به دلیل اینکه نیروی انسانی کارآمد, شاخص عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است. کارکنان متخصص, وفادار, سازگار با ارزش ها و برخوردار از اهداف سازمانی, دارای انگیزه­ای قوی و متمایل و متعهد به حفظ و ادامه عضویت در سازمان, از نیازهای اصلی هر سازمانی است. سازمان به کارکنانی نیازمند است که فراتر از شرح وظایف تعیین شده و معمولی خود به کار و فعالیت بپردازند. کارکنانی که مایل باشند و بتوانند بیش از مقدار معمول برای دست یابی به اهداف سازمانی به انجام وظیفه بپردازند. وجود چنین نیرویی در هر اداره و سازمان ضمن کاهش جابه جایی و غیبت, باعث افزایش چشم گیر عملکرد سازمان, نشاط روحی کارکنان و تجلی هر چه بهتر اهداف سازمان­ و فرد خواهد شد(عسگری,صص۲۵۲و۲۵۳).

با افزایش سرعت نوآوری تغییرات و ابتکارات به امری عادی تبدیل شده است و آنچه سازمان ها به عنوان مزیت رقابتی در مقابل سایر رقبا برای خود در نظر می گیرند، به سرعت توسط دیگران تقلید شده از اهمیت آن کاسته می شود. این موارد باعث شده تا حیات سازمان ها هر چه بیشتر در معرض خطر قرار گیرد و یافتن راه چاره به عنوان دغدغه فکری همیشگی برای مدیران شرکت ها و سازمان ها مطرح شود. اینجا است که اهمیت نیروی انسانی خلاق و نوآور، به عبارتی کارآفرینان سازمانی برجسته تر می شود و تنها با وجود چنین افرادی است که یک سازمان قادر است به نوآوری ها دست یابد و در عرصه رقابت دوام آورد (شهرکی پور و همکاران،۱۳۸۹،ص۱۱۱).

نیروی انسانی به عنوان عامل اصلی و پایه یاد می شود. توجه به آن به عنوان زیربنای تولید و ارائه خدمات در سازمان‌ها یکی از راه کارهای اساسی در افزایش کارایی و بهره وری سازمان به شمار می ررود. شکی نیست که عامل انسانی مهم ترین بخش تحول و توسعه جوامع بشری در طی سال های متوالی محسوب می شود. رسیدن به قله تعالی و توسعه ی پایدار جز در سایه ارتقا منابع انسانی مقدور نخواهد بود(کارگر، ۱۳۸۸،صص۶۷و۶۸).

در عصر حاضر, منابع انسانی دانشگر به عنوان مهمترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهود قلمداد شده و اعتقاد سازمان‌ها نیز بر آن است که باید کارکنان را پایه و اساس بهبود کیفیت و بهره وری کلیه فرایند های سازمانی دانست و ‌بنابرین‏ باید این عامل را مبنای افزایش کارایی و اثربخشی و همچنین با ارزش ترین سرمایه کلیدی رقابت قلمداد کرد(حاجی کریمی و رحیمی,۱۳۸۹,ص۲۶).

همسویی و رقابت در جهان امروز نیازمند خلاقیت و نوآوری در سازمان است و این در سایه ی نیروی خلاق و نوآوری و به ویژه در سطح مدیران در سازمان ها تحقق پیدا می‌کند. مسایل امروز سازمان‌ها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست و پیش‌بینی آینده را حل نمی کند. بلکه باید برای پیش سازی آینده اقدام شرایط محیطی و قواعد بازی به حدی بی رحم، پیچیده، پویا و نامطمئن گردیده که سازمان ها دیگر نمی توانند با تغییرات سطحی و ظاهری در ساختارها، روش ها، سیستم ها و غیره حیات بلند مدت خود را تضمین کنند. لذا باید شرایطی را فراهم کنند تا استعداد و خلاقیت کارکنان بارور شده و همه ی آنان روحیه ی کارآفرینی پیدا کرده و بتوانند به راحتی مستمر و به طور فردی یا گروهی فعالیت‌های نوآورانه خود را به اجرا در آورند (رمضانی اردکانی،۱۳۹۰،ص۲). در دوران پرتلاطم امروزی برای حفظ مزیت رقابتی نیاز به توانایی‌های سازمانی خاصی است که از انسجام منحصر به فرد منابع انسانی و سازمانی به وجود می‌آیند.در این حالت رقبا نمی توانند ‌به این انسجام دست یابند و از آن الگو برداری کنند( حمیدی و همکاران،۱۳۸۸ ،ص ۱۲۰).

مهم ترین سرمایه در هر سازمانی،سرمایه ی انسانی است(همان،ص ۱۱۳). نیروی انسانی عامل کلیدی در موفقیت سازمانهاست(قبادی،۱۳۷۵،ص۲). نیروی انسانی که بتواند از استعداد ها و قابلیت های خود استفاده کند، مسئولیت پذیری بیش تری داشته باشد و بتوانند خلاقیت و نوآوری از خود نشان دهد( سید نقوی و عباس پور، ۱۳۸۹،ص۹۱).

سازمان، رکن اساسی دنیای امروزند؛ به طوری که دنیای امروز به دنیای سازمانی نیز معروف است. این دنیا دو ویژگی خاص و مهم دارد :

۱- پیچیدگی فزاینده ۲- تغییر و تحول دائمی و شتابان

هماهنگی و سازگاری سازمان‌ها با محیط پیچیده و متغییر اطراف خود، امری حیاتی و اجتناب ناپذیر است.شرط ضروری این مهم، نوآوری است و همه سازمان‌ها برای بقا، به ایده های نو و بدیع نیازنند. فکر های نو همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می‌شوند و آن را از نیستی و فنا نجات می‌دهند. نوآوری سازمانی تقریبا، جنبه‌های حیاتی سازمان،سازوکارها، فرایند ها، فعالیت‌ها و جنبه‌های خرد و کلان سازمان را شامل می شود منابع انسانی به ‌عنوان مهمترین موتور محرکه سازمان‌ها در تمامی تئوری‌های مدیریت مورد توجه بوده و همواره تمامی مدل‌ها سعی در کشف پتانسیل بالقوه منابع انسانی در سازمان‌ها دارند( حاجی کریمی، ۱۳۸۹،ص۲۳). لزوم نگاه استراتژیک به منابع انسانی، موضوعی انکارناپذیر است که با تحولات محیطی بر اهمیت آن افزوده می شود ( بهرامی و همکاران،۱۳۹۰،ص۹۸). در سال های اخیر، منابع انسانی در سازمان ها جایگاه محوری پیدا کرده و عاملی استراتژیک برای اداره سازمان به شمار می رود ( ابطی، موسوی،۱۳۸۸، ص۱).

به عقیده بسیاری از پژوهشگران منابع انسانی، واحد منابع انسانی باید نقش بیش تری در تدوین استراتژی و سازماندهی نیروها داشته باشد، باید تلاش شود تا سیستم های منابع انسانی، با استراتژی های کلی سازمان هماهنگ گردد( ابطی، موسوی،۱۳۸۸،ص۴). اقدامات منابع انسانی ابزار و شیوه های اصلی هستند که توسط آن ها سازمان ها می‌توانند مهارت‌ها , نگرش ها و رفتار افراد را برای انجام کارها یشان و رسیدن به اهداف سازمانی موجود موجود تاثیر قرار دهند (برومند و رنجبری، ۱۳۸۸، ص۴۲).

سازمان هایی که از نیروی انسانی آموزش دیده استفاده می‌کنند, سازمان هایی با ارزش افزوده ی بالا هستند. این سازمان ها عمدتاً از راهبرد ساخت به جای خرید در برنامه ریزی استراتژیک یک منابع انسانی خود استفاده می‌کنند اهداف بلند مدتی را مدنظر قرار می‌دهند. سازمان هایی که قادرند دیدگاه های ناشناخته به مسائل را با راه حل های منحصر به فرد ارتقاء دهند و همچنین قادرند شیوه هایی برای تبدیل ایده های خلاق به نتایج مفید انسانی خود از ویژگی های زیر برخوردارند.

– سازمان , نوآوری فعالانه, آموزش و توسعه ی دانش اعضای خود را آن طور که روز آمد باشد, تشویق می‌کند.

– سازمان, امنیت شغلی در سطح عالی برای کارکنان خود فراهم می آورد, تا ترس از اخراج بخاطر اشتباه را کاهش دهد.

– به افراد جرات می بخشند که تغییرپذیر باشند.

– زمانی که اندیشه ای جدید تکامل می‌یابد, پیشتازان تغییر فعالانه و با شور و شوق اندیشه را تعالی می بخشند,آن را حمایت می‌کنند. بر مشکلات چیره می‌شوند و اطمینان می‌دهند که نوآوری به مرحله ی اجرا در خواهد آمد(عبدالعلی , محمد پور دوست کوهی,۱۳۸۹,ص۶۷).

۲-۱۶-۳- ساختار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...