کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



تلاش برای حفظ جوانی

سازمان ها به عنوان سیستم های زنده دارای دوره عمر می‌باشند. پس از گذشت سالیان متمادی از آغاز به کار یک سازمان، دوره یپیری و خشک شدن شریان های حیآطی آن فرا می‌رسد و قدرت تحرک و تغییر پذیری آن به شدت کاهش می‌یابد که نوآوری و باز نگری اساس به همراه برخی از تجربه های مفید گذشته، می‌تواند شرکت های قدیمی را در موضع ای برتر نسبت به سایرین قرار دهد. ‌بنابرین‏ نوآوری عاملی است که می‌تواند مانع پیری شرکت ها و نیز جوان تر شدن شرکت های پیر گردد. نوآوری به معنای انجام کار های جدید یا انجام کار های موجود با روش های جدید می‌باشد . نوآوری استراتژی یک موضعی پیش از توسعه محصولات جدید می‌باشد. نوآوری می‌تواند در سیستم های پشتیبانی، ساختار سازمانی ، سیاست های تولید، کانال های توزیع و ارتباطات وسایر حوزه ها روی دهد.. نو آوری رمز سلامت ، شادابی و نیز ثروت اندوزی سازمان ها و شرکت های پیشرو است. اکنون نوآوری همانند کیفیت یک قابلیت کلیدی محسوب می شود. شرکت ها برای گریز از مشابهت و کوتاه عمر استراتژی ها، خلق الگوهای جدید فایق آمدن بر فقر منابع و حفظ شادابی و جوانی خود بایستی به ایجاد قابلیت نوآوری در خود و نیز ایجاد قابلیت از طریق نوآوری بپردازند( علی احمدی و اللهیاری و ۱۳۸۲, ص۱۱۶و۱۱۴)

.

۲-۱۴- استراتژیهای نوآوری

افراد و سازمان ها می تواننداز طرف مختلف صاحب ایده های نو و محصولات یا خدمات جدیدی شوند از قبیل :

استراتژی تهاجمی: افراد و سازمان هایی از این روش استفاده می‌کنند که علاقه مندند از طریق نوآوری های انقلابی (نوآوری هایی که در بازار صنعت به شیوه ای تخصوص تحول و دگرگون اساسی ایجاد می‌کنند) و اراده کالا های جدید قبل از رقبا که عمدتاً حاصل تلاش واحدهای تحقیق و توسعه بزرگ و مجهز است, در بازار رقابت کنند.

استراتژی دفاعی: فرد یا سازمانی که قصد دارد با استراتژی دفاعی, نوآوری کند, منتظر می ماند تا سازمان هایی پیشروی بازار, کالاهای جدید خود را معرفی کنند و آن ها پس از رفع اشکالات, اشتباهات و نواقص آن ها,کالا های خود را به بازار معرفی نمایند.

استراتژی وابسته: ‌بر اساس این استراتژی, سازمان ها محصولات جدیدی نمی سازند؛ مگر بر حسب سفارش مشتری.

استراتژی تقلیدی: افراد و سازمان هایی که این استراتژی را دنبال می‌کنند, به طور کامل, نوآوری‌های دیگران را تقلید می‌کنند و با قیمت ارزان تری عرضه می‌کنند.

استراتژی سنتی: این استراتژی مطلوب افراد و سازمان هایی است که بسیار وابسته به سنت ها هستند و علاقه ای به تغییر و تحول ندارند مگر جهت کاهش هزینه ها.

استراتژی فرصت گرایانه: طرفداران استراتژی فرصت گرایانه دائم در جست و جوی نیازهای بازار خاص هستند که با حل آن ها بتوانند فرصتی را خلق نمایند(صمد آقایی,۱۳۸۳,ص۳۵و۳۶)

۲-۱۵- فرایند نوآوری در سازمان

معمولا در سازمان، نوآوری به صورت اقدامات متوالی یا از مجرای مراحل پیاپی صورت می‌گیرد. برای اینکه فرایند نوآوری به صورت موفقیت آمیز به اجرا در آید، مدیران باید نسبت ‌به این اطمینان حاصل کنند که مراحل موردنظر به ترتیب در سازمان رخ می‌دهد، اگر در آن فرایند یکی از مراحل اجرا نشود با یکی از ارکان وجود نداشته یا یکی از ارکان وجود نداشته باشد، فرایند نوآوری با شکست روبه رو خواهد شد.

۱)نیازها: نیاز برای تغییر و نوآوری،زمانی به وجود می‌آید که مدیران نسبت به عملکرد جاری سازمان، ناراضی باشند وجود چنین مسئله ای باعث می شود که مدیران در پی روش های جدید برآیند و در این میان از وجود روش های تازه آگاه گردند.

۲)نظر یا ایده: نظر یا ایده راه جدیدی برای انجام کا‌رها است. این نظر یا ایده می‌تواند به صورت الگو طرح یا برنامه ای باشد که یک سازمان باید آن را به اجرا در آورد یا امکان دارد به صورت دستگاهی جدید، محصولی تازه یا روش جدید برای نظارت بر امور یا شیوه مدیریت بر سازمان باشد.

۳)پذیرفتن: پذیرفتن به مرحله ای گفته می شود که مدیران یا تصمیم گیرندگان در صدد برآیند، نظر یا ایده پیشنهادی را به اجرا در آورند.

۴)اجرا: مرحله اجرا زمانی است که اعضای سازمان به یک ایده، روش یا رفتار جدید، جامه عمل می پوشاند.

۵)منابع: نوآوری به خودی خود صورت نمی گیرد بلکه مستلزم صرف وقت و منابع است؛ هم برای ارائه ایده جدید و هم برای جامه عمل پوشانیدن آن ( سام خانیان و همکاران و،۱۳۸۱،ص۳۸).

فرایند خدمت ________

انتشار نوآوری خلا قیت ایده تصور

فرایند نو آوری ____________

(همان،ص۴۰)

۲-۱۶- مؤلفه‌ های نوآوری

به طور کلی، می توان بیان کرد که مؤلفه‌ های نوآوری، هنوز از وضوح کامل برخوردار نیستند (فاضل و همکاران،۱۳۹۰،ص۷۶).

۲-۱۶-۱- فرهنگ سازمانی

فرهنگ مجموعه ای از الگو ها ی رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان و ویژگی های فکری یک جامعه یا ملت تعریف می شود. اندیشه اعضای یک گروه یا طبقه از آن ها را از دیگر گروه ها مجزا می‌کند. و کیفیت زندگی گروهی افراد بشر از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا می‌دهد (زرنگار، ۱۳۸۵،ص۱۲۱و۱۲۲).

فرهنگ سازمان چیزی است که افراد را در تشخیص هدفها و وظایف مهم و نیز چگونگی رفتار در محیط کار راهنمایی می‌کند ( قبادی،۱۳۷۵،ص۳).به عبارت دیگر سازمان‌ها مانند افراد دارای شخصیت هستند که به قالب شخصیتی سازمان, فرهنگ سازمانی می‌گویند. به عبارت دیگر نسبت فرهنگ به سازمان مانند نسبت شخصیت به فرد است همان گونه که برای ایجاد بالندگی در افراد جامعه باید در زمینه‌های شخصیت آن ها کاوش صورت گیرد, به همین منوال برای ایجاد بالندگی سازمانی که منجر به بالندگی جامعه می‌گردد, باید در فرهنگ تفحص شود. در واقع می توان گفت فرهنگ کالبد تعالی سازمانی است, یا به عبارت دیگر سازمان یک پدیده فرهنگی است .

فرهنگ سازمانی یکی از شاخص هایی است که بر سطح بلوغ سازمان مؤثر است هر چه فرهنگ حاکم بر سازمان قوی تر و موثرتر باشد, آن سازمان از بلوغ بهتری برخوردار خداهد بود و بهره وری و کارایی بیشتری خواهد داشت . به طور کلی در سازمان هیچ پدیده ای به دور از نقش و اثر فرهنگ سازمانی وجود ندارد (حسینی و همکاران ،۱۳۸۸، صص۱۰۳و۱۰۴).

نظام اداری فعلی به علت نارسایی ها و ابهامات موجود در سیستم ها, فرآیندها و روش ها یا انجام کار, غیر مدون بودن روابط و رفتارها و غیر شفاف بودن عملیات و نیز تنوع و تعدد قوانین و مقررات سنتی و ناکآرامد حاکم, همچنین حاکمیت عادات و سلایق مجریان به گونه ای است که در ضرورت تدوین و بهبود فرایند ها و روش ها یا انجام کار و اتوماسیون فعالیت ها و بهره گیری از فناوری های مناسب را اجتناب ناپذیر می‌سازد (نکویی مقدم و همکاران،۱۳۸۷،ص۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:50:00 ق.ظ ]




شناخت نقاط تمایز این شرکت ها و در نتیجه امکان طبقه بندی و پیش‌بینی وضعیت سلامت شرکت ها در فرایند تصمیم گیری ، می‌تواند به کلیه افراد ذینفع و استفاده کنندگان صورت های مالی کمک کند . دومین مسئله پژوهش حاضر این است که آیا میتوان با بهره گرفتن از اطلاعات منتشره در صورت های مالی شرکت های ایرانی و بورس اوراق بهادار ، رتبه سلامت مالی آن ها را پیش‌بینی و ‌بر اساس آن شرکت ها را طبقه بندی کرد ؟

بعبارت کلی از آنجایی که هدف سهام‌داران و اعتباردهندگان کسب بازده و یا سود و رسیدن به بهره مورد انتظار ، حفظ سرمایه ، برگشت آن و تداوم فعالیت است چگونه می توان برای اطمینان بخشیدن به آن ها در پیش‌بینی و ارزیابی این امر به آن ها کمک کرد ؟ آن ها با چه مدلی می‌توانند تصمیم گیری کنند ؟

۳-۱ اهمیت و ضرورت تحقیق

پیشرفت سریع فن آوری و تغییرات محیطی وسیع ، شتاب فزاینده ای به اقتصاد بخشیده است ، رقابت روزافزون بنگاه های اقتصادی دستیابی به سود را محدود و احتمال عدم توان ایفای تعهدات و توقف فعالیت های آن ها را افزایش داده است .ورشکستگی های بی سابقه اخیر شرکت های بزرگ در سطح بین‌المللی و نوسانهای بورس اوراق بهادار در ایران ، وجود بحران های مالی در شرکت ها و صنایع مهم داخلی و تاثیر آنهادر ورشکستگی و نابودی شرکت ها که از آن ها می توان به سونامی وحشتناک مالی یاد کردکه نگرانی هایی را ایجاد کرده که نیازبه وجود ابزارهایی برای ارزیابی توان و سلامت مالی شرکت ها با توجه به شرایط محیطی را نشان می‌دهد یکی از ابزارهای ارزیابی توان مالی شرکت ها استفاده از نسبت های مالی مستخرج از صورت های مالی و به دست آوردن سلامت مالی برای پیش‌بینی سلامت مالی شرکت هاست (کریتسونیس ، ۲۰۰۵ ).

با توجه به تعریف ارائه شده ، سلامت مالی را می توان به عنوان یک میز سه پایه که پایه های آن شاخص های عملیاتی ، بازاریابی ومالی و حسابداری هستند تشبیه کرد لذا برای آنکه بتوان به راحتی از این میز استفاده کرد و جای آن را تغییر داد، همواره باید پایه های آن در تعادل و توازن باشند نه اینکه یکی از این پایه ها بسیارکوتاه یا بسیاربلند باشد.(انعکاس این تعادل را می توان در شرکت های سالم و در نسبت های مالی و ارزش آفرینی مستخرج از صورت های مالی دید.)مدیریت بایستی مسئولیت پیش‌بینی عدم توازن آتی را در شرکت بپذیرد به عبارت دیگر مدیریت بایستی پیشاپیش دست به عمل بزند سلامت مالی آتی را ارزیابی کند قبل از آنکه عدم توازن در گزارش های مالی شرکت انعکاس یابد . در جامعه امروزی اجتناب از ورشکستگی دیگر یک معیار و استاندارد کاری قابل پذیرش نیست بلکه یک عنصر استراتژیک بنیادی است که هدف آن تضمین فعالیت های تجاری است که به سلامت دراز مدت بینجامد ( همان منبع ) .

نگرانی منطقی سرمایه گذاران از بازگشت اصل و سود سرمایه شان ناشی از آن است که یکی از دلایلی که شرکت ها ورشکسته می‌شوند بدهی هایشان می‌باشد و خروج یک شرکت به خاطر وخامت شرایط مالی باعث زیان به مؤسسات بزرگتری که در شرکت ورشکسته سرمایه گذاری نموده اند می شود و در واقع توان گفت که ورشکستگی یک مؤسسه‌ سرچشمه درماندگی و ورشکستگی بالقوه مؤسسات دیگر و ایجادهزینه برای اقتصاد کشور می‌باشد ( ستایش و احدیان پور، ۱۳۸۷ )

‌بنابرین‏ انجام تحقیقی که بتواند به پیش‌بینی نزدیک به واقع برای ارزیابی تداوم فعالیت و سلامت مالی و در نتیجه به تصمیم گیری صحیح تر کمک نماید ضرورت می‌یابد. توان تجزیه و تحلیل و قدرت پیش‌بینی مهمترین عامل در تصمیم های سرمایه گذاری است ( خوش طینت ، ۱۳۷۷ ) . بیور[۲] ( ۱۹۹۶ ) معتقد است « پیش‌بینی بدون اخذ تصمیم امکان پذیر است ولی کوچک‌ترین تصمیم گیری را نمی توان بدون پیش‌بینی انجام داد » . در واقع اگر بتوان از طریق مدلی سلامت مالی شرکت ها را ارزیابی و همچنین پیش‌بینی کرد و پس از آن در صورت عدم سلامت مالی به علت یابی و استفاده از روش های حل مسئله به اصلاح امور شرکت پرداخت می توان از به هدر رفتن ثروت در قالب سرمایه های فیزیکی و انسانی و آثار آن جلوگیری کرد . علاوه بر این چنین مدلی که بتواند راهنمای خوبی برای کلیه ذینفعان و تصمیم گیرندگانی مانند سرمایه گذاران ، بانک‌ها و دولت باشد ، ‌بنابرین‏ ایجاد مدلی که بتواند راهنمای خوبی برای تصمیم گیرندگان و هشدار مناسبی برای توقف فعالیت باشد ضرورت می‌یابد.

برای ذینفعان هنگام تصمیم گیری برای آینده ضروری است قادر به پیش‌بینی توان تداوم فعالیت و ارزیابی سلامت مالی شرکت ها باشند . ‌بنابرین‏ نیاز به استفاده از مدل هایی پیش‌بینی کننده توسط تحلیل گران و محققان دارند و البته باید در نظر گرفت که عملکرد این مدل‌ها در جاهای مختلف و در زمان‌های متفاوت فرق دارند برخی از تحقیقات به بررسی مقایسه ای مدل های پیش‌بینی ورشکستگی ( نه سلامت مالی ) پرداخته‌اند

که از آن جمله می توان به ( دیمتراس۱، ۱۹۹۶ ) ، ( گانس۲ ، ۱۹۸۷ ) ، ( کوماروراوی۳ ، ۲۰۰۷ ) ، ( سلیمانی ۱۳۸۵ ) ، (مهرانی و دیگران ، ۱۳۸۴ ) ، ( احمدی کاشانی ، ۱۳۸۴ ) و ( منصفی ، ۱۳۸۴ ) اشاره کرد در تحقیقات مختلف با بهره گرفتن از متدولوژی های متفاوت مباحث متعددی برای پیش‌بینی وضعیت توان و سلامت مالی شرکت ها در خارج از ایران طراحی شده است اما گزینش یک مدل ویژه برای استفاده کنندگان اطلاعات مالی و متناسب با نیازهای آن ها و شرایط محیطی امری پیچیده است .

بدلایل زیر نمی توان مدل ها و مباحث مطرح شده در خارج از کشور را به همان شکل برای شرایط محیطی ایران استفاده کرد .

الف ) به دلیل آنکه ارزیابی سلامت مالی در حقوق تجارت بدون شک از مباحثی است که مطالعه تطبیقی آن کمتر مفید می کند . زیرا در اغلب کشورها جنبه کاملاً ملی دارد و از تاریخ و نحوه سازماندهی قضایی و رژیم حقوقی حاکم بر اموال آن ها نشأت گرفته است ‌بنابرین‏ با آنکه فلسفه اولیه ور شکستگی در همه کشورها پذیرفته شده است ، این نکته را می توان از مطالعه حقوق کشورهای اروپایی و آمریکایی استنباط نمود

( اسکینی ، ۱۳۸۶ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]





“دستگاه پخش خاموش، کتاب‌ها باز!” نام پروژه ای ابتکاری برای علاقه مند کردن کودکان ۹ و ۱۰ ساله به کتاب خواندن است.این پروژه را مؤسسه‌ رسانه کودکان و نوجوانان سوییس (SIKJM) اجرا می‌کند. هدف آن، بهبود مهارت خواندن کودکان و انگیزه بخشیدن به آن‌ ها برای شروع به خواندن است.

برنامه ‌به این ترتیب اجرا می‌شود که کودکان با بهره گرفتن از دستگاه پخش Mp3، به یک کتاب گویا گوش می‌سپرند اما درست زمانی که داستان به جای حساس و تعیین کننده‌اش می‌رسد، دستگاه پخش خاموش می‌شودحالا، کودکان تشویق می‌شوند که ادامه داستان را از روی کتاب بخوانند تا به ماجرای آن پی ببرند.
دست اندرکاران این پروژه می‌گویند کودکان، به یک کتاب گویا به چشم یک هدیه می‌نگرند و انگیزه بیشتری برای گوش سپردن به آن دارند. افزون بر این، شنیدن یک داستان، در مقایسه با خواندن آن روش آسان تری برای ورود به دنیای یک داستان است. با یک آغاز ساده و دلپذیر با بهره گرفتن از گوش سپردن به داستان، کودکان به خواندن ادامه آن از روی کتاب تشویق می‌شوند(کتابک،۱۳۸۹)


خوانک – با من بخوان

“با من بخوان” برنامه ای برای ترویج کتابخوانی با کودکان است. این برنامه بر اساس رساندن کتاب‌های مناسب و با کیفیت به دست کودکان و نوجوانان پایه ریزی شده است. هدف آن است که کتاب‌های مناسب درهر کجا، خانه یا مدرسه با کودکان خوانده شود. بزرگسال، کودک و کتاب سه جزء این برنامه هستند.

همه کودکان حق دارند کتاب با کیفیت بخوانند!

مؤسسه‌ پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان پس از سال ها پژوهش درباره تاریخ ادبیات کودکان و جایگاه کتاب‌های کودک در جامعه، بر این باور است که ترویج ادبیات در میان کودکان و نوجوانان به ویژه از راه کتابخوانی با آن ها می‌تواند استعداد ها و توانمندی های ذهنی نسل آینده جامعه را شکوفا و زندگی آن ها را دگرگون و بارور کند. امروزه بهره مندی از کتاب‌های با کیفیت ادبی به یک حق روشن برای کودکان و نوجوانان تبدیل شده است. بسیاری از سازمآن‌های بین‌المللی از جمله دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY)، این شعار را که “همه کودکان حق دارند کتاب‌های با کیفیت بخوانند” در سر‌لوحه کار خود قرار داده‌اند و می‌کوشند با یاری سازمآن‌های ملی خود به آن جامه عمل بپوشانند.

برنامه با من بخوان توجه ویژه به برنامه کتابخوانی در میان کودکان محروم دارد. هدف رساندن کتاب‌های مناسب و با کیفیت به دست کودکانی است که در شرایط معمول زندگی خود نمی توانند ‌به این کتاب‌ها دست یابند. این برنامه با تکیه بر آموزش مربیان کتابخوانی و کتابدار کودک برنامه ریزی شده است تا آن‌ ها با آشنایی با ادبیات و راه‌های مؤثر و خلاق کتابخوانی بتوانند عشق به خواندن و لذت بردن از ادبیات را به کودکان انتقال دهند.

هیئت مدیره دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان در پی رخداد سونامی در سال ۲۰۰۴ و کمک دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان از بودجه صندوق یامادا(yamada) به کودکان آسیب دیده از این زلزله، صندوق جداگانه ای را در این دفتر با عنوان “صندوق کودکان در بحران” تشکیل داد.

هدف از تشکیل این صندوق پشتیبانی از کودکانی است که زندگی شان در اثر جنگ،‌ نا آرامی های اجتماعی یا بلایای طبیعی از بین رفته است. این صندوق از دو فعالیت اساسی پشتیبانی می‌کند:‌ کتاب درمانی و قصه گویی در چارچوب درمانی آن و دیگری تهیه مجموعه ای از کتاب‌های مناسب این وضعیت برای کودکان آسیب دیده. دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان بر این باور است که این کمک نه تنها به مشکلات فوری می پردازد، بلکه در دراز مدت تاثیری همسو با هدف این دفتر که: ‌هرکودک حق دارد یک خواننده کتاب باشد، داشته باشد.

با تکیه بر این باور، شاخه ملی فلسطینی دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان با در نظر گرفتن منافع کوتاه مدت و دراز مدت به یاری کودکان غزه که در شرایط بسیار دشواری زندگی می‌کنند، می شتابد.

منافع کوتاه مدت:

    • تمرکز بخشیدن به فعالیت های دو انجمنی که ‌بر اساس دو کتابخانه شکل گرفته اند.

    • رهیافت های جدید برای تشویق و برانگیختن کودکان به کتابخوانی انتقادی خواندن انتقادی کتاب، نوشتن و گفت و گو کردن، جنبه‌های کلیدی بیان اجتماعی هستند و در توسعه مهارت های اجتماعی و هدایت کننده کودکان و همچنین ساختن جامعه آینده خود نقش اساسی دارند.

    • کمک به کاهش تنش ها و ترس های کودکان از راه کتاب درمانی .

  • گسترش عادت خواندن در میان کودکان فلسطینی به عنوان بهترین ابزار برای کسب دانش و شناخت.

منافع دراز مدت:

    • این طرح در دراز مدت می‌تواند سواد آموزی را پشتیبانی کند ، عادت به خواندن را ‌در کودکان تقویت کند و ادبیات کودکان فلسطین را ارتقا بخشد.

    • کودکان فلسطینی درباره کودکان کشورهای دیگر در جهان و فرهنگ های آن ها آگاهی بیشتری به دست آورند.

  • کودکان فلسطینی اعتماد به نفس بیشتری کسب کنند، و با تفکر انتقادی بیشتر و ذهنی روشن تر، از حقوق خود آگاه شوند.

موارد یافت شده دیگر شامل طرح هایی بوده که درکشور های مختلف اجرا شده است :

طرح پاکت خواندن درآلمان ؛دراولین روز مدرسه به کودکان اول ابتدایی پاکتی شامل دو جلد کتاب و راهنمایی برای والدین هدیه می شود.

در استرالیا ؛ اداره آمار استرالیا نشان داداقداماتی مثل بازدید ازکتابخانه هاوخواندن با کودک به شدت کودکان را در زمینه خواندن تحت تاثیر قرار می‌دهد.

کتابخانه ایالتی ایلینوی؛ شب خواندن با خانواده را که یک رویداد سالانه ایالتی است به منظور تشویق خانواده ها برگزار می‌کند.

طرح کوله خواندن به عنوان یک برنامه ترویج کتابخوانی در سال ۱۳۹۰در مهد کودک ویستا اجرا شد. کوله هایی با دوجلد کتاب ویک دفتر یادداشت برای ۲۶ کودک تدارک دیده شد که به مدت یک هفته در اختیار هر کودک وخانواده اش قرار می گرفت.

درآزمایشی نیز که برروی شش کودک انجام شد :به سه نفر سی دی وسه نفردیگر کتاب با همان محتوا دریافت کردند. پس از یک هفته به مرکز مشاوره آمده در حالی که ۶۰% کودکان کتابخوان به همه‌ سوالها

پاسخ صحیح داده فقط ۱۶%کودکانی که سی دی مشاهده کرده بودند توانستند پاسخگوی سوالات باشند.

(گروه کنگان،۱۳۹۱)

۲-۱۰-۴٫ نتیجه گیری


با مرور طرح ها به نظر می‌رسد : بسیاری از کشور ها ‌و مراکز مرتبط با کودک به اهمیت ترویج خواندن پی برده‌اند وطرح‌های گوناگونی انجام شده است اما، عمده ی این برنامه ها درشرایط بحران ویاپس ازآن اجراشده است درحالی که پیشگیری بهتر از درمان است .‌از طرف‌ دیگر موفقیت آن‌ ها بسته به حمایت های دیگر نهادها بخصوص مراکز دانشگاهی داشته است.در فضای صلح آمیز ‌و آرام کنونی نتایج بهتری به ثمر خواهد نشست .آشنایی بااین طرح ها درکنارتعامل اجتماعی،شناخت سرزمین ایران ‌و مردمان گوناگون آن تصمیم گیری مثبتی را پدید خواهدآورد ‌و ادبیات تجربی مارا غنی تر خواهد کرد. هر چند که مستند کردن حرفه‌ای تجربه ها نیاز به پشتیبانی مالی و … دارد . اما این امکان رابه گروه‌های دیگر کشور ها خواهدداد تا از این تجربه ها بهره‌مند شوند.

فصل سوم:

روش پژوهش


۳-۱٫مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]




۲-۳-۷ عوامل تاثیر گذار در پیشرفت تحصیلی

۱-برنامه درسی

برنامه درسی را می توان به سه گروه برنامه درسی مورد انتظار (آنچه که در فهرست دروس و یا هدف های یادگیری مندرج است)، برنامه درسی اجرا شده (انچه که معلمین عملاً تدریس می‌کنند و در زبان پژوهش به آن اغلب فرصت یادگیری می‌گویند) و برنامه درسی فرا گرفته(آنچه که کودکان واقعاً یاد می گیرند) تقسیم نمود. شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه تقاضای برنامه درسی در پیشرفت تحصیلی مؤثر است. به طور خلاصه می توان اظهار داشت که اگر دانش آموزان فرصت یادگیری چیزی را داشته باشند، معمولاً آن را فرا می گیرند و اگر این فرصت برای آن ها فراهم نباشد از یادگیری ان محروم خواهند شد. به عبارت دیگر، هر چه میزان تقاضا در برنامه درسی مورد انتظار با ثابت فرض کردن بقیه عوامل بیشتر باشد، کودکان بیشتر یاد خواهند گرفت. بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای مراکز برنامه ریزی درسی هستند، گرچه در بسیاری از کشورها برنامه های درسی برای رهایی از نفوذ برنامه های قدرت های استعماری گذشته به صورت ملی تدوین شده اند هنوز در برنامه های درسی برخی از کشورها این وضعیت وجود ندارد و یا آنکه در طرف دیگر طیف به آنچه که در دیگر کشورها، کودکان برای یادگیری بخصوص در زمینه خواندن، ریاضیات و علوم نیاز دارند توجه کافی مبذول نشده است. برنامه های درسی باید با دقت، جرح و تعدیل شوند و باید توجه کرد که مدارس، حداقل آنچه را که فارغ التحصیلان برای شروع به کار نیاز دارند به کودکان بیاموزند. دانش آموزان باید همچنین پایه لازم را برای اینکه بتوانند به یادگیری پس از فراغت از تحصیل ادامه دهند و محتوایی را که بعداً به آن ها آموخته می شود، سریعاً بیاموزند، در مدرسه کسب کرده باشند. برنامه های درسی اغلب مورد انتقاد قرار می گیرند و سبب عدم پیشرفت تحصیلی تلقی می شود معمولاً در این امر عوامل عدیده ای دخالت دارند و دانش کم معلم نیز به وضوح یکی از مشکلاتی است که در بعضی از کشورها دلیل شکست برنامه های درسی می‌باشد(مدیری، ۱۳۷۴).

۲-مهارت ها

معلمانی که در نظر دانش آموزان سخت گیرتر و متوقع تر هستند، معلمینی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس درس دارا هستند، معلمینی که به روشی نظامند از کار خود ارزیابی می‌کنند و بر آنچه که یک دانش آموز یاد گرفته یا یاد نگرفته در برابر همه آنچه باید یاد می گرفت به درستی واقفند و به دانش آموزانی که مطالب را در بار نخست یاد نگرفته اند، فرصت فراگیری مجدد را می‌دهند و معلمانی که به دانش آموزان کمک می‌کنند تا میزان اهمیت مطالب را پی ببرند و بتوانند بین مطالب اصلی و فرعی تمیز دهند، در معلمی موفق تر از معلمان دیگرند و دانش آموزان آن ها از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند. برخی از معلمان فداکار توانایی این را دارند که در ‌محروم‌ترین مناطق، دانش آموزان را به فراگیری مطالب تشویق نمایند. در این زمینه مطالعاتی در چهار کشور آمریکای لاتین انجام داده است و آنان را گل های سرخ فرهنگی نامیده است. لیکن مطالعات بیشتری نیاز است تا بتوان به شیوه کار این گونه معلمان که نتایج بسیار خوبی را در کار با دانش آموزان محروم به دست می‌آیند پی برد (سلیمانی نژاد ، ۱۳۸۱).

۳-مدت زمان تحصیل در مدرسه و منزل

مدت زمانی که به آموزش اختصاص داده می شود در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش زیادی دارد. به طور کلی هر چه کودکان زمان بیشتری صرف مطالعه نمایند، با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل، مطالب بیشتری فرا خواهند گرفت. تعداد روزهای مفید سال تحصیلی بین کشورها از ۱۲۰ تا ۲۴۰ روز در نوسان است. تعداد ساعات آموزش روزانه ۲ تا ۷ ساعت می‌باشد. سن ورود به مدرسه از ۴ سالگی تا ۷ سالگی و (حتی بیشتر) تغییر می‌کند. ‌بنابرین‏ برای کودکانی که تا سن ۱۴ سالگی در مدرسه می مانند تعداد ساعات آموزش می‌تواند بین ۴۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ ساعت در نوسان باشد. باید توجه داشت که تعداد ساعات واقعی که به امر آموزش اختصاص داده می شود ممکن است با آنچه که بر روی کاغذ می‌آید متفاوت باشد. کشورهای زیادی وجود دارد که در آن ها سال تحصیلی رسماً ۲۴۰ روز است ولی در عمل دانش آموزان ۳۰ روز از سال تحصیلی را به دلیل تعطیلات عمومی، دیدار شخصیت ها و غیبت معلمین ناشی از بیماری، فوت و ازدواج خانواده، شرکت در کلاس های ضمن خدمت و غیره، آزاد هستند. ‌بنابرین‏ تعداد روزهای واقعی تحصیل به مراتب کمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله ای است که نیاز به توجه ویژه دارد. در برخی از کشورها اقداماتی باید صورت گیرد(برای نمونه، دخالت دادن انجمن محلی یا والدین در مدیریت مدرسه) تا معلمان برای تدریس در مدارس حضور پیدا کنند (سلیمانی نژاد، ۱۳۸۱).

بالاخره، تکالیف درسی از اهمیت زیادی برخوردارند. دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام می‌دهند در مقایسه با بقیه موفق ترند هر چند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگی های هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آن ها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش می‌یابد بدیهی است اگر معلمان از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشند یا به فعالیت های دیگر در ساعات بیکاری مشغول شوند، احتمال این که تکالیف درسی دانش آموزان مورد نمره گذاری قرار گیرد کم خواهد بود (سلیمانی نژاد،۱۳۸۱).

۴-سازمان و تسهیلات مدرسه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]




نظریه پردازن هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما می‌گوید که قادر به انجام چه کاری هستیم، در حالی که هوش هیجانی به ما می‌گوید که چه کاری باید انجام دهیم. IQ شامل توانایی ما برای یادگیری، تفکر منطقی و انتزاعی می شود، در حالی که هوش هیجانی به ما می‌گوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم. هوش هیجانی شامل توانایی فرد در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی است و مهارت های لازم در این حوزه ها می سنجد، همچنین شامل مهارت های فرد در شناخت احساسات خود و دیگران، داشتن مهارت در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت پذیری در برابر وظایف می‌باشد (بلاک، ۱۹۹۵؛ به نقل ازچان، ۲۰۰۳؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).

هوش هیجانی (EQ ) با هوش شناختی (IQ ) از بعضی منظرها متفاوت از یکدیگر هستند. بر خلاف هوش شناختی که میزان سطح آن نسبتاً ثابت و ایستا می‌باشد و از سویی همبستگی کمی با موفقیت در زندگی دارد، هوش هیجانی (EQ ) را می توان از طریق تعلیم و تربیت، مربیگری هدفمند، ابتکار عمل، توسعه و رشد یافتگی، سطح آن را ارتقا داد.

همچنین جاکوس و مک آنوی (۲۰۰۵) در پژوهش های خود نشان دادند که نوع و جایگاه فعالیت مغزی زنان و مردان در رابطه با هوش شناختی تفاوت دارد (در هنگام فعالیت هوش عمومی، الگوی فعالیت مغزی مردان کاهش می‌یابد ولی در زنان افزایش پیدا می‌کند) در حالی که تفاوت هوش هیجانی در زنان و مردان با تفاوت در سطح فعالیت های مغزی آن ها همراه نیست.

لدوکس و الیزابت (۲۰۰۰) نخستین کسی بود که نقش کلیدی بادامه را در مراکز حسی مغز کشف کرد. یافته های او درباره ی مداربندی های مغز هیجانی تصور دیرینه ای را که در باره ی سیستم لیمبیک وجود داشت، کنار گذاشت. وی برای بادامه نقش محوری در فعالیت ها قایل شد و سایر ساختارهای لیمبیک را در نقش های بسیار متفاوتی دخیل دانست. تحقیقات لدوکس نشان می دهدکه حتی زمانی که مغز متفکر یعنی قشر نو مخ به مرحله ی تصمیم گیری رسیده است، بادامه ی مغز می‌تواند اعمال ما را کنترل کند، در واقع عملکرد بادامه و ارتباط متقابل آن با … کورتکس اساس هوش هیجانی است.

مایر و سالووی و کاروسو (۲۰۰۰) معنی متفاوتی را ‌در مورد هوش هیجانی مورد بررسی قرار دادند، معانی مورد بحث آن ها عبارتند از: هوش هیجانی به عنوان روح زمان یا گرایش فرهنگی یک دوره ی خاص، هوش هیجانی به عنوان مجموعه یی از صفات شخصیت، و سرانجام هوش هیجانی به عنوان مجموعه توانایی‌های ذهنی.

هوش هیجانی به مفهوم روح زمان

مفهوم روح زمان به عقاید و ایده هایی گفته می شود که در مقطع زمانی خاص از تاریخ به باور غالب و مسلط در میان مردم تبدیل می‌شوند. روح زمان گرایش هوشمندانه یا احساساتی است که حرکت فرهنگی و سیاسی زمان را مشخص می‌کند.

مایر و همکاران (۲۰۰۰) با انتشار مقالاتی در خصوص اهمیت هوش هیجانی مطرح کردند که شاید اوج گسترش هوش هیجانی، در کار موفق و حرفه یی باشد. این گزارش ها ترکیبی از دید علمی و حس نگر بود. بحث اصلی این گزارش ها توجه به بخش نادیده گرفته شده ی شخصیت[۶۹] بود که شانس فرد را برای دسیابی به هدف افزایش می‌دهد. سالووی و مایر (۱۹۹۹؛ به نقل از ستاسیس و نیکولائو) دلیل این توجه را اتفاق نظر مولفان با دو بخش فرهنگی در تفکر غرب می‌دانستند: کشمکش میان هیجان و تعقل، میان نخبه سالاری و مساوات طلبی (دهکردی،۱۳۸۶).

تاریخ نبرد میان توجه و انکار هیجان در تفکر غرب، بسیار قدیمی است. جنبش رواقیون در یونان باستان (تقریباً ۲۰۰ سال قبل از میلاد تا ۳۰۰ سال بعد از میلاد مسیح)، در ارتباط با نقش هیجان در ایجاد یک زندگی خوب و مطلوب بوده است. از نظر آن ها خلق و خو، تکانه ها، ترس ها و علایق، سیار، خود محور، فروگرا و منحصر به فرد بوده است و لذا قابل اعتماد نیستند. در فلسفه ی رواقی، شخص خردمند و عاقل، هیچ هیجان یا احساسی را تأیید نمی کند. رواقیون مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را که میراثی از تمدن غرب بود، به درونی ترین ساختارهای مسیحیت منتقل ساختند، که در نهایت منجر به رواج تفکر ضد هیجان شد. به تدریج از اواخر قرن هیجدهم، حرکت اساسی در اروپا، بر همدلی، تفکر شهودی و هیجان تأکید کرد. نویسندگان، موسیقی دانان، نهضت زنان و حتی برخی بیماران، جنبش هایی بر ضد قواعد خشک، خردگرا و کلاسیک مسلط بر فرهنگ و هنر غرب، برپا کردند. آنان معتقد بودند که احساس یک واقعیت است و علت وجود احساس بیگانگی و تنهایی در افراد، جامعه ی صنعت گرای غرب است. لذا برای مقابله با آن بیان علایق شخصی و نفوذ احساس در شعر و نثر ضرورت دارد (آپشور، ۱۹۹۵؛ به نقل از خسرو جاوید، ۱۳۸۰).

کشمکش دوم و در واقع عنصر دیگر روح زمان، تعارض میان شناخت تفاوت های فردی و تأکید بر ویژگی های شخصیتی بود. زمانی که هرنستین و موری ( ۱۹۹۴؛ به نقل از خسرو جاوید، ۱۳۸۰) منحنی زنگوله یی را تعمیم دادند، دیدگاهی از هوش با خط مشی عمومی در غرب شکل گرفت. آن ها معتقد بودند که افراد از لحاظ ویژگی های هوش در یک منحنی توزیع می‌شوند که بر اساس آن اکثر افراد در وسط منحنی و تعداد کمی در دو طرف منحنی قرار دارند و چنین تفاوت هایی ثابت است و به سختی تغییر می‌کند. رواج بحث تفاوت های هوش در میان جنس، اقوام، نژادها و مذاهب مختلف، نزاع و درگیری های سختی را به وجود آورد. طرح موضوع هوش هیجانی، تا حدی پاسخی برای منحنی زنگوله یی بود .

گلمن (۱۹۵۵) بلافاصله بعد از توصیف منحنی زنگوله یی، هوش کلی را از هوش هیجانی متمایز ساخت و بیان کرد که هوش هیجانی در مقایسه با هوش کلی، قوی تر است و توانش های هیجانی مهم می‌توانند آموخته شوند. از این منظر، شرایط فرهنگی یا ارزش روح زمانی هوش هیجانی، مساوات طلبی بود. به عبارت دیگر چون هوش هیجانی مانند هوش شناختی، ذاتی نیست و یک مهارت آموختنی است، هر شخص می‌تواند از لحاظ هیجانی، باهوش باشد و جامعه ی توانمند هیجانی، جامعه یی است که هر فردی، حتی کسی که بیش از این تصور نمی کرد که باهوش باشد، می‌تواند باهوش باشد (شهبازی، ۱۳۸۵).

هوش هیجانی و مفهوم شخصیت

موضوع روان شناسی شخصیت، مطالعه ی بخش های مختلف روان شناختی، سازمان دهی و رشد آن با هدف برقراری ارتباط قسمت های مختلف ذهن نظیر مکانیزهای دفاعی، ساختارها، عملکردها و فرایندها با پیامدهای زندگی می‌باشد. سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا هوش هیجانی، برای توصیف کل شخصیت به کار می رود؟ پاسخ به چگونگی تصور شخص از سیستم شخصیتی انسان بستگی دارد (مایر، ۱۹۹۸؛ مک آدامز، ۱۹۹۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:50:00 ق.ظ ]