مصاحبه با کودکان قاچاقچی مواد مخدر در ریودوژانیرو انگیزه آن ها را برای شرکت در این فعالیت های نامشروع نشان می‌دهد. برای برخی از این کودکان، فقدان کار و بالا بودن مخارج زندگی دلیل اصلی می‌باشد. برخی از آن ها ادعا می‌کنند که برای کمک به خانواده های خود در این فعالیت ها شرکت می‌کنند اما واقعا علاقه ای به انجام این کار ها ندارند. [۱۰۳]

مطالعه صورت گرفته در استونی نشان داده است که اکثر کودکان درگیر قاچاق مواد مخدر، مصرف کنندگان مواد مخدر می‌باشند. اگرچه برخی از آن ها هنگام شروع به کار معتاد به مواد مخدر نمی باشند، اما بعد از مدتی تمایل به تجربه مواد مخدر پیدا می‌کنند که در نهایت منجر به اعتیاد شان ‌به این مواد می شود. بر اساس یافته های این مطالعه، پسران بیش از دختران در قاچاق مواد مخدر شرکت می‌کنند، در حالی که دختران بیشتر در فاحشه گری شرکت می‌کنند. از جمله دلایل عمده برای شرکت کودکان قاچاق مواد مخدر تشویق دوستان صمیمی که خودشان در گیر هستند و همچنین تمایل به ثروتمند شدن می‌باشد. [۱۰۴]

گفتار دوم: علل کار کودک

از دید کارشناسان اقتصادی، بررسی علل پدیده کار کودکان، زیربنایی و بنیادی و بیشتر متوجه مباحث اقتصادی و بعضا سیاسی هستند و آن را معلول این سیاست ها می دانند. [۱۰۵]

به طور کلی علل متعدد و به هم پیوسته ای وجود دارند که منجر به ورود یک کودک به بازار کار می‌گردند. ‌بنابرین‏ یک علت واحد وجود ندارد که بتوان آن را عامل کار کودکان دانست و با جلوگیری از آن مانع ورود کودکان به دنیای کار شد. نحوه ای که علل مختلف در سطوح مختلف با یکدیگر تعامل نشان می‌دهند در نهایت باعث می‌شوند یک کودک تبدیل به یک کودک کارگر شود. با درک علل عمده و برجسته کار کودک می توان راه حلی برای مبارزه با این پدیده پیدا کرد. [۱۰۶]در بحث علت شناختی کار کودکان، علل و عوامل زیادی دخیل هستند که در این بخش به مهمترین عوامل اشاره می‌گردد.

بند اول: بافت خانواده (سنت ها و فرهنگ های خانوادگی)

در بیشتر جوامع، خانواده هم بیشترین تاثیر عاطفی را بر کودک دارد و هم اولین پل ارتباطی وی با دنیای خارج می‌باشد. بیشتر کودکان برای کمک به خانواده خود شروع به کار می‌کنند، پیش از اینکه در خارج از خانه و برای دیگران کار کنند. آن ها تا حدودی این کار را به خاطر فقر انجام می‌دهند اما در بسیاری از جوامع، انتظارات و ارزش های فرهنگی، کار را یک روش طبیعی و صحیح برای آشنایی کودک با نقش ها و مسئولیت های اجتماعی وی به عنوان عضوی از جامعه در نظر می گیرند. این وضعیت در سرتاسر جهان در میلیون ها خانواده کشاورز رخ می‌دهد. اگر خانواده مالک یک زمین زراعی باشد یا برروی زمین کشاورزی دیگران کار کند، کودک روز خود را با کار برروی زمین های کشاورزی در کنار والدین اش سپری می‌کند.[۱۰۷]

برای مثال، در نواحی روستایی تایلند، به طور سنتی یک کودک ۷ ساله با مراقبت از خواهر و برادر های کوچک تر خود به حرفه خانوادگی خود کمک می‌کند. این کودکان پسر وقتی به کلاس پنجم و ششم می‌رسند، در مزارع برنج مشغول به کار می‌شوند. وقتی آن ها کلاس ششم خود را تمام می‌کنند بر حسب توانایی خود برای کار به عنوان افرادی بالغ در نظر گرفته می‌شوند. آن ها برای کشت برنج استخدام شده و مانند بزرگسالان حقوق روزانه دریافت می‌کنند. آن ها حتی می‌توانند به جای والدین خود مشغول به کار شوند. و وقتی به سن ۱۵ یا ۱۶ سال رسیدند، دیگر به عنوان پسر یا دختر در نظر گرفته نمی شوند بلکه آن ها را مرد یا زن قلمداد می‌کنند. این کودکان به عنوان نان آور خانواده در نظر گرفته می‌شوند. [۱۰۸]

در برخی جوامع، سه چهارم کودکان به لحاظ اقتصادی فعال زیر ۱۸ سال هستند که در مشاغل خانوادگی مشغول به کار می‌باشند. این کودکان همیشه جز اقشار فقیر جامعه خود به حساب نمی آیند. الگوی کمک کودکان به خانواده های خود در بسیاری از جواع معمول می‌باشد. کودکان در فروشگاه های کوچک خانوادگی خود مشغول به کار می‌شوند. در سال های اخیر در برخی از کشورهای جنوب اروپا، کار خانگی توسط کودکان افزایش داشته است و کودکان در کارگاه های کفش سازی در خانه های خود کار می‌کنند. [۱۰۹]

بند دوم: فقر

بدون شک وقوع کار کودک تا حد زیادی با متوسط سطح درآمد در یک جامعه مرتبط است. اصلی ترین و قوی ترین عاملی که کودکان را وارد کار خطرناک و ناتوان کننده می‌کند، فقر است. عوامل خانوادگی که زمینه را برای ورود به فقر و در نهایت کار کودک فراهم می‌کنند مرگ والدین یا جدایی آن ها از یکدیگر می‌باشد. بیماری می‌تواند یک خانواده را دچار فقر کند و اگر نان آور خانواده بیمار شود، خانواده فقیر و نیازمند خواهد شد. والدین ممکن است به علت بیماری های روانی یا فیزیکی برای همیشه قادر به کار کردن نباشند. با این شرایط، مشخص می‌گردد که کار کودکان برای بقای خانواده حائز اهمیت می‌گردد. [۱۱۰]

به عنوان مثال، همه گیری بیماری ایدز در آفریقا تاثیر زیادی بر میزان وقوع کار کودک داشته است. در سال ۱۹۹۰، نیم میلیون کودکی که والدین خود را به علت این بیماری از دست داده بودند وارد بازار کار شدند و این میزان تا سال ۲۰۰۳ به بیش از ۱۲ میلیون افزایش پیدا کرد. تعداد خانواده هایی که والدین بر اثر بیماری ایدز جان خود را از دست می‌دهند و کودکان تبدیل به نان آور خانواده می‌شوند، رو به رشد است. تعداد رو به افزایش کودکان یتیم ناشی از ایدز ‌به این معنا است که این کودکان برای داشتن غذا و پول کافی برای ادامه زندگی مجبور به کار کردن می‌باشند.[۱۱۱]

طبق مطالعه صورت گرفته از سوی یونسیف در ۲۰۰۱ میلادی در شش کشورآفریقایی که بیشترین میزان ابتلا به ایدز را داشتند، کودکانی که در خانواده های مبتلا به ایدز زندگی می‌کردند بیشترین آمار انجام کارهای خطرناک را به خود اختصاص داده بودند.[۱۱۲]

از جمله علل دیگری که منجر به فقیر شدن خانواده و در نهایت ورود کودک به بازار کار می‌شوند می توان به بلایای طبیعی و مخاصمات مسلحانه اشاره کرد. بحران های ناشی از خود بلایای طبیعی و از شوک های اقتصادی هم به شکل بلایای طبیعی ظاهر می‌گردند . طوفان، سیل و زلزله دارای تاثیرات فوری و مخربی بر سرمایه های مالی و انسانی یک منطقه می‌باشند. به عنوان مثال، مرگ یا آسیب دیدگی اعضای خانواده، بی خانمانی، از دست رفتن دارایی خانواده. مخاصمات مسلحانه هم پیامدهای سنگینی برای اهالی جنگ زده و آسیب به همراه دارد همچون مرگ، آسیب دیدگی، ترومای ناشی از جنگ و پیامدهای بلند مدتی همچن تخربی زیرساختارها، از دست رفتن سرمایه های انسانی و از دست رفتن ذخایر.

به عبارتی می توان گفت در حالی که فقر علت زیربنایی و اصلی کار کودک می‌باشد، کار کودک همچنین تاثیر چشمگیری بر فقیر شدن یک جامعه دارد و مانع از پیشرفت آن جامعه می‌گردد. [۱۱۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...