کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



لی می نویسد: دو بعد حمایت خانواده، پیوستگی خانواده و درگیری والدین در فعالیت های دانشگاهی در وضعیت تحصیلی و سازگاری دانشجویان مؤثر است. دانشجویانی که والدینشان را در علایق و نگرانی های مربوط به مسائل دانشگاهی شریک کرده اند از لحاظ تحصیلی، عملکرد بهتری نسبت به سایرین داشته اند و رفتارهای مداخله ای والدین به طور معناداری بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی فرزندان تاثیر گذار است. یافته ها و نتایج پژوهشی حاکی از آن است که تسهیل ارتباط بیشتر، گرمتر و مستقیم دانشجویان با خانواده و والدین خود تأثیرات مهم و معناداری بر بهبود وضعیت تحصیلی، رفتار اجتماعی دانشجویان دارد(۳۶). به طور کلی عوامل خانوادگی عواملی هستند که معرف وضع اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی خانواده دانشجو است(۲۸). منظور محقق از عوامل خانوادگی در این مطالعه نیز عواملی مانند وضعیت تاهل والدین، سطح تحصیلات والدین، شغل والدین، میزان درآمد خانواده، وضعیت مسکن، محل سکونت والدین، بیماری والدین، درگیری با مسائل و مشکلات خانوادگی و فوت یکی از بستگان درجه اول در طول تحصیل می باشد.
از دیگر عوامل مرتبط با وضعیت تحصیلی، عوامل آموزشی است(۸). منابع موجود نشان می دهند که آموزش تحت تاثیر پنج عامل فراگیر، فراده، برنامه ، تجهیزات و محیط آموزشی است که هر یک از عوامل مذکور دارای ویژگی هایی هستند که برحسب شرایط می توانند در موفقیت و شکست تحصیلی دانشجویان تأثیرات متفاوتی داشته باشند(۳۱). از ارکان اصلی مؤثر در کیفیت آموزش عالی نیز سه عامل عمده استاد، دانشجو و نظام آموزشی می باشند. بدیهی است این سه عامل جدا از یکدیگر و جدا از کلّ جامعه نیستند، بنابراین باید در ارتباط با یکدیگر در نظر گرفته شوند. هر کدام از این عوامل بر دیگری تأثیر گذاشته و از دیگری تأثیر می پذیرند(۶۳). خودارزیابی دانشجویان اطلاعات ارزشمندی را در مورد مجموعه برنامه ها و اقدامات انجام شده در راستای اهداف آموزشی در اختیار برنامه ریزان قرار داده و مشکلات و کاستی های برنامه را مشخص می کند(۶۴). نتایج طرح تحقیقی سازمان یونسکو در رابطه با عملکرد تحصیلی، نشان داد عواملی چون محیط آموزش، ویژگی های فراده و نیز فراگیر در وضعیت تحصیلی نقش دارد که هر یک از این عوامل تابع شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه می باشد(۴۰)(شکل ۲-۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یکی از مهمترین عوامل آموزشی، مربوط به فراگیر است که در حیطه های خودکارآمدی تحصیلی، توجه و تمرکز حواس، غیبت از کلاس های درسی، اضطراب امتحان و تقویم و ساعات آموزشی به آن اشاره می کنیم.:
خودکارآمدی تحصیلی : خودکارآمدی[۲۹] یکی از مفاهیم کاربردی در نظریه یادگیری شناختی - اجتماعی بندورا [۳۰]می باشد. بندورا واژه خودکارآمدی را به عنوان عقاید یک شخص در مورد توانایی خویش برای سازگاری با موقعیت های خاص تعریف کرده است. طبق نظریه وی، افراد با باور کافی به کارآمدی خود، بهتر قادر به سازگاری با نیازهای موقعیت خاص می باشند، در حالی که افرادی که از خودکارآمدی کافی برخودار نیستند، در ارائه فعالیت های خاص با مشکل روبرو می شوند(۶۵). خود کارآمدی تحصیلی به قضاوت فرد راجع به توانایی اش برای سازمان و انجام انواع تکالیف آموزشی طرح شده، گفته می شود. افراد با خودکارآمدی تحصیلی بالا در مقایسه با دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی پایین تر، اطمینان بیشتری دارند که بتوانند تکالیف آموزشی را انجام دهند. سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی، منجر به میانگین نمرات بالاتر و و پایداری برای تکمیل تکالیف می شود. دانشجویان با کارآمدی تحصیلی بالا، عملکرد و سازگاری تحصیلی بهتری نیز دارند(۶۴). افراد با احساس بالایی از خودکارآمدی نسبت به یک هدف یا وظیفه، احساس و عملکرد متفاوتی از سایر افرادی که خود را ناکارآمد می بینند، دارند(۶۶). افراد با خودکارآمدی بالا با احتمال بیشتری موفقیت و شکست را متفاوت از سایرین درک می کنند. آنها تمایل دارند که شکست را به تلاش ناکافی نسبت دهند و در نتیجه انرژی و تعهد خود را برای تلاش برای غلبه بر آن و رسیدن به هدف بیشتر می کنند، در حالیکه افراد با خودکارآمدی پایین، بیشتر بر شکست ها و شک هایشان تمرکز کرده و مانع متعهد باقی ماندن برای رسیدن به اهدافشان می شوند(۶۷). مولتون[۳۱] نشان داده که خودکارآمدی به عنوان یک ساختار استوار در توضیح و پیش بینی کارآیی تحصیلی دانشجویان می تواند بکار رود(۶۸). علاوه بر آن، خودکارآمدی به همراه سایر خصوصیات شخصیتی نظیر اعتماد به نفس بالا با رضایتمندی شغلی و کارآیی شغلی نیز مرتبط است(۶۹). اگرچه خودکارآمدی، اغلب در پرستاری مورد تاکید قرار گرفته است، اما مطالعات اندکی نقش آن را در وضعیت تحصیلی مورد مطالعه قرار داده اند(۷۰). لاچینگر[۳۲] معتقد است هنگام مواجه شدن با مشکل در برنامه تحصیلی، دانشجویان با خودکارآمدی بالا می توانند با تلاش بیشتر بر موانع غلبه کنند(۷۱). در همین رابطه، هاروی[۳۳] و مک موری[۳۴] یافتند که دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی پایین تر نسبت به دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی بالاتر با احتمال بیشتری دوره پرستاری را رها می کنند(۷۲).
توجه و تمرکز حواس: برای یادگیری و به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط توجه به آن مطلب است که اگر دانش آموز یا دانشجو از هوش بالایی هم برخوردار باشد اما به مطلب یا موضوع توجه نکند، نمی تواند آن را فرا بگیرد. علت افت و شکست تحصیلی برخی از دانش آموزان یا دانشجویان ناشی از عدم توجه به معلم یا استاد و دروس تدریس شده و نیز عدم تمرکز حواس، هنگام مطالعه و انجام تمرینات درسی است. اگرچه برخی از دانش آموزان و دانشجویان از ضعف حافظه خود شکایت دارند، اما مطالعات در مورد آنها نشان داده است که بر خلاف ادعای خود از حافظه خوبی برخوردار هستند. بنابراین بنظر می رسد اشکال در آنجا باشد که در هنگام فراگیری به مطالب مطرح شده توجه کافی نداشته اند. در واقع اشکال از ضعف توجه و تمرکز است تا ضعف حافظه. بدیهی است تا به موضوع یا محرکی توجه نشود آن موضوع یا محرک وارد حافظه نخواهد شد و تا چیزی نیز وارد حافظه نشده باشد، امکان بازیابی و به خاطر آوردن آن وجود ندارد. هر چه بیشتر و دقیق تر به چیزی توجه کنیم از مجموعه حواس بیشتر استفاده شده، درک و فهم و بازیابی آن از حافظه آسان تر خواهد شد. جهت افزایش و جلب توجه و تمرکز دانش آموزان و دانشجویان، معلمان و اساتید می توانند از روش هایی نظیر استفاده از تصاویر، محرک های شنیداری، رنگ ها، تکرار مطالب و … استفاده کنند(۵۶).
غیبت از کلاس های درسی: گاهی علت کاهش عملکرد تحصیلی، غیبت از کلاس های درسی است. غیبت باعث می شود دانش آموز یا دانشجو از توضیح بسیاری از دروس محروم مانده، نتواند به صورت خودخوان آنها را جبران نماید و علاوه بر آن باعث ایجاد نگرش منفی و نامطلوب در معلم یا استاد شده که می تواند باعث افت عملکرد تحصیلی گردد(۵۸).
اضطراب امتحان: اضطراب به معنی دلهره و نگرانی از وجود یا عدم وجود چیزی، روی دادن حادثه یا اتفاقی ناخوشایند، ترس از شکست، عدم موفقیت و ناکامی در امتحان، نرسیدن به هدف و مقصود و هر عامل دیگری که باعث نگرانی فرد گردد. یکی از عمده ترین مسائلی که باعث اضطراب دانش آموزان و دانشجویان در زمینه درس و تکالیف می شود، انباشته شدن مطالب و دروس در شب امتحان می باشد. طبیعی است فردی که در طول سال تحصیلی، مطالعه نداشته باشد و همه مطالب را برای شب امتحان نگه دارد مسلماً از عهده آن بر نیامده و دچار یک فشار عصبی شدید و اضطراب می شود که باعث عدم تمرکز فکر و حواس شده و یادگیری حاصل نمی شود. با این حال در شکل مطلوب، امتحان و یا ارزشیابی ناظر بر جمع آوری اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیمات درست و واقع بینانه در فرایند یاددهی و یادگیری است، اما عملاً آنچه که در صحنه نظام آموزشی و در روند فعالیت های یاددهی-یادگیری ملاحظه می شود، تبدیل جریان امتحان و ارزشیابی به فعالیتی نتیجه گرا، کمیت مدار و بالطبع اضطراب زا و ناخوشایند برای فراگیران است(۷۳). پژوهشگران معتقدند نگرانی می تواند باعث افت بیشتر در عملکرد و پیشرفت تحصیلی شود(۵۶).
تقویم و ساعات آموزشی: یکی از عوامل مرتبط با وضعیت تحصیلی، میزان ساعاتی است که دانش آموز یا دانشجو در کلاس درس حضور دارد. ساعات مفید اختصاص یافته به این امر که متناسب با علایق و روند رشد دانش آموزان یا دانشجویان باشد، توفیق بیشتری را در عملکرد تحصیلی و نیز موفقیت آنان به همراه دارد(۷۴).
دومین حیطه عوامل آموزشی مربوط به معلمین و اساتید است که از مهمترین عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی محسوب شده و می تواند عامل مهم در موفقیت یا افت تحصیلی نیز به حساب آید(شکل ۲-۱).
معلمان و اساتید و رابطه بین معلم و دانش آموز یا استاد و دانشجو: ویژگی های حرفه ای معلمان و اساتید نقش اصلی و تعیین کننده در اصلاحات آموزشی دارد. لذا هر گونه اصلاح و پیشرفت در کیفیت آموزشی دانش آموزان و دانشجویان به طور مستقیم به کیفیت آموزشی معلمان و اساتید وابسته است. ارتباط صحیح با معلم یا استاد می تواند دانش آموز یا دانشجو را نسبت به درس علاقه مند کرده و وی را در موفقیت درسی یاری رساند(۵۶).
روش های آموزشی: انتخاب شیوه های نامناسب تدریس توسط معلمان یا اساتید از مهمترین علل کاهش عملکرد تحصیلی است. در اکثر کلاس ها تنها به شیوه سخنرانی و یادگیری از رونویسی اکتفا می شود. با این حال می توان با بهره گرفتن از وسایل و تجهیزات کمک آموزشی که به سرعت در حال تغییر است، باعث بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و یا دانشجویان شد(۵۸).
ارزشیابی: نحوه ارزشیابی دانش آموزان یا دانشجویان توسط امتحانات به معلمین و اساتید این امکان را می دهد که در حین دوره آموزش یا پس از پایان آن، آموخته های دانش آموزان و دانشجویان را ارزیابی کنند. با این حال عدم توجه به پاره ای از اصول در امتحانات هم از سوی معلمین و اساتید و هم از سوی دانش آموزان و دانشجویان می تواند وسیله تهدید کننده ای شود که منجر به اضطراب گردد که نه تنها هدف از ارزشیابی را مختل می کند، بلکه باعث افت کمی و کیفی تحصیلی نیز شود(۵۹).
دسته دیگری از عوامل که می توانند نقش به سزایی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان یا دانشجویان داشته باشند، عوامل مربوط به محیط تحصیل است(شکل ۲-۱).
فضا، امکانات و تجهیزات: محیط به نحو چشمگیری در میزان یادگیری دانش آموزان و دانشجویان تاثیر دارد. عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که در شش قسمت به شرح ذیل دسته‌بندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است(۷۵).
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)
▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا
▪ حرارت و تهویه کلاس
▪ صدا و عوامل مربوط به آن
▪ سازماندهی و آرایش کلاس
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانه‌های آموزشی
زمان مناسب جهت تدریس از ضروریات یک کلاس است. همچنین نور کافی یا اینکه تابلوی کلاس طوری نصب شده باشد که همه به راحتی بتوانند از آن استفاده نمایند، از دیگر موارد است. مهمترین و کیفی ترین برنامه های درسی و آموزشی نیازمند وجود امکانات و تجهیزات لازم برای اجرا می باشد. تراکم جمعیت در کلاس، فشردگی برنامه های درسی، کمبود کتب درسی و کمک آموزشی و بعضاً دایر نبودن رشته های تحصیلی مورد علاقه، دوری زیاد محل تحصیل از محل سکونت، حتی رفت و آمد و بسیاری از مسایل دیگر می تواند زمینه ساز عدم موفقیت تحصیلی باشد(۷۵). یافته های مطالعه لوگان[۳۵] نشان داده است که وجود تجهیزات و امکانات رفاهی مناسب تاثیر مثبتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد(۷۶). همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان حاصل گردد. هر قسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگر جزئی از نظام از کار باز بایستد، کارآیی اجزای دیگر نظام، کاهش یافته و صدمه خواهد دید. با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون‌ دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود.
شکل ۲-۱ عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی (۶۲)
به طور کلی محققین عوامل مختلفی را در وضعیت تحصیلی دانشجویان دخیل دانسته اند. بنابراین بررسی این عوامل و میزان سهم هر یک از آنها در عملکرد تحصیلی دانشجویان می تواند به تعیین راهکارهایی در راستای بالا بردن کارایی نظام آموزشی منجر شده و برنامه ریزان نظام دانشگاهی را برای اهداف دانشگاه که همانا پرورش نیروی انسانی متخصص است، یاری دهد(۴۳). باید خاطر نشان ساخت که آموزش علوم پزشکی بخشی از نظام آموزش عالی است که با حیات انسان ها سر و کار دارد و توجه به جنبه های کمی و کیفی آن از اهمیت ویژه ای برخودار است. بنابرین، اگر سلامت جامعه را در گرو کیفیت خدمات، پیشگیری، آموزش بهداشت و درمان بدانیم و به نقش مهم مراقبان بهداشتی، پزشکان، پرستاران، ماماها و … توجه نماییم و آنان را به عنوان عضوی مؤثر در ارائه خدمات اجتماعی بشناسیم، در این صورت وجود نظامی علمی و حرفه ای در دانشگاه به عنوان بستر واقعی تربیت این نیروی انسانی غیر قابل انکار است. قابلیت دانشجویان علوم پزشکی، بازتابی از عملکرد آموزش پزشکی را در روند آموزش و یادگیری فراهم می کند و سنجش آن می تواند وضعیت دانشجویان در حال تحصیل را از نظر صلاحیت های عمومی کسب شده روشن کند. مشخص شدن موارد مثبت و نقاط ضعف دانشجویان می تواند شواهدی را برای بازنگری در فرایند اجرای برنامه آموزش علوم پزشکی فراهم نماید(۴۴). در این بین پرستاری و مامایی از حرف پیچیده و زیر شاخه علوم پزشکی است که با بهره گرفتن از علوم و مهارتهای خاص خود در جهت ارتقا بهبودی بیماران از نظر جسمی و روحی و اجتماعی گام بر می دارد(۴۵). از اینرو دست اندرکاران آموزش پرستاری و مامایی باید عوامل موثر بر کیفیت و کمیت آموزشی را شناسایی نموده و عوامل منفی یا بازدارنده آموزشی را تحت عنوان مشکلات آموزش معرفی نمایند. همچنین اگر برنامه های آموزشی به درستی طراحی و اجرا نشوند و نتوانند به اهداف مورد نظر دست یابند، می توانند خسارت های جبران ناپذیر و اثرات زیان بار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر جامعه دانش آموختگان و اعتبار علمی دانشگاه وارد آورند. زیرا اگر این دانشجویان دارای تحصیلات خوبی نباشند به خاطر حساسیت شغلی و ارتباط آن با سلامت افراد جامعه این مشکل به صورت حیاتی خود را نشان خواهد داد. به گونه ای که این دانشجویان متعاقب افت تحصیلی، در بیمارستان و مراکز بهداشتی نیز عملکرد ضعیفی را از خود نشان خواهند داد که بعضاً این عملکرد ضعیف غیر قابل جبران خواهد بود(۴۴). بنابراین، حفظ سطح مطلوب خدمات آموزشی بدون ارزشیابی و کنترل دقیق و منظم امکان پذیر نمی باشد(۴۰).
مروری بر مطالعات انجام شده
عملکرد تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن موضوعی است که همواره توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در همین راستا، گوردون و همکاران[۳۶] در یک مطالعه عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانشجویان فیزیوتراپی را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده های کلیه دانشجویان یک دانشکده فیزیوتراپی در جامائیکا در یک دوره ۲۰ ساله مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۲۵۰ دانشجو تخمین زده شد. متغیرهای مستقل عبارت از سن، جنس، وضعیت تأهل، نمره های امتحانات ورود به دانشگاه و سابقه کار قبلی بود و متغیر وابسته عبارت از نتایج امتحانات نهایی، درصد دانشجویانی که سال اول دوره را با موفقیت گذرانده بودند، طولانی شدن مدت تحصیل و ترک تحصیل بود. اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و توسط آمار توصیفی(درصد و میانگین) و آمار استنباطی(آزمون مجذور کای و t - testو ANOVA) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که سن زمان پذیرش دانشجو بین ۱۷ تا ۴۰ سال و با میانگین و انحراف معیار ۲۷/۳ ± ۹/۲۰ بود. ۴/۹۳% دانشجویان مجرد بودند. ۸/۲۶% سابقه کار قبلی داشته و ۴/۱۲% نیز سابقه تحصیل دانشگاهی پیش از ورود به این دوره را داشتند. میانگین تعداد عناوین دروسی که دانشجویان گذرانده بودند طی سال های اول، دوم و سال آخر به ترتیب ۲/۱۰ مورد(حداکثر ۱۵)، ۱۱ مورد(حداکثر ۱۶) و ۶/۵ مورد(حداکثر ۸) بود. در طول سه سال تحصیل، دانشجویان طی یکبار برگزاری آزمون، ۹۲% از تمام دوره ها را گذرانده بودند. در حالیکه ۶/۲۱% دانشجویان با طولانی شدن مدت تحصیل مواجه بوده و ۸/۱۶% نیز ترک تحصیل کرده بودند. رابطه بین عملکرد تحصیلی و سن نشان داد که دانشجویان جوان در مقایسه با دانشجویان مسن‌تر کمتر ترک تحصیل کرده بودند(P<0.01) و درصد بالاتری از دروس را در بار اول با موفقیت گذرانده بودند(P<0.05). از نظر طولانی شدن مدت تحصیل تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. همچنین دانشجویانی که سابقه کار قبلی داشتند به میزان معنی داری با درصد کمتری دروس را در اولین بار گذرانده بودند(P<0.05) و طول مدت تحصیل طولانی‌تر داشتند(۳/۲۳% در مقابل ۲۶% در دانشجویان بدون سابقه کار). رابطه بین وضعیت تأهل و عملکرد تحصیلی نیز نشان داد که وضعیت تأهل به میزان معنی داری با ترک تحصیل رابطه دارد(P<0.01). 44% از دانشجویان متأهل ترک تحصیل کرده بودند در حالیکه میزان ترک تحصیل در دانشجویان مجرد ۱/۱۴% بود. در نهایت نتیجه گیری شد که دانشجویان با آمادگی تحصیلی بهتر قبلی، عملکرد تحصیلی بهتری در دوره های تکمیلی نیز داشتند(۷۷).
توجه به وضعیت تحصیلی دانشجویان، گامی به سوی توسعه پایدار است که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. لذا باکویی[۳۷] و همکاران، مطالعه ای با هدف تعیین عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی دانشجویان مامایی در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام دادند. این پژوهش توصیفی گذشته نگر بر روی کلیه دانشجویان مامایی روزانه و شبانه ورودی ۸۲-۱۳۸۰، (۱۵۲ دانشجو، ۶۷ نفر روزانه و ۸۵ نفر شبانه) صورت گرفت. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه مشتمل بر چهار بخش بود. بخش اول اطلاعات مربوط به عوامل فردی و خانوادگی، بخش دوم عوامل اجتماعی و اقتصادی، بخش سوم عوامل موثر بر سلامت روان(مشکلات خانوادگی، مشکلات اقتصادی، بیماری های جسمانی حاد، اختلالات روانی، فوت بستگان درجه یک، فوت آشنایان نزدیک، بیماری جدی بستگان درجه اول، ارتباط با جنس مخالف، مشکل ارتباطی با جنس مخالف، مشکل ارتباطی با همجنس و مشکلات زناشویی) و بخش چهارم پرسش نامه اطلاعات مربوط به عوامل آموزشی(حضور در کلاس، برنامه ریزی برای مطالعه و یادداشت برداری) می شد. جهت تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان نیز از میانگین معدل استفاده گردید، به این ترتیب که محققان، ابتدا میانگین معدل ترم های قبلی دانشجویان را از کارنامه های موجود آنها در بایگانی آموزش استخراج کرده و سپس دانشجویان را بر حسب میانگین معدل ترم های قبل به سه گروه خوب(معدل مساوی یا بیشتر از ۱۷)، گروه متوسط(معدل بیشتر از ۱۴ و کمتر از ۱۷) و گروه ضعیف(معدل مساوی و کمتر از ۱۴) طبقه بندی کردند. روایی صوری پرسش نامه نیز توسط چند تن از متخصصین روانپزشکی و اعضای هیات علمی گروه مامایی مورد تایید قرار گرفت. پس از تکمیل پرسش نامه، داده ها به کمک نرم افزار spss15 و با بهره گرفتن از آمار توصیفی، آزمون کای دو و آنالیز رگرسیون رتبه ای(با توجه به طبقه بندی میانگین معدل ترم های گذشته) تجزیه و تحلیل شده و سطح معنی داری کمتر از ۰۵/ ۰ در نظر گرفته شد. نتایج این بررسی نشان داد که از ۱۵۲ دانشجوی مامایی مورد مطالعه، ۵/۱۰ درصد در گروه ضعیف، ۳/۷۶ درصد در گروه متوسط و ۲/۱۳ درصد در گروه خوب قرار داشتند. متوسط سن دانشجویان گروه خوب ۲۱ سال و گروه متوسط و ضعیف بیش از ۲۲ سال بود. در هر سه گروه بیش از ۸۰ درصد دانشجویان مجرد بوده و در شهر زندگی می کردند. فقط ۶/۲ درصد (۳ نفر) از دانشجویان شاغل بودند که هر سه نفر در گروه متوسط قرار داشتند. در گروه خوب و متوسط، شغل همسر اکثر دانشجویان متاهل، کارمند بوده و در گروه ضعیف، دانشجو و یا آزاد بود. اکثریت دانشجویان در هر سه گروه ساکن خوابگاه بوده و وضعیت درآمد آنها (بیش از ۶۰ درصد) در سطح متوسط بود. بین این سه گروه از نظر عوامل فردی و خانوادگی و همچنین اجتماعی و اقتصادی تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی از نظر عوامل روانی، میزان مشکلات خانوادگی(p<0.03)، ارتباط با جنس مخالف(p<0.007) و مشکل ارتباطی با دوستان همجنس(p<0.024) در گروه دانشجویان ضعیف به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود و در این متغیرها دانشجویان گروه خوب، کمترین مشکلات را داشتند. همچنین یافته ها نشان دادند که میانگین معدل دیپلم در گروه خوب در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود. اکثریت دانشجویان گروه خوب، در سال اول پس از دیپلم قبول شده، در حالی که اکثریت گروه متوسط و ضعیف به فاصله یکسال قبول شده اند. علیرغم اینکه در گروه ضعیف نسبت به دو گروه دیگر فاصله قبولی در دانشگاه بعد از دیپلم بیشتر بود ولی این تفاوت معنی دار نبود. در خصوص سهمیه ورود به دانشجو، ۱۰۰ در صد دانشجویان گروه خوب، سهمیه مناطق بوده، در حالی که ۷/۶ درصد از گروه ضعیف و ۵/۴ درصد از گروه متوسط از سهمیه ایثارگران استفاده کرده بودند. اما بین گروه ها اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. اکثردانشجویان در گروه خوب و متوسط، با رشته خود آشنا بودند در حالی که در گروه ضعیف چنین نبود.همچنین اکثر دانشجویان به رشته تحصیلی خود علاقمند بودند ولی میزان عدم علاقه در گروه ضعیف بیشتر بود. انگیزه تحصیلی دانشجویان در گروه خوب، متوسطو ضعیف به ترتیب عالی، خوب و متوسط بود. اما اختلاف آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. در مورد عوامل آموزشی مهم یعنی حضور در کلاس(P<0.007)، برنامه ریزی برای مطالعه (P<0.023) و یادداشت برداری (P<0.03)، بین سه گروه خوب، متوسط و ضعیف اختلاف آماری معنی داری وجود داشت. بر حسب میزان مطالعه در روز ، اکثریت دانشجویان در گروه خوب و متوسط۵-۳ ساعت مطالعه می کردند، در حالی که این میزان در گروه ضعیف کمتر از ۳ ساعت بود که بین گروه ها این اختلاف معنی دار نشد. میزان رضایت دانشجویان از اساتید و برنامه های آموزشی در اکثر دانشجویان در هر سه گروه در سطح متوسط بود، که بین سه گروه در خصوص این متغیرها رابطه آماری معنی دار بدست نیامد. سرانجام اینکه ، نتایج حاصل از مدل رگرسیون لوجستیک رتبه ای[۳۸] نشان داد که متغیرهای حضور در کلاس(β=۵۸٫۸۳)(P<0.001)، عدم و جود مشکل ارتباطی با دوستان همجنس(β=۲۹٫۹۵) (P<0.004)،عدم وجود مشکلات خانوادگی(β=۱۸٫۵۵)(P<0.003)، ارتباط مناسب با جنس مخالف(β=۱۷٫۸۰) (P<0.014)، رضایت زیاد از برنامه های آموزشی(β=۱۷٫۶۹)(P<0.046) و برنامه ریزی قابل انعطاف درسی (β=۱۳٫۶۵)(P<0.018) به ترتیب دارای بیشترین تاثیر بر وضعیت تحصیلی بودند. بر اساس این یافته ها، چنین نتیجه گیری شد که عوامل موثر بر سلامت روان(مشکل ارتباطی با دوستان هم جنس، مشکلات خانوادگی، ارتباط با جنس مخالف) و نیز عوامل آموزشی(حضور در کلاس، رضایت از برنامه و برنامه ریزی درسی) بیشـترین تأثیر را بر وضعیت تحصیلی دانشـجویان دارند. در نتیـجه استفاده از مشاوره روانی، تحصیـلی و کارگاه های آموزشی برای برنامه ریزی، شیوه مطالعه و یادگیری ضرورت دارد(۱۲).
به طور عمده جنبه اصلی در آموزش دانشجویان دانشگاه، عملکرد تحصیلی بالا در آزمون ها، گذراندن دوره درسی، کامل کردن مدرک تحصیلی و اتمام موفق تحصیلات است. با این وجود موفقیت تحصیلی به میزان زیادی تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی و دموگرافیکی است. نادری و همکاران[۳۹] در این رابطه، مطالعه ای با عنوان خلاقیت، سن و جنسیت به عنوان فاکتورهای پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی در دانشجویان و تعیین ارتباط این عوامل با عملکرد تحصیلی انجام دادند. جهت انجام این تحقیق، کلیه دانشجویان ایرانی(۱۵۳ نفر) که در محدوده سنی ۲۷- ۱۸ ساله که در مقطع کارشناسی در دانشگاه های مالزی تحصیل می کردند، انتخاب شدند که از این تعداد حدود ۱۰۵ پسر (۶/۶۸%) و ۴۸ دختر(۴/۳۱%) بودند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه فهرست بررسی خلاقیت خاتنا- تورانس (KTCPI )[40] متشکل از ۵۰ آیتم بود که در سال ۲۰۰۵ توسط پالانیاپان[۴۱] به ثبت رسید. مبنای این روش بر اساس این استدلال است که عملکرد خلاقیت در ویژگیهای شخصیتی افراد و در نحوه فکر کردن آنها یا استراتژی های فکری آنها منعکس می شود. از میانگین معدل کل دانشجویان(CGPA)[42] جهت سنجش عملکرد تحصیلی استفاده شد. CGPA با محدوده ۴-۰ یا ۱۰۰-۰ در ۵ سطح طبقه بندی شد. سطح A نشان دهنده عملکرد تحصیلی عالی است که در محدوده ۱۰۰- ۸۵ (۴- ۵/۳) قرار دارد. سطح B منعکس کننده عملکرد تحصیلی خوب با محدوده ۹۹/۸۴ - ۷۵ (۴۹/۳- ۳) است. سظح C عملکرد تحصیلی متوسط با محدوده ۹۹/۷۴- ۶۰ (۹۹/۲-۴۹/۲) را نشان می دهد. عملکرد تحصیلی ضعیف در سطح D قرار می گیرد که دامنه آن در محدوده ۵۹-۵۰ (۴۸/۲-۲) است و در نهایت، مردودی که مقدار آن زیر ۹۹/۴۹ (۰- ۹۹/۱) است و در سطح F طبقه بندی می شود. این مطالعه توصیفی بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تست، آنوا و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. قبل از آزمون، دستورالعمل های لازم به صورت کتبی و شفاهی به همه شرکت کنندگان ارائه شد، سپس آنها بدون ذکر نام به سئوالات پاسخ می دادند. یافته های مطالعه نشان داد که نمره خلاقیت در بین دو گروه دختران و پسران یکسان بود. همچنین میانگین معدل در دختران (۵۲/۲) بالاتر از پسران (۹۱/۱) بود. در این مطالعه اختلاف معناداری بین جنس و خلاقیت با عملکرد تحصیلی مشاهده نشد. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از وجود ارتباط ضعیفی بین معدل دانشجویان با سن و خلاقیت آنها بود (p <./01). این پژوهش عوامل دموگرافیکی مانند سن و جنس و عوامل فیزیولوژیکی مانند خلاقیت را مورد بررسی قرار داد اما علاوه بر این ها، عوامل دیگری نیز می تواند بر عملکرد تحصیلی موثر باشد که از جمله آنها می توان به شرایط درونی و بیرونی، خودباوری، خودشکوفایی، کارکردهای شناختی مانند هوش هیجانی و … اشاره کرد. همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان می تواند تحت تاثیر سطح تحصیلات والدین و وضعیت اجتماعی– اقتصادی خانواده دانشجو باشد که لازم است در آینده مورد بررسی قرار گیرد. یکی از محدودیت های این مطالعه آن بود که چون این تحقیق فقط مربوط به دانشگاه های کوآلالامپور می شد، لذا تعمیم یافته های آن به دیگر نقاط باید به صورت محتاطانه تری صورت گیرد(۷۸) .
بررسی عملکرد تحصیلی و تعیین عوامل پیش گویی کننده آن گامی به سوی پیشرفت و بهبود کیفیت آموزش در نظام عالی دانشگاه می باشد. از اینرو، علی[۴۳] در پاکستان[۴۴] مطالعه ای به منظور تعیین پیشگویی کننده های عملکرد تحصیلی دانشجویان در سال اول تحصیل انجام داد. این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی کلیه دانشجویان پرستاری ایالت سند متشکل از ۶۴۴ نفر که به روش سرشماری وارد مطالعه شده بودند، انجام شد. اطلاعات مورد نیاز دانشجویان از برد آموزشی پرستاری ایالت سند و تمام مدارس آن با بررسی تمام پرونده های دانشجویان ورودی در سال ۲۰۰۴ جمع آوری شد. ابزار مورد مطالعه در این بررسی پرسش نامه بود. پیشگویی کننده های عملکرد تحصیلی به دو دسته عوامل تحصیلی و غیر تحصیلی تقسیم بندی شدند. عوامل تحصیلی شامل نوع دیپلم دانشجو در زمان پذیرش، عملکرد تحصیلی قبلی و نوع مدرسه (دولتی یا خصوصی) و عوامل غیرتحصیلی شامل سن، جنس، وضعیت تأهل، محل سکونت و فاصله زمانی بین دریافت دیپلم تا ورود به دوره پرستاری بود. عملکرد تحصیلی دانشجویان بوسیله درصد نمره کسب شده در سال اول دوره پرستاری تعیین شد. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS 11.5 کد گذاری شده و با کمک آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعه نشان داد که ۴/۵۶ درصد دانشجویان در مدارس دولتی تحصیل کرده بودند. میانگین سنی دانشجویان ۴۵/۳ ± ۲۵/۲۰ سال و ۶/۹۲ درصد آنها در سنین ۲۵-۱۵ سال بودند. ۷/۷۲ درصد دانشجویان مؤنث و ۹۵ درصد مجرد بوده و ۵۶ درصد در شهر زندگی می‌کردند. در ۴/۸۱ درصد موارد فاصله بین اخذ دیپلم تا ورود به دوره پرستاری ۴-۰ سال، در ۵/۱۳درصد موارد ۹-۵ سال، در ۴/۳ درصد موارد ۱۴-۱۰ سال و در ۷/ درصد موارد ۱۹-۱۵ سال بود. در آنالیز تک متغیره، وضعیت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه با عملکرد تحصیلی قبلی، نوع مدرسه و جنس معنی دار بود(P<0.01). در آنالیز رگرسیون چند متغیره، نوع دیپلم، وضعیت تحصیلی قبلی و نوع مدرسه با وضعیت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه معنی دار بود(P<0.01). مدل رگرسیون، ۶/۳۶% واریانس عملکرد تحصیلی دانشجویان را در سال اول نشان داد. رابطه بین عملکرد تحصیلی قبلی و عملکرد تحصیلی فعلی معنی دار بود(P<0.01). با تعدیل سایر متغیرها، میانگین درصد نمره تخمین زده شده در سال اول به ازای هر یک درصد افزایش در نمره عملکرد تحصیلی قبلی، ۲۴/۰% افزایش می‌یافت. رابطه بین نوع مدرسه و عملکرد تحصیلی نیز معنی دار بود به گونه ای که دانشجویانی که در مدارس خصوصی تحصیل کرده بودند میانگین نمره (۴۳/۷%) بالاتری نسبت به مدارس دولتی داشتند(P<0.001). در نهایت نتیجه گیری شد که عوامل تحصیلی پیش از ورود به دانشگاه پیش گویی کننده های بهتری نسبت به عوامل غیر تحصیلی(نظیر سن، جنس و …) برای عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری می باشند(۷۶).
ارتقا کیفیت نظام آموزشی به عنوان اثرگذارترین عامل در توسعه کشورها محسوب می‌شود چرا که دانشجویان به واسطه موفقیت در تحصیل به موقعیتی دست می‌یابند که از حداکثر نیروی درونی و بیرونی خود برای دست یابی به اهداف آموزش عالی استفاده نموده و شرایط لازم را برای زندگی اجتماعی موفق کسب می‌نمایند. از اینرو نجیمی[۴۵] و همکاران عوامل موثر بر افت تحصیلی(عوامل خانوادگی، عوامل مرتبط با فراگیر، عوامل مرتبط با آموزش گر، عوامل اقتصادی- اجتماعی، محیط آموزشی، محتوای آموزشی) را از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در ۲۸۰ نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که آمار مربوط به کل دانشجویان به تفکیک دانشکده مشخص شد و با توجه به نسبت جمعیت هر دانشکده به جمعیت کل دانشجویان دانشگاه، تعداد نمونه های مورد نیاز از هر دانشکده بدست آمد. دانشجویان در صورت عدم تمایل یا همکاری می توانستند از مطالعه خارج شوند و فرد دیگری جایگزین وی گردد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک دانشجویان و دیدگاه دانشجویان نسبت به عوامل موثر بر افت تحصیلی بود که بر اساس منابع، به شش حیطه کلی شامل عوامل خانوادگی(۷ سؤال)، فراگیر (۹ سؤال)، آموزش گر(۱۱ سؤال)، محیط آموزشی(۱۰ سؤال)، محتوای آموزشی(۳ سؤال) و عوامل اجتماعی- اقتصادی (۷ سؤال) تقسیم شده بود. سؤالات پرسش نامه بر اساس مقیاس لیکرت (مخالفم: نمره ۱، کاملاً مخالفم: نمره ۲، نظری ندارم: نمره ۳، موافقم: نمره ۴ و کاملاً موافقم: نمره ۵) طراحی شد. روایی پرسش نامه با شیوه های روایی محتوا و روایی صوری مورد سنجش قرار گرفت و نظر ۶ نفر از اساتید و کارشناسان مرتبط اخذ و در پرسش نامه اعمال گردید. به منظور بررسی روایی صوری، پرسش نامه به تعدادی از دانشجویان دانشگاه داده شد و توضیحات، سؤالات و نقص‌های موجود از نظر این افراد در پرسش نامه لحاظ گردید. پایایی ابزار با بهره گرفتن از همسانی درونی سنجیده شد (آلفا کرونباخ برابر ۹/۰). جهت گردآوری داده ها ابتدا محققان با هماهنگی آموزش دانشگاه و مسئولین آموزشی هر دانشکده و بعد از آموزش‌های لازم، به جمع آوری اطلاعات می پرداختند. سپس اطلاعات به کمک نرم افزار آماری SPSS 15 و با بهره گرفتن از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. از مجموع ۲۸۰ دانشجوی شرکت کننده در مطالعه، ۵۳ درصد مرد و ۴۷ درصد زن بودند. میانگین سنی دانشجویان ۲۲ سال بود. دانشجویان در سه مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد-دکتری درس می خواندند. ۸۵ درصد دانشجویان مجرد بودند، ۶/۶۸ درصد در خوابگاه دانشجویی، ۶/۲۹ درصد در کنار والدین یا همسر و ۸/۱ درصد در منازل استیجاری زندگی می‌کردند. همچنین ۸/۱۱ درصد آن‌ها شاغل بودند. مهم‌ترین عوامل موثر بر افت تحصیلی از دیدگاه دانشجویان به ترتیب محتوای آموزش (۶۲/۰ ± ۲۲/۴)، عوامل مرتبط با آموزش گر(۵۵/۰ ± ۸۸/۳)، محیط آموزش(۶۲/۰ ± ۶۳/۳)، عوامل خانوادگی(۶/۰ ± ۵۳/۳) و عوامل اقتصادی– اجتماعی(۶۹/۰ ± ۴۵/۳) بود. در حیطه عوامل مرتبط با خانواده، ۵/۸۱ درصد از دانشجویان عدم وجود محیط آزاد و توأم با تفاهم در خانواده، در حیطه عوامل مرتبط با فراگیر، ۷/۹۰ درصد عامل انگیزه در مسایل تحصیلی، در حیطه عوامل مرتبط با اساتید، ۶/۸۰ درصد عدم استفاده از اساتید مجرب برای تدریس دروس رشته تحصیلی، در حیطه عوامل اجتماعی اقتصادی، ۴/۷۶ درصد عدم انگیزه امیدوار کننده شغلی و اقتصادی و در حیطه عوامل مرتبط با محیط آموزشی، ۶/۷۳ درصد کم توجهی مسئولین به مشکلات دانشجویان را از جمله مهم‌ترین عوامل موثر در افت تحصیلی دانشجویان ذکر کرده بودند. بیشترین عوامل مرتبط با محتوای آموزشی موثر در افت تحصیلی از نظر دانشجویان، نامتناسب بودن دروس رشته با توانایی‌ها و ارزش‌های دانشجو، نامتناسب بودن دروس رشته با شغل آینده و عدم جذابیت محتوای دروس بود. بین دیدگاه دانشجویان دختر و پسر در خصوص دو حیطه آموزش گر(P<0.03) و محیط اجتماعی اقتصادی(P<0.003) اختلاف معنی داری وجود داشت، به صورتی که در حیطه آموزش گر، دانشجویان پسر و در حیطه محیط اجتماعی- اقتصادی، دانشجویان دختر نمره بالاتری کسب کرده بودند. بین دیدگاه دانشجویان با وضعیت تأهل یا شغلی آن‌ها اختلاف معنی داری وجود نداشت. در نهایت چنین نتیجه گیری شد که توجه بیشتر به محتوای آموزشی، عوامل مرتبط با آموزش گر و همچنین محیط آموزشی علاوه بر پیشگیری از افت تحصیلی دانشجویان از اتلاف وقت و هزینه های جاری مراکز آموزش عالی کشور جلوگیری کرده و سبب بهبود و توسعه سیستم آموزش کشور می‌شود(۷۹).
هدف موسسات آموزشی، افزایش سطح موفقیت تحصیلی دانشجویان است که این مسئله خود، شاخص واقعی برای اهداف آموزشی است. اما عوامل گوناگونی بر سطوح موفقیت تحصیلی دانشجویان موثر است. حمایت اجتماعی دریافت شده توسط فرد و تعامل اجتماعی وی نشان می دهد که او از طرف گروه اجتماعی خاصی تایید یا رد می شود که این موضوع ممکن است به عنوان یکی از عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی مورد ملاحظه قرار گیرد. در هین راستا، حسنی بهار[۴۶] در ترکیه مطالعه ای با عنوان تاثیر جنس، حمایت اجتماعی دریافت شده و تعامل اجتماعی دانشجویان بر موفقیت تحصیلی آنها انجام داد. هدف از این مطالعه این بود که آیا آگاهی از تاثیر حمایت اجتماعی درک شده بر موفقیت تحصیلی می تواند در تجزیه و تحلیل سطح حمایت اجتماعی دانشجویان به کار رفته و منبعی برای توجیه افت یا پیشرفت تحصیلی فرد باشد. دانشجویان سال اول تا چهارم رشته های مختلف که درسال تحصیلی ۲۰۱۰-۲۰۰۹ در دانشگاه ارزینکان ثبت نام کرده بودند، در این مطالعه وارد شدند. اطلاعات از کل دانشجویان(۲۴۷ نفر) جمع آوری شد(۱۴۴نفر مرد و ۱۳۰ نفر زن). اطلاعات مربوط به نمره موفقیت تحصیلی که همان میانگین معدل کل دانشجویان بود از گزارش اساتید دانشگاه بدست آمد. به منظور تعیین سطح حمایت اجتماعی دریافت شده از مقیاس حمایت اجتماعی دریافت شده شامل حیطه های حمایت اجتماعی دریافت شده از خانواده، از دوستان و از افراد خاص استفاده شد. پایایی ابزار به روش همسانی درونی و ضریب آلفا کرونباخ برای هر حیطه به طور جداگانه بدست آمد(بین ۸۴% ، تا ۹۵% ). ارتباط بین فردی دانشجویان نیز توسط مقیاس تعامل سنجی بین فردی اندازه گیری شد. این مقیاس وضعیت تعاملی مثبت و منفی را بررسی می کند. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(رگرسیون خطی چندگانه) انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر جنس (p </001)، حمایت اجتماعی دریافت شده از خانواده(p </007) و تعامل بین فردی(p </05) می تواند موفقیت تحصیلی را به میزان ۱۵% پیش بینی کند. اما، حمایت اجتماعی درک شده توسط دانشجو از دوستان و از افراد خاص نمی تواند موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد در حالی که حمایت اجتماعی دریافت شده از خانواده یک عامل مهم در موفقیت تحصیلی دانشجویان است. در این بررسی، مهم ترین عامل پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی جنس بود(p </001). همچنین، مشاهده شد که موفقیت تحصیلی در دختران بیشتر از پسران است که این مسئله می تواند ناشی از انتظارات تحصیلی متفاوت دختران و پسران و نیز فعالیت های خارج از دانشگاه آنها باشد(۸۰).
درک دانشجویان و اساتید از علل عملکرد تحصیلی ضعیف در دانشگاه، مطالعه ای است که توسط اسیخیا[۴۷] در ایالت اوگان در نیجریه انجام شد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر روش تدریس اساتید، شایستگی اساتید جهت تدریس و فضای آموزشی بر کاهش عملکرد دانشجویان بود. نوع پژوهش حاضر، توصیفی– مقطعی و جامعه مطالعه شامل اساتید و دانشجویان بود. دانشگاه نیز به عنوان محیط پژوهش در نظر گرفته شد. کل جمعیت مورد مطالعه ۱۸۵ نفر بود که از این تعداد ۱۳۵ نفر دانشجو و ۵۰ نفر اساتید را شامل می شد. نمونه گیری به روش تصادفی صورت گرفت. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه محقق ساخته پیرامون درک عملکرد تحصیلی ضعیف دانشجویان بود. این پرسش نامه شامل دو بخش بود. بخش اول، اطلاعات مربوط به دانشجو از قبیل سطح تحصیلات والدین، نگرش دانشجو به تحصیل، جو حاکم بر خانواده دانشجو، نقش دوستان و طلاق والدین و بخش دوم شامل سوالاتی راجع به شایستگی اساتید و روش تدریس آنها و مواد و فضای آموزشی بود. عبارات در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت (بسیار موافقم تا بسیا مخالفم) قرار داشت. جمع آوری اطلاعات به کمک پرسشنامه و در دو مرحله صورت گرفت. یک مرحله، تکمیل پرسش نامه توسط اساتید و مرحله دوم، تکمیل پرسش نامه توسط دانشجویان. روش نمونه گیری بدین صورت بود که ابتدا محققان به مدارسی که از قبل تعیین شده بود رفته و سپس با کسب اجازه از رئیس دانشگاه و معرفی خود به دانشجویان و اساتید، ضمن توجیه هدف تحقیق و چگونگی تکمیل پرسش نامه، فرم ها را در اختیار آنها قرار می دادند. جهت آنالیز داده ها از فراوانی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد. از پاسخ اساتید به سوالات پرسش نامه چنین دریافت شد که شایستگی و صلاحیت اساتید و فضای آموزشی حاکم بر دانشجویان بر عملکرد تحصیلی ضعیف آنها تاثیری ندارد اما روش تدریس اساتید، عملکرد تحصیلی دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد(P<0.05). همچنین از نتایج حاصل از تکمیل پرسش نامه ها توسط دانشجویان اینطور مشاهده شد که با توجه به اینکه شایستگی و صلاحیت اساتید و فضای آموزشی حاکم بر دانشجویان می تواند بر عمکلرد تحصیلی دانشجویان موثر باشد(P<0.05) اما روش تدریس اساتید و مواد آموزشی جهت یادگیری هیچ گونه دخالتی در وضعیت تحصیلی دانشجویان ندارد. این اختلاف نظر بین اساتید و دانشجویان به این دلیل است که دانشجویان انتظارات تحصیلی زیادی از خود داشته و چنین تصور می کنند که عوامل شخصیتی به مراتب بیشتر از روش تدریس اساتید و محیط یادگیری بر عملکرد تحصیلی موثر است(۸۱).
افت تحصیلی دانشجویان پرستاری یک مسئله بسیار مهم در سیستم آموزشی است که نه تنها به عنوان یک مشکل فردی مطرح می باشد بلکه موجب معضلات اجتماعی، خانوادگی و روحی نیز می شود. لذا نظری و شریف نیا مطالعه ای با هدف تعیین علل افت تحصیلی در دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی حضرت زینب(س) آمل انجام دادند. در این مطالعه توصیفی– مقطعی، ۱۰۰ نفر از دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی آمل شرکت داشتند که نمونه ها به صورت تصادفی سیستماتیک از بین دانشجویان ترم ۳ الی ۸ انتخاب شده و در دو گروه ۵۰ نفری با افت تحصیلی(معدل واحدهای گذرانده کمتر از ۱۶) و بدون افت تحصیلی(معدل واحدهای گذرانده بیشتر از ۱۶) قرار گرفتند. به دانشجویان اطمینان داده شد که اطلاعات و نظراتشان محرمانه خواهد ماند. اطلاعات بوسیله پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. که از دو بخش کلی تشکیل شده بود. بخش اول حاوی اطلاعات دموگرافیک شامل وضعیت تاهل، وضعیت مسکن، سهمیه قبولی، دوره تحصیلی، داشتن شغل اضافی، علاقه به رشته، آینده شغلی، فعالیت پژوهشی، تحصیلات پدران و مادران و مشاوره تحصیلی بود و بخش دوم به بررسی دیدگاه های دانشجویان می پرداخت که شامل ۲۰ سوال نگرشی در خصوص اثر بخشی علل فردی، ۱۴ سوال پیرامون علل آموزشی و ۱۵ سوال درباره امکانات آموزشی و رفاهی بود و به صورت طیف موثر، کم اثر و بی اثر تنظیم شده بود. محتوی پرسش نامه با توجه به مطالب علمی موجود در کتب و مقالات و بر اساس چارچوب پنداشتی تهیه شد. جهت روایی ابزار، اعتبار محتوا و جهت پایایی، از آزمون مجدد و ضریب آلفا کرونباخ (۹۲/۰) استفاده شد.داده ها توسط نرم افزار spss و با کمک آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون کای دو، فیشر، ضریب همبستگی پیرسون و من ویتنی) تجزیه و تحلیل شدند و ۰۵/۰ > p به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. یافته های این مطالعه نشان داد که میانگین معدل دیپلم ۶/۱±۸۷/۱۶و میانگین معدل واحدهای گذرانده شده نمونه های تحت بررسی ۲/۱±۹۹ /۱۵ بود. حدود ۴۰ % دانشجویان شرکت کننده در این طرح ۲۱ ساله بودند. دانشجویانی که معدل دیپلم پایین تری داشتند بیشتر دچار افت تحصیلی بودند. بین میانگین معدل دیپلم و افت تحصیلی رابطه معنی داری دیده شد (۰۰۰/۰>p). تحصیلات والدین در گروه افت تحصیلی، بیشتر زیر دیپلم بود(۰۰۰/۰>p). دانشجویانی که دچار افت تحصیلی بودند اکثراً غیر خوابگاهی(۰۰۹/۰>p)، متاهل(۰۰۰/۰>p)، دارای سهمیه مناطق ۲ و۳ و ایثارگران (۰۱/۰>p)، بی علاقه به رشته پرستاری(۰۰۰/۰>p) بوده و مشاوره تحصیلی انجام نمی دادند(۰۲/۰>p). در بررسی دیدگاه دانشجویان مشخص شد که تنها علل آموزشی، ارتباط معنی داری در دو گروه دارای افت تحصیلی و بدون افت تحصیلی دارد(۰۰۰۱/۰>p). اکثر دانشجویان موثرترین علل افت تحصیلی مربوط به عوامل آموزشی را میزان رسایی و شیوایی بیان استاد(۶۴%)، روش تدریس استاد(۵/۵۷%)، احترام و برخورد مناسب(۴/۴۶%) و میزان تسلط علمی استاد بر مطلب ارائه شده(۴۶%) بیان کردند. به طور کلی نتیجه مطالعه حاضر حاکی از تعدد عوامل موثر بر افت تحصیلی است که پیشنهاد می شود با بررسی دقیق تر و مطالعات بیشتر و نیز بازنگری عوامل آموزشی موثر بر پیشرفت تحصیلی، گام های موثری جهت بهره وری آموزشی برداشته شود(۸۲).
آموزش پرستاری و مامایی فرآیندی است با هدف دستیابی به تغییر رفتار در دانشجو به سمت حرفه ای شدن که این فرایند با سطح خودآگاهی و خودارزیابی دانشجو ارتباط تنگاتنگی دارد. از این رو، یالکین[۴۸] و ایلهان[۴۹] به بررسی رابطه احتمالی بین سطح خودآگاهی، خودارزیابی و موفقیت تحصیلی در دانشجویان پرستاری و مامایی، طی دوره چهارسال تحصیلی آنها در دانشگاه آنکارا پرداختند. این مطالعه توصیفی و از نوع آینده نگر و روش نمونه گیری، سرشماری بود. شرکت در مطالعه برای دانشجویان آزاد بوده و فقط دانشجویانی که به نوعی تحصیلات خود را به پایان نرسانده بودند و یا از تحصیل در دانشگاه انصراف داده بودند وارد مطالعه نشدند. جامعه آماری نهایی این مطالعه از ۳۲ دانشجوی پرستاری و ۳۶ دانشجوی مامایی تشکیل می شد. در این تحقیق از سه ابزار مختلف استفاده شد: ۱- فرم اطلاعات فردی دارای ۱۱آیتم جمعیت شناختی شامل سن، نوع مدرسه قبلی، درآمد خانواده، سطح تحصیلات والدین، شغل والدین، رتبه ورود به دانشگاه، تعداد خواهر و برادر و معدل دانشجو بود. ۲- مقیاس خودآگاهی یا [۵۰]SAS که شامل ۳۰ آیتم در مقیاس ۵ گزینه ای لیکرت است( عدد صفر= غلط، عدد ۴= کاملا صحیح) این مقیاس توسط دوگان[۵۱] توسعه یافت و روایی و پایایی آن به روش آلفا کرونباخ ۹۹% محاسبه شده است. کسب نمره ۹۶ یا بیشتر به این مفهوم بود که دانشجو درباره خود اغراق می کند. کسب نمره ۹۵-۸۲ نشان می داد که خودش را دوست داشته و این فرد دارای خودآگاهی خوب است. کسب نمره ۸۱-۴۸ منعکس کننده سردرگمی احساسات فرد راجع به خود است و در نهایت کسب امتیاز کمتر از ۴۸ به معنی عدم داشتن خوآگاهی نسبت به خود است. ۳- مقیاس خودارزیابی یا SES[52] که روایی و پایایی این ابزار توسط نیکلا اونر[۵۳] و ایهان لیکامپت[۵۴] با ضریب آلفا کرونباخ ۹۹/۰ تعیین شد. این مقیاس متشکل از ۲۰ آیتم با عبارات ۴ گزینه ای لیکرت است(۱= به ندرت، ۲= گاهی اوقات، ۳= معمولاً، ۴= همیشه) که به فرد اجازه می دهد تا احساسات خود را بیان کند. بیشترین نمره ۸۰ و کمترین نمره ۲۰ درنظر گرفته شده است. نمره ایده آل بین ۴۸-۴۴ است بصورتیکه نمره کمتر از این محدوده نشان دهنده خود ارزیابی کم و نمره بالاتر بیان کننده نگرانی زیاد نسبت به خود یا به عبارت دیگر خود ارزیابی زیاد از خود است. نکته قابل ذکر این است که در این دانشگاه دوره تحصیلی پرستاری و مامایی چهار سال است و دانشجویان در دو سال اول دارای درسها و کلاسهای مشترکی هستند. اما در سال سوم از یکدیگر جدا شده و در دپارتمان های مختلفی تحصیل می کنند. متوسط سنی دانشجویان ۰۵/۱۹ سال بود. در همه سال ها، نمره آخرین امتحان خودآگاهی دانشجویان پرستاری و مامایی توسط آزمون آماری من- ویتنی- یو با هم مقایسه شد که نتایج آن بدین صورت است: میانگین معدل سال اول تا چهارم در رشته پرستاری بیشتر از رشته مامایی بود. دانشجویان پرستاری سال اول، خودآگاهی بیشتری نسبت به دانشجویان مامایی سال چهارم داشتند اما اختلاف معناداری بین این دو گروه وجود نداشت که این مسئله می تواند ناشی از پایین تر بودن حد نصاب نمره لازم برای ورود به رشته مامایی و همچنین نگرانی بیشتر دانشجویان مامایی از اینده شغلی باشد. اختلاف آماری معنی داری بین رشته پرستاری و مامایی از نظر نمره نهاییSAS وجود داشت به طوریکه دانشجویانی که در رشته پرستاری بودند نمره خودآگاهی بهتری نسبت به دانشجویان مامایی داشتند. اختلاف آماری معنی داری بین رشته پرستاری و مامایی از نظر نمره نهایی SES وجود داشت به طوریکه دانشجویانی که در رشته مامایی بودند نمره خودارزیابی بهتری نسبت به دانشجویان پرستاری کسب کردند. در هر دو رشته با بالا رفتن سطح تحصیلات، خودارزیابی دانشجویان بیشتر می شد. دانشجویان پرستاری بیان کردند که خانواده هایشان به آنها اهمیت داده و از آنها حمایت می کنند که این مسئله می تواند بیانگر این نکته باشد که هر چه تعامل والدین با دانشجو بیشتر باشد، عملکرد تحصیلی دانشجو نیز بالاتر است. در همه سال های تحصیلی نمره خوآگاهی و خود ارزیابی با موفقیت تحصیلی از طریق آزمون آماری ویل کاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این مطالعه نشان داد که در رشته پرستاری ارتباط مثبتی بین خودآگاهی با موفقیت تحصیلی در سال های سوم و چهارم وجود داشت(p <./01). بدین معنی که دانشجویانی که درک بهتری از خود داشتند، عملکرد تحصیلی آنها نیز بالاتر بود. در رشته مامایی اختلاف معناداری بین نمره خود ارزیابی با موفقیت تحصیلی در سال های دوم، سوم و چهارم تحصیلی یافت شد(p <./01). یکی از محدودیت های این مطالعه این بود که در اینجا، صرفاً دو رشته پرستاری و مامایی مورد بررسی قرار گرفت بنابراین تعمیم یافته ها به سایر بخش ها باید بر اساس موقعیت صورت گیرد. در ضمن، خودآگاهی مشخصه ای است که به دلایل مختلف در طول زندگی فرد تغییر می کند لذا ضروری است که در مطالعات آینده این مسئله بصورت طولانی مدت بررسی شود(۸۳).
روش پژوهش
این فصل مشتمل بر مباحث روش پژوهش و ملاحظات اخلاقی است و مطالبی که تحت عنوان روش پژوهش ارائه میگردد شامل بیان نوع پژوهش، جامعه پژوهش، نمونه پژوهش، محیط پژوهش، مشخصات واحدهای مورد پژوهش، حجم نمونه و روش نمونهگیری، ابزار گردآوری داده ها، روایی و پایایی علمی، روش گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها میباشد.
۱-۱) نوع پژوهش
پژوهش حاضر، مطالعه ای مقطعی از نوع توصیفی– تحلیلی میباشد که در آن وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن در سال تحصیلی ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ مورد بررسی قرار گرفته است.
۲-۱) جامعه پژوهش
جامعه این پژوهش، کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل مقطع کارشناسی پیوسته (ترم دوم تا هفتم) رشته های پرستاری و مامایی دانشکده شهید بهشتی رشت در سال تحصیلی ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ می باشند.
۳-۱) نمونه های پژوهش
نمونه های پژوهش در این تحقیق شامل جامعه پژوهش یعنی کلیه دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی پیوسته ( ترم دوم تا هفتم ) در رشته های پرستاری و مامایی بودند. بدین ترتیب که دانشجویان رشته پرستاری۱۶۳ نفر( ترم دوم ۳۱ نفر، ترم سوم ۳۷ نفر، ترم چهارم ۲۲ نفر، ترم پنجم ۲۸ نفر، ترم ششم ۱۹ نفر و ترم هفتم پرستاری ۲۶ نفر)، رشته مامایی نیز ۷۰ نفر متشکل از ۲۶ نفر ترم سوم،۲۲ نفر ترم پنجم و ۲۲ نفر ترم هفتم و جمعا ۲۳۳ نفر بودند که از این تعداد ۱۶ نفر حاضر به شرکت در مطالعه نشده، ۹ نفر پرسش نامه ها را سفید بازگرداندند و ۴ نفر نیز فقط به نیمی از سوالات پرسش نامه پاسخ داده بودند که از مطالعه خارج شدند و در نهایت ۲۰۴ نفر در مطالعه شرکت کردند.
۶-۱) روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه
کلیه دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت که شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی پیوسته ( ترم دوم تا هفتم ) در رشته های پرستاری و مامایی بودند، در این مطالعه شرکت داده شدند. از ۲۳۳ نمونه ای که پرسش نامه در اختیار آنها قرار داده شد فقط ۲۰۴ نفر به پرسش نامه ها پاسخ درست دادند. به طوریکه ۱۶ نفر حاضر به شرکت در مطالعه نشده، ۹ نفر پرسش نامه ها را سفید بازگرداندند و ۴ نفر نیز فقط به نیمی از سوالات پرسش نامه پاسخ داده بودند که از مطالعه خارج شدند که جزئیات آن در جدول زیر به طور کامل ذکر شده است.

رشته
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 02:39:00 ق.ظ ]




شرایط نامساعدی به سر برد[۴۳]، سرانجام به طرز مشکوکی در زندان در گذشت.
۲- ۲ -۲ صولت الدوله وانقلاب مشروطه
همزمان با انقلاب مشروطه، فارس از نظر سیاسی عمدتاً به دو بخش تقسیم می شد: قسمت غربی و شمالی به جز کهکیلویه در دست قشقایی‌ها و سمت شرقی و جنوب شرقی در اختیار خاندان قوام الملک بود. در حوزه‌هایی مانند کهکیلویه نیز هیچ حاکمیت مقتدری وجود نداشت.[۴۴] و انقلاب مشروطه در فارس نیز در قالب رقابت و درگیری بین این دو گروه یعنی قشقایی‌ها به سرکردگی صولت الدوله مشروطه خواه و قوامی ها مخالف مشروطه نمود یافت.
برخی از نویسندگان، آغاز مشروطه خواهی فارس را شورش مردم آن ایالت علیه حکومت شعاع السلطنه در رجب ۱۳۲۳ می‌دانند که متأثر از جنبش مشروطه خواهی مردم تهران بوده[۴۵] اما جهانگیر قائم مقامی در کتاب نهضت آزادی مردم فارس درباره انقلاب مشروطه در فارس نظر دیگری دارد وی با بیان نظریه فوق و اینکه فارس پس از تهران نخستین ایالتی بود که دست به قیام زده، بر این باور است که قیام مردم فارس بدون آگاهی از جنبش مشروطه خواهی مردم تهران بوده و آنان صرفاً علیه ظلم و ستم شعاع السلطنه قیام کردند.[۴۶]
خیزش فارسیان که در دوره حکومت شعاع السلطنه آغاز شده بود تا پایان حکومت وزیر مخصوص یعنی ۳ جمادی الثانی ۱۳۲۴ و ۱۱ روز قبل از صدور فرمان مشروطیت همچنان ادامه داشت و بررسی اسناد این خیزش در مرحله قبل از پیروزی مشروطه نشانگر پیشگامی آنان در مبارزه با استبداد است.[۴۷]
ملک منصور میرزا شعاع السلطنه، فرزند مظفرالدین شاه، دوبار به حکمرانی فارس رسید که نخستین بار در ذیحجه ۱۳۱۸ بود که از بدو ورود با خاندان قوام الملک رواط چندان مناسبی نداشت و همین مسئله باعث موضع‌گیری قوامی‌ها با حمایت اتابک اعظم علیه شعاع السلطنه شد و در ذیحجه ۱۳۱۹ منجر به عزل او از حکمرانی فارس گردید. [۴۸] اما شعاع السلطنه مجدداً در صفر ۱۳۲۲ فرمانفرمای فارس شد. [۴۹] این امر نگرانی قوامی ها و سایر عاملان آشوب دوره سابق زمامداری وی را برانگیخت. او در ابتدا به قوامی ها چندان سخت نگرفت اما پس از مدتی اعلام کرد: «من کلیه املاک کریم خانی را از ارگ و باغ و میدان و بازار و کاورانسراها و حمام و آن چه نام وکیل روی آن است از دولت خریداری کرده، هر کس قباله دارد بیاورد بدهد و گرنه از اعتبار ساقط است.» [۵۰]
احمد کسروی نیز دراین باره می‌نویسد: «شورش مردم فارس و شیراز به سبب تعدیات و ستمگری‌هایی بود که شعاع السلطنه (پسر دوم مظفرالدین شاه که در سلطنت پدرش دوبار در سال ۱۳۱۸ و ۱۳۲۲ ق والی فارس شد) [۵۱] و کارگزاران او نسبت به اهالی روا داشته‌اند و املاک آنها را به نام اینکه خالصه بوده و خالصجات فارس را که شعاع السلطنه از دولت خریه بود تصرف و ضبط می‌کردند[۵۲] این اقدام شعاع السلطنه سبب اعتراض مالکین این املاک شد که با تحریک وحمایت قوامی‌ها به تحصن در قونسول خانه انگلیس، حرم شاهچراغ و تلگرافخانه انجامید. [۵۳] البته تنها اقدامات شعاع السلطنه نمی تواند دلیل قیام مردم فارس باشد بلکه فعالیت‌های آزادی خواهانی چون سید جمال الدین واعظ که در سراسر کشور بطور فعال با سخنرانی‌های آتشین کانون‌های آزادی خواهی را گرم می‌کرد در سفر به فارس نیز مایه بسیج عمومی فارس گردیده بود. [۵۴]
انقلاب فارس در سال ۱۳۲۳ ق (۱۲۸۴ ش) سبب شد تا شعاع السلطنه به بهانه سفر به اروپا حکومت فارس را به پیشکار خود سردار اکرم بسپارد. او نیز در ظلم، گوی سبقت را از ارباب خود ربوده بود. بنابراین اوضاع فارس بیش از پیش بحرانی گردید. در رمضان همان سال شیراز در تحصن بزرگی، مرکز را بر آن داشت تامسئله حکومت فارس را حل کند سرانجام بر اثر فشار مردم حکومت مرکزی پذیرفت تا وزیر مخصوص را به جای شعاع السلطنه به فرمانفرمایی فارس منصوب کند. وزیر مخصوص در اول ذی القعده ۱۳۲۳ ق عازم شیراز شد و تا ۱۸ ربیع الثانی ۱۳۴۴ ق (۱۲۸۵ ش) در این مسئولیت بود ولی آشوب فارس روز به روز شدت می‌یافت. در بهبهان اختلافات و قتل و غارت‌های تأسف باری در جریان بود که صولت الدوله برای خوابانیدن آن در تلاش بود، اما در خصوص حمایت از مشروطه خواهان اقدام مؤثری از او به چشم نمی‌خورد. شاید مشکلات داخلی ایل و روابط حسنه وی با عین الدوله صدر اعظم دلیل سکوت او بود. [۵۵]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در وا قع در جنگ داخلی که ایل قشقایی در سال ۱۳۲۴ ق با آن مواجه بود، رقبای سرسخت ایل قشقایی یعنی خاندان قوام الملک و علاء الدوله حاکم وقت فارس نقش موثری داشتند و برای اضمحلال ایل و انحراف آنان از انقلاب به اختلافات داخلی ایل قشقایی دامن می‌زدند. به دنبال جنگ داخلی میان قشقایی‌ها، در طی یک جنگ قریب ۵ الی ۶ قشقایی کشته شدند. این جنگ که در یک طرف صولت الدوله و در طرف دیگر، برادرش ضیغم الدوله قرار داشت در واقع جنگ بین صولت الدوله وخاندان قوام بود و به گونه‌ای جنگ بین مشروطه خواهان و مخالفان مشروطه محسوب می‌شود چرا که حوادث انقلاب مشروطه در فارس بیشتر به صورت رقابت و درگیری بین بزرگان و خوانین ایلات مختلف خود را نشان داد و نمود یافت. قوامی‌ها به خاطر وابستگی به حکومت قاجار، هوادار آن نظام کهن و سنتی بودند و صولت الدوله با حمایت نیروهای مشروطه خواه در مقابل این رقیب دیرینه قرار گرفته بود. [۵۶] از دیرباز اختلاف و رقابت بین دو خانواده و قبیله قشقایی و قوام وجود داشت به طوری که هر کدام نیمی از قدرت مادی و معنوی خطه فارس را در اختیار داشتند[۵۷] که این رقابت سنتی و دیرینه همزمان با انقلاب مشروطیت، در قالب مخالف و موافق مشروطه نمود یافت، چرا که این رقابت بین دو خاندان همواره موجب می‌گردید که این دو فرد در مناسبات سیاسی رویه‌ای مخالف یکدیگر در پیش گیرندو ایلات تحت نظارت آنان نیز به تبع رهبران خویش در جبهه‌های مقابل هم فعالیت داشته باشند. (ادامه ص ۴۱ راضی)
و صولت الدوله توانست از این فرصت استفاده کند و با حمایت نیروهای مشروطه خواه از موقعیت محلی مناسبی برخوردار شده و با پشتیبانی از نیروهای مشروطه خواه شیراز، جای پای مستحکمی در مرکز منطقه که حوزه نفوذ قوامی‌ها بود پیدا کند. [۵۸]
واقعیت این که مشروطه خواهی در شیراز مانند بسیاری دیگر از شهرهای ایران ریشه‌ای قوی و مستحکم نداشت و شیرازیان بیش از همه دنبال تسویه حسابهای خصوصی و خواسته‌های شخصی بودند تا مشروطه خواهی و آزادی. [۵۹] چرا که درگیری دو گروه مهم ایلی (قشقایی و خمسه) بیش از آنکه موجب استقرار اهداف مشروطه خواهان شود به قول سید جعفر نماینده شیراز در مجلس شورای ملی موجب درماندگی و قتل و غارت رعیت شده بود. [۶۰] گرچه جنگ داخلی سال ۱۳۲۴ ق ضربه سختی به قشقایی‌ها زد اما صولت الدوله به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در سال ۱۳۲۵ ق (ش ۱۲۸۶ )با بهره گرفتن از شرایط سیاسی موجود به حمایت از انجمن مشروطه خواهان ایالتی فارس پرداخت. [۶۱]
بدین گونه صولت الدوله هم موقعیت خود را در ایل تقویت کرد و هم قدرت برجسته‌ای در جریان حرکت عمومی مردم در جنوب شد. ابرلینگ درباره نقش صولت الدوله در مشروطه فارس می‌نویسد: «اسماعیل خان صولت الدوله مردی باهوش و پرتوان بود و کمر به نابودی قوامی‌ها برای همیشه بسته بود. از آنجا که قوامی ها با نظام استبدادی همراه بودند او از انجمن مشروطه خواهان شیراز حمایت کرد…» [۶۲]
یکی دیگر از دلایل مشروطه خواهی و گرایش صولت الدوله به مشروطه، تأثیر یکی از مشروطه خواهان دو آتشه به نام میرزا فرج الله خان میرپنج در صولت الدوله بود که تحت تأثیر او به شدت به حمایت از مشروطه خواهان پرداخت. [۶۳] صولت الدوله در ربیع الاول ۱۳۲۵ ق در رأس نیرویی عظیم از قشقایی‌ها برای حمایت از مشروطه خواهان و برای مقابله با قوامی ها و استبدادگری وارد شیراز شد. از طرف دیگر ابوالفتح میرزا موید الدوله که پس از وزیر مخصوص فرمانفرمای فارس شده بود تلاش کرد تا احمدخان ضیغم الدوله برادر صولت الدوله را ایلخان قشقایی کند زیرا ضیغم الدوله با قوام الملک همراه و همصدا بود. علاوه بر این محمدرضاخان قوام الملک را برای نائب الحکومگی و برادرش حبیب الله خان سالار سلطان قوامی را برای بیگلر بیگی فارس انتخاب کرد اما صولت الدوله در مقابل این حرکت ضمن کمک مالی به مبلغ ۸۰۰ تومان به انجمن ایالتی فارس نیرویی ۴۰۰ نفری در اختیار آن انجمن قرار داد. [۶۴] پیوستن صولت الدوله به مشروطه خواهان فارس تهدیدی جدی برای موقعیت قوام الملک به شمار می‌رفت[۶۵] از این رو قوام الملک که عرصه را بر خود تنگ می‌دید تلاش کرد تا با طرح استراتژی کلان دفاع از نظام خوانین، به خوانین قشقایی بفهماند که آینده نظام مشروطه به نفع خوانین نیست و نظام مشروطه خواهی با نظام اشرافی مخالف است. قوام به رهبر ایل قشقایی (صولت الدوله) می‌گوید: «مشروطه یعنی من و تو نباشیم یعنی اینکه ما با فلان بقال فرق وامتیاز نداشته باشیم.» [۶۶] اما قوام الملک از این ترفند هم سودی نجست، لذا در صدد منزوی کردن صولت الدوله و ایجاد تفرقه در ایل قشقایی برآمد ودراین راستا دست اتحاد به سوی ضیغم الدوله برادر و رقیب صولت الدوله دراز کرد. ضیغم الدوله در جهت قدرتمند ساختن جناح خود به خانه محمد حسین خان کشکولی یکی از بزرگان قشقایی رفت و او را با خود همراه ساخت ولی محمد علی خان کشکولی یکی دیگر از بزرگان ایل را نتوانست با خود همراه کند. آقا کیخا و کاظم کیخا دره شوری نیز قول همکاری به او دادند. کریم خان بویراحمدی که خواهرش زن محمد حسین خان کشکولی است نیز با آنان همراه شد. [۶۷] بنابراین دو جناح اصلی مخالف و موافق نهضت مشروطه خواهی در فارس در سال ۱۳۲۵ ق (۱۲۸۶ ش) در مقابل هم قرار گرفتند. در یک طرف انجمن اسلامی فارس، اصناف، روحانیون، تجار وکسبه، ایل قشقایی به رهبری صولت الدوله وانقلابیون لارستان به رهبری سید عبدالحسین لاری وانقلابیون منطقه بوشهر که حمایت علمای عتبات عالیات را نیز دارا بودند و در طرف دیگر، خاندان قوام الملک و ایلات خمسه، امام جمعه شیراز، احمد خان ضیغم الدوله قشقایی و برخی از خوانین طرفدار وی که حمایت استبداد یون مرکز را نیز دارا بودند. [۶۸] بنابراین دوگروه قدرتمند در فارس آرایش گرفتند و با حضور سید عبدالحسین لاری به عنوان رهبر فکری و صولت الدوله به عنوان رهبر نظامی، یک گردهمایی بزرگ در شیراز تشکیل شد. قشقایی‌ها در این گردهمایی حضور برجسته‌ای داشتند. همکاری این دو جناح قدرتمند از این پس تا جنگ جهانی اول ادامه یافت. این تلاش‌ها و مقاومت باعث شد تا مؤیدالدوله عزل و حسینقلی خان نظام السلطنه مافی به فرمانفرمایی فارس برسد. او در حقیقت جانبدار مشروطه خواهان و به ویژه صولت الدوله قشقایی بود. با روی کارآمدن حسینقلی خان نظام السلطنه در فارس، کفه ترازوی صولت الدوله و مشروطه خواهان سنگین‌تر شد. دار و دسته قوام شهر شیراز را ترک کرده و راهی تهران شدند. ورود نظام السلطنه به فارس که با همکاری انقلابیون و صولت الدوله همراه بود تا حدودی آرامش را به ایالت فارس برگرداند. [۶۹] اما در زمان حاکم بعدی یعنی وزیر مخصوص که برای دومین بار این مأموریت را به دست آورده بود اوضاع بار دیگر نابسامان شد. در چهارم صفر ۱۳۲۶ ق (۱۲۸۷ ش) محمد رضا خان قوام الملک به ضرب گلوله نعمت الله بروجردی از اعضای انجمن‌های مخفی کشته شد. نعمت الله بروجردی قاتل قوام که از جیبش کاغذی به مضمون فدایی شماره ۱۴ نعمت الله بروجردی بیرون آوردند، نوکر معتمد دیوان بوده و شایعه گردید که قتل قوام به دستور انجمن اسلامی انجام گرفته است. این حادثه فارس را بیش از پیش ناآرام ساخت. [۷۰] لذا وزیر مخصوص جای خود را به مسعود میرزا ظل السلطان داد. وی از ۱۴ ربیع الاول ۱۳۲۶ تا ۲۳ جمادی الاول همان سال در این سمت بود و با توجه به اختلافی که بین او و محمد علی شاه وجودداشت، وی خود را به مشروطه خواهان نزدیک کرد و حتی مشروطه خواهان لقب مختار ثانی را نیز به او دادند. [۷۱] آوازه ستمگری ظل السلطان و همچنین طرفداری او از مشروطه خواهان اوضاع را آرام کرد، پسران قوام الملک به خارج از کشور تبعید شدند واکبر میرزا صارم الدوله ایلخانی خمسه را به دست گرفت. این دوره ۳۹ روزه نیز سپری شد تا فارس در استبداد صغیر شاهد حوادث سخت‌تری باشد. [۷۲] البته با افول قدرت خاندان قوام در زمان فرمانفرمایی ظل السلطان، در آستانه استبداد صغیر کفه ترازوی قدرت به سودمشروطه خواهان و ایل قشقایی، به ویژه ایلخان آن صولت الدوله سنگین‌تر شد ودراین دوره صولت الدوله تسلط خود را بر بسیاری از طوایف ایل قشقایی و نواحی گوناگون فارس گسترش داد. [۷۳]
اما با به توپ بسته شدن مجلس توسط لیاخوف روسی به دستور محمد علی شاه در ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ اوضاع فارس بیش از پیش آشفته تر شد. ظل السلطان مستبدترین چهره قاجاری که بنا به مصالح شخصی با مشروطه خواهان همراه شده بود در روز غلبه محمد علی شاه بر مجلس از مقام خود عزل شد و آصف الدوله به جای وی در شعبان ۱۳۲۶ ق (۱۲۸۷ ش) وارد شیراز گردید. [۷۴] این واقعه و شروع دوره استبداد صغیر در جریان مشروطه خواهی فارس تأثیر فراوانی داشت و قیام سید عبدالحسین لاری به اوج خود رسید. اولین واکنش سید ارسال تلگراف‌ها ونامه‌های مکرر به طرفدارای از مشروطه خواهان و محکوم نمودن عمل محمدعلی شاه بود واولین دسته چریکی لارستان به بندرعباس و بوشهر اعزام شد. [۷۵]
چون بیم آن می‌رفت که سید عبدالحسین لاری با گروهی که گرد خود جمع کرده بود رهسپار شیراز گردد و به یاری مشروطه خواهان شهر را تصرف کند، پس دولتی ها و آصف الدوله حاکم فارس مصلحت دانستند که برای جلوگیری ازحرکت آنان اردویی به ریاست نصرالدوله سالار سلطان برادر قوام تشکیل دهند و او را مأمور لار و سرکوبی سید نمایند. وی مدت ۱۶ روز به غارت اموال و کشتن مردم لار پرداخت این اقدام نصرالدوله یکی از دژخیمانه‌ترین اقدامات بود و باعث آشفته تر شدن اوضاع شیراز گردید. [۷۶] در این حوادث از صولت الدوله و ایل قشقایی حرکتی مشاهده نشد. در این باره نجفی شبانکاره می‌نویسد: «هیچ مدرکی دال بر طرفداری صولت الدوله از مشروطه خواهان دراستبداد صغیر وجود ندارد ولی مدارکی دال بر عدم همکاری و کناره‌گیری از صحنه سیاسی فارس در این دوران وجود دارد. [۷۷] صولت سیاست سکوت وانتظار و بی‌طرفی در پیش گرفته و سرگرم تثبیت موقعیت خویش در ایل قشقایی بوده[۷۸] شیوه‌ای که صولت الدوله در پیش گرفت چند دلیل داشت: صولت الدوله فردی باهوش و زیرک و سیاستمداری آگاه به زمان خود بوده ودر تصمیم‌گیری‌های سیاسی همیشه محتاط عمل می‌کرد. او که به حوادث پیرامون خود به دیده سیاسی نگاه می‌کرد از بروز اختلاف در بین انقلابیون فارس و چند دستگی بین آنان نگران بود به علاوه او در درون ایل، رقبای جدی داشت و بیشتر درگیر و گرفتار مبارزه با این رقبا بود و نسبت به مسائل فراتر از ایل خود تا حدودی بی‌تفاوت بودتا اینکه علمای نجف اشرف طی تلگرافی از ایشان خواستندتابی‌تفاوتی را کنار گذاشته و به صف مشروطه خواهان بپیوندند. به درخواست علما، صولت الدوله به صف مشروطه خواهان پیوست و مشروطه خواهان در فارس تقویت گردیدند. [۷۹] متن نامه علمای نجف به صولت الدوله در روزنامه حبل المتین کلکته درج شده که نظر به اهمیت این نامه، عین آن در ذیل آورده می‌شود: «… انشاءالله ایام عزت قرین صحت و همواره در خدمت به ملت عزیز خود و نگهداری فقرا و ضعفا مؤید بوده باشید جماعتی از اهالی لار به زیارت مشرف شده نهایت شکایت و تظلم از ناامنی راه تمام بنادر و آن اطراف از گراش و عوضی و نفرد و دولتخانی و عرب و بهارلو و غیره و غیره دارند و مکاتیب دیگر هم از اهالی آن صفحات در موافقت شکایت شان همراه دارند. و معلوم می‌شود که صفحه فارس مطلقا هنوز مغشوش است و بعد از این همه زحمات در بسط اساس مشروطیت و تحصیل آسایش رعیت و بودن مثل جناب جلالتمآب اجل عالی در آن صفحه این قسمها مأمور نبود، و بعد از آن صدمات وارده بر لاری‌های بیچاره جایز است که باز در ایذاء اشرار باشند و راه آمد و شدشان به واسطه اشرار مسدود گردد و خودشان بی آذوقه بمانند، حال موقع همت و حمیت است که داد بیچارگان برسید و بلاد و طرف آنها را تأمین فرمائید و نیک نامی دنیا و آخرت برای خودبگذارید، امیدوارم به طوری که خودتان از ناامنیت و استیصال لاریها را می‌دانید. بیچاره ها را راحت فرمائید مخصوصاً این توجه و محبت را از جناب اجل عالی خواهشمندم و دعای تأیبه و نصرت وجود محترم را در عهده خود می شمارم، امیدوارم خبر امنیت آن صفحه و رضایت عالی قریباً برسد و زیاده تر برای وجود شریف دعا کنم. زیاده چه زحمت دهم خواطر شریف از همه مراتب واقف. السلام والسلام علیکم من الاحقر محمدکاظم خراسانی. [۸۰] (پیوست شماره )
به دنبال این درخواست، او (صولت الدوله) حجت را برخود تمام دانست و در سال ۱۳۲۷ ق اعلام آمادگی جهت اعزام ۱۲ هزار سوار به کمک مشروطه خواهان کرد و بدین گونه مجدداً وارد صحنه حوادث فارس گردید. [۸۱] با وجود این، درحالی که در ایالتی همچون آذربایجان، گیلان واصفهان مشروطه خواهان در تدارک حمله به تهران بودند و در شهرهای دیگر نیز فعالیت‌های گسترده‌ای از جانب مشروطه خواهان دیده می‌شد، در ایالت فارس رفته رفته فعالیت مشروطه خواهان فروکش کرد و با بازگشت پسران قوام الملک به شیراز جبهه مستبدین تقویت شد. [۸۲] قوامی ها تلاش کردند با پشتیبانی آصف الدوله، حاکم وقت، اعتبار و قدرت پیشین خود را به دست آورند. در نتیجه با تظاهر به مشروطه خواهی و اغفال و جلب برخی از سران مشروطه، انجمن ایالتی تأسیس کردند. [۸۳] آنان همچنین کوشیدند با جلب نظر صولت الدوله و دعوت از وی برای حضور در انجمن، صولت الدوله را از صف مخالفان خود یعنی مشروطه خواهان خارج کنند، اما صولت الدوله با هوشیاری دعوت آنان را نپذیرفت و تلاش قوامی ها بی‌نتیجه ماند. [۸۴] همچنین آصف الدوله قشقایی‌ها و سید عبدالحسین لاری را به منظور مقابله با اقدامات قوامی‌ها، به شیراز فراخواند و در پی آن حدود دو هزار تفنگچی قشقایی وارد شهر شدند. [۸۵] در این میان صولت الدوله درمنطقه ییلاقی ایل قشقایی به سر می‌برد با ارسال تلگرافی به شیراز ضمن تقبیح اقدامات قوامی‌ها در رابطه با قتل عام لار و ایجاد اغتشاش در شیراز اعلام کرد: «… چنانچه از طرف نواب امام زمان (عج) حکم به بنده شده است که املاک و علاقه جات آنها (قوامی‌ها) را ضبط وانتقام مسلمانان را از ایشان بخواهم واینک از سر حد (منظور منطقه ییلاقی، سر حد ایلخانی قشقایی در سمیرم واقع بود) حرکت کردم به عزم انجام این خدمت، شهر می‌آیم و به برادران عزیز خود اطلاع می‌دهم که هر کس با بنی قوام اتفاق کند و همراهی کند به حکم نواب امام زمان (عج) حزب کفار است و با آنها هم همان معامله خواهد شد.» [۸۶]
به نظر می‌رسد علت این جهت گیری‌ صریح صولت الدوله، نگرانی وی از انتشار شایعه انتصاب علاءالدوله به حکومت فارس بوده است. زیرا علاءالدوله با قوامی ها رابطه‌ای دوستانه و با صولت الدوله رابطه‌ای خصمانه داشت. اوضاع بحرانی شیراز سبب شد تا آصف الدوله که امیدی به برقراری آرامش در شهر نداشت در ۲۳ جمادی الثانی، استعفای خود را از حکومت فارس اعلام کند. [۸۷] در حالی که انتظار می‌رفت برای برقراری آرامش در شیراز، ظل السلطان به حکومت فارس منصوب شود، با واقعه فتح تهران در ۲۷ جمادی الثانی و تغییر اوضاع سیاسی کشور، اعضای دولت جدید و از جمله بختیاری‌ها از پذیرفتن ظل السلطان برای این سمت خودداری و علاء الدوله را به حکومت فارس منصوب کردند. [۸۸]
انتشار این خبر، اعتراض گسترده مشروطه خواهان را در شیراز در پی داشت و با تعطیلی بازار، شهر بیش از پیش ناآرام شد. از سوی دیگر، صولت الدوله با حرکت از قمشه (شهرضا فعلی) به سوی شیراز[۸۹]و اعزام افراد خود به آباده درصدد برآمد تا مانع ورود علاءالدوله به فارس شود. [۹۰]
استبداد صغیر با حرکت دو اردو به سمت تهران و فتح پایتخت خاتمه یافت. اردوی جنوب تحت سرپرستی سردار اسعد بختیاری که به انگلیسی‌ها تمایل داشت و اردوی شمال (گیلان) تحت سرپرستی سپهسالار تنکابنی که متمایل به روسها بود، تلاش‌هایی چند انجام شد تا صولت الدوله نیز دراین لشکرکشی شرکت کند ولی وارد کار نشد. [۹۱] به روایتی مشروطه خواهان، قبل از آنکه بختیاری‌ها قصد حرکت به سوی اصفهان راداشته باشند، تصمیم داشتند که از ایلات قشقایی و شاهسون کمک بخواهند اما به سبب دوری این ایلات از اصفهان از چنین درخواستی صرفنظر کردند و درعوض از ایل بختیاری کمک خواستند. [۹۲]
به دنبال فتح تهران و پیروزی مشروطه خواهان، بختیاری‌ها در سایه حمایت از آزادی خواهان و به خاطر اقدام انقلابی در فتح تهران و اصفهان، موقعیت ممتازی به دست آوردند و اساس حکومت به دست آنان افتاد. همچنین کشف نفت در قشلاق‌های بختیاری‌ها در خوزستان نیز سبب شد تا دولت انگلیس دوستی دیرینه خود را با آنها مستحکم کند. [۹۳]
بختیاری‌ها با رقابت دیرینه‌ای که با قشقایی ها داشتند و در این زمان در مرکز قدرت ایران قرار گرفته بودند، فارس برای آنها اهمیت اساسی داشت تا با بهره گرفتن از فرصت به دست آمده رقیب سنتی ایلی خویش را از صحنه خارج کنند. از سوی دیگر قشقایی‌ها به طور کلی و ایلخانی به خصوص از ارج و مقامی که بختیاری‌ها در اثر وقایع اخیر به دست آورده بودند، احساس نارضایتی می‌کردند چون خود را هم از نقطه نظر شجاعت و هم تعداد از آنها برتر می‌دانستند. [۹۴] قشقایی‌ها گذشته از این بر موقعیت مالی بختیاری‌ها غبطه می‌خوردند چرا که سران بختیاری اکنون مجاز هستند مالیات‌هایی که در منطقه آنها جمع آوری می‌شود نزد خود نگاه دارند و نیز به دلیل مسئولیت‌های تازه نظامیشان بخشی از بودجه نظامی را به خود اختصاص داده‌اند. [۹۵]
بختیاری‌ها برای درهم شکستن قشقایی‌ها و اقتدار ایلخانی آن، صولت الدوله ، متوجه رقیب محلی آنان یعنی قوامی ها شدند[۹۶] و از طرف دیگر قوامی‌ها با مشاهده این اختلاف بین دو قبیله (قشقایی – بختیاری) و با آگاهی از شرایط و بهره‌گیری از سیاست فرصت طلبانه خویش به بختیاری‌ها نزدیک شدند و این رویداد سبب به وجود آمدن طنز تاریخی شد: قوامی‌های محافظه کار و طرفدار مستبدین در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای به جرگه مشروطه خواهان پیوستند. دراین حال انگلیسی‌ها که منافعشان ایجاب می‌کرد از بختیاری ها حمایت کنند، روابطشان بیش از پیش با صولت الدوله روبه وخامت نهاد[۹۷] مسائل مزبور سبب شد تا صولت الدوله از انزوای سیاسی خود خارج شود و مقاومت جدی را به مماشات ترجیح دهد ودرجهت گیری‌های سیاسی ملی – منطقه‌ای شرکت کند . وی در موضع گیری خود علیه ائتلاف جدید (بختیاری- قومی- انگلیسی) به مخالفت با حکام بختیاری و تلاش برای بی‌اعتبار کردن آنان پرداخت و در نخستین اقدام با انتصاب علاءالدوله به حکومت فارس مخالفت کرد و اعلام کرد که تحت هیچ شرایطی اجازه ورود این شخص را به مرکز منطقه نخواهد داد. هنگامی که حکومت مرکزی از درخواست صولت الدوله سرباز زد او اعلام کرد که قصددارد در شیراز مجلس ملی برپا سازد. از این رو به اتفاق سید عبدالحسین لاری یکی از مخالفان سرسخت حبیب الله خان قوام الملک در لارستان، وعده‌ای از جنگجویان قشقایی به سوی شیراز حرکت کرد[۹۸] سر جرج بارکلی وزیرمختار بریتانیا تعداد این نیروها را ده هزار نفرذکر کرده است. [۹۹] این اقدام صولت الدوله ، دولت بریتانیا ، بختیاری‌ها، حبیب الله قوام الملک، آصف الدوله، حاکم سابق فارس که هنوز ایالت را ترک نگفته بود و حتی روسیه را به وحشت انداخت. بدین سان آنان در یک همکاری بی‌سابقه به مقابله مشترک با مشروطه خواهان و صولت الدوله پرداختند و با فشار علمای بزرگ از پیوستن سید لاری به صولت الدوله جلوگیری کردند.علاوه بر این انگلیسی‌ها نیروهای خود را که در بوشهر مستقر بودند راهی شیراز کردند.
اقدامات اخیر صولت الدوله انتقاداتی را برانگیخت. شعبه انجمن مدینه مرکزی که در تهران مستقر بود ضمن سرزنش وی به سبب بی‌تفاوتی در دوران استبداد صغیر، وی را از سیاستی که در پیش گرفته بود برحذر داشت.[۱۰۰] روزنامه حبل المتین کلکته که این مطالب را منتشر می‌کرد در یادداشتی با انتقاد از بی تفاوتی صولت الدوله دردوران استبداد صغیر در برابر حکومت محمد علی شاه افزود: «خوب است جناب صولت الدوله به همان قدر نیکنامی که ایشان حامی استبداد گفته نمی‌شود قناعت فرمایند، چنانچه در اصلاح کارها اقدام نکرده‌اند در خرابی هم قدم نزنند.» [۱۰۱]
در واکنش به این نوشته‌ها، صولت الدوله در یادداشت مفصلی به روزنامه حبل المتین از انتشار چنین مطالبی درباره وی، گلایه کرد. خدمات خود را در راه وطن و اهداف مشروطیت برشمرد. وی اقدامات خود را بر اساس احکام آیات نجف خواند که به منظور احقاق حقوق مظلومین لارستان وانتقام از عاملان این ظلم انجام شده است. وی همچنین افزود: «صریحاً عرض می‌کنم بنده از این اوضاع شخصاً به قدر جوی وحشت ندارم وبه فضل الله تعالی برای بنده ضرری نخواهد داشت، تمنای ریاستی هم ابداً ندارم، درد من، درد وطن، عشق من عشق وطن و فریاد من فریاد هموطنان است. [۱۰۲] وی در پایان یادآوری می‌کند: «کسی که از بدو این اساس مقدس اجرای مشروطیت را به جان خرید و ۲۰۰ نفر جوان عزیز خود را به کشتن داده، تحصیل شرف نمود به آسانی شرف خود را از دست نخواهد داد و به وطن فروشی، بدنامی تاریخی را برای خود و خانواده خود جلب نخواهد کرد. [۱۰۳]
ارسال این نامه سبب شد تا روزنامه حبل المتین در یادداشتی، ضمن تقدیر از اقدامات وطن خواهانه صولت الدوله، هدف خود را از انتشار این یادداشتها جلوگیری از به دست دادن بهانه برای دخالت بیگانگان در امور کشور و کمک به حکومت مرکزی برای برقراری امنیت بیان کند. همچنین از صولت الدوله درخواست شد: «اولیای دولت را در رفع هرج و مرج کمک نمایید و سزای خائنین (خاندان قوام) و اجرای احکام علما را به موقع دیگر یا به عهده اولیای دولت گذارید. [۱۰۴]
در این زمان آیت الله خراسانی و آیت الله مازندرانی نیز تلگرافی خطاب به صولت الدوله ارسال کردند. آنان ضمن تقدیراز «حمیت دینی» وی درخواست کردند به منظور جلوگیری از تحریک بیگانگان برای دخالت در امور مملکت و از بین بردن بهانه آنان با حکومت مرکزی همکاری کند و مجازات مرتکبین شنایع سابقه را به حاکم مقتدری که به زودی به شیراز خواهد آمد و به اصول مشروطیت عمل خواهد کرد بسپارد. [۱۰۵]
صولت الدوله در پاسخ به آیت الله خراسانی نوشت: «چون به اقتضای اسلامیت تکلیف خود را اطاعت صرف می‌داند، مظلومین را به فرموده آن ذات مقدس مطمئن ساخته… [۱۰۶]
هنگامی که تلگراف صولت الدوله به نجف رسید، آیت الله خراسانی وفات کرده بود و فرزند ایشان آیت الله مهدی خراسانی به صولت الدوله می‌نویسد: «بر حسب وعده که حضرت آیت الله روحنا فداه داده‌اند احقاق حقوق مظلومین لارستان و اطراف [داده خواهد شد][۱۰۷].
صولت الدوله همچنین در ملاقاتی که با کنسول انگلیس داشت، اعلام کرده که قصد به دست گرفتن حکومت را ندارد و فقط با حکومت علاءالدوله مخالف است و دوست ندارد که قوام الملک به شیراز برگردد. او که اکنون تمام نظرها را به سوی خود جلب کرده بود،در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که طبق خواهش علما و برای اجرا نمودن قوانین مجلس و انجام انتخابات و تشکیل انجمن و خاتمه دادن به ظلم، وارد شیراز خواهد شد.[۱۰۸] اما زمانی که دولت مرکزی حکم علاء الدوله را لغو کرد، صولت الدوله نیز دست از مقاومت خود برداشت و با یک موفقیت شیرین در مقابل رقبای قدر، درس خوبی به انها داد و قشقایی‌ها قدرت برتر خود را حفظ کردند و برای حسن نیت به سهام الدوله، حاکم جدید فارس که به جای علاءالدوله انتخاب شده بود، روی خوش نشان دادند.[۱۰۹] اما سهام الدوله که به صلاحدید وزیر داخله، سردار اسعد انتخاب شده بود با قوامی ها همدست شد و نصرالدوله قوامی را نایب الحکومه کرد. با این اوصاف، سهام الدوله نیز به دلیل ناتوانی ذاتی در اداره امور، نتوانست در حل مشکلات پیچیده فارس تحولی ایجاد کند. ناتوانی سهام الدوله دولت انگلیس را متقاعد ساخت که برای کنترل اوضاع فارس، ناچار است دست نیاز به سوی صولت الدوله وایل قشقایی دراز کند. سر جرج بارکلی سفیر انگلیس در ایران می‌نویسد: «به نظر می‌رسد که آرامی اوضاع فارس به خواست واراده صولت الدوله قشقایی بستگی دارد.»[۱۱۰] سرانجام در این گیرودار سهام الدوله در محرم سال ۱۳۲۸ ق استعفا داد و سردار اسعد بختیاری تلاش کرد تا اولین جرقه درگیری داخلی را در ایل قشقایی با تحریک احمد خان ضیغم الدوله علیه صولت الدوله بزند. زیرا قدرت صولت برای سردار اسعد بسیار نگران کننده بود در واقع علت درگیری سردار اسعد بختیاری با صولت الدوله به دلیل تعارضات سیاسی میان این دو ایل بود. چون سردار اسعد بلافاصله پس از کسب قدرت تلاش‌های خود را برای بیرون کردن رقیب دیرینه‌اش صولت الدوله از صحنه سیاسی فارس آغاز نمود. در این جریانات، صولت الدوله در مقابل برادر ناتنی خود ضیغم الدوله قرار گرفت. او همچنین با حامی قدرتمندش، محمد علی خان کشکولی و ایاز کیخا کلانتر قدرتمند دره شوری درافتاد. بنابراین وقتی سردار اسعد، ظفرالسلطنه را در سال ۱۳۲۸ ق برای حکومت فارس فرستاد، ضیغم الدوله برادر و رقیب صولت الدوله نیز به عنوان ایلخان ایل قشقایی با او همراه بود. [۱۱۱] با وجود این صولت الدوله بر ضیغم الدوله غلبه کرد و او را به بختیاری فراری داد[۱۱۲]و به فکر مقابله با قدرت روزافزون بختیاری ها در تهران افتاد و توانست حمایت محمد ولی خان تنکابنی ، سپهدار اعظم و وزیر داخله را به دست آورد ودر سایه حمایت سپهدار اعظم بود که والی فارس ظفر السلطنه نفوذ صولت الدوله را گسترش داده و حکمرانی کازرون، دشتی و دشتستان و نیز مسئولیت امنیت راه شیراز- بوشهر را به او سپرد و حکمرانی بعضی از شهرهای فارس را به بستگان وی سپرد. هر چند حکومت بنادر خلیج فارس که به صولت الدوله واگذار شده بود با اعتراض مقامات انگلیسی این انتصاب لغو شد[۱۱۳] اما باز هم قدرت صولت الدوله در سایه حمایت سپهدار اعظم، در فارس گسترش یافت. [۱۱۴]
صولت الدوله در مقابل حمایت سردار اسعد و جناح حاکم برایل بختیاری از صیغم الدوله، برای احراز مقام ایلخانی و دخالت در امور فارس با جناح مخالف سردار اسعد درداخل ایل بختیاری وارد مذاکره شد و سرانجام پس از مذاکراتی بین علمای اصفهان و گروهی از خوانین بختیاری نظیر امیر مفخم و سردار اشجع توانست آنها را به سوی خود جلب کرده و با آنها علیه سردار اسعد متحد شود. [۱۱۵] علاوه بر این، صولت الدوله حامیان دیگری نیز داشت از جمله وزیر داخله شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما که در واکنش به تحریکات سردار اسعد جهت عزل صولت الدوله از مقام ایلخانی قشقایی، از مقام وزارت داخله استعفا داد. همچنین اکثر مردم جنوب و قشقایی‌ها نیز خواهان ادامه ایلخانی‌گری صولت الدوله بودند. [۱۱۶]
واگذاری حکومت بخشی از بنادر جنوب و همچنین مسئولیت برقراری امنیت جاده شیراز – بوشهر به صولت الدوله موجب شد که قدرت وی بیش از پیش افزایش یابد[۱۱۷] و بختیاری ها که از موقعیت صولت الدوله نگران بودند، به تکاپو افتادند تا با امضای قرارداد اتحادی با خاندان قوام الملک و همچنین اقدام برای به قدرت رساندن ضیغم الدوله وی را از گردونه سیاسی جنوب ایران خارج کنند. [۱۱۸] این اقدامات بختیاری ها ودخالت آنان درامور فارس و خوف و بیم عمومی از تسلط آنان بر کشور و حمایت‌های انگلیس از بختیاری‌ها صولت الدوله را بر آن داشت تا دست به اقدامی مؤثر بر ضد آنها بزند. [۱۱۹] او با شیخ خزعل، رئیس ایل عرب خوزستان و سردار اشرف والی پشتکوه پیمان اتحاد بست که این اتحاد سه گانه به «جمعیت جنوب» شهرت یافت که اقدامی قبیله‌ای و مهم بود. آنها هدف خود را حفاظت و حمایت از مجلس مقدس شورای ملی قلمداد کردند، اما هدف عمده آنها مقابله با قدرت بختیاری ها بود که در متن هیچ اشاره ای به آن نشده بود. [۱۲۰]
پس از آنکه این پیمان (اتحاد نامه) توسط معاون الممالک، منشی مخصوص صولت الدوله، به امضای شیخ خزعل و سردار اشرف رسید، معاون الممالک عازم عتبات عالیات شد. [۱۲۱] هدف وی از این مسافرت که در لوای زیارت قبور ائمه انجام شد، این بود که معاهده اتحاد سه گانه را به تأیید آیات نجف برساند. [۱۲۲] یعنی به اقدامات سیاسی خود وجهه شرعی دادند. [۱۲۳] آیت الله محمد کاظم خراسانی پس از رؤیت معاهده مزبور، با قید توضیحی در ماده ۶ و اصلاح ماده ۵، آن را تأیید کرد. وی همچنین توصیه کرد که پس ازمذاکره با مجلس و وزارت جنگ، هیئت اتحادیه جنوب نیروی نظامی برای یاری حکومت مرکزی تشکیل دهد و به تهران اعزام کند. [۱۲۴]
صولت الدوله عین سواد اتحاد نامه را به تهران برای حاج محمدکریم خان کشکولی، نماینده ایل قشقایی در مجلس شورای ملی نیز تلگراف کرد تا به نظر اعضای مجلس و حضرت اشرف رئیس الوزراء برسد که عین مضمون تلگراف به نقل از روزنامه حبل المتین در ذیل آورده می‌شود: «… آقای حاج محمد کریم خان وکیل محترم قشقایی – چون حب وطن و حصول مقصود مقدس مشروطه همه وقت در کانونم جریان دارد و مجلس مقدس امروز محتاج حامی است معاهده رؤسای جنوب در خدمت به وطن نموده‌اند عین مضمون آن مخابره شده به نظر مبارک اعضای محترم مجلس مقدس و حضرت اشرف رئیس الوزراء برسانید. کپیه هم به جراید بدهید. - اسماعیل قشقایی. ( پیوست شماره )
صورت معاهده مذکور
… (ماده اول) حفظ وطن عزیز بر هر فرد از افرادایرانیان لازم است ، این خادمان وطن فرض ذمه خود دانسته و عهد نمودیم تا آخرین دقیقه امکان با تمامی قوای خداداد خودمان درحفظ استقلال مملکت ایران بکوشیم که ذره قصور نورزیم .
(ماده دوم) در اکمال و بقای مشروطیت باید لازمه اتحاد را به عمل آورده از هیچ گونه فداکاری خودداری ننمائیم تا مشروطه صحیح در مملکت ایران رواج گیرد و پایدار بماند.
(ماده سوم) چون حصول امنیت برای مملکت از واجبات اولیه ونخستین شرط وطن پرستی است لذا این خادمان ملت و وطن متعهد شدیم هر کس در حدود سامان خود آسایش و امنیت فراهم بیاورد تا تجارت داخله و خارجه محفوظ و روابط بین المسلمین مصون بماند و ابنای وطن عزیز و تبعه خارجه در مهد امان و امن زندگی نمایند و اولیای دولت و ملت بتوانند آسوده خاطر در رواج مشروطیت و حفظ استقلال ایران بکوشند.
(ماده چهارم) چون عمده مقصود از این اتحاد و حفظ استقلال مملکت و اجرای وظایف مشروطیت ایران سات لهذا هر کس از رؤساء و اکابر ایران به همین عقیده باشند و طالب اتحاد صادقانه با این هیئت که موسوم به هیئت اتحادیه است بشوند با کمال توقیر واحترام خواهیم پذیرفت .
(ماده پنجم) هیئت اتحادیه در حفظ شرف و منافع مقام یکدیگر حتی الامکان متعهد و دراین باب ذره قصور نتوانند ورزید .
(ماده ششم) هیئت اتحادیه خود را حامی و ناظر مجلس مقدس دارالشورای ملی شیدالله ارکان اعلام می کند ، به این معنی که اعضای محترم مجلس مقدس از این به بعد خود را دارای یک قوه عظیمه دانسته به فراغ بال بدون ملاحظه از احدی در منافع عامه ملی و مملکتی آراء خود را اظهار فرموده در وظایف و تکالیف خود قصور نورزد ، احیاناً هر کس را مغرض و مخالف یا به عنوان طرفداری بشناسند بی‌ترس و واهمه اظهار داشته ودر صورت صدق و نبوت در صدد طرد و رفع او برآیند و این خدمان وطن در تقویت مجلس مقدس خود را ذمه وار خواهیم دانست . [۱۲۵] ( صولت الدوله سردار عشایر ) ( معز السلطنه سردار ارفع ) ( غلامرضا سردار اشرف )
این اتحاد برای اهداف انگلیس در جنوب خطر عظیمی بود[۱۲۶] زیرا تبدیل شدن قشقایی‌ها از قدرت منطقه به قدرتی کشوری تهدید جدی منافع انگلیس در ایران بود . لذا پس از تشکیل اتحادیه جنوب ، انگلیسی‌ها با آن مخالفت کردند و برای مهار آن با شیخ غزعل که از عوامل انگلیس در منطقه بود وارد صحبت شدند و به او تذکر دادند که اگر دست از این پیمان برندارد ، حمایت انگلیس را از دست خواهد داد[۱۲۷] و او را تحت فشار قرار دادند و پس از مکاتبات فراوان شیخ خزعل اعتراف کرد که رابطه او با صولت الدوله از مکاتبه فراتر نرفته. [۱۲۸] به هر حال دولت بریتانیا پس از این اقدامات دیپلماتیک و تهدیدات به شیخ خزعل وعده داد که در صورت امکان سردار اسعد را وادار به استعفا خواهد کرد تا مانع هر گونه ناآرامی در منطقه شود. در مقابل شیخ خزعل نیز قول داد که در این ماجرا دخالت نکند . [۱۲۹] خطر وقوع درگیری احتمالی زمانی برطرف شد که بر اثر فشار انگلیس سردار اسعد هنگام ترمیم کابینه از وزارت کشور به وزارت جنگ منتقل شد . [۱۳۰] در پی آن با خروج شیخ خزعل از اتحاد جنوب عملاً این اتحاد فرو پاشید . [۱۳۱]
پس از خروج شیخ خزعل از اتحادیه ، رقابت صولت الدوله و بختیاری‌ها به شدت افزایش یافت و سردار اسعد که برای جایگزینی ضیغم الدوله به جای صولت الدوله تلاش می‌کرد ، صولت الدوله نیز در مقابل ، تعداد ۳۰۰ سوار جهت کمک به خوانین مخالف سردار اسعد به سوی اصفهان فرستاد . علاوه بر این طی مخابره تلگرافی به تهران اعلام داشت که قصد دارد با نیرویی جهت انتقام از قاتلین سید عبدالله بهبهانی و در حمایت از علامی اعلام راهی مرکز شود[۱۳۲] همچنین او تأکید کرد برای این کار حکم جهاد علمای نجف را نیز دریافت کرده است . [۱۳۳] سردار اسعد نیز دستور حرکت دو هزار سوار بختیاری برای مقابله با قشقایی‌ها به اصفهان صادر کرد . [۱۳۴]
اما این اقدامات مانوری بیش نبود و در نهایت بدون درگیری خاتمه یافت[۱۳۵] و صولت الدوله همچنین اعلام کرد که دیگر سردار اسعد را به وزارت نمی‌پذیرد . [۱۳۶] سرانجام پس از مذاکرات مفصل بین طرفین، یعنی صولت الدوله و بختیاری ها، با وساطت علمای اصفهان ، قرارداد صلحی بین آنان منعقد شد. طبق این قرارداد، بختیاری‌ها در اصفهان و … (ص ۱۸۰ انقلاب مشروطیت در فارس)
پس از عزل ظفر السلطنه و انتصاب دو نایب الایاله ناموفق، سرانجام حبیب الله قوام الملک نایب الایاله فارس شد. در این زمان به علت ناتوانی قوام، کنترل اوضاع از دست رفت و هرج و مرج و ناامنی در راه‌های تجاری بالا گرفت. این وضعیت باعث نگرانی انگلیسی‌ها شد و اتهام این ناامنی را به قشقایی‌ها منسوب کردند. البته به نظر می‌رسد این اتهامات به صولت الدوله و ایل قشقایی در راستای سیاست انگلیس در حمایت از بختیاری‌ها بود که به اجرا درمی آمد و پایه و اساس چندانی نداشت. در نتیجه انگلیسی‌ها در اکتبر ۱۹۱۰ (شوال ۱۳۲۸) طی یادداشتی به دولت اعلام کرد که اگر تا سه ماه نظم در جاده‌ها حکمفرما نشود دولت انگلیس یک قوای محلی با ریاست افسران انگلیسی در جنوب ایران تشکیل خواهد داد. در نتیجه این تهدید دولت مرکزی که وقت کمی برای انجام این کار داشت به صولت الدوله پیشنهاد ایجاد نظم در راه ها و حکمرانی کمارج و ممسنی را نمود که وی در قبال دریافت ماهانه هزار تومان متعهد شد که امنیت جاده جنوب را حفظ کند و اظهار امیدواری کرد که «به همین ترتیب مطمئن باشید که هیچ وقت کار این راه عیب نخواهد کردمگر اینکه طایفه بویراحمدی که سالهاست تمام فارس را تخت و تاز کرده اندو هیچ معلوم نیست که اینها دردست بختیاریهاهستندیا در دست ایالت فارس ، آنها شایدراه را بعد ازیک مدتی بتوانندمغشوش نمایند،والا همه قسم اطمینان از بابت این راه حاصل است»
پس از اینکه دولت ایران با صولت الدوله بر سر حفظ امنیت جاده شیراز – بوشهر به توافق رسید شاهزاده ظفر السلطنه را که به حمایت از ضیغم الدوله، رقیب صولت الدوله ، پرداخته بود از حکومت فارس عزل ساخت. [۱۳۷]
و به صولت الدوله اطمینان داده شد که به هیچ وجه از ایل بختیاری سوء رفتاری نسبت به ایل قشقایی رخ ندهد. اما شادمانی صولت الدوله دیری نپایید، زیرا باز از قوام الملک خواسته شد «از هر حیث انتظامات آنجا را کاملاً حفظ و اطمینان دولت را به حسن کفایت خود نشان دهد»
در مقابل این تصمیم دولت، صولت الدوله نیز واکنش نشان داد، او در ابتدا، ضمن تلگرافی در ۷ شعبان ۱۳۲۸ به وزارت داخله، به اقدامات بختیاری‌ها اعتراض کرد و نیز افزود اگر قرار به خلع سلاح باشد چرا در مورد بختیاری‌ها که مقاصد شخصی‌شان بر همه واضح است اعمال نمی‌شود. علاوه براین قاتلین و محرکین شهادت آیت الله بهبهانی تعقیب ودستگیر نمی‌شوند اگر قشون لازم دارید ازمجاهدین و فدائیان ایلات بخواهید ودر پایان آمادگی ایل قشقایی را جهت مبارزه با زیاده خواهی بختیاری‌ها به اطلاع وزارت داخله رسانید. [۱۳۸]
صولت که از حکومت حبیب الله قوام الملک ناراضی بود دست به اقداماتی برای بی‌اعتبار ساختن او زد و حوزه اقتدار او را تنها به دروازه‌های شهر شیراز محدود ساخت و بدین ترتیب مجدداً اوضاع فارس ناآرام و امنیت جاده‌ها نیز دستخوش بی‌نظمی شد.
سرانجام حکومت مرکزی برای سرو سامان دادن به اوضاع نابسامان فارس، تصمیم گرفت یکی از حکام مقتدر خود را به ایالت فارس اعزام کند. از این رو، رضا قلی خان نظام السلطنه مافی[۱۳۹] به حکومت فارس منصوب شد. مهم‌ترین دلایل انتخاب نظام السلطنه در این دوره حساس این بود که وی املاک بسیاری در جنوب (منطقه خشت) داشت و علاوه براین، در آن منطقه دارای نفوذ بود. همچنین وی به علت حمایتش از اتحاد جنوب و رابطه خویشاوندی که با شیخ خزعل داشت[۱۴۰]و اینکه طرفدار صولت الدوله و حامی مشروطه خواهان بوده می‌توانست به حمایت و کمک سران اتحادیه جنوب به ویژه صولت الدوله امیدوار باشد. [۱۴۱]
از آغاز دوره مشروطیت، او دومین حاکمی بود که حامی انقلابیون و مشروطه خواهان بود. قبل از او حسین قلی خان از کرمانشاه عازم فارس شد ودر مسیر خود ابتدا با شیخ خزعل و سردار اشرف، دو تن از اعضای اتحاد جنوب ملاقات کرد و سپس به سوی بوشهر حرکت کرد و انقلابیون منطقه دشتی و دشتستان از وی استقبال کردند. صولت الدوله در کازرون به استقبال وی آمد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:38:00 ق.ظ ]




چن، شیوو و یو لین ۲۰۰۳، در مقاله «بازنگری یک روش جدید بر اساس پراکندگی وزن‌ها در تحلیل پوششی داده‌ها»، معتقدند در مقاله‌ای که اخیراً توسط بال و همکارانش با عنوان یک روش جدید بر اساس پراکندگی وزن‌ها در تحلیل پوششی داده‌ها ارائه شده است یک مدل DEA که ضرایب تغییرات (CVs) وزن‌های ورودی و خروجی را ترکیب می‌کند، پیشنهاد شده است که برای بهبود قدرت تمیز دهی DEA و تعادل وزن‌های ورودی و خروجی بکار گرفته می‌شود. نویسندگان در این مقاله یادآور می‌شوند که وزن‌های ورودی و خروجی در DEA از بعدها و واحدهای متفاوت هستند. وزن‌های با بعد و واحدهای متفاوت نمی‌توانند به سادگی جمع زده شده میانگین گیری شوند. به عبارت دیگر مدل DEA شامل CVs از وزن‌های ورودی ـ خروجی است که از آن به عنوان مدل CVDEA نام می‌برند، در صورتیکه داده‌های ورودی و خروجی برای حذف بعد و واحد خود نرمال سازی نشده باشند، این بی‌معنی خواهد بود. مدل CVDEA می‌تواند زمانی که یک تبدیل مقیاس برای یک ورودی یا خروجی انجام می‌گیرد، تغییرات کار آیی قابل توجهی را ایجاد کند و ممکن است جواب‌های بین موضعی چندگانه‌ای را به خاطر غیر خطی بودن تولید کند که این عموماً به نتایج ارزیابی متفاوت منجر می‌شود. بر اساس این نتایج معلوم می‌شود که مدل CVDEA دارای ایرادهای جدی در متن خود می‌باشد و در کاربردهای آن برای ارزیابی کار آیی می‌بایست محتاطانه عمل کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

لی و سوون ۲۰۰۴، در مقاله «تلفیق دو روش DEA و AHP برای رتبه‌بندی واحدهای سازمانی با داده‌های فازی» ، معتقدند اندازه‌گیری کار آیی و رتبه‌بندی واحدهای مختلف یک سازمان یا مقایسه عملکرد سازمان‌های مشابه به منظور ایجاد یک محیط رقابتی می‌تواند نقش مهمی در بالا بردن سطح بهره‌وری سازمان‌ها داشته باشد. تاکنون روش‌های زیادی برای رتبه‌بندی واحدهای فازی ارائه شده است. در این مقاله از تلفیق دو روش DEA و AHP بازه‌ای برای رتبه‌بندی اعداد فازی مثلثی (ذوزنقه‌ای) با بهره گرفتن از برش‌های α می‌پردازند. آن‌ها وزن متغیرهای شناسایی شده را ابتدا با بهره گرفتن از مدل AHP مشخص نموده و سپس این متغیرهای را به عنوان نهاده و ستاده وارد مدل DEA ورودی محور نموده‌اند و با انجام مطالعه موردی برای یک بانک، به این نتیجه رسیده‌اند که مدل تلفیقی برآوردی، از کار آیی بیشتری نسبت به تک تک مدل‌های DEA و AHP برخوردار است.
فریز و تاکی[۴۹] ۲۰۰۴ ،بااستفاده از اطلاعات اماری سالهای ۲۰۰۰ تا ۱۹۹۳ مربوط به ۲۸۹ بانک از ۱۵ کشور اروپای شرقی با روش پارامتری آماری و با بهره گرفتن از تابع هزینه ترانسلوگ کارایی بانکها را مورد بررسی قرار داده اند . در تابع هزینه مورد تخمین ، هزینه کل متغیر وابسته و وام ها بعنوان ستانده ، سپرده ها بعنوان نهاده ، سرانه هزینه پرسنلی قیمت نهاده هستند. نتایج مطالعه بیانگر این بود که استونی ، قزاقستان ، لیتوانی ، لتونی ، اسلواکی و اسلونی کشورهای با میانگین کارایی بالا ( ۸۶% - ۷۵% ) ، تردامی ، مجارستان و لهستان کشورهای میانگین کارایی متوسط ( ۶۸% - ۶۲% ) و بلغارستان ، مقدونیه ، رومانی ، روسیه و جمهوری چک و اکراین کشورهای با میانگین کارائی پایین ( ۵۹% - ۴۲% ) می باشند.
بونین ، حسن و واچتل[۵۰] ۲۰۰۴ ،با گرداوری اطلاعات ۱۰ بانک از ۶ کشور بلغارستان ، جمهوری چک ، کرواسی ، مجارستان ، لهستان و رومانی طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۲ با روش بارامتری آماری و با بهره گرفتن از تابع هزینه ترانسلوگ به بررسی کارایی بانکها پرداخته اند. در تابع هزینه مورد تخمین هزینه کل ( مجموع هزینه های بهره ای و غیر بهره ای ) متغیر وابسته ، وام های کل ، سپرده های کل ، دارایی های جاری کل و سرمایه گذاری جاری کل بعنوان ستانده مخارج غیر بهره ای به دارایی های ثابت کل و مخارج بهره ای به سپرده های کل به عنوان نماینده قیمت نهاده ها هستند نتایج مطالعه بیانگر این بود که میانگین کارایی بانک ها ۸۸% است.
بکالی[۵۱] ۲۰۰۴ ،با بهره گرفتن از اطلاعات آماری سالهای ۲۰۰۰ – ۱۹۹۹ با نگرش واسطه ای در روش پارامتری آماری با بهره گرفتن از تابع هزینه ترانسلوگ و همچنین روش ناپارامتری به مطالعه کارایی صنعت بانکداری اروپا پرداخته است نتایج این مطالعه بیانگر این بود که متوسط کارایی براساس روش پارامتری ۸۵% و روش ناپارامتری ۸۲% است و و تفاوت معناداری بین نتایج وجود ندارد.
دوو و سن چه ۲۰۰۵، در مقاله «تحلیل کار آیی DEA با بهره گرفتن از DMU ایده‌آل» سال ۲۰۰۵، معتقدند عملکرد واحدهای تصمیم‌گیری را می‌توان از دو دیدگاه مختلف اندازه‌گیری کرد: خوش‌بینانه و بدبینانه، که به این ترتیب، دو کار آیی مختلف برای هر DMU به دست می‌آید: بهترین کار آیی نسبی و بدترین کار آیی نسبی. در روش متعارف تحلیل پوشش داده‌ها (DEA) فقط بهترین کار آیی نسبی در نظر گرفته می‌شود. در اینجا این بحث مطرح می‌شود که هر دو کار آیی نسبی را باید با هم در نظر گرفت، و هر رویکردی که فقط یکی از آن‌ها را در نظر گرفته باشد، دچار سو گیری خواهد بود. این مقولات مورد بحث این مقاله است و در این مقاله، پیشنهاد می‌شود که هر دو کار آیی را در قالب یک بازده ادغام کنیم که عملکرد کلی هر DMU را اندازه‌گیری می‌کند. برای انجام این کار از یک DMU مجازی به نام DMU ایده‌آل (IDMU) استفاده می‌شود.
کاسمیدو و همکاران ۲۰۰۶، اثر خصوصیات خاص بانک، شرایط کلان اقتصادی و ساختار بازار مالی روی سودآوری بانک‏های تجاری انگلستان را طی سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ بررسی کردند و نشان دادند که رابطه مثبتی بین کفایت سرمایه و سودآوری وجود دارد.
گلوس ۲۰۰۶، عوامل تعیین‌کننده حاشیه سود بانک‌هایی در آمریکای لاتین را بررسی کرد. او نشان داد که گستردگی شعب به خاطر نرخ سود بیشتر با بی‏کفایتی مدیریت و نیاز به اندوخته بیشتر رابطه دارد.
ونگ و چن ۲۰۰۶، اثر عوامل داخلی و خارجی (خصوصیات بانک، متغیرهای کلان مالی و ساختار مالی) بانک‏های صنعت بانکداری ماکائو را طی مدت ۱۵ سال را بررسی کردند. درنتیجه نشان دادند که :۱) سرمایه بانک تاثیر مثبتی بر سودآوری دارد. ۲) دارایی‏ها بر عملکرد بانک اثر منفی دارد به علاوه، بانک‏هایی که شبکه سپرده‌گذاری بزرگی دارند به سود بیشتری از شبکه‏های کوچکتر دست نمی‏یابند. درنتیجه در رابطه با متغیرهای کلان اقتصادی، فقط نرخ تورم رابطه زیادی با عملکرد بانک‏ها دارد آنها به رابطه مثبت بین تورم و سودآوری بانک پی بردند.
لافوند و لانگ ۲۰۰۶، در مقاله «تحلیل حساسیت مدل CCR اصلاح شده با بهره گرفتن از تحلیل رویه‌ای» ، معتقدند که یکی از مباحث مهم و جالب در تحلیل پوششی داده‌ها (DEA)، تحلیل حساسیت و تحلیل پایداری واحد تصمیم گیرنده (DMU) تحت ارزیابی می‌باشد. DMU های کار آ مهم‌ترین بخش DEA هستند، چون آن‌ها سازنده مرز کار آیی می‌باشند. در این مقاله یک روش تحلیل حساسیت برای DMU های کار آی واقع در اشتراک ابر صفحه قوی و ابر صفحه ضعیف در مدل CCR اصلاح شده بیان می‌شود. برای اندازه‌گیری میزان دقیق کار آیی DMU های واقع برابر صفحه ضعیف یا DMU هایی که کار آیی آن‌ها نسبت به ابر صفحه ضعیف تعیین می‌شود مرز را اصلاح می‌کنند.
سروش نالچیگر، بابک سهراب و تولو ۲۰۰۶، در مقاله «اعمال محدودیت‌های کنترل وزن نسبی ورودی‌ها و خروجی‌ها در مدل‌های DEA» سال ۲۰۰۶، معتقدند تحلیل پوششی داده ­ها DEA یک تکنیک برنامه ریزی خطی جهت مقایسه و ارزیابی کار آیی واحدهای تصمیم گیرنده مشابه است. این تکنیک دارای محدودیت‌هایی نیز می‌باشد که از آن جمله می‌توان به عدم کنترل وزن شاخص‌ها و همچنین عدم رضایت مدیریت از اوزان بدست آمده ورودی‌ها و خروجی‌ها اشاره کرد. جهت رفع محدودیت‌های ذکر شده، در این تحقیق رویه­ای پیشنهاد شده است که در آن ابتدا نرخ اهمیت ورودی‌ها و خروجی‌ها طبق نظر کارشناسان و با بهره گرفتن از AHP بدست می‌آید. این نرخ‌ها به عنوان «وزن نسبی» شاخص‌ها فرض شده و با دو رویکرد متفاوت به صورت «محدودیت‌های کنترل وزن نسبی» هر شاخص به مدل تحلیل پوششی داده‌ها افزوده می‌شوند. در رویکرد اول وزن ورودی‌ها و خروجی‌های واحد تحت بررسی به گونه ­ای بدست می‌آیند که وزن نرمالیزه شده آن‌ها با اهمیت نسبی مد نظر کارشناسان به طور دقیق برابر شود. اما در رویکرد دوم وزن شاخص‌ها از مدل به گونه‌ای بدست می‌آیند که «وزن نسبی» آن‌ها با تقریب‌های مختلف با اهمیت مدنظر کارشناسان مطابقت داشته باشد. جهت روشن شدن این رویکردها از یک مثال عددی نیز استفاده شده است.
اندرسون ۲۰۰۷، بنیاد روش­های غیر پارامتری در ارزیابی کار آیی در سال ۱۹۵۷ با کار فارل[۵۲] گذاشته شد. این روش در سال ۱۹۷۸ به وسیله چارنز، کوپر و رودز بر اساس مدل‌های برنامه‌ریزی ریاضی توسعه یافت و عنوان تحلیل پوششی داده‌ها گرفت و به عنوان روشی کارآمد برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده مطرح گردید. در ادامه توسعه تحلیل پوششی داده‌ها، مفهوم بسیار مهم بازده به مقیاس[۵۳] در سال ۱۹۸۴ به وسیله بنکر، چارنز و کوپر در مدل‌های DEA در نظر گرفته شد. به دنبال این شروع طی دو دهه گذشته مقالات، گزارشات تخصصی و همچنین کاربردهای موفق متعددی از این روش گزارش شده و در نشریات معتبر جهان به چاپ رسیده است به طوری که اکنون تحلیل پوششی داده‌ها به عنوان ابزاری کارآمد برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده در خدمت مدیران، مطرح است. در این رابطه سایت اینترنتی[۵۴] DEA در دانشگاه واریک انگلستان به وسیله امروز نژاد طراحی شده است. این سایت حاوی اطلاعات جامعی از تحلیل پوششی داده‌هاست.
میهالسس (۲۰۰۸)، به بررسی ریسک و نوآوری در بانکداری الکترونیک یپرداختند. آن ها نشان دادند که مهمترین انگیزه بانک­ها از ارائه خدمات الکترونیکی کاهش هزینه­ های عمومی از دو روش حداقل کردن هزینه انجام تراکنش­ها و کاهش تعداد شعب مورد نیاز است.
مالهوتر، سینگ (۲۰۰۹) ،به بررسی تأثیر بانکداری الکترونیکی بر عملکرد و ریسک در صنعت بانکداری کشور هند پرداختند. آن ها نشان دادند که بانک های اینترنتی بزرگتر، سودآورتر و کارآمدتر از بانک های غیر اینترنتی (سنتی) می­باشند. بانک­های اینترنتی دارای دارایی هایی با کیفیت بالاتر بوده و با هزینه های پایین تری مدیریت می شوند.
یانگ و چنگ (۲۰۰۹) ؛ به بررسی مقایسه­ ای ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی به مصرف کنندگان جوان در دو کشور چین و ایالات متحده آمریکا پرداختند. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق عوامل مؤثر بر توسعه بانکداری الکترونیکی تنوع محصولات، کاهش هزینه­ها، ارائه ۲۴ ساعته خدمات و افزایش بهره­وری و کارآمدی بانکداری بوده و سهولت به عنوان فایده اصلی بانکداری الکترونیکی برای مشتریان و کاهش هزینه­ها فایده اصلی آن برای بانک­ها معرفی گردیدند.
بوردلیئو و گراهام (۲۰۱۰) به ارزیابی تأثیر نگهداری دارایی های نقد شونده بر سودآوری بانک­ها برای نمونه ای از بانک­های آمریکا و کانادا در بازه زمانی ۱۹۹۷-۲۰۰۹ با بهره گرفتن از مدل گشتاورهای تعمیم یافته GMM پرداختند. نتایج نشان می دهد که سودآوری بانک هایی که دارایی های نقد شونده بیشتری نگهداری می کنند، بهبود یافته است اما با اینحال نگهداری بیش از حد این دارایی­ ها در یک نقطه، با کاهش سودآوری بانک همراه است.
بتن و کامیل (۲۰۱۰)، به بررسی تجارت الکترونیکی بر توسعه بانکداری پرداختند. در این تحقیق چشم­اندازهای اقتصادی بانکداری الکترونیکی شناسایی و فواید آن در مقایسه با سیستم موجود بررسی گردید. نتایج بیانگر آن بود که بانکداری الکترونیکی، فرصتی برای بانک­ها است که به دلیل ناآگاهی مردم در کشوربنگلادش، میزان بهره ­برداری مردم از آن خدمات بسیار پایین است.
مگنوس[۵۵] (۲۰۱۰ )، عملکرد بانک های غنا در سال ۲۰۰۷ را به روش DEA و با نگرش واسطه ای ارزیابی می کند. جامعه آماری این تحقیق ۲۲ بانک شامل ۳ بانک دولتی و ۸ بانک خصوصی و۱۱ بانک خارجی می باشد. نهاده های تحقیق ، سپرده ها و هزینه های کلی هستند در حالیکه وام ها ، صورت حساب های خریداری شده ، مطالعات مشکوک الوصول ، بدهی و سرمایه گذاری ها مثل سهام ، اوراق قرضه و حواله های دولتی ستاده های تحقیق می باشد.
باسل ۲۰۱۰، در مقاله‌ای با عنوان «مقایسه نظری ـ تجربی از کاربردهای DEA در ارزیابی عملکرد سازمان‌ها ، سعی نموده است تا مستند به مرور ادبیات موضوعی مربوط به عنوان تحقیق، با بهره گرفتن از مقایسه تئوریکی برخی تحقیقات تجربی انجام شده در مورد کاربرد DEA در ارزیابی عملکرد سازمان‌ها، به ارائه یک نوآوری تئوریکی برگرفته از نتایج تحقیقات مذکور پرداخته شود. بر این اساس نتایج تحقیقات تجربی اشاره شده، مورد مقایسه تئوریکی برگرفته از نتایج تحقیقات مذکور پرداخته شود. بر این اساس نتایج تحقیقات تجربی اشاره شده، مورد مقایسه تئوریکی قرار گرفته و شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان استخراج شده‌اند. در بخش شباهت‌ها به سه مورد: توانایی تفکیک نتایج ارزیابی عملکرد واحدهای مختلف سازمانی از طریق DEA، تحلیل پوششی داده‌ها روش مناسبی برای سنجش میزان کار آیی واحدهای سازمانی و میزان کار آیی از نظر مالکیت سازمان‌ها و در بخش تفاوت‌ها نیز به سه مورد: مدل تعالی سازمانی معیاری مناسب جهت ارزیابی عملکرد، برتری مدل CCR نسبت به سایر مدل‌های DEA برای ارزیابی عملکرد، نوع مالکیت و بالاخره نتایج متفاوت دیگر بیان شده از جانب محققان دیگر اشاره شده است.
مونتینو (۲۰۱۲) ؛ به شناسایی عوامل مؤثر بر نقدینگی بانک به وسیله یک مدل رگرسیون چندگانه (بیش از یک پانل) در بانک­های تجاری رومانی طی سال­های قبل از بحران به صورتی جداگانه از سال­های بحران ۲۰۰۸-۲۰۱۰ پرداخت. نتایج بیانگر آن بود که بحران، تغییرات قابل توجهی را بر ساختار عوامل تعیین کننده نقدینگی بانک به ارمغان می ­آورد.
سلمان (۲۰۱۳) ؛ به بررسی وضعیت نقدینگی و ریسک نقدینگی مؤسسات مالی اسلامی با بهره گرفتن از سه شاخص نقدینگی شامل نسبت دارایی­ های نقدشونده به کل دارایی­ ها، نسبت تأمین مالی به سپرده­ها، عدم تطابق سررسید دارایی­ ها و بدهی­هادر سراسر کشورهای اسلامی و مقایسه آنها با بانک­های متعارف پرداخت. نتایج بیانگر آن است که مدل کسب وکار بانک­های اسلامی در طول زمان در حال تغییر و در حال حرکت در جهت دستیابی به ریسک نقدینگی بیشتر می­باشد.
سلیمان و همکاران (۲۰۱۳) ؛ به بررسی چگونگی مدیریت نقدینگی بانک­های اسلامی در پاسخ به تغییرات به وجود آمده در مالزی با بهره گرفتن از داده ­های پانل پویا برای ۱۷ بانک اسلامی و بر اساس متغیرهای داخلی و خارجی پرداختند.یافته­های تحقیق ثابت کرد که متغیرهای کنترلی اقتصاد کلان رفتار بانکداری اسلامی در مدیریت تقدینگی را تحت تأثیر قرار داده و مدیریت نقدینگی توسط عوامل مشخص بانکی و چرخه اقتصادی شکل گرفته­اند.
آقبادا و اسوژی (۲۰۱۳) به بررسی تأثیر مدیریت نقدینگی و عملکرد بانکداری در نیجریه پرداختند. نتایج بیانگر آن است که مدیریت نقدینگی کارآمد یک بانک به صورت قابل توجهی تحت تأثیر سرمایه بکار گرفته شده در آن بانک بوده و تأثیری مثبت بر روی سودآوری آن دارد.
Al-Haschimi - 2007 عوامل تعیین‌کننده حاشیه نرخ بهره خالص بانک در ۱۰ کشور SSA را مطالعه کرد. او نشان داد که ریسک اعتباری و بی‏کفایتی‏های عملیاتی به تغییر حاشیه سود خالص منجر شده است می‌باشد.
۲-۹-۳- جمع بندی پیشینه تحقیق
با وجود افزایش مطالعات مربوط به عملکرد و بهره وری در صنعت بانکداری ، هنوز تعریف روشن و جامعی از داده ها و ستانده ها در این صنعت وجود ندارد ولذا دیدگاه های متفاوتی در خصوص نحوه منظور کردن و یا تعیین نمودن نهاده ها و ستانده ها در بانک ها و موسسات مالی وجود دارد که دو نگرش واسطه ای و تولیدی مهمترین آنها می باشد .
برای تعیین الگو وپارامترهای ورودی و خروجی ،ضمن بررسی مطالعات پیشین و میزان فراوانی داده ها و ستاده ها در آنها ، میزان دسترسی به اطلاعات و متناسب بودن آنها برنامه عملیاتی بانک مد نظر قرار گرفت و در نهایت دیدگاه تولیدی در این مطالعه برای ارزیابی عملکرد بانک در نظر گرفته شد . همچنین داده های تحقیق به منظور جمع بندی تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع مورد مطالعه، تحقیقات انجام شده قبلی در داخل و خارج از کشور، به همراه مدل مورد استفاده، متغیرهای مورد مطالعه و نتایج تحقیق در جدول ۲-۱ آورده شده است.
جدول ۲-۱ تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده

سال تحقیق نام محقق متغیرها ونحوه اندازه‌گیری روش‌های مورد استفاده نتایج تحقیق
۱۳۷۷ برهانی نیروی انسانی ، مانده خالص دارایی های ثابت و مانده سپرده ها نگرش واسطه ای و روش ناپارامتری متوسط کارایی بانک های تجاری در ایران ۷۳% است و همبستگی زیادی بین سود و زیان و اندازه شعب وجود دارد
۱۳۷۹
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:38:00 ق.ظ ]




فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ مقدمه
در این فصل درصدد هستیم که نتایج به دست آمده در فصل چهارم را مورد بحث و بررسی و مقایسه با پیشینه های داخل و خارج کشور قرار دهیم.
۵-۲ نتیجه گیری
فرضیه اصلی : نگرش مذهبی ، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارندبا توجه به نسبت F بدست آمده که در سطح بالاتر از ۹۵% معنی دار بود رگرسیون متغیر ملاک بر سه متغیر پیش بین معنی دار شد و می توان گفت احتمال این که نسبت F بدست آمده به طور تصادفی حاصل شده باشد کمتر از ۰۵/۰ است . با توجه به این جدول و مقدار R2 بدست آمده به عنوان ضریب همبستگی چند متغیری می توان گفت که حدود ۳۳ درصد واریانس متغیر رضایت شغلی توسط ترکیب خطی سه متغیر پیش بینی کننده یعنی نگرش مذهبی، خودپنداره ، حمایت اجتماعی بدست آمد .
در تبیین فرضیه حاضر، می توان بیان داشت، از آنجایی که رضایت شغلی مفهوم پیچیده و چند بعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که فرد شاغل در لحظه معین از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و به خود بگوید از شغلش راضی است و از آن لذت می برد(بریری،۱۳۸۴). همچنین رفتارها و باورهای مذهبی، تأثیر مشخصی در معنادار کردن زندگی و رضایت افراد دارند، رفتارهایی مانند عبادت، زیارت و توکل به خداوند می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت، افزایش عزت نفس، موجب آرامش درونی افراد گردند. داشتن معنا در زندگی، امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل زا، بهره مندی از حمایت های اجتماعی و معنوی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا همگی از جمله روش هایی هستند که افراد مذهبی با دارا بودن آن ها می توانند در مواجهه با حوادث آسیب رسان ، فشار کمتری را متحمل شوند (پولنر ،۲۰۱۰)، همچنین احساس کفایت فرد از حمایت اجتماعی با خودپنداره شخص رابطه داشته و همچنین افزایش سطح عزت نفس می تواند رضایت شغلی را پیشبینی کرده و موجب ارتقا رضایت شغلی شود(عابدی،۱۳۸۱).از طرفی بهره مندی از حمایت اجتماعی خانواده و دوستان می تواند نقش مهمی را در مراحل مختلف زندگی ایفا کرده فرد را در مقابل تنش های ناشی از نقص عضو و بیماری محافظت نماید و نتایج منفی روانی ناشی از نقایص فیزیکی را کاهش دهد. بعلاوه با ارتقای سازگاری، توانایی مقابله با تنش را در فرد افزایش می دهد(العربی[۱۰۳]،۲۰۰۳)، از این رو با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان بیان داشت نگرش مذهبی ، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند.نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پرتو عین الدین (۱۳۸۷)،گل رضایی (۱۳۹۱)، خسروی (۱۳۸۸) ،رضائیان و نائیجی (۱۳۸۸)،احمدی و همکاران (۱۳۸۹)،قلی زاده و همکاران (۱۳۸۹)،یزدی و جعفری (۱۳۸۹) ،پور سلطانی و همکاران (۱۳۹۰)،حبی و همکاران (۱۳۹۰) ،روحی و همکاران (۱۳۹۰) ،سفری وهمکاران (۱۳۹۲)،عسکری و همکاران ( ۱۳۸۸ ) ،نادری وهمکاران(۱۳۹۲) ،بلورساز مشهدی وهمکاران (۱۳۹۳)،کریمی وهمکاران (۱۳۹۳)،گرونبرگ [۱۰۴] (۱۹۷۶)،جاج[۱۰۵] (۱۹۹۳) ،والیس و ویز (۱۹۹۵)،احمدی و همکاران(۱۳۸۹)،رابینز (۱۹۹۶)،خسروی(۱۳۸۸)،چک وهمکاران(۱۹۸۶)،واترز و مور (۲۰۰۲)، همسو می باشد.
فرضیه فرعی اول : بعد اعتقادی، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند.
با توجه به نسبت F بدست آمده که در سطح بالاتر از ۹۵% معنی دار است رگرسیون متغیر ملاک بر سه متغیر پیش بین معنی دار شد و می توان احتمال این که نسبت F بدست آمده به طور تصادفی حاصل شده باشد کمتر از ۰۵/۰ شد . با توجه به این جدول و مقدار R2 بدست آمده به عنوان ضریب همبستگی چند متغیری می توان گفت که حدود ۳۲ درصد واریانس متغیر رضایت شغلی توسط ترکیب خطی سه متغیر پیش بینی کننده یعنی بعد اعتقادی ، خودپنداره ، حمایت اجتماعی بدست آمد .
در تبیین فرضیه حاضر می توان بیان داشت، از آنجایی که مقدمات مقدر همه در نظر افراد بزرگ جلوه می کند، در دوره های بعدی بخصوص با رشد قوای فکری ، فرد در می یابد که به نوعی اعتقاد و ایمان دینی نیاز دارد، تا از آن به عنوان یک وسیله دفاعی در مقابل نقصان عقلی خود استفاده نماید. او به خوبی در می یابد که برای پیروزی بر مشکلات این دنیای خشن و بی رحم ،احتیاج به عشق و ایمان دارد. بدین ترتیب مذهب که عقل عشق و ایمان را در بر می گیرد برای فرد کم کم حقیقت پیدا می نماید، گرچه بیشتر افراد مذهبی مدعی اند که دیانت آنها با توجه به قوای طبیعت پدیدار گشته. زیرا ظواهر طبیعی و حوادث اسرار آمیز اعتماد آنها را به نیروی ماوراء طبیعی افزایش داده و موجب افزایش عزت نفس می شود و بدین ترتیب شخص در نتیجه تلاشی که برای یافتن یک سیستم جامع اعتقادی می نماید تا او را به کل هستی مربوط سازد تا هدف و جهتی برای خود پیدا نماید که همچون سند اطمینانی در زندگی منظور گردد، به همین دلیل انتظار داریم افراد بالغ مذهبی باشند و در واقع هم چنین هستند.(صادقی،۱۳۵۶).از طرفی با توجه به اینکه رضایت شغلی برخاسته از عوامل درونی و خصوصیات فردی از یک سو و عوامل فیزیکی ومحیطی از سوی دیگر است. رضایت شغلی ناشی از عوامل درونی و خصوصیات فردی، در واقع نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال است. رضایت شغلی به عنوان وضعیت عاطفی خوشایند حاصل ارزشیابی فرد از موقعیت شغلی خویش است و در رابطه با ویژگی ها و ابعادشغلی تعریف می شود(آکر[۱۰۶]،۱۹۹۹٫به نقل از باقری،۱۳۸۳) و با توجه به اینکه مطالعات مختلف نشان می دهند حمایت اجتماعی بعنوان یکی دیگر از مولفه های تاثیر گذار بر بهبود رضایت شغلی دارای نقش مهمی بوده و در کاهش آثار منفی استرس های فراوان ناشی از محیط و جامعه تاثیر دارد(برکمن،۲۰۰۰).از این رو با توجه به نتایج پژوهش، می توان بیان داشت بعد اعتقادی، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های والیس و ویز (۱۹۹۵)،احمدی و همکاران(۱۳۸۹)،رابینز (۱۹۹۶)،خسروی(۱۳۸۸)،چک وهمکاران(۱۹۸۶)،واترز و مور (۲۰۰۲)، همسو می باشد.
فرضیه فرعی دوم : بعد تجربه ای، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند.
با توجه به نسبت F بدست آمده که در سطح بالاتر از ۹۵% معنی دار شد ، رگرسیون متغیر ملاک بر سه متغیر پیش بین معنی دار شد و می توان گفت احتمال این که نسبت F بدست آمده به طور تصادفی حاصل شده باشد کمتر از ۰۵/۰ می باشد . با توجه به این جدول و مقدار R2 بدست آمده به عنوان ضریب همبستگی چند متغیری می توان گفت که حدود ۳۴ درصد واریانس متغیر رضایت شغلی توسط ترکیب خطی سه متغیر پیش بینی کننده یعنی بعد تجربه ای ، خودپنداره ، حمایت اجتماعی بدست آمده است .
در تبیین فرضیه حاضرمی توان بیان داشت، از آنجایی که تجربه دینی با احساسات، تجربیات و درون فرد دیندار مرتبط است. احساسات و عواطف دینی وجه عالی تری از دینداری است که کاملاً قلبی و درونی بوده و برخلاف مناسک و مراسم آیینی نمود بیرونی ندارد و با تکیه بر کارکرد دین در پاسخدهی به مسائل بشری، شاهد رفع اضطراب و کاهش نگرانیهای انسان به دلیل گم شدن در مسیر و در نتیجه جلوگیری از بی عملی او هستیم. در واقع دین با ارائه کارکرد سه گانه تعیین وضعیت کنونی فرد و اجتماع، هدف نهایی و مسیر شناخت، آرامش روحی را در فرد ایجاد می کند.دین از طریق معنا بخشی و انسجام بخشی روابط بین فردی، نظم موجود در زندگی را تثبیت می کند و موجب افزایش سطح رضایت فرد می گردد (همیلتون ،۱۳۸۹) و با توجه به اینکه خودپنداره یکی از عوامل تعیین کننده رفتار انسان است و در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند که تعیین کننده چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است(مکی و اسمیت،۲۰۰۲).در یک نگرش کلی ، خودپنداره یک ارزیابی کلی از ارزش خویش است.ارزیابی از ارزش خود ، میزان آگاهی افراد از توانایی ، اهمیت و ارزشمند بودن خویش براساس تجربیات گذشته است. در واقع هر چه فرد از خودباوری و خودپنداره بالاتری برخوردار باشد از موقعیت و کارآمدی بالاتری برخوردار بوده و از آسیب های روانی _اجتماعی نیز مصون خواهند ماند.(شیهان،۱۹۸۸؛ترجمه میرهاشمی و گنجی،۱۳۸۳). بدین گونه بین انتظارات شاغل و برآورده شدن آنها ، توازن برقرار می شود.در نتیجه شاغل ، نگرشی مثبت به شغل پیدا می کند که موجب رضایت او می گردد.از این رو با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان بیان داشت بعد تجربه ای، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های بلورساز مشهدی وهمکاران (۱۳۹۳)،کریمی وهمکاران (۱۳۹۳)،گرونبرگ (۱۹۷۶)، همسو می باشد.
فرضیه فرعی سوم : بعد پیامدی، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .
با توجه به نسبت F بدست آمده که در سطح بالاتر از ۹۵% معنی دار است رگرسیون متغیر ملاک بر سه متغیر پیش بین معنی دار است و می توان احتمال این که نسبت F بدست آمده به طور تصادفی حاصل شده باشد کمتر از ۰۵/۰ است. با توجه به این جدول و مقدار R2 بدست آمده به عنوان ضریب همبستگی چند متغیری می توان گفت که حدود ۳۲ درصد واریانس متغیر رضایت شغلی توسط ترکیب خطی سه متغیر پیش بینی کننده یعنی بعد پیامدی ، خودپنداره ، حمایت اجتماعی بدست آمده است.در تبیین فرضیه حاضرمی توان بیان داشت، از آنجایی که مذهب عبارتست از تأثیر احساسات و رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همه وابستگی ها روی می دهد، به طوری که انسان از این مجموعه در می یابد که بین او و آن چیزی که آن را امر خدا می نامد، رابطه برقرار می کند که این رابطه یا از راه قلب یا از روی عقل و یا به وسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار می گردد. به نظر او انسان احساس می کند که در وجود او یک عیب و نقص بزرگ موجود است که موجب نا آرامیها و مشکلات اوست و همچنین حس می کند که هر گاه با قدرتی ما فوق خود ارتباط حاصل کنیم می توانیم خود را از نا آرامی ها و ناراحتی ها نجات دهد. همچنین رفتارها و باورهای مذهبی، تأثیر مشخصی در معنادار کردن زندگی و رضایت افراد دارند، رفتارهایی مانند عبادت، زیارت و توکل به خداوند می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت، افزایش عزت نفس، موجب آرامش درونی افراد گردند. داشتن معنا در زندگی، امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل زا، بهره مندی از حمایت های اجتماعی و معنوی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا همگی از جمله روش هایی هستند که افراد مذهبی با دارا بودن آن ها می توانند در مواجهه با حوادث آسیب رسان ، فشار کمتری را متحمل شوند (پولنر ،۲۰۱۰).از این رو با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان بیان داشت بعد پیامدی، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پرتو عین الدین (۱۳۸۷)،گل رضایی (۱۳۹۱)، خسروی (۱۳۸۸) ،رضائیان و نائیجی (۱۳۸۸)،احمدی و همکاران (۱۳۸۹)،قلی زاده و همکاران (۱۳۸۹)،یزدی و جعفری (۱۳۸۹) ، همسو می باشد.
فرضیه فرعی چهارم : بعد مناسکی، خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند
با توجه به نسبت F بدست آمده که در سطح بالاتر از ۹۵% معنی دار است رگرسیون متغیر ملاک بر سه متغیر پیش بین معنی دار است و می توان احتمال این که نسبت F بدست آمده به طور تصادفی حاصل شده باشد کمتر از ۰۵/۰ است. با توجه به این جدول و مقدار R2 بدست آمده به عنوان ضریب همبستگی چند متغیری می توان گفت که حدود ۳۴ درصد واریانس متغیر رضایت شغلی توسط ترکیب خطی سه متغیر پیش بینی کننده یعنی بعد مناسکی ، خودپنداره ، حمایت اجتماعی بدست آمده است.
در تبیین فرضیه حاضرمی توان بیان داشت، از آنجایی که نظام اعتقادی در هر دینی وجود دارد، اما این اعتقادات به صورت مناسک نمود عینی می یابند. تمام ادیان بنابر اقتضای نوع الهیات خود، نحوه خاصی از عمل و زیست را بر مؤمن الزام می کنند که همان عمل دینی است. این عمل خواه ناخواه، در پرتو نظام فقهی و اخلاقی سامان می پذیرد. بعد عمل یا مناسک، اعمال دینی مشخصی نظیر عبادت های فردی، نماز، روزه، صدقه، ذکات و … را در برمی گیرد. گلاک و استارک در تشریح بعد مناسکی بر این نکته تأکید کرده اند که در عملیاتی کردن این بعد، علاوه بر مشارکت در فعالیت های مناسکی، تفاوت های مربوط به ماهیت یک عمل و معنای آن عمل نزد فاعلان آن نیز بررسی می شود(آرون،۱۳۸۶) همچنین مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه دهنده سامانه باورها و ارزش هاست که این ویژگیها می توانند رضایت شغلی افراد را متاثر کنند(هانلر و گنچوز ،۲۰۰۵).ادی (۱۹۹۹)کارکرد های دین را حمایت، هویت بخشی و انسجام بخشی عنوان می کند. در این رویکرد دین عاملی برای کاهش انزوای اجتماعی، تحکیم همبستگی اجتماعی، زمینه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ق.ظ ]




مرحله سوم
خروجی ها
گزارش مدیریت ریسک و ارتباطلات و منابع انسانی پروژه امنیتی
محاسبه درجه اطمینان امنیت اطلاعات و تایید آن
ورودی ها
ابزار ها و تکنیک ها
مرحله چهارم
خروجی ها
گزارش مدیریت یکپارچگی و کیفیت و امنیت پروژه امنیتی
محاسبه درجه اطمینان امنیت اطلاعات و تایید آن
نمودار۵- امنیت اطلاعات از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۳ در انگلستان
۱ - 
مدیریت تدارکات در هر پروژه ای، کالا و خدمات مورد نیاز جهت انجام آن پروژه را از خارج از آن سازمان تامین می کند. در خصوص پروژه های امنیتی نکته در این است که این موضوع دلیلی برای ارتباط نفرات دخیل در پروژه امنیتی با خارج از سازمان است. لذا شناخت و اعتماد سازمان مجری، به افراد تدارکات بسیار ضروری است. چرا که از همین ارتباطات ساده، اطلاعات یک پروژه امنیتی می تواند فاش شود و بر سرنوشت آن پروژه تاثیر بگذارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در گام اول باید نیازهایی از پروژه که می توان آنها را از خارج سازمان پروژه تامین کرد شناسائی شده و تعیین شود که آیا این تدارک انجام شود یا خیر؟، در صورت پاسخ مثبت چگونگی انجام باید مشخص شود، مقدار تدارک و زمان آن نیز باید معین شود. پس از آن باید برای پشتیبانی از این درخواست تدارکات، اسناد آن آماده سازی شوند.
در گام بعدی باید از فروشندگان آتی تدارکات پیشنهادهای بهاء و طرحهای پیشنهادی در مورد چگونگی تحقق نیازهای پروژه اخذ شود. پس از این کار باید برای انجام امور تدارکات یک منبع تدارکات در خارج از سازمان را انتخاب نمود، که برای این انتخاب باید بر اساس معیارهای مهم برای سازمان پروژه ارزیابی از منبع انجام شده و انتخاب آن صورت پذیرد. در پروژه های امنیتی یا پروژه های غیر امنیتی که کاربرد امنیتی دارند اینکه سازمان پروژه از منبع تدارکات در خارج از سازمان چه میزان شناخت دارد و چه میزان به آن اعتماد دارد یکی از اصلی ترین ملاکهای ارزیابی منابع تدارکات در پروژه های امنیتی است.
در گام نهائی باید طی روشی، اطمینان حاصل نمود که عملکرد فروشنده(منبع تدارکات) الزامات پیمان را محقق می سازد. و با صحت سنجی محصول و ثبت و بروز آوری سوابق به منظور انعکاس بهتر نتایج نهائی، فرایند اجرای تدارکات را خاتمه داد.
۲ - 
مدیریت ارتباطات در پروژه ها تنظیم کننده روابط بین افراد، نظرات و اطلاعاتی است که برای موفقیت پروژه لازم هستند. حال در پروژه های امنیتی آنچه از این موضوع اهمیت دارد این است که اگر پازل اطلاعات ذهنی افراد پروژه در کنار یکدیگر قابلیت تکمیل شدن داشته باشد، آنگاه احتمال فاش شدن ماهیت پروژه وجود دارد که باید از وقوع آن جلوگیری کرد.
در گام اول باید برای این ارتباطات برنامه ریزی کنیم. یعنی تعیین کنیم چه کسی به چه اطلاعاتی نیاز دارد، چه موقع به آن اطلاعات نیاز دارد و چگونه و توسط چه کسی این اطلاعات باید به او داده شود. حال با تنظیم این موارد می توان به سمتی حرکت کرد که از در کنار هم قرار گرفتن اطلاعاتی که افراد دارند، خطر فاش شدن اسرار، پروژه امنیتی را تهدید نکند. پس از آن وقتی مشخص شد که اطلاعات باید به دست چه کسانی برسد این نکته مهم است که آن اطلاعات باید به موقع به دست افراد مدنظر برسد. یعنی نه زودتر از زمانبندی پروژه و نه دیرتر از آن.
در گام بعدی برای آگاهی از نحوه مصرف منابع در راستای اهداف پروژه باید اطلاعات عملکردی پروژه به منظور گزارش دهی، گردآوری شود. و در نهایت باید نتایج پروژه مستندسازی شده تا محصول پروژه توسط سرمایه گذار پذیرش رسمی گردد. برای این کار باید سوابق پروژه جمع آوری شده، از انعکاس مشخصه های نهائی پروژه مطمئن شویم و موفقیتها، اثربخشی و آموخته های پروژه را تحلیل و بایگانی کنیم.
۳ - 
در پروژه ها معمولا مدیریت منابع انسانی دربرگیرنده فرآیندهایی است که برای دست یابی به اثربخش ترین کاربری از افراد درگیر در پروژه لازم می باشد. آنچه که در مورد پروژه های امنیتی در این بخش اهمیت دارد این است که تمام تیم نیروی انسانی پروژه باید کارمندان رسمی آن سازمانی باشند که قصد اجرای یک پروژه امنیتی را دارد و در صورت ضعف در دانش فنی برای این تیم کلاس آموزشی درنظر گرفته شود. زیرا دانش فنی کار را می توان با کلاس آموزشی به یک نفر انتقال داد لیکن اعتماد و اطمینان به یک نیروی سازمانی، با برگزاری کلاس آموزشی تامین نمی شود.
برای انجام این مهم در گام اول باید اقدام به شناسائی، مستندسازی و واگذاری نقش ها و مسئولیتها در پروژه کرد که هر کدام از آنها می تواند به افراد یا گروه های کاری واگذار گردد. نکته مهمی که برای پروژه های امنیتی باید به آن دقت کرد این است که چون تیم نیروی انسانی، کارمندان سازمان مطبوع ما می باشند پس به روحیات تک تک افراد این تیم شناخت وجود دارد و برای تفویض مسئولیتهای پروژه این نکته باید در نظر گرفته شود.
در گام بعدی باید برای کار در پروژه، نیروی انسانی مناسب جذب کرد. با توجه به توضیحاتی که در بالا گفته شد برای انتخاب نیرو از بین کارمندان سازمان مجری پروژه باید نکته ای را مورد توجه قرار داد و آن اینکه اولویت انتخاب نیرو از بین کارمندان با افرادی است که سازمان مجری، اعتماد و اطمینان بیشتری به آنها دارد که در صورت داشتن ضعف در دانش فنی، لازم است کلاس آموزشی برای آنها برگزار گردد. در نهایت برای توسعه تیم باید اقدام به افزایش توانائی افراد تیم بصورت انفرادی و تیمی نمود تا بدین صورت نتیجه بهتری حاصل گردد.
۴ - 
مدیریت هزینه پروژه ها در بر گیرنده فرآیندهای مورد نیاز برای حصول اطمینان از تکمیل پروژه با بودجه مصوب است. حال با توجه به اینکه در تمام سازمانها علاقه زیادی به کاهش هزینه های تمام شده هر پروژه وجود دارد، ممکن است دشمنان به روش های مختلف حاضر باشند حتی بخش از یک پروژه امنیتی را رایگان انجام دهند، فقط برای اینکه درون تیم نفوذ کرده و اطلاعات کسب کنند. در مدیریت هزینه پروژه های امنیتی توجه به این نکته بسیار ضروری است.
در این راستا باید برنامه ریزی کرد که چه منابعی و از هر منبع چه میزان و در چه زمانی برای انجام فعالیت های پروژه مورد نیاز است. در خصوص پروژه های امنیتی باید دقت کرد منابعی که از لحاظ زمان مورد نیاز برای انجام فعالیت های پروژه با هم همپوشانی دارند، تا حد ممکن به اطلاعات مهمی از پروژه دسترسی نداشته باشند و اطلاعاتی که در اختیارشان قرار می گیرد حتی در صورتیکه کنار هم قرار بگیرند به اطلاعات با ارزشی تبدیل نشود.
در گام بعدی برای منابع مورد نیاز باید یک برآورد هزینه انجام داد تا بتوان یک تخمین از هزینه کل پروژه را بدست آورد. سپس باید این هزنیه را به تک تک فعالیت ها یا بسته های کاری جهت تشکیل مبنای هزینه برای اندازه گیری عملکرد پروژه شکست و به هر یک تخصیص داد و پس از آن در صورت وقوع هر نوع تغییر احتمالی، باید این تغییر توسط ذی نفعان پروژه مورد توافق قرار گیرد و هزینه مبنای تغییر یافته تشخیص داده شود. و این تغییرات واقعا در لحظه وقوع مدیریت و کنترل شوند.
۵ - 
همان طور که می دانید هر کاری که در عمل به طولانی شدن زمان اجرا برخورد کرد، در حاشیه قرار خواهد گرفت و کارهای مهم تر از آن برای آن سازمان به وجود خواهد آمد. در این بین احتمال فاش شدن اطلاعات و اسناد پروژه به علت طولانی شدن زمان اجرا بسیار زیاد می شود. پس در مدیریت زمان پروژه های امنیتی باید از به وقوع پیوستن تعلل در کار جلوگیری کرد. مدیریت زمان در هر پروژه ای دربرگیرنده فرآیندهای مورد نیاز جهت حصول اطمینان از تکمیل به موقع پروژه است.
برای انجام این مدیریت باید بدانیم کل پروژه شامل چه کارهائی است و هر کار نیز شامل چه بخش هائی است. تمام این موارد باید شناسائی شوند و مستندات آنها تولید گردد که بهترین منبع برای این کار ساختار شکست کار (WBS) است. در این شناسائی و مستندسازی ارتباطات منطقی بین فعالیتها و توالی آنها را هم باید استخراج کرد. حال به علت اینکه این کار یک پروژه امنیتی است عدم تدبیر درست در تعیین توالی کارها ممکن است به فاش شدن اسرار و اطلاعات پروژه منجر شود.
برای انجام هر یک از کارها و بخش های هر کار باید با توجه به منابع و محدوده پروژه یک برآورد زمانی استخراج شود تا با لحاظ کردن وابستگی و عدم وابستگی منطقی بین کارها بتوان یک نمودار زمانی برای انجام پروژه تهیه کرد و برآورد زمانی کل پروژه را استخراج نمود. البته در این محاسبه باید زمان سپری شده برای برخی کارهای انجام شده را نیز درنظر گرفت. حال با توجه به شناسائی جوانب کار می توان برای هر یک از فعالیتهای پروژه تاریخ های شروع و پایان تعیین کرد.
نحوه مدیریت و کنترل این زمان بندی به این شکل است که اگر تغییراتی بخواهد در برنامه زمان بندی ایجاد گردد ابتدا همه تصمیم گیرندگان باید بر روی آن اتفاق نظر داشته باشند. سپس برای چگونگی وقوع آن و مواردش تصمیم بگیرند و در نهایت به محض رخ دادن تغییرات در زمان خودش آن را مدیریت کنند.
۶ - 
مدیریت محدوده پروژه های امنیتی در واقع یعنی تعیین مرز اینکه چه کاری را می توان به شرکت های اقماری داد و چه کاری باید حتما در انحصار تیم خود مجموعه امنیتی باشد. پس از اینکه با کار کارشناسی دقیق و گسترده محدوده امور مربوط به تیم خود مجموعه و شرکت های اقماری مشخص شد گام بعدی تصویب رسمی پروژه است که شروع کار در اینجاست. در گام بعدی، این پروژه تصویب شده باید مستند سازی شود و هر یک از بخش های آن به تفصیل شرح داده شود. نکته اینکه هر بخش از این مستند فقط باید در اختیار کسی قرار گیرد که باید آن کار را انجام دهد و کل آن فقط باید در اختیار تیم مدیریت پروژه باشد. در تدوین بخش ها باید تا حد ممکن هر بخش مستقل از دیگری باشد لیکن بخش ها از محدوده اصلی کار خارج نشوند تا قابل کنترل و مدیریت باشند. پس از شفاف شدن حد و مرزهای اصل پروژه و بخش های آن، گام بعدی پذیرفتن رسمی این محدوده ها توسط سازمانها یا اشخاص حقوقی ذینفع در پروژه است.
نتیجه این گام آن است که هر یک از بخش های این کار امنیتی از نگاه مسئولیتهای مختلف مورد بازبینی امنیتی قرار می گیرد و در صورت عدم مشکل تایید می شود. در گام پایانی نوبت به اتفاقاتی می رسد که محدوده پروژه امنیتی را تغییر می دهند و آنهایی که این محدوده را تغییر نمی دهند. اگر یک اتفاق رخ دهد که تیم مدیریت پروژه امنیتی تایید کند که در محدوده پروژه اثر گذار است، آنچه که تا کنون بیان شد باید از ابتدا مورد بازبینی قرار گیرد. در گام پایانی باید افرادی در جلسه تصمیم گیری حضور داشته باشند که در آن سازمان از مقام بالایی برخوردار باشند تا بتوانند مسئولیت و تبعات تصمیمات متخذه را بر عهده بگیرند.
۷ - 
در این بخش فرآیندهایی از استاندارد PMBOK مطرح است که اطمینان می دهد هماهنگی مناسبی بین عناصر مختلف پروژه امنیتی اتفاق می افتد. برای کنترل این هماهنگی کار را در سه بخش انجام می دهیم:
۷-۱- تدوین برنامه ای برای این کنترل: برنامه ای که بتواند عناصر مختلف پروژه امنیتی را کنترل و هماهنگ کند باید از خروجی سایر فرآیندها و همچنین سند برنامه راهبردی کل پروژه امنیتی به عنوان ورودی استفاده کند. سرانجام این تلاش تولید یک سند برنامه با ثبات و جامع است که هدایت اجرای یک پروژه امنیتی و کنترل آن را به عهده می گیرد.
۷-۲- اجرای این برنامه: در اجرای برنامه های تدوین شده، دقت در اجرا ضامن کیفیت خروجی کار است. حال در پروژه های امنیتی این موضوع دوچندان نمود پیدا می کند. چرا که رعایت نکات امنیتی مجریان برنامه تدوین شده است که تامین کننده خروجی پروژه های امنیتی است. زیرا در پروژه های امنیتی کاهش دقت در انجام کار پروژه یعنی افزایش احتمال ریسک و فاش شدن(لو رفتن) اصل کار پروژه. پس در این پروژه ها کاهش دقت در انجام کارها به معنای لغو شدن اصل پروژه و حذف شدن خروجی آن است.
۷-۳- کنترل تغییرات احتمالی: در کنترل تغییرات قدم نخست تشخیص و تعیین این مطلب است که یک تغییر رخ داده است. پس از آن کنترل و مدیریت آن تغییر دارای اهمیت است و در نهایت حصول اطمینان از اینکه آن تغییر پذیرفته شده است یا خیر. چرا که پذیرش یک تغییر در پروژه به معنای تغییر در برنامه پروژه و تغییر در اجرای برنامه و سایر مراحل بعدی است. پس اینجا کنترل یکپارچگی در زمان پذیرش یک تغییر مهم است.
نمودار ۶ - بررسی مدیریت پروژه امنیت اطلاعات در سال ۲۰۱۲
نمودار ۷ - بررسی مدیریت پروژه امنیت اطلاعات در سال ۲۰۱۲ طبق استاندار PMP
 بندی عوامل مدیریت پروژه های امنیتی
پس از بررسی عوامل مدیریت پروژه های امنیتی و همچنین بررسی جامع و کامل سه عامل کیفیت ، ریسک و امنیت پروژه های امنیتی نوبت به اولویت بندی هر یک از این عوامل رسیده است . اولویت بندی بدین معناست که می­خواهیم بدانیم کدام یم از این عوامل از درجه بالاتری برخوردار است . پس هر چه اولویت کمتر باشد از اهمیت بالاتری برخوردار است .
پس از بررسی و گفتگو با چندین استاد مهندسی نرم افزار و امنیت اطلاعات نتیجه زیر جهت اولویت بندی هر یک از این عوامل بدست آمد :
شایان به ذکر است هر چه مقدار عدد اولویت کمتر باشد از درجه بالاتری برخوردار است .

عامل مدیریت پروژه های امنیتی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ق.ظ ]