا انگیزه های مذهبی
- تعامل اجتماعی با مردمان سرزمین دیگر
- خوش گذرانی و تفریح
- آموزش
- تجارت
تحلیل روانشاختی ما را به جمع بندی دیگری از انگیزه های سفر میرساند از آن جمله به طور مشخص انگیزه‌های زیر را می‌توان نام برد:
- انگیزه خود کنترلی و آنچه به بهبود شخصیت و موقعیت فرد می‌‌انجامد
- عشق و مورد محبت و توجه قرار گرفتن
- نیاز به تامین امیال جنسی
- شایستگی
- کاهش تنش های درونی
- میل به هیجان و انگیختگی
- کامیابی و کسب موفقیت
- نیاز به پذیرفته شدن از سوی دیگران
- نیاز به کسب احترام
- نیاز به ارضای حس کنجکاوی
- امنیت
- خودشکوفایی
- شناخت پیرامون
- خودشناسی
توسعه پایدار گردشگری
امروزه پایداری به عنوان اساسی از نظم جدید جهانی شناخته می‌‌شود.
در سالهای اخیر مفهوم توسعه پایدار مورد تاکید و توجه صاحب نظران و مسئولین قرار گرفته است، زیرا این مفهوم مبتنی بر حفظ استانداردهای سطح زندگی آینده است نسبت به آنچه که ا مروزه از آن برخورداریم.
گرچه بحث توسعه پایدار تمامی بخشهاس اقتصادی را حد نظر دارد، اما به دلیل گردشگری در اقتصاد جهانی، این صنعت مورد توجه بیشتر قرار گرفته است.
البته می‌توان ادعا نمود که آثار محیطی صنعت گردشگری از نظر مصرف منابع کمیاب و تخریب لایه اُزن و ایجاد آلودگیهای گوناگون مورد انتقاد جدی نبوده است. (رنجبریان و زاهدی، ۱۷۳،۱۳۹۳)
۲-۶گونه‌های گردشگری
وانس اسمیت از شش گونه گردشگری به شرح ذیل نام می‌‌برد ( الوانی، ۱۳۷۳، ۱۱۰-۱۰ ).
۱)گردشگری قومی: این نوع گردشگری به منظور مشاهده سبک زندگی افراد بومی و اقوام انجام
می شود. هدف گردشگری قومی شناخت اقوام مختلف و شرکت در تجربه های آنان است.
۲)گردشگری هنری: گردشگری هنری در پی شناخت هنرهای ملل دیگر و آگاهی از آن است.
۳)گردشگری تاریخی: این گونه از گردشگری که «گردشگری میراث» نیز نامیده می‌‌شود به بازدید از موزه ها، مکانها و ابنیه تاریخی می‌‌پردازد و امروزه بخش عمده‌ای از گردشگری را به خود اختصاص داده است.
۴)گردشگری طبیعت گرا: تاکید این گونه از گردشگری بر جاذبه های طبیعی و محیطی و پناه بردن به آغوش طبیعت زیبا و تحسین و درک و لذت بردن از جاذ به های طبیعی است.
۵)گردشگری تفریحی: توجه این گونه از گردشگری معطوف به شرکت در فعالیتهای ورزشی، استفاده از چشمه های آب معدنی، حمام آفتاب و برخوردهای اجتماعی در یک محیط دلنشین و راحت است.
۶)گردشگری کاری: مقصود اصلی از این گونه گردشگری تفریح یا استراحت نیست بلکه انجام بخشی از کار و حرفه، توام با مسافرت است. مشخصه این گردشگری شرکت در کنفرانسها، گردهمایی ها، سمینارهای علمی، تحقیقاتی و تخصصی است.
۲-۷ انواع جهانگردی
جهانگردی بر حسب اغراضی که مردم به جهت آن سفر میکنند، دارای اقسام ذیل است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ق.ظ ]