پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – ۲-۴-۲٫ استرس شغلی – 10 |
-
- عدم تناسب انتزاعی: که تناقض و ناهماهنگی میان تقاضاهای انتزاعی محیط و قابلیت های انتزاعی شخص است.
عدم تناسب واقعی: موقعیتی که در نتیجه یکی از موارد زیر رخ میدهد:
-
- تناقض میان تواناییهای مشاهدهشده فرد با تقاضاهای واقعی؛
-
- تناقض میان تقاضاهای مشاهدهشده با تواناییهای واقعی؛
- ترکیبی از دو مورد مکانیزم دفاعی مذکور.
-
مدل تقاضا-کنترل به عنوان تعامل میان تقاضاهای شغلی (استرس روانیِ تشکیلدهنده بار کاری نقش) و آزادی عمل (قابلیت شاغلان جهت کنترل وظیفهشان و هدایت روز کاری خودشان) تعریف شده است. این مدل اشاره به آن دارد که تعاملات سطوح متفاوت آزادی عمل و تقاضاهای شغلی منجر به تنشهای زیر خواهد شد:
-
- تقاضای شغلی زیاد / آزادی عمل زیاد: سطح مطلوبی از تنش
-
- تقاضای شغلی زیاد / آزادی عمل کم: بیشترین سطح تنش
-
- تقاضای شغلی کم / آزادی عمل زیاد: کمترین سطح تنش
- تقاضای شغلی کم / آزادی عمل کم: سطح تنش کم
۲-۴-۲٫ استرس شغلی
چندین دهه است که استرس شغلی به مسئله مهمی در محیط کار تبدیل شده است و توجه بسیاری از محققان را نیز به خود جلب کردهاست. عوامل زیادی می توانند موجب ایجاد استرس شغلی در افراد شوند و استرس شغلی نیز به نوبه خود بر روی عملکرد سازمانی کارکنان تأثیرگذار خواهد بود. اگرچه توافق محکمی بر سر عوامل و موقعیتهای استرس زا در محیط کار میان محققان وجود دارد، اما در مورد تعریف استرس تفاوتهای زیادی میان آن ها به چشم میخورد. این عدم توافق می تواند به دلیل دلالتهای نظری متفاوت و گاه متضادی باشد که توسط محققان در مورد عوامل درگیر در فرایند استرس اتخاذ می شود.
۲-۴-۲-۱٫ تعریف استرس شغلی
استرس شغلی به عنوان چالشی مهم برای سلامت افراد شاغل، و به طور کلی سلامت سازمان، قلمداد می شود. پاسخ فرد شاغل به عوامل استرس زا در محل کار، بسته به یک سری عوامل، می تواند برای سلامتی او مثبت یا منفی باشد. در اکثر موارد، افراد خود را با این عوامل تطبیق داده و قادر به ادامه انجام وظایف خود خواهند بود. اگرچه استرس خود یک بیماری محسوب نمی شود، اما اگر از حدی فراتر رود یا اینکه به طور مداوم اتفاق بی افتد ممکن است باعث اختلال در سلامتی افراد شود. این نوع استرس می تواند منجر به تضعیف یا صدمه زدن به عملکرد سازمانی شود و عوامل زیادی، چه کاری و چه غیر-کاری، در ایجاد آن دخیل هستند. به موجب قانون بهداشت و ایمنی کار۲۰۱۱[۷۷] کاری که به شاغلان برای انجام دادن سپرده می شود باید از لحاظ منطقی قابل انجام باشد، تا از این راه خطر تهدید ایمنی و بهداشت شاغلان به حداقل برسد. این قانون به جهت حفاظت از شاغلان در مقابل خطر صدمات ناشی از عوامل و موقعیتهای استرس زا در محیط کار گسترش و بسط یافته است (مروری بر استرس شغلی[۷۸]، ۲۰۱۲).
همان طور که ذکر شد، توافق زیادی بر سر تعریف استرس میان پژوهشگران این حوزه وجود ندارد؛ از این رو جکس[۷۹] و همکارانش محققان حوزه استرس شغلی را در سه گروه طبقه بندی میکنند (نَیر، ۲۰۰۷ به نقل از جکس و همکاران، ۱۹۹۲):
-
- گروه اول محققانی هستند که استرس شغلی را به عنوان یک محرک قلمداد میکنند که به منزله یک عامل استرس شغلی یا یک فاکتور محیطی یا یک رویداد (علت) است؛
-
- گروه دوم محققانی هستند که استرس را به عنوان یک پاسخ تعریف میکنند، که این پاسخ عکسالعمل یک فرد به اتفاقها یا تنشهای محیط کار است (تأثیر)؛
- و دسته سوم محققانی را شامل می شود که استرس را به عنوان یک فرایند محرک-پاسخ (به عنوان تعاملی میان اتفاقهای محیط کار یا عوامل استرسزای شغلی و تنش/پاسخهای افراد) در نظر می گیرند.
طبق نظر جکس و همکارانش اکثر محققان را میتوان در دسته سوم ردهبندی کرد (نَیر، ۲۰۰۷).
اما به طور کلی، در یک تعریف ساده، استرس شغلی (Work-Related Stress یا Job Stress یا Occupational Stress) مجموعه ای از رویداد (ها) ی متوالی، طبیعتاً غیر جسمانی، که از طرف دریافت کننده به عنوان تهدید تلقی شده را شامل می شود که به پاسخها و درگیریهای جسمانی، روانی و یا هیجانی در ارگانیسم زنده منجر میشوند. این تهدید درونی یا واکنشهای دفاعی اگر تشدید شود و ادامه یابد احتمالاً سلامت جسمانی، روانی و هیجانی ارگانیسم را به با خطر مواجه میسازد. عوامل متعددی در این نوع استرس تأثیرگذارند اما بیشتر این محرکها ناشی از ابهام نقش و عوامل ناشی از فشار سازمانی هستند (ریتانو و کلاینر[۸۰]، ۲۰۰۴). از دیدگاهی دیگر استرس شغلی به عنوان الزامهای شغلیای که فراتر از تواناییهای مقابله فرد (مانند زمان، کمک/حمایت) هستند تعریف شده است. همان طور که ذکر شد، میزان استرسزایی مشاغل مختلف با یکدیگر متفاوت است (حاتمی،۱۳۸۲).
۲-۴-۲-۲٫ مدلهای استرس شغلی
اکثر مدلهای موجود در مورد استرس شغلی به این نکته اشاره میکنند که عوامل و موقعیتهای استرس زا در محیط کاری، از جنبه های فردی، جسمی، روانشناختی، و رفتاری، باعث پدید آمدن تغییراتی منفی در فرد میشوند. همچنین، این مدلها بیانگر آن هستند که ارتباط میان عوامل و موقعیتهای استرس زا با عواقب منفی آن ها (تنش) می تواند تحت تأثیر فاکتورهایی مانند ویژگیهای جمعیت شناختی، خصوصیات فردی، محیط اجتماعی، و … قرار گیرند (گراو، سالانووا، و پیرو[۸۱]، ۲۰۰۱).
همانطور که ذکر شد، مدل تنش/فشار کاری کاراسک[۸۲] یا مدل تقاضا-کنترل[۸۳] یکی از مهمترین مدلهایی است که در تحقیقات مرتبط با استرس شغلی مورد استناد قرار گرفته است (فکس و اسپکتر، ۲۰۰۶). این مدل شامل سه جزء اصلی می شود: الف) عوامل استرس زا یا تقاضاهای شغلی (عوامل ایجاد استرس) به عنوان متغیر مستقل؛ ۲) کنترل یا آزادی عمل شغلی (مانند صلاحیت شغلی یا سطح مهارت ها) به عنوان متغیر مستقل و مداخلهگر؛ و ۳) تنش/فشار روانی (مانند خستگی، فرسودگی، یا افسردگی) به عنوان متغیر وابسته.
برخی از محققان نیز از نظریه عواطف لازاروس[۸۴] جهت تبیین تعاملی بودن فرایند استرس استفاده کرده اند. به عنوان مثال دیو[۸۵] در حمایت از این عقیده اظهار میدارد که استرس تنها از عوامل محیطی یا از عوامل فردی نشئت نمیگیرد، بلکه برایند تعامل میان این دو عوامل باعث ایجاد استرس در فرد می شود.
۲-۴-۲-۳٫ عوامل ایجاد استرس شغلی
کلید کاهش عوامل استرس زا در استرس شغلی، و در نتیجه کاهش استرس شاغلان، درک این موضوع است که چه عواملی در ایجاد استرس شغلی نقش دارند و تأثیرگذارند. به طور کلی، این عوامل را میتوان در سه دسته طبقه بندی کرد (مروری بر استرس شغلی، ۲۰۱۲):
- عوامل سازمانی: عوامل استرسزای سازمانی حائز اهمیت زیادی در بررسی استرس شغلی شاغلان هستند. این عوامل در یک مدل مصور نشان داده شدهاند (نمودار ۲- ۱). این مدل عواملی که باعث میشوند تا شاغلان در محیط کار با استرس مواجه شوند را شناسایی می کند. همان طور که مشاهده می شود این عوامل ممکن است باعث اختلالهایی در سلامت جسمی یا روانی فرد شوند.
عوامل و موقعیتهای استرس زا
-
- تقاضاهای کاری – کنترل کم
-
- حمایت ضعیف – عدم شفافیت نقش
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 11:17:00 ق.ظ ]
|