کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



نحوه شکل گیری عزت نفس

در نحوه شکل گیری عزت نفس کیفیت روابط در کودکی اهمیت اساسی دارد زیرا در این زمان است که بذرهای عزت نفس کاشته می‌شود. که مادر یا (جانشین مادر) از این لحاظ نقش محوری ایفا می‌کند. اگر رابطه مادر- فرزند سالم باشد (یعنی کودک احساس کند که مادرش قادر است به احساسات و نیازهای او به سرعت و به طور مؤثر واکنش نشان دهد و آن ها را درک کند)، کودک خواهد توانست، ‌در مورد خود و توانایی برقراری روابط شخصی صمیمی‌در بزرگسالی، احساس مثبت داشته باشد که عکس این موضوع نیز، در صورت ضعیف بودن رابطه مادر فرزند می‌تواند صادق باشد. شکست در ایجاد، دلبستگی عاطفی به مادر می‌تواند به اضطراب دایمی‌ناشی از بی توجهی یا طرد منجر شود. پیامهایی که کودکان، به مرور و با گذشت زمان،از افراد مهم پیرامون خود درمورد خودشان دریافت می‌کنند،برای عزت نفس آن ها بسیار مهم است. تجاربی که فرد درزندگی کسب می‌کند،سهم عمده ای در پرورش عزت نفس وی دارد.تجربیات مثبت یا منفی زندگی درایجادنگرش مثبت یا منفی نسبت به خود مهم است .چنانچه نگرش مثبت ومطلوب باشد،احساسات مثبت فردنسبت به ارزش خود را افزایش می‌دهد.وچنانچه نگرش فردنسبت به خودمنفی باشد،فردنسبت به ارزش خود احساسات منفی پیدا می‌کند.‌در سال‌ های اولیه زندگی والدین مهم ترین نقش وتاثیر را برعزت نفس کودک دارندو منبع اصلی تجربیات مثبت ویا منفی هستند که کودک خواهد داشت.تاکیدی که دانشمندان مختلف بر محبت بدون قید وشرط والدین دارند،نشان دهنده اهمیت والدین بر رشد کودک است(اولسن[۶۷] و همکاران، محبت بدون قید وشرط والدین دارند،نشان دهنده اهمیت والدین بر رشد کودک است(اولسن[۶۸] و همکاران، ۲۰۰۸)کودکان معمولاً همه چیز را به عنوان حقیقت قبول می‌کنند در واقع این مسئله به جذابیت آن ها می‌افزاید. عزت نفس خود پدر و مادر نیز می‌تواند بر روی فرزندان تاثیر بگذارد. این عقیده وجود دارد که فعالیت پدر و مادر برای کاربر روی عزت نفس شخصی خودشان بیشتر از آموزش مستقیم این موارد، بر کودکانشان تاثیر دارد. در دوران کودکی ابتدا یاد می‌گیریم که با نسخه برداری از رفتار پدر و مادر با خودمان رفتار کنیم، در نتیجه اگر پدر و مادر ایرادگیر باشند، خود انتقادی ما بیشتر خواهد شد. پس عملکرد و ساختار خانواده نیز در عزت نفس مهم است. مطالعات نشان می‌دهد که فرزندان والدین طلاق گرفته و بی خانمانها از عزت نفس ضعیفی برخوردارند (ایلین شیهیان، ۱۳۸۴).گرایش اساسی به داشتن احساس خوب نسبت به خود ‌و دنیای اطراف چیزی است که همه ما با آن به دنیا می آییم با این حا ل با گذشت زمان این تما یل طبیعی به طرق مختلف مورد تهدید قرار می‌گیرد،در این خصوص پژوهشگران متغیرهای زیادی را بررسی نموده اند که به پاره ای از آن ها پرداخته می شود.

الف : شیوه پرورش: سبک های فرزندپروری والدین نقش بسیارمهمی در عزت نفس فرزندانشان دارند،دانش آموزانی که عزت نفس بالایی داشتند،والدینی داشتند که دلسوز وحمایت کننده بودند و استانداردهای روشن برای فرزندانشان تعیین کرده واجازه می‌دادند که در کارهایشان خودشان تصمیم گیرنده باشند.علاوه براین ،رضایت از زندگی ،شادی،شیوه های رفتاری سالم،موفقیت تحصیلی وسازگاری اجتماعی با عزت نفس بالا مرتبط هستند(میشائل[۶۹] و همکاران، ۲۰۰۷).

ب:بدرفتاری جسمی یا جنسی: ” هرکه بیشتر محبت می‌کند بیشتر کتک می زند ” جمله ای است که اغلب برای توجیه بدرفتاری جسمانی با بچه ها به کارمی رود،اینگونه بدرفتاری جسمانی به مرور زمان در قربانیان احساس درماندگی ایجاد می‌کند.تنبیه یا تهدید شدن به آن می‌تواند عزت نفس را به شدت تحت تاثیر قرار دهد ،آثار بدرفتاری جنسی در دوران کودکی نیز خود را در سرتا سر زندگی قربانی نشان می‌دهد ،باورهای منفی درباره خود که از بدرفتاری جنسی دوران کودکی ناشی می شود عزت نفس را پایین می آورد قربانیان این گونه بدرفتاری ها اغلب باور دارند که “بی ارزش یا بد ” هستند ونسبت به دیگران احساس حقارت می‌کنند (شیهیان،۱۳۸۴).

ج :ظاهرجسمانی:امروزه در جوامع به ” خوش ظاهر بودن “در هر سنی اهمیت ویژه ای داده می شود ،باور بر این است که خود انگاره ی جسمانی یکی از اولین سنگ بنا ها ی عزت نفس در کودکان است کسانی که جذاب به حساب می‌آیند بیشتر از آن هایی که ظاهر خوشا یندی ندارند مورد توجه قرار می گیرند ، سرانجام با ورود به بزرگسا لی برداشت او از ظاهرش اهمیت می‌یابد (شیهیان،۱۳۸۴).

جذاب به حساب می‌آیند بیشتر از آن هایی که ظاهر خوشا یندی ندارند مورد توجه قرار می گیرند ، سرانجام با ورود به بزرگسا لی برداشت او از ظاهرش اهمیت می‌یابد (شیهیان،۱۳۸۴).

د :رویداد های جاری زندگی:عزت نفس یک فرد هرچقدر هم محکم وقوی باشد زندگی همواره موقعیت هایی پیش می آورد که ارزش گذاری مثبت فرداز خودش را به خطر می اندازد.تجارب دوران کودکی که ‌در پرورش عزت نفس سالم ومطلوب نقش دارند شامل: مورد توجه واحترام قرار گرفتن،دریافت مراقبت های مناسب، ومحبت وتشویق پس از موفقیت های به رسمیت شناخته شده ویا اشتباهات ‌و شکست ها وپذیرش آن ها،است.‌و تجاربی که منجربه عزت نفس نامطلوب می شود شامل: به شدت مورد انتقاد قرار گرفتن،مورد سوء استفاده جسمی،جنسی یا عاطفی قرارگرفتن،نادیده گرفته شدن،مورد تمسخریا طعنه قرارگرفتن ویا انتظارات زیادی از آن ها در هرزمانی ،است.(اورل واورت،[۷۰] ۲۰۱۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 12:15:00 ب.ظ ]




در واقع یکی از هدف‏های عالی آموزش ایجاد شرایط مناسب به منظور دستیابی به بالاترین پیشرفت تحصیلی است. اگر فرد در جمع همکلاسی هایش فاقد جایگاه اجتماعی مطلوب و منزلت متناسب با آنچه که گمان می ‏کند باشد، کارکرد اصلی وی یعنی کسب دانش و پیشرفت تحصیلی مختلف می‏ شود. از طرفی، فرد به دلیل این که در می‏یابد که مورد توجه و علاقه افراد دیگر نمی باشد، تمایل به انزوا و تنهایی پیدا می ‏کند و از میزان ارتباطات اجتماعی خود تا حد زیادی می‏کاهد. همین حالت گوشه گیری و گریز از دیگران، به تدریج تصورات منفی از خود، احساس عدم کاریابی و بی کفایتی همراه با کاهش در عزت نفس را در فرد تضج می‏ دهد و در نتیجه خود را ناتوان از مواجهه با مشکلات و حل آن ها می‏بیند.

اکبری (۱۳۸۴) پیشرفت تحصیلی را تجلی جایگاه یک دانشجو می‏داند، این جایگاه ممکن است به نمره‏ای برای یک درس یا معدل مجموعه‏ای از دروس در یک گروه یا در تمامی دروس اطلاق گردد.

در هر نظام تعلیم و تربیت میزان “پیشرفت تحصیلی” دانش‏آموزان یکی از شاخص‏های موفقیت در فعالیت‏های علمی است. سنجش میزان پیشرفت تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن از جمله مسائل عمده‏ای هستند که توجه محققان را به خود جلب کرده‌اند. سالانه آموزش و پرورش هزینه‏ های هنگفتی را صرف آموزش می ‏کند ولی مشاهده می‏ شود که برخی دانش‏آموزان پیشرفت لازم را نشان نمی دهند و معمولا هنگامی که پیشرفتی در آموزش از خود نشان نمی دهند، معلمان و والدین از آموزش‏های اضافی و کتاب‏های کمک درسی استفاده می‌کنند و این کلاس‏ها و کتب در بسیاری از موارد نتایج مفیدی در بر ندارد.

بدون شک در دنیای پیشرفته‏ی امروزی یکی از علائم موفقیت فرد، موفقیت تحصیلی می‏ باشد که بدون آن توسعه و ترقی هیچ کشوری امکان پذیر نخواهد بود. ترقی هر کشوری رابطه‏ مستقیم با پیشرفت علم و دانش و تکنولوژی آن کشور دارد. پیشرفت علمی نیز حاصل نمی شود مگر این که افراد متفکر و خلاق تربیت شده باشند. پیشرفت تحصیلی ضمن این که در توسعه و آبادانی کشور مؤثر است در سطوح عالی منجر به یافتن شغل و موقعیت مناسب و در نتیجه درآمد کافی می‏ شود. دانش‏آموزانی که از موفقیت‏های تحصیلی برخوردارند خانواده و جامعه با دیده احترام به آنان می‏نگرد و در جامعه با روحیه و نشاط بیشتری حضور خواهند یافت و در کنار این‏ها از هزینه‏ های گزافی که از افت تحصیلی تحمیل آموزش و پرورش می‏ شود کاسته خواهد شد.

پیشرفت تحصیلی همچون بسیاری از پدیده ها از ترکیب عواملی چون خانه، مدرسه و جامعه به وجود می ‏آید. بررسی این عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی بخش مهمی از تحقیقات آموزشی را به خود اختصاص داده است. نظام‏های آموزشی از طریق مطالعه و شناسایی عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی و ابعاد مختلف این عوامل، در جهت بهبود وضعیت تحصیلی و رفع کاستی‏های موجود آموزش تلاش می‏ کنند. زمینه خانوادگی و مدرسه‏ای از جمله عواملی هستند که نقش تعیین کننده آن ها در پیشرفت تحصیلی اثبات شده است و محققین (شمیم، ۱۳۸۴) ‌در مورد نقش عوامل خانوادگی از جمله سبک‏های والدین و تعامل فعال (درگیری) والدین در افزایش موفقیت‏های تحصیلی در هر پایه، جنس و قومیت اتفاق نظر دارند. مطالعات نشان می‏ دهد دانش‏آموزانی که والدین پذیرنده دارند از دانش‏آموزانی که والدین مستبد یا آسان گیر دارند عملکرد تحصیلی بهتری دارند (به نقل از کیامنش و درخشنده، ۱۳۸۴).

در جوامع مختلف نیز ‌گروه‌های تخصصی و روان شناسان همواره به بررسی جوانب مختلف تحصیل و شناسایی عوامل مؤثر بر آن تأکید کرده‌اند. زیرا نه تنها دانش‏آموزان و خانواده‏های آن ها، بلکه جامعه نیز هزینه‏ های زیادی را جهت تحصیل صرف می‏ کنند، ‌بنابرین‏ دست یافتن به نتایج مثبت در زمینه تحصیل
(با شناسایی و کنترل عوامل مؤثر تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی) می‏تواند منجر به پیشرفت همه جانبه‏ی جامعه گردد. بررسی‏ها نشان می ‏دهند که هر فرد جهت ورود به اجتماع و در نتیجه رویارویی با موقعیت‏های گوناگون و افراد مختلف (از نظر فرهنگی، اقتصادی، طبقه اجتماعی و …) به پاره‏ای از ابزار مجهز شده است.

این ابزارهای فردی را می‏توان ساختارهای روانی او دانست که می‏تواند فرد را به مقابله با رویدادهای زندگی یاری رساند (کیمیلمیر[۳۵] و همکاران، ۲۰۱۱) این ساختار روانی به طور متقابل تحت تاثیر عوامل مختلفی همانند خانواده، اجتماعی، گروه همسالان و غیره قرار دارد و از سویی آنان را تحت تاثیر قرار می‏ دهد (باری[۳۶] و همکاران، ۲۰۱۱) به همین دلیل محققان همواره به تأثیرات این مؤلفه‌ های روانی و عاطفی بر جنبه‏ های گوناگون زندگی افراد توجه بسیاری کرده‌اند که از این میان می‏توان به تاثیر این مؤلفه‌ ها بر عملکرد شغلی، تحصیلی، اجتماعی و… اشاره کرد.

بخشی و زارع (۱۳۸۴) اعتقاد دارند که مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. یافته های پژوهشی متعددی نشان داده ‏اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرایندهای پردازش اطلاعات تاثیر می‏پذیرد هم از عوامل محیطی تاثیر می‏پذیرند.

پیشرفت تحصیلی همچون بسیاری از پدیده ها، از ترکیب عواملی چون خانه، مدرسه، دانشگاه و جامعه به وجود می ‏آید. بررسی این عوامل به عنان عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی بخش مهمی از تحقیقات آموزشی را به خود اختصاص داده است.

نظام‏های آموزشی از طریق مطالعه و شناسایی عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی و ابعاد مختلف این عوامل، در جهت بهبود وضعیت تحصیلی دانش‏آموزان و رفع کاستی‏های موجود آموزشی تلاش می‏ کنند (کیامنش، سیف درخشنده، ۱۳۸۴).

با توجه ‌به این که میزان پیشرفت و افت تحصیلی یکی از ملاک‏های کارایی نظام آموزشی است. کشف و مطالعه متغیرهای تأثیرگذار بر عملکرد تحصلیی به شناخت بهتر و پیش‌بینی متغیرهای مؤثر در مدرسه می‏انجامد. ‌بنابرین‏ رسمی متغیرهایی که با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارد یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش و پرورش است. مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. یافته های پژوهشی متعددی نشان داده‌اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرآیندهای پردازش اطلاعات تأثیر می‏پذیرد هم از عوامل محیطی (بخشی و زارع، ۱۳۸۴).

پیشرفت تحصیلی یکی از شاخص‏های مهمی در ارزیابی آموزش و پرورش است و تمام کوشش‏ها و کشش‏های این نظام، در واقع برای جامه عمل پوشاندن ‌به این امر است. به عبارتی، جامعه و به طور ویژه آموزش و پرورش نسبت به سرنوشت، رشد و تکامل موفقیت آمیز و جایگاه فرد در جامعه، علاقه مند است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون اعم از ابعاد شناختی و کسب مهارت و توانایی در ابعاد شخصیتی، عامل و رفتاری، آنچنان که باید پیشرفت کند و تعالی یابد.

عوامل مؤثر بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش‏آموزان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]




در فقه برخی برخی از فقیهان و حقوق ‌دانان اسلامی یا به دلیل اینکه ادله صحت عقود را نسبت به عقود مستحدث از جمله عقد بیمه، شامل نمی­دانند و یا به جهت اینکه اشکالاتی مانند غرر و جهالت و تعلیق که نسبت به عقد بیمه گرفته شده به نظر ایشان قابل دفع نیست، سعی کرده ­اند عقد بیمه را با سایر عقود معهود فقهی مانند ضمان، صلح، جعاله و هبه مشروط مقایسه کرده و از راه انطباق عقد بیمه با آن عقود، عقد بیمه را تصحیح نمایند، زیرا اعتبار این عقود قطعی است و شروط شرعی نیز در این عقود، سهل­تر هستند.

برای مثال علامه مطهری اگرچه معتقد به حصر عقود نمی ­باشد، معهذا در این زمینه بررسی جالبی کرده ­اند که نتیجه آن شناختن بیمه به عنوان یک نوع ضمان عین است؛ ‌به این معنی که در قرارداد بیمه، بیمه­گر تضمین می­ کند که عین مال مورد نظر را تا انقضای مدت معین سالم و بی­ عیب باقی بماند و اگر عیب و یا نقصی در آن ظاهر شود متعهد به جبران آن خواهد بود. بیمه­گذار در مقابل این ضمان وجهی به عنوان حق­بیمه می ­پردازد. [۲۲]

بند دوم : بیمه به عنوان یک قرارداد غیر معین (مستقل)

نظر مشهور بیمه را عقد مستقل دانسته و با استناد به عمومات و ادله صحت عقود و معاملات، بر صحت و استقلال عقد بیمه استدلال نموده و معتقدند که برای صحت عقد شرایطی معین شده است، هر رابطه­ای که دارای تمام این شرایط باشد، عقد است؛ اعم از این که عین این رابطه درصدر اسلام موجود بوده یا بعدا تأسيس شده باشد.

قائلین ‌به این نظر با استناد المؤمنون عند شروطهم و اوفوا بالعقود، بر این تأکید کرده ‏اند که «عقد بیمه، عقدی مستقل است‏ و صلح یا هبه معوضه نمی‏باشد، از باب ضمان عهده‏ هم به شمار نمی‏آید، اگر چه ممکن است به صورت صلح‏ و هبه معوضه و ضمان معوض هم واقع شود. عقد بیمه، در هر نوعی صحیح و عقدی لازم است… .»[۲۳]

اگر چه بیمه از جهاتی شباهت به عناوین دیگر از قبیل هبه، صلح و یا ضمان دارد، ولی هر یک از عناوین فوق در اصطلاح و عرف جامعه معنا و شرایط خاص خود را داشته و تفاوت­هایی با دیگر عقود دارند که حدود هر یک را مشخص می ‏کند. اینکه این نوع قرارداد در زمان صدر اسلام وجود نداشته، موجب نمی‏ شود که ادله عامه مانند اوفوا بالعقود، شامل آن نشود؛ زیرا این قاعده فراگیر بوده و شامل هر عقد و قراردادی می‏ شود، مگر عقدی که به جهتی از جهات دیگر فسادی داشته و از قلمرو قاعده خارج شود.[۲۴]

در نهایت به نظر می­رسد که نظر صحیح­تر این باشد که بیمه خود قرارداد مستقلی است که در عرف جامعه ارتباطی با عناوین دیگر فقهی ندارد، بلکه یک قرارداد رسمی و مستقل است که بیمه‏گر و بیمه‏گذار با شرایط ویژه‏ای بین خود منعقد کرده و ملتزم به رعایت آن می‏ باشند. همانند سایر عقود طرفین علاوه بر رعایت شرایط اختصاصی عقد بیمه، باید شرایط عمومی صحت قراردادها را نیز در انعقاد قرارداد بیمه رعایت نمایند.[۲۵]

گفتار دوم : شرایط ماهوی صحت بیمه

حقوق بیمه به عنوان یکی از رشته‏ها حقوق خصوصی در مقایسه با سایر عقود پیشینه دراز مدتی ندارد، در حقیقت با تصویب قانون بیمه ۱۳۱۶ بود که قواعد و ضوابط بیمه‏ شکل گرفته و همگام با رشد و تحول اقتصادی و اجتماعی به تدریج در جامعه ‏رواج یافت. حقوق بیمه اگر چه در کلیت خود از قواعد عمومی قراردادها پیروی می ‏کند، با این همه دارای ویژگی­هایی است که به آن اصالت و استقلال می‏بخشد. ‌بنابرین‏ شرایط صحت عقد بیمه در دو عنوان شرایط عمومی و شرایط اختصاصی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

بند اول : شرایط عمومی صحت قرارداد بیمه

درستی و اعتبار قرارداد بیمه ‏تابع شرایط صحت معاملات مندرج در ماده ۱۹۰ قانون مدنی است که‏ در برگیرنده چهار عنوان قصد و رضا، اهلیت‏، موضوع معین مورد معامله و مشروعیت جهت معامله بوده و رعایت آن ها در قرارداد بیمه، مانند سایر عقود الزامی است و فقدان یک یا چند مورد از آن ها اعتبار قرارداد بیمه را مخدوش خواهد کرد.

  1. قصد و رضا

قصد و رضا دو چهره بنیادی اراده در تشکیل ساختمان عقد به­شمار می­روند. برای اینکه عقدی منعقد شود باید هر دو طرف قصد انشا داشته باشند. این قصد باید همراه با رضایت و تمایل باشد. ‌بنابرین‏ هرگاه اراده سالم نباشد و از روی اشتباه یا اکراه ابراز شود، عقد باطل یا غیر نافذ خواهد بود.[۲۶]

بیمه نیز مانند سایر عقود متضمن ایجاب و قبول است. ایجاب عقد بیمه از طرف بیمه گذار می ­تواند به صورت شفاهی یا کتبی باشد. در رویه شرکت­های بیمه معمولا این عمل با تکمیل فرم چاپی که از طرف نماینده بیمه­گر در اختیار متقاضی قرار داده می­ شود، صورت ‌می‌گیرد، تا با تکمیل آن و تعیین ماهیت و شدت خطر اطلاعات مورد نیاز در اختیار بیمه­گر قرار گرفته و او بتواند به طور صحیح خطر را ارزیابی نموده و بر اساس تقاضای بیمه­گذار بیمه­نامه مورد نظر وی را صادر نماید.[۲۷]

اصل این است که قرارداد برای شخصی که آن را انشا می­ کند منعقد می­ شود و آثار آن نسبت به او جریان پیدا می­ کند. اگر پیشنهاد دهنده تصریح به نمایندگی خود نماید، در صورت قبول از سوی بیمه­گر عقد بیمه برای اصیل منعقد شده و اصیل طرف حقوق و تعهدات ناشی از قرارداد قرار ‌می‌گیرد. اما اگر تصریح به نمایندگی نشود، پیشنهاد دهنده طرف قرارداد محسوب می­ شود.[۲۸]

به موجب قواعد عمومی قراردادها رضایت شرط اعتبار و نفوذ قرارداد است و ضمانت اجرای فقدان آن عدم نفوذ عقد است. مثلا اگر شخصی به انعقاد قرارداد بیمه اکراه شود، رضایت او پس از زوال اکراه سبب تنفیذ عقد است. البته هرگاه بعضی از انواع بیمه توسط قانون­گذار اجباری شناخته شوند، این موارد از شمول احکام معاملات اکراهی خارج می­شوند.[۲۹]

اظهار نظر شده است که ضمانت اجراهای مندرج در مواد ۱۱ ، ۱۲ و ۱۳ قانون بیمه[۳۰]، در اثر معلول بودن رضای بیمه­گر در نظر گرفته شده است.[۳۱] اما به نظر می­رسد که در شرایط مواد مذکور رضای بیمه­گر در زمان انعقاد قرارداد موجود بوده است، اما قانون‌گذار به خاطر عدم رعایت یکی از اصول اساسی بیمه یعنی اصل حسن­نیت و نقض تکلیف افشای حقایق، ضمانت اجراهای خاصی را با توجه به ماهیت خاص عقد بیمه مقرر نموده است. در فصل­های آتی تفصیلا ‌به این موضوع پرداخته می­ شود.

  1. اهلیت

به موجب ماده ۲۱۰ قانون مدنی متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند. به موجب ماده ۲۱۱ برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند، باید بالغ، عاقل و رشید باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]




‌بنابرین‏ شایسته است که نظارت فشرده، به طور کلی نظارت، با ماهیت جرم ارتکابی، شخصیت و وضعیت متهم منطبق باشد. ‌در مورد بعضی افراد میزان مقاومت در برابر راه‌ حل ‌های پیشنهادی، در موقعیت های خطر زا ممکن است افزایش پیدا کند و ‌در مورد بعضی دیگر ممکن است کاهش پیدا کند. این اتفاق، به انتخاب یکی از دو بعد نظارت یا حمایت ارتباطی ندارد بلکه به اصلاح و بازنگری در هر دو بعد نظارت و حمایت به طور هم‌زمان مربوط می شود. به همان اندازه که بعد حمایت اجتماعی– آموزشی، از ابزارهای جرم شناختی بهره‌مند می‌شود به همان اندازه هم باید بعد نظارت، نه تنها نسبت به تمام افرادی که در حال حاضر تحت تدابیر جایگزین قرار دارند، بلکه نسبت به کسانی که بیشتر در معرض خطر تکرار جرم قرار دارند یا حتی کسانی که دستور بازداشت آن‌ ها صادر شده است یا در بازداشت به سر می‌برند، تقویت شود[۱۸۷]. ‌بنابرین‏، لزوم تقویت بعد نظارت بر اجرای تعهدات با هدف جاانداختن اجرای تدبیر نظارت قضایی به عنوان تدابیر الزام آور کیفری و قابل اجرا برای طیف گسترده ای از مجرمان، ضروری احساس می شود.

در چارچوب اجرای تدبیر نظارت قضایی، امکانات مختلفی به منظور تقویت بعد نظارت در فرانسه پیش‌بینی شده است. از یک سو، برخی خواستار یکپارچه‌سازی نظارت ‌در مورد همه ی افراد تحت تدبیر می‌باشند و از سوی دیگر، برخی بر این باورند که باید سیستم نظارت فشرده ‌در مورد افرادی که در معرض خطر بیشتر می‌باشند اعمال شود؛ هر چند که این سیستم نظارتی ممکن است به گسترش دامنه ی اجرای تدبیر نظارت قضایی ‌در مورد افرادی که موقتاً در بازداشت به سر می‌برند، نیز کمک نماید. ‌بنابرین‏، ضروری به نظر می‌رسد که نوعی ضمانت اجرای سیستماتیک­تر در صورت نقض تعهدات تحمیل شده به متهم در نظر گرفته شود، این ضمانت اجرا باید به گونه ای باشد که اعتبار و قابلیت تدبیر نظارت قضایی در زمینه جایگزینی بازداشت موقت را نزد مأمورانی که مسئولیت نظارت را به عهده دارند و همچنین افرادی که تحت این تدابیر قرار می‌گیرند، خدشه‌دار نکند. تدبیر نظارت قضایی اغلب به عنوان «ساختار نرم» شناخته می شود. چرا که فقط متشکل از مددکاران، مأموران ناظر و روانشناسان می‌باشد. برای اعمال نظارت واقعی و مؤثر، نه صرفاً ‌در مورد افرادی که امروزه تحت تدبیر نظارت قضایی قرار دارند بلکه ‌در مورد افرادی که به طور موقت در بازداشت به سر می‌برند، بخش مراقبت های اجتماعی زندان های فرانسه باید در صدد یکپارچه‌سازی اقدامات نیروی نظارتی برآید. نظارت ممکن است به عنوان مثال، کنترل حضور متهم در مراکز درمانی برای ترک اعتیاد باشد و یا بررسی انجام الزامات به طور کامل با مشارکت سازنده خود متهم، که امروزه متأسفانه مددکاربرای بررسی این موارد وقت کافی نمی گذارد[۱۸۸]. مسئولین امر نظارت، می‌توانند نظارت های اداری همچون نظارت بر پرداخت خسارت به قربانی جرم یا دفاع از متهم در مقابل بزه‌دیده در صورت ناتوانی در پرداخت خسارت، بررسی هویت و وضعیت متهم وارائه اطلاعات به دست آمده را در این خصوص به مأموران ناظر را به عهده بگیرند. چنین سیستم نظارتی، امکان تمرکز بربعد نظارت اجتماعی– آموزشی و بررسی فرایند گذر از اندیشه به فعل مجرمانه را بیشتر فراهم می‌کند.

بخش مراقبت های اجتماعی زندان فرانسه، امروزه از سیستم یکپارچه‌سازی نیروی نظارتی بهره‌مند می‌باشد، نیرویی که ممکن است نظارت های اداری را نیز به عهده داشته باشند. بنا به پیشنهاد یکی از صاحب‌نظران، شایسته است در صورت حصول اطمینان از اعمال تدابیر نظارتی چه به صورت تماس تلفنی چه به صورت ملاقات های خانگی یا بر اساس مدارک و شواهد ارائه شده توسط متهم و…، مسئولیت طراحی نظارت، ارشاد و مراقبت از افراد تحت نظارت، به مشاوران محول شود[۱۸۹] . البته به دلیل مشخص نبودن مرز دقیق بین دو بعد پیچیده و تو در توی نظارت و حمایت، پذیرش چنین پیشنهادی مستلزم ایجاد تمایز آشکارتر، بین مأموریت به نظارت و مأموریت به حمایت اجتماعی–آموزشی است. به عنوان مثال، تصمیم گیری در خصوص اینکه ملاقات‌های خانگی، تحت نظارت صورت بگیرد، ممکن است مشکل به نظر آید اما این نوع تصمیم گیری می‌تواند بخش جدایی‌ناپذیری از نظارت اجتماعی–آموزشی باشد[۱۹۰].

الف: امکان سازگاری اجتماعی

در گرایش جرم شناسی، باور غالب این است که جامعه بر فرد و شخصیت او تأثیرگذار بوده و می‌تواند او را به سمت بزهکاری سوق دهد[۱۹۱]. لذا در حالتی که متهم به واسطه بازداشت موقت روانه زندان می‌گردد، عملاً از روند اجتماعی به دور مانده و مسیر ارتباطی اش با جامعه قطع می‌گردد. تدبیر نظارت قضایی باید به گونه ای باشند که متهم را برای بازگشت به جامعه و ادامه زندگی عادی خود آماده کند. این بازگشت به جامعه را می توان حتی زودتر نیز انجام داد. موضوعی که در اینجا مطرح می شود برچسب زنی می‌باشد که همواره در طول زندگی متهم لکه ننگی بر پیشانی است. ‌بنابرین‏ باید مفادی در قانون گنجانده شوند که ناظر بر لغو سوء پیشینه کیفری بعد از طی مدتی باشند تا متهمی که سابقه ارتکاب جرم دارد فرصت آن را بیابد که در جامعه ادغام شود، در پی کار باشد و اقدام به تشکیل خانواده نماید. وظیفه مسئولین در این زمینه تدوین قوانینی است که به قضات امکان واگرد و نظارت و تماس با جامعه مدنی را اعطا نماید[۱۹۲].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]





نگرش‌ها از یک­سو دارای ساختار بوده،موضوعی خاص داشته،از جهت،شدت و درجه خاص برخوردار می­باشند و از­ سوی دیگر دربرگیرنده سه جزء اصلی است؛


‐ جزء شناختی (باورهای فرد)که شامل باورها و اعتقادات یک مصرف ­کننده ‌در مورد کالا یا خدمت است.

‐ جزء عاطفی(احساسات فرد)­که واکنش­های احساسی نسبت به یک موضوع­(کالا یا خدمت)­را در بر می‌گیرد.

‐ جزء رفتاری­(واکنش­ها و پاسخ­های رفتاری فرد)­که تمایل فرد در بروز واکنش خاص نسبت به یک محصول یا یک فعالیت ‌می‌باشد­(­اعرابی و سعیدی، ١٣٨١،١٢).

آمادگی مشتریان و ابعاد مختلف آمادگی الکترونیکی:


استقرار موفقیت آمیز تجارت­الکترونیک به وجود مجموعه ­ای از عوامل و شرایط نیاز دارد . حتی اگر بهترین وب­سایت شرکت با امکان مبادله نیز طراحی شود، در صورتی که مشتریا ن به شبکه دسترسی نداشته باشند، یک سیستم حقوقی مناسب برای حل اختلافا ت در مبادلات الکترونیک تدو­ین نشده باشد، سیستم تبادل داده پیشرفته و کارآمد موجود نبا­شد و یا اینکه زیرساختار ما­لی و بانکداری الکترونیک وجود نداشته باشد، کاملاً آشکار ا­ست که تجارت الکترونیک نمی تواند مؤثر باشد. آمادگی الکترونیک باید در کلیه سطو­ح به میزان حداقل وجود داشته باشد تا استقرار تجارت الکترونیک با موفقیت همراه گردد .لذاآمادگی الکتر­ونیک را باید در سطوح و لایه­ های مختلفی بررسی و ارزیابی نمو­د بطورکلی میزان آمادگی الکترونیکی از سه نظر قابل بررسی است:سطح ملی وکشوری،سطح صنعت و سازمان و سطح بازارمشتریان(گروال[۹۷]،۲۰۰۱؛ ۹۹).


استقرار موفقیت­آمیز تجارت الکترونیک فقط بر آمادگی صنعت و شرکت بکارگیرنده آن متکی نبوده و به آمادگی سطح بازار و مشتریان نیز بستگی دارد. شاخصهایی که در این سطح قرار می گیرند عمدتاًً به روابط بین یک شرکت با مشتریان اشاره داشته و دربرگیرنده عواملی مانند وجود اعتماد بین­سازمان با مشتری، شرایط خواسته ­ها و نیازمندی­ها، میزان رضایت مشتریان و سایر موارد مرتبط به مصرف­ کنندگان محصولات شرکت است. همچنین عواملی که بر وضعیت آمادگی مشتریان جهت پذیرش یک محصول الکترونیک تأثیر می­ گذارد، در این سطح مورد مطالعه و بررسی قرار ‌می‌گیرد. این بعد از تجارت الکترونیک ارتباط سازمان را با مشتریان تحت پوشش قرار می­دهد.

ازآن­جایی که مجموع چندین بازار یا صنعت با یکدیگر جامعه و اقتصاد ملی را تشکیل می­ دهند، سطح بازار و صنعت نیز در واقع جزیی از سطح ملی می ­تواند قلمداد گردد. هر قدر میزان آمادگی در سطوح سه گانه فوق بالا باشد در نتیجه تجارت الکترونیک موفق­تر، امکان استقرار سطوح پیشرفته تجارت­الکترونیک زیادتر و در نتیجه مزایای حاصله از تجارت الکترونیک بیشتر خواهد بود.

آمادگی در سطح ملی که دربرگیرنده متغیرهای کلان مرتبط با تجارت­الکترونیکی ‌می‌باشد نقش حیاتی در ایجاد آمادگی کلی برای به کارگیری تجارت­الکترونیکی ایفا می­ کند. همچنین اهمیت آمادگی در سطح صنعت و سازمان نیز غیرقابل انکار است اما شرکت‌ها برای به کارگیری موفقیت­آمیز تجارت الکترونیکی باید مجموعه ­ای از منابع و قابلیت­ها را داشته باشند که از مهمترین آن ها، جلب نظر مساعد مشتریان شرکت یا در واقع برانگیختن علاقه مصرف­ کنندگان نهایی به استفاده از آن است(لین،ینگ[۹۸]،۲۰۰۵؛ ۴).

به طورکلی اینترنت به تازه واردان بازار امکان می­دهد که از فرایند پرهزینه ‌و طولانی راه اندازی شبکه­ های سنتی فروش پرهیز کنند و خدمات مالی خود را بیشتر از طریق خدمات اینترنتی انجام دهند.

اهمیت آمادگی مشتریان:


شناخت خصوصیات فرد­ی و تفاوت‌های رفتار خری­د مشتریان در مواجهه با فن­آوریهای نوین در مقایسه با روش های قبلی و سنتی خرید)و در واقع شناخت آمادگی قبلی ایشان ارزشمند و لازم است به عبارت دیگر از راه های کاهش ریسک و بالابردن درجه موفقیت محصولات آن است که آمادگی مشتریان قبل از پیاده سازی آن انداز ه­گیری شو­د ؛ چرا که در صورت فقدان آمادگی کافی شرکت­ها می ­توانند به کمک شناخت عوامل مهم و میزان تأثیر هریک ازآنها، برنامه­ ها و یا سیاست­های مناسبی را از قبل­، برای مواجهه با آ ن پیش‌بینی، طراحی و به مورد اجرا بگذار­ند. ‌بنابرین‏ قبل ا­ز آنکه شرکت­ها بتوانند از به­کاربری این گونه فناوریها سودی ببرند، باید میزا­ن آمادگی مشتریان را از پیش انداز­ه­گیری نموده و پس از حصول اطمینان مبادرت به استقرار سیستم­های خود نمایند.

سطح آمادگی مشتریان معمولاً تحت تأثیر عواملی مانند اعتماد مشتری به سیستم تجارت الکترونیک، دسترسی به شبکه اینترنت، توانایی استفاده از اینترنت و یافتن اقلام مورد نظر است. همچنین عواملی مانند میزان سواد(دانش) رایانه­ای مشتریان و میزان دسترسی مشتریان به اینترنت از جمله عوامل مؤثر در میزان آمادگی الکترونیکی مشتریان و گسترش به کارگیری تجارت الکترونیک است.

بطورکلی در طی مراحل مختلف پذیرش محصولات جدید مبتنی بر فناوری و نوآوری، تعداد زیادی از عوامل تأثیرگذار به صورت‌های گوناگون بر روی فرایند تصمیم‌ گیری مشتریان جهت انتخاب و پذیرش محصول مذکور اثر می‌گذارند؛ ‌بنابرین‏ برای مطالعه و سنجش رفتار پذیرش و شناخت نوع تصمیم ­گیری و انتخاب مشتریان در هنگام مواجهه با یک محصول« فناوری- محور » مانند اینترنت، شناسایی این عوامل و مطالعه اندازه تأثیر هریک از آن ها بر شرایط عمومی آمادگی مشتریان از اهمیت خاصی برخوردار است. در ادامه به نمونه ­هایی از پژوهش­ها و مدل­های مرتبط با سطح آمادگی مشتریان و عوامل مؤثر بر قصد خرید الکترونیکی آن ها اشاره می­گردد:

اوهن و همکارانش­با بررسی۳۲­۹ کاربر اینترنتی در کره جنوبی با استفاده ازنظریه پذیرش فناوری ‌به این نتیجه رسیدند که عواملی چون «نگرش نسبت به خرید اینترنتی»و « تصور سودمندی» به­ صورت مستقیم و عواملی مانند تصور سهولت کاربری، کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمت، محصول و تحویل به صورت غیر مستقیم، بر قصد خرید الکترونیک اثر مثبتی دارند(آهن[۹۹]،۲۰۰۴؛۳۷).

همچنین بلیک و همکارانش با بررسی ۲۰۸ کاربر اینترنتی در غرب آمریکا ‌به این نتیجه رسیدند که «فراوانی استفاده از اینترنت» و «نوجویی کاربران» اثر مثبتی بر فراوانی خرید اینترنتی دارد. لی نیز بر «مزیت نسبی خرید اینترنتی»،«سازگاری خرید اینترنتی»،« تجربه قبلی مشتریان» و« نوجویی مشتریان» در قصد به کارگیری خرید الکترونیکی تأکید داشته است. نتایج مطالعات گراول و همکارانش تأیید کننده آن است که دو عامل انگیزه و توانایی، از مهم­ترین عوامل تعیین کننده در زمینه آمادگی سازمان­ها و شرکت­ها در پذیرش تجارت الکترونیک محسوب می­شوند. اوکاس و فنچ هم بر عواملی همانند« نوع نگرش» و «تصور سودمندی» برای پذیرش اینترنت و استفاده ار آن در فروش محصولات تأکید داشته اند.

از یک طرف دیویس و همکارانش مدلی تحت عنوان«مدل پذیرش فناوری» را برای چگونگی استفاده و به کارگیری فناوری(از جمله اینترنت) برای دست­اندرکاران بازاریابی معرفی و توسعه داده ­اند و از طرف دیگر پاراسورامان نیز یک مدل کلی را در رابطه با موضوع آمادگی عمومی تحت عنوان«شاخص آمادگی فناوری» ارائه نموده است (پاراسورامان[۱۰۰]، ۲۰۰۰؛ ۳۹ ) .

پیشینه داخلی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]