– بررسی موقعیت مالی شرکت از قبیل نسبت های سود آوری ،بدهی ،کارایی و نقدینگی و مقایسه آن با گذشته شرکت و رقبا موجود در صنعت است.

بررسی ها نشان می‌دهد که تحلیل بنیادین از توان بالقوه ای برای تشخیص وضعیت کلان اقتصاد حاکم برخودار است و تغییر و تحولات جاری شرکت ها را به خوبی در تیررس نگاه خود قرار می‌دهد و نیز مهارت نگاه نمودن از بالا به پایین را به تحلیل گران می آموزد و با این مشخصه ها ضمن اینکه احتمال به دست آوردن منفعت مورد انتظار را تقویت می‌کند نوعی منطق گرایی مالی را نیز به سرمایه گذاران عرضه می‌دارد.مزیت اصلی بنیادین کاربرد فراوان آن در سرمایه گذاری های میان مدت و بلند مدت است.

۲-۲- ۶ نظریه تکنیکال

متخصصین و معتقدین روش تکنیکال[۲۵]بر این باورند که در بازار سهام،تمامی اطلاعات مورد نیاز در قیمت‌ها نهفته است.و با تمرکز بر روی قیمتهای دوره های قبل وزمان حال سهام و پیش‌بینی آتی آن می توان از یک انتخاب مناسب در بازار سود جست .در واقع تکنیکالیست ها بر عکس بنیاد گراها که به چرایی قیمت‌ها تأکید دارند بر روی (چیستی قیمت تمرکز می‌کنند).این نوع سرمایه گذاری با بهره گرفتن از مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهای مشابه صورت می پذیرد.زیرا تکنیکال ها ابراز می دارند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهام داران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است.لذا بایستی پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام به دقت بررسی گردد.

در واقع تحلیل گر یا تکنسین صرفا به یک روند قیمتی نیاز عرضه می‌شود به همین دلیل به تکنسین ها ،چارتیست نیز گویند .چارتیست ها عنوان می دارند که قیمتهای کنونی یک سهم که به نظرتصادفی می‌رسد ممکن است ‌به‌تدریج‌ به الگوهای قابل تکراری تبدیل شوند.این تکرار قیمت‌ها یک روندرا ایجاد می‌کند که می‌تواند حالت صعودی یا نزولی به خود گیرد و نوع معامله درهر یک از حالت متمایز از دیگری خواهد بود.استراتژی معامله گر (یا سهام دار)برای تعیین زمان‌های خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد .این زمانها می‌تواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتا طولانی به چندین سال برسد .

عوامل اصلی موفقیت در این روش نیازمند داشتن تبحر ،ممارست و یاد گیری مداوم و توانایی در مهارت‌های زیر است.

– مطالعه و بررسی عمیق که باید با صرف وقت و در آرامش و بدور از هیاهوی بازار و خصوصاً شایعات صورت گیرد.

– تصمیم گیری به موقع و قاطعانه خرید یا فروش که بلافاصله باید به آن عمل کرد.

– بعد از اقدام (خرید یا فروش سهم)رفتار آن همواره زیر ذره بین قرار گیرد و بررسی وتحلیل حالت استمرار داشته باشد.

مراحل بررسی قیمت سهام توسط چارتیست ها یا تکنیکالیست ها به قرار زیر است :

۱- انتخاب نوع نمودار از لحاظ بعد زمانی(همانند تغییرات قیمت در هر ساعت،روز،هفته،ماه و…)و نیز انتخاب اشکال نمودار از قبیل میله ای ،خطی،شمعیکه معمولا از مورد آخری جهت نشان دادن روندها استفاده به عمل می آورد.

۲- بررسی روند شاخص کل

۳- بررسی روند شاخص ۵۰ شرکت برتر (خصوصاً اگر سهم مورد نظر بین این شرکت‌ها باشد)

۴- روند قیمتی سهم که برای معاملات میان مدت و کوتاه مدت دوره های روزانه و هفتگی و برای افق بلند مدت دوره های ماهانه بررسی می‌گردد.

۵- تعیین سطح مقاومتیا حد بالای قیمت و سطح حمایت یا حد پائین قیمت و نقطه پرشیا قیمت های بالاتر ازدو نقطه فوق الذکر است.

۲-۲-۷ نظریه مدرن پرتفولیو

این روش که ابتدا توسط هری مارکویتز به صورت عملی بیان شد بر اساس یک سری مفروضات خاصی است که اهم آن گویای این است که بازار کارا است و انتشار اطلاعات به صورت یکپارچه و در اختیار همگان است و شفافیت اطلاعات در معامله حاکم است .

مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است .لذا قاعدتا سرمایه گذار حرفه ای نباید تمامی سرمایه خود را در یک قلم دارایی سر مایه گذاری کند(و منطق اقتصادی نیز این را تأیید می‌کند).بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارایی ها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است پرتفوی سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارایی ها تا حدودی به صفر نزدیک است .و تلاش‌ها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد .به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانی که بازده یکی کاهش پیدا می‌کند بازده دیگری افزایش یابد در این راستا مراحل زیر توسط سرمایه گذار و یا معامله گر در بازار رعایت می‌گردد.

۱-تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام

۲-ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آن ها

۳-بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی)

۴-ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام

تحلیل پرتفوی،کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و بازده و نیز تجزیه و تحلیل بازار دارد و به همین خاطر نرم افزارهای طراحی شده است که قابلیت محاسبه ریسک بازار و مقایسه آن با ریسک صنعت و شرکت‌ها را دارد در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاش‌ها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب ،بازدهی بیشتر از آن به دست آورد. در این حالت پر تفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا محاسبه می‌شود .این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.

در رابطه با موارد بالا دو استراتژی مطرح می‌گردد.

استراتژی معکوس[۲۶]

در این استراتژی سعی می‌شود که با بهره گرفتن از عملکرد گذشته ،عملکرد آتی را پیش‌بینی و بازدهی اضافی ایجاد نمایند این استراتژی شامل حرکت در جهت مخالف بازار می‌باشد و اعتقاد دارد که روند های اخیر بر خواهند گشت . این استراتژی همیشه به عنوان تحلیل تکنیکال معروف بوده است .استراتژی معکوس اعتقاد دارد که عوام و اکثریت بازار اشتباه می‌کنند و روندهای اخیر قیمت ها بر می‌گردند ،‌بنابرین‏ برای دستیابی به بازدهی اضافی می باید صبور بود و با جسارت در جهت مخالف بازار عمل کرد . این استراتژی ادعا می‌کند که جهت غلبه بر بازار باید سهام برنده قبلی را فروخت و سهام بازنده گذشته را خرید .این استراتژی اعتقاد به برگشت روندها دارد و اینکه اکثریت بازار اشتباه می‌کنند .وبنابراین باید به جای رفت که جمعیت وجود ندارد(هان،تانکز[۲۷]،۲۰۰۳)

استراتژی مومنتوم[۲۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...