کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



پایایی پژوهش

یکی از معانی مهم پایایی در پژوهش کیفی این است: «ثبات پاسخ ها با کدگذاری‌های مختلف مجموعه داده ها”.

کرسول معتقد است که اقدامات زیر به افزایش پایایی کمک می‌کند:

    • یادداشت برداری مفصل و دقیق در مصاحبه ها.

      • ضبط صوت با کیفیت برای ثبت دقیق گفته ها.

    • آوانگاری گفته های ضبط شده.

    • آوانگاری نکات، مکث ها و جزئیاتی که معمولا جا می افتند.

    • کدگذاری ناشناس به کمک کدگذاری که جزو تیم پژوهش نیست.

  • آنالیز داده ها به کمک افراد ناشناس و رایانه به طوری که دیدگاه‌های مجریان پژوهش اثری در تحلیل داده ها نداشته باشد. (مختاری۱۳۹۳)

در این پژوهش نیز جهت افزایش پایایی کلیه مصاحبه ها به صورت دیجیتالی ضبط شده و سپس بدقت پیاده سازی شده‌است و در پیوست های انتهای پایان‌نامه درج شده‌است. همچنین جهت اطمینان از کدگذاری صحیح و کامل، متن هر مصاحبه چندین بار مطالعه شده و کدهای استخراج شده نیز مجددا مورد بررسی و اصلاح قرار گرفته‌است. همچنین به صورت نمونه یکی از مصاحبه های کدگذاری شده مجددا کدگذاری شد که کدهای برداشت شده و مقوله‌ها و مفاهیم حاصل شده را دچار تغییرات جدی ننمود.

سوالات مصاحبه

سوالات انجام شده در مصاحبه ها در بخش ساخت یافته آن به صورت زیر بوده است. این سوالات بنحوی طراحی شده اند تا پاسخ های مصاحبه‌شوندگان را به سمت ایجاد مدلی کامل و مفهومی شامل شرایط علی، پدیده اصلی و در نتیجه اقدامات و راه کارها پیش برده و بتواند شرایط مداخله‌گر را نیز تشخیص دهد.

شرایط علی

    1. به نظر شما آیا رابطه‌ای میان مدیریت نیروی‌انسانی یک مجموعه و مشتری ‌مداری وجود دارد؟

  1. چه عواملی منجر به بروز این رابطه می‌شود؟

پدیده اصلی: کارکردها

    1. چه کارکردهایی از مدیریت منابع‌انسانی به سیاست مشتری ‌مداری یک سازمان مرتبط است؟

    1. چگونه آموزش نیروی‌انسانی در دست یابی به مشتری ‌مداری مؤثر است؟

    1. به نظر شما در فرایند جذب نیروی‌انسانی مشتری‌مدار به چه نکاتی باید توجه نمود؟

    1. چه رابطه‌ای میان ماندگاری پرسنل و مشتریان رابطه‌ای وجود دارد؟

    1. چگونه می‌توان ارزیابی عملکرد پرسنل را با رفتارهای مشتری‌مدارانه تکمیل نمود؟

  1. چه رابطه‌ای میان پرداخت به نیروی‌انسانی در ارتباط با مشتری با سایر افراد تفاوتی وجود دارد؟

راهبردها و اقدامات و پیامدها

    1. چه راهکارهایی برای بهبود فضای مشتری ‌مداری از طریق تمرکز بر نیروی‌انسانی پیشنهاد می دهید؟

  1. به نظر شما تدوین فرآیندهای منابع‌انسانی مشتری‌مدارانه چه نتایجی در بر خواهد داشت؟

شرایط مداخله‌گر

    1. به نظر شما چه پارامترهای اجتماعی بر این رابطه مؤثر هستند؟

  1. چه عواملی می‌تواند رابطه میان نیروی‌انسانی و مشتریان را به مخاطره اندازد؟

متن مصاحبه های پیاده سازی شده برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. بررسی مصاحبه ها منجر به یافتن کلیه مفاهیم مستقلی شد که اکثر شرکت‌کنندگان به آن‌ ها اشاره نموده بودند. این مفاهیم به عنوان مفاهیم محوری انتخاب شد. بررسی مجدد متون سبب یافتن مشخصات و ویژگی‌هایی شد که هر یک از مصاحبه‌شوندگان به مفاهیم کلی ثبت شده نسبت داده بودند. در واقع برای هر مفهوم اصلی یک سری ویژگی سطح دوم تشخیص داده شد.

به عنوان مثال مفهوم کلی جذب در صحبت ها و تاکیدهای اکثر مصاحبه‌شوندگان به عنوان یکی از مهم‌ترین کارکردهای منابع‌انسانی عنوان شده بود. ‌در مورد جذب مشتری‌مدار، حوزه هایی مانند روش‌های جذب مناسب و مشخصات افراد مشتری ‌مداری عنوان شده‌است. ‌در مورد روش‌های جذب مناسب برخی ویژگی‌ها مانند، انجام مصاحبه های ساخت یافته با تأکید بر کشف مشخصات شخصیتی افراد و یا برگزاری آزمون های تخصصی عنوان شده‌است.

فصل چهارم (بحث و نتیجه گیری)

مقدمه

در این فصل باید مدل مفهومی مورد نظر با روش گراندد تیوری استخراج شود. در این فرایند ابتدا مصاحبه های انجام شده با نخبگان و مطلعان صنعت بانکداری به صورت دقیق مطالعه می‌شود. سپس در چند مرحله کدگذاری انجام می‌گیرد. کدگذاری‌های ابتدا به صورت کدگذاری باز، سپس کدگذاری محوری و در نهایت کدگذاری انتخابی انجام می‌شود. در نهایت می‌توان با کدها، مقوله‌ها و مفاهیم استخراج شده به مدل مفهومی مدیریت منابع‌انسانی مشتری‌مدار دست یافت.

با توجه به انتخاب روش کیفی برای انجام پژوهش و لزوم دستیابی به مدل مدیریت منابع‌انسانی مشتری‌مدار، انجام مصاحبه با نخبگان به عنوان ابزار تحقیق انتخاب شد. نمونه آماری تحقیق با پیشنهاد یکی از محققان بین رشته ای علوم‌انسانی و بازاریابی که در بانک‌های کشور فعالیت‌های پژوهشی زیادی انجام داده بود آغاز شده این افراد خود افراد دیگری را که معمولا در بخش‌های منابع‌انسانی و یا بخش توسعه بازار بانک‌های کشور مشغول به فعالیت بودند معرفی نموده و بدین ترتیب ۱۳ مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شد. بدین منظور مجموعه سوالات طراحی شده توسط محقق پرسیده شده و سپس در انتها از آن‌ ها خواسته شد مجموعه نظریات فردی خود را ‌در مورد مقوله‌های مختلف موضوع بیان کنند. با توجه به تحلیل ابتدایی مصاحبه های انجام شده، تکرار مفاهیم مشترک در مصاحبه های انجام شده، عدم ورود مباحث جدید از سوی افراد نسبت به مصاحبه های پیشین و با نظر محقق و اساتید راهنما مصاحبه ها خاتمه یافت. همه افراد مصاحبه شده نسبت به حوزه بانکی کشور مطلع بودند. ۲ نفر از شرکت‌کنندگان از اعضای هیات علمی دانشگاه ها با زمینه تحقیقاتی و تدریس در حوزه بانکی و بقیه افراد شاغلین بانک‌های خصوصی تجاری کشور بودند. و مشخصات فردی آن‌ ها از نظر جنس ( ۲ نفر خانم و ۱۱ نفرآقا)، و درجه علمی ( ۱۱ نفر دکترای تخصصی و ۲ نفر کارشناسی ارشد MBA) بودند.

تحلیل و کدگذاری داده ها

مدل پارادایمی مورد استفاده در روش گراندد تئوری با مجموعه ای از سوالات آغاز می‌شود که نظرات کارشناسان و نخبگان را کاوش می‌کند. هر کدام از سوالات مدل پارادایمی بخشی از مفاهیم مدل نهایی را روشن می‌سازد. محقق در حین انجام مصاحبه ها سعی می‌کند به اجزای تشکیل دهنده مدل نهایی توجه داشته و با سوالات جزیی تر به تکمیل شدن اجزای مدل مورد نظر کمک کند. در تحلیل مصاحبه ها ابتدا کدهای باز( کلمات کلیدی) با رنگ از سایر متن متمایز مشخص شد. سپس کلمات و کدهای بازی که بنحوی مرتبط بودند به صورت مقوله‌ها مجزا شدند. در این مرحله ها مقوله‌ها با شماره بندی اولیه به همدیگر مرتبط شدند. در نهایت بررسی مجموعه مقوله‌ها مفاهیمی را به دست داد که در این مرحله مفاهیم نیز با رنگ های متفاوت نسبت به هم مجزا شدند. در انتها برای هر مفهوم یک رنگ و چندین مقوله شماره بندی شده وجود داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:38:00 ب.ظ ]




اضطراب: اضطراب «یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با علائم دستگاه عصبی خودکار نظیر تنگی قفسه سینه، تپش قلب، تعریق، سردرد، ناراحتی مختصر معده و بی­قراری مشخص می­ شود. اضطراب یک علامت هشدار دهنده است، خبر از خطری قریب الوقوع می­دهد و شخص را برای مقابله با تهدید آماده می­ کند» (سادوک و سادوک،۱۳۸۸ : ۱۶۵).

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی: «برنامه آموزش گروهی است که به بیماران مهارت­ هایی­ را می­آموزد تا از بازگشت افسردگی جلوگیری کند» (سگال و همکاران، ۲۰۰۲ .م). در برنامه درمانی MBCT) ) به افراد آموزش داده می­ شود که افکار و احساسات خود را بدون قضاوت، ببینند و به جای آنکه آن­ها را به عنوان قسمتی از خودشان یا انعکاسی از واقعیت در نظر بگیرند آن­ها را وقایع ذهنی ساده­ا­ی بدانند که می­آیند و می­روند. این نوع نگرش به شناخت­های مرتبط با افسردگی، مانع تشدید افکار منفی در الگوی نشخوار فکری می­ شود. ( تیزدل و همکاران، ۲۰۰۰٫م: ۶۱۸).

ذهن آگاهی توانایی متمرکز کردن توجه بر تجارب درونی و بیرونی است که در حال حاضر در حال وقوع هستند. (سالترمن و گلدین[۹۵]، ۲۰۰۸٫م) و به افزایش آگاهی فرد در زمان حال کمک می‌کند، همچنین مشاهده غیر قضاوتی را افزایش و پاسخ های خودکار را کاهش می‌دهد. (کابات زین[۹۶]، ۲۰۰۳ .م). ذهن آگاهی توجه فرد را بر زمان حال متمرکز نموده و به فرد کمک می‌کند که رویدادها را بدون اینکه سعی در تغییر آن­ها داشته باشد، بپذیرد و همراه با این پذیرش با عملکردهای روانی که به صورت خودکار رخ می‌دهند، مقابله کند. (آلن و نایت[۹۷]، ۲۰۰۵٫م).

۱-۷-تعریف عملیاتی متغیرها

افسردگی: در این مطالعه، منظور از افسردگی، نمره­ای است که آزمودنی در پرسشنامه افسردگی بک-II کسب می­ کند.

اضطراب: در این مطالعه، منظور از اضطراب، نمره­ای است که آزمودنی در پرسشنامه اضطراب بک[۹۸] کسب می­ کند.

علائم جسمانی بیماران آسم: در این پژوهش منظور نمره­ای است که آزمودنی ها در زیر مقیاس عملکرد تنفسی پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران آسم کسب می‌کنند.

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی: در این پژوهش منظور از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، یک دوره ۸ جلسه دو ساعته است که توسط سگال و همکاران (۲۰۰۲٫م ) تنظیم شده و برای گروه آزمایش ارائه می­ شود. جلسات (MBCT) شامل تمرینات ذهن آگاهی نظیر وارسی بدن، مراقبه نشسته، فضای تنفس و مکث سه دقیقه­ای، تمرین شناخت افکار و احساسات، پیاده روی آگاهانه است. (محمد خانی، تمنایی فر و جهانی تابش، ۱۳۸۴).

متغیر مستقل درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و متغیر های وابسته شامل اضطراب و افسردگی و علائم جسمانی بیماران مبتلا به آسم است که توسط پرسشنامه ­های اضطراب و افسردگی بک و ‌پرسش‌نامه (AQLQ (Asthma Quality of life Questionnaire ) برای سنجش میزان عملکرد تنفسی (علائم جسمانی ) استفاده می­ شود.

فصل دوم: ادبیات پژوهش

۲-۱-مبانی نظری

۲-۱-۱-بیماری آسم

آسم سندرمی است که توسط انسداد مجاری هوایی مشخص می­ شود و می‌تواند به طور چشمگیری به طور خودبخودی و یا با درمان تغییر یابد . اختلال آسم نوع خاصی از التهاب مجاری هوایی است که موجب می شود این مجاری نسبت به مجاری غیر آسماتیک، به طیف وسیعی از محرک ها بیشتر پاسخ دهند؛ این موضوع منجر به تنگ شدن مجاری هوایی می شود و در نتیجه جریان هوا کاهش خواهد یفت و علائم ویزینگ و تنگی نفس بروز می‌کند . تنگ شدن مجاری هوایی معمولاً برگشت پذیر است ولی در بعضی از بیماران مبتلا به آسم مزمن ممکن است یک جزء انسدادی غیر قابل برگشت وجود داشته باشد . با شیوع جهانی رو به افزایش آسم، بار زیادی که به بیماران تحمیل می شود و هزینه های بالای مراقبت های سلامتی منجر شده است که تحقیقات زیادی روی مکانسم و درمان این بیماری صورت بگیرد. (هریسون ، ۲۰۱۲ .م)

۲-۱-۱-۱-شیوع

آسم یکی از شایع ترین بیماری های مزمن در جهان است و اخیراًً حدود سی صد میلیون نفر را درگیر در سرتاسر جهان نموده است. میزان شیوع آسم در کشورهای توسعه یافته طی سی سال گذشته افزایش یافته است ، اما به نظر می‌رسد که این روند تثبیت گشته است و حدود ( ۱۲ %– ۱۰% ) ‌بالغین و ( ۱۵% ) کودکان تحت تأثیر این بیماری قرار گرفته اند . در کشورهای در حال توسعه که شیوع آسم خیلی پایین تر بوده است ، شیوع آن رو به افزایش است که با افزایش شهرنشینی مرتبط می‌باشد . در زمان مشابهی میزان شیوع آتوپی و سایر بیماری های آلرژیک دیگر افزایش یافته است ، این موضوع بیانگر این است که دلایل این روند افزایشی به احتمال زیاد سیستمیک است و فقط مربوط به ریه ها نمی باشد . این مشاهدات اپیدمیولوژیک نشان می‌دهند که اکثر افراد مبتلا به آسم در جامعه در نتیجه زمینه زنتیکی خود ‌به این بیمار مبتلا می شود . بیشتر افراد مبتلا آسم در کشورهای پیشرفته ، آتوپیک هستند و نسبت به مایت گرد و غبار (درماتوفاگوئیدس پیترونیسینوس[۹۹]) و سایر آلرژن های محیطی ، حساسیت دارند (هریسون ، ۲۰۱۲ .م).

آسم می‌تواند در هر سنی وجود داشته باشد و پیک سنی آن در ۳ سالگی است . در کودکی ، میزان ابتلای مردان نسبت به زنان دو به یک است ولی این نسبت جنسی در بزرگسالی یکسان می شود . عقیده رایجی که می‌گوید «آسم بعد از رشد در بچه ها از بین می رود» تا حدی توجیه شده است . مطالعات طولانی مدت که بچه ها را تا وقتی که به چهل سالگی برسند، پیگیری ‌کرده‌است، بیانگر این مطلب می‌باشد که در بسیاری از افراد مبتلا، طی بلوغ علائم آسم از بین می رود ولی در بسیاری از افراد طی بزرگسالی بازخواهدگشت ئبه خصوص در آنهایی که علائم مداوم و آسم شدید داشته اند. بزرگسالان مبتلا به آسم (شامل آن هایی که بیماری شان طی دوران بلوغ شروع شده است)، به ندرت ممکن است که به طور دائم بدون علامت شوند . شدت آسم در یک بیمار به طور چشمگیری تغییر نمی کند؛ بیماران مبتلا به آسم خفیف به ندرت به سمت فرم شدیدتر پیشروی می‌کنند، در حالی که بیماران مبتلا به فرم شدید از همان ابتدا بیماری شان شدید بوده است (هریسون ، ۲۰۱۲٫م ).

مرگ و میز ناشی از آسم غیر معمول می‌باشد و در دهه گذشته در بسیاری از کشورهای پیشرفته به طور پایداری کم شده است . افزایش مرگ و میر ناشی از آسم در دهه (۱۹۶۰ .م) در بسیاری از کشورها دیده شد و با مصرف آگونیست های – آدرنرژیک کوتاه اثر مرتبط بوده است (به عنوان درمان نجات بخش)؛‌امروزه شواهدی وجود دارد که بیان می‌کند استفاده گسترده از کورتیکواستروئیدهای استنشاقی [۱۰۰](ICS) در بیماران مبتلا به آسم پایداری، مسئول کاهش مرگ و میر در سال های اخیر می‌باشد .

فاکتورهای خطر اصلی مرگ و میر ناشی از آسم عبارتند از : بیماری با کنترل نا مناسب که همراه با استفاده مکرر از مستعد­کننده­ های برونشی استنشاقی باشد، عدم استفاده از درمان با کورتیکواستروئید و مراجعه قبلی به بیمارستان به خاطر آسم شبه کشنده.[۱۰۱] (هریسون ، ۲۰۱۲ .م).

۲-۱-۱-۲-محرک های آسم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون مجازات یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد جرم محسوب است و هیچ امری را نمی‌‌توان جرم دانست مگر آنکه به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تأمینی یا تربیتی شده باشد. و همچنین بنابر قانون مجازات جدید اسلامی مصوب ۱۳۹۲ جرم اینچنین تعریف گردیده است:

ماده۲– هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می‌شود.

ماده ۲ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ درمورد تعریف جرم به ضمانت اجرای کیفری مجازات‌های مقرر در ماده ۱۲ قانون مذبور اکتفا نموده و مقرر می‌دارد:«هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می‌شود.

تبصره ۱ ماده ۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ می‌گوید:«تعزیرات شرعی عبارت است از مجازاتی که در شرع مقدس اسلام برای ارتکاب فعل حرام یا ترک واجب بدون تعیین نوع و مقدار مجازات مقرر گردیده.»

ماده ۲ قانون مجازات اسلامی، فعل یا ترک فعل را جرم محسوب می‌کند که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد. دومین عنصر تشکیل دهنده جرم عنصر مادی است. رفتارعینی و خارجی شخص همراه با قصد مجرمانه یا تقصیر جزائی عنصر مادی جرم را تشکیل می‌دهد مثلاً، عمل تیراندازی یا ضربات کاردی که در قتل به کار می‌رود، یا خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی تماماً به صورت فعل یا ترک فعل عنصر مادی جرم را تشکیل می‌دهند. سومین عنصر تشکیل دهنده جرم عنصر معنوی یا عنصر اخلاقی است. قصد و عمد در ارتکاب جرائم عمدی بی‌‌احتیاطی و بی مبالاتی در جرائم غیر عمدی مربوط به عنصر معنوی است. (همان منبع، ص۲۵۳) با این وجود به نظر می‌رسد خسارت معنوی در قانون مجازات اسلامی، [۱۱] نص صریحی که دلالت بر تجویز مطالبه ضرر و زیان معنوی کند وجود ندارد ولی می‌توان بعضی موارد را تفسیر به ضرر و زیان معنوی کرد. به عنوان مثال راجع به ارش البکاره بحث شده است که این را می‌توان به نوعی خسارت معنوی دانست چرا که به حیثیت و آبروی وی لطمه وارد شده است. مطابق ماده ۴۴۱ این قانون، «از بین بردن بکارت دختر با انگشت که باعث شود او نتواند ادرار را ضبط کند، علاوه بر دیه کامل زن، مهرالمثل نیز دارد.» در این قانون موارد دیگری نیز می‌توان یافت که در آن‌ ها، ورود ضرر معنوی به اشخاص به رسمیت شناخته شده است. از جمله ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی، مطابق این ماده، «هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، ‌در مورد ضرر مادی، مرتکب در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران می‌شود و در موارد ضرر معنوی، چنانچه تقصیر یا اشتباه قاضی، موجب هتک حیثیت از کسی گردد باید نسبت به اعاده حیثیت او اقدام شود.» یک مثال دیگر هم در همین قانون ماده ۶۴۸ است که ضرر معنوی، مستوجب مجازات برای وارد کننده ضرر شناخته شده است. مطابق این ماده «اطبا و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می‌شوند، هرگاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را فاش کنند به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شوند.»

۱-۱-۵- انواع خسارت معنوی

برای خسارت معنوی به اعتبار منشأ شکل‌گیری یا متعلق آن می‌توان چهره‌ها و انواع مختلفی را تصور کرد تفکیک چهره‌های مختلف خسارت معنوی تنها یک بحث نظری نیست بلکه آثار عملی نیز بر آن مترتب است. از آن جمله می‌توان به نظریه تفکیک امکان جبران نوع یا انواعی از خسارت معنوی و عدم امکان جبران در نوع یا انواع دیگر از خسارت معنوی اشاره داشت. همان گونه که حقوق ‌دانان وابسته به نظام‌های حقوقی مختلف برای وصول به مفهوم و تعریف خسارت معنوی و چهره‌های متفاوت آن به شمارش مصادیق آن همّت کرده‌اند. در این میان، عده‌ای نیز به دسته‌بندی مصادیق در گروه‌های مشخص و انواع متمایز اقدام کرده‌اند. ‌در مجموعه قوانین جمهوری اسلامی ایران تنها بند ۲ ماده ۹ قانون آیین دادرسی کیفری خسارت معنوی را به دو گروه ۱- کسر حیثیت و اعتبار ۲ – صدمات روحی تقسیم ‌کرده‌است. بر همین اساس برخی از نویسندگان تصریح نمود‌ه‌اند که: ضرر معنوی بر دو قسم است: کسر حیثیت و اعتبار، ‌صدمات روحی.

بسیاری از حقوق ‌دانان نیز خسارت معنوی را به دو گروه عمده تقسیم کرده‌اند که آن دو گروه عبارت است از:

۱- زیان‌های وارد به حیثیت و شهرت و به طور خلاصه آنچه در زبان عرف سرمایه‌ معنوی شخص است. ۲- لطمه به عواطف و ایجاد تألم روحی که شخص با از دست دادن عزیزان خود با ملاحظه درد و رنج آن‌ ها می‌بیند. (‌کاتوزیان، ۱۳۷۶ص۱۴۴) دردهای ناشی از صدمه جسمی را باید از گروه اخیر دانست. باید توجه داشت که این تقسیم خسارت معنوی ناظر به زیان معنوی وارد به شخص حقیقی است. برخی حقوق ‌دانان مناسبت خسارت معنوی ‌به این دو گروه عمده را تردید در امکان تبدیل و ارزیابی جبران پولی گروه دوم یعنی لطمه به عواطف و تاثیرروحی می‌‌دانسته‌اند. (همان منبع، ص۱۴۴) شاید کامل‌ترین توضیح در این باره را بتوان از آن دکتر عبدالرزاق احمد السنهوری، حقوقدان برجسته و نام آور مصری دانست که با ملاحظه متعلقات چهارگانه «جسم» شرف، اعتبار، عرض، «عاطفه و احساس» و «حق مسلم و قطعی» چهار حالت برای خسارت معنوی تصویر ‌کرده‌است و مدعی است که هر زیان به منافع و مصالح غیرمالی به یکی از حالات و صور زیر بازگشت می‌کند.

۱- آسیبی که به جسم می‌رسد، توضیح اینکه جراحات و نقص عضوهای بدنی گاه موجب برخی ضررهای معنوی نظیراندوه روانی و زشتی چهره خواهد بود.

۲- آسیب به شرف، آبرو و اعتبار مثل قذف، سب و هتک حیثیت.

۳- ‌آسیب‌های عاطفی و مربوط به شعور و احساس همانند ربودن و جداسازی کودک از دامان پر مهر مادر به شمار می‌آیند زیرا در سایه‌ چنین عواملی حزن و اندوه در شخص پدید می‌آید. هر عملی که مایه‌ی زیان به معتقدات دینی و احساسات معنوی باشد ملحق به عوامل پیشین است و در نتیجه خسارت معنوی به عاطفه واحساس محسوب می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




با توجه به اینکه در حوزه تخمین مدل رگرسیون با داده های تلفیقی از مدل های متفاوتی می توان استفاده نمود، لذا این سئوال که کدام یک از مدل های موجود مناسب تر بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها کدام مدل باید انتخاب شود، همیشه از سئوالات مطرح در این حوزه بوده است. حقیقت این است که انتخاب یک مدل مناسب بر خلاف آنچه که شاید در وهله اول بنظر رسد، کار ساده ای نیست. موندلاک[۹۷] (۱۹۶۱) و والاک[۹۸] و هاسین[۹۹] (۱۹۶۹) از مدل اثرات ثابت حمایت کرده و بالسترا[۱۰۰] و نرلاو[۱۰۱] (۱۹۶۶) به طرفداری از مدل اثرات تصادفی پرداختند(Jurajda ,2003). به منظور تعیین نوع مدل مورد استفاده در داده های تلفیقی، آزمون‌های مختلفی طراحی گردیده است. درصورتیکه هدف انتخاب یک مدل مناسب از بین دو مدل اثرات ثابت واثرات تصادفی باشد، می توان از آزمونی به نام آزمون هاسمن[۱۰۲] استفاده نمود. درانتخاب بین مدل رگرسیون تلفیقی و مدل اثر ثابت معمولا از آزمـون CHOW استفاده مـی شود. این درحـالی است به منظور انتخاب مدل مناسب ازبین دومدل اثر تصادفی و مدل رگرسیون تلفیقی ،آزمون مورد استفاده آزمون LM خواهد بود.

۳-۲-۸-۱)آزمون چاو

چاو (۱۹۶۰ )، آزمونی را معرفی کرد که برای انتخاب بین دو مدل گرسیون تلفیقی (Pooled) و مدل اثرات ثابت مورد استفاده قرار می‌گیرد. فرضیات آزمون مذبور بشرح زیر می‌باشد:

عرض از مبدأ ها با هم برابرند

…و۱n- 1حداقل یکی از عرض از مبداها با بقیه متفاوت است

در این آزمون، فرضیه صفر بیانگر برابری ضرایب و عرض از مبدأ در شرکت های مورد بررسی بوده و از این رو رد فرضیه صفر مبین استفاده از روش داده های پانلی(مدل اثرات ثابت) و عدم رد فرضیه صفر بیانگر استفاده از روش داده های تلفیقی(Pooled) می‌باشد. آماره آزمون Chow بر اساس مجموع مربعات خطای مدل مقید و غیر مقید به صورت زیر می‌باشد.

(۳-۲۰)

آماره فوق دارای توزیع F با ۱-N و NT-N-K درجه آزادی است. در رابطه فوق N نشان دهنده تعداد شرکت‌ها، k به معنای تعداد تخمین زننده ها (به استثنای متغیر موهومی)، T تعداد دوره های زمانی،NT تعداد کل مشاهدات، RRSS مجموع مجذورات باقیمانده رگرسیون مقید و URSS مجموع مجذورات باقیمانده رگرسیون غیر مقید می‌باشد.

۳-۲-۸-۲)آزمون هاسمن

در فرایند انتخاب بین دو مدل اثرات تصادفی و مدل اثرات ثابت ، معمولترین آزمون محسوب می شود. آزمون هاسمن بر پایه وجود همبستگی بین متغیرهای مستقل و اثرات انفرادی طراحی شده و فرض صفر و فرض مقابل در آن بشرح زیر قابل ارائه می‌باشد.

در صورتی که جز خطای تصادفی (اثرانفرادی) با متغیرهای توضیحی همبستگی داشته باشد(فرض H0 رد شود)، درآن صورت مدل اثر تصادفی تورش دار بوده و در چنین حالتی لازم است مدل اثر ثابت به کار گرفته شود.

    1. – Row ↑

    1. – Knight ↑

    1. – willet ↑

    1. Denenbury ↑

    1. -Risk ↑

    1. – Political Risk ↑

    1. – Bussines Risk ↑

    1. -Interest Rate Risk ↑

    1. – Inflation Rate Risk ↑

    1. – Financial Risk ↑

    1. -Liquidity Risk ↑

    1. -Currecy Risk ↑

    1. Unsystematic Risk ↑

    1. -Systematic Risk ↑

    1. – Hanoch & Levy ↑

    1. -Kallberg &Ziemba ↑

    1. – ROM ↑

    1. – Kaplan & Siegel ↑

    1. – Fama ↑

    1. – Mandelbert ↑

    1. – Fisher ↑

    1. – Fisher & Lorie ↑

    1. -Roy ↑

    1. -Swalm ↑

    1. Quirk & Saposnik ↑

    1. -Mao ↑

    1. – Arrow ↑

    1. – Hogan & Warner ↑

    1. – Hogan & Warner ↑

    1. – Bawa ↑

    1. -Downside Risk ↑

    1. -Semi Variance ↑

    1. -Mean – Semivariance ↑

    1. – Semi Standard Deviation ↑

    1. – Down Beta Measure ↑

    1. – Co – Movement ↑

    1. – Value At Risk ↑

    1. – Quantile ↑

    1. -Agency Theory ↑

    1. -Risk Indifferent ↑

    1. -Leisure ↑

    1. -Risk Averse ↑

    1. -Work Averse ↑

    1. -Shirking ↑

    1. -Informatiomal Asymmetry ↑

    1. -Private Information ↑

    1. -Adverse Selection Effects ↑

    1. – Moral Hazard ↑

    1. -Optimal Incentive Contracts ↑

    1. -Risk Sharing ↑

    1. – Siqueira ↑

    1. – Market Regulation ↑

    1. – Demsetz and Lehn ↑

    1. – Size of the Firm ↑

    1. – Okimura ↑

    1. – Market Instability ↑

    1. – Capital Structure ↑

    1. -Pedersen & Thomsen ↑

    1. – Type Of The Controlling Shareholder ↑

    1. -Andrade & Rossetti ↑

    1. – Claessens et al. ↑

    1. – La Porta et al ↑

    1. – Claessens et al ↑

    1. – Herfindahl- Hirschman ↑

    1. -Entropy coefficient ↑

    1. -Manawaduge, De Zoysa and Rudkin ↑

    1. . Heteroscedasticity ↑

    1. . Collinearity ↑

    1. .Time Series Data ↑

    1. .Cross-Section Data ↑

    1. .panel Data ↑

    1. .Normality Tests ↑

    1. .Graphical Methods ↑

    1. . Numerical Methods ↑

    1. .Heteroscedasticity ↑

    1. . Serial Correlation

    1. .Auto correlation

    1. .First- order Serial Correlation

    1. .Durbin Watson(D W)

    1. . Static Panel Data ↑

    1. . Dynamic Panel Data ↑

    1. ۱۲٫ Constant Coefficients ↑

    1. ۱۳٫ Fixed Effects Model ↑

    1. ۱۴٫ Random Effects ↑

    1. Pooled Regression. ↑

    1. . Individual Effect ↑

    1. . Individual Heterogeneity ↑

    1. . Ordinary Least Squares ↑

    1. . Gauss ↑

    1. .General Lized Least Squares ↑

    1. . Classical Linear Regression ↑

    1. . Homoscedasticity ↑

    1. . Generalized Method of Moments ↑

    1. . Matyas & Sevestre ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




ب) در پیشگیری رشدمدار یا زودهنگام تدابیر پیشگیرانه در مسیر رشد کودک و نوجوان ناسازگار اعمال می‌گردد. در این نوع پیشگیری علل رفتارهای نابهنجار و پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان شناسایی می‌گردد و سعی می‌شود به کمک همسالان و مدرسه مشکلات را رفع نمایند.

به عبارت دیگر عملاً پس از سال‌های نخستین زندگی به جای اینکه روی علائم و نشانه های مشکلات رشدی مداخله شود، علل پدیدآورنده مشکلات رشدی مورد بررسی قرار گیرد در زمینه رفع مشکلات فردی و اجتماعی در آینده سودمندتر خواهد بود.

فصل سوم:

نقش تلویزیون در ارتکاب جرم

طرح بحث

تلویزیون به عنوان یکی از رسانه های تصویری می‌تواند با پخش برنامه های سوق‌دهنده به سوی جرم و انحرافات اجتماعی نقش مهمی ایفا نماید.

برنامه هایی که باعث سوق دادن مخاطب به سوی جرم و انحرافات اجتماعی می‌شوند معمولاً برنامه هایی هستند که شیوه ارتکاب جرم مجرمان را با جزییات نشان می‌دهند، باعث تحریک به ارتکاب جرم می‌شوند و با پخش اخبار جنایی به طور متناوب ارتکاب جرم و هنجارشکنی را در اذهان مخاطبین خود امری عادی جلوه می‌دهند.

«چهاردیواری خانه های امروزه، همچون گذشته چندان امن نیست؛ چرا که رسانه های نوین ارتباطی از جمله ماهواره، اینترنت و… قلمرو زمان و مکان را در نور دیده و شبانه روز حجم سرسام‌آوری از اطلاعات و برنامه ها را برای مخاطبان می‌فرستند.»[۴۴]

یافته های پژوهشی نشان‌دهنده این واقعیت است که فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی یکی از عوامل بسیار مؤثر در کژرفتاری و بزهکاری افراد جامعه هستند. از جمله نمایش جنایت و صحنه‌های هیجان‌انگیز در افزایش اعمال انحرافی، نمایش اعمال خشونت‌بار و…

البته ذکر این نکته ضروری است همان طور که می‌دانیم انسان موجودی اجتماعی است و در فرایند شکل‌گیری فرد مجرم عوامل زیادی دخیل هستند از جمله محیط اجتماعی، شغل، خانواده، شرایط اقتصادی و… که یکی از این موارد تأثیرگذار تلویزیون به عنوان رسانه‌ای فراگیر و پرمخاطب می‌باشد.

«اگر روند جاری در تماشای تلویزیون ادامه یابد، به طور متوسط کودکی که امروز متولد می‌شود، تا هجده سالگی وقت خود را بیش از هر فعالیت دیگری (غیر از خوابیدن)، صرف تماشای تلویزیون خواهد کرد.»[۴۵]

‌بنابرین‏ می‌توان گفت که تلویزیون به عنوان رسانه‌ای فراگیر باد موافقی است بر آتش زیر خاکستر تا آن را شعله‌ور سازد، این یعنی با بودن سایر شرایط نامساعد در جامعه، تلویزیون هم می‌تواند در افزایش جرم و اینکه فرد بالقوه مجرم را به بالفعل تبدیل نماید مؤثر خواهد بود.

در این فصل سعی خواهیم کرد ابتدا با ارائه تئوری‌های مربوطه به تأثیر تلویزیون درارتکاب جرم و سپس شیوه های اثربخشی برنامه های تلویزیون در ارتکاب جرم را مورد بررسی قرار دهیم.

۳ـ۱ـ تئوری‌های مربوط به تأثیر تلویزیون در ارتکاب جرم

برای شناخت بیشتر تأثیر تلویزیون در ارتکاب جرم اجمالاً چند نظریه از نظریات مربوط به تأثیر رسانه بر ارتکاب جرم که از سوی صاحب‌نظران مربوطه مطرح شده را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۳ـ۱ـ۱ـ نظریه یادگیری اجتماعی و جامعه‌پذیری

مجموع صاحب نظرانی که موضوع یادگیری اجتماعی را مطرح ساخته‌اند بر این باورند که ‌کج‌رفتاری و ارتکاب جرم طی فرایندهای مشابه یاد گرفتنی است، ‌بنابرین‏ نکته اصلی در این نظریه ها این است که افراد، ‌کج‌رفتاری را در طول تعامل خود و طی فرایندهای خاصی یاد می‌گیرند و یادآور می‌شود که رسانه های جمعی از جمله تلویزیون در یادگیری ‌کج‌رفتاری و ارتکاب جرم نقش ایفا می‌نمایند. سادرلند یکی از صاحب‌نظران یادگیری اجتماعی مدعی شد افراد به همان شیوه‌ای که یاد می‌گیرند از قوانین تبعیت کنند، به همان شیوه هم یاد می‌گیرند که کج‌رفتار شوند و معتقد بود ‌کج‌رفتاری را با اصول یادگیری اجتماعی بهتر می‌توان تبیین کرد تا با اصول روان‌شناختی مرضی، در این میان یکی از ابزارهایی که ‌کج‌رفتاری را به انسان یاد می‌دهد رسانه جمعی از جمله تلویزیون دانسته که در سطح گسترده می‌تواند ‌کج‌رفتاری و ارتکاب جرم را به افراد یاد بدهد.[۴۶]

تأثیر رسانه های جمعی در زندگی روزانه شهروندان می‌تواند منجر به کسب ارزش‌ها و نگرش‌ها و الگوهای رفتاری شود که از آن به آثار اجتماعی رسانه ها تعبیر می‌کنند.

یکی از نظریه های مربوطه به آثار اجتماعی رسانه ها نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت باندورا (۱۹۸۶) است، ‌بر اساس این نظریه، انسان‌ها بیشتر آن چه را که برای راهنمایی و عمل در زندگی نیاز دارند صرفاً از تجربه و مشاهده مستقیم یاد نمی‌گیرند، بلکه عمده آن ها به طور غیرمستقیم و به صورت مشاهده رفتار دیگران و از طریق الگوبرداری یاد گرفته می‌شود.

این نظریه به طور گسترده‌ای برای مطالعه تأثیر رسانه ها از جمله تلویزیون بر خشونت مورد استفاده قرار می‌گیرد لذا پرخاشگری را نتیجه تماشای برنامه های خشونت‌آمیز می‌داند که به عنوان یک رفتار آموخته و عمل می‌شود. چهار فرایند اصلی یادگیری اجتماعی در الگوی باندورا عبارتند از: توجه، حفظ و یادآوری، تولید و انگیزش.[۴۷]

۳ـ۱ـ۲ـ نظریه کاشت

جرج گرنبر واضح نظریه کاشت، در دهه ۱۹۶۰ مدعی تأثیرگذاری خشونت تلویزیونی بر باورها و نگرش‌های انسان‌ها است برعکس نظریه یادگیری اجتماعی که پرخاشگری را نتیجه تماشای برنامه های خشونت‌آمیز می‌داند که به عنوان یک رفتار آموخته و عمل می‌شود.

برنامه های تلویزیونی طبق این نظریه همانند بذری است که کاشته می‌شود سپس رشد می‌کند و آثاری را در مخاطبان به جا می‌گذارد که عموماً منفی است.

تلویزیون در نگاه گرنبر، سازنده محیط نمادین است؛ این دیدگاه تلویزیون را نه یک پنجره به روی جهان یا ‌منعکس کننده آن، بلکه جهانی در خود می‌داند.

این نظریه بر آثار تدریجی و درازمدت رسانه ها به‌ویژه تلویزیون بر شکل‌گیری تصویر ذهنی مخاطبان از دنیای اطراف و مفهوم‌سازی آنان از واقعیت اجتماعی تأکید می‌کند.[۴۸]

برطبق این نظریه هرچه محیط زندگی واقعی بینندگان شباهت بیشتر به وضعیتی داشته باشد که از تلویزیون نمایش داده می‌شود، اثرات بیشتر می‌شود و ‌به این ترتیب بینندگان به سمتی می‌روند که پاسخ‌های واقعی آنان بر پایه ذهنیات شکل گرفته از تلویزیون باشد. به عبارتی در صورتی که مشابه و مصداق جرم و جنایتی که از تلویزیون پخش می‌شود، در محیط زندگی واقعی تماشاگر اتفاق بیافتد، اثرات کاشت شدت می‌یابد.

«گرنبر در دفاع از نظریه کاشت دو مفهوم جریان اصلی و تشدید را اضافه کرد:

به اعتقاد وی جریان اصلی، اشاره‌ای به تأثیرات تلویزیون در تثبیت و یکسان‌سازی دیدگاه‌ها در داخل جامعه است، ‌به این معنا که تعبیر و تفسیر تلویزیونی شده زندگی به عنوان جریان اصلی رایج می‌شود و نفوذ می‌کند.

‌در مورد تشدید می‌افزاید هرگاه رویدادهای جهان واقعی، از انگاره‌ها و تصاویر تعریف شده از واقعیت در تلویزیون حمایت می‌کند تشدید روی می‌دهد.»[۴۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]