شاخص محاسبه

مزایا و معایب

میزان دارایی ها

مزایا : درجه عینیت ، مستند بودن و سهولت دسترسی به اطلاعات

معایب : لحاظ کردن ارزش دفتری دارایی ها که مربوط به سال های گذشته می‌باشد و درجه مربوط بودن کمتر

تعداد پرسنل

مزایا : سهولت اندازه گیری معایب : اختلاف مهارت ، تخصص و کارایی کارکنان سازمان ها و وجود کارکنان پاره وقت و غیر مستمر در سازمان ها

میزان فروش

مزایا : درجه مربوط بودن و عینیت بالا

معایب : نوسانات شدید در فروش سالیانه شرکت ها

ارزش بازار شرکت

معایب : در کشور های فاقد بازار کارای سرمایه، ممکن است ارزش سهام شرکت حاکی از ارزش واقعی آن نباشد

سنایی و نیسی ( ۱۳۸۲ ) در پژوهشی، رابطه اهرم مالی شرکت­ها با نوع صنعت، اندازه شرکت، ریسک تجاری و اهرم عملیاتی بررسی کرده‌اند. با بهره گرفتن از آزمون­های آماری ، آن­ها چنین نتیجه گرفته اند که اهرم مالی رابطه مستقیم با اندازه شرکت ( صرفاً در برخی صنایع ) دارد، ولی رابطه اهرم با سایر متغیرها از نظر آماری معنی دار نبوده است.

ساویکی در سال ۲۰۰۵ نشان داد که پرداختی های نقدی می‌تواند به طور غیر مستقیم به عملکرد مدیران در شرکت های بزرگ کمک کند. در شرکت های بزرگ اطلاعات افزایش پیدا می‌کند و توانایی سهام‌داران را برای نظارت بر فعالیت های داخلی و خارجی شرکت کاهش می‌دهد و باعث کنترل ناکارامد توسط مدیریت می شود. پرداخت سود نقدی بیشتر می‌تواند راه حلی برای این مسأله باشد ، زیرا سود نقدی بیشتر منجر به افزایش نیاز به تأمین مالی خارجی می شود و نیاز به تأمین مالی خارجی به خاطر وجود اعتبار دهندگان منجر به نظارت بیشتر در شرکت های بزرگ می شود.

احمدپور و فیروزجائی ( ۱۳۸۶ ) به بررسی تأثیر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر بازده سهام شرکت های بورس اوراق یهادار تهران پرداختند. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که عوامل بازار ، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار ، سه عامل تأثیر­گذار روی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشند.

مشایخ و حراف عموقین ( ۱۳۹۰ ) به بررسی و تعیین برخی از متغیرهای ریسک بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این راستا تأثیر اندازه شرکت بر نوسانات بازدهی سهام در شرایط مختلف بازار در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین اندازه شرکت و نوسانات بازدهی سهام ، وقتی شرایط بازار در نظر گرفته نمی­ شود ، رابطه مثبت و معنی دار ( ضعیف ) وجود دارد و زمانی که شرایط بازار در مدل دخالت داده می­ شود نیز این رابطه مثب و معنی دار است.

لی و همکاران[۴۳] ( ۲۰۱۲ ) به بررسی رابطه بین تراکم صنعتی و اندازه شرکت پرداختند. آن­ها ‌به این نتیجه رسیدند که یک رابطه مثبت بین تراکم صنعتی و اندازه شرکت وجود دارد. آن­ها همچنین با بهره گرفتن از تخمین ابزاری متغیرها دریافتند که تراکم صنعتی تأثیر علی معنادار و مثبتی بر روی اندازه شرکت دارد. و در نهایت آن­ها دریافتند که شرکت­ها با قرار گرفتن در محدوده تعدادی از شرکت­های بزرگ ، بیشتر بزرگ می­شوند تا با قرار گرفتن در محدوده تعداد زیادی از شرکت ها.

بنی مهد و همکاران ( ۱۳۹۳ ) در تحقیقی به بررسی محافظه کاری و پاداش مدیریت پرداختند. نتایج تحقیق آن ها نشان می­دهد پاداش مدیریت رابطه مثبت با اندازه شرکت و نسبت سودآوری دارد. اما نتایج این تحقیق رابطه معنادار میان نسبت بدهی و تغییر مدیریت با پاداش مدیریت را تأیید نمی­نماید.

ویت سونیت و تانگورای[۴۴] ( ۲۰۱۵ ) به بررسی این موضوع پرداختند که آیا اندازه شرکت رابطه بین اهرم عملیاتی و عملکرد عملیاتی را تغییر می‌دهد. آن ها دریافتندکه میزان تأثیر اهرم عملیاتی بر عملکرد عملیاتی غیر یکنواخت است و بسته ب اندازه شرکت متفاوت است. در حالی که نتایج پنل رگرسیونی آن­ها نشان می‌دهد که در زیرنمونه های اندازه شرکت اهرم عملیاتی تأثیر منفی بر عملکرد دارد ، نتایج رگرسون مقطعی سال به سال آن ها نشان می‌دهد که اثر اهرم عملیاتی برای عملکرد شرکت های کوچک مثبت و برای شرکت های بزرگ منفی است.

۲ – ۳٫ فرصت های رشد

شرایطی که شرکت ها بتوانند در آن رشد متناسب داشته باشند دغدغه اصلی بسیاری از شرکت ها است و یکی از مهمترین دغدغه های مدیران اجرایی امروز است. تحقیقات تجربی نشان داده عده معدودی از شرکت های تازه تأسیس توانسته اند نسبت به شرکت های قدیمی به سمت رشد و فروش بیشتر حرکت نمایند ( زوک وآلن[۴۵] ، ۲۰۰۱ ). رشد مناسب بیانگر نوعی نزاع برای حفظ تعادل بین بهره برداری از قابلیت های موجود و جستجو برای یافتن توانمندی های جدید است ( لوینتال و مارچ[۴۶] ، ۱۹۹۳ ). رهبران سازمان تلاش می‌کنند تا عوامل متضاد فوق ( بهره‌برداری از قابلیت‌های موجود و جستجو برای توان‌مندی‌های جدید) را با یکدیگر وفق دهند. آن ها، برای بهره برداری از قابلیت‌های فعلی نیازمند ساختار مکانیکی سازمان هستند. ویژگی این ساختار استاندارد سازی، تمرکز گرایی و سلسله مراتب است. این ساختار مانعی برای نوع آوری و انعطاف پذیری سازمان است. نوآوری ها از طریق سیستم های باز(ارگانیک، یعنی سیستم‌هایی که تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار می گیرند) راحت تر قابل دسترسی است زیرا این ساختار سطح بالایی از عدم تمرکز را ایجاد می نمایند. البته این سیستم کارایی و هماهنگی را کاهش می‌دهد. ‌بنابرین‏ باید در سازمان‌ها، تعاملی بین ساختار مکانیک و ساختار ارگانیک وجود داشته باشد که این موضوع سبب دشواری تصمیم گیری ها می شود ( رایش[۴۷] ، ۲۰۰۸ ؛ آدلر ، گلدوفاتز و لوین[۴۸] ، ۱۹۹۹ ؛ برنز و استالکر[۴۹] ، ۱۹۶۱) .

در ساختار رقابتی بازار، مدیران با انتخاب های متعددی رو به رو هستند که این انتخاب ها بر ارزیابی عملکرد و سودآوری کم اثر نیست. درک عواملی که بر سودآوری، درآمد و عملکرد شرکت ها اثر دارد، به عنوان یک چالش در این بازارها محسوب می شود. در بررسی های صورت گرفته توسط سازمان صنعتی[۵۰] در ایالات متحده، سهم بازار و رشد آن به عنوان ملاک های مهمی برای ارزیابی عملکرد معرفی شده است ( جاکوبسن و همکاران ۱۹۸۵ ، سمیرلاک[۵۱][۵۲] ۱۹۸۴ ، در مقاله احمد پور و همکاران ، ۱۳۹۱) .

سودای تصاحب سهم بیشتر از بازار در این محیط رقابتی، شرکت ها را وادار به تلاش بیشتر برای استفاده از منابع محدود می کند. این موضوع در بازار ایجاد انگیزه می‌کند تا با تملک سهم بیشتر در بازار، فرصت های رشد بیشتری را بیابند که در نهایت منجر به بهبود عملکردشان می شود ( احمد پور و همکاران ، ۱۳۹۱ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...