بند دوم: علل بیرونی ترغیب کننده به اعمال جراحی زیبایی
در حال حاضر با توجه به وسعت تقاضای افراد، جراحی زیبایی به تجارتی پرسود تبدیل شده است و تبلیغات در این زمینه بسیار گسترده شده است و هدف بیشتر این تبلیغات تشویق کردن قشر زنان به شرکت در طرحهای بدنی است. تبلیغات از افراد به ویژه زنان انتظار دارد که به منظور هرچه زیباتر شدن در بدن خود تغییراتی ایجاد کنند. در این رابطه مباحث اجتماعی- فرهنگی که درباره ظاهر و بدن به وجود میآید مملو از پیامهایی است که زیبایی زنان و جذابیت آن ها را با متناسب بودن برابر میکند. برخی از محققان این عامل را ناشی از نقش رسانه در شکل بخشیدن به ایدهآلهای زیبایی میدانند که از طرف جامعه به زنان تحمیل میشود بدون آنکه به مقوله سلامت آن ها توجه شود.[۹۰] در واقع این رسانههای جمعی اعم از دیداری و شنیداری هستند که با نشان دادن نوع خاصی از شکل ظاهری بدن، آن را زیبا و ایدهآل جلوه میدهد و به طور مستقیم و غیر مستقیم افراد جامعه را برای شبیه شدن به این گونه ظاهری تشویق مینمایند. تبلیغات، نارضایتی از بدن را تشویق و ایدهآلهای زیبایی را بدون در نظر گرفتن سلامتی زنان به آن ها تحمیل میکند.
در مواردی دیده شده است که پزشکان متخصص پوست و مو در تبلیغات خود در مجلات و روزنامهها و سایر رسانههای جمعی با چاپ عکسهای خلاف واقع درصدد جذب بیمار هستند. در این مورد بیمار پس از انجام عمل و نرسیدن به نتیجه مطلوب شاکی شده و درصدد شکایت از پزشک برمی آید، تبلیغات گمراه کننده و دادن وعدههای واهی و اغراق آمیز مثل بلند کردن قد افراد بالغ، ارائه نمونه های درمان شده قبلی مثلاً در زمینه پوست و مو یا جراحی بینی که اساساً غیر واقعی و واهی باشند خلاف شئون پزشکی و بنا بر ماده ۱۴ آیین نامه انتظامی نظام پزشکی کشورمان ممنوع است.[۹۱] در این ماده مقرر شده است که: «جذب بیمار به صورتی که مخالف شئون حرفه پزشکی باشد، همچنین هر نوع تبلیغ گمراه کننده از طریق رسانههای گروهی و نصب آگهی در اماکن و معابر، خارج از ضوابط نظام پزشکی ممنوع است. تبلیغ تجاری کالاهای پزشکی و دارویی از سوی شاغلان حرفه های پزشکی، همچنین نصب اعلانات تبلیغی که جنبه تجاری دارند، در محل کار آن ها مجاز نیست.»[۹۲]
با وجود این قوانین ما با سیلی از آگهیهای تبلیغاتی مواجه هستیم که برای کشاندن مشتری به سوی خود رقابت میکنند. این امر بالاخص در کشورهای آمریکایی و اروپایی میتوان با نگاهی به تبلیغات روزنامهها و مجلات و فیلمها و سریالهای تلویزیونی و آگهیهای بازرگانی به خوبی یافت.[۹۳] اخیراًً این گونه تبلیغات در سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز دیده میشود که با اختصاص وقت نسبتاً زیادی از برخی برنامه های پر بیننده، به کلینیکهای زیبایی رفته و از روند کارهایی که در این کلینیکها انجام میشود برنامه تهیه میکنند و به صورت غیر مستقیم در جهت تبلیغ این مراکز برمی آیند، مراکزی که نام مراجعین خود را که در ابتدای بحث بیان داشتیم که نمیتوان به آن ها بیمار گفت را میهمان میگذارند.
وجود این مسائل در حیطه عمل پزشکی که با علم اخلاق گره خورده است، نگرانیهایی را در میان علمای این رشته و سایر رشتهها به وجود آورده است. این در حالی است که اصولاً باید به این گونه اعمال جراحی با توجه به کم بودن ضرورت در آن ها با احتیاط نزدیک شد، نه اینکه به دنبال جذب مشتری و لکه دار کردن جایگاه اخلاق پزشکی بود. دکتر بودرا سالیوان جامعه شناس دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسنده کتاب جراحی زیبایی با بیان اینکه جراحی زیبایی به عنوان پیش زمینهی پزشکی تجاری و بازاری در آمریکاست، به پزشکان اخطار میکند که از چالشهای اخلاقی بالقوهای که در ارتباط با تجاری نمودن خدمات زیبایی وجود دارد، جهت صدمه نرساندن به بیماران و به خاطر حفظ اعتبار مورد اعتماد حرفه پزشکی، بر حذر باشند. این خطر تجاری شدن عمل پزشک و معارضه آن با اخلاق پزشکی، حتی در متون قدیمی نیز مورد توجه بوده است. از جمله بقراط حکیم، در هنگام تبیین مسئولیت پزشک در قالب بایدها و نبایدها چنین بیان میدارد: «او (پزشک) نباید دست به تبلیغات و بازارگرمی بزند.»[۹۴]
در کنار این تبلیغات تجاری جهت توجیه نمودن جراحیهای زیبایی، برخی از حقوق دانان نیز در جهت مشروعیت بخشیدن به این اعمال این گونه استدلال نمودهاند که مفهوم بیماری تنها در بیماریهای جسمانی منحصر نمیشود چه بسا در موارد متعددی جراحیهای زیبای نه تنها موجب ضرر برای فرد نمیشود بلکه در جهت بهبود روحی و روانی نیز مؤثر هستند.[۹۵] این گروه در جهت توجیه انجام جراحی زیبایی به ضرورت درمانی آن و نقش آن در بهبود کارکرد های روانی و اجتماعی چون اعتماد به نفس، موفقیت در انتخاب همسر و شغل و … استناد میکنند. اما باید توجه داشت که این ضرورتها در همه افراد امر یکسانی نیستند و بسیار تابع متغیرهای نسبی میباشند و در بعضی از موارد از لحاظ شرعی و اخلاقی هم توجیه پذیر نیستند. به همین دلیل در پارهای از اعمال جراحی زیبایی وجود روانشناس بالینی و انجام مشاوره قبل از انجام جراحی ضروری به نظر میرسد.[۹۶]
ممکن است برای تأیید اخلاقی بودن جراحی زیبایی نیز مانند اعمال پزشکی به پذیرش عرفی در مورد آن استناد شود، اما مشکلی که در این جا وجود دارد این است که انجام هر کاری در عرف انسانها دلیل بر صحت آن نیست؛ بلکه میتواند در کنار سایر دلایل جهت تحکیم ادله به کار رود؛ لذا علی رغم انجام این کار، در عرف باز هم با نظریاتی مواجه هستیم که برخی قائل به حرمت این قبیل جراحیها هستند و برخی نیز این جراحیها را نوعی هوس میدانند. شاید فقدان اصل ضرورت در اعمال جراحی زیبایی است که توجیه این اعمال را با مشکل مواجه ساخته است و نظریات متفاوتی در این زمینه ابراز شده است زیرا مهمترین شاخص و دلیل اصلی انجام امور پزشکی ضرورت و مفید بودن این قبیل اعمال است و ریسک ناشی از اعمال جراحی تنها با وجود ضرورتی مهم میتواند نادیده گرفته شود؛ لذا اگر فردی که دارای یک عضو طبیعی است و تنها میخواهد به زیبایی بیشتری دست یابد، حالت ضرورت در مورد او صدق نمینماید و با توجه به وجود خطر در هر جراحی، کار وی یک عمل غیراخلاقی و غیر شرعی قلمداد میشود و رضایت افراد نیز نمیتواند توجیه کننده یک عمل غیر مجاز باشد همان طور که رضایت مجنیعلیه نمیتواند جواز جنایت بر او باشد و اصل عدم زیان آوری بر اصل آزادی بیمار در اعلام رضایت تفوق دارد.[۹۷] چرا که پزشکان وظیفه دارند نه تنها از آسیب رساندن به بیمار جلوگیری کنند، بلکه خطرات جراحی را با نیازهای بیمار مقایسه کرده و راهی پیشنهاد کنند که حداکثر منافع را برای بیمار داشته باشد[۹۸]
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:07:00 ق.ظ ]
|