دانلود فایل پایان نامه : دانلود مطالب در مورد بررسی جرم بغی از ... |
ولی پس از شکست ناکثین، حضرت علی(ع) آنان را از مجازات عفو میکند واین برخورد حضرت بیانگر آن است که ۱ - بغات پس از پایان جنگ قابل مجازات هستند، زیرا شخصی سزاوار مجازات نباشد، عفو او معنا ندارد و ۲- این که این مجازات از نوع تعزیر است؛ زیرا اگر مجازات اینها قصاص بود، این حق اولیای دم بود که تصمیم به اجرای مجازات یا عفو بگیرند، ولی در اینجا حضرت تصمیم میگیرند که آنان را عفو کند.
شیخ مفید نقل میکند: «پس از پیروزی علی (ع) بر ناکثین، آن حضرت در جمع شکست خوردگان به سخنرانی پرداخت و بعد از حمد و ثنای خداوند و این که او اهل رحمت، مغفرت و عفو نسبت به بندگان مطیع خود است و عذاب و عقاب او برای گناهکاران است، خطاب به حاضرین فرمود: ای مردم بصره! چه می اندیشید و با شما چگونه رفتار کنم، شما بیعت با من را شکستید و دشمن را بر ضد من یاری دادید؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این حال، مردی ایستاد و گفت: ما گمان نیکی از تو داریم و می بینیم که پیروز شده ای و قدرت داری. پس اگر ما را مجازات کنی ما سزاوار آن هستیم، زیرا نافرمانی کردیم و اگر گذشت نمایی، گذشت نزد خدای متعال محبوبتر است.
آنگاه حضرت فرمود: از مجازات شما گذشتم، ولی از فتنه بر حذر باشید و شما نخستین شهروندانی هستید که بیعت را شکسته، وحدت جامعه را خدشه دار کردهاند (شیخ مفید؛ الارشاد، ج۱، ص ۲۵۲).
« وقتی دیدند که شکست خوردند، از من تقاضای عفو کردند و من نیز پذیرفتم و از مجازات آنان گذشتم و حق و دستور پیامبر را درباره شان اجرا کردم» (همان، ج۱، ص ۲۵۴).
بنابراین بغات پس از جنگ قابل تعزیری هستند و امام میتواند آنان را از این مجازات عفو کند.
۲-۸- احکام باغیان
۲-۸-۱- احکام برخورد با باغیان
احکام برخورد با باغیان در فقه اسلامی، متناسب با این که باغی جزو کدام دسته از بغات قرار میگیرد، فرق میکند. قبل از شروع بحث توجه به چند مقدمه ضروری است:
اوّل- فرق ماهوی جدّی جزای اسلام با همۀ حقوق جزایی دیگر، نگاه به اخرت و کیفر و پاداش الهی است که نیت و قصد جزء ارکان اصلی آن است مجازات در این دین براساس اِعمال و اَعمال بر مبنای نیّات سنجیده میشود، این جملۀ معروف از علی (ع) در مورد خطرناکترین دشمنانش، حاکی از روح بلند بالاترین و والاترین حاکم صالح اسلامی- بعد از پیامبر اکرم (ص) است:
«لا تقتلوا الخوارج من بعدی فانّه لیس من طلب الحقّ فأخطاء کمن طلب الباطل فأدرکه»
پس از من خوارج را نکشید، زیرا آن کس که جویای حق است ولی بیراهه میرود مانند آن کس که به دنبال باطل میرود و به آن میرسد نیست.
باغی که براساس تأویلی اشتباه و نادرست است از دین و یا واقعیتهای پنهان از نظر و دید سطحی نگر و یا شعارهای دروغین اصلاح طلبی عدهای دنیا پرست اغفال شده و علیه حکومت اسلامی و حاکم آن دست به نافرمانی و طغیان و یا شورش زده است، مستوجب مجازات میشود؛ زیرا براساس شرع حق چنین عملی را نداشته و دعوت به صلح و آرامش را اجابت نکرده و در عوض بیان نظرات از طریق روش صحیح و نصیحت و خیرخواهی، عَلَم مخالفت برافراشته و زمینه را برای دشمنان حاکمیّت اسلام فراهم ساخته است، امّا مسلمان بودنش از یک سو، و جاهل و یا غافل بودنش و انگیزۀ اصلاحطلبی- و به تعبیر روز، شرافتمندانهاش- سبب میشود که در برخورد با او ارفاقی را در نظر بگیرند. این نحوۀ برخورد، از امتیازات دین مبین اسلام است که به حکومتهایی که با نام او در زمین ایجاد گردیده توصیه میکند که در برخورد با مخالفان از طریق انصاف و عدالت و در برخی موارد امتنان و کرامت و بزرگواری خارج نشود.
دوّم- جاری کردن حکم باغی در مورد وی به عنوان مفسد فی الارض و یا به عنوان محارب مؤاخذه خواهند شد و در میان مجازاتهای اسلامی، سختترین مجازات، حدّ محارب میباشد. با توجه به این دو مقدّمه احکام برخورد باغیان را بیان میکنیم:
احکام باغیان به دو دسته تقسیم میشود:
۱٫قبل از شورش مسلحانه و اقدام به جنگ.
۲٫بعد از شورش مسلحانه و اقدام به جنگ.
۲-۸-۲- ۱- قبل از اقدام به جنگ
اول: تجمع و بیان عقاید خود و تبلیغ اهداف و نظراتی که دارند، برای آنها جایز است.
مرحوم کاشفالغطاء میگوید: « نباید بر کسی که در ضمیر و درون خود بغی را پنهان داشته و چیزی اظهار نمیدارد و یا فقط اظهار عدم اطاعت و بغی به صورت زبانی میکند مورد تعرض قرار گیرد» (کاشفالغطاء، کشفالغطاء، ص ۴۰۴).
البته اگر این عمل تحت عنوان دیگری جرم باشد، حکومت اسلامی با او مقابله خواهد کرد؛ چنان که سایر دولتها چنین فردی را با عنوان مجرم سیاسی تحت تعقیب قرار میدهند. همچنین اگر تبلیغات خطرناک بوده و برای نظام اسلامی در حدّ براندازی و سرنگونی باشد، به عنوان شروع به محاربه (خامنهای، سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه امیر کبیر تهران، اسفند ماه سال ۱۳۷۹) و یا بغی میتوان او را مشمول مجازات محاربه و یا مجازات تعزیری مثل حبس و توقیف و یا مجازاتهای دیگر دانست (عوده، التشریع جنائی الاسلامی، ترجمۀ اکبر غفوری، حقوق جنائی اسلام، ج۱، ص ۱۴۱).
آیه ا… سید اسماعیل صدر میگوید: آزادی اجتماع و تبلیغ و نرمش تا زمانی است که خطری برای نظام اسلامی و مسلمانان در بر نداشته باشد، امّا در صورتی که نرمش در مقابل باغیان موجب تقویت اهل بغی و تضعیف اهل حق شود، نرمش در مقابل آنان جایز نیستو از نظر حقوق اجتماعی تا زمانی که دست به شورش نزدهاند، مانند سایر شهروندان از حقوق و آزادی برخوردار هستند. سیرۀ علی (ع) در برخورد با مخالفان این گونه بوده است.
دوم-دارای مسئولیت جنایی و مدنی است:
علامه حلّی پس از ذکر مسئولیت باغی، در مورد ضمان اموال و یا نفوسی که قبل از جنگ تلف نموده است ادعای اجماع می کند (علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص ۹۸۶).
عبدالقادر عوده، یکی از صاحبنظران در این مورد، چنین میگوید:
اگر شخص ( منظور باغی است) در گفتار و یا دعوت خود قبل از شورش مسلحانه اقدام به جنگ، با نصوص شرعی مخالفت کند، نسبت به جرم خود به عنوان جرم عادی مجازات میشود: اگر قذف کند حد میخورد و اگر دشنام دهد تعزیر میشود (عوده به نقل از غفوری، حقوق جزائی اسلام، ص ۱۴۱).
سوم- دارای حق استفاده از مجامع عمومی است:
هنگامی که خوارج زبان به اعتراض علیه امام علی (ع) گشودند، با قرار دادن این حق حقوق مخالفان خود را برشمرد و فرمود «لانمنعکم مساجد الله ان تذکرو فیها اسم الله» ما شما را از حضور در مساجد منع نمیکنیم. مسجد در دین اسلام مظهر مجامع عمومی است و علی (ع) با این جمله، حق استفادۀ از مجامع عمومی را جزو حقوق آنها اعلام نمود (شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص ۲۶۹).
چهارم- حق استفاده از درآمدهای عمومی:
«لانمنعکم الفیءَ ما دامت ایدیکم معنا» شما را از بیتالمال محروم نمیکنیم تا زمانی که دستتان با ماست (یعنی تا زمانی که دست شما علیه ما نیست و از دست که مظهر قدرت است علیه ما استفاده نکردهاید) میتوانید از درآمدهای عمومی استفاده نمایید.
با این بیان یکی دیگر از حقوقی که علی (ع) به عنوان حاکم اسلامی برای مخالفان میشمارد، حق استفادۀ از درآمدهای عمومی است (همان).
پنجم- عدم شروع به جنگ از طرف ما:
«لانبدئکم بالقتال»؛ ما شروع به جنگ نمیکنیم (همان): و آغازگر جنگ نخواهیم بود از جمله حقوقی که علی آن را بر خورد و حکومتهای اسلامی لازم میداند، شروع نکردن به جنگ مسلحانه از طرف حکومت است. البته این سخن به معنی عدم آمادگی و سامان ندادن از اقدامات تأمینی و بازدارنده برای حکومت نیست. پس زمانی که علائم و نشانههایی از حرمت مسلّحانه دیده شد، میتون با استفادۀ از این حق و برای غافلگیر نشدن در برابر دشمن مسائل لازم را رعایت نمود که در غزوات وسرایای پیامبر این جنبه به خوبی مشاهده میشود.
ششم- لزوم حل مسالمتآمیز اختلاف:
با توجه به آیه شریفه ۹ سورۀ حجرات که در آن قبل از امر به جنگ، دستور به صلح داده شده است، حکومت اسلامی وظیفه دارد برای حلّ اختلاف به صورت مسالمتآمیز اقدام نماید، سیرۀ علی (ع) در جنگ با باغیان نیز اینگونه بوده است.
شافعی، یکی از ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنت، میگوید:
پیش از جنگ با باغیان، از علت قیامشان سؤال میکنیم: اگر گفتند بر آنها ظلم شده در صورتی که برای این گفتار دلیل و شاهدی داشتند از آنان رفع ظلم میشود و گرنه، به اطاعت از امام عادل اتحاد، و جلوگیری نکردن از اجرای احکام حکومت فرا خوانده میشوند. اگر چنین کردند از آنها پذیرفته میشود و در صورت امتناع، تهدید به جنگ میشوند و در صورت پافشاری بر امتناع، با آنها جنگیده میشود. و اگر مناظره را نپذیرفتند این شرط ساقط میگردد و بدون مناظره، جنگ با آنان شروع میشود (شافعی، کتاب الأم، ج۴، ص ۲۱۸).
شیخ طوسی در این خصوص میگوید:
جنگ با بغات جایز نیست تا این که امام کسی را برای مناظره و جست و جوی علت مخالفت نزد آنان بفرستد. تا اگر حقشان تضییع شده بود آن را ترمیم کند و چنانچه شبههای داشتند، برطرف نماید، پس از این اگر دست از قیام برداشتند که مطلوب حاصل شده، و گرنه با آنان میجنگد؛ زیرا خداوند قبل از امر به جنگ به صلح نموده است:
«فأصلحوا بینهما فإن بغت… فقاتلوا» و از سیرۀ علی (ع) نیز ثابت میشود که قبل از این مرحله با آنان جنگ نمیشود» (شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص ۲۶۵).
علامه حلّی نیز عبارتی شبیه همین مضمون دارد و به آن میافزاید که اگر امکان چنین مذاکره و گفت و گویی نبود این وظیفه و شرط ساقط میشود» (علامه حلی، تذکره الفقها، ج۱، ص ۲۵۴).
هفتم-موافقت با تقاضای مهلت:
در صورتی که بغات از حاکم اسلامی در خواست مهلت کنند تا دربارۀ اقداماتشان بیشتر بیندیشند، پس از تأیید شدن این ادعا، این زمان در اختیار آنها قرار داده میشود.
شیخ طوسی (قدس ره) میگوید: «اگر زمان در خواستی کوتاه باشد، به آنان فرصت داده میشود؛ زیرا در آن مصلحت وجود دارد امّا در صورتی که زمان طولانی را درخواست کنند، امام دربارۀ این تقاضا تحقیق میکند که اگر برای حیله، و سازماندهی و تکمیل نیروست. این مهلت به آنها داده نمیشود، و اگر قصدشان اندیشیدن است و چنین امیدی وجود داشت به آنان مهلت میدهد» (شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص ۲۷۱).
۲-۸-۲-۲- بعد از اقدام به جنگ (شورش مسلحانه)
اگر بعد از دعوت به صلح و آرامش و گفت و گو برای حل مسالمتآمیز اختلاف، بر قصد خود پافشاری نمودند و به اطاعت از حکومت اسلامی گردن ننهادند، دولت اسلامی به عنوان آخرین راه برای حل این مشکل با تمام قدرت شورشیان را سرکوب خواهد کرد و در این راه از تمام قوای خود بهره خواهد گرفت و با توجه به صریح آیۀ قرآن و روایات و کلمات فقها برخورد نطامی با بغات واجب میگردد.
الف. انواع برخورد نظامی
چون هدف از مقابله با باغیان، دفاع از حریم و کیان حکومت اسلامی است نه قتل و کشتار مسلمانان؛ استفاده از سلاحهای کشتار جمعی مثل آتش و منجنیق جایز نیست به دلیل اینکه این سلاحها باعث کشته شدن کسانی که جنگ نمیکنند نیز میشود اما در صورت احتیاج و اضطرار مانند آنکه در محاصرۀ آنها قرار گرفتهاند و نمیتوانند خود را بدون استفاده از این سلاحها از دست باغیان خلاص نمایند، جایز میگردد (علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص ۹۸۶).
در صورت استفادۀ باغیان از این سلاحها، میتوان مقابلۀ به مثل نمود (همان).
ب. احکام برخورد نظامی
فقها مسائل مربوط به برخورد نظامی و احکام آن را با توجه به تقسیم باغیان به دو گروه سازمان یافته و دارای تشکیلات و باغیان بدون سازمان و تشکیلات بیان کردهاند. امّا قبل از شروع بحث، توجه به نکاتی لازم است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1400-09-29] [ 05:59:00 ق.ظ ]
|