۴۲۵۸۷

دهۀ ۱۳۵۰ به عنوان دهه انفجار قیمت نفت ،زمینه ساز مهمترین تحول در رابطه و نسبت جمعیت شهر و روستا بود. در سال ۱۳۶۰ جمعیت شهری برای اولین بار از جمعیت روستایی کشور بیشتر شد و بیش از ۵۰% از کل جمعیت کشور را به خود اختصاص داد. (۰۰۰/۶۳۰/۲۰ نفر جمعیت شهری درمقابل ۰۰۰/۱۹۵/۲۰نفر جمعیت روستایی) در طول دهه ۱۳۵۰ سهم جمعیت شهری از ۴۱ درصد به ۵۰درصد رسید. در سال های بعدنیز جمعیت شهری پیوسته در حال افزایش بود درحالی که جمعیت روستایی از سال ۱۳۷۰ به بعد سیر نزولی داشته و از ۲۴ میلیون نفر در سال ۱۳۷۰ به ۶/۲۱ میلیون نفر در سال ۱۳۸۷ کاهش یافته است.[۳۶۰]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از ابتدای قرن ۱۴ شمسی تا پایان دهه ۱۳۸۰ ، موقعیت شهر و روستا در جدول جمعیت جابجا شده است ؛ براساس ارقام جداول فوق، در سال ۱۳۰۰ شمسی جمعیت شهری ۲۸% از کل جمعیت کشور را تشکیل می‌داد اما در سال ۱۳۸۷ قاعده برعکس شده است، شهرها ۷۲ درصد از جمعیت را در خود جای داده و ۲۸% از جمعیت را روستائیان و عشایر تشکیل داده‌اند ، بیشترین تغییرا ت جمعیتی در این دوره مربوط به سال های شکل گیری اقتصاد نفتی می باشد
افزایش سریع جمعیت شهرها از یکسو ناشی از نرخ رشد بالای جمعیت است و از سوی دیگر از مهاجرت روستائیان به شهرها ناشی می‌گردد. تغییر تقسیمات کشوری و تبدیل‌شدن برخی روستاها به شهر نیز یکی از عوامل افزایش جمعیت شهری است. اما بخش عمده ای از افزایش جمعیت شهری ناشی از مهاجرت است، شاهد این امر تفاوت نرخ رشد جمعیت روستایی با جمعیت شهری و آمار مهاجران است. به عنوان مثال در سال ۱۳۵۳ جمعیت شهرها با نرخ ۵/۴ درصد و جمعیت روستایی با نرخ ۷/۱درصد رشد کرده است. در همین سال، ۱۶ درصد از جمعیت کشور به مهاجرت پرداخته‌اند.[۳۶۱] احداث شهرهای جدید، گسترش شهرها، ایجاد امکانات و تأسیسات در شهرها،‌ بهبود وضع بهداشت و افزایش جمعیت شهرها در نتیجه ی ارتقاء سطح بهداشت ، ایجاد انگیزه برای مهاجرت روستائیان به شهرها و سایر عوامل رشد شهرنشینی، به نوعی با نفت، درآمدهای نفتی و ساختار اقتصادی ناشی از صادرات نفت ارتباط دارند. برخی ابعاد رابطه نفت و شهرنشینی به شرح زیر می‌باشند:
آهنگ رشد جمعیت شهرنشین در دهه ۱۳۳۰ شمسی با دهه‌ های پیشین متفاوت بود. در این دهه همزمان با شتاب رشد جمعیت، تولید و درآمد نفت نیز سیر صعودی خود را آغاز کرد. تولید نفت در سال ۱۳۲۹ نسبت به سال قبل از آن حدود ۹۵درصد رشد کرد و به ۶۶۴ هزار بشکه در روز رسید. در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۳ در اثر تحریم نفت و ماجراهای ملی‌شدن صنعت نفت، میزان تولید به شدت کاهش یافت اما از سال ۱۳۳۴ افزایش تولید آغاز گردید. تولید نفت که در سال ۱۳۳۱ به ۲۰هزار بشکه در روز کاهش یافته بود، در سال ۱۳۳۹ به بالاتر از یک میلیون بشکه در روز رسید.[۳۶۲] رشد جمیت شهرها نیز در همین دهه شتاب گرفته است.
پدیدۀ شهرنشینی اگر بصورت غیرطبیعی و ازطریق مهاجرت بی‌رویه روستائیان و تبدیل نیروهای مولد بخش کشاورزی به حاشیه‌نشین‌های شهری صورت گیرد، مانع توسعه محسوب می‌گردد. در این بخش از پژوهش رابطه نفت، درآمدهای نفتی و ساختار اقتصادی ناشی از نفت با پدیدهایی مانند گسترش شهرها ، پیدایش شهرهای جدید ومهاجرت روستائیان به شهرها و ساکنان شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ مورد بررسی قرار می‌گیرد.
اگرچه مهاجرت از شهر به روستا و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ پدیده‌ای است که در همه کشورهای جهان سوم دیده می‌شود اما در کشورهای نفت‌خیز با شدت بیشتری رواج دارد. درمورد نحوه اثرگذاری نفت بر روند مهاجرت استدلال‌های مختلفی مطرح شده است: عده‌ای گفته‌اند، از آنجاکه شرکت‌های نفتی کارگران نسبتاً کم و با تخصص بالا را استخدام می‌کنند، بازار کاررا به سود بخش خدمات نامتوازن می‌سازند. در شهرها سود نفت انتظارات زیادی بوجود می‌آورد و روستائیان برای استفاده از مزایای زندگی شهری، به مهاجرت می‌پردازند.[۳۶۳] .همچنین نفت با تامین اعتبارات برنامه های عمرانی، به گسترش شهرها کمک می کند .علاوه بر آن،تضعیف کشاورزی در نتیجه بروز بیماری هلندی
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در گسیختگی شبکه استخراج و تمرکز مازاد اقتصادی کشور نقطه عطفی به حساب می‌آید، از این دوره به بعد با تداوم مدرنیزاسیون در مقیاس وسیع‌تر، زمینه تبدیل نفت به مهمترین منبع اقتصادی در سطح ملی و درنتیجه کاهش نقش کشاورزی در تولید داخلی و صادرات فراهم شد. در این دوره علی‌رغم گسترش نسبی فعالیت کشاورزی، مازاد اقتصادی حاصل از صادرات نفت به محور اصلی تحولات جامعه تبدیل شد. با گسترش تجارت خارجی،‌شهرها به محل تجارت جهانی و تمرکز درآمدهای نفت تبدیل گردیده و مستقل از مازاد تولید روستاها، رشد کردند.[۳۶۴] نرخ رشد سالانه جمعیت شهری که در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰، ۶۵/۱ درصد بود، در سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ به ۵۷/۴ درصد افزایش یافت.
دهه۱۳۴۰ نیز یکی از دوره های تبعیت رشد جمعیت شهری از تحولات قیمت و در آمد نفت می باشد. اگر چه در این دهه اصلاحات ارضی نیز به عنوان یک عامل جدید (در کنار نفت) به مهاجرت روستائیان و گسترش شهرنشینی کمک کرد اما برخلاف برخی تحلیل‌ها،‌ اصلاحات ارضی، تنها علت مهاجرت نبود. زیرا اصلاحات ارضی اگرچه قدرت سیاسی مالکان بزرگ را از آنها گرفت اما بخشی از زمین‌ها همچنان از تقسیم میان زارعان مصون ماند. براساس گزارش جان فوران، نیمی از زمین‌ها تقسیم نشد و در اختیار بزرگ مالکان باقی ماند (البته این یک اظهار نظر خوش‌بینانه است زیرا در برخی منابع ادعا شده است که فقط ۱۵درصد از زمین‌های بزرگ واگذار گردید) در پایان اصلاحات ارضی، ۱۳۵۰ نفر از مالکان هنوز بیش از ۲۰۰هکتار زمین داشتند و ۴۴ هزار نفر از آنها مالک ۵۰ تا ۲۰۰ هکتار زمین بودند،[۳۶۵] لذا خردشدن زمین‌ها (که به عنوان عامل مهاجرت روستائیان به شهرها مطرح می‌شود) بصورت ناقص انجام شده است.
مسأله دیگری که در مورد بزرگ نمایی نقش اصلاحات ارضی در مهاجرت روستاییان به شهرها قابل طرح است این است که افزایش روند مهاجرت روستائیان در دهه ۱۳۳۰ و قبل از اجرای اصلاحات ارضی آغازشد ، از سوی دیگر در دهه ۱۳۵۰ که هیچ برنامه‌ای در مورد اراضی اجرا نشد، روند مهاجرت نه تنها متوقف نگردید بلکه نسبت به دهه ۱۳۴۰ با سرعت بیشتری استمرار یافت. بنابراین شهرنشینی در دهه ۱۳۴۰ تحت تأثیر دو عامل مکمل تشدید گردید:
الف- اصلاحات ارضی که موجب کاهش وابستگی بخشی از روستائیان به روستای محل سکونت آنها و افزایش دافعۀ روستاها گردید.
ب-افزایش درآمد نفت که باعث عمران و آبادانی شهرها ، ایجاد مشاغل صنعتی و خدماتی در شهر، افزایش جاذبه‌های رفاهی و تفریحی شهرها وافزایش انگیزۀ مهاجرت گردید .
نفت همچنین با ارتقاء سطح بهداشت و کاهش مرگ و میر کودکان، نرخ رشد جمعیت شهری را که بیشتر از روستائیان از درآمدهای نفت بهره می‌بردند، افزایش داد. برنامه دوم توسعه که مهمترین منبع تأمین هزینه‌های آن، پول نفت بود، زیرساخت‌های شهری را تجهیز کرد؛ از کل بودجه ۱/۱ میلیارد دلاری این برنامه ۳۵درصد برای احداث راه‌آهن، جاده، بندر و فرودگاه و حدود ۱۴درصد برای گسترش صنایع درنظر گرفته شده بود. بنابراین ۴۹% از بودجۀ برنامه دوم توسعه به اموری تعلق گرفته بود که اجرای آنها مستلزم بکارگیری تعداد زیادی نیروی انسانی بود و این نیرو عمدتا ازطریق مهاجرت روستائیان به شهرها تأمین می‌شد. در این دورۀ ۶ساله،‌در هر سال حدود ۱۵۳ هزارنفر مهاجرت کرده‌اند و نرخ مهاجرت نسبت به دورۀ قبل از آن، حدوداً ۱۰ برابر شده است . در این دوره مجموعا حدود ۹۱۸ هزارنفر ازطریق مهاجرت به جمعیت شهرها اضافه شده است.[۳۶۶]
نکته دیگری که درمورد نقش اصلاحات ارضی باید مدنظر قرار داد این است که تحرک محیطی صرفاً به مهاجرت روستائیان به شهرها محدود نمی‌گردد. بخشی از جابجایی شامل مهاجرت از شهرهای کوچک به مرکز استان و بخشی دیگر به مهاجرت از یک استان به استان دیگر اختصاص دارد. در انواع اخیر، اصلاحات ارضی نقش چندانی نداشته اما نفت در افزایش جاذبه مراکز استانها و شهرهای بزرگ نقش اساسی داشته است.
لذا در کنار اصلاحات ارضی که در دهه ۱۳۴۰ صورت گرفت ،‌ افزایش قیمت نفت در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰نیز با پیامدهایی مانند: عمران شهری، افزایش میزان سواد روستائیان و جابجایی آنها برای استفاده از توان و مهارت خود و … زمینه‌های گسترش شهرنشینی را فراهم کرد.
حاصل عملکرد این عوامل، افزایش درصد شهرنشینان از کل جمعیت در پایان دهه ۱۳۴۰ بود. سهم شهرنشینان از جمیعت که در سال ۱۳۴۰، ۵/۳۴ درصد بود در سال ۱۳۵۰ به ۳/۴۱ درصد رسید.
در دهه ۱۳۵۰ اولین شوک نفتی روی داد و قیمت نفت در سال ۱۳۵۲ ،۴ برابر شد، مهاجرت به شهرها و نرخ رشد جمعیت شهری نیز در این دهه تشدید گردید و در پایان این دهه، برای اولین بار جمعیت شهرها از جمعیت روستاها بیشتر شد. وجه بارز دهه ۱۳۵۰ صنعتی‌شدن شهرها بود. صنایع جدید که احداث آنها در دهه ۱۳۴۰ با بهره گرفتن از درآمد نفت آغاز شده بود، در دهه ۱۳۵۰ به دوره بلوغ رسیدند و به مأمن روستائیان فقیر و فاقد درآمد تبدیل شدند.
صنعتی‌شدن ، علاوه بر ایجاد اشتغال در شهر ، الگوهای زندگی شهری را دگرگون کرد. زندگی مدرن شهری ارائه ی برخی خدمات آموزشی ، رفاهی و … را به دنبال داشت . مؤسسات جدیدی بوجود آمد که به دلیل پیروی از اصول اقتصاد آزاد، در مناطق پرجمعیت ( شهرها ) دایر می شدند و روستائیان برای بهره مندی از خدمات این دسته از موسسات به شهرها روی آوردند
تمرکز صنایع جدید در شهرها، نقش محوری روستا در اقتصاد را به شهر واگذار کرد.
صنایع جدید علاوه بر جذب نیروی کار، باعث ایجاد مشاغل جانبی، رونق ساخت و ساز مسکن، و گسترش اصناف و مشاغل توزیعی گردید و گسترش صنعت عمدتاً در سایه درآمد هنگفت نفت امکان‌پذیر شد. از مجموع اعتبارات برنامه پنجم توسعه که در این دوره اجرا شد، ۴۱ درصد به صنعت و ۸/۲۲درصد به بخش ساختمان اختصاص یافت لذا این برنامه نیز مانند برنامه‌های پیشین جاذبه‌های شهری را افزایش داد. در نتیجۀ گسترش صنعت توسط نفت وافزایش دافعه‌های روستاها نرخ مهاجرت روستایی به رقم ۲% رسید. این رقم در تاریخ ایران بی‌سابقه بود. متوسط تعداد مهاجرین روستایی در سال های ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ (دوره جهش قیمت نفت) ۳۷۳ هزارنفربود که حدود ۷۶هزار نفر بیشتر از متوسط سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ می باشد. قدرمطلق مهاجرین در این سالها حتی نسبت به سالهای بعد از انقلاب که جمعیت کشور افزایش یافته بود، بیشتر است؛ در حالی که متوسط مهاجرت در این سال ها ۳۷۳هزار نفر بود، در فاصله ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ این رقم به ۳۶۴هزار نفر کاهش یافت.[۳۶۷]
وجود رابطه همزمانی میان رشد درآمد نفت و مهاجرت به شهرها منحصر به دهه های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ نیست، در سال های بعد از انقلاب نیز دوره های افزایش درآمد نفت کارکرد مشابهی داشته و علاوه بر افزایش جمعیت شهری ،کاهش جمعیت روستایی را در پی داشته است. روند افزایش مهاجرت بویژه در دهه ۱۳۷۰ که از دوره های رونق نفتی می باشد، چشمگیر است. علی‌رغم هزینه‌های هنگفتی که برای کاهش فاصله میان زندگی شهری و روستایی در دهه ۱۳۶۰ شمسی صورت گرفت، در دهه ۱۳۷۰ برای اولین بار در تاریخ یکصدساله کشور، روند رشد جمعیت روستایی سیر نزولی یافت. جمعیت روستاهای ایران در سال ۱۳۵۰، حدود ۱۷ میلیون نفر، در سال ۱۳۶۰، ۲۰ میلیون نفر و در سال ۱۳۷۰، ۲۴ میلیون نفر بود. در تمام این سالها اگرچه نرخ رشد جمعیت روستایی کمتر از جمعیت شهری بود اما جمعیت روستاها پیوسته در حال افزایش بود. برای اولین بار در سال ۱۳۷۰، جمعیت روستایی کشور نسبت به سال قبل از آن، ۱۲۰ هزار نفر کاهش یافت. این روند تا سال ۱۳۸۷ ادامه داشته است (جدول شماره ۳)
حتی درسالهای دهه ۱۳۴۰ که برنامه اصلاحات ارضی اجرا شد و دو عامل اصلاحات ارضی و نفت بصورت همزمان، پدیده مهاجرت روستائیان را تحت تأثیر قرار دادند، چنین پدیده ای رخ نداد. اما در دهه ۱۳۷۰، با وجود برخورداری بسیاری از روستاهای کشور از آب لوله کشی، برق، جاده، مدرسه وخدمات گوناگون و با وجود جهت گیری سیاست های کلی نظام در مورد حمایت از روستائیان و مناطق محروم، جمعیت روستاها سیر نزولی خود را آغاز کرده است.
د. درمورد نحوه اثرگذاری نفت بر روند مهاجرت استدلال‌های مختلفی مطرح شده است: عده‌ای گفته‌اند، از آنجاکه شرکت‌های نفتی کارگران نسبتاً کم و با تخصص بالا را استخدام می‌کنند، بازار کاررا به سود بخش خدمات نامتوازن می‌سازند. در شهرها سود نفت انتظارات زیادی بوجود می‌آورد و روستائیان برای استفاده از مزایای زندگی شهری، به مهاجرت می‌پردازند.[۳۶۸] .همچنین نفت با تامین اعتبارات برنامه های عمرانی، به گسترش شهرها کمک می کند .علاوه بر آن،تضعیف کشاورزی در نتیجه بروز بیماری هلندی
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در گسیختگی شبکه استخراج و تمرکز مازاد اقتصادی کشور نقطه عطفی به حساب می‌آید، از این دوره به بعد با تداوم مدرنیزاسیون در مقیاس وسیع‌تر، زمینه تبدیل نفت به مهمترین منبع اقتصادی در سطح ملی و درنتیجه کاهش نقش کشاورزی در تولید داخلی و صادرات فراهم شد. در این دوره علی‌رغم گسترش نسبی فعالیت کشاورزی، مازاد اقتصادی حاصل از صادرات نفت به محور اصلی تحولات جامعه تبدیل شد. با گسترش تجارت خارجی،‌شهرها به محل تجارت جهانی و تمرکز درآمدهای نفت تبدیل گردیده و مستقل از مازاد تولید روستاها، رشد کردند.[۳۶۹] نرخ رشد سالانه جمعیت شهری که در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰، ۶۵/۱ درصد بود، در سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ به ۵۷/۴ درصد افزایش یافت.
دهه۱۳۴۰ نیز یکی از دوره های تبعیت رشد جمعیت شهری از تحولات قیمت و در آمد نفت می باشد. اگر چه در این دهه اصلاحات ارضی نیز به عنوان یک عامل جدید (در کنار نفت) به مهاجرت روستائیان و گسترش شهرنشینی کمک کرد اما برخلاف برخی تحلیل‌ها،‌ اصلاحات ارضی، تنها علت مهاجرت نبود. زیرا اصلاحات ارضی اگرچه قدرت سیاسی مالکان بزرگ را از آنها گرفت اما بخشی از زمین‌ها همچنان از تقسیم میان زارعان مصون ماند. براساس گزارش جان فوران، نیمی از زمین‌ها تقسیم نشد و در اختیار بزرگ مالکان باقی ماند (البته این یک اظهار نظر خوش‌بینانه است زیرا در برخی منابع ادعا شده است که فقط ۱۵درصد از زمین‌های بزرگ واگذار گردید) در پایان
یکی از مهمترین عوامل این پدیده اجتماعی را می توان در برنامه های اقتصادی و عمرانی مبتنی بر درآمد نفت، جستجو کرد. از سال ۱۳۶۸ دولت جدید با رویکرد اقتصاد - محور، بویژه سرمایه گذاری و اجرای پروژه های عمرانی بجای هزینه های جاری، روی کار آمد. در این دوره سیاست های حمایتی و سیاست اقتصاد ی مبتنی بر جیره بندی و یارانه های دولتی کمرنگ شد و روستائیان که تا پیش از آن، از سوبسید کالاهای اساسی و خدمات عمرانی رایگان دولت بهره مند می شدند، با برخی مشکلات مالی مواجه گردیدند. از سوی دیگر اجرای پروژه های عمرانی کلان، به زندگی شهری رونق بخشید. اجرای این برنامه‌ها جز به مدد نفت امکان پذیر نبود، درآمد نفت درست از اوایل همین دوره (سال ۱۳۶۹) سیر صعودی یافت. براساس ارقام جدول شماره ۴، در سال ۱۳۶۹ درآمد کشور از محل فروش نفت نسبت به سال قبل، به بیش از دوبرابر افزایش یافت. در سال۱۳۷۲ نیز درآمد نفت طی یک جهش که از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۲ بی نظیر بود، ۳ برابر شد.
جدول شماره ۳- تحولات جمعیت روستایی در سال های بعد از انقلاب اسلامی[۳۷۰]

سال

جمعیت روستایی (به هزار نفر)

سال

جمعیت روستایی (به هزار نفر)

۱۸۷۷۷

۱۳۷۳

۲۳۵۹۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...