کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



تعریف عملیاتی: به تمامی برنامه هایی که فرد برای آینده خود پیش بینی می کند و به خاطر تحقق آن چشم از لذتها و منافع آنی می بندد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۷-۴٫ میزان اعتماد به فضای مجازی:

اعتماد اجتماعی:
تعریف مفهومی:به معنای تائید، پذیرش، اطمینان و همکاری فرد و پیرامون به شکل متقابل است. بی اعتمادی در واقع به مفهوم داشتن روحیه سوء ظن و بدبینی توام با عدم اطمینان و شک و تردید نسبت به افراد و اشخاص است که فرد با آنان ارتباط متقابل و تنگاتنگ و مستمرو روزانه دارد.(محسنی تبریزی، ۱۳۷۵)
تعریف عملیاتی: اعتماددلالت بر انتظارات ، تعهدات اکتسابی و تایید شده ای دارد که افراد نسبت به یکدیگرو نسبت به به سازمان و نهاد خود در روابط متقابل دارند.شاخصهای که در این تحقیق در مورد اعتماد اجتماعی بررسی می شود به سه شکل می باشد:
۱- اعتماد بین فردی (افراد آشنا)۲- اعتماد تعمیم یافته (اعتماد به بیگانگان )۳- اعتماد مدنی (سازمانها یا نهادها).
اعتماد بین فردی:منظور از اعتماد بین فردی اعتماد به خانواده ، خویشاوندان ، نزدیکان و دوستان است.
اعتماد تعمیم یافته:منظور از اعتماد تعمیم یافته اعتماد به افراد غیر از خویشاوندان و آشنایان است.
اعتماد مدنی:اعتماد به سازمانها و نهادهایی است که فرد به طور روزمره با آن در ارتباط است.

۱-۷-۵٫ زیرساختهای اینترنتی:

مفهومی:به مجموعه ابزارها و امکاناتی که زمینه استفاده بهتر و بیشتر از فضای مجازی و اینترنت را در میان سازمانها فراهم می سازد.
عملیاتی:به کلیه امکانات و ابزارها و امکاناتی شامل رایانه ، اینترنت پر سرعت ، ونرم افزارها ی مناسب اطلاق می شود.

۱-۷-۶٫ محدودیتهای قانونی:

مفهومی: به مجموعه محدودیتهای که در سازمانها و نهادهای ایرانی در جهت استفاده از اینترنت و فضای مجازی اعمال می گردد.
عملیاتی:شامل محدودیتهای اداری ، محدودیتهای سازمانی که ناشی از هزینه و محدودیتهای زمانی ، ابزار و ساختاری می باشد.

۱-۷-۷٫ نوع جذب مخاطبین:

مفهومی:سازو کارهای که باعث جذب اعضاء و داوطلبانی می گردد که حاضرند به صورت داوطلبانه در فعالیتهای سمن ها مشارکت کنند.
عملیاتی:مخاطبین را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی نمود:۱- رسمی: افرادی که به طور قانونی عضو می شوند و به صورت همیشگی فعالیت می نمایند. ۲- غیررسمی: افرادی که برای برنامه های خاص وموردی مشارکت می کنند و نوع فعالیت آنان موقتی می باشد.

۱-۷-۸٫ عدم آشنایی اعضاء:

مفهومی:عدم آگاهی و علم کافی اعضای سمنها با علم استفاده از اینترنت و فضای مجازی و فناوریهای نوین
عملیاتی:نداشتن متخصصین حوزه اینترنت در بین اعضای سمنها ، عدم آشنایی اعضای دائمی سمنها با اینترنت و فضای مجازی و عدم تمایل اعضائ به فراگیری اینترنت و فضای مجازی.
۱-۷-۹٫ جوان: به کلیه زنان و مردان ایرانی ۱۵ تا ۲۹ ساله کشور جوان اطلاق میگردد.
۱-۷-۱۰٫ فضای مجازی،: منظور ار فضای مجازی سایتهای اینترنتی از قبیل وبلاگها، وب سایت‌ها و … است که جوانان یا به عنوان ذیسهمان آن به شمار میروند یا ذینفعان آن.
۱-۷-۱۰٫ سازمان غیر دولتی (سمن ): اصطلاح سازمان غیردولتی به معنایی که امروزه در سطح بین‌المللی مصطلح شده است،سابقه بسیار اندکی در ایران دارد. « ان جی او»‌ها به معنای سازمان‌های غیردولتی و به تشکل‌ها، انجمن‌ها ، کانون‌ها و نهادهای مردمی گفته می‌شود ودر ایران جهت تطبیق بیشتر رویکردها و جهت‌گیری‌ها با شرایط داخلی وبومی‌سازی بهتر این سازمان، واژه سمن را جایگزین « ان جی او» کرده‌اند. سمن، مخفف و کوتاه شده «سازمان‌های مردم نهاد» است. سازمان غیر دولتی به آن نوع سازمانی گفته می شود که توسط دولت ایجاد نشده و کنترل نشود. از نظر دولت هر سازمانی که در دیوانسالاری گسترده دولتی سهمی ندارد ، سازمان غیر دولتی تلقی می شود. گروهی از افراد را که به طور داوطلبانه و با هدف غیر انتفاعی گرد هم می ایند و در سطح محلی ، ملی ، بین المللی ، فعالیت می کنند سازمان غیر دولتی گفته می شود
۱-۷-۱۱٫ سازمان غیر دولتی جوانان: سازمانی است با اهداف خیر خواهانه ، دارای شخصیت حقوقی مستقل، غیر دولتی و غیر انتفاعی که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایشهای غیر سیاسی و بر اساس قانونمندی و اساسنامه مدون و رعایت چهارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد ایین نامه های اجرایی آن فعالیت می کند. این تشکل توسط جوانان تشکیل می شود و توسط خود آنها نیز اداره می شود.

فصل دوم:

ادبیات نظری تحقیق

۲-۱٫ مقدمه

همانطور که در فصل اول و در بیان مسئله تحقیق بیان شد، هدف اصلی در این پژوهش بررسی پتانسیل ها و قابلیت‌های فضای مجازی (اینترنت) و بررسی برخی از ویژگی‌های فردی اعضای سمن‌های جوان، به عنوان عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی آنها در اینترنت می باشد.
در این فصل که با عنوان مروری بر ادبیات نظری تحقیق می باشد سعی می شود تا مهمترین مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با اهداف وفرضیات تحقیق مورد بررسی قرار گیرد و نظریه‌های مرتبط با موضوع تحقیق مورد استفاده قرار گیرد. در این فصل ابتدا به تحقیقات پیشین خواهیم پرداخت و تحقیقاتی که در زمینه اینترنت (فضای مجازی) و سازمان‌های غیر دولتی (سمن ها) انجام شده است را به طور مختصر مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به مفاهیم تحقیق یعنی سازمان‌های غیر دولتی و به خصوص سازمان‌های غیر دولتی جوان می پردازیم و برای آشنایی بیشتر با این مفاهیم سعی می کنیم تا تعاریف مختلف، کارکرد ها و ماهیت و اهداف این گونه سازمان ها را مورد بررسی قرار قرار دهیم. پس از آن به اینترنت و فضای مجازی اشاره خواهیم کرد و مفاهیم و کارویژه‌های آن را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
در انتها در چارچوب نظری تحقیق به تئوری‌های مشارکت خواهیم پرداخت و نظریه هایی که در این تحقیق می توانند برای سوالات و فرضیات تحقیق مورد استفاده قرار گیرند آورده می شوند.

۲-۲٫ مفاهیم و دیدگاه های نظری تحقیق

۲-۲-۱٫ تعریف سازمان‌های غیر دولتی

در خصوص سازمان‌های مردم نهاد، تعریفی که پذیرش و مقبولیت عام داشته باشد وجود ندارد. وجود برداشت ها و تعاریف گوناگون در خصوص این سازمان ها بررسی ابعاد متفاوت آن را با دقت بیشتری همراه ساخته است، لذا تنوع سازمان‌های مردم نهاد با هرگونه تعریف ساده انگارانه آن مغایر است.
سازمان‌های غیر دولتی دارای نمودها و ظواهر بسیار متنوعی هستند. اگر بخواهیم تعریف وسیعی را اتخاذ کنیم طیف گسترده ای از مساجد، هیأت‌های مذهبی، ساخت ها، گروه ها و حتی مافیا را در بر می گیرد.
بنابراین، تنوع سازمان‌های غیر دولتی هرگونه تعریف و طبقه بندی ساده و واقعی آن را دشوار می سازد. به همین دلیل شناخت و بررسی سازمان‌های مردم نهاد امری پیچیده تلقی می شود. شاید یکی از مهمترین علل دشواری در تشریح، ماهیت و تعریف چیستی سازمان‌های غیر دولتی ناشی از منفی بودن واژه سازمان غیر دولتی است. واژه سازمان غیر دولتی واژه ای منفی است، یعنی بجای آنکه دلالت برچیزی داشته باشد که یک سازمان «هست»، دلالت بر یک چیزی دارد که یک سازمان نیست و یا فاقد آن است. همین امر خود باعث شده تا واژه سازمان غیر دولتی تعداد عظیم و گستره وسیعی از سازمان ها که به لحاظ ساختاری و کارکردی بسیار نامتجانس و نامرتبط هستند را در برگیرد.به همین دلیل در سال‌های اخیر در کشور ما واژه «سازمان‌های مردم نهاد» به جای واژه «سازمان‌های غیر دولتی» متداول شده است که به صورت مخفف «سمن» نیز ذکر می شود که در واقع دلالت بر اثبات یک سازمان دارد که برخواسته از مردم است و تا حدودی می توان ادعا کرد که عبارت دقیق تری نسبت به واژه سازمان غیر دولتی است اما با وجود استعمال این واژه همچنان نمی توان انتظار ارائه تعریف دقیق و مشخص از این سازمان ها داشت و دایره آن ها را روشن کرد.
عامل دیگری که ارائه تعریفی معنادار از سازمان‌های غیر دولتی را دشوار می سازد عبارت از تفاوت ها و گوناگونی هایی است که در سنت ها و ساختارهای حقوقی ملت‌های مختلف در رابطه با چیستی یک سازمان غیر دولتی و اجزای تشکیل دهنده آن و الزامات و شرایط مقرر برای ایجاد و فعالیت آن ها وجود دارد. زیرا این موضوع هر گونه مقایسه دقیق سازمانهای غیر دولتی بین کشورها را دشوار می سازد.
علاوه بر این ها، تنوع وسیع روابط متغیر بین سازمان‌های غیر دولتی، دولت و بازار در بسترهای مختلف موجب پیچیده تر شدن مشکلات موجود در تعریف سازمان‌های غیر دولتی می شود. در بعضی کشورها سازمان‌های غیر دولتی تحت هدایت و رهبری دولت ها قرار دارند؛ در بعضی کشورهای دیگر سازمان‌های غیر دولتی مستقیماً به وسیله دولت برای تأمین منافع دولت ایجاد و تأسیس می شوند. در بعضی کشورهای دیگر، رقابت فراینده‌های نه تنها بین خود سازمان‌های غیر دولتی با همدیگر، بلکه بین آن ها و بنگاه‌های انتفاعی بر سر انعقاد قرار داد با دولت برای فعالیت‌های توسعه ای یا فوریتی وجود دارد. با چنین چشم اندازی از سازمان‌های غیر دولتی، برخی از تعاریف موجود در خصوص این سازمان ها را مورد اشاره قرار می دهیم تا بنیانی برای ارائه تحلیل ها جامع تر در زمینه شناسایی ابعاد مختلف عملکرد این قبیل سازمان ها پی افکنده باشیم.
سازمان‌های غیر دولتی به صورت‌های متعددی تعریف و توصیف شده اند که در پائین به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
ـ گروه هایی که نه مشروعیت از انتخابات می گیرند و نه به وسیله قدرت رسمی دولت حمایت می شوند؛ (سعیدی، ۱۳۸۳: ۳۸)
ـ گروه ها و نهادهایی که کلا یا عمدتا مستقل از دولت هستند و مشخصه اصلی آن ها این است که دارای اهداف بشر دوستانه، همکاری آمیز و نه تجاری هستند؛ (همان، ص ۳۹)
ـ سازمان‌های خصوصی ای که فعالیت هایی را دنبال می کنند که رنج را تسکین می دهند، منافع فقرا را پیش می برند، از محیط زیست حمایت می کنند، خدمات اجتماعی پایه ارائه می دهند و یا عهده دار توسعه جوامع می شوند. (گروهی از مولفان، ۱۳۸۳: ۹)
ـ جمیع سازمان هایی که بر اساس ابتکارات و طرح‌های مدنی ایجاد شده اند که نه متعلق به بخش دولتی هستند و نه تجاری (بازار). (همان، ص ۱۰)
ـ گروهی از افراد که داوطلبانه[۳] و با هدف غیر انتفاعی[۴] گرد هم می آیند و در سطح محلی، ملی یا بین المللی فعالیت می کنند (سازمان ملل متحد، ۱۹۹۲).
ـ در کارگاه آموزشی سازمانهای غیر دولتی که به سال ۱۹۸۸ در شهر بانکوک تایلند برگزار شد، این تعاریف ارائه شد:
۱ . سازمانی غیر انتفاعی، داوطلبانه، خدمتگرا[۵] و توسعه مدار که در جهت منافع اعضا ـ به عنوان یک سازمان خود جوش ـ یا سایر افراد جامعه ـ به عنوان یک سازمان کارگزار ـ عمل می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-09-29] [ 03:56:00 ق.ظ ]




احکام فقهی کودکان نامشروع

گفتار اول: آثار نسب ناشی از زنا

مبحث اول: اسلام ولدالزنا

کودکان در اسلام وکفر تابع پدر ومادر خود هستند بچه مسلمانها محکوم به اسلامند و فرزندان کفار حکم کفار را دارند، اکنون باید دید کودکی که از زنا متولد شده است چه حکمی دارد؟ این سئوال در کودکان کفار نیز مطرح است، یعنی اگر مرد کافر با زن کافر زنا کند، فرزندی که نتیجه این زناست چه حکمی دارد؟
به بعضی از فقها نسبت داده شده است که ولدالزنا کافر است حتی اگر به حد بلوغ برسد و اسلام را بپذیرد.
لکن این نظریه ضعیف است و ادله ای که به آنها استناد شده است قابل اعتماد نیست. و اما ولدالزنای غیر بالغ مشهور فقها را عقیده بر این است که چون او نسب ندارد، نه خود مسلمان است، چون بالغ نیست و نه در حکم اسلام است، چون پد رومادر شرعی ندارد و همچنین کودکی که از آمیزش یک مرد و یک زن کافر به وجود آمده است نه کافر است، زیرا به حد بلوغ نرسیده واسلام را اظهارنکرده است و نه در حکم کفر است، زیرا پدر ومادر قانونی ندارد، در نتیجه بچه متکون از زنا نه مسلمان است ونه کافر خواه پدر ومادر طبیعی او مسلمان باشند خواه کافر و خواه یکی مسلمان ودیگری کافر، در حکم اسلام و کفر هم نیست و نه احکام اسلام بر او جاری می شود و نه احکام کفر.
ولکن بنابر مبنائی که ما اختیار کردیم و گفتیم ولدالزنا نسب دارد و تنها از ارث محروم است و در سایر جهات شرعا” ولغه بر زانی و زانیه ملحق می شود، ولدالزنا نیز مانند سایرکودکان مشروع د رحکم اسلام است و ولد الزنائی که نتیجه زنای دو کافر است نیز به پدر ومادر طبیعی خود ملحق است ودر حکم کفرمی باشد.
آثاری که بر این دو مبنی در اینجا مترتب می شود بعضی از آنها را در این مرحله و بعضی دیگر را در مرحله بعدی ضمن بررسی احکام حقوق جزا مورد مطالعه قرار می دهیم.
۱- کودکی که از زنا متولد شده است اگر به سن شش سالگی برسدو بمیرد، آیا نماز میت بر او واجب می شود؟ اختلاف نظر وجود دارد: بنابر مبنای مشهور واجب نیست، زیرا نماز میت بر میتی واجب است که مسلمان و یا در حکم اسلام باشد. و ولدالزنا بنابراین مبنا در حکم مسلمان نیست. ولی اگر او را صاحب نسب بدانیم و برای او نیز پدر ومادر شرعی قائل بشویم، او نیر مانند کودکان مشروع درحکم مسملمان خواهد بود وآثار اسلام از جمله نماز میت بر جنازه او واجب خواهد بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲- ذبیحه ولدالزنا قبل از بلوغ واظهار اسلام چه حکمی دارد؟ یکی از شرایط ذبح شرعی این است که ذابح مسلمانان و یا در حکم اسلام باشد، در کتاب شرایع آمده است: (اما الذابح فیشترط فیه الاسلام اوحکمه).
اگر ولدالزنا نسب نداشته باشد در حکم اسلام نیست وذبیحه او نیز حرام بلکه میته خواهد بود، ولی اگر او را صاحب نسب بدانیم و زانیه را به او پدر ومادر شرعی به حساب آوریم، ذبیحه اومانند سایر کودکان مشروع حلال خواهد بود.
۳- کودکان کفار و مسملانان در طهارت و نجاست تابع پردان و مادران خودهتسند. سید یزدی (قده ) در عروه الوثقی می نویسد:
(ولدالکافر یعبه فی النجاسه ) یعنی بچه کافر در نجاست تابع پدر خود می باشد و سپس می فرماید: در نجاست بچه کافر فرقی میان بچه مشروع ونامشروع نیست و اگر یکی از پدر ومادر مسلمان باشد فرزند تابع مسلمان است مگر اینکه متولد از زنا باشد، بلکه مطلقا” تابع پدر یا مادر مسلمان است.
در این فرع نیز اگر زانی و زانیه پدر ومادر شرعی ولدالزنا باشند در طهارت و نجاست تابع پدران ومادران خودهستند، ولی بنا بر مبنای مشهور فرزندان نامشروع خواه از کافر باشند وخواه از مسلمانان در طهارت ونجاست تابع زانی و زانیه نخواهند بود. مقتضای قاعده در مورد آنان طهارت خواهد بود: یعنی لازمه مبنای مشهور طهارت ولدالزناست خواه متولد از کافر باشد و خواه از مسلمانان در اینجا یک مشکل پیش می آید و آن اینکه کودک مشروع و قانونی در کفار محکوم به نجاست می شود و کودک متولد از زنا به حکم قاعده طهارت، طاهر خواهد بود، و این بعید است. فروعات دیگری نیز در اینجا وجود دارد که بعضی از آنها در بحث حقوق جزا خواهد آمد.

مبحث دوم: توارث

ولدالزنا از زانی و زانیه ارث نمی برد و آنها نیز ازولدالزنا ارث نمی برند، همچنین اقارب پدر و مادر از این کودک و از آنها ارث نمی برد. در این حکم فرقی میان مبناها وجود ندارد، البته نفی توارث بین ولدالزنا و زانی اجماعی است و مخالفی در این حکم حتی از عامه نیز وجود ندارد، در کتاب الفقه الاسلامی وادلته آمده است: (وکل من ولدالزنا ولداللعان لاتوارث بینه و بین ابیه و قرابه ابیه بالاجماع ) یعنی میان ولدالزنا و ولدلعان ومیان پدر آنها واقربای پدری شان توراث وجود ندارد.
و اما توارث بین او و مادر و اقربای مادرش در حد اجماع نیست. در این خصوص نیز میان فقهای عامه اتفاق نظر وجود دارد. در کتاب منهاج الصالحین آمده است: ( و فی عدم ارث امه الزانیه و من یتقرب بها اشکال) یعنی حکم به اینکه مادر ولدالزنا و اقربای او از ولدالزنا ارث نمی برند، مشکل است. گروهی از فقها از جمله صدوق (قده ) به توارث قائلند.
ناگفته نماند که عدم توارث دلیل بر انتفاء نسب نیست، بلکه این دو قابل جمعند، ممکن است کسی فرزند کسی باشد(شرعا"، لغهً و عرفا") لکن بین آنها توارث نباشد چنانکه در قتل وکفر ورق نسب وجود ندارد، ولی توارث منتفی است.

مبحث سوم: محرمیت وازدواج

محرمات، یعنی کسانیکه ازدواج با آنها حرام است، سه دسته اند: نسبی، ررضاعی و قرابت سببی (قرابت بالمصادره ) قاعده کلی در قرابت نسبی این است: همه کسانیکه با انسان قرابت نسبی دارند بر انسان محرمند و نمی شود با آنها ازدواج کرد به جز دخترعموها، دخترعمه ها، دختردائی ها ودخترخاله ه و آنها هفت گروهند که درآیه شریفه ۲۳ سوره نساء ( حرمت علیکم امهاتکم وبناتکم و عماتکم وخالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت، به آنها اشاره شده است.
در اینجا سئوال این است که آیا این گروه ها بر ولدالزنا نیز حرام است ؟همه فقها معتقدند که ولدالزنا نمی تواند با اشخاص نامبرده ازدواج کند. از کتب فقهی مستفاد می شود که این حکم اجماعی است
محقق در شرایع می گوید: ازدواج زانی و زانیه با ولدالزنا حرام است، (لانه مخلوق من مائه فهو یسمی ولدالغه )
نتیجه این استدلال این است در جائی که ازدواج با محرمات نسبی، که از نکاح صحیح متولد شده اند. ممنوع باشد ازدواج با اقربای نسبی، که از زنا متولد شده اند، نیز ممنوع است، بنابراین کودک اگر دختر باشد زانی نمی تواند با او ازدواج کند و اگر پسر زانیه که مادر اوست نمی تواند با او ازدواج نماید خواهرمادرش خاله او و خواهر پدرش عمه او محسوب می شود و به حکم آیه شریفه: (عماتکم و خالاتکم ) با ازدواج با آنها نیز حرام می شود.
بعضی معتقدند که احکام در شرع یا قانون بر دو قسم است: احکامی که مبتنی به رابطه خونی و طبیعی است مانند حرمت نکاح با محارم در این حکم فرق نمی کند نسب صحیح باشد یا فاسد چون در نسب فاسد(مانند زنا) نیز رابطه خونی و طبیعی وجود دارد. احکامی که مبتنی بر نسب و رابطه شرعی است. از این مقدمه نتیجه می گیرند که ولدالزنا شرعا” و قانونا” ولد نیست ولی به اعتبار طبعی و خونی ولد محسوب می شود و به عبارت دیگر بعضی از احکام بر ولد طبیعی وخونی مترتب می شود مانند حرمت ازدواج و بعضی دیگر بر ولد شرعی و قانونی مترتب می گردد مانند توارث بنابراین، چون ولدالزنا ولد شرعی و قانونی نیست ارث نمی برد و چون ولد طبیعی و خونی است، حرمت ازدواج برآن ثابت می شود.
این تحقیق در مقام ثبوت وتصور قابل توجیه است ولکن درمقام و مرحله اثبات مشکل است، زیرا اگر ادله احکام را در نظر بگیرید و آیات شریفه ذیل را مورد مطالعه قرار بدهید روشن می شود که ولد در همه آیات فوق به یک لسان است و تفکیک بین آنها بدون دلیل است. در حرمت نکاح آیه شریفه ۲۳ سوره نساء می فرماید: (حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم ) و در آیه شریفه ۱۱ سوره نساء دیگر می فرماید: (یوصیکم الله فی اولاد کم للذکر مثل حظ الانثیین ) به چه دلیل مراد از بنات در آیه اول نسب خونی و طبیعی است ولی در آیه دیگری نسب شرعی و قانونی است. هرچند دلیل خاص وجود دارد که ولد ناشی از زنا ارث نمی برد اما این دلیل نمی شود که او شرعا ولدنیست.
از آنچه گفته شد نتیجه می گیریم که مراد از ولد در آیه تحریم نکاح و آیه ارث و آیات دیگر همان معنی لغوی و عرفی و طبیعی است نهایتا” در ائه ارث به وسیله نص خاص ارث از ولدالزنا منع شده است چنانکه قاتل وکافر ورق نیز ار ارث محروم شده اند.

مبحث چهارم: حضانت و ولایت

حضانت یعنی نگهداری وتربیت اطفال، ولایت یعنی حفظ و اداره اموال آنها، حضانت و ولایت از زمان تولد آغاز می شود و تا زمان بلوغ و رشد کودک ادامه می یابد. که در هر دو با توجه به ماده اصلاحی ۱۱۶۹ قانون مدنی مصوب ۸/۹/۸۲ هفت سال می باشد در اینجا سئوال این است که حضانت و ولایت کودک ناشی از زنابه عهده چه کسی است، بنابر مبنای مشهور، زانی و زانیه حق حضانت و ولایت بر کودک ناشی از زنا ندارند چون پدر و مادر او محسوب نمی شوند.
نظر دکتر امامی در این خصوص این است: (حق ولایت پدر و جد پدری و همچنین حق حضانت مادر و پدر چنانکه از مواد مربوط استنباط می شود از آثار نسب قانونی است. و بین پدر و مادر طبیعی طفل متولد از آنان، رابطه قانونی موجود نیست و طفل متولد از زنا ملحق بزانی نمیشود، بنابراین پدر و مادر طبیعی حق ولایت و حضانت بر طفل طبیعی خود ندارند، ولی چون طفل احتیاج به نگاهداری دارد و این امر از واجبات کفائی می باشد و پدر و مادر که موجب ایجاد طفل مزبور شده اند در نگاهداری از طفل اولی از دیگران میباشند).
و اگر بپذیریم که نسب با زنا نیزثابت می شود و ولایت در اینجا به عهده پدر و مادر یعنی زانی و زانیه است. سئوال دیگر: اگر زن زانیه شوهر داشته باشد، آیا می توان گفت او بر کودک ناشی از زنا حق حضانت دارد هر چند شرعا” وعرفا” ولغه مادر شناخته شود؟ به نظر می رسد که در اینجا، هم شوهر زن می تواند او را از حضانت منع کند و هم زانی می تواند فرزند خودرا از او بگیرد و هم می توان بر حسب نص و دلیل او را از حق حضانت محروم کرد، زیرا در حدیث آمده است (المراه احق بالولدمالم تتزوج) اگر مردی زن خود را مطلقه کند حضانت آنها به عهده زن مطلقه است، ولی اگر این زن بعد از خروج عده با یک مرد دیگر ازدواج نماید حق حضانت از او ساقط می شود. به حکم نص و فتوی می توان به سقوط حق حضانت از زانیه حکم کرد، زیرا این زن از ابتدا زن دیگری بوده و با مرد زانی که پدر کودک است ارتباطی نداشته است اگر ازدواج در اثنا موجب سقوط حق حضانت باشد، ازدواج بدوی و سابق به طریق اولی مسقط خواهد بود. اگر زن زانیه بیوه باشد کودک ناشی از زنا در اختیار او گذاشته می شود و حق حضانت براو محفوظ می ماند تا زمانی که با یک مرد دیگر ازدواج کند.
نتیجه بحث این شدکه کودک ناشی از زنا چه پسر و چه دختر، حضانت آنها تا ۷ سالگی حق مادر است و بعد از آن به عهده پدر خواهد بود و حق ولایت نیز از آن پدر یا جد پدری است و فرقی میان کودک ناشی از نکاح صحیح و یا زنا وجود ندارد.

مبحث پنجم: نفقه

نفقه کودک ناشی از زنا به عهده چه کسی است ؟ و آیا پدر نامشروع بر کودک نامشروع واجب النفقه است ؟ در اکثر کتب حقوق مدنی آمده است: طفل متولد از زنا حق نفقه بر اقارب خود ندارد و همچنین ارقاب نسبت به او از این حق محرومند، زیرا حق انفاق چنانکه از مواد مربوط استنباط می شود از آثار نسب قانونی می باشد و طبق ماده (۱۱۶۷) قانون مدنی و طفل متولد از زنا ملحق بزانی نمیشود.
ولکن بنابرمبنای دیگر که ولدالزنا به زانی وزانیه ملحق می شود ثبوت نفقه بر زانی بلااشکال است، بنابراین طفل متولد از زنا حق نفقه بر اقراب خود دارد بر پدر و جدپدری واجب است به ترتیب نفقه او را بدهند و همچنین پدر و جد پدری در صورت فقر و نیازشان حق نفقه بر طفل ناشی از زنا را دارند.
کودک ناشی از زنا در سه مرحله حق نفقه بر زانی دارد:
۱- دوران حمل، در دوران حاملگی بر مرد زانی که پدر حمل محسوب می شود واجب است نفقه زن را بپردازد، زیرا در فقه و حقوق اسلامی آمده است: زنی که طلاق او باین است در مدت عده استحقاق نفقه از شوهر خود را ندارد مگر اینکه حامل باشد و کتاب و سنت بر این حکم صراحت دارد.
(وان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن ) اگر آنان باردار باشند بر آنان نفقه بدهید تا زمانی که وضع حمل کنند.
روایات: در صحیحه محمدبن قیس آمه است: ( و علیه نفقتها بالمعرف حتی تضضع حملها) مطابق این حدیث نیز نفقه زن در مدت حمل به عهده شوهر است.
قانون مدنی: ماده (۱۱۰۹) قانون مدنی نیز بر این حکم ناظر است: (نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده بر عهده شوهر است مگر اینکه طلاق باین باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تازمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت ).
از کتاب و سنت استفاده می شود، یا برای حمل و یا به خاطر حمل است، نکاح صحیح، طلاق و فسخ، رجعی و باین مدخلیت ندارد، بنابراین در ساله موردنظر نیز مناط نفقه که همان حمل است وجود دارد بلکه بعضی از فقها فرموده اند که این نفقه، نفقه حمل است که از راه حامل به او می رسد چنانکه محقق در شرایع می گوید: (اهل انفقه للحمل اولامه ؟ قال الشیخ هی للحمل ) صاحب جواهر در شرح عبارت فوق می نویسد: جماعتی از فقها نیز این نظریه را پذیرفته اند، بلکه صاحب حدائق آن را به اکثر فقها نسبت دادهاست. این اتلاف از نظر حقوقی ثمره ای ندارد در هر دو صورت پدر باید نفقه حامل ار بدهد.
۲- دوران رضاع (شیرخوارگی ) به مادر واجب نیست بچه ای که از زنا به وجود آمده شیر بدهد همانطور که به مادرانی که از راه نکاح صحیح بچه به دنیا آورده اند شیردادن واجب نیست، زیرا شیر نفقه کودک و نفقه برعهده پدر است، در کودک ناشی از زنا نیزشیر بر عهده پدر است نه مادر۰ این حکم بنابراین است که ولدزنانسب دارد و زانی پدر شرعی او به حساب می آید ولیکن بنا بر مبنای مشهور چنین نیست، یعنی چون زانی پدر نیست پس کودک حق نفقه براو ندارد.
۳- دوران بعد از رضاع ۰ نفقه کودک بعد از دوران شیرخوارگی نیز بر عهده پدر است و اگر پدر در قید حیات نباشد و یا فقیر باشد باید جد پدری است این مسئولیت را بر عهده بگیرد و اگر او نیز زنده نباشد و یا فقیر باشد مادر این بار را به دوش می کشد، یعنی بر مادر واجب می شود که نفقه کودک را بدهد. این حکم مخالف با مبنای مشهور است بنابرآن مبنا کودک ناشی از زنا حق نفقه بر پدر و جد پدری حتی بر مادر خود نیز ندارد.

مبحث ششم: احترام و اطاعت از ابوین

در ماده (۱۷۱۷) قانون مدنی آمده است: (طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احتراکند. )
این حکم از چند جهت قابل مناقشه است: اولا” اطاعت ازوالدین برای هیچ فرزندی واجب نیست خواه به حد بلوغ رسیده باشد وخواه نه، اطاعت تنها از خدا و رسول خدا(ص ) و اولاالامر واجب است. (اطیعوالله و اطیعواالرسول و اولی اللامرمنکم )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ق.ظ ]




با آغاز جنگ جهانی اول،بندر بوشهر که مرکز حکمرانی بنادر و مرکز حکمرانیی بنادر و مرکز نمایندگی بریتانیا در خلیج فارس محسوب می شد ،یکی از مناطق حساس و مهم ایران به شمار می آمد که از مدت ها پیش اسباب نگرانی انگلستان را فراهم ساخته بود .زیرا موفقیت آلمان ها در این منطقه ،عرصه را بر انگلستان در عرصه های مختلف اقتصادی و سیاسی تنگ ساخته بود .در طول این جنگ،عملیات نظامی بریتانیا در بین النهرین از طریق بوشهر هدایت و پشتیبانی می شد .با وجود اهمیت و حساسیتی که بندر بوشهر در آن برهه زمانی داشت ،ولی از هرگونه امکانات و تجهیزات لازم دفاعی بی بهره بود . حکمران وقت بوشهر،میرزا علی محمدخان موقرالدوله شیرازی بود. سرانجام این شهر بدون هیچ مقاومتی به اشغال قوای انگلیس درآمد .مهمترین انگیزه انگلستان از اشغال بوشهر،همانا کسب سود اقتصادی بیشتر و استفاده از این بندر جهت حفظ منافع خود در منطقه خلیج فارس و هندوستان و جلوگیری از پیوستن ایران به قوای مخالف خود در این جنگ بود . (سعیدی نیا،حبیب الله، گمرک بوشهر و نقش آن در تجارت خلیج فارس در دوره قاجار،دانشگاه خلیج فارس،۱۳۸۹ ،ص۶-۶۵)
فصل چهارم : اوضاع اجتماعی و اقتصادی بوشهر
اقتصاد بندر بوشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی آن ،تا حدود زیادی متکی بر نواحی پس کرانه ای ایران است ؛نواحی ای که به علت شرایط آب و هوایی بهتر،مکان مناسب تری برای کشاورزی محسوب می شود و با تامین غلات بندر بوشهر ،استقلال اقتصادی آن را تا حدود زیادی تامین می کنند . بوشهر به عنوان کانون صادرات محصولات کشاورزی ،وابسته به حجم فعالیت های اقتصادی در مناطق داخلی به خصوص در اصفهان و شیراز ؛ این شهرها بازاری بودند برای تولید کالا که عملا بدون امنیت راه ها ، رساندن کالاهای صادراتی به شهر بوشهر ،امکان پذیر نبود .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بوشهر مبدا جاده های کاروانی عمده در ایران می باشد(که)خلیج فارس را از طریق شیراز ،اصفهان،کاشان وقم به تهران، متصل می کند و میتوان این دلیل را مهمترین مزیت بندر بوشهر بر سایر بنادر خلیج فارس دانست زیرا که مسیر تجارتی بوشهر –شیراز –اصفهان با وجود مشکلاتی که داشت ،مهمترین راه تجاری خلیج فارس به مناطق داخلی ایران همچون اصفهان محسوب می شد.بنابراین تجار به استفاده از این مسیر تمایل داشتند زیرا می توانستند از آن طریق کالاهای ارسالی خود به ایران را به مراکز اقتصادی داخلی ،حمل نموده وکالاهای تولیدی این مناطق را از طریق بوشهر به خارج از کشور صادر نمایند . مرحوم جمال زاده در کتاب «گنج شایگان»از را های ارتباطی تجاری یاد کرده و راه بوشهر به تهران را اینگونه یاد کرده و راه بوشهر به تهران را اینگونه توضیح داده است :«طول راه بوشهر به طهران ۲۰۵فرسنگ است بوشهر دارای لنگرگاهی نیست کشتی ها باید در ۷ هزار ذرعی ساحل لنگر بیندازند کتل هایی که بین راه هست مانع از حمل و نقل بارهای وزین و حجیم می گردد و روز به روز از اهمیت این راه کاسته می شود و بر اهمیت راه محمّره می افزاید به طوری که اغلب مال التجاره هایی که باید به طهران و اصفهان برود از این راه می روند و فقط مال التجاره شیراز از راه بوشهر می رود .درشکه هایی که در راه طهران و اصفهان تردد می نمایند میتوانند تا آباده هم که واقع بین راه اصفهان و شیراز است بروند ولی از آباده به بوشهرحمل و نقل مال التجاره فقط با قاطر ممکن است . در جاده بوشهر به شیراز دو قسم حمل و نقل مال التجاره هست :اول موسوم است به «یک قاچ»و دومی به «دو قاچ». یک قاچ بار را از نقطه عزیمت مستقیما تا به محل مقصود می برد.دو قاچ بار را میبرد تا منازل بین راه و برمیگردد به نقطه اولیه ی عزیمت …»(حمیدی،؟۱۳۸۹ : ۱۰۹) هنگامی که بندرعباس مورد محاصره دریایی توسط فرانسوی ها قرار گرفت ،فعالیت های تجارتی آنجا به بوشهر منتقل گردید که نرخ حمل محمولات از بوشهر به شیراز از ۱۵ یا ۱۷ قران به ۸۰ قران افزایش یافت .البته هر زمان که به طور ناگهانی و به گونه ای سیل آسا کالا وارد بوشهر میشد ،نرخ کرایه محمولات موقتا و به صورت دلبخواه بسیار افزایش می یابد. اما بازهم با توجه به کوتاه بودن مسافت شیراز-بوشهر نسبت به شیراز-بندرعباس،باز هم تجارت بندر بوشهر بسیار آسیب پذیر بود . (زنگنه،۱۳۸۰: ۵-۱۵۴)
در خصوص رفت و آمد بازرگانان خارجی به بندر بوشهر و حتی پس کرانه های داخلی این بندر، بایستی گفت، این بازرگانان عمده و نمایندگان آنها نیز در فصولی غیر ازتابستان که هوا به شدت گرم بود ،مثلا در بهار و پاییز عازم نقاط بندری و تجاری کرانه های خلیج فارس می شدند و پس از انجام معامله بر میگشتند .ویلم فلور اشاره می کند که« دو تن از بزرگترین تجار شهر شیراز ،طرف معامله و داد و ستد هلندی ها بودند .پیش از این قاعده ،به جای اینکه تجار از مناطق پس کرانه ای و مرکزی ایران به نقاط بندری مسافرت کنند ،این تجار و بازرگانان و از جمله تجار خارجی بودند که کالاهای وارداتی خود تا اعماق درون فلات ایران و مناطق پس کرانه ای حمل می کردند و تاجران محلی و بازارهای آن محل عرضه می کردند .(حمید اسدپور،تاریخ اقتصادی و سیاسی خلیج فارس در عصر افشاریه و زندیه، ۱۳۸۷، ص۱۵۲)
آن قسمت از ایالت فارس که مسیر بوشهر به دالکی از آن می گذرد و به دشتستان مشهور است ،ساکنان آن دارای گله های گوسفند هستند که عمدتا به منظور تجارت و فروش بیشتر فراورده های آن ،گوسفند پرورش میدهند .آنان تا حدودی اسب نیز تربیت می کردند ،هرچند که آن اسب ها شهرت اسب های نجد و بحرین را نداشتند ؛با این وجود از ارزش بالایی برخوردار بودند (حسن زنگنه، جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان،انتشارات نوید شیراز،شیراز،۱۳۸۰ ،ص ۸۱)
یکی از اقلام عمده صادرات بوشهر،اسب بود. این اسب ها که از نژاد ترکمن و عرب بودند ، در دشت های کازرون تربیت می شدند و اکثر ثروتمندان در اطراف بوشهرسرگرم نگهداری و تجارت اسب بودند .لاخ که خود اغلب شاهد عینی مبادله اسب در اسکله بوشهر است می گوید: امکانات آن اسکله به هیچ وجه برای تجارت اقلامی از این قبیل مناسب نبود .(لاخ ،۱۳۶۹ : ۱۹۱)
مزیت عمده ی دیگر بوشهر،جامعه فعال وپویای تجاری آن به همراه ارتباط نزدیکش با بازرگانان شیرازی و اصفهانی بود که در حقیقت عملی دیگر برای تفوق وبرتری این بندر محسوب میشد.»(ویلم فلور: بوشهردروازه تجاری ایران در خلیج فارس،ترجمه غلامعلی تمهید،بوشهر،شروع،۱۳۸۹،ص۵۸٫) تجار بوشهری لااقل تا اوخر عصر قاجار از چنان قدرتی برخوردار بودند که حتی دولت وقت بدون اجازه و مشورت آنان ،لوایح بازرگانی را به تصویب نمیرساندند .«بندر بوشهر حتی از دوران ناصرالدین شاه به عنوان یک پایگاه تجارت دریایی معتبر ایران شناخته شد بود و در این مورد یکی از نزدیکان ظل السلطان به نام میرزاتقی خان حکیم باشی که به دستور حکمران اصفهان و جنوب یران از کرانه های ایرانی خلیج فارس دیدن کرده بود .در ۲۳ صفر سال ۱۲۹۹ه ق،گزارش مفصلی به حضور ناصرالدین شاه تسلیم کرد که حاوی نکات مهمی درباره بازرگانان بوشهر و نیز شکایات و درخواست های آنان بود.»(صفایی،ابراهیم(اسناد نویافته)نقل از خسرو معتضد (تاریخ تجارت و سرمایه گذاری صنعتی در ایران،ص۶۶۷)(حمیدی،۱۳۸۹ : ۴-۱۰۳)
موقعیت مناسب بندر بوشهرو قرار گرفتن آن بر سر راه هنوستان به خوزستان و عراق ،با دارا بودن فاصله ای متعادل با مناطق حوزه جنوبی خلیج فارس،این بندر را از بدو تاسیس ،مورد توجه بازرگانان و پیشه وران قرار داده تا آنجا که نه تنها تجار داخلی بلکه بازرگانان خارجی نیز پیوسته دفتر نمایندگی ای برای خود در این بندر داشته اند .علاوه بر این موقعیت خاص جغرافیایی بوشهر ،باعث ایجاد علائق سیاسی-تجاری کمپانی های خارجی به ویژه کمپانی های هند شرقی انگلستان و هلند و فرانسه شده بود . (حمیدی، ۱۳۸۹ : ۱۰۱) با توجه به اهمیت آن در آن زمینه ها ،اغلب کشورهای اروپایی همچون انگلیس،فرانسه،آلمان و روسیه و عثمانی با ایجاد کنسولگری در این شهر به فعالیت های سیاسی و اقتصادی مشغول شدند و به دنبال آن تاسیسات جدید بندری وتجاری مانند گمرک،کاروانسرا،دفاتر پست و تلگراف و بازار ایجاد شد .
عضو عالی کنسولگری بریتانیا در خلیج فارس در ۱۹۰۲م،توصیه کرد که مسّاحی و پاک کردن بندر بوشهر،تجدید شود .مقصود اصلی این دولت از این امر آن بود که کشتی های بزرگ بخار بتوانند تا نزدیک بندر بوشهر بروند تا بارگیری زغال هایی که در مسافت هفت مایلی از خشکی هستند ،امکان داشته باشد. تحقیقات در اعماق سواحل بندر بوشهر نشان داد که وضع بندر از سال ۱۸۵۷م،تا کنون بسیار کم تغییر یافته است و تعمیق لنگرگاه داخلی برای نزدیک آمدن کشتی های بزرگ و سنگین کار بیهوده ای بود . (لوریمر، ۱۳۸۸ : ۲۷۸ ) نتیجتا اخبار رسیده برای دولت عالیه انگلستان و نائب السلطنه هند ،چندان باب طبع نبود .با این وجود باز هم دولت انگلستان به بندر وشهر و موقعیت تجاری آن اطمینان داشت و بر آن حساب ویژه باز کرده بود .
بوشهر اساس ورود بازرگانی خارجی در قسمت جنوبی ایران بود و همچنان هم میباشد و ورود کالا در بوشهردر مقطع زمانی مورد بحث، با سیر صعودی همراه بوده است .معاملات محلی بوشهر در بازارهای طرف شرقی متصل به خور است ، انجام میگرفت و اصولا متاع بازار بوشهر عبارت بوده از :خواربار،پارچه و کالاهای گوناگون و مطبوعات منچستر و تنباکوی شیرازی و چای چینی و قالی شیرازی و بندرعباسی و ظروف چای خوری روسی و دانه ها و ادویه غذایی بوده است . (لوریمر ،ترجمه نبوی، ۱۳۷۹ :۱۷۱)
نکته دیگری که نباید از آن غافل شد این است که بنادر ایران در کرانه های خلیج فارس در مقایسه با بنادر و مراکزی همچون بحرین و مسقط و کویت ،از شرایط و ویژگی های خاصی که در واقع امتیازات انحصاری آنها به شمار می رود ،برخوردار بودند .این شرایط و ویژگی های ممتاز و انحصاری عبارت بود از دسترسی به بازار مصرف بزرگ و گسترده در مناطق پس کرانه ای و درون فلات ایران . .(حمید اسدپور،تاریخ اقتصادی و سیاسی خلیج فارس در عصر افشاریه و زندیه، ۱۳۸۷، ص۱۵۲)
در خصوص وضعیت تجاری و بندری این شهر،نظریه های ضد و نقیض مثبت و منفی ،از دیدگاه نمایندگان سیاسی و سفرنامه نویسان،بیان گردیده است.
در خصوص وضعیت لنگرگاه بندر بوشهر روایات ضد و نقیضی در سفرنامه ها قید گردیده است . اما در مجموع می توان اذعان داشت ،بندر بوشهر در دوره قاجار ،حجم وسیعی از مبادلات تجاری را به خود اختصاص داده بود اما هرگز از لنگرگاه مناسب برای پهلو گرفتن کشتی ها برخوردار نبوده است .و این واقعیتی است که مسافران اروپایی همواره آن را به زبان آورده اند ،تا آنجا که کرزن در این خصوص می گوید :با وجود اینکه بوشهر بندر مهم و اصلی ایران است ،مع الوصف فاقد هرگونه امکاناتی است که بتوان از آن به عنوان بندر یاد کرد .
بوکینگهام می گوید: «بوشهر به عنوان یک بندر دریائی هیچ چیز خوبی در آن وجود ندارد تا بتوان از آن نانم برد» . (لاخ ،۱۳۶۹ : ۱۹۲)
از دیدگاه لاخ ،بوشهر ،شهر بسیار شلوغی بود و مالیات حدود بیست کشتی تجاری از بنادر خلیج فارس بدانجا می آمدند اما تجارت بر اثر فشارهای زیاده از حد و اخاذی های فراوان از بین رفت . (لاخ ،۱۳۶۹ : ۳-۱۹۲)
لوئیس پلی سرهنگ انگلیسی در بوشهر نیز، معتقد بود نقش بوشهر به عنوان یک بندر ،بسیار زیاد و چشمگیر می باشد ،اینجا فقط پناهگاهی است که تا حدی کشتی ها را در برابر باد غالب شمال غربی محفوظ نگاه می دارد .(جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان،همان،ص ۱۵۵)
مشکلات و نواقص بندر بوشهر به عنوان یک بندر تجاری در دوره قاجار تا آن اندازه زیاد بود که بنجامین معتقد است،«این شهر را نمیتوان بندر نامید». (س.ج و،بنجامین:سفرنامه، ترجمه مهندس کردبچه، تهران، جاویدان ،۱۳۶۹،ص۱۰۷ .) از مشکلات عمده بندر بوشهر عبارت بودند از: فعالیت دزدان دریایی، نبود گمرک و انبار کالا و تسلط انگلیسی ها بر تجارت دریایی بندر بوشهر. از جمله مشکلات عمده این بندر بود .(کرزن،ص ۱۰۷ .)
علیرغم کم و کاستی ها ،مجموع این مزیت های اقتصادی وتجاری بوشهر نسبت به سایر بنادر ایرانی خلیج فارس موجب گردید که در طول حکومت قاجار ،بندر بوشهر مهمترین ومؤثرترین بندردر تحولات سیاسی –اقتصادی ایران و به خصوص تجارتخلیج فارس باشد .
در خصوص وضعیت اجتماعی بندر بوشهر و بافت جمعیتی و نژادی و ساختار شهری آن ،با توجه به ارتباط فرهنگی و اجتماعی اش با اعراب و برقراری روابط تجاری با ایشان ،بایستی اذعان داشت،بوشهر علیرغم دارا بودن وضعیت نه چندان مساعد شهری، ترکیب جمعیتی و شرایط اقتصادی و اجتماعی خاصی را دربر داشت.که همه این عناصر خاص به نوعی در هم تنیده شده و با هم مرتبط بودند .
در بوشهر، عرب ها و لرها و طوایف مخلوط از قبیل بهبهانی ها ساکن هستند که در اثر اختلاط یک نوع نژاد خاص را به وجود آورده اند و به بوشهری معروف گشته اند تیره های مهم آن عبارتند از ،اعقاب و احفاد شیخ ناصرخان که از اعراب نجد هستند .آل عصفور که اصل آنان از روستای درازی بحرین است .(افشارسیستانی،۱۳۶۹ :۷-۴۲۶) مطابق با بررسی های انجام شده در زمان لوریمر، شمار ساکنین فعلی بوشهر، پانزده هزار نفر برآورد شده است و اغلب از نژادهای ناهمگون بوده که بیشترین نژاد، نژاد ایرانی است و چنانچه که تقریبا زبان فارسی تنها زبانی است که شایع بوده است . هرچند حدود دوسوم ساکنان بوشهر با زبان عربی آشنا هستند اما اندکی از آنان عربی را به صورت کاملا عادی صحبت می کنند . (لوریمر ،ترجمه نبوی، ۱۳۷۹ :۱۷۰)
«از قدیم الایام ،این شهر به چهار محله تقسیم شده بود:محله بهبهانی که سابقا از جمیع محلات آبادتر و بزرگتر بوده است –محله شنبدی ،محله دهدشتی،محله کوتی»(سعادت،همان،ص ۱۹٫محله بهبهانی به دلیل مهاجرت بهبهانی ها ،بدان نام گزاری شده است .محله شنبدی (محله شنبه ای)این محله به خاطر حضور یهودی ها در آن و روز تعطیلی اشان که شنبه بود،به شنبدی ،معروف بود .محله کوتی،که امروزه به محله شیخ سعدون و نیز محله عربها نیز معروف بوده است .این محل بیشتر محل سکونت اهل سنت بوده است .(جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان در سالهای ۱۳۰۷-۱۲۵۶ ه.ق،به سعی و اهتمام سید علی آل داود ،انتشارات امیرکبیر،تهران،چاپ اول ،ص ۱۵۵ . چهار محله اصلی بوشهر هر کدام محل سکونت اقوام و گروه های ویژه ای بوده است و این نشان دهنده اقوام و گروه های گوناگون ساکن این بندر است که به خاطر رونق تجاری به آن مهاجرت کرده و پس از بدست آوردن علائق و دلبستگی به این بندر و بالاخره حصول دارایی و ثروت در این شهر سکونت اختیار کرده و وطن اصلی خود را پس از سپری شدن ایام از یاد می بردند .
در خصوص اقلیتهای مذهبی بوشهرنیز باید گفت که به خاطر موقعیت تجاری و استراتژیکی بندر بوشهر،گروه های مختلف قومی ومذهبی در این بندر ساکن بوده اند که اکثریت آنان به فعالیت تجاری مشغول بودند.از جمله اینان اعراب بودند که در قسمت شمال بوشهر سکونت داشتند..«غیر از اعراب مقیم بوشهر گروه کثیری از اروپائیان که اکثیرت آنان کارمندان سیاسی کنسولگری های خارجی در بوشهر و یا تجار وکارمندان تجارتخانه های اروپایی مثل انگلیسی،فرانسوی،هلندی روسی و …در بوشهر مقیم بوده اند »(گزارش های سالانه سرپرسی کاکس سرکنسول انگلیس در بوشهر-۱۹۱۱-۱۹۰۵م/۱۳۲۹-۱۳۲۳ق-،ترجمه حسن زنگنه،به کوشش عبدالکریم مشایخی،انتشارات پروین،با همکاری مرکز مطالعات بوشهر شناسی،چاپاول،۱۳۷۷،صفحات مختلف مکرر .)
در آغاز قرن نوزدهم ،قلمرو حکومت بوشهر از دیلم در شمال تا حوالی کنگان در جنوب گسترده شد .طوایف کوچکی اعم از ایرانی و عرب که در روستاها به سر می بردند-یک چهارم ایرانی و سه چهارم عرب بودند- را در بر می گرفت و حکومت مرکزی بوشهر به نسبت امکانات نظامی که این روستاها جهت ایستادگی های نظامی در اختیار داشتند ،در امور آنان مداخله می کرد . (حسن زنگنه، جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان،انتشارات نوید شیراز،شیراز،۱۳۸۰ ،ص۱۴۵)
لاخ می نویسد: جمعیت بوشهر بالغ بر پنج هزار نفر می بود و نژاد این شهر اغلب از نژاد عرب و ایرانی بود که اعراب آن اکثرا از عمان به بندر بوشهر مهاجرت و با ایرانیان، آمیزش کرده بودند .و همچنین در ادامه در خصوص اصل و نسب آل مذکور نوشته است :در آن موقع سه خانواده بزرگ بوشهر را اداره می کردند .دو خانواده اول از زمان های خیلی قدیم در بوشهر ساکن شده بودندو خانواده سوم بعدها از سواحل عرب نشین خلیج فارس به آنجا آمده و بر دو خانواده دیگر تسلط یافته بودند .این خانواده به نام قبیله «ابومهیری» نیز معروف بودند . از قبیله ابو مهیری دو شیخ با نام ناصر بر شیخ عبدالرسول غلبه یافتند .شیخ آل مذکور ،در بوشهر ثروت هنگفتی به دست آورد زیرا بندری را که او اداره می کرد ،مهمترین بندر در سواحل جنوب ایران بود . (لاخ ،۱۳۶۹ : ۱۹۲)
در دوران افشار،با توجه به توجه ویژه نادرشاه به بندر بوشهرو دستیابی این شهر به موقعیت اجتماعی و اقتصادی ویژه،اما در خصوص جزئیات وضعیت شهری و اجتماعی این بندر، اطلاعات کافی و دقیقی در دست نیست .اما در دوران زند و به ویژه کریم خان با توجه به نزدیک بودن بوشهر به شیراز،و توجه ویژه کریم خان به این بندر تا حدودی اطلاعاتی در این زمینه، وجود دارد .
در بوشهر وضع اداره محلی بر اساس نرمش و آرامش حریان داشت و نظیر روش و منش کریم خان اداره میشد و همه چیز در بوشهر به روال طبیعی خود پیش میرفت . (لوریمر ،ترجمه نبوی، ۱۳۷۹ :۵۶)در حالی که سقوط بندر بصره به نفع رونق تجاری دو بندر بوشهر و کویت تمام شد .
در دوران زوال حکومت زندیه ،جامعه تجاری بوشهر ،نظام شهری خاص خود را به دست آورده بود .«جامعه ای که با هم نشینی مقیمان و مهاجران شکل می گرفت چنین هم نشینی را می توان با نام محلات و مساجد بوشهر مانندبهبهانی ،دهدشتی،شنبدی،… دریافت»[۱۰]پس از مرگ کریم خان زند و نزاع و کشمکش میان بازماندگان وی بر سر قدرت، آقا محمدخان قاجار به قدرت رسید. در این زمان بندر بوشهر یکی از حوزه های اصلی بیست گانه ایالت فارس بود که تا خلیج فارس امتداد داشت.همچنین حاکم بندر بوشهر در این زمان ،شیخ نصرخان بود .
در زمان حکومت آقا محمدخان قاجار(۱۲۱۱-۱۲۰۹ق/۹۶-۱۷۹۴م)، رونق بندر بوشهر که از دوره نادرشاه شروع شده بود ،با آمدن تجار کازرونی کامل گردید ولی در مجموع از آنجا که آقا محمدخان قاجار بیشتر سرگرم سرکوب شورش های داخلی بود،رونق چشم گیری در زمینه فعالیت های اقتصادی و تجاری در حوزه خلیج فارس و از جمله بندر بوشهر به وجود نیامد . اما با روی کار آمدن فتحعلی شاه ،شرایط تغییر کرد . «در اوایل سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲ق./۱۸۳۴-۱۷۹۷م.)فعالیت های تجاری با شتاب شگفت آوری رو به افزایش بود.زیرا در خشکی امنیت برقرار شده و دولت ایران تا حدودی به تجارت توجه بیشتری نشان می داد .این عوامل موقعیت ممتازی را برای بوشهر به وجود آورد. با همه اینها در دهه ۱۸۳۰ تا ۱۸۴۰م، تجارت بوشهر کاهش یافت که علت آن استفاده روزافزون از مسیرهای وارداتی شمال کشور-ترابوزان-تبریز به ویژه برای کالاهای انگلیسی بود .با وجود این بوشهر همچنان بندر مهم حوزه خلیج فارس به شمار می آمد .»(سعادت،همان،۵-۳۴)
در اواخر دوره فتحعلیشاه ،در سال ۱۲۴۶ق/۱۸۳۱م،بندر بوشهر دچار رکود اقتصادی و تجاری شد . یکی از این عواملی که در این کاهش فعالیت های تجاری مؤثر بود ،درگیری میان شاهزاده تیمور میرزا حسام الدوله فرزند حسینعلی ،فرمانفرما و حاکم فارس به همراهی حکام محلی با شیخ عبدالرسول خان،حاکم بوشهر بود . (محمد ابراهیم کازرونی ،تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس،تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده،تهران،مؤسسه فرهنگی جهانگیری،۱۳۶۷، ۴۷ ).
لاخ در خصوص شیخ عبدالرسول ،حاکم بوشهر میگوید :وی بر اجناس صادراتی و وارداتی بوشهر ،مالیات سنگین بسته بود و اهالی و بازرگانان آن دیار از مالیات سنگین وضع شده توسط وی در عذاب بودند. همچنین در ادامه می نویسد «او نیز پیوسته تحت فشار مافوق خود یعنی والی شیراز بود تا خراج بیشتری بپردازدگرچه اسما و رسما شیخ بوشهر بود و استقلال داشت ولی تابع والی شیراز و از طریق او تابع شاه ایران بود.» (لاخ ،۱۳۶۹ : ۲-۱۹۱)
این جریان عاملی مهم در بی نظمی و رکود سیاسی-اقتصادی بندر بوشهر بود .در دوره محمدشاه قاجار نیز ،بوشهر بندری آباد و فعال بود و با تلاش شیخ عبدالرسول خان ،گرفتاری های اواخر حکومت فتحعلیشاه برطرف و آرامش و امنیت برقرار گردید و تجار از مناطق مختلف به این بندر مهاجرت کردند .(محمد ابراهیم کازرونی ،تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس،تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده،تهران،مؤسسه فرهنگی جهانگیری،۱۳۶۷، ۴۷ ).
در زمان محمدشاه نیز بوشهر بندری آباد و فعال بود و با تلاش شیخ عبدالرسول خان گرفتاری های اواخر حکومت فتحعلی شاه بر طرف و آرامش و امنیت برقرار گردید و تجار از مناطق مختلف به این بندر مهاجرت کردند . همچنین این بندر در سیاست گذاری های داخلی و خارجی حکومت مرکزی نقش مؤثری ایفا نمود و هرگونه تغییر و تحول سیاسی- اقتصادی این دوره اثر مستقیم بر ساختار سیاسی و تجاری بوشهر داشت.«یکی از این تحولات در حوزه سیاست خارجی ایران،گسترش روابط خارجی با روسیه و مخالفت با دولت انگلستان بود که با تحریک روسیه انجام شد و منجر به محاصره هرات توسط دولت ایران گردید . انگلستان از بندر بوشهر به عنوان اهرم فشار علیه حکومت مرکزی ایران استفاده کرد و پس از آنکه نیروهای ایران به محاصره هرات پرداختند ،نیروی نظامی انگلستان به طرف بوشهر حرکت و جزیره خارک را تصرف نموده و اعلام کرد که اگر سپاه ایران از محاصره هرات عقب نشینی نکند ،تمام سواحل و بنادر خلیج فارس و حتی تمام منطقه فارس را تصرف خواهند نمود …»(رضاقلی خان هدایت،روضه الصفا ،جلد ۱۰،تهران،انتشارات:کتابفروشی های مرکزی،پیروزی و خیام،۱۳۳۹،ص۴۳۸)
دوران ناصری دوران اوج پیشرفت سیاسی-تجاری بوشهر محسوب میشود. در این زمان این بندر مورد توجه قدرت های بزرگ اروپایی به ویژه انگلستان قرار گرفت .بوشهر در کانون مناسبات سیاسی ایران و انگلستان قرار گرفت. بریتانیا بوشهر را به عنوان مرکز سرکنسولگری خود در خلیج فارس برگزید.
در این دوره بر میزان حجم مبادلات تجاری بوشهر با کشورهای خارجی به خصوص انگلستان و روسیه و فرانسه،افزوده شد. با افزایش فعالیت های اقتصادی کمپانی های تجاری و شرکت های کشتیرانی در بوشهر،سطح ارتباطات تجاری این بندر با شیخ نشین های خلیج فارس و کشورهای خارجی همچون انگلستان نیز افزایش یافت . به طور کلی می توان گفت با کنترل و ثبات برقرار شده در مرکز حکومت توسط ناصرلدین شاه،بندر بوشهر دارای موقعیت بسیار ممتاز سیاسی و تجاری در میان سایر بنادرایران محسوب می شد .
همچنین این بندر در سیاست گذاری های داخلی و خارجی حکومت مرکزی نقش مؤثری ایفا نمود و هرگونه تغییر و تحول سیاسی – اقتصادی این دوره اثر مستقیم بر ساختار سیاسی و تجاری بوشهر داشت .یکی از این تحلات در حوزه سیاست خارجی ایران –با محوریت نقش بندر بوشهر در منطقه خلیج فارس –گسترش روابط خارجی با کشورهای انگلستان ،فرانسه،روسیه که در بندر بوشهر حضور داشتند ،میبود .
بیشترین طرف های تجارت خارجی بوشهر ،کشورهای انگلیس،فرانسه و آلمان و ایالت و شیخ نشینهای کویت و بحرین بودند . درمورد تجارتخانه ها و شرکت های تجاری آلمانی که یکی از طرفهای تجاری با بندر بوشهر محسوب میشد، تجارت خانه «جوهان ورث –تاسیس ۱۸۹۵-،کمپانی هامبورگ، که از مهمترین کمپانی های تجاری آلمان در خلیج فارس و بندر بوشهر بودند که البته پس از مدتی به دلیل نداشتن سرمایه کافی، تعطیل شدند .(اصغر،جعفری ولدانی،نگاهی تاریخی به جزایر ایرانی تنب و ابوموسی ،مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه تهران،۱۳۷۶،ص ۱۲۷٫)«شرکت تجاری ونکهاوسنیز نمایندگی ای در بوشهرایجاد کرد ،بهدنبال اینموفقیت ها ،دولت آلمان در سال ۱۸۹۷م،یک نائب کنسولگری در بوشهر ایجاد کرد که خیلی زود به کنسولگری تبدیل شد .»(محمدعلی،جناب،نفوذ بیگانگان و رویدادهای سیاسی ۱۸۷۵-۱۹۰۰،پژوهشگاه علوم انسانی،تهران،۱۳۴۹٫ ص۱۵۶ .)
همانطور که قبلا ذکر شد،بوشهر مهمترین بندر تجاری ایران در دوره قاجار در آب های آزادوبین المللی خلیج فارس بود .روزانه کالاهای زیادی از این بندر به خارج از کشور صادر ویا از خارج از کشور به بازارهای داخلی ایران وارد میشد.«مهمترین کالاهای صادراتی ایراناز طریق بوشهردر این دوره بیشتر پنبه خام،میوه،فرشهای پشمی ،برنج،تریاک،تنباکو،غلات،پوست،پشم خام،حیوانات زنده،ماهی،سنگ های گرانبها و غیره .. بوده» (لقمان دهقان نیری،«تجارت خارجی ایران در آستانه جنگ جهانی اول»نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان،دوره دوم-فروردین-شهریور۱۳۷۰ ص۶-۸۵ .) اما در خصوص واردات ایران از طریق بوشهر باید گفت که هم مقدار و هم تعداد اقلام وارداتی بسیار زیادتر از صادرات ایران از طریق بوشهر بوده است که عواقب وخیمی هم برای صنایع داخلی و هم بازرگانان ایرانی به همراه داشته است و با ورود اجناس خارجی به ایران بازرگانان ایرانی و صنایع داخلی سخت مورد تهدید اقتصادی قرار گرفتند .
بوشهر در زمان قاجار ، دربردارنده تجارتخانه معتبری بود . غالب ساکنان آن تاجرپیشه بودند و سه سفارتخانه معتبر در این شهر قرار داشت. یکی از آنها متعلق به دولت انگلیس بود که خیلی مقتدر بود و دو دسته سرباز هندی داشتند .(جعفریان ،۱۳۸۹ :جلد سوم: ۸۱۴)
بخش چهارم :
روابط سیاسی و اجتماعی کویت و بوشهر
فصل اول : مروری بر پیشینه روابط سیاسی و اجتماعی کویت و بوشهر
همواره در طول تاریخ روابط سیاسی و اجتماعی کویت با ایران و بندر بوشهر، بوشهر به عنوان یک نقطه استراتژیک و حساس سیاسی و با دارا بودن موقعیت اقتصادی ویژه روابط خود با شیخ نشین ها و حکومت مناطق خلیج فارس،را تعیین کرده است.
همانگونه که در فصول پیش اشاره گردید شکلگیری موجودیت اقتصادی و سیاسی کویت به عنوان یک حکومت ،حال نه به عنوان یک ایالت کاملا مستقل، تقریبا متقارن با شکل گیری بندر بوشهر در دوره افشار بود و روابط سیاسی و اجتماعی این دو بندر، به طور رسمی و مشخص ،از همین دوره آغاز گردید .
نمایندگی هلند در زمان زندیان در خارگ حضور داشتند و در انتهای شمال غربی آن جزیره بارو و برجی بود مثلثی شکل و در آن قلعه بارون نیپهاوزن به امور مسافران بریتانیایی توجه می داشت و حتی می کوشید که امنیت راه آنان را از طریق صحرای کویت ،تامین کند اما در این کار هرگز موفق نبود و با شیخ کویت بر سر این مسئله مراوده داشت .آنان همواره خواستار وسائل غواسی بودند و نیز بعضی جهازاتی که در بریتانیا برای غواصان ساخته میشد، از طریق صحرای کویت به شکل زمینی برای انگلیسی های مقیم خلیج فارس آورده میشد.(لوریمر، ۱۳۸۸ : ۱۲۹)
در سال های ۱۷۶۳-۱۷۲۲م/۱۱۷۷-۱۱۳۵ق)، نماینده کویت وضع پیچیده ای داشت و تحت تسلط خاندان عتوبی بود . میان این خاندان و رئیس میسیون هلندی ها در جزیره خارک روابط حسنه ای برقرار بود . (لوریمر، ۱۳۸۸ : ۱۳۲)
در نیمه دوم قرن ۱۸(۱۷۶۳)، زمانی که کریم خان زند صاحب نیرومندترین قدرت در اداره خلیج فارس بود و در حال گسترش بلاد خود در سایر نقاط خلیج فارس بود و در همین که وی سعی در تسلیم نمودن عراق عثمانی و کویت داشت . عراق به سختی مقاومت می کرد و کویت نیز که می خواست خودی بنمایاند ،چندان موفق نبود و ساکنان عتوبی آن تاثیر آشکاری در امور خلیج فارس نداشتند . (لوریمر، ۱۳۸۸ : ۱۴۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ق.ظ ]




تعداد نمونه

ضریب همبستگی

سطح معنی داری

ارزیابی ریسک
اثربخشی برنامه حسابرسی

۲۳۱

**۵۰/۰

۰۰۰/۰

با توجه به جدول(۴-۱۱) و در سطح اطمینان ۹۹% و سطح خطای ۰۱/۰؛ رابطه ارزیابی ریسک (بعنوان جزئی ازسیستم کنترل داخلی) و اثربخشی برنامه حسابرسی معنادار می باشد. (چون سطح معناداری آزمون ۰۰۰/۰ بوده و کمتر از آلفای۰۱/۰ می باشد). با در نظر گرفتن ضریب همبستگی ۵۰/۰ رابطه مشاهده شده مثبت و مستقیم می باشد. لذا فرض صفر رد شده و فرض پژوهش با سطح اطمینان و سطح خطای ذکر شده تائید می شود. یعنی ارزیابی ریسک تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی دارد.
۴-۴-۴- ضریب همبستگی فرضیه فرعی سوم
فرضیه فرعی سوم: فعالیتهای کنترلی (بعنوان جزئی ازسیستم کنترل داخلی) دارای تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی می باشد.
H1 : فعالیتهای کنترلی تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی دارد.
H0 : فعالیتهای کنترلی تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی ندارد.
جدول(۴-۱۲) نتایج محاسبات ضریب همبستگی بین فعالیت های کنترلی و اثربخشی برنامه حسابرسی

متغیرها

تعداد نمونه

ضریب همبستگی

سطح معنی داری

فعالیتهای کنترلی
اثربخشی برنامه حسابرسی

۲۳۱

**۲۲/۰

۰۰۱/۰

با توجه به جدول(۴-۱۲) و در سطح اطمینان ۹۹% و سطح خطای ۰۱/۰؛ رابطه فعالیتهای کنترلی (بعنوان جزئی ازسیستم کنترل داخلی)و اثربخشی برنامه حسابرسی معنادار می باشد. (چون سطح معناداری آزمون ۰۰۰/۰ بوده و کمتر از آلفای۰۱/۰ می باشد). با در نظر گرفتن ضریب همبستگی ۲۲/۰ رابطه مشاهده شده مثبت و مستقیم می باشد. لذا فرض صفر رد شده و فرض پژوهش با سطح اطمینان و سطح خطای ذکر شده تائید می شود. یعنی فعالیتهای کنترلی تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی دارد.
۴-۵- رگرسیون
- سهم هرکدام از مولفه های سیستم کنترل داخلی (محیط کنترلی، ارزیابی ریسک و فعالیتهای کنترلی) در پیش بینی اثربخشی برنامه حسابرسی به چه میزان می باشد؟
این فرض جهت تعیین میزان سهم هر کدام از مولفه های سیستم کنترل داخلی در پیش بینی اثربخشی برنامه حسابرسی، تدوین گردید که جهت تحلیل آن با توجه به اینکه هر سه مولفه رابطه معناداری با اثربخشی برنامه حسابرسی داشتند ؛ لذا همه مولفه ها را وارد معادله میکنیم. بنابراین نتایج رگرسیون همزمان به شرح زیر می باشد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول (۴-۱۳) تحلیل رگرسیون اثربخشی برنامه حسابرسی از طریق مولفه های سیستم کنترل داخلی

الگوی رگرسیون

ضریب همبستگی®

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




شیوهی نمره گذاری
شیوهی نمره گذاری هر آیتم، مستقیم و به صورت کاملاً موافقم = ۵، موافقم = ۴، نظری ندارم =۳، مخالفم = ۲، کاملاً مخالفم = ۱ می‌باشد. بنابراین نمره هر آزمودنی در هر آیتم از ۱تا ۵ در هر مولفه ۷ تا ۳۵ و در کل مقیاس ۴۹ تا ۲۴۵ متغیر خواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پایایی مقیاس هوش سازمانی
آلبرچث (۲۰۰۳) مقیاس هوش سازمانی را بر روی ۱۲۸ نفر از مدیران و کارکنان اجرا و با بهره گرفتن از روش آلفای کرو نباخ پایایی هوش سازمانی کل و هفت مولفه‌ی آن را به شرح زیر گزارش کرد.
جدول ۲-۳ : ضرایب آلفای کر ونباخ فرم اصلی مقیاس هوش سازمانی

 

مولفه
مقدار
چشم انداز استراتژیک
سرنوشت مشترک
میل به تغییر
روحیه
اتحاد و توافق
کاربرد دانش
فشار عملکرد
هوش سازمانی کل

 

ضریب الفای کرونباخ
۹۴/۰
۹۷/۰
۹۷/۰
۹۷/۰
۹۸/۰
۹۸/۰
۸۱/۰
۹۸/۰

 

در این پژوهش نیز بررسی میزان پایایی و روایی مقیاس سازمانی جزء یکی از اهداف پژوهشی می‌باشد که مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج آن در فصول بعدی ارائه می‌گردد.
روایی مقیاس هوش سازمانی
آلبرچث (۲۰۰۳) پس از آنکه فرم ۶۰ آیتمی‌ مقیاس هوش سازمانی را طراحی و تدوین نمود، آن را بر روی یک گروه نمونه ۱۲۸ نفری از مدیران آمریکایی اجرا نمود و از طریق بررسی ارزش آیتم ها و تحلیل عاملی به روش مولفه‌های اصلی به بررسی آن پرداخت. پس از آن نتایج حاصل از تحلیل عوامل نشان داد که در این مقیاس، شش عامل از ارزش ویژه‌ ی بیشتر از یک برخوردار می‌باشند و در هر عامل شش آیتم که بار عاملی بیشتر را نشان می‌دادند انتخاب گردیدند و آن عوامل را به ترتیب به عنوان مولفه‌های چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر ،روحیه، اتحاد و توافق،کاربرد دانش و فشار عملکرد نام گذاری کرد.
پایایی این آزمون از طریق آلفای کرونباخ ۸۰/۰ و از روش بازآزمایی ۸۷/۰ به دست آمد.
روش اجرا:
بعد از اینکه آزمودنی ها به صورت فردی انتخاب شدند، اهداف برای آنان توضیح داده می شود و از آنان خواسته می شود به پرسش نامهها و سوالات جمعیت شناختی پاسخ دهند.
روش تجزیه و تحلیل داده ها:
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش‌های آماری در سطح آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزارspss 16 استفاده خواهد شد. در همین راستا در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین و انحراف ‌معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید.
ملاحظات اخلاقی
به منظور اطمینان دادن به کارکنان جهت محرمانه ماندن پاسخهای آنها، هیچ گونه اسم و مشخصات فردی ثبت نگردید و در زمان توزیع پرسشنامه ها این اطمینان به آنها داده شد تا به دور از هرگونه استرس پاسخ های خود را ارائه دهند.
فصل چهارم
یافته های پژوهش
یافته های توصیفی
جدول ۴-۱میانگین و انحراف معیار هوش سازمانی و مولفه های آن را به تفکیک جنسیت کارکنان نشان می دهد
جدول ۴-۱: میانگین و انحراف معیار هوش سازمانی و مولفه های آن به تفکیک جنسیت کارکنان

 

متغیرهای توصیفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم