۲-۱۰- حوزه های تصمیم گیری زنجیره تأمین
شرکت ها در هر زنجیره تأمین می بایست بر حسب نوع فعالیتشان،شخصاً و یا به صورت مشارکتی در پنج حوزه زیر تصمیم گیری می کند :
۱) تولید : بازار به چه محصولی احتیاج دارد ؟ چه مقدار از چه محصول و در چه زمانی باید تولید شود ؟ برنامه های تولید که عواملی همچون ظرفیت کارخانه،بالانس خط کنترل کیفیت و نگهداری و تعمیرات تجهیزات را در نظر می گیرد جزء فعالیت تولید محسوب می شوند.
۲) موجودی : چه مقدار موجودی از مواد اولیه ، محصولات نیمه ساخته و محصولات نهایی می بایست نگهداری شوند ؟ هدف اولیه از موجودی ایجاد ذخیره ای جهت مقابله با عدم قطعیت در زنجیره تأمین است چون نگهداری موجودی می تواند پرهزینه باشد لذا باید بررسی شود که سطح بهینه موجودی و نقاط بهینه سفارش دهی چقدر است (هوگس،۲۰۱۱ :۱۸).
۳) موقعیت و محل : تجهیزات تولید و نگهداری موجودی در چه محلی باید مستقر شوند ؟ بهترین محل ها از نظر هزینه ای برای تولید و انبار کردن موجودی کجاست ؟ آیا می توان از تجهیزات فعلی استفاده کرد و یا تجهیزانت جدیدی باید خریداری شود ؟ پس از تصمیم گیری در باره موارد فوق،مسیرهای ممکن و در دسترس برای حمل محصول به مشتری نهایی نیز تعیین می گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴) حمل و نقل : موجودی ها چگونه باید از محلی در زنجیره تأمین به محل دیگری منتقل شوند؟باربری هوایی یا حمل توسط کامیون معمولاً سریع و قابل اطمینان اما در عین حال گران هستند.حمل و نقل ریلی و دریایی از هزینه کمتری برخوردار بوده اما عمدتاً زمان زیاد و قابلیت اطمینان پایین تری دارند.این عدم قطعیت می بایست از طریق انبار کردن سطوح بالاتری از موجودی جبران شود.چه موقع بهتر است از هر کدام از روش های حمل و نقل فوق استفاده نمود؟.
۵) اطلاعات : چه مقدار داده و اطلاعات می بایست جمع آوری شده و به اشتراک گذاشته شود ؟ اطلاعات به موقع و دقیق،هماهنگ سازی و تصمیم گیری بهتر را تسهیل می کند.به کمک اطلاعات صحیح می توان تصمیمات مؤثرتری درباره این که چه چیزی را تولید کنیم و به چه مقدار تولید نماییم و یا اینکه موجودی را در کجا نگهداری کرده و چگونه حمل و نقل بهتری داشته باشیم،اتخاذ نمود.مجموعه این تصمیمات است که توانمندی و اثربخشی زنجیره تأمین را تعیین می کند.فعالیت های یک شرکت و راه های رقابت او در بازار،به اثر بخشی زنجیره تأمینش وابستگی بسیار دارد (هوگس،۲۰۱۱ : ۱۸).
۲-۱۱- اعضای زنجیره تأمین
در ساده ترین حالت،یک زنجیره تأمین از یک شرکت و مشتریان و تأمین کنندگان آن شرکت تشکیل شده است.این مجموعه ، گروهی اولیه و پایه ای از اعضا است که زنجیره تأمین ساده ای را ایجاد می کند.در زنجیره های تأمین گسترش یافته سه نوع دیگری از اعضا وجود دارند.نخست اینکه در ابتدای این زنجیره های تأمین،تأمین کننده یک تأمین کننده و یا تأمین کننده ی آغازین و دوم اینکه در انتهای زنجیره،مشتری مشتری و یا مشتری نهایی قرار دارند.در نهایت اینکه دسته کاملی از شرکت ها که به یکدیگر خدمت دهی می کنند نیز در این زنجیره ها وجود دارد.این شرکت ها خدماتی همچون امور تدارکات،مالی،بازاریابی و تکنولوژی اطلاعات را ارائه می دهند.در هر زنجیره تأمین،ترکیبی از شرکت ها با عملیات های اجرایی مختلف وجود دارد.این شرکت ها ممکن است تولید کننده،توزیع کننده یا عمده فروش،خرده فروش و یا مشتری باشند . شرکت های دیگری نیز وجود دارند که در نقش پشتیبان شرکت های اصلی،محدوده ی وسیعی از خدمات مورد نیاز آن ها را ارائه می کنند(هوگس،۲۰۱۱ : ۳۶ـ۳۴ ).
۲-۱۲- انواع زنجیره تأمین
در شرکت های تولیدی سنتی کالاها پس از تولید در انبارها و مکان های دیگر انبار می شدند که این زنجیره تأمین را پیچیده تر می کرد.اگر شرکت از یک مدل تجاری ساخت بر مبنای سفارش استفاده کند هیچ نیازی برای انبار کردن محصولات ساخته شده وجود نخواهد داشت اما در عین حال نیاز برای انبار مواد خام و اجزای سازنده وجود خواهد داشت بنابراین واضح است که زنجیره های تأمین به ماهیت شرکت وابسته است.در اینجا مدل هایی از زنجیره تأمین ارائه می شود:
۱) ساخت تجمعی برای ذخیره کردن :مدل زنجیره تأمین ساخت تجمعی برای ذخیره کردن بر تقاضاهای جهت دار مشتریان در زمان واقعی به منظور ذخیره کارای موجودی کالای ساخته شده تمرکز دارد.این تجمع ذخیره اغلب از طریق استفاده از یک سیتم اطلاعاتی انجام می شود که به طور کامل یکپارچه است.بدین طریق که چنین سیستمی می تواند اطلاعات تقاضاهای زمان واقعی که می تواند برای تعدیل و توسعه برنامه ها و برنامه های عملیاتی تولید استفاده شود را جمع آوری کرده و نسبت به ذخیره اقلامی اقدام کند که مورد نیاز مشتریان است.این گونه سیستم ها به صورت یکپارچه ای فعالیت های برنامه ریزی توزیع، ساخت، برنامه ریزی تفصیلی، کنترل موجودی، انتقال و… را انجام می دهد.
۲)ذخیره کردن مستمر: ایده این مدل بر پایه از نو پر کردن موجودی تخلیه شده به طور مداوم به وسیله کار کردن به طور نزدیکی با تأمین کنندگان و یا واسطه ها استوار است.بنابراین ارتباط محکمی بین فرایند اجرای سفارش و فرایند تولیدی مورد نیاز است.این مدل کاربردی ترین مدل برای محیط هایی با الگوی تقاضای ثابت است.
۳) ساخت برای سفارش: مفهوم این مدل بر پایه سفارش برای مونتاژ کردن بلافاصله پس از دریافت سفارش استوار است.این مدل به مدیریت مفید موجودی های اجزاء و تحویل تدارکات مورد نیاز طی زنجیره تأمین نیاز دارد و یک راه حل برای غلبه بر این نیاز استفاده چند منظوره از دستگاه ها برای تولید کالاست.یکی از مزیت های اصلی این نوع مدل،ادراکی است که هر مشتری می تواند از محصول مورد نیاز خود تجسم کند به علاوه اینکه هر مشتری کالاهای خود را سریعاً دریافت می کند.
۴)مونتاژ کانالی: با یک تعدیل جزیی در مدل ساخت بر مبنای سفارش،مونتاژ کانالی به دست می آید.در این مدل بخش های هر محصول همان طور که در کانال توزیع حرکت می کند جمع آوری و مونتاژ می شوند.
۵) زنجیره تأمین جهانی: زنجیره تأمینی که تأمین کنندگان و یا مشتریان را در کشورهای دیگر درگیر خود می کند به عنوان زنجیره تأمین جهانی شناخته می شود. دلایل اصلی که چرا شرکت ها وارد زنجیره تأمین جهانی می شوند عبارت اند از : قیمت های پایین تر مواد،خدمات و نیروی انسانی،دسترسی به محصولات و فناوری که در داخل در دسترس نیستند،کیفیت بالای محصولات بازارهای جهانی،استراتژی های فروش جهانی شرکت،تشدید رقابت جهانی که در نتیجه باعث کاهش هزینه ی شرکت می شود (یاسمی،۱۳۹۰: ۲۵ـ۲۴ ).
۲-۱۳- عملکرد مدیریت در برابر چالش های زنجیره تأمین
بسیاری از تکنولوژی ها و ابزار ها در بهبود راهکار های زنجیره تأمین مورد استفاده قرار می گیرد.دامنه پیاده سازی تکنولوژی راه های جدیدی را برای تغییر ساختار سازمانی از تکنولوژی سخت افزار به تکنولوژی نرم افزار و اطلاعات برای سازماندهی می گذرد. برای رسیدن به کارایی و اثر بخشی در زنجیره تأمین ۵ عملکرد تفکیک کرده ایم که این ۵ وظیفه تا اندازه ای عاملی برای سازماندهی است.مهارت و اثربخشی مدیریت زنجیره به صلاحیت و درستی این ۵ عملکرد وابسته خواهد بود :
۱) ساختار شرکای زنجیره تأمین: طراحی زنجیره تأمین بر اساس کارایی که بر روی عوامل استراتژیک و با توجه و نیازمندی های مشتری برای طراحی زنجیره تأمین است،پایه ریزی شده است.به طوری که محدوده ی محصولات موجود ، سرویس ها محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش می دهد.بر پایه آگاهی از محصولات نهایی در زنجیره تأمین پایه ریزی می شود این به این مفهوم است که در دوره ی طولانی، کیفیت محصولات برای ادامه رقابت باید توسعه و بهبود یابد. همچنین یکپارچگی زنجیره تأمین، میزان رقابت پذیری را تعیین خواهد کرد. ۲) پیاده سازی ارتباطات مشارکتی : این بخش به انواع مشارکت های ضروری برای شرکت اشاره می کند، این عملکرد ارتباطات زنجیره تأمین را به مشارکت با عوامل خارج از شرکت گسترش می دهد.هر تغییری در زنجیره تأمین باید به اطلاع شرکا برسد و در کل زنجیره پیاده شود.عملیات پشتیبان فرآیندهای زنجیره تأمین: سازماندهی تغییرات و نقش عملکردها در تغییرات زنجیره تأمین،فرایند مشارکتی برای طراحی مجدد زنجیره تأمین،اجرای ارزیابی ها و نقش آنها،جایگاه عملکرد مدیریت زنجیره تأمین در درون شرکت.
۳) طراحی زنجیره تأمین برای سود دهی استراتژیک : مدیریت زنجیره تأمین مشارکت مؤثر عوامل خارج از شرکت را ایجاب می کند اما ارتباط هر شرکت با شرکت های خارج از آن بسیار مشکل زا است.
۴) اطلاعات مدیریت زنجیره تأمین : نقش سیستم های اطلاعاتی را در اصلاح زنجیره تأمین نباید نادیده گرفت،این بخش نقش تکنولوژی را در اصلاح زنجیره تأمین نشان می دهد.تغییرات سیتمی باید تغییرات(اصلاح) فرآیندها و استراتژی شرکت را تحت شعاع قرار دهد.
۵) کاهش هزینه های زنجیره تأمین : شاخص اصلی بهبودی زنجیره تأمین،کاهش هزینه است. این کوشش ها برای استراتژی ها و سیاست های کارایی انجام می شود. برخی از دلایل اصلی هزینه زایی عبارت اند از:
عدم وضوح فرایند زنجیره تأمین
تغییرات رویه های داخلی و خارجی شرکت
ضعف موجود در طراحی تولید
ضعف حلقه های زنجیره در ارتباط میان شرکای زنجیره تأمین( یاسمی ، ۱۳۹۰ ، صص ۲۸ـ۲۶ ) .
۲-۱۴- فازهای اصلی زنجیره تأمین

    1. طراحی مفهومی: فاز اول نشان دهنده ی استراتژی ساخت است،در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر برای آینده و ایجاد یک ساختار برای پیاده سازی تعیین می شود.برای فرآیندهای فاز اول یک مدل ویژه سازمان لازم است،که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است.بحث اصلی در این فاز طراحی مفهومی است که مدرکی برای تصدیق و اجرای دو فاز دیگر است.هدف از اجرای این فاز درک جزئیات مربوط به هزینه ها و شناخت سیستم و منافع پیاده سازی SCM است.
    1. طراحی جزئیات و تست: این فاز می تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود یعنی جزئیات طراحی می شود و به طور همزمان راه حل ها در دنیای واقعی تست می شوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آن ها برای پیاده سازی در سیستم به منظور پشتیبانی طراحی زنجیره تأمین جدید توصیه می شود.
    1. پیاده سازی: در این فاز در ادامه فاز دوم،زمانبندی پیاده سازی دوره های بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام می گردد(یاسمی، ۱۳۹۰: ۳۲ـ۳۱ ).

از لحاظ ساختاری مهمترین مشکلی که زنجیره تأمین با آن روبروست مشکل تعدد مراکز تصمیم گیری برای تولید، تبدیل و جریان کالاها و خدمات است.این امر موجب تشدید نوسانات تقاضا در طول زنجیره می شود هر چقدر از انتهای زنجیره به سمت ابتدای زنجیره (اولین تأمین کننده )حرکت کنیم،نوسانات تقاضا تشدید می گردد که این پدیده به اثر شلاقی چرم معروف است.بدین ترتیب موجودی انباشته زیادی در بین اعضای زنجیره ایجاد می شود که باعث بالا رفتن هزینه و قیمت نهایی کالا شده و قدرت رقابت زنجیره کاهش خواهد یافت(رشیدبیگی،۱۳۹۰: ۷۴).
۲-۱۵- تاریخچه زنجیره تأمین
پس از جنگ جهانی دوم،مدیریت زنجیره تأمین مجموعه ای مستقل از پروسه های خطی بود که تولید کننده ها، انبارداران، عمده و خرده فروشان را به هم وصل می کرد.در دو دهه ی ۶۰و۷۰ میلادی، سازمان ها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش می کردند تا با استانداردسازی و بهبود فرآیندهای داخلی خود محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ پیش نیاز دستیابی به خواسته های بازار و در نتیجه کسب سهم بازار بیشتری است.به همین دلیل سازمان ها تمام تلاش خود را برای افزایش کارایی معطوف می کردند.در دهه ی ۸۰ میلادی با افزایش تنوع در الگوهای مورد نیاز مشتریان، سازمان ها به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضای نیازهای مشتریان علاقمند شدند. در دهه ی ۹۰ میلادی به همراه بهبود در فرایند تولید وبه کارگیری الگوهای مهندسی مجدد مدیران بسیاری از صنایع دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآیندهای داخلی و انعطاف پذیری در توانایی شرکت کافی نیست بلکه تأمین کنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند و توزیع کنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاست های توسعه بازار تولید کننده داشته باشند. با چنین نگرشی، رویکردهای زنجیره تأمین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد.از طرف دیگر با توسعه ی سریع فناوری اطلاعات در سال های اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تأمین، بسیاری از فعالیت های اساسی مدیریت زنجیره تأمین با روش های جدید در حال انجام است. در واقع مدیریت زنجیره تأمین نتیجه تکاملی مدیریت انبارداری است.در مسیر تکامل با اضافه شدن مباحث مدیریت ساخت،تدارکات و سفارشات مفهوم لجستیک پدید آمد.وضعیت کنونی یعنی زنجیره تأمین نتیجه به هم پیوستن حلقه های عملیات مختلف است که در یک سوی آن تأمین کنندگان و در سوی دیگر مشتریان قرار دارند.به بیان دیگر مفهوم مدیریت زنجیره تأمین نتیجه استمرار منطقی تحول در نظریات مدیریت تولید و عملیات است.در عمل مدیریت زنجیره تأمین تلفیقی از قلمروهای ویژه در فضای مفهومی مدیریت شامل مدیریت کیفیت فراگیر، فرایند طراحی مجدد کسب و کار و شیوه تولید به موقع می باشد(حیدری قره بلاغ،۱۳۸۷: ۴۴).
۲-۱۶- سیر تحول زنجیره تأمین
به سختی می توان زمان دقیقی را مشخص کرد که در آن ، بحث درباره ی زنجیره تأمین برای اولین بار در دنیا شروع شد.اما لا اقل از یک چیز اطمینان داریم و آن اینکه این اصطلاح که در حوالی سال ۱۹۹۳ به عنوان یکی از بزرگ ترین و پا برجاترین بحث های صنایع مطرح شده است،ریشه در شیوه هایی دارد که در اواخردهه ی ۱۹۵۰ و دهه ی ۱۹۶۰ میلادی اجرا شد،اگر نگوییم که از زمان هنری فورد[۱۳] و اولین دوره تولید انبوه خودروها نمونه هایی از آن وجود دشته است.در این رابطه زوکرمن معتقد است که اولین طرح های اجرایی زنجیره تأمین نوین در اواخر دهه ی ۱۹۵۰ آغاز شد یعنی وقتی که کارکنان برای اولین بار به مدیریت کالا به ویژه به تدرکات (لجستیک) مربوط به انتقال مواد اولیه و محصولات تمام شده،به کارخانه و به بیرون از آن توجه کردند.بنابراین بیشتر کارشناسان با این نظر موافقند که مدیریت زنجیره تأمین به شکل امروزی آن از تلاش های برنامه ریزی مواد مورد نیاز[۱۴] حاصل شده که شرکت های بزرگی همچون اچ پی[۱۵]،دییر[۱۶]،پروکتور و گمبل[۱۷] و شرکت های دیگر در اواخر دهه ی ۱۹۷۰ برای برنامه ریزی و کنترل بهتر مواد اولیه تجربه می کردند.ساختن کامپیوترهای پیشرفته در اواخر دهه ی ۱۹۶۰ میلادی برای شرکت ها این امکان را فراهم ساخته بود که صورت حساب های پراکنده مواد اولیه را به کامپیوترهای خود بدهند تا آن ها را برنامه ریزی و از نظر مراحل زمانی،مرتب کنند.به همین ترتیب برنامه های پر حجم و جدید کامپیوتری امکان استفاده از سبد زمانی را فراهم کرده بود،یعنی برنامه ریزی سبدهای زمانی انتقال مواد اولیه و سفارش های تولید.این آغاز تحلیل مدیریت زنجیره تأمین بود.به این ترتیب امکان این که MRP را به بیرون از سازمان منتقل کرده و کنترل بیشتری بر مواد اولیه ای که از سوی تأمین کنندگان وارد شرکت می شود فراهم شد.برای بسیاری از شرکت ها، این کار به معنای کاستن از تعداد هزاران تأمین کننده و اکتفا نمودن به تعداد اندکی از بهترین های آن ها بود و این یعنی آغاز واگذار کردن بخش هایی از فرایند تولید به بیرون از سازمان و مدل یکپارچگی عمودی که مستلزم آن بود که یک تولید کننده همه کارها را خودش انجام دهد، کنار نهاده شد(حسینی،۱۳۹۲ ۲۵ ـ۲۴) .
علاوه بر این در دهه ی ۱۹۷۰ بود که برنامه ریزی منابع تولید معرفی شد و مدیران به اثر نامطلوب موجودی کالای در جریان ساخت روی هزینه تولید،کیفیت،توسعه محصول جدید و زمان تحویل پی بردند بدین ترتیب مفاهیم جدید مدیریت مواد،برای بهبود عملکرد سازمان پناه آوردند(جعفر نژاد،۵۲۳:۱۳۸۵).
بنابراین کارشناسان دیگر آغاز تفکر زنجیره تأمین را سال ۱۹۶۳ می دانند که در آن،نظام ملی مدیریت توزیع فیزیکی آمریکا تأسیس شد که سکوی پرتابی برای تفکر نوین آن زمان درباره - ی روابط متقابل بین عملکرد بخش های انبارداری و حمل و نقل بود.مدیریت توزیع فیزیکی، این دو بخش را یک کاسه کرده بود و با بهره گرفتن از حمل و نقل سریع تر به دفعات بیشتر و به ویژه مطمئن تر،موجبات کاهش حجم انبارها را فراهم ساخته بود.کوتاه کردن زمان پاسخگویی به سفارش ها از طریق جابه جایی سریع تر اجناس انبار و حمل و نقل سریع تر آن ها،طول دوره پیش بینی را کاهش داد و در نتیجه،پیش بینی ها نیز درست تر بود.شروع یک کاسه کردن انبارداری و حمل و نقل که بعداً به عنوان تدارکات (لجستیک) از آن یاد می شد،از این دوره بود.بعضی از کارشناسان سیر تحول طرح اولیه تدارکات را که تا دهه ی ۱۹۹۰ میلادی هنوز به یک صنعت عمده تبدیل نشده بود،یک مرحله ثانویه مدیریت زنجیره تأمین می دانند.چندسال طول کشید تا تهیه مواد اولیه خود را با MRP وفق دهد و به آن پیوند بخورد،که بعداً به یک جنبه از مدیریت زنجیره تأمین تبدیل شد.حتی تا اوایل دهه ی ۱۹۸۰ میلادی،بسیاری از شرکت ها برای تهیه ی مواد اولیه خود هنوز از مداد و کاغذ استفاده می کردند.در این خصوص اکثر کارشناسان معتقدند که تحولات عمده ای در مدیریت موجودی کالا و ارسال آن ها در دهه ی ۱۹۷۰ میلادی و اوایل ۱۹۸۰ بروز کرد.یعنی وقت که سیستم های کامپیوتری تا آن حد تکامل یافتند که می توانستند گزارش های مدیریت و داده های دیگر را به دفعات بیشتر،ارائه کنند. دیگر لازم نبود سیستم های برنامه ریزی روی بسته هایی اجرا شود که گزارش های طولانی ایجاد میکردند که پر از داده ها و نیاز به مرتب کردن و تجزیه کردن داشتند.اکنون دیگر می شد پرونده ومعاملات صورت گرفته و مواد خریداری شده را به طور جداگانه نگهداری کرده و در سیستم MRP جای داد(حسینی،۱۳۹۲ :۲۶ ـ۲۵).
شکل (۲-۱)مراحل تکامل مدیریت زنجیره تأمین
منبع:جعفر نژاد(۱۳۸۵).
در همین راستا استانداردهای تبادل الکترونیکی داده ها (EDI)[18] تهیه شد که به کمک آن ها می شد مقدار زیادی از داده ها را روی یک شبکه بزرگ کامپیوتری بین مشتریان،تولید کنندگان، عرضه کنندگان،شرکت های باربری و حمل و نقل،توزیع کرد .در این دوره در شرکت ها صحبت از انتقال اطلاعات بود حدوداً در همین زمان،ژاپنی ها در جستجوی یک فرایند جدید تولیدی بودند که مواد اولیه را از طریق این سیستم جلو می برد و اصول پایه تولید و ارسال به موقع را به کار می بست.تولید و ارسال به موقع نیازمند ارتباطات فراوان و مفصل بین مشتری،تولید کننده،شرکت باربری،شرکت حمل و نقل و خرده فروشی (در صورت ارتباط داشتن با آن ) است تا موجودی مواد اولیه،قطعات و محصولات تمام شده را بتوان درحداقل زمان ممکن نگهداری کرد(حسینی،۱۳۹۲ :۲۸ ).
در این زمینه تشدید رقابت جهانی در دهه ی ۱۹۸۰،سازمان های در تراز جهانی را مجبور به طراحی و ارائه محصولاتی با قیمت پایین،کیفیت بالا و با قابلیت اطمینان و انعطاف پذیری بالاتری ساخت.تولید کنندگان از تولید به هنگام و دیگر ابتکارات مدیریتی،برای بهبود اثر بخشی تولید خود استفاده کردند.در محیط تولید به هنگام،تولید کنندگان به اهمیت و منافع بالقوه شراکت و تعامل در روابط خریدار ـ فروشنده پی بردند.مفهوم مدیریت زنجیره تأمین هنگامی که تولید کنندگان،شراکت راهبردی با تأمین کنندگان مستقیم خود را تجربه کردند،به وجود آمد.علاوه بر متخصصان تدارکات،متخصصان پشتیبانی و حمل و نقل نیز،مفهوم مدیریت مواد را یک مرحله به جلو بردند و عملیات توزیع و حمل و نقل را نیز در آن جای داده و در نهایت منجر با ایجاد مفهوم پشتیبانی یکپارچه شدند که به عنوان مدیریت زنجیره تأمین نیز شناخته می شود(جعفرنژاد، ۱۳۸۵: ۵۲۴ ـ۵۲۳).
۲-۱۷- دهه ۱۹۹۰ میلادی و رشد سریع زنجیره های تأمین
در اوایل دهه ی ۱۹۹۰ میلادی،مفهوم زنجیره تأمین هنوز وارد واژگان عامیانه سازمانی نشده بود.کارکنان درباره ی تولید یا دسترسی به منابع،روندهای حمل و نقل یا روندهای توزیع صحبت می کردند.آن ها MRP و پاسخ کارآمد به خواسته های مشتری (ECR) [۱۹] را که یک نسخه اولیه از جهت گیری زنجیره تقاضا بود اجرا می کردند و برنامه هایی را برای پر کردن مداوم جاهای خالی انبار تنظیم کرده بودند.ولی تا قبل از ۱۹۹۳ یا ۱۹۹۴،اگر از زنجیره تأمین سخن می گفتید عموم مخاطبان سازمانی شما،با چشم های خیره و دهان های باز شما را می نگریستند.سپس تقریباً به یکباره در زمانی که دقیقاً نمی توان گفت چه موقع بو،حدوداً در سال ۱۹۹۶ ـ ۱۹۹۵، زنجیره تأمین جای خود را در میان عموم باز کرد.مجلات تجاری و کسب و کار عمومی که موضوع آن ها فقط زنجیره تأمین بود منتشر شدند.همه جا کنفرانس هایی با موضوع زنجیره تأمین برگزار می شد که تا کنون نیز ادامه دارد.ما اکنون وارد مرحله ای به نام “زنجیره تأمین یکپارچه” شده ایم . ظهور زنجیره تأمین به عنوان یک شیوه پرطرفدار را می توان به پیشرفت فناوری و ورود آن به عرصه تولید،اتاق رانندگان کامیون انبارها و خرده فروشی ها نسبت داد که با همه ی آن ها JIT و تولید ناب امکان پذیر می شود.نمی توان بدون نوعی از ارتباط الکترونیکی پیشرفته تر از تلفن،با تولید و ارسال به موقع،طول سیکل تولید را کاهش داد.همچنین توجه به جلب رضایت مشتری و کیفیت نیز اکنون بیشتر از گذشته است و هدف مدیریت زنجیره تأمین پرداختن به این مسائل است(حسینی،۱۳۹۲ :۲۹).
همچنین در حال حاضر می توان مدیریت زنجیره تأمین را شامل دو مرحله دانست : مرحله قبل از اینترنت و مرحله بعد از اینترنت.در اواسط دهه ی ۱۹۹۰ میلادی،دستگاه فاکس، کامپیوتر تبادل الکترونیکی داده ها (EDI)، بارکد گذاری، فرکانس رادیویی و فناوری ماهواره به حدی تکامل یافته بود که از آن ها می شد به صورت روزانه برای افزایش بازدهی و کاهش زمان و منابع هدر رفته در فرآیندهای تهیه،تولید،انبارداری و ارسال استفاده کرد.حدوداً در سال ۱۹۹۵،این امکان به وجود آمده بود که از طریق ماهواره اطلاعات را بازپخش (رله) کرده و بین شرکت باربری،حمل و نقل و مشتری توسط EDI رد و بدل کرد.این روش پر درد سر تر از اینترنت بود ولی با این وجود،روشی سریع،کارآمد و مناسب برای برای رله کردن داده ها و اطلاعات در زمانی تقریباً بدون درنگ بود.به طور کلی اصول پایه مدیریت زنجیره تأمین رضایت مشتری،کاهش هزینه ها،مدیریت موجودی انبار،انتقال کارآمد و صحیح اطلاعات و ارسال به موقع،هنوز هم در جهان در حال تحول اینترنتی و با توانایی های وب امروز،به قوت خود باقی است.حتی اگر همه ی فعالیت های مربوط به مذاکره،خرید و معامله از طریق اینترنت انجام شود (یعنی تجارت الکترونیکی کسب و کار(B2B)[20] )،باز شرکت ها و موسسات باید محصولات خود را تولید،انبارداری و ارسال کنند. البته مدیریت سفارش ها،تهیه صورتحساب ها و دیگر امور مالی،جای خاص خود را دارد اما کسانی که در نوک پیکان این جهان اینترنتی جدید قرار دارند،دیگر درباره زنجیره تأمین صحبت نمی کنند بلکه سخن آن ها درباره شبکه تأمین،گروه های تجاری همیار و شبکه های ارزش گذاری است.به بیان دیگر،دنیای زنجیره تأمین و دنیای تجارت الکترونیکی در حال ادغام در هم هستند و شیوه های جدید تجارت و نگاه جدیدی به زنجیره تأمین را به وجود می آورند(حسینی،۱۳۹۲ : ۳۱).
۲-۱۸- مدل کلی تحقیق (چارچوب مفهومی پیشنهادی تحقیق )
زمان حمل کالا از
انبار مرکزی به انبار مراکز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...