کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



در این پایان نامه خسارت به دو نوع تقسیم شد: ۱- خسارت مادی که کلیه ضرر و زیان و منافع از دست رفته ای است که متهم بی گناه مدتی که در بازداشت بوده متحمل شده و باید به وسیله ی پول جبران شود. حال در بعضی موارد برای تعیین مقدار خسارت پرداختی باید نظر کارشناسان جلب شود.

در آخر بحث جبران خسارت معنوی که مهمتر از خسارت مادی است پیش می‌آید که راهکارهایی در ماده ۱۴ قانون جدیدآ.د.ک. به شرح ذیل وجود دارد: «شاکی می‌تواند جبران تمام ضرر و زیان های مادی و معنوی و منافع ممکن الحصول ناشی از جرم را مطالبه کند.

تبصره۱- زیان معنوی عبارت از صدمات روحی یا هتک حیثیت و اعتبار شخصی، خانوادگی یا اجتماعی است. دادگاه می‌تواند علاوه بر صدور حکم به جبران خسارت مالی به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جرایم و امثال آن حکم نماید.

تبصره۲- هزینه های متعارف درمان که مازاد بر میزان دیه باشد مطابق نظر کارشناس یا بر اساس سایر ادله قابل مطالبه است».

بحث اعاده حیثیت در جبران خسارت معنوی حائز اهمیت می‌باشد اعاده حیثیت که مفهوم خاص آن بیشتر مورد توجه قانون‌گذار و حقوق دانان قرار گرفته است همان رفع آثار محکومیت کیفری از محل قضایی محکوم و بازگشت دوباره او به اجتماع است. پس نتیجه گرفته می شود که در بعد معنوی خسارت باید با اعاده حیثیت از متهم بی گناه جبران شود و شرایط بازگشت او را به اجتماع فراهم نمود چون که آبرو و حیثیت متهم بی گناه ‌به این ماده بر نمی گردد. و قانون‌گذار همان طور که در ماده ۱۴ قانون جدید آ.د.ک. به بحث خسارت معنوی وارد به متهم بی گناه اشاره نموده باید راهکارهای عملی بیشتری برای نیل ‌به این هدف در نظر بگیرد که با آوردن کلمه “آمثال آن” در تبصره ۱ ماده ۱۴ قانون جدید دست مجریان قانون را باز نگه داشته تا به هر نحوی که امکان دارد از متهم های بی گناه و همچنین زندانیان بی گناه اعاده حیثیت نمود که این خود جبران خسارت معنوی می‌باشد.

در کل می توان این طور نتیجه گرفت که درست است قانون گذار در موارد مختلف به بحث جبران خسارت پرداخته و راهکارهایی را ارائه نمود اما در واقعیت خیلی کم پیش می‌آید متهم بی گناه دنبال جبران خسارات خود برود چون که اکثر کسانی که بازداشت را تجربه نموده اند وقتی بی گناهی آن ها ثابت شده و آزاد شدند به همین آزاد بودن خود قانع می‌باشند و دنبال جبران خسارت خود نمی روند و الته نباید این را فراموش نمود با توجه به آیین رسیدگی در ‌دادگاه‌ها و دادسرا و بازگذاشتن دست قضات در اصدار قرارها خیلی سخت است که کسی ثابت نماید که صدور قرار بازداشت او غیر قانونی بود.

پیشنهادات

    1. محدود کردن موارد صدور قرار بازداشت موقت واصدار قرار بازداشت ‌در مورد متهمینی که با توجه به اوضاع و احوال دارای حالت خطرناک می‌باشند که صدور قرار های دیگر ‌در مورد این متهمین بی تاثیر باشد.باید راهکار هایی باشد که صدور قرار بازداشت محدود باشد مثلا ‌در مورد یک درگیری که چند روز از تاریخ آن گذشته باشد و هیچ یک از طرفین دارای حالت خطرناک نمی باشند صدور قرار بازداشت الزامی نمی‌باشد مثلا ‌در مورد اتهام ارتکاب جرم توسط یک شخص با درجه اجتماعی به راحتی می توان از سایر قرار ها استاده نمود.

    1. جبران نمودن خسارات مادی به شخص بازداشت شده بی‌گناه تا جایی که همه ی ضرر و زیان او جبران شود.وقتی متهمی مدتی در بازداشت می‌باشد و بعد بی‌گناه شناخته می‌شود باید به وسیله وجه نقد همه ضرر و زیان مادی و منافع از دست رفته او جبران شود.

    1. تعیین راهکار ها و آیین جبران خسارت مادی. باید در قانون. آیین و نحوه جبران خسارت مادی روشن باشد تا مشخص باشد که اگر کسی باصدور قرار بازداشت موقت مدتی را در بازداشت سپری نماید و بعدا بی‌گناه شناخته ‌شود چه مقدار خسارت پرداخت نماید.

    1. وقتی بی‌گناه شخصی مشخص شد در جرایم مهم با انتشار حکم در روزنامه های کثیرالانتشار یا حداقل روزنامه های محلی به هر نحو اعاده حیثیت شود. در جرایم مهم که تاثیر به خطر افتادن حیثیت و آبروی شخص بیشتر است باید با هر روشی که مناسب و ممکن است اعاده حیثیت شود چون وقتی به شخصی اتهام یک جرم مهم زده می‌شود خیلی سریع تر مردم از آن مطلع خواهند شد و با تفاسیری که مردم عادی از خبر این گونه جرایم می نمایند به شدت آبرو و حیثیت متهم به خطر میفتد این است که باید به هر طریقی که امکان پذیر است از این شخص اعاده حیثیت شود.

  1. استفاده از رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون برای اعاده ی حیثیت از اشخاص دارای درجه اجتماعی بالا.وقتی یک شخصیت با درجه اجتماعی بالا به ارتکاب جرمی متهم می‌شود بعد از اینکه بی‌گناه شناخته شد برای عذرخواهی و اعاده حیثیت از طریق رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون استفاده کرد.

منابع

کتب:

ابوالحمد، ع.، ۱۳۴۹، تحولات حقوق خصوصی، انتشارات دانشگاه تهران

آخوندی، م.، ۱۳۹۰، آیین دادرسی کیفری، سازمان چاپ ایران، ج۱، چ۱۶

اردبیلی، م.ع.، ۱۳۸۵، حقوق جزای عمومی، نشر میزان، ج۲، چ۱۲

آذرنگ، غ.، ۱۳۸۶، مجموعه رویه قضایی (استخدامی)، انتشارات مجد

آشوری، م.، ۱۳۸۸، آیین دادرسی کیفری، انتشارات سمت، ج۱

برنجکار، ر.،۱۳۸۷، آشنایی با علوم انسانی، انتشارات سمت

بولک، ب.، ۱۳۸۵،کیفرشناسی، ترجمه علی حسین نجفی آبرند آبادی، انتشارات مجد

پرادل، ژ.، ۱۳۸۸، تاریخ اندیشه‌های کیفری، ترجمه علی حسین نجفی آبرند آبادی، انتشارات سمت

خالقی، ع.، ۱۳۹۰، آیین دادرسی کیفری، انتشارات شهر دانش، چ ۱۰

سلطانی، ع.، ۱۳۹۱، مبانی فقهی اعاده حیثیت، انتشارات سمت

سمیعی، ح.، ۱۳۴۸، حقوق جزا، انتشارات شرکت مطبوعات

صفایی، ح.، ۱۳۵۵، مفاهیم و ضوابط جدید در حقوق مدنی، انتشارات مرکز تحقیقات

عدالت پور، ح.ع.، ۱۳۸۶، روابط اخلاق و حقوق، مجموعه حقوقی، ش ۲

علی آبادی، ع.، ۱۳۸۵، حقوق جنایی، انتشارات مجد، ج ۲ و ۳

عینی، م.، ۱۳۸۵، گامی کوتاه در راه اعاده حیثیت قسمت بررسی و نقد ماده ۶۲ مکرر ق.م.ا. و شیوه های آن

غمامی، م.، ۱۳۷۶، مسئولیت مدنی دولت نسبت به اعمال کارکنان خود، نشر دادگستری، چ ۱

کاتوزیان، ن.، ۱۳۸۶، حقوق مدنی (الزامات خارج از قرارداد “ضمان قهری”)، انتشارات دانشگاه تهران،چ ۸

کارو، ر.، ۱۳۴۸، مطالعات نظری و عملی در حقوق، ترجمه ضیاء الدین نقابت، انتشارات ابن سینا، ج ۲

گلدوست جویباری، ر.، ۱۳۷۸، کلیات آیین دادرسی کیفری، انتشارات جنگل، چ ۲

مدنی، ج.، ۱۳۸۷، آیین دادرسی کیفری، انتشارات پایدار

معینی، ح.، بی تا، اعاده حیثیت، مجموعه حقوقی، ش ۴

ملک اسماعیلی، ع.، ۱۳۵۵، حقوق جزای عمومی، انتشارات دانشگاه تهران

مهر پور، ح، ۱۳۸۳، نظام بین‌المللی حقوق بشر، انتشارات اطلاعات

ناصر زاده، ه.، ۱۳۷۸، آیین دادرسی کیفری (سلب آزادی تن، بازداشت و حبس در حقوق ایران)، انتشارات آگاه

نجفی آبرند آبادی،ع.ح. وهاشم بیگی، ح.، ۱۳۷۷، دانشنامه جرم شناسی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی

نوربها، ر.، ۱۳۹۰، زمینه حقوق جزای عمومی، انتشارات امیر کبیر، ج ۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:07:00 ق.ظ ]




بند دوم: علل بیرونی ترغیب کننده به اعمال جراحی زیبایی

در حال حاضر با توجه به وسعت تقاضای افراد، جراحی زیبایی به تجارتی پرسود تبدیل شده است و تبلیغات در این زمینه بسیار گسترده شده است و هدف بیشتر این تبلیغات تشویق کردن قشر زنان به شرکت در طرح‌های بدنی است. تبلیغات از افراد به ویژه زنان انتظار دارد که به منظور هرچه زیباتر شدن در بدن خود تغییراتی ایجاد کنند. در این رابطه مباحث اجتماعی- فرهنگی که درباره ظاهر و بدن به وجود می‌آید مملو از پیام‌هایی است که زیبایی زنان و جذابیت آن‌ ها را با متناسب بودن برابر می‌کند. برخی از محققان این عامل را ناشی از نقش رسانه در شکل بخشیدن به ایده‌آل‌های زیبایی می‌دانند که از طرف جامعه به زنان تحمیل می‌شود بدون آنکه به مقوله سلامت آن‌ ها توجه شود.[۹۰] در واقع این رسانه­های جمعی اعم از دیداری و شنیداری هستند که با نشان دادن نوع خاصی از شکل ظاهری بدن، آن را زیبا و ایده­آل جلوه می‌دهد و به طور مستقیم و غیر مستقیم افراد جامعه را برای شبیه شدن ‌به این گونه ظاهری تشویق می‌نمایند. تبلیغات، نارضایتی از بدن را تشویق و ایده­آل­های زیبایی را بدون در نظر گرفتن سلامتی زنان به آن‌ ها تحمیل می‌کند.

در مواردی دیده شده است که پزشکان متخصص پوست و مو در تبلیغات خود در مجلات و روزنامه‌ها و سایر رسانه­های جمعی با چاپ عکس‌های خلاف واقع درصدد جذب بیمار هستند. در این مورد بیمار پس از انجام عمل و نرسیدن به نتیجه مطلوب شاکی شده و درصدد شکایت از پزشک برمی آید، تبلیغات گمراه کننده و دادن وعده­های واهی و اغراق آمیز مثل بلند کردن قد افراد بالغ، ارائه نمونه ­های درمان شده قبلی مثلاً در زمینه پوست و مو یا جراحی بینی که اساساً غیر واقعی و واهی باشند خلاف شئون پزشکی و بنا بر ماده ۱۴ آیین نامه انتظامی نظام پزشکی کشورمان ممنوع است.[۹۱] در این ماده مقرر شده است که: «جذب بیمار به صورتی که مخالف شئون حرفه پزشکی باشد، همچنین هر نوع تبلیغ گمراه کننده از طریق رسانه­های گروهی و نصب آگهی در اماکن و معابر، خارج از ضوابط نظام پزشکی ممنوع است. تبلیغ تجاری کالاهای پزشکی و دارویی از سوی شاغلان حرفه­ های پزشکی، همچنین نصب اعلانات تبلیغی که جنبه تجاری دارند، در محل کار آن‌ ها مجاز نیست.»[۹۲]

با وجود این قوانین ما با سیلی از آگهی‌های تبلیغاتی مواجه هستیم که برای کشاندن مشتری به سوی خود رقابت می‌کنند. این امر بالاخص در کشورهای آمریکایی و اروپایی می‌توان با نگاهی به تبلیغات روزنامه‌ها و مجلات و فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی و آگهی‌های بازرگانی به خوبی یافت.[۹۳] اخیراًً این گونه تبلیغات در سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز دیده می‌شود که با اختصاص وقت نسبتاً زیادی از برخی برنامه ­های پر بیننده، به کلینیک‌های زیبایی رفته و از روند کارهایی که در این کلینیک‌ها انجام می‌شود برنامه تهیه می‌کنند و به صورت غیر مستقیم در جهت تبلیغ این مراکز برمی آیند، مراکزی که نام مراجعین خود را که در ابتدای بحث بیان داشتیم که نمی‌توان به آن‌ ها بیمار گفت را میهمان می‌گذارند.

وجود این مسائل در حیطه عمل پزشکی که با علم اخلاق گره خورده است، نگرانی‌هایی را در میان علمای این رشته و سایر رشته‌ها به وجود آورده است. این در حالی است که اصولاً باید ‌به این گونه اعمال جراحی با توجه به کم بودن ضرورت در آن‌ ها با احتیاط نزدیک شد، نه اینکه به دنبال جذب مشتری و لکه دار کردن جایگاه اخلاق پزشکی بود. دکتر بودرا سالیوان جامعه شناس دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسنده کتاب جراحی زیبایی با بیان این‌که جراحی زیبایی به عنوان پیش زمینه‌ی پزشکی تجاری و بازاری در آمریکاست، به پزشکان اخطار می‌کند که از چالش‌های اخلاقی بالقوه­ای که در ارتباط با تجاری نمودن خدمات زیبایی وجود دارد، جهت صدمه نرساندن به بیماران و به خاطر حفظ اعتبار مورد اعتماد حرفه پزشکی، بر حذر باشند. این خطر تجاری شدن عمل پزشک و معارضه آن با اخلاق پزشکی، حتی در متون قدیمی نیز مورد توجه بوده است. از جمله بقراط حکیم، در هنگام تبیین مسئولیت پزشک در قالب بایدها و نبایدها چنین بیان می‌دارد: «او (پزشک) نباید دست به تبلیغات و بازارگرمی بزند.»[۹۴]

در کنار این تبلیغات تجاری جهت توجیه نمودن جراحی‌های زیبایی، برخی از حقوق ‌دانان نیز در جهت مشروعیت بخشیدن ‌به این اعمال این گونه استدلال نموده‌اند که مفهوم بیماری تنها در بیماری‌های جسمانی منحصر نمی‌شود چه بسا در موارد متعددی جراحی‌های زیبای نه تنها موجب ضرر برای فرد نمی‌شود بلکه در جهت بهبود روحی و روانی نیز مؤثر هستند.[۹۵] این گروه در جهت توجیه انجام جراحی زیبایی به ضرورت درمانی آن و نقش آن در بهبود کارکرد های روانی و اجتماعی چون اعتماد به نفس، موفقیت در انتخاب همسر و شغل و … استناد می‌کنند. اما باید توجه داشت که این ضرورت‌ها در همه افراد امر یکسانی نیستند و بسیار تابع متغیرهای نسبی می‌باشند و در بعضی از موارد از لحاظ شرعی و اخلاقی هم توجیه پذیر نیستند. به همین دلیل در پاره­ای از اعمال جراحی زیبایی وجود روانشناس بالینی و انجام مشاوره قبل از انجام جراحی ضروری به نظر می‌رسد.[۹۶]

ممکن است برای تأیید اخلاقی بودن جراحی زیبایی نیز مانند اعمال پزشکی به پذیرش عرفی ‌در مورد آن استناد شود، اما مشکلی که در این جا وجود دارد این است که انجام هر کاری در عرف انسان‌ها دلیل بر صحت آن نیست؛ بلکه می‌تواند در کنار سایر دلایل جهت تحکیم ادله به کار رود؛ لذا علی رغم انجام این کار، در عرف باز هم با نظریاتی مواجه هستیم که برخی قائل به حرمت این قبیل جراحی‌ها هستند و برخی نیز این جراحی‌ها را نوعی هوس می‌دانند. شاید فقدان اصل ضرورت در اعمال جراحی زیبایی است که توجیه این اعمال را با مشکل مواجه ساخته است و نظریات متفاوتی در این زمینه ابراز شده است زیرا مهم‌ترین شاخص و دلیل اصلی انجام امور پزشکی ضرورت و مفید بودن این قبیل اعمال است و ریسک ناشی از اعمال جراحی تنها با وجود ضرورتی مهم می‌تواند نادیده گرفته شود؛ لذا اگر فردی که دارای یک عضو طبیعی است و تنها می‌خواهد به زیبایی بیشتری دست یابد، حالت ضرورت ‌در مورد او صدق نمی‌نماید و با توجه به وجود خطر در هر جراحی، کار وی یک عمل غیراخلاقی و غیر شرعی قلمداد می‌شود و رضایت افراد نیز نمی‌تواند توجیه کننده یک عمل غیر مجاز باشد همان طور که رضایت مجنی‌علیه نمی‌تواند جواز جنایت بر او باشد و اصل عدم زیان آوری بر اصل آزادی بیمار در اعلام رضایت تفوق دارد.[۹۷] چرا که پزشکان وظیفه دارند نه تنها از آسیب رساندن به بیمار جلوگیری کنند، بلکه خطرات جراحی را با نیازهای بیمار مقایسه کرده و راهی پیشنهاد کنند که حداکثر منافع را برای بیمار داشته باشد[۹۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




– تجربه گرایان[۵۶]:تجربه گرائی گرایشی است که در آن«عقل»در ادراکات بشری کنار زده شده و اصالت از آن«حس » دانسته می‌شود و ادراکات هم اعم است از اینکه، فقط با«حس ظاهری» باشد یا فقط با «حس باطنی» یا با «هر دو».

۲-۱-۳-۴٫ دوره معاصر

فلسفه قرن بیستم محل تغییرات گوناگون در زمینه معرفت شناسی بودند به طوری که مهمترین حادثه در

آستانه این قرن چرخش چشم گیری می‌باشد که از ایده الیسم[۵۷] (اصالت معنی) به رئالیسم[۵۸] (اصالت واقع) روی داده است.

و اکنون، نظریه های فلسفی معرفت شناسی درباره چهار مسئله بحث می‌کنند که عبارتند از:

– حدود ارزش شناخت: منظور این است آیا هر انسان توانایی شناخت اشیاء و پدیده ها را دارد این شناخت محدود به محسوسات و ظواهر اشیا است، یا اینکه می‌تواند نامحسوسات و ذره ها را نیز بشناسد، یا اینکه انسان نه توانایی شناخت محسوسات و نه نامحسوسات را دارا است. به عبارت دیگر کلیات، مفاهیمی بوده که صرفاً عملکرد ذهن بوده و تنها در ذهن جای دارند.

– ماهیت یا متعلق شناخت: آن چیزی است که شناخت به آن تعلق دارد و یا موضوع شناخت است هدف از این بحث این است که متعلق شناخت خارجی و واقعی است یا اینکه امری است ذهنی و اعتباری. این مسئله از دیدگاه دو مکتب واقع گرایی یا رئالیسم و انگارگرایی یا ایده الیسم بررسی می شود.

– منابع و ابزار شناخت: دانش و شناخت به چه وسیله ای کسب می شود و از چه منبعی سرچشمه می‌گیرد. حس گرایی و خرد گرایی از مکاتب مطرح در این زمینه اند.

– حقیقت و خطا: یکی از بحث های اصلی معرفت شناختی است که حقیقت چیست؟ که در این زمینه متفکران دیدگاه های متفاوتی دارند(داد به، ۱۳۶۷).

۲-۱- ۳-۵٫ فلسفه اسلامی

در فلسفه اسلامی نخستین بار در قرن یازدهم هجری و توسط ملاصدرا مسائل شناخت شناسانه طرح می‌گردد و در دوره معاصر توسط محمد حسین طباطبایی تبدیل به یک حوزه مستقل فلسفی می‌گردد.

محمد حسین طباطبایی در مقالات دوم تا ششم کتاب « اصول فلسفه و روش رئالیسم » مباحث شناخت شناسانه بدیعی در فلسفه اسلامی طرح کرد.

۲-۱- ۳-۵-۱٫ سیر معرفت شناسی در اسلام

هر چند در دنیای اسلام دانش معرفت شناسی در کنار سایر دانش های اسلامی به عنوان یک علم مستقل وجود نداشته است، و بابی تحت عنوان « نظریه المعرفه » یعنی « نظریه شناخت » وجود ندارد، اما بسیاری از مباحث این علم در دامن سایر علوم اسلامی مانند منطق، فلسفه، کلام و عرفان مطرح شده است. ‌بنابرین‏ فلاسفه از قدیم به اهمیت این مسئله کم و بیش پی برده اند .

به طور کلی معرفت شناسی در جهان اسلام، دو مقطع را سپری ‌کرده‌است: مقطع اول از کندی( ۱۸۵-۲۶۰ه ق) تا علامه طباطبایی را در بر می‌گیرد که اندیشمندان آن تنها به مسائل و فصول معرفت شناسی پرداخته‌اند، و کتاب جامع و کاملی در این حوزه از سوی آنان به نگارش در نیامده است. مقطع دوم به عصر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان( نو صدرائیان) باز می‌گردد که برای حوزه معرفت شناسی به نوعی استقلال قائلند و آثار مستقل معرفت شناسی نگاشته اند(خسرو پناه،۱۳۸۴).

۲-۱- ۳-۵-۲٫ مبانی معرفت شناسی از نظر استاد شهید مطهری

با توجه به بحث هایی که استاد مطهری در زمینه معرفت شناسی مطرح کرده می توان اصول زیر را از مبانی نظام معرفت شناسی وی به شمار آورد:

    • ذهن در امر ادراک دارای کارکردهای گوناگون است.

    • علم حضوری در ادراک، نقش بسزایی دارد. ریشه برخی از معرفت ها را باید در علم حضوری جستجو کرد.

    • ذهن در ابتدا مانند لوح سفیدی است که هیچ گونه تصوری ندارد و فقط استعداد پذیرش تصورات مختلف را دارد. به بیان دیگر علی رغم نظر طرفداران مکتب اصالت عقل، آدمی هیچ گونه تصور فطری و ذاتی ندارد. در این بحث دیدگاه ایشان با طرفداران اصالت حس هماهنگی دارد.

    • تصورات ذهنی بشر فقط منحصر به تصورات حسی نیست، ذهن با یک سلسله فعالیت ها می‌تواند تصوراتی مانند معقولات ثانیه را بسازد.

    • ذهن انسان تصورهای مقدم بر تصورهای حسی ندارد، اما تصدیق های مقدم بر تجربه دارد. این تصدیقات همان بدیهیات اولیه می‌باشد که دارای ارزش یقینی هستند.

    • مبنای اصلی استدلالهای فکری انسان همان قیاس است که از کلی به جزیی است.

  • در علوم تجربی، ذهن انسان از حکم جزیی به حکم کلی می‌رسد و این حرکت از جزیی به کلی به کمک بدیهیات اولیه و اصول و قواعد متکی بر آن ها صورت می‌گیرد( مطهری، مجموعه آثار).

۲-۱-۴٫ انواع معرفت شناسی

معرفت شناسی گونه هایی دارد:

۲-۱-۴-۱٫ معرفت شناسی مطلق[۵۹] و مقید[۶۰]

از آنجا که معرفت شناسی را شناخت می دانند، آن را بر اساس گستره قلمرو به دو نوع تقسیم بندی کرده‌اند:

– معرفت شناسی مطلق

– معرفت شناسی مقید

منظور از معرفت شناسی مطلق آن دسته از نظریه های معرفت شناسی است که به حوزه خاصی از علوم اختصاص ندارد، بلکه همه حوزه های شناخت را در بر می‌گیرد.

منظور از معرفت شناسی مقید آن دسته از نظریه های معرفت شناسی است که به حوزه خاصی اختصاص دارد و شامل همه معرفت های بشری نمی شود، نظیر معرفت شناسی دینی، معرفت شناسی اجتماعی، معرفت شناسی عرفانی، معرفت شناسی اخلاقی و …

مهمترین مسائل معرفت شناسی مطلق از این قرار است: معیار معرفت صادق و مطابق با واقع چیست؟ یا صدق چیست؟ یا چگونه گزاره های صادق را از کاذب تشخیص دهیم؟ و مسائلی از این قبیل(حسین زاده، ۱۳۸۲).

۲-۱-۴-۲٫ معرفت شناسی پیشینی[۶۱] و پسینی[۶۲]

معرفت شناسی در یک تقسیم بندی کلی، به دو گونه معرفت شناسی پیشینی و معرفت شناسی پسینی تقسیم شده است:

    • معرفت شناسی پیشینی: در این قسم از معرفت شناسی، از وجود ذهنی، علم و ادراکات سخن به میان می‌آید، به عبارت دیگر، موضوع این معرفت شناسی، وجود یا ماهیت علم است که با محمولاتی چون تجرد، مادیت و اتحاد با عالم و معلوم کیف نفسانی و … بر آن حمل می شود، مثلا گفته می شود وجود علم مجرد است و یا ماهیت علم کیف نفسانی است و یا اینکه علم با عالم و معلوم اتحاد دارد و نیز تقسیم پذیری علم به حضوری و حصولی و ده ها نمونه دیگر. ‌به این نوع معرفت شناسی علم شناسی و معرفت شناسی قبل از تحقق علوم یا معرفت شناسی فیلسوفانه نیز گفته می شود. شایان ذکر است که این نوع از معرفت شناسی از دو حیث وجود شناختی علم و کاشفیت علم مورد بحث قرار می‌گیرد: یعنی گاه از وجود و ماهیت علم سخن به میان می‌آید و گاه از کاشفیت معارف از واقع بحث می شود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




۱۸/۱۹۶۲۷/۰۵۸۵۹۰/۰۵۵/۰

بدون فوق برنامه۳۰۰۵/۱۹۰۹/۱

۴-۴-۳ بررسی فرضیه سوم تحقیق:

فعالیت های فوق برنامه برخودکارآمدیتحصیلی دانش آموزان دخترمقطع راهنمایی شهرستان بندرعباس اثر دارد.

: فعالیت های فوق برنامه برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دخترمقطع راهنمایی شهرستان بندرعباس اثر ندارد.

: فعالیت های فوق برنامه برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دخترمقطع راهنمایی شهرستان بندرعباس اثر دارد.

همان گونه که در جدول(۴-۴-۴) فوق آمده است، نتایج آزمون تی مستقل نشان می‌دهد که تفاوت در مقدار میانگین و انحراف معیار در دانش آموزان دارای فعالیت های فوق برنامه (۰۳/۴۷=M، ۶۴/۴=SD) و دانش آموزان بدون فعالیت های فوق برنامه (۲۰/۴۴=M، ۳۲/۵=SD) با مقدار (۱۹۶/۲=t) ودرجه آزادی (۵۸=df) در سطح معنی داری ۰۳/۰ معنی دار است. در نتیجه می توان گفت که فرض : مبنی بر عدم تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر خودکارآمدی تحصیلی رد می شود و فرض : تأیید می شود. یعنی فعالیت های فوق برنامه برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دخترمقطع راهنمایی شهرستان بندرعباس تاثیر دارد.

جدول ۴-۴-۳ مربوط به آزمون تی مستقل برای بررسی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان

مقیاس

گروه

پس آزمون

df

t

سطح معناداری

تعداد

میانگین

انحراف استاندارد

خودکارآمدی تحصیلی

با فوق برنامه

۳۰

۰۳/۴۷

۶۴/۴

۵۸

۱۹۶/۲

۰۳/۰

بدون فوق برنامه

۳۰

۲۰/۴۴

۳۲/۵

    1. Mary Eisabet ↑

    1. delcourt, Kinzie & Power ↑

    1. Chiou & cheng ↑

    1. Gaskill & Murphy ↑

    1. Shulruf, Tumen, Tolley ↑

    1. van Dinther, Dochy, Segers ↑

    1. Klimnek Mark ↑

    1. Moriana ↑

    1. Colitin ↑

    1. Oconnor & Mcguire ↑

    1. Valtarz ↑

    1. Boud ↑

    1. gcntic perspective ↑

    1. subjective judgments ↑

    1. capabilitics ↑

    1. self- enhancing ↑

    1. self- deabilitating ↑

    1. Slavin ↑

    1. Yang ↑

    1. Schultz ↑

    1. enactive mastery experience ↑

    1. performanc attainment ↑

    1. vicarious experience ↑

    1. verbal persuasion ↑

    1. physiologic arousal ↑

    1. Furnham ↑

    1. Takman & Sexton ↑

    1. Klimnek ↑

    1. Yazici, Seyis & Altun ↑

    1. Chang& Solomon ↑

    1. Lilian ↑

    1. Carol ↑

    1. Daniel Fine ↑

    1. Seanp ↑

    1. Calip ↑

    1. Cohen ↑

    1. White ↑

    1. Marina ↑

    1. Byskr ↑

    1. Gaskill & Murphy ↑

    1. Chank & pajaris ↑

    1. Gall↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




خودکارآمدی تحصیلی در ارتباط با احساس توانایی فرد در اداره ی فعالیت­های یادگیری، احاطه بر موضوعات درسی و برآورده کردن انتظارات تحصیلی است (موریس[۳۱]، ۲۰۰۱) بندورا معتقد است که باورها و قضاوت­های افراد از توانایی هایشان در انجام تکالیف مربوط به موقعیت­های تحصیلی را خودکارآمدی تحصیلی گویند (داوری ، لواسانی ، اژه ای،۱۳۹۱)

بندورا ابراز داشته است که خودکارآمدی زمانی که به تکلیف معین اختصاص داشته باشد، یعنی شامل قضاوت­های فرد ‌در مورد توانایی خود ‌در مورد یک تکلیف معین باشد پیش بین بهتر و دقیق تری برای پیشرفت تحصیلی است.

خودکارآمدی تحصیلی به طور خاص به معنی اطمینان در انجام وظایف تحصیلی مانند خواندن کتاب، پاسخ به سوالات در کلاس و آمادگی جهت آزمون است. سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی منجر به میانگین نمرات بالاتر و پایداری برای تکمیل تکالیف می شود (جمالی، نوروزی، طهماسبی، ۱۳۹۲).

خودکارآمدی تحصیلی به قضاوت فرد راجع به توانایی اش برای سازمان و انجام تکالیف آموزشی طرح شده گفته می شود. دانش­آموزانی که از خود انتظار بهتر و قضاوت مثبت دارند از عملکرد بهتری برخوردارند و برعکس افرادی که انتظار عملکرد پایین و قضاوت منفی از خود دارند عملکرد آن ها ضعیف است دانش ­آموزان با خودکارآمدی تحصیلی بالا در مقایسه با دانش ­آموزان دارای خودکارآمدی تحصیلی پایین تر اطمینان بیشتری دارند که بتوانند تکالیف آموزشی را انجام دهند. از سوی دیگر، کارآمدی تحصیلی، به افراد در موقعیت­های استرس زا کمک می‌کند افراد با خودکارآمدی تحصیلی بالاتر مشکلات سازگاری و اضطراب کمتری دارند و قادر به مواجهه موثرتر با استرس زاهای تحصیلی هستند (بندورا ۱۹۹۷).

باورهای خودکارآمدی قوی در دانش آموزان به عنوان داوری و قضاوت آنان ‌در مورد توانایی‌های خود جهت انجام تکالیف و یادگیری مواد آموزشی مورد نیاز جهت اکتساب نمرات خوب ارجاع داده می شود. این افراد ممکن است در موضوع خاصی باورهای قوی نسبت به خود داشته باشند و ‌در مورد موضوع دیگر نداشته باشند. کلیه باورهای خودکارآمدی می‌توانند در موقعیت­های مختلف متنوع باشند. دانش آموزان با خودکارآمدی قوی در جهت تکالیف مدرسه سعی بیشتری نموده و مدت زمان طولانی تری را صرف آنان می نمایند تا بتوانند نمرات خوبی را کسب نمایند (اعرابیان، خداپناهی، حیدری، صدق پور، ۱۳۸۳).

این باورها موجب تاثیر گذاری بر شیوه ی تفکر، احساس، انگیزش یا رفتار فرد نیز می­گردند. احساس قوی خودکارآمدی موجب بهبود دیدگاه­ های مثبت فردی و مشارکت بهتر فرد در انجام فعالیت­ها، تنظیم اهداف و تعهدکاری می­گردد (استروبل، توماسجان، اسپورلی[۳۲]،۲۰۱۱)

بندورا (۱۹۹۷) عنوان می‌کند که دانش­آموزانی که احساس کارآمدیشان بالا است اهداف بالاتری برای خود تعیین می‌کنند، در هنگام جستجوی راه حل ها انعطاف پذیری راهبردی بیشتری نشان می‌دهند، به عملکردهای هوشی بالاتری دست یافته و در ارزیابی کیفیت عملکردهایشان از دانش ­آموزان با توانایی شناختی برابر دقیق ترند. خودکارآمدی بالا با انگیزش درونی بالا ، توانایی حفظ انگیزش و رفتارهای معطوف به پیشرفت، پایداری در هنگام رویارویی با مشکلات وحل بهتر مسائل همراه است. دانش ­آموزان با احساس کارآمدی بالا کمتر احتمال دارد که نیاز به کمک خود را در نتیجه کمبود توانایی تفسیر کنند و تمایل دارند که به دفعات بیشتری کمک بخواهند. همچنین وی بیان می­ کند که خودکارآمدی یکی از عوامل انگیزشی است که با بهره گرفتن از راهبردهای شناختی و فراشناختی در موقعیت های یادگیری مرتبط است (لواسانی و همکاران، ۱۳۹۲).

ظاهراًً تجارب موفق یا ناموفق قبلی در زندگی فرد می ­تواند احساسی نسبتا پایدار ، وابسته به موقعیت، قابل تعمیم و قابل اندازه گیری را در زمینه ی خودکارآمدی پدید آورد که می ­تواند پیش‌بینی کننده ی خوبی برای عملکرد تحصیلی محسوب گردد. (صفاری، سنایی نسب، رشیدی جهان ، پورتقی، پاکپور، ۱۳۹۳) تحقیقات زیادی حاکی از آن است که باورهای خودکارآمدی فرآیندهای خودتنظیمی را سخت تحت تاثیر قرار داده و بر کاربرد شناختی و فراشناختی مؤثر می‌باشد و از این راه موجب پیشرفت تحصیلی می‌گردد ‌بنابرین‏ خودکارآمدی را یک پیش‌بینی کننده قوی برای موفقیت تحصیلی دانسته اند (طیموری فرد ، فولادچنگ ، ۱۳۹۱)

اگر چه منابع اولیه خودکارآمدی متمرکز در خانه است، اما مدرسه نیز از روش­های مختلف می‌تواند بر خودکارآمدی دانش ­آموزان تاثیر گذارد. (ظهره وند، ۱۳۸۹) بندورا بر اساس پژوهش­های انجام شده دریافت که عوامل مختلفی چون رقابت های وسیع در مدرسه، ارزشیابی­های هنجار مرجع، توجه کمتر معلم به پیشرفت دانش ­آموزان و فشارهای روانی مرتبط با فعالیت مدرسه می‌توانند توجیه کننده کاهش خودکارآمدی دانش ­آموزان باشند (بندورا ۱۹۹۷)

۲-۳٫ انگیزه تحصیلی

انگیزش از جمله مفاهیم رایج در مسائل آموزشی است. که آن را کلید یادگیری دانش ­آموزان می­دانند. روانشناسان و معلمان نیز انگیزش را یکی از مفاهیم کلیدی می­دانند که برای توضیح سطوح مختلف عملکرد به کارمی رود. انگیزه به عنوان مجموعه عواملی تعریف شده است که انسان را به سوی فعالیت و هدف به حرکت وا می‌دارد ، آن را هدایت می‌کند و سبب تداوم آن می شود (هافمن[۳۳]، ۲۰۰۶) لین و دولی[۳۴] (۱۹۹۶) انگیزه را به موتور یا فرمان اتومبیل تشبیه می‌کنند که شخص را برای رسیدن به هدف خاصی وادار به فعالیت می‌کند. لفرانسو در۱۹۹۷ انگیزه را علت و دلیل رفتار می‌داند دلیل اینکه چرا ما بعضی رفتارها را انجام می‌دهیم ولی بعضی دیگر را انجام نمی دهیم انگیزه های ما هستند (گیج و برلاینز (۱۳۷۶):ترجمه علی اکبرسیف)

لوین در۱۹۸۵ انگیزش را عالی ترین شاهراه یادگیری دانسته است. بدین معنی که هر چه انگیزه فرد برای آموختن و تحصیل بیشتر باشد، فعالیت و رنج و زحمت بیشتری برای رسیدن به هدف نهایی متحمل خواهد شد. اگر یادگیرنده دارای انگیزه پیشرفت تحصیلی بالایی باشد، برای یادگیری، مهارت های لازم و راهکارهای مناسب را می‌یابد. به تکالیف درس به خوبی توجه می‌کند، تکالیف درسی را جدی می‌گیرد و علاوه بر آن سعی می‌کند اطلاعاتی بیش از آنچه در کلاس درس به او می آموزند، یاد بگیرد (ظهیری ناو ، رجبی،۱۳۸۸) . بدیهی است موفقیت در یادگیری سبب احساس توانمندی بیشتر و افزایش علاقه به موضوع یادگیری می شود. کاملاً آشکار است دانش­آموزانی که انگیزه کافی نداشته باشند تلاش زیادی برای موفقیت نخواهند کرد.

انگیزه با ایجاد فرصت­هایی برای خود- رهبری و بازخورد مثبت تقویت می شود ولی با تنبیه، تحمیل و تعیین اهداف، تعیین ضرب الاجل، کاهش می بابد (رضاخانی، ۱۳۸۶)

انگیزه به عنوان یک وسیله برای آمادگی ذهنی یا رفتارهای ورودی پیش نیاز یادگیری بحساب می‌آید و یادگیری نیز خود می ­تواند علتی بر پیدایش انگیزه یا افت آن شود، یادگیری های عمیق و موفق باعث ایجاد انگیزه بیشتر دانش ­آموز برای مطالعه و پژوهش می شود و عملکرد تحصیلی بالایی در پی خواهد داشت (پیری، قبادی، ۱۳۹۲).

۲-۳-۱٫ تعریف انگیزه تحصیلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]