کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



 

کجی
کشیدگی
کولموگروف - اسمیرنوف

 

آماره
خطای استاندارد
آماره
خطای استاندارد
آماره z
sig

 

ادبیات فارسی
۴۷/۰-
۱/۰
۵۷/۰-
۱۹/۰
۲۴/۲
۰۰/۰

 

زیست شناسی
۱۷/۰
۱/۰
۱۸/۱-
۱۹/۰
۳۳/۲
۰۰۰/۰

 

همان­طور که در جدول (۴-۴۰) آمده است، در آزمون ادبیات فارسی میانگین نمره­ی آزمودنی­ها در نمره­گذاری خام ۱۹/۱۳ است که حدوداً ۳ نمره بالاتر از ملاک قبولی (نمره ی ۱۰) می­باشد. همچنین، میانگین نمره­ی آزمودنی­ها در آزمون زیست­شناسی برابر ۹۷/۹ است که در نقطه­ای پایین­تر از نمره­ی ملاک و نزدیک به آن قرار دارد و عملکرد ضعیف آزمودنی­ها در این درس را نشان می­دهد. گفتنی است که پراکندگی نمرات در درس زیست­شناسی بیشتر از درس ادبیات فارسی است.
کجی معیاری از تقارن یا عدم تقارن تابع توزیع و کشیدگی نشان­دهنده ارتفاع یک توزیع است. به عبارت دیگر کشیدگی معیاری از بلندی منحنی در نقطه ماکزیمم است و مقدار کشیدگی برای توزیع نرمال برابر۳ می­باشد. در حالت کلی گفته شده است؛ چنانچه کجی و کشیدگی در بازه (۲ ، ۲-) نباشند، داده‌ها از توزیع نرمال برخوردار نیستند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در توزیع نمرات خام درس ادبیات­فارسی با تقسیم آماره­ی کجی و کشیدگی بر خطای استاندارد، به ترتیب مقادیر (۷۰/۴-) و (۳-) بدست آمد. با توجه به اینکه مقدار کجی در بازه­ی (۲،۲-) قرار ندارد، می­توان گفت که توزیع نمرات خام آزمودنی­ها در آزمون ادبیات فارسی نرمال نبوده، توزیع آن نامتقارن و نیز دارای کجی منفی است. از آنجا که کشیدگی این توزیع (۳-) نیز متفاوت با مقدار کشیدگی توزیع نرمال(۳) است می­توان گفت که توزیع دارای کشیدگی منفی است.
در آزمون زیست شناسی نیز با تقسیم آماره­ی کجی و کشیدگی بر خطای استاندارد، به ترتیب مقادیر(۷/۱) و (۲۱/۶-) بدست آمد. با توجه به اینکه مقدار کجی در بازه (۲ ،۲-) قرار دارد، می­توان گفت که توزیع نمرات آزمودنی­ها در این آزمون، از لحاظ کجی نرمال بوده و توزیع آن متقارن است اما مقدار کشیدگی بدست آمده، نشان می­دهد که توزیع دارای کشیدگی منفی است.
در دو آزمون مذکور، با توجه به سطح معناداری بدست آمده (۰۱/۰> p) در آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، فرض نرمال بودن توزیع نمرات رد می­ شود که این نتیجه، تأیید کننده­ نتایج بدست آمده از شاخص­ های کجی و کشیدگی است. در قسمت زیر، منحنی توزیع نمرات هر کدام از دروس نشان داده شده است.
منحنی توزیع نمرات آزمودنی ها در درس ادبیات فارسی منحنی توزیع نمرات آزمودنی ها در درس زیست شناسی
نمودار۴-۱۵ : منحنی توزیع نمرات آزمودنی ها
سوال: آیا تفاوتی در عملکرد آزمودنی­های دختر و پسر در امتحانات­نهایی وجود دارد؟
جدول۴-۴۲ : شاخص های توصیفی توزیع نمرات آزمودنی­ها به تفکیک جنسیت

 

شاخص آماری

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 03:06:00 ق.ظ ]




 

نــام مــعیـار

 

سود عملیاتی

 

ارزش افزوده اقتصادی

 

جریان های نقدی عملیاتی

 
 

ضریب همبستگی

 

۴۵٫۹%

 

۶۸٫۱%

 

(۲۱٫۲-)%

 

پور حیدری و همکاران(۱۳۸۴) به بررسی رابطه بین سود و ارزش دفتری با ارزش بازار سهام بورس اوراق بهادار تهران پرداخته اند. آنها اطلاعات مالی ۶۴ شرکت را بین سال های ۷۵ تا۸۳ جمع آوری نموده و بر اساس روش آزمون رگرسیون به بررسی ارتباط این متغیرها پرداخته اند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که اولا بخش قابل توجهی از تغییرات ارزش شرکت بر اساس سود قابل تبیین است، ثانیا عمده قدرت توضیح دهندگی مجموع سود و ارزش دفتری شرکت به خاطر سود است و ثالثا ارزش دفتری شرکت از قدرت توضیح دهندگی مناسب در مقایسه با سود هر سهم برخوردار نمی باشد و این سود هر سهم است که توانایی توجیه بیشتر تغییرات در ارزش شرکت را دارا می باشد.
کرمی و همکاران(۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان بررسی روابط خطی و غیر خطی بین نسبت های مالی با بازده سهام ۸۳ شرکت در بورس اوراق بهادار تهران بین ۷۷ تا ۸۲ انجام داده اند. نتایج تحقیقات آنها بیانگر وجود رابطه خطی بین نسبت های مالی و بازده سهام بوده است ولی این رابطه چندان قوی نبوده و نمی تواند چندان قابل اتکا باشد.
حقیقت و موسوی (۱۳۸۵) به بررسی نقش عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در پیش بینی بازده سهام پرداخته اند. شاخص های رشد فروش و شاخص بحران مالی از جمله شاخص هایی هستند که توانایی ارزیابی بازپرداخت بدهی ها و قابلیت سودآوری واحد تجاری را دارند. آن ها با مشاهده اطلاعات مالی ۱۰۶ شرکت بین سال های ۷۴ تا ۸۳ در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر این عوامل را بر بازده سهام مورد بررسی قرار داده اند. آن ها با بهره گرفتن از روش رگرسیون به این نتیجه رسیده اند که این دو عامل قدرت توضیحی لازم در تشریح میانگین بازده سهام شرکت را ندارند.
دستگیر و تالانه(۱۳۸۵) با بهره گرفتن از داده های ۲۲۶ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های۷۰ تا ۸۳ به بررسی رابطه بین سود قیمت سهام پرداخته اند. نتایج تحقیق آن ها بیانگر این است که رابطه بین سود و قیمت سهم پس از کنترل ارزش دفتری سهم می تواند غیر خطی و مقعر باشد.
تحقیقی توسط حقیقت و قربانی(۱۳۸۶) در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با
عنوان رابطه سود و جریان های نقدی با ارزش شرکت در چارچوب مدل چرخه عمر صورت گرفته است. آنها اطلاعات مالی ۱۵۳ شرکت را بین سال های ۷۷ تا ۸۳ جمع آوری کرده و برای بررسی موضوع تاثیر سود و جریان های نقدی بر ارزش شرکت ، شرکت ها انتخاب شده را به سه دوره زمانی رشد ، بلوغ و افول تقسیم بندی نموده اند. نتایج تحقیق آنها بیان می کند که در دوره رشد جریان های نقدی محتوای اطلاعاتی بیشتر نسبت به سود فراهم می کند. به نظر آن ها سهامداران در دوره رشد ارزیابی قیمت سهام به اطلاعات حاصل از فعالیت های تامین مالی واکنش بیشتری در مقایسه با اطلاعات سود تعهدی نشان می دهند . همچنین به نظر آنها در دوره بلوغ سود تعهدی محتوای اطلاعاتی بیشتری نسبت به جریان های نقدی در اختیار سهامداران قرار می دهند. همچنین در دوره افول جریان های نقدی محتوای اطلاعاتی بیشتری در مقایسه با سود تعهدی فراهم می آورند.محتوای اطلاعاتی بیشتری در مقایسه با سود تعهدی فراهم می آورند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

خلاصه تحقیقات مرتبط با موضوع پژوهش در ایران

 

محقق

 

متغیر مستقل

 

متغیر وابسته

 

نتایج

 
 

جمادردی(۱۳۸۲)

 

نسبت های مالی تعهدی و نسبت های مالی نقدی

 

بازده سهام

 

نسبت های تعهدی بهتر از نسبت های نقدی بازده سهام را پیش بینی می کنند.

 
 

مهرانی و همکاران(۱۳۸۲)

 

بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود و حاشیه سود قبل از مالیات

 

بازده سهام

 

داد بازده دارایی ها بیش از سایر متغیر ها در پیش بینی بازده سهام موثر است

 
 

ظریف فرد و ناظمی(۱۳۸۳)

 

سود و جریان های نقدی

 

معیار بازده سهام به عنوان سنجش عملکرد شرکت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است که بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون دینداری و نگرش دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در عین حال بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون رفتار دینی و تفکر انتقادی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه در متغیرهای رفتار دینی و تفکر انتقادی میانگین گروه مجردها از متأهل ها بالاتر است.
نتایج تحقیقاتی که خدایاری فرد و همکارانش( ۱۳۸۸) انجام داده ند نشان داد که متأهلها نسبت به مجردها دیندارترند که با یافته حاضر ناهمسو و با تحقیق گنجی"(۱۳۸۳ )همسو می باشد . در تبیین این یافته می توان گفت که از آنجا که جامعه آماری ما را بیشتر مجردها تشکیل داده اند. و به این خاطر مجرها در متغییر رفتار دینی که عینی ترین مؤلفه دینی می باشد. دیندارتر از متأهلها می باشند.
سؤال ۳ :بین میزان دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است بین نگرش دینی، و تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند. اما در عین حال بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد در آزمون دینداری، رفتار دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد اینکه میزان دینداری دانشکده های کشاورزی و فنی نسبت به دانشکده های دیگر کمتر است. این یافته با نتایج رضادوست ، دولت آبادی و حسین زاده(۱۳۸۹) و کشاورز(۱۳۷۹) همسو و کاویانی( ۱۳۷۸) ناهمسو می باشد. در تبیین این یافته می توان گفت که رشته های انسانی و علوم پایه مفاهیم مربوط به دین را بیشتر یادآوری می کنند تا رشته های کشاورزی و فنی. در مورد تفکر انتقادی بین دانشکده های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد با تحقیق عسگری و ملکی( ۱۳۷۹) همسو بود که در میانگین نمرات آزمون در گروه های تحصیلی و جنسیت تفاوت معناداری مشاهده نشد.
سؤال ۴ : بین میزان دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است که بین متغییرهای دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد به عبارت دیگر نمره ی کل مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت بارزی ندارند. و در تحقیقی که خدایاری فرد و همکاران(۱۳۸۸) به سنجش دینداری پرداخته بودندناهمسو و کیانی و همکاران (۱۳۹۱) همسو بود.۰نتایج این پژوهش نشان داده بود که مقطع کارشناسی نسبت به دکتری باور دینی بالاتری داشت و در تفاوت اندک میان نمرات مقاطع مختلف می توان گفت که جامعه آماری تحقیق حاضر را بیشتر مقطع لیسانس تشکیل داده اند. و همچنین این پدیده احتمالاً، به این صورت نیز قابل بیان است که افراد، در سن کارشناسی، هنوز به طور عمیق، تحت تأثیر رشته ی تحصیلی خود قرار نگرفته اند؛ بلکه هنوز آنچه را از خانواده به همراه خود آورده اند، ارائه می کنند.
همچنین نمره کل تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت معناداری وجود ندارد. و ناهمسو با نتایج تحقیقی که نوشادی(۱۳۸۶) نشان داده بود : که دوره تحصیلی بر میزان گرایش به تفکر انتقادی دارای تأثیر معناداری می باشد؛ به طوری که دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به مؤلفه های تفکر انتقادی شامل نوآوری‌، بلوغ فکری و اشتغال ذهنی ، نمره کل و ذهن باز آن داشته اند. که تفاوت معنادار بین دو گروه دوره دکتری و کارشناسی می‌باشد؛ به عبارت دیگر دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به تفکر انتقادی داشته و نیز ذهن باز تری به نسبت دانشجویان دوره کارشناسی داشته اند . همچنین یافته ها بیانگر تاثیر معنادار رشته بر میزان گرایش به تفکر انتقادی است. این مطلب را شاید تا حدودی بتوان ناشی از جوّ حاکم بر کلاسهای درس و نیز کتب این رشته دانست که نقد و نقادی جامعه و نظام های اجتماعی اساس کتب و نیز بحثهای کلاسی است
سؤال ۵ : بین دینداری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد ارتباط وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این یافته، بیانگر آن است که با افزایش اعتقادات مذهبی دانشجویان میزان تفکر انتقادی آنها نیز افزایش می یابد.به بیان دیگر هرچه فرد از درجه ی ایمان بالاتری برخوردار باشد و مقید به اعمال مذهبی همچون خواندن نماز، دعا، روزه گرفتن، قرآن خواندن، شرکت در نماز جمعه و جماعت و سایر مراسم دینی مبادرت ورزد و در این مسیر از تفکر انتقادی رشد یافته تری برخوردار خواهد بود. بنابراین نتایج نشان دهنده ی وجود رابطه مثبت و معناداری بین دینداری و تفکر انتقادی در بین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سؤال۶ : بین میزان دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از تحلیل داده های مربوط به این سؤال، بیانگر آن است که بین میزان دینداری، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. . به عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند و نمره ها تقریباً حالت نزدیک به هم است. اما در عین حال در مورد متغییر نگرش دینی با وضعیت اقتصادی – اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته حاضر با نتایج به دست آمده تحقیقاتی که رابطه دین با پایگاه اقتصادی – اجتماعی را انجام دادند. از جمله یافته امیری، ( ۱۳۸۳) ؛ سراج زاده، (۱۳۸۳ )؛ زندی) ۱۳۸۷( ، ناهمسو بود .و با نتایج مرشدی (۱۳۸۵) همسو بود. در تبیین ناهمسو بودن این یافته با تحقیقات پیشین می توان گفت نتایج تحقیقات نشان داده است هر چه وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالاتر باشد، میزان دینداری پایینتر است.در همسو بودن یافته حاضر با نتایج نشان داده شده مرشدی (۱۳۸۵) بیان شده که وضعیت اقتصادی – اجتماعی تأثیری بر سطح دینداری و گرایش دینی ندارد. و همچنین جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی متوسط به اندازه ی جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین دین دارند. لذا فقط جوانان با پایگاه اقتصادی – اجتماعی بالا تدین ضعیف تری دارند. از طرف دیگر در تحقیق مذکور بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی با نگرش دینی تفاوت معناداری وجود دارد.
بحث
در تحقیق حاضر این نتیجه حاصل گردید که بین مؤلفه های شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی با تفکر انتقادی دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بدین صورت که با افزایش میزان باورهای دینی، تفکر انتقادی نیز افزایش می یابد. شناخت ها، باورها و رفتارهای دینی، افراد را به سوی ارزیابی اندیشه صحیح و انتقادی هدایت می کند . هر کدام از مفاهیم ذکر شده پیش نیاز بعدی است، لذا اصلاح و بهبود در شناخت دینی، باید رهبری شود به سوی اصلاح و بهبود در نگرش دینی و اصلاح و بهبود در نگرش دینی ، باید سوق پیدا کند به سوی اصلاح و بهبود در رفتار دینی. به عبارتی دیگر دیانتی می تواند منجر به تفکر انتقادی شود که بر پایه شناخت ها، نگرش ها و رفتارهای اصیل دینی استوار گردد . مسائل دینی باید به نحوی آموخته شود که سبب شناخت عمیق گردد و فرد ارتباط آنها را با مسائل زندگی خود دریابد. افزایش دینداری باعث افزایش و اصلاح دانش و نگرش و رفتارهای دینی در افراد شده و موجبات افزایش تفکر انتقادی می شود.
همچنین در این تحقیق نتایج ذیل گرفته شد.
- بین شناخت دینی با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به این ترتیب می توان انتظار داشت با افزایش شناخت دینی دانشجویان تفکر انتقادی نیز افزایش می یابد. بدین ترتیب دانشجوی که تفکر انتقادی که نوعی تفکر انتزاعی است، داشته باشد، بدون چون و چرا و استدلال کافی مطلبی را نمی پذیرد و آنچه را به عنوان باور و شیوه ی زندگی خود قرار می دهد، با بصیرت و آگاهی انتخاب می کند. چنین کسی از کنار مسایل دینی مطرح شده در جامعه و نیز سؤالاتی که در این زمینه مطرح می شود، با بی توجهی عبور نمی کند و برای پذیرش باورهای دینی به دنبال استدلال می گردد.
- بین نگرش دینی با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. که این یافته به نوعی با نتایج صادقی (۱۳۸۸) که به بررسی رابطه بین نگرش دینی مثبت و منفی با تفکر انتقادی پرداخته بود همخوانی دارد. مهمترین یافته پژوهش وی آن بود که هرچه قدر فرد در سطح بالاتری از نگرشهای دینی قرار داشته باشد به همان میزان از تفکر انتقادی بالاتری برخوردار خواهد بود. همچنین نگرش دینی مثبت و نگرش دینی منفی و شناخت و آگاهی و بسیاری عوامل دیگر که تحت تأثیر دین می باشد بر تفکر انتقادی اثر می گذارد یعنی کسانی که از مهارت تفکر انتقادی ، به خوبی استفاده کرده یا می کنند، از نگرش دینی مثبتی ( شکل یافته تری ) و یا اینکه مراحل جستجو برای دستیابی به نگرش دینی مثبت ( شکل یافته ) را طی می کنند. در تبیین این یافته می توان گفت هر چقدر اعتقاد به خداوند و دستورات او محکم‌تر باشد، به همان اندازه در پذیرش باور خاصى از توانایى استدلال خود بیشتر کمک می گیرد و بدون چون و چرا مطلبى را نمی پذیرد و از تفکر رشد یافته‌ترى برخوردار خواهد بود. با این نوع تفکر مى تواند خود را مورد ارزیابى قرار دهد و بدون پیش داورى به بررسى دلایل و احتمالات مختلف یک موضوع بپردازد. از این جهت، مى توان آن را یکى از عوامل مؤثر در پذیرش نگرش هاى دینى دانست.
- بین رفتار دینی با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بدین ترتیب با افزایش میزان رفتار دینی دانشجویان میزان تفکر انتقادی آنها نیز افزایش می یابد. در تبیین این یافته می توان گفت افزایش و ارتقاء یافتن بینش و باورهای دینی در گرو عمل به دستورات و فرامین الهی است. و به عبارت بهتر با فعالیّت عملی یا رفتار دینی، میزان تفکر انتقادی نیز افزایش می یابد در حقیقت اعمال و رفتار دینی، عینی ترین و ملمو س ترین بخش دین است و ناظر بر اعمال و فعالیتهای مشهود دینی و به عبارتی مناسک دینی در آنان نمایان تر و بهتر می باشد. چنین توقع و انتظاری نیز معقول و منطقی جلوه می نماید، زیرا دانشجویی که حقیقتاّ عواطف و احساسات پاک نسبت به مسایل معنوی دینی خود را افزایش بدهد. مثلاّ( در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی احساس حزن و اندوه کردن، هر که با خدا و اولیاء خدا دشمن است نسبت به او احساس دشمنی می کنم ، در دعاهایی که مستجاب نمی شود حکمتی نهفته است) و مواردی مشابه این گویه ها که به نگرش دینی مربوط می شود. انتظار می رود که با موانع جدی تبدیل نگرش به رفتار مواجه نگردد، تا حدی بهتر ازآنان که واجد خصایص مذکور نیستند چنین اعتقادات و احساسی را در رفتار خود به نمایش بگذارد، مثلاً اعتقادات خود را به خدا در قالب نماز خواندن و روزه گرفتن از وجوب شرعی برخوردار نبوده اند، نمایان تر است و مجموعه مواردی از این قبیل بوده اند که سبب کاهش امتیاز یا نمره رفتار دینی دانشجویان نسبت به نگرش دینی در آنان گردیده است.از نتایج یافته های جانبی این بود که بین متغیرهای دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته حاضر با نتایج به دست آمده از تحقیقات علوی(۱۳۸۵)، خدایاری فرد و همکاران (۱۳۷۸)، ناهمسو بود. با نتایج مولوی(۱۳۸۵) و سراج زاده(۱۳۷۸ ) همسو بود. در مورد ناهمسو بودن مسأله تفاوت جنسی در عامل نگرش مذهبی باید گفت که تفاوت بین زنان و مردان در میزان مذهبی بودن توسط محققین متعددی مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج برخی از آنها به مذهبی تر بودن زنان اشاره داشته است. .آلستون، مک اینتوش،( ۱۹۷۹)،به نقل از اسماعیلی( ۱۳۸۰). مولوی(۱۳۸۵) در بررسی میزان و ابعاد دینداری دانشجویان زن و مرد بدین نتیجه رسید که تفاوت معناداری در دینداری زنان و مردان وجود ندارد.
علت ناهمسو بودن یافته حاضرطبیعی به نظر می رسد بعلت جو مذهبی دانشگاه شاهد که با برگزاری نمازهای جماعت، برنامه های منظم ادعیه خوانی و اردوهای زیارتی و جلسات دینی در پرورش عواطف و تقویت جاذبه های دینی و ارتقاء باورهای مذهبی دانشجویان اعم از دختر و پسر مؤثر بوده است. و حضور در این برنامه ها پیوند قلبی آنها را با دین و معنویات افزایش می دهد و زمینه را برای شکوفایی ایمان فراهم می سازد و به این دلیل دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد اعم از دختر و پسر از اعتقادات و باورهای مذهبی مطلوبی برخوردار می باشند و همچنین در مورد متغیر تفکر انتقادی میانگین گروه پسران با دختران باهم تفاوت بارزی ندارد و یافته حاضر با تحقیقات کشاورز و همکاران(۲۰۰۹) ناهمسو با زینالی و همکاران (۱۳۸۹ ) همسو می باشد. در ناهمسو بودن این یافته نتایج نشان داده است عوامل فرهنگی شرایط مساعدتری برای مردان در رویاروری به تفکر نقادانه فراهم کرده است . و همسو بودن نتایج نشان داده که جنسیت نقشی در مهارت تفکر انتقادی ندارد . تامسون (۲۰۰۱) نشان داد که جنسیت یک متغیر پیش بینی کننده برای تفکر انتقادی به حساب نمی‌آید. پاینار (۲۰۰۰) در مطالعه خود در آفریقای جنوبی نشان داد که تفکر انتقادی بیشتر زمینه سیاسی دارد و بنابراین جنسیت نقشی بر آن ندارد. بنابراین دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد اعم از دختر و پسر با بهره گرفتن از تفکر انتقادی به ارزیابی و جستجوی اعتقادات و باورهای دینی بر می آیند. و از نتایج دیگر یافته جانبی تحقیق حاضر این است که بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون دینداری و نگرش دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در عین حال بین دانشجویان مجرد و متأهل در آزمون رفتار دینی و تفکر انتقادی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه در متغیرهای رفتار دینی و تفکر انتقادی میانگین گروه مجردها از متأهل ها بالاتر است.
در مورد رابطه دین با وضعیت تأهل تحقیقاتی که خدایاری فرد و همکارانش( ۱۳۸۸) انجام داده ند نشان داد که متأهلها نسبت به مجردها دیندارترند که با یافته حاضر ناهمسو می باشد . در تبیین این یافته می توان گفت که از آنجا که جامعه آماری ما را بیشتر مجردها تشکیل داده اند. و به این خاطر مجردها در مؤلفه رفتار دینی که عینی ترین و ملمو س ترین بخش دین می باشد. دیندارتر از متأهلها می باشند.
بین متغییرهای دینداری، نگرش دینی، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد به عبارت دیگر نمره ی کل مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت بارزی ندارند. در تبیین این یافته می توان گفت این موضوع در متغیر دینداری، نگرش دینی و رفتار دینی مصداق داشت و در تحقیقی که خدایاری فرد و همکاران(۱۳۸۸) به سنجش دینداری پرداخته بودند نا همسو بود.۰نتایج این پژوهش نشان داده بود که مقطع کارشناسی نسبت به دکتری باور دینی بالاتری داشت در تبیین این یافته می توان گفت. که جو مذهبی بر دانشگاه شاهد حاکم است و در آن تقویت باورهای دینی بیشتر انجام می شود . دلیل دوم اینکه جامعه آماری تحقیق حاضر را بیشتر مقطع لیسانس تشکیل داده اند . همچنین نمره کل تفکر انتقادی مقاطع مختلف تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد باهم تفاوت معناداری وجود ندارد. و ناهمسو با نتایج تحقیقی که نوشادی(۱۳۸۶) نشان داده بود که دوره تحصیلی بر میزان گرایش به تفکر انتقادی دارای تأثیر معناداری می باشد؛ به طوری که دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به مؤلفه های تفکر انتقادی شامل نوآوری‌، بلوغ فکری و اشتغال ذهنی ، نمره کل و ذهن باز آن داشته اند. که تفاوت معنادار بین دو گروه دوره دکتری و کارشناسی می‌باشد؛ به عبارت دیگر دانشجویان دوره دکتری گرایش بیشتری به تفکر انتقادی داشته و نیز ذهن بازتری به نسبت دانشجویان دوره کارشناسی داشته اند . همچنین یافته ها بیانگر تاثیر معنادار رشته بر میزان گرایش به تفکر انتقادی است. این مطلب را شاید تا حدودی بتوان ناشی از جو حاکم بر کلاسهای درس و نیز کتب این رشته دانست که نقد و نقادی جامعه و نظام های اجتماعی اساس کتب و نیز بحثهای کلاسی است .
و از جمله نتایج دیگر این تحقیق این بود که بین نگرش دینی، و تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند. اما در عین حال بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه شاهد در آزمون دینداری، رفتار دینی و شناخت دینی تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد اینکه میزان دینداری دانشکده های کشاورزی و فنی نسبت به دانشکده های دیگر کمتر است. این یافته با نتایج رضادوست ، دولت آبادی و حسین زاده(۱۳۸۹) همسو می باشد. در تبیین این یافته می توان گفت که رشته های انسانی و علوم پایه مفاهیم مربوط به دین را بیشتر یادآوری می کنند تا رشته های کشاورزی و فنی. در مورد تفکر انتقادی بین دانشکده های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد به عبارت دیگر دانشجویان این دانشکده ها از مهارت تفکر انتقادی خوبی برخوردار می باشند.
و در نهایت از یافته های دیگر تحقیق حاضر این بود که بین میزان دینداری، رفتار دینی، شناخت دینی و تفکر انتقادی دانشجویان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. . به عبارت دیگر نمره ی کل دانشجویان در متغییرهای ذکر شده باهم تفاوت بارزی ندارند و نمره ها تقریباً حالت نزدیک به هم است. اما در عین حال در مورد متغییر نگرش دینی با وضعیت اقتصادی – اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته حاضر با نتایج به دست آمده تحقیقاتی که رابطه دین با پایگاه اقتصادی – اجتماعی را انجام دادند. از جمله یافته امیری، ( ۱۳۸۳) ؛ سراج زاده، (۱۳۸۳ )؛ زندی(۱۳۸۷)، ناهمسو بود .و با نتایج مرشدی (۱۳۸۵) همسو بود. در تبیین ناهمسو بودن این یافته با تحقیقات پیشین می توان گفت نتایج تحقیقات نشان داده است هر چه وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالاتر باشد، میزان دینداری پایینتر است.در همسو بودن یافته حاضر با نتایج نشان داده شده مرشدی (۱۳۸۵) بیان شده که وضعیت اقتصادی – اجتماعی تأثیری بر سطح دینداری و گرایش دینی ندارد. و همچنین جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی متوسط به اندازه ی جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین دین دارند. لذا فقط جوانان با وضعیت اقتصادی – اجتماعی بالا تدین ضعیف تری دارند. از طرف دیگردر تحقیق مذکور بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی با نگرش دینی تفاوت معناداری مشاهده شد. که با تحقیق خدایاری فرد و همکاران(۱۳۸۸) همسو بود.
علاوه بر نتایج بالا تحلیل رگرسیون چندگانه نشان دادند که مؤلفه های شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی نقش مؤثری در افزایش تفکر انتقادی ایفاء می کنند.
دقت و بررسی در یافته ها و نتایج تحقیق مبین آن است که مؤلفه نگرش دینی به مراتب بالاتر از دو بعد شناخت دینی و رفتار دینی می باشد. با توجه به موارد توضیح داده شده فوق میزان نگرش دینی آنان نسبت به مواردی نظیر رفتن به حرم پیامبر و امامان احساس معنوی در من ایجاد می کند و سایر موارد مشابه ،از میزان رفتارها و فعالیت مشهود دینی آنان نظیر مقید هستم قصد روزه هاییکه نگرفته ام، به جا آورم ، سعی می کنم نمازم قضا نشود، در معاشرت با جنس دیگر، رعایت حدود اسلامی را لازم می دانم، در مراسم مذهبی شرکت کردن و یا میزان مناسب بودن طرز تلقی آنان نسبت به سرایت دیانت در پدیده ها و مسایل اجتماعی جامعه بیشتر و بهتر می باشد. موانع فردی و اجتماعی وجود دارند که از تبدیل اعتقادات دینی به رفتار های دینی جلوگیری به عمل می آورند و یا آنکه نمی گذارند اعتقادات دینی، به مسایل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی تسری یابند. اگرچه در مورد تحقیق حاضر مطالعه ای انجام نگرفته است ولی در تحقیقی که توسط سراج زاده که در مورد دانش آموزان سال سوم دبیرستان های تهران انجام گرفت مؤلفه ی نگرش دینی که در آن تحقیق به عنوان عواطف دینی شخصی بیان شده بود . (مثل احساس نوعی ارتباط با موجودات مقدس و متعالی) است، نوجوانان مورد مطالعه دیندار تر بودند و در مؤلفه ی دیگر یعنی رفتار دینی، که متمرکز بر به کار بردن دین در زندگی فردی و اجتماعی فردی و شرکت در مراسم عبادی جمعی است، نمره ی دینداری پاسخگویان کمتر بوده است
خلاصه اینکه انسان برای این که بتواند به اعتقاداتش پایبند باشد و به ارتقاء آنها بپردازد لازم است که ایمان و دین خود را در ابعاد شناختی، رفتاری، عاطفی و انگیزشی تقویت نماید. البته این ابعاد به نحوی با یکدیگر مرتبط بوده و با هم تعامل دارند. مثلاً هر چه شناخت انسان به خدا و به دین قوی باشد، انگیزه انسان تقویت شده و رفتار های مثبت بیشتری از او سر می زند و از طرف دیگر هر چه رفتارهای مثبت بیشتری انجام دهد. زمینه رشد شناختی و انگیزشی او نیز بالا می‌رود. از سوی دیگر عواطف مثبت انسان نیز می تواند در افزایش انگیزه و در نتیجه استمرار رفتارهای دینی تأثیر گذاشته و باعث گردد. انسان ، سرعت بیشتری در طی مسیر معنوی و ارتقاء باورهای دینی داشته باشد . هر گاه فردی در شناخت های مذهبی رشد یابد ، در نگرش و رفتارهای مذهبی نیز رشد خواهد یافت و بالعکس . به طور کلی، این سه حیطه بر یکدیگر اثر مستقیم دارند . با کاهش یکی بقیه کاهش و با افزایش یکی بقیه افزایش می یابند؛ به عبارت دیگر نمی شود تنها یکی از مؤلفه ها را بالا برد و در عین حال، اسلامی بودن آن نگرش محفوظ باشد . ماهیت اسلامی بودن نگرش های افراد به این است که این سه مؤلفه در هم تنیده باشند . بعضی مبلغین ممکن است ناخواسته بر یک بعد تأکید کنند؛ اما مخاطبان یا آن را درونی نمی سازند، تا زمانی که مؤلفه های دیگر و از کانال های دیگر تأمین شوند، یا اگر درونی سازند و در عمق وجود آنها جای بگیرد، ارزش دینی ندارد ؛ بلکه ضد دینی است ؛ مثل متحجرهای خشکه مقدس که رفتار دینی دارند؛ اما شناخت و عوطف دینی ندارند یا کسانی مثل خوارج که عواطف سخت و خشک دارند؛ اما معرفت دینی ندارند(کاویانی،۱۳۷۸ : ۱۲۵ ).
از این رو نقش متولیان و دستگاه های فرهنگی در برنامه ریزی صحیح و اصولی و تقویت مبانی دینی و عقیدتی جوانان و تربیت آنان بر اساس الگوها و معیار های صحیح اسلامی نقش بسیار حیاتی در مقابله با دین گریزی جوانان دارد . اهمیت این مسئله در دانشگاه ها بسیار جدی است ، لذا باید مسئولان تأثیرگذار در این مراکز ، در گزینش اساتید و مدیران دانشگاه دقت و نظارت کافی داشته باشند و در غنی سازی متون آزمایشی متناسب با نیاز های جامعه و ارزش های اسلامی همت گمارند از طرف دیگر به شدت باید مواظب خطر دگرگونی در هویت فرهنگی و گرایش های نسل جوان بود میل واندیشه انتقادی، به بعنوان یک مؤلفه ی ضروری وحتمی برای رویارو شدن با واقعیتهای دنیای مدرن است . چرا که تفکر انتقادی درجامعه افراد را از حالت انفعالی بیرون می آورد و به آنها مهارتها و تواناییهایی می بخشد تا بجای تقلید کورکورانه از الگوها و پذیرش بی چون وچرای والدین، معلمان، سیاستمداران و رسانه ها بتوانند با تمسک به تفکر واندیشه انتقادی در جستجوی حقیقت و دانایی باشند و هرگز از جستجوی حقیقت و کوشش برای درک پدیده های اجتماعی غفلت نورزند. در این میان آموزش و پرورش مهمترین و کلیدی ترین نقش را بر عهده دارد، زیرا که پرورش نسل آینده را در برنامه کار دارد از نقش مهم پژوهش های دانشگاه نیزنباید غافل شد و باید زمینه های لازم را برای گسترش این
تفکرات را در دانشگاهها پی ریزی نمودو از توانایی بالای استادان در این زمینه حداکثر بهره را گرفت دارد. تمام تلاشها و برنامه های آموزشی و پرورشی متولیان و سرپرستان نظام تعلیم و تربیت برای این است که نسل جوان امروز کشور را به سوی آموخته ها و اندیشه هایی هدایت نماید که بروز و ظهور رفتاری منطبق با ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع منجر گردد و در نهایت وصول به کمال مطلوب وسعادت و رستگاری را برای افراد محقق سازد.
پیشنهادها
الف ) کاربردی
مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه باید به ارائه راهکارها و اقدامات موارد زیر بر آیند.این اقدامات عبارتنداز:
- بررسی هایی به عمل آید که مشخص شود چه عوامل و موانعی سبب می گردد که برخی دانشجویان اعتقادات دینی نسبتاّ خوب را نتوانند به همان خوبی در رفتار های دینی خود متجلی سازند.
- همانطور که در این تحقیق ضعف نسبی نگرش مذهبی دانشجویان پسران نسبت به دختران مشاهده گردید، لازم است دست اندرکاران فرهنگی دانشگاه جهت ارتقای سطح نگرش مذهبی دانشجویان پسر توجه جدی نشان دهند.
- همانطور که در این تحقیق ضعف نسبی تفکر انتقادی دختران نسبت به پسران مشاهده گردید، اقداماتی در مورد تقویت و راهکارهای بهبود مهارت تفکر انتقادی انجام شود.
ب) پژوهشی

    1. با توجه به گستردگی جامعه آماری، در این تحقیق فقط دانشجویان مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد مورد مطالعه قرار گرفت. پیشنهاد می شود محققین آتی تحقیقات مشابهی را در جامعه آماری مربوط به مدرسین، دانشجویان و دانش آموختگان دانشکده های مختلف نیز انجام دهند.
    1. در این تحقیق ما از ابزار پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری یافته ها استفاده نمودیم .محققین آتی می توانند این تحقیق رادر قالب ابزار تحقیقی همچون مصاحبه نیز انجام دهند.

۳٫از آنجا که در این تحقیق سه مورد از مؤلفه های دینی باهم با تفکر انتقادی بررسی شده محققین آتی می توانند جداگانه این مؤلفه ها را با تفکر انتقادی بررسی کنند.
محدودیت­های پژوهشی
در جوامع امروزی شروع هر کاری خواه یا ناخواه با مشکلاتی مواجه می شود .چرا که هر فرد شروع کننده ای تا حدودی ناشی است و منابعی که افراد به آنها ارجاع می کنند نیز همکاری لازم را ندارند. بنابراین هرکاری دارای محدودیتهایی می شود.از جمله این محدودیتها عبارتنداز:
۱- دانشجویان دانشگاه همکاری لازم را در پر کردن پرسشنامه ها نداشته اند.
۲- تقسیم بندی سؤالات به سه مؤلفه ی شناخت دینی ، نگرش دینی و رفتار دینی بطور قطعی و صد در صدی نیست .
فهرست منابع
الف) فارسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




آسایش

آسایش

گرم

گرم

گرم

گرم

آسایش

آسایش

سرد

سرد

سرد

روزانه

۴-۴-۳-پیش بینی اقلیم آسایش برای دوره شبانه و روزانه

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای پیش بینی مقادیر مولفه های اقلیمی، ابتدا مولفه های مختلف آب و هوایی برای ماه های دوازده گانه روی جزء عرض از مبداء و روند(ترند) برای دوره ۱۹۵۷ تا ۲۰۰۶ بصورت جداگانه رگرسیون گرفته شد و برای هر کدام از اینها ضرایب برآوردی محاسبه شد، و در دنباله برای انجام پیش بینی از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ از متغییر روند استفاده گردید، حال پیش بینی که برای ۱۰ سال آخر بدست آمد، بصورت نموداری در قالب یک شکل، نمایش داده و میزان پیش بینی را برای مولفه اقلیمی برآورد گردید. در ادامه بعلت وسعت کار به نمونه ای از این نمودارها برای مقادیر مولفه های اقلیمی در ژوئن اشاره شده است(نمودارهای: ۴-۱، ۴-۲، ۴-۳، ۴-۴). جهت فهم بهتر جایگاه مقادیر پیش بینی شده بر روی نمودارها، نمودار این مقادیر، از نمودار مقادیر آماری درازمدت، تفکیک گردیده است.
با توجه به جدول ۴ مشخص می شود که تغییر خاصی برای سال ۲۰۱۶ در محدوده آسایش برای ماه های دوازده گانه در اقلیم آسایش شبانه بوجود نیامده است، اما، برای اقلیم آسایش روزانه، وضعیت کمی تغییر کرده، بگونه ای ماه مارس از محدوده آسایش خارج و به محدوده سرد وارد شده است، ولی در بقیه ماه ها تغییری مشاهده نمی شود.

نمودار۴-۱: نمودار درازمدت دمای سالانه و مقادیر پیش بینی آن برای June

نمودار۴-۲: نمودار درازمدت حداقل دما و مقادیر پیش بینی آن برای June

نمودار۴-۳: نمودار درازمدت حداکثر دما و مقادیر پیش بینی آن برای June

نمودار۴-۴: نمودار درازمدت رطوبت نسبی و مقادیر پیش بینی آن برای June
۴-۴-۴- نتیجه گیری مدل ماهانی
برای استفاده از جدول ماهانی ( برخلاف معیارهای آسایش نموداری) نیازی به مطالعه نوسان شبانه روزی آب و هو نیست و می توان به معدل دمای بیشینه و کمینه و رطوبت نسبی بسنده کرد. خوشبختانه این اطلاعات در جداول استاندارد سالنامه هواشناسی چاپ و منتشر می شود. لذا برای بررسی مقدماتی اقلیمی در مراحل نخستین طراحی آسایش ساختمان، می توان به همین سالنامه ها رجوع کرد و صرفه جویی لازم در وقت به عمل آورد.
نقش تغییرات اقلیمی بروی آسایش ماه ها، بدلیل وجود دامنه نسبتا زیاد بین هر کدام از مولفه های اقلیمی دما و رطوبت نسبی در جدول ماهانی، برای هر محدوده خاص، بخوبی نمایان نیست. یعنی اگر فاصله این محدودها کمتر بوده، مسلما نقش تغییر اقلیم بروی اقلیم آسایش ماه ها بخوبی مشخص می گردید.
با توجه به بررسی مولفه دما برای ایستگاه شیراز، روند افزایشی و معناداری برای اکثر ماه ها مشاهده می شود که این وضعیت متاثر از گرمایش جهانی می باشد.
در فصل پاییز، ۲ ماه اکتبر و نوامبر در تمام دوره ها شرایط یکسانی داشته، بگونه ای که اقلیم روزا نه در محدوده آسایش و اقلیم شبانه در محدوده سرد می باشد، اما دسامبر، در هر ۲ اقلیم شبانه و روزانه در محدوده سرد و عدم آسایش قرار گرفته است.
در فصل زمستان ماه های ژانویه و فوریه در محدوده عدم آسایش(سرد) قرار گرفته اند، اما اقلیم روز انه برای مارس در محدوده آسایش قرار گرفته و این می تواند بعلت افزایش گرمایش منطقه باشد.
در فصل بهار، در ماه آوریل برای تمام دوره ها دارای شرایط یکسانی هستند، بصورتی که اقلیم شبانه در محدوده عدم آسایش و سرد قرار دارد و اقلیم روزانه در محدوده آسایش می باشد، اما برای ماه می وضعیت تغییر کرده و اقلیم روزانه و شبانه در تمام دوره ها در محدوده آسایش اقلیمی قرار گرفته است در اما ژوئن با ۲ ماه تابستانی جولای و آگوست سازگاری دارد. در این ۳ ماه اقلیم شبانه در محدوده آسایش و اقلیم روزانه در محدوده عدم آسایش و گرم واقع شده است.
بیشترین نوسان در ماه تابستانی سپتامبر مشاهده شده. این نوسانات نشان می دهد که اقلیم شبانه در دوره اول در محدوده آسایش بوده، اما در دوره های دوم و سوم، وارد محدوده سرد می شود. دوباره این ماه در دوره های چهارم و پنجم به محدوده آسایش وارد و پیش بینی می شود که اقلیم روزانه در سال ۲۰۱۶ از حیطه آسایش خارج و به محدوده عدم آسایش و گرم تغییر وضعیت دهد.
۴-۵- تعیین منطقه آسایش با روش اوانز
اوانز در کتاب خانه سازی، اقلیم و آسایش برای تعیین منطقه آسایش رابطه دمای خشک هوا را با:
رطوبت نسبی- در چهار گروه ۰-۰/۳۰ ، ۰/۳۰-۰/۵۰، ۰/۵۰-۰/۷۰،۰/۷۰-۰/۱۰۰،
جریان هوا- از غیر محسوس،(۰/۱ متر در ثانیه)، تا محسوس،( ۱ متر در ثانیه)،
فعالیت – استراحت یا کارهای سبک خانگی
پوشاک- لباس سبک تابستانی و لباس زمستانی درون خانه
مشخص می کند و نتیجه را در جدول ۴-۳ ارائه می دهد( جدول۴-۳ ).
برای ارزیابی وضعیت گرمایی یک مکان به روش اوانز باید(کسمائی، ۱۳۶۹):
به ازاء معدل رطوبت نسبی کمینه هر ماه محدوده منطقه آسایش روزهای آن ماه از روی جدول استخراج شود.
به ازاء معدل رطوبت نسبی بیشینه هر ماه محدوده منطقه آسایش شبهای آن ماه از همان جدول تعیین شود.
معدل دمای بیشینه هر ماه با منطقه آسایش روز سنجیده شود.
معدل دمای کمینه هر ماه با منطقه آسایش شب مقایسه شود.
جدول۴-۳- جدول اونز برای منطقه آسایش شب و روز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




الف) افشاء راز در صورت موافقت صریح موکل

«وکیل بدون رضایت موکل، حق افشای هیچ‌گونه اطلاعاتی در مورد روابط وکالتی خود با موکل را ندارد. این اصل به عنوان یکی از اصول پذیرفته شده و مسلم در حقوق آمریکا مورد بحث واقع می‌شود.
در حقوق آمریکا، مصونیت اسرار میان وکیل و موکل یکی از قواعد مطلق ادله اثبات دعواست که به موجب آن، قوه مجریه حق ندارد وکیل را مجبور به افشای اطلاعات مربوط به موکل خود کند.
حفظ اسرار موکل، وکیل را از افشاء یا به کار بردن هر نوع اطلاعات محرمانه که در جریان انجام وظایف وکالت به آنها دسترسی پیدا کرده است، منع می‌کند. بنابراین، قاعده اخلاقی حفظ اسرار موکل به مراتب از قاعده مصونیت اسرار گسترده‌تر است؛ زیرا نه تنها شامل آن دسته اطلاعات سری مصون از افشا می‌شود، بلکه شامل کلیه اطلاعات و مسائلی راجع به موکل می‌شود که در جریان اجرای وظیفه نمایندگی موکل به آنها دسترسی یافته است و ممکن است اصل مصونیت اسرار مشمول آنها نگردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قاعده مصونیت، وکیل را نه تنها از افشا اطلاعات محرمانه میان وکیل و موکل و همچنین میان نمایندگان آنها، مورد حمایت قرار می‌دهد. در صورتی که وظیفه اخلاقی، علاوه بر اطلاعات محرمانه فوق، هرگونه اطلاعاتی را که وکیل در جریان نمایندگی خود از موکل به دست آورده است، صرف‌نظر از منبعی که این اطلاعات از آن به دست آمده است را مورد حمایت قرار می‌دهد».
«امتیاز مصونیت وکیل در افشا اسرار موکل دولت را منع می‌کند که وکیل را مجبور به افشا یا استفاده از اسرار محرمانه و یا سایر اطلاعات محرمانه به ضرر موکل خود کند».

ب) افشاء سرّ در مقام ادای شهادت

درباره افشای سر در مقام ادای شهادت، بدواً به این نکته باید توجه داشت که در قوانین ایران طبق ماده ۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی امکان جلب گواه توسط مراجع قضایی وجود ندارد، لیکن مطابق مقررات آیین دادرسی کیفری می‌توان شهود و مطلعین را در صورت عدم حضور جلب نمود.
در اکثر نظام‌های حقوقی یکی از موارد خودداری از ادای شهادت را مربوط به اشخاصی می‌دانند که مکلف به حفظ اسرار حرفه‌ای هستند.
در آراء دادگاه‌های ایران،‌ نظر مشخصی در این زمینه دیده نمی‌شود و نظرات حقوق‌دانان نیز با یکدیگر متفاوت است چنانچه برخی مانند دکتر نصر‌الله قهرمانی بر این باورند چنانچه مصلحت اجتماعی و یا اجرای عدالت اقتضاء نماید،‌ وکیل می‌تواند در مقام ادای شهادت، اسرار موکل را افشاء کند در حالی‌که برخی دیگر معتقدند باید قائل به تفکیک شد. چنانچه ادای شهادت از سوی وکیل دارای موضوع حق‌اللهی باشد، وکیل می‌بایست از افشاء اسرار موکل بپرهیزد، اما در مواردی که این رازداری به حق‌الناس مربوط می‌شود، در واقع وظیفه رازداری وکیل با وظیفه مهم‌تر و اصلی وی که کمک به اجرای عدالت و یاری رساندن به نظام قضایی کشور است در تعارض قرار می‌گیرد. در این صورت این گروه معتقدند که وی به‌جای افشاء اسرار موکل استعفا نماید.
به نظر می‌رسد بخش پایانی استدلال این گروه دارای اشکال است؛ چراکه اساساً موضوع ارتباطی به رابطه وکالتی میان وکیل و موکل ندارد، بلکه بحث بر سر ادای شهادت از سوی وکیل است. خواه رابطه وکالتی باشد و خواه نباشد. به نظر نگارنده مطلوب آن است که در هر مورد قائل به تفکیک شده و چنانچه ادای شهادات از سوی وکیل کمک به اجرای عدالت و یا جلوگیری از وقوع جرم دیگری را می کند،‌ مجاز شمرده و قائل به انجام آن از سوی وکیل باشیم، ولیکن چنانچه ادای شهادت هیچ کمکی در این زمینه نمی‌کند، پس بهتر آن است حفظ اسرار موکل را در اولویت قرار دهیم.

ج) افشاء سر در مقام دفاع از خود

قاعده بر ‌آن است که یک وکیل به دلیل انتخاب شغل حساس و سخت باید در سخت‌ترین شرایط به وظیفه رازداری خود عمل کند و از افشای اسرار موکل بپرهیزد. اگر چه حفظ این اسرار با منافع وی در تضاد باشد و زمانی فرا می‌رسد که حفظ این اسرار نه تنها با منافع وکیل در تضاد است، بلکه فراتر از آن رفته و باعث بروز زیان‌های شخصیتی، حیثیتی و یا بعضاً مالی به وکیل می‌گردد. پرسش اصلی این است که در این موارد وظیفه وکیل چیست؟ آیا باید باز هم منافع و مصلحت موکل خود را بر منافع، شخصیت و حیثیت خود ترجیح دهد و یا اینکه در این موارد می‌تواند اقدام به افشاء اسرار موکل نماید؟ بر طبق اصول حقوقی که مورد پذیرش تقریباً تمامی جوامع حقوقی دنیاست،‌ دفاع مشروع این اختیار را به افراد می‌دهد که در برابر هرگونه تجاوز یا خطر، عمل مجرمانه متناسب با آن را انجام دهند، بنابراین در نگاه اول و با مجوزی که از این توجیه حادث می‌شود، به نظر می‌رسد مسئولیتی متوجه وکیل نیست و او می‌تواند در مقام دفاع از خود اقدام به افشاء اسرار موکل نماید.
این نکته را نیز باید اضافه نمود که در حقوق آمریکا «وظیفه رازداری وکیل محدود به زمان خاصی نبوده و حتی پس از انقضاء مدت وکالت و یا انتقاء موضوع آن، او همچنان ملتزم به حفظ اسرار موکل خود می‌باشد».
تعهد وکیل به رازداری موکل و افرادی که جهت مشاوره به او مراجعه می‌نمایند، از وظیفه کلی‌تری که وکیل در برابر این اشخاص دارد، یعنی التزام به وفاداری ناشی می‌گردد. التزام وکیل به وفاداری نسبت به موکل، یکی از وجوه افتراق وکالت به معنای عام کلمه با وکالت دادگستری به مفهوم یک شغل و یک حرفه است؛ زیرا با وجودی که هر شخصی می‌تواند وکالت افراد متعددی را در انجام یک معامله یا هر عمل حقوقی دیگر بپذیرد و حتی وکالت متعاقدین یک قرارداد را به عهده داشته باشد، لیکن وکیل دادگستری با تنظیم قرارداد وکالت با شخص یا اشخاص معین و یا ارائه خدمات مشاوره‌ای به آنان، به بداهت عقلی، از پذیرش وکالت افرادی که با موکلین وی تعارض منافع دارند، ممنوع می‌باشد، به گونه‌ای که حتی پس از عزل یا استعفا از وکالت آنان نیز، بر اساس وظیفه‌ای که در مقام لزوم وفاداری نسبت به موکلین سابق خود دارد، نمی‌تواند وکالت طرف مقابل آن را در دعوای مطروحه بپذیرد.
قانون‌گذار‏ در ماده ۳۷ قانون وکالت، در مقام بیان این وظیفه وکیل چنین مقرر داشته است:
«وکلا نباید بعد از استعفا از وکالت، یا معزول شدن از طرف موکل، یا انقضاء وکالت به جهتی از جهات، وکالت طرف مقابل، یا اشخاص ثالث را در آن موضوع، بر علیه موکل سابق خود یا قائم‌مقام قانونی او قبول نماید و محاکم، وکالت او را نباید در این مورد بپذیرند».
بند ۲ ماده ۸۲ آیین‌نامه استقلال کانون وکلا نیز با مجازات انتظامی درجه ۶، لزوم وفاداری وکیل را نسبت به موکل تضمین نموده است.
در رویه قضایی آمریکا نیز وکیل نمی‌تواند هم‌زمان با قبول وکالت دعوایی، وکالت طرف مقابل را در دعوا دیگر علیه موکل خود بپذیرد. به همین دلیل دادگاه، شخصی را که وکیل پیمان‌کار دست اول در یک دعوای خاص علیه پیمان‌کار دست دوم بوده است، ولی وکالت پیمان‌کار دست دوم را در دعوای دیگری نیز علیه پیمان‌کار دست اول پذیرفته بوده را، محکوم نموده است.
این قاعده در نظام حقوقی آمریکا، مبنی بر اجتناب از برخورد دوگانه وکیل با موکل است که خود ریشه در التزام او به وفاداری در مقابل موکل سابق خود دارد. اهمیت اصل وفاداری نسبت به موکل در حقوق خارجی به حدی است که حتی وکلای همکار یا مؤسسه حقوقی یا دفتر حقوقی مشترک نیز، از قبول وکالت یا انجام خدمات حقوق مشاوره‌ای طرف دعوای موکل همکاران خود، ممنوع می‌باشند.

د) افشاء اسرار به منظور جلوگیری از وقوع جرم

افشای اسرار به منظور جلوگیری از وقوع جرم در قوانین موضوعه حقوقی و کیفری ایران بحث نشده است.
در حقوق آمریکا وکیل اختیار دارد، قصد موکل در ارتکاب جرم در آینده را افشا کند. وکیل موظف است اطلاعات کافی برای جلوگیری از وقوع جرم در آینده را در اختیار مقامات مسئول بگذارد. قانون وکلای دادگستری آمریکا این استثنا را مشمول ارتکاب هر نوع جرمی در آینده کرده است، اما مقررات نمونه کانون این استثنا را تنها شامل جرایمی می‌داند که متضمن خطر فعلی و محتمل‌الوقوع قتل یا ضرب و جرح شدید باشد.
اگر وکیل آگاه شود که موکل از مشورت‌های حقوقی وی برای کلاهبرداری از غیر سوءاستفاده کرده است باید از موکل خود بخواهد و به وی اصرار کند تا از عمل تقلب‌آمیز خود رفع اثر کند و چنانچه موکل از این کار امتناع کند، وکیل باید از وکالت وی استعفا نماید. مقررات نمونه کانون وکلای دادگستری آمریکا به وکیل اجازه می‌دهد، البته بدون آنکه وی را مجبور کند تا استعفای علنی بدهد. (یعنی استعفای خود را علنی کند) به شخصی که قربانی اعمال تقلب آمیز موکل قرار گرفته است، اعلام کند به چه علت از وکالت موکل خود کناره‌گیری کرده است و از آن به بعد در مورد اعمال تقلب‌آمیز، موکل خود را حمایت نخواهد کرد. حتی استعفای علنی وکیل اگر باعث آگاهی قربانی از اعمال تقلب‌آمیز بشود، در حالی که از آن اعمال بی‌اطلاع بوده است، باز هم عمل وکیل قانونی است.

مبحث دوم- تعهدات عرفی

حرفه وکالت نیز مانند مشاغل دیگر دارای عرف مخصوص به خود است. همچنان‌که در بسیاری از شغل‌ها، قواعد و آدابی به صورت ناگفته و نانوشته رعایت می‌شود و بر اثر مرور زمان، به صورت رویه قابل قبول درمی‌آید. حرفه وکالت نیز به دور از این خصیصه نبوده و شاید بتوان گفت عرف مربوط به حرفه وکالت دارای ابعاد بسیار گسترده‌تری بوده و ارتباط نزدیکی با تعهدات و الزامات افراد حوزه آن، یعنی وکلا دارد. تعهدات عرفی وکلا شامل تعهداتی است که نه در هنگام انعقاد قرارداد با موکل از آن سخنی به میان می‌آید و نه در قانون مربوط به آن صراحتی در این باره دارد. فقط به عنوان عرف مورد مسلم و پذیرش آن به طور ضمنی بر عهده وکیل قرار می‌گیرد.

گفتار اول- رعایت مصلحت موکل

با عنایت به فصل سیزدهم قانون مدنی(مبحث وکالت)، وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات کند. از آنچه موکل به صراحت به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل اختیار اوست، تجاوز نکند.
با این وجود، در مواردی که یک وکیل از قلمرو مصلحت خارج شود، پرسشی که به ذهن خطور می‌کند آن است که، آیا اقدام وکیل، صرفاً فضولی به شمار می‌آید؟ یا اینکه موکل نسبت به طرف قرارداد، بایستی به تعهدات خود جامعه عمل بپوشاند. یا ضمانت اجرای خروج از مصلحت، تأدیه خسارت از سوی وکیل است؟
در پاسخ به این پرسش، بایستی به اصل مسلم و مورد پذیرش حقوق ما یعنی قصد و رضای وکیل توجه کرد. محرز گردد منظور او، خروج از اذن و مصلحت بوده است. بدین سبب دو شق به صورت ذیل متصور است: اشتباه وکیل در رعایت مصلحت موکل و رعایت نکردن عمدی مصلحت موکل.

بند اول- اشتباه وکیل در رعایت مصلحت موکل

آنچه مسلم است این است که وکیل دعاوی نمی‌تواند به استناد اطلاق وکالت‌نامه اعمال حقوقی که برخلاف مصلحت موکل است را انجام دهد. این امر در آراء متعددی از دیوان عالی کشور تأیید شده است: «چون استرداد دادخواست وکلای خواهان‌ها با توجه به خصوصیتی که در پرونده بوده است در حکم استرداد دعوا می‌باشد، در صورتی که مصلحت موکل برخلاف این اقدام بوده باشد شکی نیست که عمل وکلای مزبور شرعاً و قانوناً بی‌تأثیر و قرار صادره بر ابطال دادخواست نیز با این وصف فاقد وجاهت شرعی و قانونی است».
آنچه محل بحث می‌باشد، اشتباه وکیل در رعایت مصلحت موکل خویش است. در حقوق ایران و در قوانین موضوعه مربوطه به بحث وکالت در این خصوص صراحتاً اشاره‌ای وجود ندارد و می‌بایست به آراء دادگاه‌ها در این مورد اشاره نمود. یکی از حقوق‌دانان برجسته ایران بر این باور است: «در این فرض وکیل هنگام انجام مورد وکالت، به مصلحت موکل می‌اندیشیده و برای او به عنوان امین و نایب تصمیم می‌گیرد، منتها در تمیز صلاح موکل دچار اشتباه می‌شود، در این صورت به نظر می‌رسد، اشتباه وکیل موجب فضولی شدن عمل انجام شده می‌گردد، چه اینکه او به عنوان نیابت اقدام نموده و اوست که باید زیان‌های ناشی از بی‌مبالاتی و تقصیر را به ذمه بگیرد».
«در این فرض، وکیل هنگام انجام مورد وکالت، به مصلحت موکل می‌‌اندیشیده و برای او به عنوان امین و نایب تصمیم می‌گیرد، منتها در تمیز صلاح موکل دچار اشتباه می‌شود، در این‌صورت به‌نظر می‌رسد، اشتباه وکیل موجب فضولی شدن عمل انجام شده می‌گردد، چه اینکه او به عنوان نیابت اقدام نموده و اوست که باید زیان‌های ناشی از بی‌مبالاتی و تقصیر را به ذمه بگیرد».
«در حقوق آمریکا وکیل به عنوان نماینده حقوقی موکل است و برای حسن انجام این نمایندگی، باید از لحاظ معلومات حقوقی و مهارت و تجربه و آمادگی نسبی صلاحیت داشته باشد. در آمریکا چنانچه وکیل عمداً یا از روی بی‌توجهی و یا حتی بدون عمد و اشتباه، به طور مکرر وظایف مربوط به وکالت را به طور ناقص انجام دهد، مورد مجازت‌های انتظامی قرار خواهد گرفت».

بند دوم- رعایت نکردن عمدی مصلحت موکل

یکی دیگر از صور عدم‌رعایت مصلحت موکل از ناحیه وکیل، رعایت نکردن عمدی آن از سوی وکیل است. شکی نیست که در این حالت به دلیل عمد و سوءنیتی که از سوی وکیل بوده، وی مسئول جبران زیان‌ها و خسارات ناشی از آن است. جناب آقای دکتر کاتوزیان در این فرض معتقدند، وکیل قصد و نیت سودجویی داشته و از سر عمد، مصلحت موکل را نادیده گرفته است. در این صورت، کار انجام شده فضولی و موکل نسبت به اعمال انجام شده پای‌بند نخواهد بود. به ویژه اگر با طرف مقابل خود تبانی کرده باشد.
دشواری کار در تمیز قصد وکیل، جلوه‌گری می‌کند و حقوق، اسباب ورود به باطن را در اختیار ندارد. پس لازم است در هر مورد، با توجه به قرائن و اوضاع و احوال خاص، پی به درون برد. عرف در چنین مواردی بهترین داور است و ظاهر مبتنی بر آن، راهنمای ارزشمندی در تمیز مدعی است.
سؤال دیگری که به ذهن می‌رسد آن است که چنانچه وکیل عمداً مصلحت موکل را نادیده بگیرد، ولیکن در عمل خسارتی متوجه موکل نشود، آیا باز هم می‌توان وکیل را مسئول دانست؟ به نظر نگارنده چنانچه به دلیل اقدام عمدی وکیل، خسارتی به موکل نرسد،‌ مسئولیت کیفری متوجه وکیل نبوده و موکل در این باره مدعی به شمار نمی‌آید. البته از لحاظ مقررات انتظامی مربوط به وکلاء می‌توان وکیل را تحت تعقیب قرار داد؛ چراکه او برخلاف سوگند حرفه‌ای که به آن ملتزم شده است رفتار نموده و اعتبار و حیثیت شغل وکالت را خدشه‌دار نموده است.
در همین رابطه می‌توان به یکی از آراء دادگاه انتظامی وکلا اشاره نمود:
«بر اساس محتویات پرونده، وکیل مشتکی‌عنه با صدور قرار تخلف انتظامی متضمن دریافت مبلغ صد و هفتاد و پنج میلیون ریال به عنوان قسط اول حق‌الوکاله از موکل تحت تعقیب قرار گرفته است و اینکه دلیلی بر انجام وظیفه وکالتی ابراز ننموده و بر اساس بند ۱۰ قرارداد تنظیمی، مشتکی‌عنه با موکلش، مختار بوده تا مبالغی از حق‌الوکاله دریافتی را که میزان آن هیچ‌گونه تناسبی با تعرفه قانونی ندارد، در مواردی که صلاح بداند هزینه نماید که عرفاً هزینه مزبور خارج از هزینه‌های قانونی است؛ زیرا پرداخت هزینه قانونی از باب مصلحت نیست که تشخیص آن با وکیل باشد و …. به استناد بند ۱ ماده ۸۰ آیین‌نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلاء تقاضای مجازات وکیل می‌شود و در نهایت وکیل مشتکی‌عنه به تنزل درجه از پایه یک به پایه دو محکوم می‌شود».
در این پرونده باوجود اینکه وجود اخذ شده از سوی موکل به وی برگردانده می‌شود، ولی به دلیل عدم رعایت مصلحت موکل و اقدامات خلاف شأن وکالتی از سوی وکیل، وی محکوم می‌گردد و این محکومیت فارغ از آن است که موکل شکایت مستقلی داشته باشد.

گفتار دوم – امانت‌داری نسبت به موکل

در سوگندنامه بقراط‌حکیم آمده است: «هرچه ببینم و هر چه در مراوده با مردم که نباید گفته شود، هرگز بازگو نخواهم کرد».
کیفیت شغل وکالت به گونه‌ای است که وی، به ویژه در مقوله حقوق خانواده و دعاوی منافی عفت، به مکنونات قلبی موکلین زن و مرد خود آگاهی می‌یابد. هنگام ابراز اسرار توسط موکل به وکیل، موکل مطمئن است که راز درونی او صرفاً در دو سینه محفوظ خواهد ماند و هرگز فاش نخواهد شد. اعم از اینکه وکیل او در این پرونده پیروز شده یا شکست بخورد.

بند اول – تعهد وکیل به تقدیم حساب دوران وکالت

یکی از مواردی که مدنظر موکلین قرار گرفته و آنان نسبت به آن بسیار حساس بوده و واکنش نشان می‌دهند، مسئله تقدیم حساب دوران وکالت است. تجربه نشان داده که موکلین بسیار مشتاقند تا بداند هزینه‌ها و وجوهی که در اختیار وکیل قرار گرفته به چه ترتیب هزینه شده است. این حساسیت زمانی نمود بیشتری پیدا می‌کند که پرونده آنان به نتیجه مطلوب منتهی نشده است و طیف بسیاری از اختلافات میان وکیل و موکل از همین گروه است.
معمولاً زمان حساب‌رسی و تسویه‌حساب، بیشتر پس از پایان دوره وکالت یا انحلال آن است؛ لیکن در مواردی ممکن است به مقتضای طبیعت عمل مورد وکالت، موعدی پیش از آن متعارف باشد، که در این صورت، مطابق «عرف» رفتار خواهد شد؛ مانند وکالت مطلق در اخذ مطالبات موکل، که وکیل به حسب اقتضای اطلاق وکالت، موظف است هر مبلغی را که از بده‌کاران دریافت کرده، به موکل بازگرداند و حق ندارد مطالبات وصول شده را تا پایان دوره وکالت نزد خود نگه دارد. در خصوص این تعهد وکیل معمولاً اختلافات فراوانی ایجاد می‌گردد و آراء صادره از دادگاه‌های انتظامی وکلاء مؤید این ادعاست. به عنوان نمونه در پرونده کلاسه ۸۵/۱۷ شعبه اول دادگاه انتظامی وکلاء، وکیل به لحاظ عدم‌رعایت این موضوع که میزان حق‌الوکاله دریافتی از موکل را صادقانه در متن قرارداد حق‌الوکاله قید ننموده و از این حیث به موکل توضیح درستی نداده است، به محکومیت از نوع درجه ۳ محکوم می‌شود.

الف) عدم لزوم تقدیم حساب به اقتضای وجود قراین و اوضاع و احوال خاص

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:04:00 ق.ظ ]