کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



اثمن[۲۱](۲۰۰۶) اثرات توسعه مدل علّی استراتژی در اجرای ارزیابی متوازن را مورد بررسی قرار داد. مطالعات انجام شده ‌در مورد پذیرش ارزیابی متوازن، نشان می‌دهد، بسیاری از سازمان هائی که ارزیابی متوازن را پذیرفته اند، یک مدل علّی برای استراتژی خودشان ایجاد نکرده اند. اثمن در این مقاله تفاوت های بین شرکت هائی که هنگام اجرای ارزیابی متوازن، یک مدل علّی برای استراتژی خودشان ایجاد کرده‌اند و شرکت هائی که از یک مدل علّی استفاده نکرده اند را، مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می‌دهد، که اجرای موفقیت آمیز ارزیابی متوازن، نیازمند توسعه و تفصیل یک مدل علّی استراتژی در هر سازمان است.

بهاگوات و شارما[۲۲] (۲۰۰۷) ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره عرضه در شرکت های کوچک و متوسط هند را، با بهره گرفتن از ارزیابی متوازن، مورد بررسی قرار دادند. آن ها معیارهائی را در کارت امتیازدهی متوازن برای ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره عرضه و یک سیستم ارزیابی عملکرد متوازن برای طراحی و تجزیه و تحلیل زنجیره های عرضه پیشنهاد کردند. ارزیابی عملکرد، یک عامل ضروری برنامه ریزی و کنترل مؤثر برای تصمیم گیری است. نتایج ارزیابی زنجیره عرضه، اثرات استراتژی ها و فرصت های بالقوه در مدیریت زنجیره عرضه را آشکار می‌کند. برخی از معیارهای مناسب ارزیابی عملکرد زنجیره عرضه عبارتند از:

۱- معیارها برای ارزیابی عملکرد روش های سفارش برنامه ریزی شده:

      1. روش ثبت سفارش

      1. زمان انجام سفارش

    1. روش سفارش مشتری

    1. مشارکت در زنجیره عرضه و مقیاس های مرتبط

    1. ارزیابی خدمات و رضایت مشتری:

        1. انعطاف پذیری

      1. زمان جستجوی مشتری

    1. معیارها و مقیاس های سطوح تولید:

        1. محدوده ارائه خدمات و تولید محصولات

        1. ظرفیت عملی مورد استفاده

      1. کارائی تکنیک های زمان بندی

    1. معیارهائی برای ارزیابی عملکرد تحویل

  1. تامین مالی زنجیره عرضه و هزینه اقدامات مربوط به تهیه و توزیع:

      1. هزینه مربوط به دارایی ها و بازده سرمایه گذاری

    1. هزینه مجموعه موجودی کالا

در ارزیابی زنجیره عرضه، تلاش در جهت حداقل کردن انحراف از بودجه است.

ارزیابی عملکرد هم یک چارچوب عملکرد و هم یک روش مدیریتی است، که به وسیله کپلن و نورتون پس از تحقیق بر روی پروژه ای گسترده که در سال ۱۹۹۰ انجام شد، گسترش یافت. این پروژه بر روی ۱۲ شرکت ‌در مورد مرز هدایت ارزیابی عملکرد صورت گرفت. محققین بر این باورند، که سیستم های ارزیابی عملکرد سنتی، که تنها بر ارزیابی مالی متمرکز می‌شوند، در حقیقت مانع موفقیت و رشد سازمان می شود(Voelker et al,2001:p.13). عقیده ی تصویری ارزیابی متوازن از عملکرد شرکت، عقیده ای نو نیست. در سال‌های متعدد بسیاری از شرکت‌ها، چندین شاخص از عملکرد سازمان را با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات اجرایی، گزارش و پیگیری می نمودند. با این حال آنچه کپلن و نورتون به عنوان ارزیابی متوازن، ارائه دادند، سهم مهمی را ایفا نمود، فراتر از آنچه بیشتر شرکت ها و کشورها با تمرکز بر روی ارزیابی عملکرد انجام می‌دادند و آن را به استراتژی مرتبط می نمودند(Atkinson,2000:p.232). با وجود دامنه گسترده استفاده از ارزیابی متوازن در سازمان‌ها، پایان نامه ها و پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است. بر اساس تعدادی از نظرسنجی ها، مدیران اجرائی کانادایی که ارزیابی متوازن را به کار می‌برند، ادعا می‌کنند که پس از اجرای ارزیابی متوازن در طی ۵ سال، سازمان هایشان به طور قابل توجهی تغییر ‌کرده‌است(Meliones and Kershaw,2001:p.16).

چو و همکارانش در سال ۱۹۹۸ ادعا می‌کنند، که مدیران ارشد مهمترین مؤسسات کالیفرنیا، از پذیرش ارزیابی متوازن رضایت کامل دارند.

کورترایتس و همکارانش(۲۰۰۰:p.87) تشریح می‌کنند که چگونه موسساتی که ارزیابی متوازن را اجرا کرده بودند، توانستند دامنه اطلاعات مورد نیاز برای مدیران خود را افزایش دهند.

چن و هو(۲۰۰۰:p.121) بر اساس نظرسنجی از مدیران ارشد ۱۲۱ مؤسسه‌ کانادایی توانستند موارد زیر را به خوبی تعیین کنند:

    • تعیین میزان تقاضا برای ارزیابی متوازن

    • آگاهی مدیران اجرایی از ارزیابی متوازن

  • نواقص و کمبودها در اجرای ارزیابی متوازن

گامبوس و همکارانش(۲۰۰۳:p.46) نیز پیاده سازی موفقیت آمیز سه سالانه ارزیابی متوازن در مؤسسات غیرانتفاعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند، که مطالعه آن ها نتایج و کاربردهای ارزیابی متوازن را، که در سال ۲۰۰۰ مطرح کرده بودند، برجسته تر کرد. بر اساس تحقیقات دیلا و استرین بارت ابتدا مدل ارزیابی متوازن جهت ارزیابی عملیات واحدهای تجاری مطرح گردیده بود، اما اخیراً به عنوان ابزاری جهت پیاده سازی استراتژی مورد استفاده قرار می‌گیرد(Dilla and strinbart,2005:p.2).در عین حال تحقیقات اخیر نشان می‌دهد مدیران شرکت‌ها، استراتژی واحد تجاری را، در حین ارزیابی عملکرد مورد توجه قرار نمی دهند(Wong and Guo,2007:p.5).ایجاد ارزیابی متوازن و چارچوب مدیریت عملیاتی یکی از موفق ترین اقدامات انجام شده می‌باشد. برای اداره عملیات یک سازمان باید دانست که آن سازمان در چه مرحله ای از پیشرفت قرار دارد و جهت رسیدن به اهداف خود در آینده به چه ابزاری نیاز مند است. بدون وجود یک رویکرد مدیریت عملیات استراتژیک، سازمان موفق نخواهد بود(Bernard,2009:p.3).

۲-۱۲-۲- پژوهش های داخلی

متاسفانه اکثر سازمان‌های انتفاعی و غیرانتفاعی ایرانی، تصور می‌کنند، می توان سازمان را با بودجه بندی و سایر روش های سنتی ارزیابی نمود، غافل از آنکه بدون روش های نوین برای اداره و بازبینی، سازمان با ریسک عقب افتادن و از دست دادن فرصت های رقابتی در مقایسه با سایر رقبا مواجه می شود(کمالی شهری، ۱۳۸۴: ۶).ارزیابی متوازن یکی از تکنیک های نوین حسابداری مدیریت است که هنوز در کشور ایران به مرحله عمل در نیامده و به غیر از تعداد معدودی کار تحقیقی در این رابطه، تنها می‌توانیم آن را به صورت مقالات علمی در مجلات علمی پژوهشی بیابیم. علاوه بر این علی‌رغم کارهای پژوهشی و مقالات متعددی که در زمینه اجرای ارزیابی متوازن در صنایع مختلف در خارج از کشور انجام شده، اقدامی پژوهشی برای امکان سنجی اجرای ارزیابی متوازن در صنعت سیمان، صورت نگرفته و از آنجایی که این صنعت دارای ویژگی‌ها و معیارهای غیرمالی متعددی است، این کمبود همواره احساس می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:49:00 ق.ظ ]




از طرفی ما در جامعه­ای زندگی می­کنیم که ارزش­های دینی به شکل گسترده ­ای با زندگی مردم آن درهم تنیده است و مسائل دینی بر مسائل روانی و سلامت روان آن ها تاثیرگذار است. یکی از مفاهیمی که در متون اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته، مفهوم صبر است. با توجه به اینکه بشر امروز در دنیایی به سر می­برد که از رویدادهای تنیدگی­زای گوناگون اجتماعی، محیطی، شغلی، خانوادگی و . . . رنج می­برد و رفاه حاصل از پیشرفت فناوری، افزایش روحیه­ی راحت­طلبی و کاهش ظرفیت تحمل را در او موجب شده است، برخورداری از ویژگی صبر، توان درونی انسان را ارتقاء می­بخشد(نوری،۱۳۸۷). با توجه به کارایی و تاثیراتی که صبر در زندگی معنوی انسان دارد و با توجه به نقش گسترده­ دین در جامعه­ ما، پژوهش ‌در مورد صبر ضروری می­ نماید.

۱-۵- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

۱-۵-۱- افسردگی:

۱-۵-۱-۱- تعریف مفهومی: طبق چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV) اختلال افسردگی اساسی با یک یا چند دوره­ افسردگی اساسی بدون سابقه­ دوره ­های مانی، مختلط، یا هیپومانی تعریف می­ شود. یک دوره­ افسردگی اساسی باید حداقل ۲ هفته طول بکشد، به طور شاخص شخص یا افسرده است یا علاقه خود را به اکثر فعالیت­ها از دست می­دهد. شخصی که تشخیص اختلال افسردگی اساسی دریافت می­ کند باید واجد حداقل ۴ علامت از فهرستی که شامل تغییرات در وزن و اشتها، تغییر در خواب و فعالیت، فقدان نیرو، احساس گناه، مشکلات تفکر و تصمیم ­گیری و افکار عودکننده مرگ و خودکشی باشد (پورافکاری،۱۳۸۱).

۱-۵-۱-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش، منظور از فرد افسرده، فردی است که توسط روانپزشک، تشخیص افسردگی دریافت کرده باشد و در پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از ۳۰ کسب کرده باشد؛ ضمنا نمره پایینی در پرسشنامه اضطراب کسب نماید.

۱-۵-۲- اضطراب:

۱-۵-۲-۱- تعریف مفهومی: اضطراب به منزله­ بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد درحدی اعتدال­آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازش­یافته تلقی می­ شود. فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه ای مواجه کند. به عبارت دیگر ‌می‌توان چنین گفت که اضطراب در پاره ای از مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می­ کند. بالعکس اضطراب مرضی نیز وجود دارد؛ چراکه اگر حدی از اضطراب می ­تواند سازنده و مفید باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه ‌می‌کنند، اما این حالت ممکن است جنبه­ مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی­ توان پاسخ را سازش­یافته دانست، بلکه باید آن را به منزله­ منبع شکست، سازش­نایافتگی و استیصال گسترده ­ای تلقی کرد (دادستان،۱۳۷۸).

چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV) اختلال اضطراب فراگیر را اضطراب و نگرانی شدید ‌در مورد چندین رویداد یا فعالیت تعریف می­ کند که در اکثر روزها حداقل به مدت ۶ ماه دوام داشته باشد. کنترل نگرانی مشکل است و علایم جسمی نظیر تنش عضلانی، تحریک­پذیری، اشکال در خواب و بیقراری با آن همراه است. اضطراب متمرکز بر خصوصیات یک اختلال دیگر محور۱ نیست، ناشی از مصرف مواد یا بیماری طبی عمومی نمی ­باشد و فقط در جریان یک اختلال خلقی یا روانی ظاهر نمی­گردد، از لحاظ ذهنی ناراحتی­برانگیز است و در زمینه ­های مهم زندگی شخص اختلال ایجاد می­ کند (پورافکاری،۱۳۸۱).

۱-۵-۲-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش، منظور از فرد مضطرب، فردی است که توسط روانپزشک، تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کرده و در پرسشنامه­ اضطراب اشپیلبرگر، نمره­ی بالاتر از ۵۳ کسب کند؛ همچنین نمره پایینی در پرسشنامه­ افسردگی به دست آورد.

۱-۵-۳- مؤلفه­ های ذهن­آگاهی:

۱-۵-۳-۱- تعریف مفهومی: کابات ـ زین[۱۴](۱۹۹۰) ذهن­آگاهی را به عنوان آگاهی غیرقضاوتی لحظه به لحظه تعریف می­ کند. او در سال ۱۹۹۴، توجه کردن به اهداف در حال حاضر به شیوه خاص و به صورت غیرقضاوتی را ذهن­آگاهی می­داند و در سال ۲۰۰۳ تعریف خود را کامل­تر نموده و ذهن­آگاهی را نوعی از آگاهی می­داند که از طریق توجه به اهداف در زمان حاضر و بدون قضاوت راجع به تجربیات آشکار لحظه به لحظه پدیدار می­گردد پنج مؤلفه­ی ذهن­آگاهی عبارتند از: مشاهده (داشتن توجه دقیق به پدیده ­ها و محرک‌های درونی و بیرونی)، توصیف (توصیف کردن پدیده­هایی که در حیطه­ آگاهی قرار می­ گیرند)، عمل توأم با آگاهی (عطف کامل توجه به فعالیت در حال انجام به جای عمل به شکل خودکار)، عدم قضاوت (قضاوت نکردن درباره تجارب جاری) و عدم واکنش­پذیری (واکنش نشان ندادن به احساسات در حال وقوع) (مور و مالینوسکی[۱۵]،۲۰۰۸).

۱-۵-۳-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش مؤلفه­ های ذهن­آگاهی با بهره گرفتن از پرسشنامه پنج مؤلفه ذهن آگاهی[۱۶] (FFMQ) مورد سنجش قرار می­ گیرند.

۱-۵-۴- مؤلفه­ های صبر:

۱-۵-۴-۱- تعریف مفهومی: صبر، واژه­ای است عربی که در لغت به معنای شکیبایی و خودداری است. این کلمه، بیان­کننده­ حالتی است از پایداری و خودداری از هر گونه عمل نسنجیده­ای در مقابل سختی­ها، فشارها، مشکلات، مصیبت­ها و نوعی پایداری درونی است برای کنترل واکنش­های تند عصبی(تمری،۱۳۸۹).

پنج مؤلفه­ی صبر عبارتند از: متعالی شدن، درنگ، شکیبایی، رضایت و استقامت. متعالی شدن عبارت است از تحمل سختی­ها و صبور بودن در مصایب و ناملایمات جهت دستیابی به هدف و رسیدن به قرب الهی و رشد معنوی. شکیبایی به معنای بردباری و تحمل مصایب و تاب­آوری در مقابل سختی­ها ‌می‌باشد. مؤلفه­ی رضایت، به پذیرش وضع موجود و قبول آنچه که فرد در آن قرار دارد اطلاق می­گردد. مؤلفه­ی استقامت به معنای پایداری و ثبات در انجام امور و مداومت در کار و فعالیت ‌می‌باشد و مؤلفه­ی درنگ به ایجاد وقفه در مقابل خواسته ­ها و کنترل­پذیری امیال درونی اطلاق می­ شود (خرمایی،۱۳۸۹).

۱-۵-۴-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش مؤلفه­ های صبر با بهره گرفتن از پرسشنامه­ مؤلفه­ های صبر مورد سنجش قرار می­ گیرند.

فصل دوم

چهارچوب نظری

و پیشینه پژوهش

۲-چارچوب نظری و پیشینه­ پژوهش

۲- ۱-مبانی نظری

۲-۱- ۱-افسردگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:49:00 ق.ظ ]




اصل استقلال مالی زوجین و حق اداره و تصرف آن ها بر اموالشان از اصول مسلم فقه شیعه است و هیچ تردید و اختلافی در آن وجود ندارد. قانون مدنی هم در ماده ۱۱۱۸ خود آن را پذیرفته است و مطابق آن: «زن مستقلا می‌تواند در دارایی خود هر تصرفی را که می‌خواهد بکند».

‌بنابرین‏ زوجه در مسائل مالی و اقتصادی، استقلال و آزادی کامل دارد و می‌تواند در اموال شخصی خود هر گونه دخل و تصرفی نماید، بدون آن که موافقت شوهر لازم باشد، اعم از این که آن اموال قبل از ازدواج به دست آمده باشد و یا بعد از آن (محقق داماد، ۱۳۷۴: ۳۱۷).

در خصوص مبانی استقلال مالی زوجه مواردی چند لازم به ذکر است که به آن ها اشاره می شود.

  1. اصل عدم ولایت:

اصل اولی و قاعده کلی در خصوص ولایت آن است که هیچ کس بر دیگری ولایتی ندارد و اگر قرار باشد کسی برجان یا مال دیگری ولایت داشته باشد باید چنین ولایتی از سوی خداوند جعل و وضع شود. از این مطلب دو نکته استفاده می‌شود:

نکته اول اینکه برای اثبات ولایت در هر مورد باید در پی دلیل قطعی بود، تا بتوان با استناد به آن، از اصل عدم ولایت دست برداشت. نکته دوم اینکه گستره و دامنه اختیارات ولی نیز تابع دلیل ثابت کننده آن است یعنی اگر بخواهیم بدانیم که ولی تا چه میزانی اختیار و ولایت دارد باید همان دلیلی که ولایت ولی را اثبات ‌کرده‌است دوباره بررسی کنیم و در موارد شک به مقتضای اصل عدم ولایت، اکتفا به قدر متیقن است.

‌بنابرین‏ برای ولایت داشتن مرد بر دارایی زن، باید دلیل قطعی وجود داشته باشد که چنین ولایتی را ثابت کند. و باید گفت چنین دلیلی وجود ندارد، لذا با استناد به اصل عدم ولایت، خواهیم گفت که اختیار اموال و دارایی در ید خودش است.

البته ممکن است گفته شود که آیه ۳۴ سوره نساء که می‌فرماید: «الرّجال قوّامون علی النساء» یعنی مردان سرپرست زنان می‌باشند؛ دلالت بر ولایت شوهر نسبت به دارایی زن می‌کند.

همان‌ طور که اشاره چنین برداشتی از این آیه درست نیست، زیرا قیم و سرپرست بودن مرد اگر هم نوعی ولایت باشد، این ولایت دامنه اش از برخی روابط غیرمالی فراتر نمیرود و این غیر از ولایت بر اموال و دارایی زن است. ‌بنابرین‏ ریاست مرد بر زن، شامل اموال و دارایی زن نخواهد شد.

  1. آیه ۳۲ سوره نساء

برای اثبات استقلال مالی زن در زندگی مشترک با شوهر، به آیه اکتساب نیز می‌توان استناد نمود.

در این آیه خداوند می‌فرماید: «للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نَصیبٌ مما اکتسبن»، یعنی مردان را در آنچه که کسب کرده‌اند بهره‌ای است و زنان را در آنچه کسب کرده‌اند بهره‌ای است.

برخی ‌در مورد این آیه گفته‌اند که مقصود از نصیب (بهره) در این آیه، بهره اخروی است و مراد این آیه آن است که زن و مرد هرکدام در قبال کارهایی که انجام می‌دهند در روز جزا، پاداش دریافت خواهندکرد اما چنان که مرحوم علامه طباطبایی این آیه را تفسیر نموده‌اند دلیلی نداریم که این آیه را مختص به بهره های معنوی و پاداش اخروی بدانیم، بلکه آیه هم شامل بهره های مادی که از راه کسب و تجارت به دست می‌آید می‌شود وهم بهره های معنوی را در بر می‌گیرد. مرحوم علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیه می نویسد: اگر مرد و یا زن از راه عمل چیزی به دست می آورد خاص خود اوست و خدای تعالی نمی خواهد به بندگان خود ستم کند .از اینجا روشن می شود که مراد از اکتساب در آیه نوعی حیازت و اختصاص دادن به خویش است، اعم از این که این اختصاص دادن به وسیله عمل اختیاری باشد نظیر اکتساب از راه صنعت و یا حرفه یا به غیر عمل اختیاری. لیکن بالاخره منتهی می شود به صفتی که داشتن آن صفت باعث این اختصاص شده باشد. و معلوم است که هر کس، هر چیزی را کسب کند از آن بهره ای خواهد داشت و هر کسی هر بهره ای دارد، به خاطر اکتسابی است که ‌کرده‌است (طباطبایی، ۱۳۶۳: ۵۳۴). ‌بنابرین‏ می‌توان از این آیه چنین استنباط کرد که زنان نیز همانند مردان، می‌توانند دارای بهره هایی که از راه کسب و تجارت به دست می‌آید گردند و این بهره ها از آن خودشان است و مردان بر آن ولایتی ندارند، همان طور که بهره های مادی مردان، از آن خودشان است و زنان بر آن ولایتی ندارند. و این به معنای پذیرش استقلال مالی زن و شوهر است.

  1. قاعده « الناس مسلطون علی اموالهم »

این قاعده که به نام قاعده «تسلیط » معروف است از قواعد پذیرفته شده، نزد فقهای شیعه است و در فقه، بدان بسیار استناد می شود بر مبنای سخنی منسوب به پیامبر اسلام شکل گرفته است که فرمودند: «الناس مسلطون علی اموالهم» . البته باید گفت این حدیث به صورت مرسل از رسول خدا نقل شده است لکن شهرت این حدیث می‌تواند ضعف سندی آن را جبران کند. مفاد قاعده مذبور چنین است که همه مردم اعم از زن و مرد نسبت به اموال خودشان حق هر گونه تصرفی را دارند و استثنایی هم ‌در مورد این که زن یا زوجه نتواند در اموال خودش تصرف نماید، وارد نشده است. کلمه «الناس» چون با الف و لام به کار رفته است، دارای معنای عموم است. یعنی همه مردم اعم از مرد و زن. کلمه «تسلیط» نیز مطلق است و شامل انواع مختلف سلطه، اعم از انتقاع و انتقال می شود. ‌بنابرین‏ می‌توان از این حدیث این معنا را برداشت کرد که زنان نیز بر اموال و دارایی خود سلطه دارند و زوجیت تاثیری در سلطه ایشان نسبت به دارایی آن ها ندارد.

خلاصه آنکه با استناد به سه دلیل پیش گفته می‌توان ‌به این نتیجه رسید که نظام حقوقی اسلام در خصوص روابط مالی زن و شوهر بر مبنای استقلال مالی زن بنا شده است. پذیرش این مطلب دارای دو اثر مهم است:

اثر اول- نفی ولایت مرد بر اموال همسر: اولین اثر استقلال اموال زوجین آن است که زن در اجرا و اعمال حقوق مالکیت، از آزادی و استقلال کامل برخوردار می‌باشد و در اینگونه اقدامات خود، نیازی ندارد که رضایت همسر را کسب کند. مخالفت شوهر نیز تاثیری بر اقدامات او نخواهد داشت، بجز در مواردی که اقدامات زن در امور مالی خود با حقوق شرعی و قانونی مرد، مغایرت و منافات داشته باشد.

اثر دوم: سهیم نبودن زن در درآمدهای شوهر: از دیگر آثار استقلال مالی زوجین آن است که زن درآمدهای شوهر، سهمی نداشته باشد به جز آنکه شوهر باید نفقه به او بپردازد. همان‌ طور که اگر زن صاحب حرفه یا شغلی باشد و درآمدی کسب کند، شوهر در درآمد او سهمی ندارد. این نتیجه بسیار منطقی است و در شرایطی که هر دوی آن ها صاحب شغل هستند و درآمد دارند اشکالی ایجاد نمی‌کند. اما در مواردی که زن به جای کار در بیرون خانه، به فعالیت در درون خانه و همسر داری و بچه داری می‌پردازد، مشکلاتی به وجود می‌آورد.

زنی را در نظر بگیرید که از روز اول ازدواج، شغلی برای خود بر می‌گزیند و از درآمد آن صاحب سرمایه می‌شود، و زن دیگری را در نظر بگیرید که به درخواست شوهر، تمام عمرش را در منزل زحمت کشیده است تا شوهرش بتواند با آسودگی خاطر، به کارهای روزمره و اقتصادی بپردازد. ‌در مورد زن اخیر، مرد به سبب فعالیت‌های اقتصادی که داشته است، صاحب سرمایه می‌شود؛ در حالی که سهم زن از تلاش و کوشش خود فقط خوراک و پوشاک روزانه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ق.ظ ]




در تاریخ اعلام تعهد پرداخت سود سهام‌ در سال‌های آتی، حساب سود انباشته معادل‌ سود سهام پرداختنی و حساب هزینه‌ سال‌های آتی معادل سود تضمین شده‌ پرداختنی بدهکار و متقابلا حسابی به نام‌ سود سهام تعهد شده در گروه بدهی‌های‌ بلند مدت ایجاد و معادل مجموع این ارقام‌ بستانکار می‌گردد. بدین ترتیب با کاهش در حقوق صاحبان سهام و افزایش در دارایی‌ها و بدهی‌ها روبه‌رو هستیم که مترادف با تغییر در ساختار سرمایه شرکت نیز می‌باشد. (علم شاهی، ۱۳۷۷).

Bottom of Form

Loading…

Bottom of Form

۱- تصمیمات منطقی، سرمایه‌گذاری واقعی و غیر واقعی

روش شناسی اقتصادی تاییدی در فهم رفتار و طبیعت انسان است، این به معنای روشی است که او رفتار می‌کند و نه راهی که او باید رفتار کند و آن به طریقی با رفتار مالی مرتبط است (فرانک فورت[۵۹]، ۲۰۰۴). اما مشکل این است که مفهوم انسان منطقی به اندازه کافی روشن نیست و تصمیمات شخص ممکن است از استانداردهای پیش فرض انحراف داشته باشد (بلهویز[۶۰]، ۲۰۰۵). ممکن است موقعیتی وجود داشته باشد که رفتار منطقی تصمیم گیرنده را دور نماید (خشنود، ۲۰۰۴).

شخصیت و ادراک سرمایه گذار عاملی است که در این زمینه در نظر گرفته می‌شود. تحقیقات زیادی بر روی رفتار سرمایه گذار و پارامترهایی که ممکن است منافع آن ها را تحت تأثیر قرار دهد وجود دارد؛ که نشان می‌دهد اگر معامله گران بتوانند به خوبی پرتفولیو خود را گسترش دهند ‌به این معنا است که می‌توانند آن را به قیمت بالاتری بفروشند و به قیمت پایین تری خریداری نمایند و این به عنوان یک رفتار منطقی در نظر گرفته می‌شود (ماسن سون[۶۱]، ۲۰۰۷).

فرض می‌شود تصمیمات سرمایه‌گذاری به طور منطقی گرفته می‌شوند. اگرچه می‌توان عوامل اساسی متعددی را انتخاب نمود، اما به طورکلی گرفتن تصمیم منطقی بهترین راه برای تصمیم گیری است. ‌بنابرین‏ پیشنهاد می‌شود که به طور منطقی و بدون دخالت احساسات و هیجانات شخصی، به طور منطقی و بر مبنای واقعی تصمیم گیری شود (هاریسن[۶۲]،۱۹۷۵).

تصمیمات سرمایه‌گذاری

سرمایه گذاری نوعی دارایی است که واحد سرمایه گذار برای افزایش منافع اقتصادی از طریق توزیع منافع (به شکل سود سهام، سود تضمین شده و اجاره) افزایش ارزش یا سایر مزایا (مانند مزایای ناشی از مناسبات تجاری) نگهداری می‌کند.

سرمایه گذاری بلندمدت: به طبقه ای از سرمایه گذاری‌ها گفته می‌شود که به قصد استفاده مستمر در فعالیت‌های واحد تجاری نگهداری شود. یک سرمایه گذاری هنگامی به عنوان دارایی غیرجاری طبقه بندی می‌شود که قصد نگهداری آن برای مدت طولانی به وضوح قابل اثبات باشد یا توانایی واگذاری آن توسط سرمایه گذار مشمول محدودیت‌هایی باشد.

سرمایه گذاری جاری: به طبقه ای از سرمایه گذاری‌ها گفته می‌شود که سرمایه گذاری بلندمدت نباشد.

سرمایه گذاری سریع المعامله در بازار: نوعی سرمایه گذاری است که برای آن بازار فعالی که آزاد و در دسترس است وجود دارد به طوری که از طریق آن بتوان به ارزش بازار یا شاخصی قابل اتکا که محاسبه ارزش بازار را امکان پذیر سازد، دست یافت (استاندارد حسابداری ۱۵ ایران).

انواع تصمیمات سرمایه گذاری

سرمایه گذاری ممکن است به اشکال مختلفی صورت گیرد و به دلایل گوناگونی نگهداری شود. برخی سرمایه گذاری‌ها ممکن است در قالب اسنادی که بیانگر بدهی پولی به دارنده آن ها‌ است، ظاهر بشوند (نظیر برخی اوراق مشارکت). برخی از این سرمایه گذاری‌ها ممکن است متضمن سود تضمین شده حداقلی باشند. سرمایه گذاری‌ها همچنین می‌توانند در قالب مالکیت سهام یک واحد تجاری دیگر ظاهر شوند. این سرمایه گذاری‌ها بیانگر حقوق مالی است. سایر اشکال سرمایه گذاری شامل نگهداری دارایی‌های عینی مثل زمین و ساختمان، فلزات گرانبها یا دیگر کالاها از جمله آثار هنری است. سرمایه گذاری‌های مختلف از نظر سهولت تبدیل به وجه نقد یا سایر دارایی‌ها، میزان داد و ستد و ماهیت بازار مربوط ویژگی‌های متفاوتی از خود بروز می‌دهند (همان منبع).

عوامل زیادی تصمیمات سرمایه‌گذاری را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مهمترین این عوامل به شرح زیر می‌باشند:

۱- دوره‌ سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذارانی که دوره‌ سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند، بیشتر از سرمایه‌گذاران با دوره‌ سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در دارایی‌های ریسکی سرمایه‌گذاری می‌کنند. هنگام تصمیم‌گیری درباره ی سرمایه‌گذاری این نکته را باید در نظر گرفت که سرمایه گذار چه موقع وجه نقد خود را نیاز دارد (کرادو و برادفورد[۶۳]، ۲۰۰۰). اشخاصی که دارایی‌های خود را برای دوره ی کوتاه مدت تخصیص می‌دهند، بر این باورند که بازار سهام در برابر تغییرات شرایط اقتصادی و مالی بیش از حد واکنش نشان می‌دهد و همین باعث می‌شود قیمت سهام بیش از حد بالا یا پایین آید (صفری، ۱۳۸۱).

۱- منابع مالی: هر سرمایه‌گذاری و استراتژی مورد نظر آن سرمایه‌گذاری، نیاز به منابع مالی دارد (چن و همکاران[۶۴]، ۲۰۰۰) به طور مثال، اگر اشخاص و شرکت‌ها به منابع مالی بلند مدت دسترسی داشته باشند، به سرمایه‌گذاری‌ها و اهداف بلند مدت می اندیشند و اگر به منابع مالی کوتاه مدت دسترسی داشته باشند به سرمایه‌گذاری کوتاه مدت فکر می‌کنند.

۲- نقدینگی سرمایه‌گذاری: برخی افراد ممکن است به سرعت به منابع مالی که سرمایه‌گذاری می‌کنند

نیاز داشته باشند. برای این افراد قدرت نقدینگی سرمایه‌گذاری بسیار مهم است (همان منبع). برای مثال افراد بازنشسته عموماً نقدینگی بیشتری نیاز دارند. از سوی دیگر سرمایه‌گذارانی که در نقطه ی اوج درآمدی قرار دارند، نقدینگی کمتری نیاز دارند.

۳- مالیات: سرمایه‌گذاران بر اساس نوع سرمایه‌گذاری خود، مالیات‌های متفاوتی را می پردازند. از اینرو نرخ مالیات پرداختی، سودآوری سرمایه‌گذاران را تحت تأثیر قرار می‌دهد (چن و همکاران، ۲۰۰۰).

۱- سیاست تامین مالی

فعالیت‌های تامین مالی عبارتند از فعالیت‌هایی که منجر به تغییرات در میزان و ترکیب سرمایه و استقراض‌های واحد تجاری گردد. میزان استفاده از بدهی‌ها برای تامین مالی دارایی‌های یک شرکت را اهرم مالی می‌گویند.

شرکت‌ها در تصمیمات تامین مالی با دو منبع تامین مالی داخلی و خارجی روبرو هستند. منابع مالی داخلی شامل جریان‌های نقد حاصل از فعالیت‌های عملیاتی، فروش دارایی‌ها و سود انباشته و منابع مالی خارجی دربرگیرنده وجوه تحصیل شده از بازار مالی مانند انتشار اوراق مشارکت، صدور سهام جدید و دریافت تسهیلات مالی از بانک‌ها می‌باشد. مدیران باید تصمیم بگیرند وجوه مورد نیاز خود را چگونه تامین و منابع مالی در دسترس را چگونه مصرف کنند (گویال[۶۵]، ۲۰۰۳، ۲۲-۲۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ق.ظ ]




از دیگر عوامل مؤثر در پرخاشگری و بزهکاری، در معرض سوء رفتار جنسی و جسمی بودن است (فاگل و بلیای[۱۲۳]، ۲۰۰۱). از دیگر عوامل مهم در رفتار ضد اجتماعی شامل عوامل استرس والدین، مسئولیت پذیری والدین، شیوه های تربیتی والدین و سرشت است. همچنین، تأثیرات ژنتیکی نیز در اشکال غیر خصمانه رفتاری ضد اجتماعی ثابت شده است. اما ‌در مورد متخلفان پرخاشگر هیچ شواهدی مبنی بر تأثیر عوامل وراثتی مشاهده نشده است. این یافته نشان می‌دهد که علی رغم این­که معمولاً اشکال خصمانه و غیر خصمانه رفتار ضد اجتماعی را با هم در نظر می گیرند، اما آن­ها در عوامل وراثتی با یکدیگر فرق دارند (لیو، ۲۰۰۶).

مشکلات توجه-بیش فعالی. اصطلاح بیش فعالی یکی از مبهم ترین واژه ها در آسیب شناسی روانی است. این ابهام ‌به این علت است که در واقع این اصطلاح اشاره به دو نوع مشکل دارد. نوع اول، وجود فعالیت حرکتی یا بی قراری است؛ در حالی­که نوع دوم شامل نقیصه های توجه به ویژه در کودکانی است که قادر به تنظیم کردن توجه خود یا توجه کردن به مدت طولانی در محیط های کنترل شده ای مثل مدرسه نیستند. به دلیل همین ابهام نیز DSM-IV اصطلاح اختلال نقص توجه-بیش فعالی را مطرح ‌کرده‌است، و این اختلال را در سه دسته طبقه بندی ‌کرده‌است که شامل الف) نوع ترکیبی که شامل نقص توجه و تکانشگری-بیش فعالی است، ب) غلبه با نوع بی توجه و ج) غلبه با نوع تکانشگر-بیش فعال.

کودکان با مشکلات توجه و مشکلات سلوک به طور جدی آسیب می بیند. آن دسته از کودکانی که علاوه بر مشکلات توجه، اختلال سلوک را نیز دارا هستند بدترین انطباق اجتماعی را در دوره های بعدی زندگی خواهند داشت. سوال اساسی و مهم این است که کدام یک از این کودکان ممکن است جامعه ستیز که نوع جدی رفتار ضد اجتماعی بوده و با فقدان احساس گناه و پشیمانی، عاطفه کور، تکانشگری و رفتاری غیر مسئولانه مشخص می شود، باشند. که در این زمینه پژوهش ها ادامه دارد.

در مدل تعاملی زیستی-اجتماعی (راینی، فرنان، فرینگتن و مدنیک[۱۲۴]، ۱۹۹۷، به نقل از لیو، ۲۰۰۶) تلاش شده است تا عوامل مؤثر بر شکل گیری مشکلات رفتاری برونی سازی تبیین شود. همان طور که در نمودار ۲-۲ مشاهده می شود. مشکلات رفتاری برونی سازی می‌تواند تحت تأثیر مستقیم تعامل دو عامل خطرزای زیست شناختی همچون سرشت و محیطی همچون شیوه های فرزندپروری ناکارآمد ایجاد شود. البته در این تعامل هوش می‌تواند نقش میانجی و جنسیت نیز نقش تعدیل گر را داشته باشد.

عوامل خطرزای زیست شناختی همچون تغذیه نامناسب، عوارض تولد، سرشت

عوامل خطرزای اجتماعی همچون مشکلات اجتماعی، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد

تعامل

تعدیل کننده مثل جنسیت

تعدیل کننده مثل جنسیت

شکل۲-۲٫ مدل تعاملی زیستی-اجتماعی مشکلات برونی سازی. اقتباس از راینی و همکاران، ۱۹۹۷، به نقل از لیو، ۲۰۰۶

    1. – Sadock ↑

    1. – Botvin ↑

    1. – Hansen ↑

    1. – bio-psycho-socio-spiritual ↑

    1. – Galanter ↑

    1. – risk factor ↑

    1. – protective ↑

    1. – Pandina ↑

    1. – Phelps & Nourse ↑

    1. – Tomer ↑

    1. -Brown, Guo, Singer, Downes, & Brinales ↑

    1. – Ruchkin, Eisemann, & Hagglof ↑

    1. – psychobiological theory of personality ↑

    1. – novelty seeking ↑

    1. – Cloninger ↑

    1. – Le Bon ↑

    1. – harm avoidance ↑

    1. – elicit ↑

    1. – Stephenson & Helme ↑

    1. – Kinney ↑

    1. – Kumpfer & Alvarado ↑

    1. – coping strategy ↑

    1. – vulnerability hypothesis ↑

    1. – stress ↑

    1. – Uehara, Sakado, Sato, & Someya ↑

    1. – Halpern ↑

    1. – Lamborn, Mounts, Steinberg, & Dornbusch ↑

    1. – Wolfradt, Hempel, & Miles ↑

    1. – neglectful ↑

    1. – indulgent ↑

    1. – Terryy ↑

    1. – Hickman, Bartholomae, & McKenry ↑

    1. – Barnes ↑

    1. – Pychyl, Coplan, & Reid ↑

    1. – Scales ↑

    1. – Beyers & Goossens ↑

    1. – Durbin, Darling, Steinberg, & Brown ↑

    1. – Miller, Di Orio, & Dudley ↑

    1. – West & Wicken ↑

    1. – Edmonson & Conger ↑

    1. – Iranian Addiction Potential Scale (IAPS) ↑

    1. – Cloninger Temperament and Character Inventory (TCI) ↑

    1. – Alizade, & Andries ↑

    1. – permissive ↑

    1. – authoritarian ↑

    1. – authoriative ↑

    1. -Baumrind’s Parenting Style Questionnair ↑

    1. – Achenbach Youth Self-Report Scale (YSR) ↑

    1. – coping strategies ↑

    1. – Lazarus & Folkman ↑

    1. – Eriksen, Olff, & Ursin ↑

    1. – Endler & Parker ↑

    1. – Halamandris & Power ↑

    1. – Coping Inventory for Stressful Situation (CISS) ↑

    1. – Ames, Zogg, & Stacy ↑

    1. – developmental transition ↑

    1. – Schulenberg & Mags ↑

    1. – Swadi ↑

    1. – multiend ↑

    1. – Hawkins, Katalano, & miller ↑

    1. – Kim, Zane, & Hong ↑

    1. – mood alteration ↑

    1. – Keltikangas-Jarvinen, Raikkonen, Ekelund, & Peltonon ↑

    1. – Patock-peckham & Morgan-Lopez ↑

    1. – Lerer, Kanyas, Karni, & Ebstein ↑

    1. – Bailey, Hill, Oestele, & Hawkins ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ق.ظ ]